گفتم که روی خوبت از ما چرا نهان است؟
گفتـا تـو خـود حجـابی ،ور نـه رخــم عیـان است
گفتم :فراق تا کی ؟گفتا که تا تو هستی
گفتم:نفس همین است ؟گفتا سخن همان است (1)
باران نبارید ، چشمه ها نجوشید ، سالها آمدند و رفتند، اما ابری نیامد
وبارانی نبارید ..در جستجوی آب گوشها تیز شده بود ..
به ناگاه صدائی شنیده شد:
( تا بارانی نشوید ، باران نمی بارد )..!
برخی گفتند : از بی حوصلگی است ،
برخی گفتند: هزیان تشنگی است ..
اما نباریدن باران و تشنگی ، نه هزیان گوئی بود
و نه از بی حوصلگی ..چاره ای نبود ،
باید بارانی می شدند ،تا باران ببارد..(2)
وقتی ابر های تیره ،چهره خورشید را پوشانده و دشت و دمن
از دست بوسی آفتاب محروم گردیده، وسبزه و گل از دوری
مهر عالم تاب پژمرده است ، چاره چیست ؟
زمانی که عصاره آفرینش وخلاصه خوبی ها و آیینه زیبائی ها
رخ در نقاب غیبت کشیده، و جهانیان از فیض حضور او
بی نصیب مانده اند چه می توان کرد؟
گل های باغ چشم به راهند تا سایه باغبان مهربان را بر سر خود ببینند
واز دستان پر مهر او آب حیات بنوشند ودلهای مشتاق ، بی تاب
چشم های اویند، تا عنایت شور آفرین او را لمس کنند،
و اینجاست که « انتظار »شکل می گیرد .
آری ، همه منتظرند تا او بیاید و سبزی و
نشاط را به ارمغان آورد.
انتظار ، چشم به راه بودن است واین چشم به راهی به تناسب بستر
و زمینه آن ارزش پیدا می کند و آثار و پیامد هایی دارد .
انتظار تنها یک حالت روحی ودرونی نیست بلکه از درون به بیرون
سرایت می کند و حرکت واقدام را می آفریند
به همین دلیل است که در روایات ،
انتظار به عنوان یک عمل و بلکه بهترین اعمال ،
معرفی شده است (3)
بنا بر این انتظار با نشستن و دست روی دست گذاشتن نمی سازد .
انتظار با چشم به در دوختن و حسرت خوردن ، تمام نمی شود ،
بلکه در حقیقت انتظار ، حرکت ونشاط و شور آفرینی نهفته است.
آنکه در انتظار عزیزی است، سر از پا نمی شناسد ودر تلاش است
تا خود ومحیط اطراف رابرای آمدن مهمان آماده کند
و موانع حضور او را بر طرف سازد.
اما چه باید کرد؟
برای اینکه ظهور نزدیک شود
چه کارهایی باید انجام داد؟
برخی از مفهوم انتظار چنین برداشت کرده اند که :
باید زمینه ظهور را مهیا کرد.
وچون در روایات آمده است که هر گاه جامعه پر از فساد و تباهی شده
باشد ،امام عصر (عج)به جهت اصلاح جامعه ظهور خواهد کرد ،
پس باید در ترویج تباهی وفساد در جامعه قدم برداشت ، تا با
شیوع فساد ،زمینه ظهور را فراهم سازیم !
وبر این باورند که نباید با فساد مبارزه و آن را منع کرد.بلکه باید کاری
کرد تا جهان پرازبی عدالتی ، فساد و گناه شود تا حضرت برای
پاکسازی دنیا از تباهی و برقراری عدالت به طور یکسان در تمام
جامعه قیام کنند.
اما اگر اندکی تأمل و تفکر در قرآن داشته باشیم ،
خواهیم دید که این اندیشه، درست در مقابل دیدگاه قرآن
واهل بیت(ع) است.آنجا که در قرآن و روایات امر به معروف و
نهی از منکر را از وظایف حتمی هر مسلمان می دانند.
و بنیانگذار جمهوری اسلامی چه زیبا این اندیشه را نقد نموده اند،
می فرماید:
« ما اگر دستمان می رسید ،اگر قدرت داشتیم ،باید برویم تمام
ظلمها و جور ها را از عالم برداریم تکلیف شرعی ماست،
منتها ما نمی توانیم . آیا ما بر خلاف آیات شریفه قرآن
دست از نهی از منکربر داریم؟ دست از امر به معروف بر داریم؟
و توسعه بدهیم گناهان خود را برای اینکه حضرت بیایند؟! » (4)
راستی پس وظیفه ما چیست؟
ادامه دارد...
منابع: 1- فیض کاشانی 2- اسماعیل شفیعی سزوستانی
3- بحار الانوار،ج 52 ،ص 122 4- صحیفه نور ،ج 20 ، ص 196