صبر و شکیبایی خصیصه ای قلبی است که می توان با تمرین دقیق آن را به مقدار زیاد گسترش داد. راه مؤثری که من برای عمق بخشیدن به شکیبایی خود پیدا کرده ام ایجاد دوره های تمرین عملی است – زمان هایی که برای تمرین هنر شکیبایی در ذهنم سازماندهی می کنم. زندگی خود به کلاس درس تبدیل می شود و برنامه درسی آن شکیبایی است.
می توانید تمرین را با زمان کوتاه پنج دقیقه ای آغاز کنید و به مرور زمان، ظرفیت شکیبایی تان را بالا ببرید. با گفتن «بسیار خوب، در پنج دقیقه بعدی ، به خودم اجازه نمی دهم چیزی مرا ناراحت کند. شکیبا خواهم بود.» با خودتان کار را شروع کنید. آنچه که خواهید فهمید واقعاً شگفت انگیز است. نیّت شما برای شکیبا بودن، به ویژه اگر بدانید که آن شکیبایی فقط برای مدت کوتاهی است، بی درنگ توان شکیبایی تان را تقویت می کند. شکیبایی یکی از آن خصیصه های ویژه است که در واقع موفقیت از خود آن تغذیه می کند. وقتی که به موفقیت های کوچکی دست می یابید – پنج دقیقه شکیبایی موفقیت آمیز – در واقع این نکته را می بینید که توان شکیبا بودن را حتـّی برای دوره های زمانی طولانی تر دارید. با گذشت زمان، حتی ممکن است به یک شخص شکیبا تبدیل شوید.
من چون فرندان کوچکی در خانه دارم، امکان زیادی برای تمرین هنر شکیبایی برایم فراهم است. برای نمونه، روزی که هر دو دخترم، هنگامی که می خواهم تلفن های مهم بزنم، مرا سؤال پیچ می کنند، به خودم می گویم «اکنون زمان مهمی برای شکیبا بودن است. برای نیم ساعت بعد تا آنجا که امکان دارد شکیبا خواهم بود» (ببینید، من خیلی کار کرده ام که به نیم ساعت شکیبایی رسیده ام!) از شوخی گذشته، تمرین واقعاً مؤثر است – و در خانواده ما مؤثر بوده است. وقتی که خونسردی خود را حفظ می کنم و اجازه نمی دهم ناراحت و عصبانی شوم، می توانم با آرامش، ولی با استواری ، رفتار فرزندانم را بسیار مؤثرتر از زمانی هدایت کنم که عصبانی می شوم. عمل ساده درگیر کردن ذهن خود به شکیبایی ، به من این اجازه را می دهد که بسیار بیشتر از زمانی که عصبانی هستم و تمام وقت به این فکر می کنم که این موضوع قبلاً اتفاق افتاده و خود را قربانی می دانم، در لحظه حاضر باقی بمانم. مهمتر آن که، احساسات صبورانه من اغلب مسری هستند – این احساسات روی بچه ها اثر می گذارند و آنها نیز بعد خود متقاعد می شوند که اذیت کردن بابا کار جالبی نیست.
شکیبا بودن به من این امکان را می دهد که دیدگاه خود را حفظ کنم. من می توانم حتی در گیرودار وضعیتی مشکل به یاد آورم که آنچه جلو رویم قرار دارد - چالش فعلی من - «زندگی یا مرگ» نیست، بلکه فقط مشکل کوچکی است که باید به آن رسیدگی کرد. بدون شکیبایی، همین ماجرا می تواند به یک حادثه بزرگ همراه با فریاد، سرخوردگی، احساسات جریحه دار و فشارخون بالا تبدیل شود.
ناشکیبایی ارزش این همه دردسر را ندارد. شما چه مجبور باشید با فرزندان و یا رئیس تان و چه با یک شخص یا موقعیت سخت سر و کله بزنید – اگر نمی خواهید که «برای چیزهای کم اهمیت حرص بخورید» - برای شروع، بالا بردن سطح شکیبایی راهی عالی است.