سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که دانشی را زنده کرد، نمی میرد . [امام علی علیه السلام]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» نفاق و منافقان در نگاه امام موحدان‏علیه السلام 2

.2 نحوه رفتار

2ـ.1 خمودى و ناسپاسى

دیگر علامت آشکار منافق که پیوستگى کاملى با حقیقت او دارد، چگونگى رفتار وى با دیگران است. منافق برخلاف مؤمن که با صلابت و اطمینان به صحنه عمل مى‏آید و کارى متقن و شایسته ارائه مى‏دهد ، شکاکانه و مردد وارد عمل مى‏شود. امام على‏علیه السلام مى‏فرماید : «بى‏گمان یقین مؤمن در کردارش و شک منافق در رفتارش دیده مى‏شود .» (69) منافق به فرجام کارش و نتیجه عملش امیدى و یقینى ندارد و از این رو تنها براى نشان دادن همراهى ظاهرى و موافقت دروغین، با کسالت به نماز و بى جسارت به جهاد درمى‏آید . او اعتقاد چندانى به خداوند هستى ندارد تا به او عشق بورزد و عاشقانه به کار پردازد . او نه خدایى مى‏شناسد و نه بهشتى و نه نعمتى . خود را مدیون کسى نمى‏داند تا سپاسش بگزارد و احسانى نمى‏بیند تا شکرش به‏جا آرد و اگر هم سپاسى بگزارد، از زبانش تجاوز نمى‏کند و به عمل نمى‏رسد. چه ، شکر حقیقى جز عرفان قلبى و شناخت باطنى نعمت و بهره‏گیرى از آن در راه اطاعت و رضایت خدا نیست (70) . منافق بر اثر شک در موجد نعمت‏ها و ندیدن وظیفه عبودیت براى خود از اینها محروم است . چه زیبا امام على‏علیه السلام تفاوت شکر منافق و مؤمن را بیان فرموده است :

شکر المؤمن یظهر فی عمله ، شکر المنافق لا یتجاوز لسانه (71) ؛ «سپاسگزارى مؤمن در عملش نمایان مى‏گردد و شکر منافق از زبانش در نمى‏گذرد .»

این‏جا است که تأثیر اعتقاد در عمل ظاهر مى‏شود و شک، موجب کسالت و خمودى مى‏گردد و احساس سپاس و تلاش را نابود مى‏کند و موجب سرزدن چنان اعمال زشت و نادرستى مى‏شود که انکار قلبى او را آشکار مى‏کند و او را در ردیف کافران قرار مى‏دهد. از این رو امام على‏علیه السلام پدیدار شدن اعمال خبیث کافران و منافقان را راهى برا ى شناسایى آنان مى‏داند (72) .

2ـ.2 تکلف ورزیدن

مؤمن فقط از خدا بیم دارد و به همو امید مى‏ورزد . نه طمعى به کسى و نه ترسى از شخصى دارد. از این رو اعمال خود را تنها با یک معیار مى‏سنجد و آن رضایت خدا است . نه قضاوت کسى جز خدا برایش اهمیتى دارد و نه به تأثیر دیگر چیزها معتقد است. او به فکر خشنود کردن همگان نیست تا براى خریدن محبت همه، بهایى سنگین را بپردازد و از این رو تکلفى ندارد. منافق عکس این است . او به‏زحمت و دشوارى ، خود را آن‏گونه که نیست مى‏نماید و آنچه ندارد نشان مى‏دهد و تا آن‏جا تصنعى و متکلفانه رفتار مى‏کند که خوى و منش وى شود .

امام على‏علیه السلام به این رفتار منافق اشاره کرده‏اند:

«تکلف از اخلاق منافقان است . (73) » دیگر احادیث وارده در معناى تکلف نیز با این معنا همسو است. امام صادق نفاق را اساس تکلف مى‏داند (74) و رسول خداصلى الله علیه وآله تملق و غیبت و شماتت مصیبت زده (75) را از نشانه‏هاى متکلف مى‏داند (76) که هر سه در منافق به چشم مى‏خورد. 2ـ.3 موافقت ظاهرى

گذشت که منافق به دنبال دنیاى خود است؛ از این رو نه خود را مسئول مى‏داند و نه به سرنوشت دیگران مى‏اندیشد. او در پى آن است که کسى از او نرنجد و به منافع دنیایى‏اش لطمه‏اى نزند و برایش اهمیتى ندارد که اظهار نظرش به زیان دین و دنیاى چه کسى مى‏انجامد از این رو به جلب موافقت همه مى‏پردازد و براى چنین مقصودى خود را ریاکارانه با هرکس و هرگروهى ، موافق جلوه مى‏دهد و همراهى ظاهرى و نمایشى مى‏کند . با کسى نزاع نمى‏کند و نغمه مخالفت در هیچ مسئله‏اى از او شنیده نمى‏شود . امام على‏علیه السلام به این نکته اشاره کرده و فرموده است: کثرة الوفاق نفاق؛ (77) «موافقت فراوان [نشانه‏] نفاق است .»

2ـ.4 غیبت کردن

غیبت، کوشش انسان ناتوان براى سرپوش گذاشتن بر عقده‏هاى درونى خویش است. (78) انسان ضعیف با درک عجز خود از ضربه زدن به کسى و جلو گرفتن کارى ، به پشت صحنه مى‏رود و با بیرون ریختن شکوه‏هاى درون به بدگویى و افشاى اسرار دیگران مى‏پردازد . منافق نیز که ذلیل و حقیر است، در پیش رو به تعریف و تمجید و تملق مى‏پردازد و در پشت سر به بدگویى و غیبت. از این رو حضرت على‏علیه السلام غیبت کردن را علامت نفاق دانسته‏اند (79) ؛ نشانه‏اى که بر دروغ بودن بسیارى از دوستى‏ها و ابراز محبت‏هاى ظاهرى گواهى مى‏دهد .

2ـ .5 خیانت ورزیدن

انسانى که به ورطه نفاق و دو رویى مى‏غلتد و به جاى اتکال بر دوستان واقعى، چشم امید به خارج از قدرت و حکومت خودى مى‏بندد و براى روز مباداى خیالى خویش ، دستاویزى در آن سوى مرزهاى عقیدتى ، جغرافیایى و سیاسى مى‏جوید و شفیع و واسطه‏اى دست و پا مى‏کند ، سرانجام به خیانت مى‏افتد . او براى جلب محبت و حمایت دوستان خیالى‏اش ، اسرارى را از جبهه خودى به دشمن گزارش مى‏کند و همچون حاطب بن ابى بلتعه مرتکب خیانت مى‏گردد . (80) همه ستون پنجم‏ها و جاسوس‏هاى نظامى و غیر نظامى از این آبشخور مى‏نوشند و دشمنان یک ملت و کشور، از چنین منافقانى سود مى‏جویند .

چنین است که حضرت على‏علیه السلام نفاق را اوج خیانت دانسته‏اند. (81)

2ـ.6 حق‏کشى

زندگى در یک جامعه بشرى ،مسئولیت‏هایى را بر عهده هر عضو مى‏گذارد، و افراد با عمل به آنها از احترام اجتماعى و قانونى برخوردار مى‏شوند . این تعهدات ، متقابل و بر اساس قاعده عمومى عدل و انصافند و با معیار و قاعده حق ، سنجیده مى‏شوند . اگر قواعد عمومى و مسئولیت‏هاى اجتماعى براى فردى غیر قابل قبول و یا همراه شک و تردید باشد ، او مى‏کوشد تا هرگاه و هرجا و تا آن اندازه که ممکن است، از زیر بار این مسئولیت‏ها شانه خالى کند و حق و حقوق دیگر افراد اجتماع را نپردازد . این حقوق چه مالى و چه معنوى ، تکالیفى را در پى دارد که بر شخص ناهمگون با اجتماع سنگین مى‏نماید . کسى که فقط از روى حقارت و خوارى نفس ، با اجتماع همراهى مى‏کند و تنها در پى امنیت خویش است، نه به فرهنگ و آداب و قوانین اجتماع محل زندگى خود اعتقاد و علاقه دارد، نه به امنیت جامعه مى‏اندیشد و نه به سامان یافتن آن اهمیتى مى‏دهد ؛ به جهاد برنمى‏خیزد و پشتیبانى مالى و حقوق و مالیات واجب خود را ادا نمى‏کند .

دو حدیث گرانبها از امام على‏علیه السلام ناظر به همین حالت در پاره‏اى از انسان‏ها است:

«به خدا سوگند ، جز کافر منکر و منافق ملحد، امنیت را از اهلش بازنداشت و حق را از مستحقش دور نکرد . (82) »«پیامبر خدا از این‏که انسان زکات مالش را از رهبرش پوشیده بدارد، نهى کرد و فرمود : پوشیده داشتن آن از نفاق است . (83) »

2ـ .7 ظاهرسازى

آشکارترین علامت نفاق، همان است که در خطاب الهى به مسلمانان صدر اسلام آمده است . لم تقولون ما لا تفعلون؛ (84) «چرا چیزى را مى‏گویید که نمى‏کنید.» کبر مقتا عندالله أن تقولوا ما لا تفعلون؛ (85) «نزد خدا بسیار نفرت‏انگیز است که چیزى را بگویید که نمى‏کنید .»

حضرت على‏علیه السلام نیز این نکته قرآنى را که با بیانى دیگر از زبان پیامبر اکرم شنیده (86) بود، ویژگى منافق مى‏شمرد. امام در مجلس علمى‏اى که با اصحابش داشته و چهار صد نکته را به آنان آموخته از ایشان مى‏خواهد تا با هم مهربان و دوست و اهل بذل و بخشش باشند و همچون منافق نباشند که فقط مى‏گوید و توصیف و ظاهرسازى مى‏کند (87) . در جایى دیگر، این ویژگى را بارزترین علامت نفاق شمرده و کسى را که به نماز و روزه و جهاد و تقوا سفارش مى‏کند و فرمان مى‏دهد ، اما خود به هیچ یک پایبند نیست، آشکارترین منافق نامیده است . از این‏جا است که ریا و نفاق با هم ارتباط پیدا مى‏کنند و سپس هر دو در شرک به هم مى‏پیوندند . چه، نفاق برادر شرک (88) و ریا شرک پنهان (89) است . منافق جلوتر از دیگران مى‏دود تا او را نبینند و چون به‏گمان خود از دیدرس همگان دور شد، تسلیم هوس‏ها ، شهوت‏ها و طمع‏هاى خویش مى‏شود و آنچه را نهى کرده بود، مرتکب مى‏شود، یا آنچه را بدان فرمان داده بود ، براثر کسالت و سستى از یاد مى‏برد . چنین کسانى که مدعى دروغین پاکى و اخلاقند و پرچم مقدس امر به معروف و نهى از منکر را دستاویز پنهان داشتن نهان خود مى‏کنند ، در لسان حضرت از بارزترین مصداق‏هاى منافقانند: «آشکارترین منافق کسى است که به اطاعت [خدا] فرا خواند و خود بدان عمل نکند و از معصیت بازدارد و خود از آن دست نکشد .» (90) در نقل دیگرى از این حدیث ـ که در فصل «گونه‏هاى نفاق» به آن اشاره شد ـ به جاى کلمه «أظهر» واژه «أشد» آمده است. بدین ترتیب شدت نفاق، راز سر به مهر منافق را برملا مى‏سازد و هیچ پوششى مانع از بروز آن نمى‏شود . زیرا کسى که به مردم فرمان نیکى مى‏دهد ، زیر ذره‏بین مردم قرار مى‏گیرد و دقت بیش‏تر ، درون او را آشکارتر مى‏سازد و هرچه فرمان‏ها بیش‏تر و عمل‏ها کم‏تر و تخالف و ناهمگونى گفتار و کردار بیش‏تر باشد ، نفاق شدیدتر است و زودتر نمایان مى‏گردد .

.3 ذکر اندک

نشان دیگر منافقان ، یادکرد اندک خدا است . آنان از آن رو که اعتقاد چندانى به خداوند ندارند، به یاد او نیز نمى‏افتند. تنها بارقه‏هاى رحمت الهى و حوادث طبیعى، ممکن است آنان را به یاد خدا اندازد؛ یا براى تظاهر و ریاکارى به حلقه ذکرى و نماز جماعتى حاضر شوند . آنان خدا را در نهان یاد نمى‏کنند و خدا این را آشکار کرده است. امام على‏علیه السلام با اشاره به این افشاگرى، آن را سبب نزول آیه 142 سوره نساء مى‏داند که حضور منافقان را در صف‏هاى نماز کسالت‏بار توصیف کرده و ذکر آنان را قلیل دانسته است. (91) امام على‏علیه السلام مى‏فرماید :« منافقان، خداوند را تنها آشکارا یاد مى‏کردند و در نهان نه. از این رو خداوند فرمود : یراؤون الناس ولا یذکرون الله إلا قلیلا.» (92) امام على‏علیه السلام خود از این ویژگى براى شناخت منافقان معاصر سود برده است . ایشان در پاسخ به کسى که درباره ماهیت خوارج پرسیده بود، مى‏فرماید: «آنان نه مشرکند و نه منافق . مشرک نیستند، چون از شرک گریختند، و منافق نیستند چون منافقان، خدا رابسیار اندک یاد مى‏کنند و حال آن که خوارج نهروان پیشانى پینه‏بسته دارند.» در نتیجه امام آنان را از باغیان و خارج‏شوندگان از جرگه اسلام مى‏داند. (93)

.4 دشمنى با چهره‏هاى تابناک دین

سنت الهى در پیشرفت دین بر آن قرار گرفته که گروندگان و پیروانش به مجاهدت بپردازند و با یارى دادن دین خدا، از او یارى و نصرت بگیرند. منافقان که پیروزى و نصرت دین را بر نمى‏تابند، انصار دین را به دیده دشمنى مى‏نگرند و کینه آنان را به دل مى‏گیرند.

امام على که تابناک‏ترین مجاهد و شاخص‏ترین یارى‏دهنده پیامبرصلى الله علیه وآله است، حب و بغض او مصداق بارز این قاعده گشته است . امام بر اساس عهد (94) و تعلیم نبوى، از این نکته نیک آگاه بود؛ زیرا وقتى مشاوران اندرزگو، جذب مخالفان را با بذل و بخشش توصیه مى‏کردند، فرمود: اگر با این شمشیرم به بالاى بینى مؤمن بزنم تا مرا دشمن بدارد، دشمنم نخواهد داشت و اگر دنیا را با همه ثروت‏هایش به پاى منافق بریزم تا مرا دوست بدارد، دوست نخواهد داشت. زیرا قضاى الهى بر زبان پیامبر امى گذشته است که فرمود: «اى على مؤمن تو را دشمن و منافق تو را دوست نمى‏دارد.» (95) کارکرد تاریخى و وقوع عملى این روش را در صدر اسلام نیز مى‏توان دید. جابر بن عبدالله مى‏گوید: ما منافقان را از دشمنى‏شان با على بن ابى‏طالب مى‏شناختیم (96) و ابو سعید خدرى «لحن القول» را در سوره محمدصلى الله علیه وآله، به بغض امام على تفسیر مى‏کند (97) . به روایت امام على‏علیه السلام پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرموده‏اند: «اگر کسى از امتم همه عمرش را عبادت کند، اما با بغض خاندان و پیروانم خدا را ملاقات کند، خداوند قلبش را جز به نفاق نخواهد گشود. (98) » از امام صادق‏علیه السلام نیز روایت شده است: «حق کسى را که عمر خود را در اسلام سپرى کرده و حامل قرآن را و امام عادل را، جز منافق رسوا، انکار نمى کند. (99) »

ریشه‏هاى نفاق

.1 حقارت درونى

نفاق به تصریح قرآن، بیمارى روحى است (100) و از دیدگاه احادیث، مهم‏ترین علت آن ذلت و حقارت درونى منافق است . احادیث که همگى از امام على‏علیه السلام هستند، یک‏صدا این نکته را تأکید مى‏کنند که نفاق انسان ناشى از ذلتى است که او در خود مى‏یابد. (101) تحلیل‏هاى روانکاوانه نیز این حقیقت را تأیید مى‏کنند. منافق، از بیم افشاى رازش، هماره خوار و مضطرب است. از یک سو ترس از گردن نهادن به تکالیف و از سوى دیگر ترس ناشى از مخالفت آشکار و پذیرفتن تبعات آن، گریبان او را مى‏گیرد و ترس جز ناشى از ضعف و حقارت نیست . ظهور رفتارى همچون تملق و چاپلوسى در ظاهر، و غیبت و بدگویى در خلوت که جهد عاجز و ناتوان است، (102) از همین ذلت درونى سرچشمه مى‏گیرد. اگر به معناى حقیقى نفاق که از گونه‏هاى دروغ است، توجه کنیم، فرموده على‏علیه السلام را بهتر خواهیم فهمید: «نفاق بر کذب بنا نهاده شده است (103) » و «دروغ سر از نفاق درمى آورد (104) » و «چون دروغ خود از خوارى و ذلت نفس زاییده مى‏شود (105) ، پس به‏آسانى مى‏توان نفاق را معلول حقارت انسان دانست.»

.2 ستیزه جویى

اگر عامل پیشین، درون‏شخصیتى و نهفته در روح منافق باشد، ستیزه‏جویى و خصومت را مى‏توان زمینه و عامل بیرونى پیدایش نفاق دانست. کشمکش‏ها و درگیرى‏هاى لفظى، خطى و فکرى و مجادله‏هاى شدید سیاسى و جناحى هر گاه به درازا کشد، هر دو سوى نزاع را خسته و آشفته مى‏کند و زمینه مساعدى براى در لاک خود خزیدن، از سطح به عمق رفتن و دو چهرگى فراهم مى‏آورد. برخوردهاى جان‏فرسا و بیم از مخالفت‏هاى لجبازانه، هر دو طرف و یا حد اقل یکى از آنان را به سکوت و اعلام رضایت ظاهرى و یا حتى موافقت نمایشى وامى‏دارد تا با پنهان شدن در پشت پرده نفاق و دورویى، خود را حفظ کند و نیروى خود را براى موقعیتى مناسب نگه دارد. بدین‏سان دل و جان، بیمار و آفت زده مى‏شود. حضرت على‏علیه السلام این معنا را چه زیبا ترسیم کرده است! آن جا که مرا و خصومت را سبب مریضى قلب و زمینه رویش نفاق مى‏داند: (106)

.3 رذیلت‏هاى اخلاقى

امام على‏علیه السلام علت‏هاى دیگر نفاق را نیز برشمرده‏اند. امام چهار ستون نفاق را عبارت مى‏دانند از: هوا و هوس ، سستى و سهل انگارى ،کینه و طمع. سپس هریک از این چهار رکن اصلى را به چهار شاخه تقسیم کرده و فرموده‏اند: نفاق بر چهار پایه استوار است : هوس و سهل‏انگارى و خشم وطمع.

هوس، خود، چهار شعبه دارد: ستم و تجاوز و شهوت و سرکشى.

هر که ستم کند گرفتارى‏هایش زیاد شود و تنها ماند و از کمک به او خوددارى شود. هر که تجاوز کند، کسى از شرارت‏ها و بدى‏هایش در امان نباشد و دلش سالم نماند و در برابر خواهش‏هاى نفسانى خوددار نباشد. هر که شهوات خود را تعدیل نکند، در پلیدى‏ها فرو رود، و هر که از روى عمد و بدون دلیل، سرکشى کند، گمراه شود.

سهل انگارى را نیز چهار شعبه است : غفلت و مغرور شدن [به رحمت حق‏] و آرزو و ترس و تعلل ورزیدن. و این از آن رو است که ترس، از حق باز مى‏دارد و تعلل، موجب کوتاهى کردن در عمل مى‏شود، تا آن که اجل در رسد، و اگر آرزو نبود، انسان حساب کار خود را مى‏دانست و اگر از حساب کار خود آگاه مى‏شد، از ترس و وحشت درجا مى‏مرد.

خشم هم بر چهار شعبه است : خودبرتربینى، فخرفروشى، غرور و عصبیت. هر که خودبرتربین باشد، به حق پشت کند؛ هر که فخرفروشى کند، از صراط راستى منحرف شود و به گناه درافتد؛ هر که غرور داشته باشد، بر گناهان اصرار ورزد، و هر که عصبیت پیشه کند، از حق منحرف شود و به باطل گراید. پس، چه بد خصلتى است خصلتى که نتیجه آن پشت‏کردن به حق و گناه و اصرار بر گناه و انحراف از راه راست باشد.

طمع را نیز چهار شعبه است : شادمانى و سرمستى و خیره‏سرى و فزونخواهى. شادمانى کردن نزد خداوند خوشایند نیست و سرمستى تبختر و خودپسندى است و خیره‏سرى بلایى است که آدمى را به کشیدن بار گناهان وامى‏دارد و فزونخواهى سرگرمى و بازى و گرفتارى و جایگزین کردن چیز پست‏تر [ دنیا] به جاى چیز بهتر [ آخرت‏] است.

این است نفاق و پایه‏ها و شاخه‏هاى آن. (107) حدیث دیگرى نیز از امام على‏علیه السلام‏در دست است که گر چه در مقام تحذیر از دوستى با افرادى با ویژگى‏هاى نامطلوب است، از آن جا که امام در پایان حدیث، این صفات زشت و نامطلوب را موجب نزدیکى انسان به نفاق مى‏داند و حتى برخى از آنها مانند ریا و غیبت از نشانه‏هاى نفاق به شمار مى‏روند، مى‏توان سبب هاى نفاق را از آن بیرون کشید: بپرهیز از کسى که چون با او سخن بگویى ملولت کند و چون با تو سخن گوید، غمگینت کند و چه شادمانش سازى یا به وى زیان برسانى، با تو خواهد آمد و اگر [روزى‏] از تو جدا شود، در غیاب تو، آنچه را دوست ندارى مى‏گوید و اگر مانعش شوى، به تو افترا مى‏بندد و اگر با وى موافقت کنى، به تو حسد مى‏ورزد و اگر مخالفتش کنى، با تو دشمنى و ستیزه‏جویى مى‏کند. از جبران خوبى‏هایى که به وى شده، ناتوان است؛ اما در برابر کسى که به وى ستم کرده زیاده‏روى مى‏کند. همراهش اجر مى‏برد و او بار سنگین گناه را. زبانش علیه او است، نه براى او، و دلش سخنش را نگه نمى دارد. براى ستیزیدن مى‏آموزد و براى ریا تفقه مى‏کند. به سوى دنیا مى‏شتابد و تقوا را وا مى‏گذارد. پس چنین کسى از ایمان دور، به نفاق نزدیک، از هدایت دورافتاده و با گمراهى همراه است. (108)

زیان‏هاى نفاق

.1 تباهى ایمان

اولین و بارزترین اثر تخریبى نفاق ، تباهى و فساد ایمان است. (109) آرى، منافق اندکى از کافر پیش است . او گاه در پرتو برق جهیده بر قلبش ، گامى برمى‏دارد، و اگر به ریسمان هدایت الهى چنگ زند، مى‏تواند بر تردید و شکش غلبه، و بیمارى درونى خود را معالجه کند، و کورسوى ایمان نهفته در درون را پاس دارد تا بادها و طوفان‏هاى کفر و الحاد آن را خاموش نکند. همچنان که اگر مؤمنى ، ایمان خود را پاس ندارد و از فتنه‏ها و شبهه‏ها با چراغ تقوا و پروا بیرون نیاید و با ریا و دورویى ، درون خود را پنهان دارد و فقط از سر همراهى با جماعت، به جهادى و نمازى حاضر شود ، به‏تدریج به کفر و بى‏ایمانى نزدیک مى‏شود. از این رو ایمان و نفاق گردهم نمى‏آیند و هر یک دیگرى را کنار مى‏زند و مؤمن از نفاق مبرا است . (110) بر این اساس، انسان مؤمن در روابط اجتماعى و معاشرتى خود نیز دو رو و دو چهره نبوده و اهل ریا و تزویر نیست .

.2 نپذیرفتن حکمت

حکمت به معناى دانش استوار و جلوگیرنده از نابخردى و نادانى ، تنها با آموختن و دانش‏اندوزى به دست نمى‏آید . حکمت به معناى حقیقى آن، یعنى مقدمات علمى ، عملى و روحى براى نیل به هدف والاى انسانیت، در دل‏هایى مى‏پاید که پله اول آموختن را پشت سر گذشته و به مدد طاعت خداى متعال و تقوا و ملازمت حق و اطاعت راستین از دین و دورى از ریا و دیگر گناهان کبیره به پله سوم نزدیک شده است که همان نور الهى است و به همه کس داده نمى‏شود . حکمت در این معناى حقیقى و حدیثى، در دل مؤمنان محبوب خدا جاى مى‏گیرد، نه منافقان مبغوض نزد خدا. اگر هم منافقى با جد و جهد، اصطلاحاتى را هم فرا گیرد و گام اول را بردارد، به دلیل بى‏تقوایى و معصیت ، به جایى نمى‏رسد؛ به گفته امام على: إن الحکمة لا تحل قلب المنافق إلا وهی على إرتحال؛ (111) «حکمت به دل منافق فرو نمى‏آید، مگر آن که در حال کوچ است .» و در حقیقت دل منافق، سراى حکمت نیست و اگر براى مدتى اندک در آن‏جا فرود مى‏آید، در نخستین فرصت که از دهان او به بیرون مى‏جهد. امام به این نکته تصریح کرده است : «سخن حکیمانه در پى جایگاه اصلى‏اش، آن قدر در سینه منافق بالا و پایین مى‏رود تا آن را بر زبان آورد و مؤمن بشنود و برباید که وى شایسته آن و بدان سزاوارتر است . (112) »

.3 بى‏آبرویى

منافق در قیامت با هردو چهره واقعى و ظاهرى خود مى‏آید و رسوا مى‏شود. منافق زبان‏بازى که نقش‏هاى گوناگونى را بازى کرده است، با زبان‏هایى آغشته به زبانه‏هاى آتش به صحنه مى‏آید و در روز «کشف سرائر»، باطنش نموده و چهره‏اش گشوده مى‏شود و ندا درمى‏دهند : هذا الذی کان فی الدنیا ذا وجهین وذا لسانین؛ (113) «این کسى است که در دنیا دو رو و دو زبانه بود.»

امام على‏علیه السلام از این رخداد دهشتناک حذر مى‏دهد و مى‏فرماید : «از نفاق برحذر باشید که دو رو، پیش خدا آبرو ندارد . (114) »

.4 بى‏اعتمادى

زیان بزرگ نفاق در معاشرت‏ها و روابط اجتماعى ، بى‏اعتمادى مردم به شخص دو رو و در نتیجه خارج شدن او از گردونه کارى و گروه‏هاى اجتماعى است . انسان‏ها به کسى که در هرجا چهره‏اى دارد و زبانش نه مطابق حقیقت که موافق منافعش مى‏چرخد، اعتماد نمى‏کنند. چنین کسى با نظر و عقیده کسى مخالفت نمى‏ورزد و همواره خود را موافق نشان مى‏دهد و چون این موافقت ، دروغین و تصنعى است، بالاخره افشا شود و حتى موافقت‏هاى واقعى او نیز معلوم نمى‏گردد . از این رو حضرت على‏علیه السلام مى‏فرماید : «آن که نفاقش فراوان گردد ، وفاقش معلوم نشود . (115) »

درمان نفاق

.1 بهره گیرى از قرآن

نفاق نیز مانند بسیارى از امراض درونى ، درمان‏پذیر است. راهى که امام على‏علیه السلام در پیش روى ما مى‏نهد ، بهره‏گیرى از قرآن است . امام در خطبه بلندى، خطاب به اصحابش ، آنان را به روى آوردن به قرآن سفارش مى‏کند و به شفاخواستن از آن در بیمارى‏ها و یارى خواهى در گرفتارى‏ها فرمان مى‏دهد و سپس مى‏فرماید : فإن فیه شفاء من اکبر الداء وهو الکفر والنفاق والغی والضلال ، فاسألواالله؛ (116) «بى‏گمان درمان بزرگ‏ترین دردها یعنى کفر و نفاق و گمراهى و سرگشتگى، در قرآن است .» این راه درمان که خود برگرفته از قرآن است (117) ، در دیگر تعالیم حضرت تأکید شده است (118) . افزون بر این، امام خبر از تعلیم نبوى مى‏دهد و آیه هایى را ارائه مى‏کند که در سوره بقره تا مزمل پراکنده‏اند؛ اما همگى مشتمل بر «تهلیل»اند. امام على‏علیه السلام قرائت این آیه ها را در صبح هر روز مایه ایمنى قلب از شقاق و نفاق مى‏داند. (119) آرى، این راه درمان نیز همچون دیگر شیوه‏هاى درمانى ، شرطها و زمینه‏هایى دارد . چه، به‏عیان مى‏بینیم که بسیارى از منافقان ، قاریان قرآنند، اما تلاوتشان جز بر خسارت و نجاست روحى آنان نمى‏افزاید. (120) حضرت على‏علیه السلام در خطبه‏اى دیگر، برخى از این شرطها را بیان کرده است و بقیه را در تعالیم دیگر امامان مى‏توان یافت. (121) امام على‏علیه السلام مى‏فرماید : بر شما باد که ملازم کتاب خدا باشید؛ زیرا که ریسمان محکم، نور آشکار، درمانى سودبخش و [شربتى‏] براى فرو نشاندن عطش است. نگاهدارنده کسى است که بدان چنگ مى‏زند و رهایى‏بخش آن که بدان بیاویزد .. . کسى که آن را گوید ، راست گوید و آن که بدان عمل کند ، گوى سبقت را برباید. چنان‏که هویدا است ، گفتار و کردار قرآنى شفاى نفاق است، نه ادعا و قرائت زبانى . تردیدى نیست که باید قرآن بر قلب و زبان حاکم باشد که معناى حقیقى تلاوت و تدبر همین است، (122) و قرائت بى‏اثر و بى‏خاصیت، قرائت نیست. (123)

.2 دعا

بى گمان دعا و درخواست از خداوند در همه امور کارساز و راه‏گشا است. از جمله در درمان دردهاى روحى و روانى و پیشگیرى از ابتلا به آنها. امام على در همین زمینه و براى پیشگیرى از رخنه نفاق و منزه ماندن روح از این صفت زشت در تعقیب نماز عشا چنین دعا مى‏کند : اللهم طهر لسانى من الکذب و قلبى من النفاق و عملى من الریاء و بصرى من الخیانة...؛ «خدایا زبانم را از دروغ و دلم را از نفاق و عملم را از ریا و دیده‏ام را از خیانت پاک و منزه بدار.»

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( پنج شنبه 87/5/3 :: ساعت 10:35 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 236
>> بازدید دیروز: 133
>> مجموع بازدیدها: 1366421
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب