تار و پود سجادهی عاشورا و ترجیعبند شعر محرم با شجاعت و حماسه، عزت و مناعت و معرفت و محبت بافته شده است و شب و روز عاشورا نمایشگاه بزرگی از این سه فضیلت بود. حکمت و عقل آنگاه که همراه محبت و مهر به حق و قهر و خشم بر باطل قرار میگیرد و با هم در میآمیزند، انسانی برتر از فرشتگان میسازند. برگزیدگان عاشورا عارفان وارستهای بودند که: إذا وضع عنهم دون مقارنة البدن و انفکّوا عن الشواغل، خلصوا إلی عالم القدس والسعادة وانتعشوا بالکمال الأعلی و حصلت لهم اللّذّة العلیا ؛ آنگاه که آلودگیهای جسمی برداشته شد و از موانع گذشتند روی خلوص به عالم قدس و سعادت میگذارند و به شادابی کمال برین میرسند و به لذت برتر دست یابند.([1])
آنان شب عاشورا را مهلت گرفتند تا این سرود را بخوانند: واستغفرک من کلّ لذة بغیر ذکرک و من کلّ راحة بغیر أنسک و من کلّ سرور بغیر قربک و من کلّ شغل بغیر طاعتک؛ از هر لذتی به جز ذکر تو و از هر آسایشی به جز انس با تو و از هر شادی به جز قرب به تو و از هر کاری جز اطاعت تو آمرزش میخواهم.([2])
در این نوشته سرفصلهایی از دیدگاههای عارف متحقق، فقیه اجتماعی، فیلسوف الهی و سیاستمدار بیدار حضرت امام خمینی1 را در مورد ویژگیها و پیامدهای این شب و روز بر میشماریم تا شاید کلمهای از سطور و صفحات کتاب سترگ حماسه و عزت و محبت را بشنویم و سرمشقی از آن درس حسینی بیاموزیم.
نخست با اشاره به سه نکتهی اساسی به شمارش برخی از ویژگیهای قیام عاشورا در بیان حضرت امام پرداخته سپس به دستاوردهایی که از دیدگاه حضرت امام با یادکرد آن مراسم پرشکوه عاید اسلام و مسلمانان گردیده است مینگریم:
الف. برخی چنین میانگارند که روز عاشورا و واقعهی بینظیر آن یک حادثه و اتفاق ناگوار در مقطعی از تاریخ بوده است و تنها با یادکرد خاطرهی آن روز خونین و همنوایی با نوحهگران آن مصیبت سنگین میتوان در زمرهی عزاداران حسینی قرار گرفت، ولی حضرت امام معتقد است که عاشورا و محرم یک جریان است نه یک حادثه! او میفرماید:
مگر نه آن است که دستور آموزندهی: "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" باید سرمشق امت اسلامی باشد، قیام همگانی در هر روز و هر سرزمین. عاشورا قیام عدالتخواهان با عددی قلیل و ایمان و عشقی بزرگ در مقابل ستمگران کاخ نشین و مستکبران غارتگر بود و دستور آن است که این برنامه سرلوحهی زندگی است، در هر روز و هر سرزمین.([3]) این یک عبارت آموزنده است. نه معنایش این است که: هر روز کربلاست، هر روز بنشینید گریه بکنید. ببینید چه کرده، کربلا چه صحنهای بوده، هر روز این صحنه باید باشد: مقابلهی اسلام با کفر؛ مقابلهی عدل با ظلم؛ مقابلهی عدد کم با ایمان زیاد، در مقابل عدد زیاد با بیایمانی. نه از جمعیت کم بترسید و نه از شکست بترسید، شکستی در کار نیست.([4])
ب: عاشورا و محرم بستر یک تشکل و تحزّب سیاسی است. گرچه متأسفانه تاکنون چنین نگاهی به هیئات حسینی نشده است، اما همه دیدیدیم که بیشترین نیروهای متشکل و مدافع انقلاب اسلامی در روزهای پیروزی و در هشت سال دفاع مقدس، آموزش دیدگان هیئات حسینی و حسینیهها بودند. حضرت امام میفرماید:
شما انگیزه این گریه و این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سیدالشهدا نه سیدالشهدا احتیاج به این گریهها دارد و نه این گریه خودش ـ فی نفسه ـ کاری از آن میآید، لیکن این مجلسها مردم را همچو مجتمع میکنند و یک وجهه میدهند سی میلیون، سی و پنج میلیون جمعیت را در دو ماه محرم و خصوصاً دهه عاشورا، یک وجهه، طرف یک راه میروند... مسأله مسأله گریه نیست، مسأله مسأله تباکی نیست. مسأله مسأله سیاسی است که ائمهی ما با همان دید الهی که داشتند، میخواستند که این ملتها را با هم بسیج کنند و یک پارچه کنند از راههای مختلف، اینها را یکپارچه کنند تا آسیبپذیر نباشند.([5])
ج. حضرت امام1 به عنوان یک رهبر هوشمند و توانای سیاسی تأکید میفرماید که تشکّل و تحزّب ضرورتی برای تأسیس و تحقق و برای تداوم حیات اجتماعی است:
این هماهنگی که در تمام ملت ما در قصهی کربلا هست، این بزرگترین امر سیاسی است در دنیا و بزرگترین امر روانی است در دنیا تمام قلوب با هم متحد میشوند. اگر خوب راهش ببریم، ما برای این هماهنگی پیروز هستیم و قدر این را باید بدانیم.([6])
دستاوردهای قیام
1. از دستاوردهای مهم حماسهی عاشورا که در واقع انگیزه قیام نیز میباشد؛ تجدید حیات دین و زنده شدن روح دینی در جامعهی غفلت زدهی اسلامی است که در اثر سیاستهای جاهلی سردمداران روی در افول و خاموشی نهاده بود.
اسلام همچو عزیز است که فرزندان پیغمبر جان خودشان را فدای اسلام کردند. حضرت سیدالشهدا7 با آن جوانها، با آن اصحاب، برای اسلام جنگیدند و جان دادند و اسلام را احیا کردند.([7]) خطای یزید این نبود که سیدالشهدا را کشته، این یکی از خطاهای کوچکش بود، خطای بزرگ این بود که اسلام را وارونهاش کرده بودند و سیدالشهدا به داد اسلام رسید، سیدالشهدا اسلام را نجات داد.([8])
2. حذف بنیامیه از صحنهی سیاسی جامعهی اسلامی و سوزانیدن بنیان جاهلیت اموی و رسوا نمودن نفاق جاهلی از دیگر دستاوردهای حماسهی عاشورا است. حضرت امام میفرماید:
شهادت سید مظلومان و هواخواهان قرآن در عاشورا، سرآغاز زندگی جاوید اسلام و حیات ابدی قرآن کریم بود، آن شهادت مظلومانه و اسارت آل الله، تخت و تاج یزیدیان را که با اسم اسلام، اساس وحی را به خیال خام خود میخواستند محو کنند، برای همیشه به باد فنا سپرد و آن جریان، سفیانیان را از صحنهی تاریخ به کنار زد ... عاشورا با "نه" خود، یزیدیان را در طول تاریخ نفی کرد و به گورستان فرستاد...([9])
3. اصلاح جامعه، استقرار عدالت و دفاع از حق انگیزهی اساسی قیام حضرت اباعبدالله7 و نقطهی محوری اسلام ناب محمدی9 است:
تمام انبیا برای اصلاح جامعه آمدهاند، تمام ـ و همهی آنها این مسأله را داشتند که فرد باید فدای جامعه بشود. فرد هرچه بزرگ باشد ـ بالاترین فرد که ارزشش بیشتر از هرچیز است در دنیا ـ وقتی که با مصالح جامعه معارضه کرد این فرد، باید فدا بشود. سیدالشهدا روی همین میزان آمد، رفت و خودش و اصحاب و انصار خودش را فدا کرد؛ که فرد باید فدای جامعه بشود، جامعه باید اصلاح بشود؛ لیقوم النّاس بالقسط باید عدالت در بین مردم و در بین جامعه تحقق پیدا بکند.([10])
4. از مهمترین دستاوردهای حماسهی عاشورا افشای چهرهی نفاق سیاسی بود که با تحریف احکام دین و بدعتگذاری در آن به تدریج نظام توحیدی اسلام را به سمت شرک و کفر میکشید. حضرت امام میفرماید:
... اگر نبود شهادت ایشان، معاویه و پسرش اسلام را یک جور دیگری در دنیا جلوه داده بودند، به اسم خلیفهی رسول الله، با رفتن در مسجد؛ اقامهی جمعه و امام جمعه بودن؛ اقامهی جماعت و امام جماعت بودن، اسم، اسم خلافت رسولالله و حکومت، حکومت اسلام؛ لکن محتوا بر خلاف، نه حکومت، حکومت اسلامی بود به حسب محتوا و نه حاکم حاکم اسلامی. سیدالشهدا7 این نقشی که اینها داشتند برای برگرداندن اسلام به جاهلیت و نمایش دادن اسلام به اینکه این هم نظیر همان چیزهای سابق است، آن را باطل کرد.([11])
و ... دستاوردهای بسیار دیگری که مجال پرداختن به آنها را به فرصتی دیگر وا میگذاریم.
کار ویژههای مراسم عاشور
در فرهنگ قرآنی تنها پدیدههایی ماندگار میشوند که از ارادهی حق جاری و در حدوث و بقای خود از او مدد گرفته باشند و به تناسب ارتباطی که با حق دارند دوام مییابند و تأثیر میگذارند و اقتدار و ناتوانی خود را با نسبت و ارتباط با او هماهنگ مینمایند و حادثهی عاشورا را میتوان گفت یگانه پدیدهای است که در طول تاریخ بشر ـ از خلقت آدم تا حکومت عدل وصی خاتم9 ـ لحظهای از پرتو افشانی دریغ نورزیده است. برخی از فروغهای ماندگار مجالس حسینی7 از نگاه حضرت امام به قرار زیر است:
1. ماه محرم ماه شکست قدرتهای یزیدی و حیلههای شیطانی است مجالس بزرگداشت سید مظلومان و سرور آزادگان که مجالس غلبهی سپاه عقل بر جهل و عدل بر ظلم و امانت بر خیانت و حکومت اسلامی بر حکومت طاغوت است، هرچه با شکوهتر و فشردهتر برپا شود.([12])
2. هر مکتبی هیاهو میخواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد تا پایش گریه کن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمیشود... ما باید برای یک شهیدی که از دستمان میرود عَلَم به پا کنیم، نوحه خوانی کنیم، گریه کنیم، فریاد کنیم، دیگران میکنند... فرض کنید از یک حزبی یکی کشته بشود، میتینگها میدهند، فریادها میکنند، این یک میتینگ و فریادی است برای احیای مکتب سیدالشهدا7.([13])
3. این هماهنگی که در تمام ملتها در قصهی کربلا هست، این بزرگترین امر سیاسی است در دنیا... ما برای این هماهنگی پیروز هستیم... همین مساجد و همین روضهها و همین روضههای هفتگی، همینها توجه مردم را و همان هماهنگی را ایجاد میکند. اگر دولتهای دیگر بخواهند هماهنگی بین تمام قشرها پیدا کنند میسور نیست برایشان. با صدها میلیارد تومان هم برایشان میسور نیست.([14])
4. اینکه برای عزاداری، برای مجالس عزا... این همه ثواب داده شده است؛ علاوه بر آن امور عبادیش و روحانیش، یک مسأله مهم سیاسی در کار بوده است. آن روزی که این روایات صادر شده است روزی بوده است که این فرقهی ناجیه مبتلا بودند به حکومت اموی و بیشتر عباسی، یک اقلیت کمی در مقابل قدرتهای بزرگ، در آن وقت برای سازمان دادن به فعالیت سیاسی این اقلیت یک راهی درست کردند که این راه، خودش سازمانده است.([15])
5 . میدانید که لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنی امیه لعنةالله علیهم با آنکه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شدهاند، فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگه داشتن این فریاد ستم شکن است و لازم است در نوحهها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمه حق: به طور کوبنده فجایع و ستمگریهای ستمگران هر عصر و مصر یادآوری شود.([16])
6 . ماه محرم برای مذهب تشیع ماهی است که پیروزی در متن فداکاری و خون به دست آمده است. درصدر اسلام پس از رحلت پیغمبر ختمی ـ پایهگذار عدالت و آزادی ـ میرفت که با کجرویهای بنی امیه، اسلام در حلقوم ستمکاران فرو رود و عدالت در زیرپای تبهکاران نابود شود که سیدالشهدا7 نهضت عظیم عاشورا را برپا نمود و با فداکاری و خون خود و عزیزان خود، اسلام و عدالت را نجات داد.([17])
7. اگر قیام حضرت سیدالشهدا7 نبود امروز هم ما نمیتوانستیم پیروز بشویم. تمام این وحدت کلمهای که مبدء پیروزی شد، برای خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد. سید مظلومان یک وسیلهای فراهم کرد برای ملت که بدون اینکه زحمت باشد برای ملت، مردم مجتمعند. اسلام مساجد را سنگر قرار داد و وسیله شد از باب اینکه از همین مساجد، از همین جمعهها و جماعات، همهی اموری که اسلام را به پیش میبرد و قیام را به پیش میبرد، مهیا باشد.([18])
8 . شما گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستجات سینهزنی و نوحه سرایی نبود پانزده خرداد پیش میآمد، هیچ قدرتی نمیتوانست پانزده خرداد را آنطور کند مگر قدرت خون سیدالشهدا7 و هیچ قدرتی نمیتواند این ملتی که از همهی جوانب به او هجوم شده است و از همهی قدرتهای بزرگ برای او توطئه چیدهاند، این توطئهها را خنثی کند الاّ همین مجالس عزا ... این مجالس عزای سیدالشهدا است و مجالس دعا و دعای کمیل و سایر ادعیه است که میسازد این جمعیت را...([19])
آنچه آمد نمونهای از فروغهای خورشیدی حماسهی عاشورا در گفتهها و نوشتههای حضرت روح الله1 بود تا درسی برای جستجوگران روشنایی و نور در شام جاهلیت مدرن باشد.
پینوشت:
[1]. شیخ الرییس ابوعلی سینا، الاشارات والتنبیهات، نمط هشتم، فصل 14.
[2]. مفاتیح الجنان، مناجات خمسة عشر، مناجات الذاکرین.
[3]. صحیفهی امام، ج 9، ص 445.
[4]. همان، ج 10 ، ص 8 .
[5] . همان، ج 13، ص 323.
[6] . همان، ج 11، ص 99.
[7]. همان، ج 8 ، ص 151.
[8] . همان، ج 8 ، ص 526 .
[9]. همان، ج 14، ص 405 ـ 403.
[10]. همان، ج 15، ص 217.
[11]. همان، ج 8 ، ص 483 .
[12]. همان، ج 5 ، ص 76.
[13]. همان، ج 8 ، ص 527 .
[14]. همان، ج 11 ، ص 99 .
[15]. همان، ج 16 ، ص 344.
[16]. همان، ج 21، ص 400.
[17]. همان، ج 5 ، ص 283.
[18]. همان، ج 17، ص 55 .
[19]. همان، ج 16، ص 346