»» فاطمه ، فاطمه است!
خواستم بگویم که فاطمه دختر خدیجهی بزرگ است، دیدم که فاطمه نیست،
خواستم بگویم که فاطمه دختر محمّد است، دیدم که فاطمه نیست،
خواستم بگویم که فاطمه همسر علی است، دیدم که فاطمه نیست،
خواستم بگویم که فاطمه مادرحسنین است، دیدم که فاطمه نیست،
خواستم بگویم که فاطمه مادر زینب است، باز دیدم که فاطمه نیست،
نه، اینها همه هست، و این همه، فاطمه نیست،
فاطمه، فاطمه است!
* دکتر علی شریعتی
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( یکشنبه 87/3/19 :: ساعت 4:56 عصر )
»» فقط ایمان
پاراگرافی که زندگی واقعی را می نمایاند.
Arthur Ashe بازیکن افسانه ای بازیهای تنیس ویمبلدون به خاطر بیماری ایدز در سال ????درگذشت. او در سال 1983 به هنگام یک جراحی قلب از خون آلوده، مبتلا به ایدز شد. او از سراسر دنیا نامههای زیادی را از هوادارانش دریافت میکرد. یکی از آنها پرسیده بود: چرا خداوند تو را باید برای یک چنین بیماری انتخاب کند؟
او پاسخ داد: هنگامی که در تمام جهان بیشتر از 50 میلیون کودک دارند تنیس بازی میکنند از آن میان 5 میلیون نفر یاد میگیرند که تنیس بازی کنند، 500000 نفر حرفهای میشوند، 50000 نفر به میادین مسابقات راه پیدا میکنند، 5000 نفر به موفقیت کامل میرسند، 50 نفر به مسابقات جام ویبلدون راه مییابند، 4 نفر به نیمه نهایی و 2 نفر به فینال. وقتی که من جام را در دستانم گرفته بودم هرگز از خداوند نپرسیدم چرا من؟ و امروز که من در رنج هستم نباید از خدا بپرسم چرا من!
خوشبختی تو را در خوبی و خوشی نگه میدارد و امتحانات الهی تو را قوی، اندوه تو را انسان، شکست تو را متواضع و موفقیت تو را با شور و حرارت، اما فقط ایمان و نوع نگرش، تو را به ادامه دادن امیدوار میکند . . .
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 87/3/11 :: ساعت 11:44 صبح )
»» خواندنی......
یک مردِ روحانی، روزی با خداوند مکالمه ای داشت: "خداوندا! دوست دارم
بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟"
خداوند آن مرد روحانی را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز
کرد؛ مرد نگاهی به داخل انداخت. درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود
داشت که روی آن یک ظرف خورش بود؛ و آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب
افتاد!
افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند. به
نظر قحطی زده می آمدند. آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند
داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از
آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود
را پُر کنند. اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود،
نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.
مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد. خداوند گفت: "تو
جهنم را دیدی!"
آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد. آنجا هم دقیقا مثل
اتاق قبلی بود. یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن، که دهان مرد را آب
انداخت!
افرادِ دور میز، مثل جای قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به
اندازه کافی قوی و تپل بوده، می گفتند و می خندیدند. مرد روحانی گفت:
"نمی فهمم!"
خداوند جواب داد: "ساده است! فقط احتیاج به یک مهارت دارد! می بینی؟
اینها یاد گرفته اند که به همدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع
کار تنها به خودشان فکر می کنند!"
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 87/2/28 :: ساعت 7:45 صبح )
»» اخلاق در محیط خانه2
کم توقعى
هر مرد و زنى از نظر جسمى و روحى داراى قوت و قدرتى مخصوص به خود است، درک این قدرت و قوت، بستگى به مدتى معاشرت و برخورد طبیعى و اخلاقى دارد.
زن و شوهر پس از مدتى اندک، یکدیگر را تا اندازه اى درک مى کنند، و به موقف بدنى و موقعیت روحى همدیگر آشنا مى شوند.
زن و شوهر باید به این حقیقت الهیه توجه داشته باشند، که حضرت حق، در مسئله بسیار مهم ارائه تکلیف به انسان، دو واقعیت را منظور فرموده :
آنچه را که مقدور انسان نبوده، و از تحمل و طاقتش بیرون بوده به انسان تکلیف ننموده، ثانیاً تکـالیف و مسئولیت هاى شرعـى و اخلاقـى را با ملاحظه وسع، که به فرموده محققین مرحله اى کمتر از دایره قدرت است بر دوش انسـان قرار داده.
این نیست مگر جلوه رحمت و لطف و عنایت او بر بندگان، و همه انسانها تا روز قیامت.
در سوره بقره آیه 233 و 286 و انعام آیه 152 و اعراف آیه 42 و مؤمنون آیه 62 به این حقیقت اشاره فرمود :
لاَ تُکَلِّفُ نَفْسٌ اِلاّ وُسْعَها.
هیچ کس را تکلیف جز به اندازه وسع نکنند.
لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً اِلاّ وُسْعَها.
خداوند احدى را جز به اندازه سعه وجودیش تکلیف ننماید.
روى این حساب زن و شوهر، باید در مسئله درخواستها و توقعاتشان از یکدیگر، این اخلاق کریمانه، و صفت رحیمیه حضرت حق را سرمشق و الگوى خود قرار دهند.
اوّلاً خارج از قدرت و طاقت چه در امور مادى، چه در امور معنوى از یکدیگر چیزى نخواهند، که تحمیل خواسته، بیرون از حدّ قدرت، و درخواست کارى غیر قابل تحمل ظلم است، و ظلم ظلمت روحى، و موجب عقاب الهى است.
ثانیاً قدرت و توان یکدیگر را در خواسته ها ملاحظه ننمایند، بلکه توقعات، و خواسته هاى خود را به اندازه وسع و طاقت موجود قرار داده، و تکالیف طبیعى و روزمره را در حدى به یکدیگر ارائه دهند، و از هم بخواهند، که به شیرینى، و با شوق و اشتیاق انجام بگیرد.
اگر بتوانند، که مى توانند از یکدیگر کم توقع باشند، که کم توقعى اخلاق حق، و خوى انبیاء و امامان، و از ویژگیهاى اولیاء الهى است.
پُرتوقعى گاهى همان ارائه تکلیف بیش از حد طاقت است، و بدون شک وقتى خواسته پرتوقع از طرف همسر تحقق پیدا نکند، موجب کدورت، و رنجش دل، و در نهایت کینه و نفرت، و در نتیجه تلخ شدن زندگى، و خرابى ساختمان صفا و صمیمیت، و عشق و محبت است.
پُرتوقعى صفتى ناپسند، و محصول کبر و غرور، و یک بیمارى روحى و روانى، و برنامه اى خارج از محدوده انسانیت، و خصیصه اى زشت است.
کم توقعى محصول وقار و ادب، و نتیجه معرفت و کرامت، و میوه شیرین فروتنى و تواضع است.
اگر بخواهید زندگى شیرین تر از عسل گردد، و هیچ گاه اختلاف مورد توجهى پیش نیاید، و همسر شما دچار رنجش نگردد، و تحقیر شخصیت نشود، و این رنجش و تلخى به اطرافیان سرایت نکند، در تمام امور زندگى نسبت به یکدیگر کم توقع باشید، و بدانید کم توقعى چون جلوه رحمت حق در زندگى است، موجب جلب خوشنودى و رضایت حق نسبت به شما مى شود.
در هر صورتى زن و شوهر باید نرمخو، باصفا، منبع عشق و محبت، و نسبت به یکدیگر امور زندگى را آسان بگیرند، که این آسان گرفتن بابى از ابواب معروف است، و آنان که اهل معروف، و پاک و پاکیزه از منکرات روحى و اخلاقى هستند، مورد توجه حق، و مستحق اجر و جزاى جمیل از جانب پروردگارند.
رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود :
اَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ الْمَعْرُوفُ وَ اَهْلُهُ وَ اَوَّلُ مَنْ یَرِدُ عَلَیَّ الْحَوْضَ.[20]
معروف و اهـلش اول وارد بهشت و اوّل وارد بر من در کـنار حـوض کوثـر هستند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود :
اِنَّ لِلْجَنَّةِ باباً یُقالُ لَهُ : اَلْمَعْرُوفُ، لا یَدْخُلُهُ إِلاّ اَهْلُ الْمَعْرُوفِ، وَ اَهْلُ الْمَعْرُوفِ فِى الدُّنْیا هُمْ اَهْلُ الْمَعْرُوفِ فِى الاْخَرَةِ.[21]
براى بهشت درى هست به نام معروف، از آن در جز اهل معروف وارد نمى شوند، و اهل معروف در دنیا، اهل معروف در آخرتند.
رسول خدا فرمود :
کُلُّ مَعْرُوف صَدَقَةٌ . . .[22]
هر معروفى صدقه است.
قرآن مجید مزد هر معروف و انجام هر حسنه اى را ده برابر اعلام نموده است :
مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثالِها.[23]
کم توقعى نوعى معروف، حسنه اى از حسنات روحى، و صدقه اى از صدقات اسلامى، و داراى ده برابر مزد است، چرا زن و شوهر در این تجارت پرسود شرکت نکنند، و تا پایان عمر خود، از این حقیقت الهیه بهره مند نگردند، که ممنوع نمودن خویش از عنایت حق و رحمت دوست ظلمى سنگین و گناهى بزرگ و خسارتى غیرقابل جبران است.
----------------------------------------------
1 - آل عمران/159.
2- قلم/4.
3 - میزان الحکمة، ج 3، ص 137 ـ 138.
4 - -بحار، ج 71، ص 385.
5- همان.
6- میزان الحکمة، ج 3، ص 137 ـ 138.
7 – همان .
8- بحار، ج 77، ص 58.
9- میزان الحکمة، ج 3، ص 149.
10- روم/21.
11- میزان الحکمة، ج 2، ص 205.
12- وسائل الشیعه، ج 16، ص 171.
13- کافى، ج 2، ص 199.
14- وسائل الشیعه ، ج 20، ص 22 ـ 23.
15- همان.
16- آل عمران/14.
17- 19 وسائل الشیعه، ج 20، ص 23 ـ 24.
20- همان ، ج 16، ص 303.
21-22- وسائل، ج 16، ص 304 ـ 305.
23 - انعام/160.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/12/28 :: ساعت 11:26 صبح )
»» اخلاق در محیط خانه1
از عمده مسائل قابل و شایسته طرح در مورد محیط الهی خانواده، مساله اخلاق است که بحثی کاملا طرفینی و اجتماعی قلمداد می شود. آنچه شالوده خانواده و نظام زیبای آن را تعادل می بخشد، رعایت حقوق اخلاقی اطرافیان و آراستگی ادبی در برخورد با آنهاست. در این نوشتار به بیان نقش اخلاق و جایگاه آن در منابع اسلامی خواهیم پرداخت.
ارزش اخلاق حسنه
زن و شوهر به خاطر خود و سعادت فرزندانشان، لازم است یک سلسله مسائل اخلاقى را، که قرآن مجید و روایات بر آن تأکید فراوان دارند رعایت نمایند.
رعایت اخلاق حسنه، و خوددارى از زشتى هاى اخلاق کار طاقت فرسائى نیست.
بکارگیرى واقعیات اخلاقى، و پرهیز از پلیدیهاى اخلاقى در مدتى اندک، ریاضت قابل تحمّلى است، که ره سپردن در این راه الهى را بر انسان آسان، و پیوند زناشوئى را محکم، و محبت به یکدیگر را استوارتر می کند و درسى عملى براى دیگران بخصوص فرزندان خانواده است.
اجراى حقایق اخلاقى نسبت به یکدیگر، فضائى از صفا و صمیمیت، پاکى و سلامت، راحت و امنیت، عشق و محبت بوجود مى آورد و زندگى را در تمام شئون، بر زن و شوهر از عسل شیرین تر مى کند.
در رابطه با آراسته بودن به حسنات اخلاقى، و بکارگیرى آن، قرآن مجید در آیات متعددى پیامبر بزرگوار را ستوده :
فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظّاً غلیظ القلب لا نفضّوا من حولک . . .[1]
جلوه رحمت خداست که بر مردم، نرمخو و مهربانى، اگر تندخوى و سخت دل بودى، مردم از حول محور وجود تو پراکنده مى شدند.
و انَّک لعلى خلق عظیم.[2]
و همانا تو آراسته به خلق عظیم و بزرگى هستى.
رسول حق (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود :
اَلاِْسْلامُ حُسْنُ الْخُلُقِ.[3]
اسلام اخلاق نیک است.
و نیز آن حضرت فرمود :
اَوَّلَ مایُوضَعُ فى میزانِ الْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیامَةِ حُسْنُ خُلُقِهِ.[4]
اول چیزى که در قیامت در ترازوى عبد مى گذارند، اخلاق نیک اوست.
و آن حضرت فرمود :
اِنَّ اَحَبَّکُمْ اِلَىَّ وَ اَقْرَبَکُمْ مِنّى یَوْمَ الْقِیامَةِ مَجْلِساً اَحْسَنُکُمْ اَخْلاقاً وَ اَشَدُّکُمْ تَواضُعاً.[5]
محبوبترین شما نزد من، و نزدیکترینتان به من در قیامت، خوش خلق ترین شما، و آن کسى است که داراى شدیدترین تواضع باشد.
حضرت مجتبى (علیه السلام) فرمود :
اِنَّ اَحْسَنَ الْحَسَنِ، اَلْخُلُقُ الْحَسَنُ.[6]
خوبترین خوبیها، اخلاق نیک است.
على (علیه السلام) فرمود :
حُسْنُ الْخُلُقِ رَأْسُ کُلِّ بِرٍّ.[6]
اخلاق نیک سر همه خوبیهاست.
امام ششم (علیه السلام) فرمود :
لا عَیْشَ اَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ.[7]
زندگى و عیشى گواراتر از اخلاق نیک نیست.
رسول حق به امیرالمؤمنین فرمود : ترا به شبیه ترینتان به اخلاق خودم خبر دهم؟ عرضه داشت آرى ; فرمود :
اَحْسَنُکُمْ خُلُقاً، اَعْظَمُکُمْ حِلْماً، وَ اَبَرُّکُمْ بِقَرابَتِهِ، وَ اَشَدُّکُمْ مِنْ نَفْسِهِ اِنْصافاً.[8]
خوش خلق ترین شما، بردبارترین شما، نیکوکارترینتان به نزدیکانش، و شدیدترین شما در انصاف دهى به دیگران از جانب خودش.
مکارم اخلاق و حسن خلق آنچنان باارزش و والاست که رسول باکرامت اسلام آن را علّت بعثت خود اعلام فرموده :
اِنَّما بُعِثْتُ لاُِتَمِّمَ مَکارِمَ الاَْخْلاقِ.[9]
این است و جز این نیست که مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را کامل کنم.
مکارم و حسنات اخلاقى شعاع صفات حق، و حالات انبیاء و امامان معصوم (علیهم السلام) ، و موجب خیر و برکت براى دارنده آن است.
سیئآت اخلاقى، حالاتى ابلیسى و شیطانى، و علت تلخى زندگى و به هم خوردن عیش و عشرت، و باعث ناامنى و تفرقه و جدائى و نفرت مردم از یکدیگر و خرابى دنیا و آخرت است.
رعایت برخی مسائل در خانه از جانب زن و شوهر لازم است و موجب استحکام زندگى، و تداوم صفا و صمیمیت است که در ادامه به آن اشاره می کنیم.
محبت و اعلام آن
اصل محبت و علاقه و عشق را، حضرت حق در قلب زن و شوهر نسبت به یکدیگر قرار داد، و آن را از نشانه هاى وجود خود دانست، و این حقیقت نمایشگر عظمت و بزرگى مسئله محبت زن و مرد، بخصوص عشق و علاقه مرد به زن است.
و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودَّة و رحمة انَّ فى ذلک لآیات لقوم یتفکّرون.[10]
از نشانه هاى وجود خداوند این است که براى شما از جنس خودتان همسرانى آفرید، تا در کنار آنها بیاسائید، و بین زن و مرد دوستى و مهربانى برقرار کرد، در این برنامه نشانه هائى براى مردم اندیشمند است.
این محبت و عشق و علاقه در ابتداى ازدواج، و حتى قبل از عقد، شکوفا مى شود، و به نهایت مى رسد، بر مرد و زن است، که این نعمت باطنى، و این حالت عالى قلبى که موجب خوشى در زندگى و عیش و عشرت، و صفا و پاکى است، به توسط جانبدارى از هم، و گذشت و عفو، و خوش اخلاقى و تعاون، و توقع به اندازه از یکدیگر، و حفظ شخصیت و شئون طرفین، و پرهیز از بگو و مگوهاى بى قدر و قیمت حفظ کنند، و از عللى که باعث ضربه خوردن به عشق و محبت است بپرهیزند، که حفظ بناى عشق عبادت، و خراب کردن خانه محبت بدون تردید گناه و معصیت و موجب عقاب الهى در قیامت، و باعث عذاب در زندگى دنیائى است.
حضرت صادق (علیه السلام) براى کسى که هنر جلب محبت دیگران را نسبت به خود دارد دعا کرده :
رَحِمَ اللّهُ عَبْداً اِجْتَرَّ مَوَدَّةَ النّاسِ اِلى نَفْسِهِ . . .[11]
خداوند رحمت کند انسانى که دوستى مردم را به جانب خود جلب مى کند.
تبدیل محبّت وعشق وعلاقه به کینه ونفرت وبغض ودشمنى در صورتى که ملاک عقلى و شرعى در کار نباشد، تبدیل نعمت حق به ناسپاسى است، و حفظ محبت و اعمال و سرایت دادن آن به یکدیگر سبب خوشحالى در دنیاو آخرت است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود :
وَیْلٌ لِمَنْ یُبَدِّلُ نِعْمَةَ اللّهِ کُفْراً، طُوبى لِلْمُتَحابّینَ فِى اللّهِ.[12]
واى بر کسى که نعمت خدا را به ناسپاسى تبدیل کند، و خوشبختى و نیکى باد بر آنان که فى اللّه نسبت به یکدیگر محبت مى کنند.
انسان دستور دارد به همه کسانى که مستحق عشق و دوستى و محبت و
علاقه اند محبت داشته باشد چه رسد به نزدیک ترین افراد خودش که همسر و فرزندان او هستند.
در حدیث قدسى آمده :
اَلْخَلْقُ عِیالى فَاَحَبُّهُمْ اِلَیَّ اَلْطَفُهُمْ بِهِمْ وَاَسْعاهُمْ فى حَوائِجِهِمْ.[13]
آفریده ها عیال من هستند، محبوبترین آنها نزد من، مهربانترین ایشان به آفریده من است، و آنکه در راه برطرف کردن نیازشان سعى و کوشش بیشترى دارد.
بر اساس مطالب گذشته، محبت در قلب زن نسبت به مرد، و عشق در قلب مرد نسبت به زن از نشانه هاى وجود خدا، و از نعمت هاى خاص حضرت حق است، و بهترین علت براى برپائى عیش سالم و تداوم زندگى، و ظهور صفا و صمیمیت در صحنه حیات است، روى این حساب حفظ و ازدیاد آن لازم، و دورى از علل نابودى آن واجب است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود :
مِنْ اَخْلاقِ الاَْنْبِیاءِ حُبُّ النِّساءِ.[14]
محبت به زنان از اخلاق انبیاء خداوند است.
رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود :
جُعِلَ قُرَّةُ عَیْنى فِى الصَّلاةِ، وَ لَذَّتى فِى الدُّنْیَا النِّساءُ، وَ رَیْحانَتى اَلْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ.[15]
نور چشمم در نماز، و لذت و خوشی دنیایی ام در زنان، و گل خوشبویم حسن و حسینند.
حضرت صادق (علیه السلام) فرمود : مردم لذّتى در دنیا و آخرت بیش از لذّت از زن نمى برند و این است قول حق .
زیّن للنّاس حبّ الشّهوات من النّساء و البنین . . .[16]
سپس فرمود :
اهل بهشت به چیزى از بهشت لذیذتر از نکاح لذت نمى برند نه از خوراکى
و نه از آشامیدنى.[17]
رسول اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود :
قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ اِنّى اُحِبُّکِ لا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِها اَبَداً.[18]
گفتار مرد به همسرش : همانا من ترا دوست دارم، هرگز از قلبش محو نمى گردد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود :
اَلْعَبْدُ کُلَّما ازْدادَ لِلنِّساءِ حُبّاً اِزْدادَ فِى الاْیمانِ فَضْلاً.[19]
هر چه محبت همسر در قلب شوهرش زیادتر شود، ایمانش زیادتر مى شود.
البته باید به این حقیقت توجه کرد، که عشق و محبت به زن جنبه افراط، به خود نگیرد، که محبّت در حدّ افراط انسان را از پیمودن راه حق، و انجام عمل صالح، و خیرات و مبرّات باز مى دارد، بخصوص اگر زن از طریق عشق مرد به خودش بخواهد بر مرد حکومت کند، و خواسته هاى اضافى خود را بر مرد تحمیل نماید.
علاقه و محبت به زن و به هر چیزى باید تابع ایمان انسان به حضرت حق و روز قیامت باشد، و مانع حرکت انسان به سوى کمالات، و انجام اعمال صالحه نشود.
اگر محبت به زن بخواهد بسترى براى معصیت و گناه، و اسراف و تبذیر، یا بخل و امساک، یا خوددارى از انجام فرائض حق گردد، باید تعدیل شود، که اینگونه محبت، آمیخته با حالت شیطانى، و بدور از رضا و خوشنودى حق است.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/12/28 :: ساعت 11:25 صبح )
»» نکته
بعضی آدمها به الماس میمانند. کوه نور یا دریای نور شاید. نمیتوانی داشتهباشیشان. باید فقط نگاه کنی و از برق بودنشان لذت ببری، از درخشش وجودشان. یا اگر در جایی هستی که آنها نفس میکشند چشمانت را ببندی و احساس غرور کنی.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/12/21 :: ساعت 3:57 عصر )
»» اینم یه داستان خوب برا بچه های خوب2
او تصمیم داشت دکتر شود و من قصد داشتم به دنبال خرید و فروش
لوازم فوتبال بروم.
محسن کسی بود که قرار بود برای جشن فارغ التحصیلی صحبت کند. من
خوشحال بودم که مجبور نیستم در آن روز روبروی همه صحبت کنم.
من محسن را دیدم. او عالی به نظر می رسید و از جمله کسانی به شمار
می آمد که توانسته اند خود را در دوران دبیرستان پیدا کنند.
حتی عینک زدنش هم به او می آمد. همهی دخترها دوستش داشتند.
پسر، گاهی من بهش حسودی می کردم!
امروز یکی از اون روزها بود. من میدیم که برای سخنرانی اش کمی
عصبی است. بنابراین دست محکمی به پشتش زدم و گفتم: " هی مرد
بزرگ! تو عالی خواهی بود!"
او با یکی از اون نگاه هایش به من نگاه کرد( همون نگاه سپاسگزار
واقعی) و لبخند زد: " مرسی".
گلویش را صاف کرد و صحبتش را اینطوری شروع کرد: " فارغ التحصیلی
زمان سپاس از کسانی است که به شما کمک کرده اند این سالهای سخت
را بگذرانید. والدین شما، معلمانتان، خواهر برادرهایتان شاید یک مربی
ورزش... اما مهمتر از همه، دوستانتان...
من اینجا هستم تا به همه ی شما بگویم دوست کسی بودن، بهترین
هدیه ای است که شما می توانید به کسی بدهید. من می خواهم برای
شما داستانی را تعریف کنم."
من به دوستم با ناباوری نگاه می کردم، در حالیکه او داستان اولین روز
آشناییمان را تعریف می کرد. به آرامی گفت که در آن تعطیلات آخر هفته
قصد داشته خودش را بکشد. او گفت که چگونه کمد مدرسه اش را خالی
کرده تا مادرش بعدا ً وسایل او را به خانه نیاورد.
محسن نگاه سختی به من کرد و لبخند کوچکی بر لبانش ظاهر شد.
او ادامه داد: "خوشبختانه، من نجات پیدا کردم. دوستم مرا از انجام این کار
غیر قابل بحث، باز داشت."
من به همهمه ای که در بین جمعیت پراکنده شد گوش می دادم، در
حالیکه این پسر خوش قیافه و مشهور مدرسه به ما دربارهی سست ترین
لحظه های زندگیش توضیح می داد.
پدر و مادرش را دیدم که به من نگاه می کردند و لبخند می زدند. همان
لبخند پر از سپاس.
من تا آن لحظه عمق این لبخند را درک نکرده بودم.
هرگز تاثیر رفتارهای خود را دست کم نگیرید. با یک رفتار کوچک، شما می
توانید زندگی یک نفر را دگرگون نمایید: برای بهتر شدن یا بدتر شدن.
خداوند ما را در مسیر زندگی یکدیگر قرار می دهد تا به شکلهای گوناگون
بر هم اثر بگذاریم.
دنبال خدا، در وجود دیگران بگردیم.
حالا شما دو راه برای انتخاب دارید:
1) این نوشته را به دوستانتان نشان دهید،
2) یا آن را پاک کنید گویی دلتان آن را لمس نکرده است.
همانطور که می بینید، من راه اول را انتخاب کردم.
" دوستان، فرشته هایی هستند که شما را بر روی پاهایتان بلند میکنند،
زمانی که بالهای شما به سختی به یاد میآورند چگونه پرواز کنند."
هیچ آغاز و پایانی وجود ندارد...
دیروز، به تاریخ پیوسته،
فردا ، رازی است ناگشوده،
اما امروز یک هدیه است
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 86/12/20 :: ساعت 3:42 عصر )
»» مستی
دیشب که آسمان را نوشیدم،
فلسِ ستاره
در دهنم
ماند.
تا بامداد،
انبوهِ واژههایم برق میزد؛
و ماه
در گلوگاهم
میخواند.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 86/12/20 :: ساعت 10:48 صبح )
»» زیرِ نگاهِ فاجعه
"هر کس بر طینتِ خود میتند"
مولوی
تَنَد
-به طینتِ خود-
بر طاقِ من
لعابِ جانش را:
و، از حریری جادو سرشت،
میبافد
سفرهای
که نطعِ کُشتار است
نیز
و گور و تابوت.
مگسکُش،
اینجا،
بر طاقچه،
برای او هم هست،
اما!
چه فکر میکند این عنکبوت؟!
***
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 86/12/20 :: ساعت 10:47 صبح )
»» از پشت پلکِ خاکستر
نشسته است در کنارت،
توفان بهدست،
و دوزَخت را
در تو
باد میزند.
تو
از آهِ خویش خُنَک میشوی.
میگویی:
"آه،
به جانِ دوست، بهشت است این زن"!
و، تازه، خاکسترتر میشوی؛
و، تازه،
خاکسترها را پس میزنی
از پلکهای نیمسوختهات؛
و، تازه، میبینی
چقدر زشت است این زن!
****
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 86/12/20 :: ساعت 10:47 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرنجان و مرنجعزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) استسعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلامسبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلامپیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلامامام حسین علیه السلام در آیینه زیارتپیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»[عناوین آرشیوشده]