»» غم
فرشتگان روزی از خدا پرسیدند : بار خدایا تو که بشر را اینقدر دوست داری غم را دیگر چرا آفریدی؟ خداوند گفت : غم را بخاطر خودم آفریدم چون این مخلوق من که خوب می شناسمش تا غمگین نباشد به یاد من نمی افتد
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 86/6/19 :: ساعت 8:2 صبح )
»» عقل و شهوت
خداوند به فرشتگان عقل داد بدون شهوت , حیوانات را شهوت داد بدون عقل و انسان را شهوت داد با عقل.هر انسانی عقلش به شهوتش غلبه کند بهتر از فرشتگان است .هر انسانی شهوتش بر عقلش غلبه کند بدتر از حیوانات است
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 86/6/19 :: ساعت 8:1 صبح )
»» عهد خدا
به نام خداوند بخشنده مهربان
کسانیکه عهدخدا را پس از محکم بستن می شکنند و
رشته ای که آنان را امر به پیوند آن کرده می گسلند و
در زمین و میان اهل آن فساد می کنند
به حقیقت آنها زیانکاران عالم هستند
بقره / 27
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 86/6/19 :: ساعت 7:59 صبح )
»» قیامت
قیامت قامت و قامت قیامت
قیامت می کند این قد و قامت
مؤذن گر ببیند قامتش را
به قد قامت بماند تا قیامت
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( یکشنبه 86/6/18 :: ساعت 8:10 صبح )
»» دلبر جانان من
دلبـر جانـان مـن بـرده دل و جـان من بـرده دل و جـان مـن دلـبر جانـان من
از لـب جانـان مـن زنـده شود جان من زنـده شود جان مـن از لـب جانـان من
روضه رضوان من خاک سر کوی دوست خاک سر کوی دوست روضه رضوان من
این دل حیران من واله و شیدای توست واله و شیدای توست این دل حیران من
یوسف کنعان من، مصر ملاحـت تراست مصر ملاحـت تراست، یوسف کنعان کم
سـرو گلستان من قامـت دلجوی توست قامـت دلجوی توست سـرو گلستان من
حافظ خوشخـوان من نقـد کمـال غیاث نقـد کمـال غیاث حافظ خوشخـوان من
(منسوب است به حافظ)
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( یکشنبه 86/6/18 :: ساعت 8:9 صبح )
»» او تو را می نگرد
وَتَوَکَّلْ عَلَى الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ (217) الَّذِی یَرَاکَ حِینَ تَقُومُ (218)-سوره شعراء
و بر آن خداوند مقتدر و مهربان توکل کن، همان کسی که تو را مینگرد هنگامی که به شوقش به نماز میایستی.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( یکشنبه 86/6/18 :: ساعت 8:8 صبح )
»» حتما بخوانید
مرحوم آیت الله سید محمد باقر سیستانی، پدر آیت الله العظمی سیدعلی سیستانی (مد ظله) برای آنکه به محضر امام زمان (عج) شرفیاب شود، ختم زیارت عاشورا در چهل جمعه، هر هفته در مسجدی از مساجد قم را آغاز می کند. ایشان می فرمودند: در یکی از جمعه های آخر، ناگهان شعاع نوری را مشاهده کردم که از خانه ای نزدیک آن مسجدی که من در آن مشغول زیارت عاشورا بودم، می تابید. حال عجیبی به من دست داد. از جا بلند شدم و به دنبال آن نور رفتم. در زدم. وقتی در را باز کردند، مشاهده کردم حضرت ولی عصر(عج) در آنجا حضور دارند. در همانجا جنازه ای را مشاهده کردم که پارچه ای سفید روی آن کشیده بودند. وقتی وارد شدم و اشک ریزان سلام کردم، حضرت به من فرمودند: چرا اینگونه به دنبال من می گردی؟!! و رنجها را متحمل می شوی؟!! (اشاره به آن جنازه کردند و فرمودند:) مثل این باشید. تا من به دنبال شما بیایم. بعد فرمودند: این بانویی است که در دوران بی حجابی (دوران رضاخان پهلوی) هفت سال از خانه بیرون نیامد تا مبادا نامحرم او را ببیند.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/6/17 :: ساعت 12:12 عصر )
»» چند مطلب
چقدر عجیبه که تا مریض نشی کسی برات گل نمی یاره... . تا گریه نکنی کسی نوازشت نمی کنه... . تا فریاد نکشی کسی به طرفت بر نمی گرده... . تا قصد رفتن نکنی کسی به دیدنت نمی یاد... . و تا وقتی نمیری کسی تورو نمی بخشه
خدایا تو خیلی بزرگی و من خیلی کوچک جالب اینجاست که تو به این بزرگی هیچ وقت من رو به این کوچیکی فراموش نمیکنی ولی من به کوچیکی توبه این بزرگی رو گاهی فراموش میکنم
زندگی خوردن و خوابیدن نیست انتظار و هوس و دیدن و نادیدن نیست. زندگی چون گل سرخی است پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطیف. یادمان باشد اگر گل چیدیم عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند
بر خاک بخواب نازنین،تختی نیست. آواره شدن ,حکایت سختی نیست. از پاکی اشکهای خود فهمیدم . لبخند همیشه راز خوشبختی نیست*****
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/6/17 :: ساعت 9:3 صبح )
»» خاک مست
ز خاک من اگر گندم برآید
از آن نان گر پزی مستی فزاید
خمیر و نانوا دیوانه گردد
تنورش بیت مستانه سراید
اگر بر گور من آیی زیارت
تو را خر پشته ام رقصان نماید
میا بیدف به گور من برادر
که در بزم خدا غمگین نشاید
مرا حق از می عشق آفریده است
همان عشقم اگر مرگم بساید
منم مستی و اصل من می عشق
بگو از می بجز مستی چه آید
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/6/17 :: ساعت 9:2 صبح )
»» چند بیت شعر
سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی شاید امشب سوزش این زخم ها را کم کنی
آه باران من سراپای وجودم آتش است پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی
ـــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــ
نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند
هر چه بیشتر اوج بگیری ، کوچکتر خواهی شد .
ـــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــ
هرگز برای عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/6/17 :: ساعت 9:1 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرنجان و مرنجعزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) استسعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلامسبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلامپیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلامامام حسین علیه السلام در آیینه زیارتپیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»[عناوین آرشیوشده]