«دعا» دست نیازی است که انسان خالصانه به سوی معبود دراز می کند؛ آن گاه که انسان به تناسب تنگنا و موقعیت خویش در می ماند. کسانی در دعا گشایش روزمره در زندگی می خواهند و کسانی که بخشش می طلبند؛ اما کسانی هم هستند که تقرب می جویند و از خدا، خدا را می خواهند. باید در نظر داشت که دهندة بی منت هم اوست و تنوع خواسته ها فرقی نمی کند. مهم این است که شخص خدا را می خواند و به او به عنوان معبودی رئوف پناه می برد.
شاید کسانی بپرسند که خدایی که صاحب ملک هستی و ناظر و حاضر بر عالم آفرینش است و نیازهای هر انسانی را می داند، دیگر چه نیازی به دعای بندگان دارد؟ در جواب باید گفت که این درست است که خداوند قبل از این که کسی از او بخواهد، به او بخشیده است، اما باید توجه داشت که الطاف خداوند نیز خاص و عام دارد. رحمت عام خداوند شامل تمام موجودات عالم هستی می شود، ولی هرکس را که بخواهد مشمول رحمت خاص خویش می کند. به بیانی ساده تر اگر چه خداوند به واسطة موهبت عقل، کلید گشایش بسیاری از امور را در اختیار انسان قرار داده است و انسان می تواند با تکیه بر دانش خود اموری را برای خویش هموار سازد، اما شاه کلیدی هم نزد خود نگه داشته است، تا هرکس که خواهان آن بود، بر او ببخشاید.
از منظری دیگر شاید دعا طریقی باشد برای یافتن آن سرچشمة نور و آن نفخة روح که خداوند در انسان دمید و به عبارتی نوعی نزدیک شدن به خدا و یافتن او در درون خویش است؛ زیرا که او از رگ گردن به انسان نزدیک تر است و بین انسان و قلبش واقع شده است. این نگاهی عارفانه است به دعا و «باباافضل کاشانی» چه زیبا گفته است:
ای نسخة نامة الهی که تویی
وی آینة جمال شاهی که تویی
بیرون زتو نیست آنچه در عالم هست
از خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی
و شاید این شاه کلیدِ توانایی، همان باشد که دانشمند و فیلسوف مشهور، هگل، گفته است «انسان با اعتقاد به خدا ... و از یگانگی ذات خود با خدا، خویشتن را توانا می سازد.»
دعا بر روح و جسم افراد نیز تأثیر دارد. دعا کردن، فعل و انفعالاتی در بدن ایجاد می کند و به نوعی با آزادسازی انرژی هایی در بدن، جسم و جان را به آرامش می رساند. امروزه روان شناسان به این موضوع پی برده و دعا را به عنوان یکی ازگزینه های خویش برای رساندن فرد به آرامش حقیقی در نظر گرفته اند. هم چنین دعا در کاهش استرس و ناراحتی های روانی تأثیر به سزایی دارد.
یکی از منشأ های دعا که از دیرباز وجود داشته، ترس است؛ ترس از حوادث، بلایا و انواع گرفتاری های دیگر. انسان های اولیه به نیرویی ماورایی پی برده بودند اما آن را به عنوان خدا نمی شناختند، بلکه به عنوان نیروهای قهریه ای مانند رگبار و رعد و برق، خشکسالی و ... می شناختند که پس از آن همین اندیشه ها سبب پیدایش خدایان گوناگون در مذاهب غیرآسمانی و اولیة بشر شد؛ مانند خدای باد، خدای جنگ و ... تا آن که با رسالت پیامبران آسمانی، انسان توانست معبود و معشوق حقیقی خویش را بازیابد و او را بالاتر از آن چه که هست، ببیند و به او پناه برد.
دعا امری ازلی ـ ابدی است. به عبارتی دیگر قدمتی به قدمت تاریخ انسان دارد و تا ابد نیز انسان همواره به آن نیازمند است. نخستین کسی که روبه درگاه خدا آورد و دعا کرد، حضرت آدم ابوالبشر(ع) بود. به روایتی او پس از هبوط در غربت زمین، دست نیاز به سمت خداوند دراز کرد، و مورد عنایت دوباره قرار گرفت و مژدة بهشت، و بشارت بخشش به او رسید در آیة 37 سورة بقره آمده است:
«پس آدم از خدای خود کلماتی آموخت که آن کلمات سبب پذیرفتن توبة او شد.»
آری، هرکدام از پیغمبران به تناسب موقعیتی که دارند، کلماتی از خدا می آموزند و با همان کلمات روبه درگاه احدیت دعا می کنند. این یک امر طبیعی است که هرکس با زبان خویش در موقعیت های مختلف از خدا درخواست چیزی می کند. این موقعیت بارها برای هریک از ما نیز پیش آمده است. امر دعا کردن و درخواست از خداوند در سوره های مختلفی وجود دارد. خداوند خطاب به رسولان خویش می فرماید که چه چیزی را از او بخواهند و حتی شیوه و کلام این خواستن را خود در اختیار آن ها می گذارد. در واقع دعاهایی هست که خداوند به رسولانش می آموزد. این دعاها هرکدام گزاره های هم سانی هستند که مستقل و بدیع و در اوج ظرافت و زیبایی قرار دارند، آیاتی موجز و رسا که هرکدام حاوی نکته های ظریف هستند و نیز با ساختار ساده ای، عالمی را در درون خویش پنهان کرده اند. نکتة جالب توجه این است که بسیاری از این آیات با کلمة «قُل» شروع شده اند، یعنی خداوند این دعاها را به بندگانش القا می کند.
در سورة مبارکة مؤمنون خداوند چندین بار پیامبر گرامی اسلام(ص) را مورد خطاب قرار می دهد:
ـ قل ربّ اما ترینی ما یوعدون (93)
ـ قل ربّ اعوذ بک من همزات الشیاطین (97)
ـ و قل ربّ اغفر و ارحم و انت خیرالراحمین (118)
در سورة مبارکة انبیاء خداوند می فرماید «یادآر حال زکریا را هنگامی که خدا را ندا کرد که بارالها مرا تنها وامگذار که تو بهترین وارث اهل عالم هستی» و در آیة بعد می فرماید که ما هم دعای او را مستجاب کردیم.
در آیه 38 سورة آل عمران نیز آمده است: «در آن هنگام که زکریا کرامت مریم را مشاهده کرد، گفت: بار پروردگارا مرا به لطف خویش فرزندانی پاک سرشت عطا فرما»
و جالب است که نتیجة این دعاها نیز در آیات بعد روشن می شود و خداوند مژدة فرزندی را به او می دهد.
حال با توجه به ساختار این دعاها که با واژة رب شروع می شود و در قرآن بارها از این شیوه برای عرض خواسته ها به درگاه خداوند استفاده شده است، پی می بریم که انسان موجودی است که همواره در تکامل است و در واقع سیر تکاملی دارد و در این میان نیاز به یک دلیل و یک پرورنده دارد. در قرآن در سوره های مختلفی همین ساختار ثابت به شکل های دیگری آمده است. در آیة 114 سورة مبارکة طه خداوند خطاب به رسول گرامی اسلام(ص) چنین می فرماید:
«پس بلندمرتبه و بزرگوار است خدایی که پادشاه و مَلک راستین مُلک وجود است و ]ای رسول[ پیش از آن که وحی قرآن تمام و کمال به تو رسد، در تلاوت آن تعجیل مکن و پیوسته بگو پروردگارا بر دانشم بیفزا (رب زدنی علما)»
قرآن، کتاب هستی و راهنمای عملی زندگی است. قرآن کتابی است که در هیچ دوره ای رنگ کهنگی نمی گیرد و به عبارت دیگر موضوعات آن همیشه به روز و در اوج تکامل و زیبایی قرار دارد و می توان به راحتی سنت و سیرة رسول خدا را در آن یافت، قرآن کتابی است که در هر عصر می توان از آن الگویی خداپسندانه برای زندگی خویش ساخت.
آری، شایسته است که برای دعا کردن و در هر حالی که هستیم با اخلاص کامل روی به درگاه خداوند بیاوریم و چه نیکوست که از کلام و الفاظی استفاده کنیم که خداوند خود به پیامبرانش القا کرده است و طبیعی است که این جملات در اوج فصاحت و بلاغت هستند و شایستگی آن را دارند تا هنگام گفت وگو با خدا از آن ها استفاده کنیم؛ زیرا کلام و سخن نیکو گفتن خاصه در دعا، در پیشگاه خداوند ارزشمند است، چرا که خود او خطاب به پیامبر اسلام(ص) فرموده است:
«و بندگانم را بگو که همیشه سخن بهتر و نیکوتر را بر زبان آورید ...»
«روزه» یکی از برنامه های تکامل دهنده روح و جان آدمی است. خداوند متعال در این ماه، مسلمانان را ترغیب می کند تا قدم در راهی نهند که انتهای آن خشنودی خدا و بهشت براین او می باشد؛ راهی که بسیاری از عارفان و سالکان حقیقی آن را پیموده اند و در مقام رضوان او جای گرفته اند.
«روزه» یک موهبت الهی است که اثر آن در اصلاح اخلاق انسان وصف ناشدنی است. با دقیق شدن در سیره ائمه معصوم و اولیای الهی و همچنین ارزیابی حیات پر فروغ عرفا و عابدان حقیقی، به جایگاه والا و شایسته روزه و روزه داری پی می بریم.
«روزه» از جمله اعمال عبادی است که هم جنبه فردی دارد، و هم جنبه اجتماعی. این ابعاد انسان را به تفکر وا می دارد که چگونه ساعاتی امساک از خوردن و آشامیدن، آثاری چنین ارزنده بجا می گذارد. این چند ساعت امساک بندگان را منضبط، حق شناس و مطیع می سازد و از سویی آنان را به تفکر وا می دارد تا به سختی زندگی فقرا پی ببرند و موقعیت مردم ضعیف جامعه را حس نمایند و از سوی دیگر درجه اخلاص خود را محک بزنند تا در طول یک ماه بتوانند نردبان تقربی بسازند که آراسته تر در محضر خدای سبحان حاضر شوند.
در ماه رمضان، زمین خشکیده وجود انسان که مدتها قطره آبی به خود ندیده است ملتمسانه چشم به آسمان می دوزد تا دانه ای را که در سینه پنهان دارد بارور سازد، و این گونه است که بنده از پلکان ترقی سبک بال بالا می رود و توشه ای برای نکیو سپری کردنِ یک سال خود، کسب می کند.
در قرآن کریم آیاتی چند در ضرورت روزه وجود دارد. خداوند متعال می فرماید: (یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید روزه بر شما واجب شد همان طوری که بر امتهای قبل از شما واجب گردید تا شما پرهیزگار شوید. نیز می فرماید: (فمن شهد منکم الشهر فلیصمه)؛ ماه رمضان، ماهی است که قرآن برای راهنمایی مردم و نشانه های هدایت و فرق میان حق و باطل در آن نازل شد... پس هر کس از شما این ماه را درک کند باید آن را روزه بدارد.
پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) درباره پاداش روزه می فرماید: «به امت من در ماه رمضان پنج چیز داده شده که به امت هیچ پیغمبری پیش از من داده نشده است؛ اول: هرگاه شب اول ماه رمضان فرا رسد خداوند به سوی آنان نظر می کند و کسی که خدا به او نظر کرده هرگز او را عذاب نمی کند. دوم: بوی بد دهان آنان که در نزد خدا شب زنده داری می کنند خوشبوتر از بوی مشک می شود. سوم: ملائکه برای ایشان در شب و روز استغفار می کنند. چهارم: خداوند بلند مرتبه به بهشت خویش امر می کند که برای بندگان استغفار نموده و خود را برای آنان تزیین کند. پس چه نزدیک است که سختی های دنیا آن ها را در خود فرو برد که به سوی بهشت من و کرامت من می روند. پنجم: هرگاه شب آخر فرا رسد خداوند همه آنان را می آمرزد. مردی گفت: یا رسول اللّه (آیا) در شب قدر (این گونه می شود؟) پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: (خیر) مگر ندیده ای که کارگران هرگاه کارشان تمام شود، مزد به آن ها می دهند؟».
هم چنین امام صادق(علیه السلام) فرمود: «روزه خواهشهای نفسانی را می میراند و موجب حیات دل و پاک اعضاء و جوارح است. تعمیر ظاهر و باطن و شکرگزاری بر نعمتهای الهی است. احسان نمودن به فقراء تضرع زیاد، خشوع و گریه و باعث فزونی التجاء به درگاه خداست که به سبب شکستن شهوات و سبکی حساب و دو چندان شدن حسنات می شود و در روزه آن قدر فواید هست که قابل شمارش نیست و آن چه بیان شد برای کسی که صاحب عقل و درایت و توفیق عمل است کفایت می کند».
در روایات تأکید فراوانی بر ضرورت بعد تربیتی روزه و توصیه بر روزه داری راستین شده است، چنان که فرموده اند: «هرگاه کسی روزه گرفت باید گوش و چشم و موی او نیز روزه باشد و نباید روزی که روز هست با روزی که روزه نیست یکسان باشد». اکنون از سیل این روایات نورانی به نمی از آن بسنده می کنیم:
بهره ناتمام: پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) فرمود: «چه بسا شب زنده داری که بهره اش از شبْ زنده داری فقط ایستادن (و شب بیداری) است و چه بسا روزه داری که بهره اش از روزه داری، فقط عطش و تشنگی است.»
مصونیت از عذاب: پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) فرمود: «کسی که در ماه رمضان روزه بگیرد و تمایلات شهوی و جنسی و همچنین زبانش را از گناه حفظ نماید و مردم از شر او در امان باشند، خداوند گناهان گذشته و آینده اش را آمرزیده و او را از آتش جهنم مصون می دارد و بهشت را جایگاه او قرار داده، شفاعت او را در مورد گناهکاران از اهل توحید می پذیرد؛ حتی اگر به تعداد ریگ های بیابان باشد.».
تولدی دوباره: امام باقر(علیه السلام) فرمود: ای جابر! کسی که وارد ماه رمضان شود و روزهایش را روزه و شبهایش را به دعا و نیایش سپری کند و نفس سرکش را از شهوات و زبانش را از محارم حفظ نماید و چشمش را از حرام ببندد و اذیتش را از مردم باز دارد از گناهان و معاصی خویش خارج می شود مثل روزی که از مادر متولد شده و هیچ گناهی ندارد. جابر گفت: فدایت شوم، ما احسن هذا الحدیث؟! چه سخن زیبایی فرمودید! حضرت فرمود: «ما اشد هذا من الشرط!» او چه شرایط سخت و دشواری دارد.»
پاداشی بزرگ: پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر کس ماه رمضان را روزه بگیرد و در آن از حرام و بهتان دوری کند خدا از او خشنود می شود و بهشت را بر او واجب می گرداند».
از آنجایی که روزه، دانشگاه انسان سازی است لذا دانشجوی این دانشگاه هم باید از تعالیم و آداب واجد آن برخوردار بوده و بر اعضا و جوارح خود تسلط داشته باشد نه این که فقط معده اش روزه دار بوده و بقیه اعضا و جوارحش مشغول پرده دری و گناه باشد.
روزه به سبب درجاتی که روزه داران کسب می کنند به سه دسته تقسیم می شود: روزه عوام، روزه خواص، روزه خواص الخواص.
«روزه عوام»، روزه ای است که معده و فرج شخص در آن روز روزه بوده و فقط در بند نخوردن و نیاشامیدن است.
«روزه خواص»، روزه ای است که روزه دار تمام اعضای خود را از حرام و گناه باز می دارد و مصداق حدیث امام باقر(علیه السلام) قرار می گیرد و به اجر روزه دار واقعی نایل می شود.
«روزه خواص الخواص» روزه ای است که علاوه بر امساک همه جوارح بدن، شخص روزه دار از دل خویش هم در اشغال به مسائل مادی و اخلاق رذیله و حتی فکر گناه محافظت می کند که افطار این روز غفلت از یاد خدا است. در واقع همیشه مشغول ذکر خدا هستند و به مضمون آیه شریفه (قل اللّه ثمّ ذرهم) نایل می گردند.
افطار روزه عوام هنگام اذان مغرب، افطار روزه خواص هنگام مرگ و افطار روزه خواص الخواص هنگام جای گرفتن در رضوان و قرب خداست.
سیره معصومان بارزترین و برترین الگوی رفتاری است. در اینجا به بیان برخی نکات ویژه در باب روزه داری معصومان می پردازیم.
گاه برخی افراد از کنه ویژگی یک واقعیت غافل مانده و مشغول به ظواهر می شوند. امام حسن مجتبی(علیه السلام) در روز عید فطری از کنار جماعتی گذشت که مشغول شوخی و خنده بودند. حضرت ناراحت شد و به آن ها فرمود: «خدا ماه رمضان را میدان مسابقه بندگان خود قرار داده است. تعدادی گوی سبقت را می ربایند و پیروز می شوند و تعدادی از قافله عقب می مانند و رو سیاه می گردند. عجب است در روزی که پیشی گیرندگان، پیروز شده اند و عقب ماندگان زیانکار گردیده اند، جمعی به شوخی و خنده مشغولند. به خدا قسم اگر پرده بر افتد، امروز نیکوکار مشغول قسمت خود و عقب افتاده گرفتار بدیهای خود است و احدی فرصت شوخی و لهو و لعب را ندارد».
توصیه های معصومان در هر بابی نشانگر حساسیت و اهمیت موضوع است و گاه که بر موضوعی پافشاری می کنند اهمیت آن بیشتر فهمیده می شود. ابی امامة - از صحابه پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله) - می گوید: خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بودم. از ایشان درخواست کردم مرا به عملی شایسته راهنمایی کند. فرمود: بر تو باد روزه؛ زیرا که روزه جایگزینی ندارد و ثوابش هم از حدّ و اندازه خارج است. عرض کردم: یا رسول اللّه ! مرا به عملی شایسته رهنمون شوید، فرمود: بر تو باد روزه، زیرا روزه گرفتن از نظر ثواب و فضیلت، مشابهی ندارد. برای بار سوم عرض کردم: ای رسول خدا! مرا به عملی نیکو راهنمایی کنید، فرمود: بر تو باد روزه، زیرا روزه هیچ مثل و مانندی ندارد».
حضرت امیر مؤمنان(علیه السلام) هنگامی که زمامدار مسلمین بود، روزی در مسجد کوفه به روز و اعتکاف به سر می برد که مردی بیابان نشین وارد مسجد شد. نزدیک افطار بود و مرد اعرابی گرسنه اش بود. دید در گوشه ای از مسجد پیرمردی مشغول افطار است. آمد تا با او هم سفره شود. دید در سفره اش فقط شیشه ای قاووت (آرد جو) وجود دارد. پیرمرد به او تعارف کرد اما مرد اعرابی هر چه کرد نتوانست از آن بخورد. بلند شد و از مسجد بیرون رفت.
در کوچه ها می گشت و منظتر بود تا دری باز شود و او را بر سر سفره ای بخوانند تا این که به در خانه حضرت علی(علیه السلام) رسید. از اهل خانه غذایی درخواست کرد. حسنین علیهماالسلام او را داخل برده و غذای خوبی به او دادند. وقتی که مرد سیر شد یاد پیرمرد داخل مسجد افتاد و آنچه بر سر سفره او دیده بود برای آن ها باز گفت و عرضه داشت اگر ممکن است مقداری از این غذا را برای آن پیرمرد ببرد. در این حال حسنین علیهماالسلام به گریه افتادند که آن پیرمرد که تو دیدی پدر ما علی(علیه السلام) است.
عالمان دین و بزرگان اخلاق در مقام هدایت مردم از جایگاه ویژه ای برخوردارند و بررسی زندگانی آنان فرصتی مناسب برای بهره گیری اخلاقی به دست می دهد.
«ایشان هر روز ده جزء از قرآن را در ماه رمضان می خواندند؛ یعنی هر سه روز یک دوره قرآن می خواندند. برادران خوشحال بودند که دو دوره قرآن خوانده اند ولی بعد می فهمیدند که امام ده یا یازده دوره قرآن خوانده اند و فکر می کنم که حالا هم ایشان این برنامه را داشته باشند. فرزند امام می گفت: شبی در ماه رمضان من پشت بام خوابیده بودم. خانه ایشان یک خانه کوچک 45 متری بود. بلند شدم دیدم که صدا می آید و متوجه شدم که آقاست که در تاریکی در حال نماز خواندن است و دستهایش را به طرف آسمان دراز کرده و گریه می کند. برنامه عبادی ایشان این بود که در ماه رمضان، شب تا صبح نماز و دعا می خواندند و بعد از نماز صبح و مقداری استراحت، صبح زود برای کارهایشان آماده بودند».
«علامه در مراتب عرفان و سیر و سلوک معنوی مراحلی را پیموده بود. اهل ذکر و دعا و مناجات بود... شبهای ماه رمضان تا صبح بیدار بود، مقداری مطالعه می کرد و بقیه را به دعا و قرائت و نماز و اذکار مشغول بود».
این عالم جلیل القدر از بستگان مرحوم «شیخ انصاری» از مراجع نامدار خوزستان و حافظ قرآن مجید بوده است. درباره وی نوشته اند: «او با آن همه مشاغل درسی، عبادات موظفه خود را که از سن بلوغ مشغول بود ترک ننمود. او گذشته از نوافل شبانه روزی و قرائت یک جزء کلام اللّه و نماز حضرت جعفر طیار، هر روز زیارت جامعه و عاشورا را در یک جلسه، ایستاده به جا می آورد و هنگام عبادت توجه خاصی داشت. حافظه اش بسیار عجیب بود، قرآن مجید و تعقیبات و نمازها و دعاهای هر ماه، هرروز و هر شب ماه مبارک رمضان و... را از حفظ داشت».
در روایت امام صادق(علیه السلام) آمده است که حضرت سجاد(علیه السلام) اشتباهات غلامان خود را در طول رمضان با ذکر تاریخ و مورد آن یادداشت می کردند، سپس آخر ماه رمضان، آن ها را جمع کرده و از آنها اقرار می گرفت که چنین اشتباهی از آنان سر زده است. سپس وسط آنها می ایستاد و می فرمود: آنچه را من می گویم تکرار کنید: «ای علی بن حسین! همان طوری که ما غلام و بنده تو هستیم و تو اشتباهات ما را ثبت کرده ای، خدا هم کارهای تو را ثبت کرده است. اینک ما را عفو کن و ببخش چنانچه تو امیدواری خدا از گناهان تو بگذرد. به یاد آر روزی را که با خفت و خواری در پیشگاه عدل الهی می ایستی؛ آن خدایی که به اندازه خردلی ستم روا نمی داد، همان مقدار کم را هم در قیامت به حساب می آورد؛ از ما درگذر که خدا از تو در گذرد که در قرآن آمده:(ولیعفوا ولیصفحوا الا تحبون ان یغفر اللّه لکم) «پس عفو کنید و چشم پوشی کنید آیا نمی خواهید خدا شما را ببخشد».
حضرت سخنان خود را به غلامان خود تلقین می کرد و آنان تکرار می کردند و با نوای جانسوز اشک می ریخت و می گفت: «پروردگارا! تو دستور گذشت به ما داده ای از ما نیز درگذر! خدایا! تو به عفو و گذشت از ما شایسته تری! به ما گفته ای که سائل را از در خانه خود محروم و ناامید بر مگردانید. اینک به امید بخشایش، به در خانه ات آمده ایم. از تو می خواهیم بر ما کرم فرمایی. پروردگارا! بر بنده خود منت گذار و ناامیدم مکن و مرا جزو کسانی قرار ده که از عطایای تو بهره مند گشته اند».
آن گاه به غلامان خود رو کرده، می فرمود: «من از شما گذشتم آیا شما هم مرا بخشیدید و از کوتاهی و قصوری که نسبت به شما کرده ام گذشتید؟ اگر من مالک ستمگر شما بوده ام، خود هم تحت قدرت مالکی دادگر هستم». غلامان عرض می کردند: «آقا! با این که هرگز به ما بدی نکرده اید شما را بخشیدیم». سپس حضرت می فرمود:
«بگویید: اللهم عف عن علی بن الحسین کما عفی عنا فاعتقه من النار کما اعتق رقابنا من الرق؛ بار خدایا! از علی بن الحسین بگذر، چنانچه او از ما گذشت و او را از آتش جهنم آزاد کن همان طوری که ما را از بندگی خود آزاد کرد». سپس حضرت، خود می گریست و در آخر گفتار آن ها آمین می گفت و می فرمود: «شما را آزاد کردم به امید این که خداوند هم مرا ببخشد» و آن ها را آزاد می ساخت و هر ساله حدود بیست نفر از آنان را در عید فطر آزاد می فرمود.
1. سوره بقره (2) آیه 183.
2. سوره بقره (2) آیه 185.
3. محمدباقرمجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404 ق، ج96، ص367.
4. همان.
5. محمد ابن یعقوب الکلینی، اصول کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1365 ش، ج4، ص87؛ شیخ طوسی، التهذیب، تهران دارالکتب الاسلامیة، 1365 ش، ج4، ص194.
6. بحارالانوار، ج96، ص374.
7. محمد بن الحسن الحرّ العاملی، وسائل الشیعه، بیروت، دار الطباعة والنشر، 1403 ق، ج4، ص174.
8.الشیخ الطوسی، الامالی، قم، انتشارات اسلامی، 1408 ق، ج2، ص136.
9. بحارالانوار، ج93، ص346.
10. سوره انعام (6) آیه 91.
11. ظاهرا از پایان ماه رمضان اظهار شادمانی می کردند.
12. من لا یحضره الفقیه، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بی تا، ج2، ص174.
13. بحارالانوار، ج36، ص104.
14. سلیمان القندوزی الحنفی، ینابیع المودة، قم، مکتبة بصیرتی، بی تا، ص174.
15. فرازهایی از ابعاد روحی، اخلاقی و عرفانی امام خمینی، ص19.
16. یادنامه علامه طباطبائی، ص 131.
17. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص382.
18. سوره نور (24) آیه 22.
19. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، بیروت، دار الاضواء، 1402 ق، ج4، ص158.
فرازهاى عرشى و ملکوتى این دعا، موقعیت بسیار مهم ماه رمضان، و اهمیّت مسئله الهى روزه را نشان مىدهد.
جملات زیباى این دعا، به این معنا هشدار مىدهد، که ماه رمضان و روزه در آن باعث سوختن هیمه گناه از پرونده و ریزش رحمت الهى بر عبد خداست.
این ماه به حقیقت ماه اسلام است، زیرا هر انسان عاشقى با اتصال به روزهاى که شرایط ظاهرى و باطنى آن در قرآن و روایات بیان شده، تبدیل به یک مسلمان واقعى و یک موجود با تقوا و یک عنصر تسلیم در برابر حضرت محبوب مىشود.
در این ماه دامن جان و حقیقت نفس، و اعضا و جوارح به کشور پاکى سفر مىکنند، و در پایان ماه به تقوا و طهارت مورد نظر دوست مىرسند.
یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» «1»
اى اهل ایمان! روزه بر شما مقرّر و لازم شده، همان گونه که بر پیشینیان شما مقرّر و لازم شد، تا پرهیزکار شوید.
ماه رمضان ماه تصفیه بدن از آلودگىها و رسوبهاى غذایى است، رسوبهایى که باعث امراض گوناگون وریدى، خونى، قلبى، و جسمى است.
ماه تصفیه و پاکى از گناهان و معاصى و رذایل اخلاقى و نفسى و روحى و عملى است، و این همه وقتى میسّر است که روزه جسمى و نفسى و قلبى گرفته شود، و به تعبیر اهل دل، روزه عام که روزه بدن، و روزه خاص که روزه جان، و روزه خاصّ الخاص که روزه قلب است.
روزه بدن امساک از مفطرات، و روزه نفس امساک از رذایل اخلاقى و معاصى اعضا و جوارح، و روزه قلب امساک از غیر حق است!
این ماه به راستى ماه قیام و به پا خاستن براى کسب معرفت و بینش، و تحصیل حق و حقیقت و به دست آوردن کرامت و فضیلت، و فراهم آوردن عشق و شور از توجه به حضرت محبوب، و ماه اقدام جانانه براى ورود به مدار عبادت خالصانه و بندگى عاشقانه است.
ماه رمضان ماه پیوند خوردن به قرآن براى کسب هدایت، و منور کردن جان به نور آیات بیّنات، و ماه تلاوت قرآن و ماه تشخیص حق از باطل در همه امور است.
فضایل این ماه فضایلى فوقالعاده و بىشمار است. به خاطر حرمت این ماه آنچه در دیگر ماهها بر انسان از طلوع فجر تا فجر دیگر حلال است حرام مىباشد، جسم از روى آوردن به خوراکىها و آشامیدنىها ممنوع است، روزه این ماه را نمىتوان پیش انداخت، و نیز جایز نیست آن را به دست تأخیر سپرد، که بر واجد شرایط واجب است در همان ماه مبارک قیام به این عبادت بزرگ کند.
روزه فواید جسمى و روحى فراوان دارد، شفابخش جسم، و توانبخش جان است، پاک کننده آدمى از رذایل حیوانى است، در ساختن فرد صالح و سامان دادن اجتماع بسیار مؤثّر است، در تهذیب و تزکیه نفس و رهاندن انسان از روزمرّگى و واماندگى در نیازهاى تن، تأثیر بسزائى دارد.
فوائد طبّى و بهداشتى روزه که از سودمندىهاى کوچک این فرضیه انسانساز مىباشد به حدّى است که شاید نیاز به توضیح و تکرار نداشته باشد و بیشتر مردم کم و بیش از آن آگاهند.
معده و دستگاه گوارش از اعضاى پرکار اندام آدمى است، با سه وعده غذا که معمول مردم است تقریباً در همه ساعات دستگاه گوارش به هضم و تحلیل و جذب و دفع مشغول است.
روزه باعث مىشود که از یک سو این اعضا استراحت کنند و از فرسودگى مصون بمانند و نیروى تازهاى بگیرند، و از سوى دیگر ذخایر چربى که زیانهاى مهلکى دارند تحلیل رفته و کاسته شوند.
روزه و سلامتى
در روایات اسلامى حتى به فوائد جسمى روزه نیز تصریح شده تا برخى از سست عنصران اگر نه با ایمان کامل حدّاقل با توجّه به فوائد بهداشتى روزه، این فریضه ثمربخش را بجاى آورند و از سودمندىهاى گوناگون آن در حدّ خود بهرهور شوند.
پیامبر بزرگوار اسلام صلى الله علیه و آله در همین رابطه فرموده است:
صُومُوا تَصِحُّوا. «2»
روزه بگیرید تا سالم بمانید.
و نیز در روایات بسیارى، پیشوایان بزرگ اسلام فرمودهاند:
معده آدمى خانه بیمارىهاى اوست و پرهیز از غذا درمان آن است. «3» بدیهى است، آنگاه این فواید بهداشتى بهتر به دست مىآید که روزهدار امساک روز را با زیاده روى در شب تلافى نکند، که پرخورى خود موجب زیانهاى چشمگیر براى دستگاه گوارش است.
با پیشرفت دانش پزشکى، برخى از پزشکان و متخصصان دریافتهاند که امساک از خوردن و آشامیدن، عالىترین روش درمانى است.
یکى از پزشکان مىگوید:
طرح درمان به وسیله روزه چنان معجزه آساست که به کار بستن آن مسیر طرحها و برنامههاى طب عملى و جرّاحى را تغییر خواهد داد، زیرا روزه راه تازهاى به روى دانش پزشکى مىگشاید و سلاح مؤثرى براى مبارزه با بیمارىها به این دانش مىبخشد، سلاحى که مىتوان آن را از راههاى گوناگونى مورد استفاده قرار داد و انسان را در مبارزه با علّت بیمارىها براى بهبود بیماران به نتیجه مطلوب و آشکار مىرساند.
با روزه و امساک مىتوان بیمارىهایى را بهبود بخشید و معالجه کرد، البته در صورتى که با اعتدال و میانهروى مقرون باشد و هنگام سحر و افطار در خوردن و آشامیدن افراط نشود.
باید توجّه داشت بر خلاف تصور کوتاه اندیشان، روزه هیچ گونه ضررى براى افراد سالم مکلف ندارد، و اگر کسى بیمار باشد و نتواند روزه بگیرد از انجام این تکلیف اسلامى معاف است، و نیز اگر روزه بگیرد و با این کار بیمارتر شود، و یا روزهاش باعث گردد که بیماریش ادامه یابد، کار حرامى مرتکب شده و روزهاش هم نزد خدا پذیرفته نیست.
افراد سالم باید بدانند که روزه نه تنها زیانى برایشان ندارد، بلکه موجب تندرستى و صحّت مزاج است، و به گفته برخى شکمپرستان که خود روزه نمىگیرند و دیگران را نیز از روزه باز مىدارند و تلقین مىکنند که روزه موجب زخم معده مىشود، نباید اعتنا کرد. این گونه دروغها فقط بهانه افراد سست عنصرى است که اسیر شکم خویشند و از عزم و اراده انسانى در آنان خبرى نیست.
روزه باعث استراحت معده است و در حال روزهدارى اسید معده به جاى غذا به وسیله صفرا خنثى مىشود و زخم ایجاد نمىگردد. «4» اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان متدین ماه مبارک رمضان را روزه مىدارند و به هیچ وجه شکایتى از این بیمارى ندارند و نسبت بیمارى زخم معده در میان روزهداران بیشتر از دیگران نیست.
روزه و تقوا
روزه عامل مؤثّرى در ایجاد و تقویت روحیّه تقوا و پرهیزکارى است.
قرآن مجید این فایده بزرگ را با جمله:
لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» «5»
تا پرهیزکار شوید.
یادآور مىشود و این عبادت را عامل مهم تقوا مىشمارد. تقوا و پرهیزکارى در تربیت و سازندگى و شخصیت اسلامى یک مسلمان نقش بسیار مهمى دارد، و براى رسیدن به همین اثر پر ارزش است که بهترین عبادت در ماه صیام و در حال روزه اجتناب از گناهان است.
ورع از محارم الهى که رسول خدا آن را بهترین عمل در ماه رمضان دانسته «6» شرط کمال روزه است.
روزهدار با به کار بستن این دستور ملکوتى روح تقوا را در خود زنده مىکند و این مراقبت ثمربخش در ماه مبارک رمضان و در حال روزه بسیار آسانتر است، چرا که گرسنگى و تشنگى و دیگر محدودیتهاى روزه، شعلههاى سرکش غرایز حیوانى و هوسها را تا حدّ چشمگیرى خاموش مىسازد و حتى اگر موقتاً هم باشد گریبان عقل و جان را از چنگ شهوات رها مىسازد و براى روزهدار زمینهاى آماده براى تمرین تقوا و پرهیزکارى فراهم مىشود، و با مراقبت و تمرین پیاپى در یک ماه نیروى بازدارنده از گناه در او به وجود مىآید و خصلت خوددارى در او ریشه مىگیرد و رشد مىکند، و او با گذراندن این برنامه یک ماهه توفیق مىیابد که پس از یک ماه روزه نیز پرهیزکار باقى بماند و بدین ترتیب به مقام پر ارج تقوا که به فرموده قرآن و پیشوایان معصوم ما کرامت انسان بدان وابسته است، براى همیشه نایل آید.
حکومت غرایز و شهوات بر انسان خطرناکترین حکومتها است و آدمى را اسیر و بىاختیار مىسازد و به پستى و رذالت مىکشاند. مبارزه با سلطه شهوات نفس که در اسلام جهاداکبر نامیده شده به پایمردى و ارادهاى استوار نیاز دارد.
انسان با روزهدارى که امساک از خوردن و آشامیدن و خوددارى از برخى چیزهاى دیگر است در واقع با خواهشهاى خویش مىجنگد و در برابر غرایز خود مقاومت مىکند، تمرین این عمل اراده و تصمیم را در انسان نیرومند مىسازد و جان را از قید حکومت و سلطه هواها و خواهشها مىرهاند.
امیر المؤمنین علیه السلام مىفرماید:
افْضَلُ النَّاسِ مَنْ جاهَدَ هَواهُ وَ اقْوَى النّاسِ مَنْ غَلَبَ هَواهُ. «7»
بهترین مردم کسى است که با هواى نفس مبارزه کند، و نیرومندترین آنان کسى است که بر آن پیروز شود.
پس روزه داران بهترین مردمند، چرا که با خواستههاى نفسانى مبارزه مىکنند، و اگر با مراقبت و کوشش از روزه خود این بهره را بگیرند که بر نفس خود مسلّط شوند از نیرومندترین مردم نیز خواهند بود.
گر برفت اندر غمت دل گو برو |
جان اگر هم شدفدایت گو بشو |
|
حسن تو اى جان من پاینده باد |
هر چه جز تو گو به قربان تو شو |
|
من طمع از خود بریدم آن زمان |
که به عشقت جان و دل کردم گرو |
|
هر دمى جانى فدا سازم تو را |
در هماندم بخشى از سر جان نو |
|
جان نو بخشد جمالت نو مرا |
کهنه را گوید جلالت که برو |
|
هر دمم عیدىّ و قربان نوى است |
خلعتى نوروز نو روزىّ نو |
|
دوست مىخواند تو را اى فیض هان |
در ره او پاى از سر کن بدو |
|
(فیض کاشانى)
روزه و معرفت
روزه چراغ معرفت و آگاهى را در درون برمىافروزد، روزه و به ویژه روزه ماه رمضان موجب مىشود که حکومت شهوات و امیال شیطانى جاى خود را به حکومت تقوا و پیروى از دستورهاى الهى بدهد و تیرگى هوسها و شهوات در جان آدمى به نورانیّت و روشنى باطن تبدیل شود.
در سایه همین صفا و پاکى حاصل از روزه است که روزهدار با خودآگاهى نه تنها شکم را از خوردن و آشامیدن، که دست و پا و چشم و گوش و زبان و همه اعضاى خویش را از آنچه خدا حرام فرموده نگاه مىدارد، و مىتواند به آن درجه از تقوا نایل آید که حتى از اندیشه و فکر گناه نیز دورى گزیند، و این اوج نورانیت روزه است.
امیر المؤمنین علیه السلام نیز به همین مرتبه اشاره مىفرماید:
صِیامُ الْقَلْبِ عَنِ الْفِکْرِ فِى الآْثامِ افْضَلُ مِنْ صِیامِ الْبَطْنِ عَنِ الطَّعامِ. «8»
روزه دل از اندیشه گناهان برتر از روزه شکم از خوردن و آشامیدن است.
بارى صفا و پاکى حاصل از روزه و خوددارى و پرهیزکارى روزهدار همچون سپرى است که روزهدار را از آتش عذاب الهى که مولود گناهان است، مصون مىدارد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند:
الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ. «9»
روزه، سپرى است که روزهدار را از آتش جهنّم حفظ مىکند.
روزه و صبر
صبر از خصلتهایى است که در اخلاق اسلامى بر آن بسیار تأکید شده است، انسان مسلمان در زندگى فردى و اجتماعى خویش در راه هدفهایى مبارزه مىکند و با مشکلاتى نیز رو به رو است، بدون خصلت صبر، پیروزى بر مشکلات و رسیدن به هدفها آسان نیست، صبر و تحمّل بر نیروى مقاومت و پایدارى آدمى مىافزاید و اراده را توانا مىسازد، هیچ ملّتى اگر تحمل ناگوارىها را نداشته باشد بر مشکلات خویش و بر دشمنان خود نمىتواند پیروز گردد. با صبر و مقاومت است که مىتوان به پیکار ستمگران رفت.
و دست استعمارگران را کوتاه نمود، و روزه به ویژه در روزهاى گرم و طولانى تابستان که فشار تشنگى طاقت فرسا مىشود، به طور چشمگیرى به انسان صبر و مقاومت مىبخشد و تحمّل رنج و سختى را بر آدمى آسان مىسازد.
قرآن کریم با توجّه به همین اثر است که از روزه به «صبر» تعبیر کرده است:
وَاسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» «10»
از صبر و نماز [براى حل مشکلات خود و پاک ماندن از آلودگىها و رسیدن به رحمت حق] کمک بخواهید.
امامان معصوم ما صبر را در این آیه به روزه تفسیر کردهاند «11» و پیامبر بزرگوار اسلام نیز ماه رمضان را ماه صبر نامیدهاند:
شَهْرُ الصَّبْرِ، وَ انَّ الصَّبْرَ ثَوابُهُ الْجَنَّةُ. «12»
رمضان ماه صبر است، و پاداش صبر بهشت است.
امام صادق علیه السلام فرموده:
هرگاه بر کسى حادثهاى جانکاه پیش آمد روزه بگیرد که خدا فرموده است:
وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» «13»
امامان بزرگوار ما در روایات و دعاها، ماه رمضان را ماه مواسات نامیدهاند. «14» از نتایج بارز روزه برانگیختن حسّ همدردى نسبت به مستمندان و همنوعان تنگدست است، آنان که زندگى آسودهاى دارند و رنج فقر و طعم روزه، وسیلهاى است که آنان را از غفلت مىرهاند و رنج مستمندان را به یاد آنان مىآورد تا به دستگیرى فقیران همّت گمارند و به درد دل آنان برسند.
از سویى به احسان و اطعام و انفاق به مستمندان در ماه مبارک رمضان بسیار سفارش شده است، و از سوى دیگر گرسنگى و تشنگى روزه، موجب درک رنج مستمند مىگردد و بدین ترتیب ثروتمند به فقیر نزدیک مىشود و احساسها رقت مىیابد و احسان و انفاق فزونى مىگیرد و جامعه کمک به همنوع را مىآموزد.
مواسات یعنى سهیم ساختن برادران در رزق و روزى، و رمضان را به همین جهت ماه «مواسات» نامیدهاند تا مسلمانان به احسان نسبت بهم بپردازند و با تمرین بر این صفت ارزنده انسانى، جامعه را از حقد و کینه برهانند و برادروار در کنار هم از نعمتهاى الهى بهره بگیرند.
شایسته است که روزهداران به همه این نکات انسانى توجّه کنند و بکوشند حقیقت فریضه روزه را آن چنانکه باید به جا آورند و ماه مبارک رمضان را آن چنانکه سزاوار این ماه است به سر آورند تا همگان ازبرنامههاى سازنده اسلامى بهرهور شوند.
از حضرت عسگرى علیه السلام پرسیدند: چرا روزه واجب شده است؟ فرمودند:
تا ثروتمند درد گرسنگى را دریابد و به فقیر توجّه کند. «15» هشام از حضرت صادق علیه السلام علّت روزه را پرسید، امام فرمود:
خداوند روزه را واجب کرد تا غنى و فقیر با هم مساوى باشند. و بدان جهت که غنى رنج گرسنگى را لمس نکرده تا به فقیر رحم کند و هر وقت چیزى خواسته قدرت به دست آوردن آن را داشته است، خدا خواسته است که میان بندگانش یکنواختى به وجود آورد و خواسته است ثروتمند طعم گرسنگى را بچشد، و اگر جز این بود ثروتمند بر مستمند و گرسنه ترحّم نمىکرد. «16»
روزه و توبه
ماه رمضان ماه خدا، ماه آشنایى با قرآن، ماه عبادت، ماه دعا، ماه آمرزش، ماه توبه و بازگشت از گناهان و اصلاح نفس است.
در این ماه به قرائت قرآن بسیار سفارش شده و مرسوم مسلمین است که در رمضان بیشتر از ماههاى دیگر قرآن مىخوانند و این وسیلهاى است که جامعه اسلامى با قرآن و معارف آن آشنایى بیشترى پیدا کند و براى پیشرفت در صراط خدا و اسلام از کلام خداى متعال آموزش بگیرد.
رمضان ماه عبادت و بندگى و راز و نیاز با معبود جهان است.
در روایات اسلامى تأکید شده که در این ماه با توجّه و خضوع بیشتر نمازها را به جا آورند، و از نمازهاى مستحبى در شب و روز غفلت نورزند، و بدین ترتیب با یک ماه تمرین مؤمنان به عبادت خالصترى موفّق مىشوند و جانها به خدا نزدیکتر مىگردد. ماه رمضان ماه دعا است.
پیشوایان گرامى فرمودهاند:
مؤمنان در این ماه و به ویژه در شبهاى مبارک قدر در دعا و نیایش مبالغه کنند و با توجّه به اثرات سازنده دعا و نیایش، روزهداران مىتوانند در پیوند معنوى خویش با خداى متعال تحولى به وجود آورند و بیش از پیش به ذات متعال هستى بخش او نزدیک شوند و کسب فیض کنند.
رمضان ماه آمرزش و توبه و بازگشت به سوى خداست، آنان که در زندگى خویش آلودگىهایى داشتهاند مىتوانند با روزه جان خویش را شستشو دهند و در خلوت سحرها با رو کردن به خداى مهربان درون را صفا بخشند و از خداى خویش طلبِ آمرزش کنند، و مىتوانند با همین زمینه براى همیشه از کجىها و گمراهىها دست بردارند و به راه آیند.
معصومان علیهم السلام فرمودهاند:
گناهان در این ماه بخشیده مىشود؛ و این مژده بزرگى است براى آنان که لغزشهایى داشتهاند تا نومید نباشند و از برکات این ماه استفاده کنند و به سوى خدا بازگردند و روى دل به جانب او دارند و با او پیمان ببندند که از گناهان دست بشویند و خود را اصلاح کنند و گذشته را جبران نمایند، و بدون تردید گناهکار پشیمانى که در این ماه مبارک براى خدا روزه بدارد و از گذشته خویش شرمسار باشد و از خدا آمرزش بخواهد، مورد مهر و عفو خدا قرار خواهد گرفت و سعادتش تأمین مىشود.
از برکتهاى این ماه همین انقلاب روحى و تحول درونى روزهداران و همین توفیقات عملى است، که انسان آلوده را پاک مىسازد و از عذاب الهى که محصول گناهان است نجات مىبخشد و روزهدار را از ظلمتها به نور و تقوا و فضیلتهاى اخلاقى، به نور توبه و بازگشت به سوى خدا، به نور مهر و رحمت حضرت حق مىکشاند.
رضا دادم به عشق او اگر غارت کند جانم |
که جان صد چو من بادا فداى عشق جانانم |
|
به زخم عشق او سازم که زخمش مرهم جانست |
به داغ درد او سازم که درد اوست درمانم |
|
غمى کز عشق یار آید به شادى بر سرش گیرم |
به هر چه دوست فرماید غلام بنده فرمانم |
|
مرا همّت چو طور آمد ارادت وادى اقدس |
درخت آتشین عشق است و من موسىّ عمرانم |
|
مرا همّت چنان آمد که گر از تشنگى میرم |
به منّت آب حیوان را ز دست خضر نستانم |
|
(منصور حلّاج)
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- بقره (2): 183.
(2)- بحار الأنوار: 59/ 267، باب 88، حدیث 46؛ الدعوات، راوندى: 76، حدیث 179.
(3)- مستدرک الوسائل: 16/ 453، باب 109، حدیث 20527؛ عوالى اللآلى: 2/ 30، حدیث 72.
(4)- اولین دانشگاه و آخرین پیامبر: 3/ 79.
(5)- بقره (2): 183.
(6)- وسائل الشیعة: 10/ 313، باب 18، حدیث 13494؛ الأمالى، شیخ صدوق: 93، حدیث 4.
(7)- غرر الحکم: 242، حدیث 4903.
(8)- غرر الحکم: 176، حدیث 3365.
(9)- من لایحضره الفقیه: 2/ 74، حدیث 1871؛ تهذیب الأحکام: 4/ 151، باب 40، حدیث 1.
(10)- بقره (2): 45.
(11)- الکافى: 4/ 63، حدیث 7؛ من لایحضره الفقیه: 2/ 76، حدیث 1776.
(12)- الکافى: 4/ 64، حدیث 4؛ وسائل الشیعة: 10/ 307، باب 18، حدیث 13484.
(13)- الکافى: 4/ 63، حدیث 7؛ من لایحضره الفقیه: 2/ 76، حدیث 1777.
(14)- وسائل الشیعة: 10/ 7، باب 1، حدیث 12697؛ من لایحضره الفقیه: 2/ 73، حدیث 1766.
(15)- وسائل الشیعة: 10/ 8، باب 1، حدیث 12700؛ الکافى: 4/ 181، حدیث 6.
(16)- بحار الأنوار: 93/ 371، باب 46، حدیث 53؛ من لایحضره الفقیه: 2/ 73، حدیث 1766
روزه عبادتی است که در همه ادیان قبل از اسلام سابقه داشته است؛ حتّی قبایل بدوی برای به دست آوردن خشنودی خدایان خود روزه می داشتند. اعراب جاهلی نیز نوعی روزه و امساک را به عنوان عبادت و خودسازی باور داشتند.
قرآن کریم در این مورد چنین می فرماید:«یا ایها الّذین ءامنوا کتب علیکم الصّیام کما کتب علی الّذین من قبلکم لعلّکم تتّقون؛ ای کسانی که ایمان آوردید روزه بر شما واجب شد همچنان که بر آنان که پیش از شما بودند واجب شد، باشد که بپرهیزید».(سوره بقره، ایه 183)
در حدیث شریف قدسی خداوند متعال چنین می فرماید:«روزه برای من است و من پاداش آن را می دهم». به علاوه روزه یکی از ارکان پنج گانه اسلام شمرده شده است،1همانگونه که امام باقر(ع) فرمودند:«اسلام بر پنج چیز استوار است: نماز، زکات، حج، روزه و ولایت».
روزه در اصطلاح فقه، اسمی است برای عبادتی مخصوص و منظور از آن، امساک و خودداری شخص روزه دار از مفطرات است و در آن قصد قربت شرط شده است و مجموعه این عمل و نیت،گواهان اعتقاد دینی و خدا باوری هستند؛ چرا که «اصلاح باطنی و ظاهری» دو شرط لازم در عبادات است.
این نماز و روزه و حـج و جهـاد خود گواهی دادن است از اعتقاد
در ایه ای که ذکر شد به «تقوا» اشاره شده و آن خدا ترسی در ظاهر و باطن است.واژه تقوا و مشتقات آن حدود 258بار در قرآن مجید ذکر شده،تصریح و اشاره به تقوا به این تعداد، نشانه اهمیت و ویژگی آن در پیشگاه مبارک پروردگار و دلیل بر ارزش و نقش سازنده آن در حیات دنیا و آخرت انسان است.
تقوا نیرویی معنوی است که بر اثر خود نگهداری های مکرّر و مطابق با دستورات قرآن و عترت و تمرین های معقول و تداوم ترک گناهان در ظاهر و باطن، بدست می اید. تا جایی که آتش نفس اماره را خاموش و نفس مطمئنه را برای انجام عبادات و درک خوبی ها تقویت می نماید.از آنجا که بیشتر گناهان از دو ریشه غضب و شهوت سرچشمه می گیرند ، روزه این دو غریزه را کنترل کرده و کاهش می دهد.
هر کسی به میزان درک و معرفت خود، از عباداتش بهره می برد و این بسته به آن است که او بستر روح و روانش را تا چه حد برای بهره مندی از خوان گسترده الهی آماده سازد و در این معنا فرقی ندارد که در عبادت، به انجام کاری امر یا از آن نهی شود. کسانی که به دنبال کسب رضای حق و در پی التذاذ معنوی هستند، از هر دو مقوله امر و نهی در گزاره های دینی، استقبال کرده و اطاعت و تسلیم را تنها راه برای تهذیب نفس می دانند. در این میان عرفا با الهام از دستورات دینی، روزه را زکات بدن دانسته اند و در فضیلت روزه گفته اند که آدمی با روزه، خوی و خصلت فرشتگان را کسب می کند؛ زیرا از طعام مادی چشم می پوشد و به ذکر و تسبیح و تهلیل2 می گراید.در روایات شیعه این لب فروبستن و آراستن سخن به یاد خدا بسیار ستوده شده است. امام صادق(ع) در این زمینه می فرمایند:«وقتی روزه گرفتی، خود را تا جایی که می توانی به سکوت ملزم کن؛ مگر در ذکر خداوند». در حقیقت شخص روزه دار با تمام مراقبت در رفتار و گفتارش، گرسنگی و تشنگی عارفانه ای را انتخاب می کند و از این طریق روحش را مصّفا و سیراب می سازد و آن امساک و این ارتزاق معنوی موجب شکوفایی باطن وی می شود.
مولوی، عارف رومی این معنا را چنین زیبا به نظم کشیده می فرماید:
این دهان بستی دهانی باز شـد
کم خورنده ی لقمه های راز شد
گر ز شیر دیو، تـن را وا بــری
در فطام3او بسی نعمت خوری
لب فرو بند از طعام و از شراب
سوی خوان آسمانی کن شتـاب
دم بـه دم از آسـمـان می ایـدت
آب و آتـش رزق می افـزایـدت
گر تو این انبان زنان خالی کنی
پر زگوهرهای اجـلالی کـنی
ای اسیر رزق مادی اگر دهان ظاهری را فرو بندی دهان دیگری برای تو گشوده می شود و آن دهان معنوی است و لقمه های اسرار ربّانی را دریافت می کند.
اگر جسم خود را(مانند طفلی که او را از شیر می گیرند) از شیر شیطان باز گیری، نعمتهای روحانی فراوانی خواهی خورد.
دهانت را بر آب و غذای دنیایی ببند و به سوی سفره آسمانی بشتاب.
خواهی دید لحظه به لحظه از آسمان معنوی، باران عنایت و حرارت شوق و جذبه ربّانی می رسد و رزق معنوی تو را می افزاید.
اگر تو انبان درونت را از نان و طعام مادی و دنیوی، خالی نگه داری درونت از گوهرهای گرانقدر معرفت و یقین، انباشته گردد.
امام رضا(ع) در مورد روزه و برخورداری از نعمتهای بهشتی می فرمایند:« هر کس که روزه، او را از غذاهای مورد علاقه اش باز دارد، بر خداست که به او از غذاهای بهشتی خوراند و از نوشیدنی های بهشتی بنوشاند».4
اندکی زین شرب کم کن بهر خویش
تـا کـه حـوض کوثـری یابی به پیش
روزه دار نه تنها از حرام می پرهیزد، بلکه از برخی از حلالها باید اجتناب کند.منع از حلال در روزه، سبب می شود که نیروی بازدارنده یا همان تقوا در انسان تقویت شود، تا از ارتکاب حرام به طور جدّی بتواند خودداری کند . از لقمه حلال نمی خورد تا به هنگام وسوسه شیطان در لقمه حرام بتواند آزادانه نخوردن را اختیار و تجربه کند و از آن آزمایش سربلند بیرون اید.
نهی از حلال، در غیر روزه هم وجود دارد، چنانکه حضرت رسول اکرم(ص) می فرمایند:«لا یدخُلُ مَلَکوتَ السَماوات و الارض مَن مَلَا بَطنُهُ»5
در اینجا حضرت از پرخوری نهی کرده، می فرمایند:«جان کسی که شکم خود را انباشته باشد، به ملکوت آسمان راه نیابد».
البته این امتناع و مراقبت فقط در خوردن طعام نیست؛ بلکه منظور پرهیز از هر گونه امور نفسانی است.
روزه گردد گرد تقـوا از حـلال در حرامـش دان که نَبوَد اتّصال
شخص روزه دار اگر از حلال پرهیز می کند، سزاوار است که با حرام هیچگونه سنخیتی نداشته باشد. حضرت علی(ع) نیز در این مورد می فرمایند:«اَلصّیامُ اِجتِنابُ المَحارِم کماِ یمتَنِعُ الرَّجُلُ مِنَ الطَّعامِ وَ الشَّرابِ؛ روزه پرهیز از حرامهاست، همچنانکه شخص از خوردنی و نوشیدنی پرهیز می کند».
احساس مسؤولیت نسبت به بی عدالتی ها و رفع آنها باید از اعماق قلب فرد فرد انسانها بجوشد. در روایات، مسلمانانی که از وضع معیشت دیگران بی خبر باشند، بسیار مورد مذمّت پیشوایان دینی قرار گرفته اند.آنچه از روایات بر می اید، بیانگر این است که روزه می تواند گامی در راه برقراری عدالت اجتماعی باشد. امام صادق(ع) می فرمایند:«انّما فَرَضَ اللّهُ الصّیامَ لِیستَوی بِهِ الغَنُّی و الفَقیرُ؛خداوند روزه را واجب کرد، تا به وسیله آن، دارا و ندار مساوی گردند».
شکّی نیست که روزه باعث تقویت عاطفه است. کسی که یک ماه طعم گرسنگی را چشید،رنج گرسنگی را احساس و درک می کند.
روزه مصرفها را کنترل می کند و با محوریت خودسازی می تواند علاجی برای مصرف گرایی در جامعه باشد.
قال الصادق(ع): «لِلصائم فَرحَتانِ، فَرحَة عِندَ اِفطارِهِ وَ فَرحة عِندَ لِقاء رِبّهِ؛ برای روزه دار دو سرور و خوشحالی است،یکی هنگام افطار و دیگری هنگام لقاء پروردگارش».
روزه دار از اینکه توانسته است به تکلیف خود عمل کند و ساعاتی بر نفس خود فایق اید، احساس کامیابی دارد و لذت پایدار و حقیقی را تجربه کرده و کم کم از لذّات مجازی دوری می گزیند و همین می تواند شادی آخرت را نیز برای او به ارمغان آورد.
قرآن کریم می فرماید:«استعینوا بالصّبر و الصّلاة انّ اللّه مع الصّابرین؛از صبر و نماز کمک بجویید همانا خداوند با صبر پیشه گان است».(سوره بقره، ایه 153) روزه یکی از مصادیق صبر شمرده شده و گفته شده، ماه ر مضان ماه صبر است. آری، انسان مرتبط با خدا در حوادث و سختی ها خود را نمی بازد؛ بلکه با اتّصال به قدرت نامحدود او، به راحتی راه خروج از مشکلات را پیدا می کند.
و اما تفسیر منظوم مولانا:
هـر نبی زو بــــر آورده بــرات اِسـتَـعیـنوا مِنـهُ صـبراً او صَـلات
هیـن ازو خواهیـد، نـه از غیـر او آب در یم جو، مَجو در خشک جو
هر پیامبری از خداوند، حجّت و فرمانی آورده که مفاد آن این است که:ای قوم! به وسیله صبر و نماز از او یاری بجویید. همچنین هر پیامبری به امّت خود گفته است: به هوش باشید و فقط از خداوند حاجت بطلبید نه از غیر او، همچنانکه مثلاً آب را باید در دریا بجوییدی،نه در جوبیار خشک.
البته این امر، شرایط مهمی دارد که باید شخص دعا کننده دارا باشد از جمله معرفت الهی، حضور قلب، عمل صالح، پاک بودن از حق الناس، کسب و لقمه حلال، شروع با نام خدا، اقرار به گناه و استغفار و…که به طور مفصّل در کتب اخلاقی ذکر شده است، البته عبادت ، نماز و روزه شرایط استجابت را مساعدتر می کند، در مورد دعای شخص روزه دار امام موسی کاظم(ع) می فرمایند:«دَعوَةُ الصّائِمِ تُستَجابُ عِندَ إفطاره؛ دعای شخص روزه دار هنگام افطار مستجاب می شود».
در روایتی از امام صادق(ع) چنین آمده:«مردم به انجام روزه امر شده اند، تا گرسنگی و تشنگی را بفهمند و به واسطه آن فقر و بیچارگی آخرت را درک کنند». بعلاوه روزه می تواند انسان را از آتش جهنّم در امان نگه دارد.
پیامبر اسلام(ص) فرمودند:«اَلصّومُ جُنَّة مِنَ النّارِ؛ روزه سپر آتش جهنّم است».7
رسول خدا می فرمایند:«مَن صامَ یوماً تَطَوّعاً ابتغاءَ ثَوابً اللّهِ وَ جَبَت لَهُ المَغفِرَةُ؛ هر کس داوطلبانه یک روز را برای خدا روزه بدارد، آمرزش او حتمی گردد»7
همانطور که ذکر شد، روزه زکات بدن است. در لغت زکات به معنای رشد است و اگر مال بوسیله ی زکات برکت پیدا می کند، سلامت بدن نیز با روزه تأمین می شود و با روزه ی ماه مبارک رمضان بدن انسان فرصتی برای استراحت بدست می آورد. در توصیه های پیامبر گرامی اسلام این چنین به این مطلب اشاره شده است:«صُومُوا تَصِحّوا؛ روزه بدارید تا تندرست باشید».8
جـوع،خـود سلـطانِ داروهاسـت هیـن جـوع در جـان نه،چـنین خـوارش مـبین
جمله ناخوش از مجاعت خوش شدست جمـله خـوش ها بی مَجاعــت ها رَدست
رنـــج جــوع از رنـجـــــها پاکیـزه تـر خاصه در جـوع اسـت، صــد نفع و هـنر
پس بدان که گرسنگی شاه داروهاست؛ لذا آن را با جان و دل بپذیر و اینگونه حقیرش مشمار هر طعام ناگوار به سبب گرسنگی گوارا می شود و هر طعام لذیذ در غیر گرسنگی ناگوار به نظر می رسد.
رنج گرسنگی هم از نظر ملایمت و هم از نظر سبکی و هم از حیث فعل و انفعال، از آن بیماری هایی که از پری معده عارض می شود، بهتر است.9 رنج گرسنگی از سایر رنجها پاکیزه تر و مطلوب تر است، بخصوص در گرسنگی فواید و فضایل بسیاری نهفته است.
پی نوشت ها:
1. تفسیر نور، ج2،ص365.
2. گفتن«سبحان اللّه» و«لا اله الا اللّه».
3. فطام: از شیر گرفتن.
4. میزان الحکمة، باب الصوم.
5. مجموعه ورام، ج 1، ص 100.
6. من لا یحضره الفقیه، ج2،ص73.
7. فروع کافی،ج4،ص65.
8. بحار الانوار، ج1،ص306.
9.بحار، ج96، ص247.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله :
لَوْ یَعْلَمُ الْعَبْدُ ما فِی رَمَضانِ لَوَدَّ اَنْ یَکُونَ رَمَضانُ السَّنَة.
اگر بندگان از برکت ها و حقایق ماه رمضان آگاهی می یافتند، آرزو می کردند که رمضان یک سال باشد.
اِنَّ اَبْوابَ السَّماءِ تُفْتَحُ فی اَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضانِ وَ لا تُغْلَقُ اِلی آخِرِ لَیْلَةٍ مِنْهُ.
به راستی که درهای آسمان در شب اول رمضان باز می شود و تا شب آخر ماه بسته نمی شود.
لَوْ عَلِمْتُم مالَکُم فِی رَمَضانِ لَزِدْتُم لِلّه تَبارَکَ و تَعالی شُکْرا.
اگر بدانید در رمضان چه برای شما تقدیر شده است، سپاس خود را برای خدا افزون می کنید.
«وَکَّلَ اللّه ُ مَلائِکَةً بِالدُّعاءِ لِلصّائِمین؛ خداوند، فرشتگانی را مأمور دعا برای روزه داران کرده است».
حضرت علی علیه السلام :
صَوْمُ الْقَلْبِ خَیْرٌ مِنْ صِیامِ اللِّسانِ و صِیامُ اللِّسانِ خَیْرٌ مِنْ صِیامِ الْبَطْن.
روزه قلب بهتر از روزه زبان و روزه زبان نیز از روزه شکم برتر است.
صَوْمُ النَّفْسِ عَنْ لَذّاتِ الدُّنیا اَنْفَعُ الصِّیامِ.
روزه نفس از لذت های دنیا، سودمندترین روزه هاست.
روزه عام از شراب و نان بود | روزه خاص از همه عصیان بود |
روزه های او بود از غیر دوست | هر چه می خواهد، همه از بهر اوست |
مولوی
الصِّیامُ اِجْتِنابُ الْمَحارِمِ کَما یَمْتَنِعُ الرَّجُل مِنَ الطَّعامِ وَالشَّرابِ.
روزه، خود نگه داری از حرام های الهی است، همان گونه که انسان از غذا و نوشیدنی [در این ماه] پرهیز می کند.
خداوند از میان روزها، جمعه و از میان ماه ها، ماه رمضان و از میان شب ها، شب قدر را برگزید.
امام باقر علیه السلام : «الصِّیام وَالْحَجُّ تَسْکینُ الْقُلُوبِ؛ روزه و حج سبب آرامش دل هاست».
امام صادق علیه السلام :
غُرَّةُ الشُّهُورِ شَهْرُ رَمَضان و قَلْبُ شَهرِ رَمَضان لَیْلَةُ الْقَدْرِ.
برجسته ترین ماه ها، ماه رمضان است و قلب ماه رمضان، شب قدر است.
نِعْمَ الشَّهْرُ رَمَضانُ کانَ یُسَمّی عَلی عَهْدِ رَسُولِ اللّه ِ الْمَرْزُوقُ.
چه خوب ماهی است ماه رمضان؛ ماهی که در زمان پیامبر ماه «پربرکت» نامیده شد.
امام هادی علیه السلام :
فَرَضَ اللّه ُ تَعالی الصَّوْمَ لِیَجِدَ الْغَنِیُّ مَسَّ الْجُوع لِیَحْنُو عَلَی الْفَقِیرِ.
خداوند متعال روزه را واجب کرد تا غنی حس گرسنگی را بچشد. سپس بر فقیر مهر ورزد.
«ایهاالناس انه قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکة والرحمة والمغفرة شهر هو عندالله افضل الشهور و ایامه افضل الایام و لیالیه افضل اللیالی و ساعاته افضل الساعات .» (1)
ای مردم، ماه خدا - ماه رمضان - با برکت و رحمت و آمرزش به شما روی آورده است، ماهی که نزد خدا بهترین ماهها، روزهایش بهترین روزها، شبهایش بهترین شبها و اوقاتش بهترین اوقات است .
× رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
«ان شهرکم هذا لیس کالشهور انه اذا اقبل الیکم اقبل بالبرکة والرحمة و اذا ادبر عنکم ادبر بغفران الذنوب . . .» (2)
این ماه، (رمضان) همانند دیگر ماهها نیست ، زیرا هرگاه به شما رو آورد همراه با برکت و رحمت است و آن گاه که از شما پشت کند آمرزش گناهان را در بردارد .
× رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
«ایهاالناس قد اظلکم شهر عظیم، شهر مبارک، شهر فیه لیلة العمل فیها خیر من الف شهر . . . هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و آخره عتق من النار .» (3)
ای مردم! ماه بزرگی بر شما سایه افکنده، ماهی مبارک که شبی دارد که عمل خیر در آن از عمل هزار ماه برتر است . . . ماهی که اولش رحمت، میانش آمرزش و پایانش رهایی از آتش است .
× رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
«ان للجنة بابا یدعی الریان لایدخل منه الا الصائمون » . (4)
بهشت را دری است که آن را باب الریان می گویند و از آن جز روزه داران وارد بهشت نمی شوند .
× امام علی علیه السلام:
«ایهاالناس ان یومکم هذا یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المسیئون و هو اشبه یوم بیوم قیامتکم فاذکروا بخروجکم من منازلکم الی مصلاکم خروجکم من الاجداث الی ربکم .» (5)
ای مردم، امروز روز پاداش نیکوکاران و زیان تبهکاران است و آن را شباهتی بسیار با روز رستاخیز است، پس هنگامی که برای نماز (عید) بیرون می روید خروج از قبر و روانه شدن به سوی پروردگار را به یاد آورید .
× امام علی علیه السلام:
«علیکم فی شهر رمضان بکثرة الدعاء والاستغفار فاما الدعا فیدفع عنکم البلاء و اما الاستغفار فتمحی به ذنوبکم .»(6)
برشماست که در ماه رمضان زیاد دعا و استغفار کنید چه این که دعا بلا و گرفتاری را از شما دور می سازد و به سبب استغفار، گناهان شما محو می شود .
× امام علی علیه السلام:
«نوم الصائم عبادة و صمته تسبیح و دعاءه مستجاب و عمله مضاعف . ان للصائم عند افطاره دعوة لاترد .» (7)
خواب روزه دار عبادت و سکوتش تسبیح و دعای او مستجاب و عملش چندبرابر است، همانا دعای روزه دار به هنگام افطار رد نمی شود .
× امام باقر علیه السلام:
«العمل الصالح فیها من الصلاة والزکاة و انواع الخیر خیر من العمل فی الف شهر لیس فیها لیلة القدر . و لولا ما یضاعف الله تبارک و تعالی للمؤمنین ما بلغوا، ولکن الله یضاعف لهم الحسنات .» (8)
در این شب قدر، عمل شایسته همچون نماز و زکات و هر کار نیک، بهتر است از کار در هزار ماه که شب قدر در آن نباشد، و اگر خدای تبارک و تعالی پاداش اعمال مؤمنان را دو چندان نمی کرد آنان بدین منزلت نمی رسیدند اما خدای پاداش کار خیر ایشان را دو برابر کرده است .
× امام باقر علیه السلام:
«من احیی لیلة القدر غفرت له ذنوبه ولو کانت ذنوبه عدد نجوم السماء و مثاقیل الجبال و مکائیل البحار .» (9)
کسی که شب قدر را (با عبادت خدا) زنده دارد گناهانش آمرزیده شود گرچه به عدد ستارگان آسمان و سنگینی کوهها و کیل دریاها باشد .
× امام صادق علیه السلام:
«فی لیلة تسع عشر من شهر رمضان التقدیر و فی لیلة احدی و عشرین القضاء و فی لیلة ثلاث و عشرین ابرام ما یکون فی السنة الی مثلها و لله - جل ثناؤه - ان یفعل ما یشاؤ فی خلقه .» (10)
شب نوزدهم ماه رمضان، شب تقدیر و شب بیست و یکم شب قضاء و شب بیست و سوم شب تصویب اموری است که در سال تحقق خواهد یافت و خداوند - جل ثناوه - هرچه خواهد برای خلقش آن کند .
× امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام:
«شهر رمضان شهر البرکة و شهر الرحمة و شهر المغفرة و شهر التوبة و شهر الانابة من لم یعفو له فی شهر رمضان ففی ای شهر یغفر له .» (11)
ماه رمضان ماه برکت است، ماه رحمت است، ماه آمرزش است، ماه توبه است، و ماه بازگشت (به سوی خدا) است هر کس در ماه رمضان آمرزیده نشود، در کدام ماه دیگر مورد آمرزش قرار می گیرد .
پی نوشت ها:
1) وسائل، ج 7، ص 227 .
2) وسایل، ج 7، ص 226 .
3) بحار، ج 96، ص 342 .
4) بحار، ج 96، ص 252 .
5) امالی صدوق، ص 100 .
6) وسائل ج 4، ص 223 .
7) بحار، ج 93، ص 360 .
8) وسائل الشیعه، ج 7، ص 257 .
9) بحار، ج 98، ص 168 .
10) وسائل الشیعة، ج 4، ص 261 .
11) بحارالانوار، ج 96، ص 341
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» «1»
اى اهل ایمان! روزه بر شما مقرّر و لازم شده، همان گونه که بر پیشینیان شما مقرّر و لازم شد، تا پرهیزکار شوید.
براى روزه سه فائده است:
اول: از جهت روحى که مهمترین فلسفه این واقعیّت است به عهده علوم روحى و عرفانى است.
دوم: از جهت اخلاقى و این بر عهده دانشمندان علم اخلاق اسلامى است.
سوم: از جهت مادى، بهداشت جسم است.
مسلّم است که روزه در حالات زیادى مفید است و در پارهاى از امور، علاج منحصر مىباشد و گاهى بهترین راه علاج است.
علاج امراج با روزه
براى معالجه در موارد زیر از روزه استفاده مىشود:
1- اضطرابات مزمن امعاء و هنگامى که همراه با تخمیر مواد زلالیّه و مواد نشاستهاى باشد.
در این موقع روزه مخصوصاً از جهت نیاشامیدن آب میان دو خوراک و ایجاد فاصله طولانى نوبتهاى غذا علاج قطعى است و این خصوصیات در مورد روزه ماه رمضان کاملًا رعایت شده است.
2- هنگام زیاد شدن وزن که ناشى از زیادى خوراک و کمى حرکت باشد، در این مورد روزه با رعایت اعتدال در غذا وقت افطار و اکتفاى به آب هنگام سحر از هر قسم معالجه مفیدتر است.
3- زیادى فشار خون، این مرض بر اثر پرخورى و انفعالات نفسانى رو به ازدیاد مىرود و در چنین هنگامى ماه رمضان ماه نعمت و برکت است، مخصوصاً اگر وزن شخص بیشتر از وزن طبیعى امثالش باشد.
4- مرض قند، آن نیز مانند فشار خون رو به انتشار مىرود، البته در اوائل غالباً توام با سنگینى بدن است، در این صورت باز روزه علاج نافعى مىباشد؛ زیرا مرض قند با تقلیل در چاقى تخفیف مىیابد، در مواردى که مرض قند به طور خفیفى وجود داشته باشد پنج ساعت پس از خوردن غذا، قند در خون به کمتر از میزان طبیعى پایین مىآید و پس از ده ساعت به کمترین حدّ طبیعى مىرسد.
حتى بعد از پیدایش آمپول انسولین «مخصوصاً وقتى که وزن مریض از حدّ طبیعى تجاوز کند» مهمترین معالجه روزه است.
5- در مورد التهاب حاد و مزمن کلیه که مقرون با ترشح و تورّم باشد.
6- در مورد امراض قلب که توأم با تورّم باشد.
7- التهاب مزمن مفاصل، خاصه وقتى که توأم با امراض چاقى باشد، به طورى که غالب زنها پس از سن چهل سالگى به آن مبتلا مىشوند.
در ماه رمضان عوارض این مرض به درجات خفیفتر از مواقعى است که برق و خون گرفتن و ادویه و تمام وسایل طبّ جدید به کار برده مىشود.
ممکن است بگویند در مورد امراض که روزه علاج قاطع شناخته مىشود محتاج به دستور پزشک است و روزه اسلامى وظیفه اشخاص سالم و تندرست است.
در پاسخ؛ این بیان صحیح است، ولى فایده روزه براى افراد سالم همانا جلوگیرى از این امراض است، خصوصاً امراضى که در ارقام 1 و 2 و 3 و 7، ذکر شد.
نکته دیگر این است که: تمام این امراض در انسان تدریجاً بروز مىنماید، به طورى که در آغاز پیدایش تشخیص صحیح آن ممکن نیست، به این معنى که نه شخص مریض و نه پزشک هیچ کدام نمىتوانند در اول ظهور مرض آن را بشناسند؛ زیرا طبّ هنوز آن قدر پیشرفت ننموده است که همه موجبات و علل امراض را بشناسد، ولى چیزى که از نظر طبّى براى جلوگیرى از این امراض قطعاً باید اجرا شود، فقط روزه گرفتن است.
طبق آمار؛ قطعى شده است که هرگاه دربدن چربى زیاد و چاقى پدید آید، براى قبول مرض قند، وزیادى فشار خون و التهاب مزمن مفاصل و غیر آن مستعد و از طرف دیگر به هر نسبت که از وزن بدن کاسته شود به همان نسبت استعداد پذیرفتن این امراض نیز کمتر خواهد شد و از این رو شرکتهاى بیمه جز با شرایط سنگین، حاضر نیستند سلامتى اشخاص را که وزن آنها زیاد است بیمه نمایند.
در هر حال سالى یک بار روزه گرفتن بهترین وسیله براى جلوگیرى از همه این امراض مىباشد.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- بقره (2): 183.
السلام
و صوم شهر رمضان فانه جنه من العقاب ».
روزه ماه رمضان سپری است برای جلوگیری از عذاب «لکل شی ء زکاه و زکاه البد الصیام ».
برای هر چیز زکاتی است و زکات بدن روزه است [و انسان را در برابرشهوات نفس قوی می کند]
«والصیام ابتلاء لاخلاص الخلق ».
خداوند روزه را واجب کرد برای امتحان مردم.
«کم من صائم لیس له من صیامه الا الجوع والظماء».
بسا روزه داری را که از روزه داشتنش جز گرسنگی و تشنگی نمی ماند.
«صیام القلب عن الفکر فی الاثام افضل من صیام البطن عن الطعام ».
روزه داری دل از این که در اندیشه گناهان باشد بالاتر از روزه گرفتن شکم از طعام است.
«صوم النفس عن لذات الدنیا انفع الصیام ».
خودداری از لذات دنیا سودمندترین روزه گرفتن هاست.
«... و مجاهده الصیام فی الایام المفروضات تسکینا لاطرافهم، وتخشیعا لابصارهم، و تذلیلا لنفوسهم،و تخفیضا لقلوبهم، و اذهاباللخیلاء عنهم لما فی ذلک من... و لحوق البطون بالمتون من الصیام تذللا».
خداوند بندگان مومنش را حفظ می کند به وسیله... کوشش در گرفتن روزه در روزهای واجب، برای آرام ماندن دست وپا و دیگر اعضاء ازنافرمانی و خشوع چشم ها و فروتنی جان ها و زبونی دل ها و بیرون کردن کبر و خودپسندی از آنان زیرا در... روزه است رسیدن شکم ها به پشت هابرای خضوع و اظهار عجز.
«صوم الجسد الامساک عن الاغذیه باراده و اختیار خوفا من العقاب ورغبه فی الثواب والاجر».
روزه گرفتن بدن خودداری کردن از خوردن غذاست به اراده و اختیار درحالی که از عقاب الهی ترس داشته باشد و به اجر و ثواب رغبت نشان دهد.
«صوم النفس امساک الحواس الخمس عن سایر المآثم و خلو القلب من جمیع اسباب الشر».
روزه گرفتن نفس خودداری کردن حواس پنج گانه است از همه گناهان وپاک کردن دل است از کلیه اسباب شر و زشتی.
«صوم القلب خیر من صیام اللسان و صوم اللسان خیر من صیام البطن ».
روزه داشتن دل بهتر است از روزه داشتن زبان و روزه داشتن زبان بهتر است از روزه داشتن شکم.
«الله الله فی صیام شهر رمضان فان صیامه جنه من النار».
خدا را، خدا را درباره روزه ماه رمضان که روزه آن سپر است از آتش.
«الصوم عباده بین العبد و خالقه لایطلع علیها غیره و کذلک لایجازی عنها غیره ».
روزه عبادتی است بین بنده و خالقش که هیچ کس جز خدا بر او اطلاع ندارد و جز خداهم کسی جزای او را نمی دهد.
«لیس الصوم الامساک عن الماکل والمشرب، الصوم الامساک عن کل مایکره الله ».
روزه فقط امساک از خوردن و خوابیدن نیست بلکه روزه امساک است ازآن چه خداوند آن را اکراه دارد.
«کم من صائمٍ لیس له من صیامه الّا الجوع و الظّمأ، و کم من قائمٍ لیس له من قیامه الّا السّهر و العناء، حبّذا نوم الأکیاس و افطارهم.»(نهج البلاغه، حکمت 145)
چه بسیار روزه داری که از روزه خود جز گرسنگی و تشنگی بهره ای نبرد و بسیار شب زنده داری که از شب زنده داریش بهره ای غیر از بیداری و رنج ندارد، چه خوب است خواب عارفان زیرک و افطارشان.
«لکلّ شی ءٍ زکاةٌ و زکاة البدن الصّیام.»(نهج البلاغه، حکمت 136)
برای هر چیزی زکاتی است و زکات بدن روزه گرفتن است.
«فرض اللّه الصّیام ابتلاءً لاخلاص الخلق.».(نهج البلاغه، حکمت 252)
خداوند روزه را آزمایشی برای اخلاص بندگانش قرار داد.
«قال علیه السلام فی بعض الأعیاد: انّما هو عیدٌ لمن قبل اللّه صیامه و شکر قیامه و کلّ یومٍ لایعصی اللّه فیه فهو عیدٌ.»
(نهج البلاغه، حکمت 428)
امام علیه السلام در یکی از اعیاد فرمود: همانا امروز عید است برای کسی که روزه اش مورد قبول، و شب زنده داریش مشکور باشد، و هر روزی که در آن معصیت خدا نشود، آن روز، عید است.
«الصّوم عبادةٌ بین العبد و خالقه، لایطّلع علیها غیره، و کذلک لایجازی عنها غیره.»(ابن ابی الحدید، ج 20، ص 296)
روزه، عبادتی است میان بنده و آفریدگارش و کسی غیر از او بر آن آگاه نمی گردد و همچنین کسی غیر از او بدان پاداش نمی دهد.
«لیس الصّوم الامساک عن المأکل و المشرب الصّوم الامساک عن کلّ ما یکرهه اللّه سبحانه.»
(ابن ابی الحدید، ج 20، ص 259)
روزه، امساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه روزه، خودداری از تمامی چیزهایی است که خداوند سبحان آنها را بد می داند.
«حبّب الیّ من دنیاکم ثلاثةٌ:اکرام الضّیف، والصّوم فی الصّیف، و الضّرب فی سبیل اللّه بالسّیف.».
(مستدرک نهج البلاغه، ص 187)
سه چیز از دنیای شما برایم دوست داشتنی است: گرامی داشتن مهمان، روزه داری در تابستان، و شمشیر زدن در راه خدا.
«صیام الأیّام البیض من کلّ شهرٍ یرفع الدّرجات و یعظّم المثوبات.»(غررالحکم، ج 1، ص 416،62)
روزه داری در ایام البیض(سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم) از هر ماهی، درجات آدمی را بالا برده و پاداشش را بزرگ می سازد.
«الصّیام أحد الصّحّتین.»(غررالحکم، ج 1، ص 84،1723)
روزه داری یکی از دو تندرستی است.
«صوم الجسد الامساک عن الأغذیة بارادةٍ و اختیارٍ خوفاً من العقاب و رغبةً فی الثواب و الأجر.»
(غررالحکم، ج 1، ص 417،78)
روزه داری بدن، خودداری از غذاها با اراده و اختیار است در حالی که انسان از عقوبت (خدا) بترسد و به ثواب و اجر الهی میل و رغبت داشته باشد.
«صوم النفس امساک الخمس عن سائر المآثم و خلوّ القلب من جمیع اسباب الشرّ»
(غررالحکم، ج 1، ص 417،79)
روزه روح، خودداری حواس پنجگانه از همه گناهان و پاک کردن دل از کلیه اسباب شرّ و بدی است.
«صوم القلب خیرٌ من صیام اللّسان و صوم اللّسان خیرٌ من صیام البطن.»(غررالحکم، ج 1، ص 417،80)
روزه دل، بهتر از روزه زبان و روزه زبان بهتر از روزه شکم است.
«صیام القلب عن الفکر فی الآثام أفضل من صیام البطن عن الطعام.»(غررالحکم، ج 1، ص 416،63)
روزه دل، از این که فکر در گناهان نکند برتر از روزه شکم از طعام است.
«صوم النفس عن لذّات الدّنیا أنفع الصیام.»
(غررالحکم، ج 1، ص 416،64)
خودداری نفس از لذتهای دنیا، سودمندترین روزه هاست.
وجوب روزه:
«یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم[1] الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم » ; ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما واجب شده است، همان گونه که در امت های پیشین بر ایشان واجب شده بود . (بقره 183)
روزه سرچشمه تقوی و پرهیزکاری:
«لعلکم تتقون » (روزه بگیرید) تا شاید پرهیزکار باشید (بقره 183) .
هدف از تشریح روزه:
«و لتکملو العده و لتکبروا الله علی ما هداکم و لعلکم تشکرون » (بقره 185)
فضیلت ماه مبارک رمضان:
ماه رمضان از دو جهت حرمت دارد: مربوط به خود ماه مبارک و دیگری مربوط به قرآن کریم .
همچنین در این ماه دو نوع حفظ و صیانت وجود دارد . 1 . مربوط به حفظ انسان از وسوسه های شیطان 2 . حفظ انسان از گرفتاری به عذاب الهی .
در این ماه دو نعمت وجود دارد: 1 . گشوده شدن درهای بهشت 2 . آرامش جان و روح انسان .
در این ماه دو هدیه به انسان ها داده می شود: 1 . خواب روزه دار عبادت است 2 . سکوت و خاموشی او تسبیح است .
دو فرح و شادمانی روزه دار دارد: 1 . هنگام صرف افطار 2 . هنگام ملاقات با خدا . [2]
شب قدر
شب قدر یکی از شب های ماه رمضان است که قرآن کریم یک باره در آن شب بر قلب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نازل شده است . سر این که شب نزول قرآن را شب قدر نامیده اند آن است که قدر به معنی اندازه گیری است و شب قدر، شب اندازه گیری است که خداوند در آن شب حوادث یک سال را از آن شب تا شب قدر سال آینده تقدیر می کنند: زندگی، مرگ، رزق و ضیق آن، سعادت و شقاوت و . . . پس در هر ماه رمضان از سال، شب قدر هست که در آن شب، امور سال آینده تا شب قدر سال بعد، اندازه گیری و مقدر می شود . [3]
پی نوشت ها:
[1] دیدار آشنا :: آذر 1381، شماره 30 > هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست
[2] هزار و یک نکته از قرآن کریم، اکبر دهقان، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ص 289 .
[3] همان، ص 391 .
زندگی مادی مملو از علل و عواملی است که خواه ناخواه موجب اندوه و ناراحتی فرد می گردد. گاه مقتضیات جهان مادِی، از قبیل فانی بودن آن، موجب اندوه و ناراحتی است و گاه اندوه پدید آمده به سبب عدم اجرای فرامین الهی و غرق شدن در دنیاست.
این نوع از اندوه ها، به جهت آنکه مانع رشد و پیشرفت شخص می شوند و او را به انزوا و ایستایی می کشانند، به عنوان ناراحتی های مضر شناخته شده اند در حالیکه گاه پاره ای از غم ها، سبب رشد و تعالی شخص می شوند. مانند اندوهی که فرد به سبب ابتلاء به گناهان بدان دچار می شود که چنین اندوه و ناراحتی ای عاملی است بازدارنده از ارتکاب به گناهان.
اما عامل بوجود آورنده ی غم بی حاصل، هر چه که باشد، در متون دینی راهکارهایی برای رهایی از آن بیان شده است. راهکارهای درمان کننده ی اندوه شامل راهکارهای روحی و جسمی می شود.
برای مثال: نظافت لباس و سر از جمله راهکارهای جسمی برطرف کننده ی اندوه به شمار می آیند.
اما عمده ی راهکارهای اندوه زدا به روح آدمی مرتبط اند که در ادامه برخی از این راهکارها بیان شده است.
1- بهره مندی از یقین
شک و تردید به وعده های الهی موجب اضطراب و نگرانی می گردد. بنده ای که به پروردگارش یقین ندارد، و وعده هایش را باور نمی کند دائما مضطرب است که اگر وعده های پروردگارش(نعوذ بالله) محقق نشود چه کند.
برای مثال شخصی که به روزی رسان پروردگارش یقین دارد و میداند که روزی دهی به بندگان، از وعده های حتمی خداوند است . هیچ گاه غم روزی نمی خورد و ترس از بهره مند نشدن از روزی به سر اغش نمی آید.
چنانکه امام صادق (علیه السلام) فرموده است: «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ بِعَدْلِهِ وَ حِکْمَتِهِ وَ عِلْمِهِ جَعَلَ الرَّوْحَ وَ الْفَرَحَ فِی الْیَقِینِ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ وَ جَعَلَ الْهَمَّ وَ الْحَزَنَ فِی الشَّکِّ فَارْضُوا عَنِ اللَّهِ وَ سَلِّمُوا لِأَمْرِهِ ؛( بحار الانوار، ج 8، ص152 ) امام صادق علیه السلام : خداوند ـ از روى عدالت و حکمت و علم خود ـ آسایش و شادمانى را در یقین و رضایت از خدا قرار داد و غم و اندوه را در شکّ و نارضایتى [از او] ؛ پس، از خدا راضى باشید و در برابر فرمان او گردن نهید .»
زمانه، دو روز است: روزى با توست و دیگر روز ضد تو . اگر با تو بود، سرمست مشو و اگر ضد تو بود، صبر کن چرا که هر دوی آنها می گذرند
2- شناخت دنیا و تدبیر هنگام روبرو شدن با آن
تمایل انسان ها به گذرا نبودن خوشی و لذت های دنیایی از یک سو، و ناپایداری و گذرا بودن لذت های آن، از سویی دیگر، سبب ایجاد ناراحتی و اندوه می شود. هر آنچه در دنیاست اعم از، لذت و سختی در حال گذر است. دنیا گاه به انسان رو می نماید و گاه از او رخ بر میدارد. آنکه دنیا را به خوبی شناخته و ناپایدار بودنش را میداند از ناراحتی هایش اندوهناک نمی شود و با شادیش سرمست نمی گردد. امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «وَ قَالَ الدَّهْرُ یَوْمَانِ یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ فَإِنْ کَانَ لَکَ فَلَا تَبْطَرْ وَ إِنْ کَانَ عَلَیْکَ فَاصْبِرْ فَکِلَاهُمَا عَنْکَ یَمْضِى؛ زمانه، دو روز است: روزى با توست و دیگر روز ضد تو. اگر با تو بود، سرمست مشو و اگر ضد تو بود، صبر کن چرا که هر دوی آنها می گذرند.(کنز الفوائد، محمد علی کراچکی، ج1، ص61)
امام صادق علیه السلام: هرگاه از سوى حاکمان، یا دیگران اندوهى به تو رسید، ذِکر «لا حول و لا قوّة الاّ باللّه (هیچ قوّت و قدرتى مگر به اتّکاى خدا نیست)» را فراوان بگو؛ که آن کلید گشایش است و گنجى از گنجهاى بهشت»
3- استمداد از خداوند
اذکار وارد شده در دین، اثرات متفاوتی دارند. پاره ای از اذکار در هر حال سفارش شده اند. اما برخی از آنها مختص حالتی خاص اند و یا در حالی خاص اثر گذارند. اینکه هر ذکر کجا و چطور باید مورد استفاده قرار گیرد علمی است که در اختیار اولیای الهی قرار داده شده است. در این میان گفتن ذکر شریف «لا حول و لاقوه الا بالله» در هنگام اندوه و ناراحتی از سوی معصومین (علیهم السلام) سفارش شده است.
امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرمایند: «الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: إذا حَزَنکَ أمرٌ مِن سُلطانٍ أو غَیرِهِ فأکْثِرْ مِن قَولِ : «لا حَولَ و لا قُوّةَ إلاّ باللّه ِ»؛ فإنَّها مِفتاحُ الفَرَجِ، و کَنزٌ مِن کُنوزِ الجَنّةِ امام صادق علیه السلام: هرگاه از سوى حاکمان، یا دیگران اندوهى به تو رسید، ذِکر «لا حول و لا قوّة الاّ باللّه (هیچ قوّت و قدرتى مگر به اتّکاى خدا نیست)» را فراوان بگو؛ که آن کلید گشایش است و گنجى از گنج هاى بهشت.»(بحار الانوار/ف محمد باقر مجلسی، ج75، ص200، ح29)
همان گونه که از کلام معصوم بر می آید، ذکر شریفه «لاحول و لاقوه الا بالله» سبب از بین رفتن اندوه و ناراحتی می شود.
درک درست از حیات مادی، در کنار بکار گیری راهکارهایی که در دین برای از بین بردن اندوه بیان شده است سبب می شود تا بتوان اندوه و ناراحتی هایی که در هر حال دامن گیر اشخاص در طول زندگی شان است تحت کنترل فرد قرار گیرد و این ناراحتی ها مانع رسیدن او به پیشرفت و ترقی در امور دنیوی و اخروی اش نگردند.