سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چگونه کسی که پاره ای از آنچه را دارد، نمی بخشد، محبّت کامل دوستش را می خواهد ؟ [عیسی علیه السلام]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» تولدى دوباره ...

 هیچ به سن و سال خودت فکر کرده‏اى ؟
راستى چند سال از عمر عزیزت مى‏گذرد؟ پانزده؟ هفده؟ بیست و یک سال و یا بیشتر؟
شناسنامه‏ها سن و سال دقیق همه ما را نشان مى‏دهند و یا، اگر مثل گذشته‏ها که پدرها سال و روز و ماه تولد بچه‏ها را در صفحه اول قرآن‏ها ثبت مى‏کردند، پدر تو هم تاریخ دقیق تولد تو را داخل یکى از صفحات قرآن نوشته باشد دقیق‏تر از اطلاعات شناسنامه‏ات مى‏فهمى که حتى در چه وقتى از روز به دنیا آمده‏اى .

 مثلا صبح زود روز دوشنبه ... ساعت 5/4
اما اگر بپرسند که چه وقت‏بالغ شدى؟
فکر نمى‏کنم بتوانى با این دقت معلوم کنى . از کجا که هنوز به سن بلوغ نرسیده باشى و یا بر عکس چند سالى از آن گذشته باشد .
البته منظور من رسیدن به سن تکلیف نیست . چون همه دخترها و پسرها کم و بیش در یک سن معین مکلف مى‏شوند نماز و روزه و سایر احکام دینى را بجا بیاورند .
شاید تعجب کنى اگر بگویم که برخى از ما آدمها تا سن 60 سالگى هم به بلوغ نمى‏رسیم . شاید هم منکر این حرف من بشوى . همه ما مردم مثل رسیدن به سن تکلیف، در سال معینى به بلوغ و بیدارى نمى‏رسیم . برخى در 20 سالگى و برخى در پنجاه سالگى و برخى هیچگاه ...
مثل همان که قبلا برایت نوشته بودم که قلب همه آدمها در یک جا نیست . برخى قلب‏شان در شکم‏شان است . برخى دیگر در سر و حتى در جاهایى خیلى پایین‏تر . اما، تنها تعداد محدودى از انسان‏ها هستند که به درستى قلب‏شان درون سینه‏هاشان مى‏تپد .
آن را که قلب‏اش در شکم‏اش جا گرفته مى‏توانى با وعده‏اى خوراک چرب و شیرین به هر کارى وادارى . و آنکه قلب‏اش در میان کله‏اش جا دارد با عدد و رقم و ... مى‏توانى به دنبال خودت بکشى . چنانکه تعداد ضربان قلب برخى‏ها تنها ضربان شهوت و هوس‏شان را نشان مى‏دهد . اما آنکه قلب‏اش درون سینه مى‏تپد، با همه فرق مى‏کند . او صاحب روح بلندى است که هیچیک از این خواسته‏هاى خرد و کوچک و حقیر او را به خودش مشغول نمى‏کند . ضربان قلب او قیمتى به سنگینى آسمان و زمین دارد و گاه از آن بالاتر قیمتى معادل بهشت و حتى قیمتى مثل خود خدا .
قصه سن و سال و بلوغ ما هم همینه . همانطور که نوشتم برخى‏ها تا سن 50 یا 60 سالگى هم بالغ نمى‏شوند . مثل بچه‏هاى کوچک و به سن تکلیف نرسیده دلخوش به اسباب بازى‏ها و تنقلات، روزگار مى‏گذرانند . تنها نوع اسباب بازى آنها عوض مى‏شود .
خانه شنى و ماشین کوکى و عروسک و توپ آنها بزرگ شده، به اندازه یک ماشین پژو و یا خانه‏اى به بزرگى یک آپارتمان و یا ویلا . به همه این اسباب و اثاثیه دلخوش و حتى خودش را هم نگهبان آنها قرار داده است . او هنوز به سن بلوغ نرسیده است . هنوز کم و زیاد یک آب نبات و شکلات، چه فرقى مى‏کند کم و زیاد یک سلام و نگاه و کارت دعوت و امثال آنها صدایش را بالا مى‏برد . اخم او را در مى‏آورد و یا فریاد و هوارش را به گوش آسمان مى‏رساند .
وقتى هنوز سؤال کردن آغاز نشده; بلوغ هم نرسیده . سؤال بزرگ در باره چیزهایى غیر از اسباب بازى‏هاى کوچک و بزرگ .
وقتى دردى به جان نیفتاده، بلوغ هم نرسیده، دردى که آمال را مى‏بره، دردى از جنس درد على (ع)، حسین (ع) و همه مردانى که هیچ اسباب بازیى آنها را سرگرم نکرد . حتى همه دنیا و حتى بهشت .
وقتى مقصدى دوردست فکر آدمى را مشغول نکرده، بلوغ هم نرسیده . مقصدى که فکر کردن در باره آن پشت‏بسیارى از مردان بزرگ را مى‏لرزاند . مثل رسیدن به معرفتى بزرگ، رازى عظیم، و گرنه رسیدن به نان و آب و بدست آوردن یک مدرک دانشگاهى و ازدواج و زن و بچه دار شدن که مقصد مشترک همه ابنا بنى آدم است .
راستى چرا همیشه تعداد مردان و زنان بزرگ کم و انگشت‏شمار است و در مقابل آدم‏هاى عادى و معمولى که بزرگ‏شدن‏شان همان رشد طولى و عرضى آنهاست، مثل ریگ بیابان فراوانند؟
عکس‏هاى روى سنگ گورها تصویرهاى هزارها آرزوى درهم شکسته‏اند . آرزوهاى خرد و حقیر هزارها هزار مرد و زنى که تا به خودشان آمدند و قبل از آنکه به سن بلوغ برسند با شمشیر عزرائیل از دنیا رفتند و گورستان‏هاى بزرگى را پر کردند و بعد از چندى هم فراموش شدند . حتى از ذهن و زبان خانواده‏ها هم رفتند؟
راستى تو مى‏توانى اسم و رسم پدر پدر پدرت را به یاد بیاورى؟
بسیارى از پدر پدر پدرها و مادر مادر مادرهاى ما قبل از اینکه از دنیا بروند مرده بودند . در همان زمانى که بلوغ خودشان را درک نکرده بودند .
آدمى وقتى بلوغ خودش را درک نکرده باشد مرده! حتى اگر روزى ده کیلو برنج و نان و میوه و شیرینى را حرام کرده باشد . تنها آدم‏هاى بالغ‏اند که مى‏مانند و استعداد ماندن دارند . بیخود نیست که امام على (ع) فرموده: «بمیرید قبل از آنکه بمیرانندتان‏» !
وقتى آدمى در خودش، در آرزوى حقیر خودش نمرده، وقتى کودکى و خردسالى را پشت‏سر نگذاشته، استعداد ماندن پیدا نمى‏کند . سنایى غزنوى بیت‏شعر قشنگى داره مى‏گوید:
به تیر عشق شو کشته که تا عمر ابد یابى
که از شمشیر بویحیى نشان ندهد کس از احیا
بویحیى، همان عزرائیل است . کسى که با شمشیر عزرائیل بمیرد حیات ماندگارى ندارد . زود از یادها مى‏رود اما، کسى که عشقى بزرگ در دلش لانه کرده باشد، کسى که همه ذرات خواهش‏هاى حقیر و پست را از خودش بیرون کرده باشد، کسى که سؤالى بزرگ و دردى بزرگتر در دلش لانه کرده باشد . کسى که معنى بزرگ زندگى را درک کرده باشد .
کسى که کم و زیاد آب و نان جیغش را بالا نیاورده باشد، کسى که بتواند به راحتى آب خوردن دار و ندارش را به بهترین رفیق عالم هدیه کند، کسى که بتواند راحت پا روى خودش بگذارد و با خروج از پوستین خودش حق را جایگزین آن کند، به سن بلوغ رسیده . و این به معنى تولد دوباره من و توست .
تازه از آن وقت است که مى‏شود گفت متولد شدیم . بعضى‏ها در 50 سالگى متولد مى‏شوند و بعضى‏ها هم قبل از اینکه متولد بشوند مى‏میرند .
هر کس دو بار به دنیا مى‏آید و دوبار مى‏میرد .
وقتى از مادر به دنیا مى‏آید و وقتى که بالغ مى‏شود . وقتى در خود مى‏میرد و وقتى که عزرائیل او را مى‏برد .
شناسنامه من و تو تنها تاریخ تولد و مرگ معمولى و رسمى ما را نشان مى‏دهد . اما تولد و مرگ دوم ؟
مردانى مثل على (ع) اگر چه تا امروز بیش از هزار سال عمر کرده‏اند اما تا روز قیامت هم زنده‏اند . و ما ... ؟ تنها خدا مى‏داند که زنده‏ایم یا مرده؟ به بلوغ رسیده‏ایم یا نه؟
کاش بتوانیم زودتر به سن بلوغ برسیم
کاش بشود تولد دو باره را تجربه کرد ... کاش!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 86/9/12 :: ساعت 1:34 عصر )
»» آخرین صبا

آخرین نشانه های ظهور:
 امام صادق (ع) فرمود:
خمسُ قَبلَ قیامِ مِنَ العلاماتِ:  الصَّیحَِة ُ و السُفیانی، و الخَسفُ بالبَیداءَ و خُروجُ الیمانی ُ و قَتلُ نفس ِ الزَّکیَّةِ.
پنج نشانه پیش از قیام قائم (ع) خواهد بود: صیحه و سفیانی و فرورفتن در بیابان و قیام یمانی و شهادت نفس زکیه.


 2- قیام یمانی
امام صادق (ع) فرمودند:
خروجُ الثلاثة ِ : السفیانیّ و الخراسانیُّ و الیمانیُّ فی سنةٍ واحدةٍ فی شهرٍ واحدٍ، فی یومٍ واحدٍ...
قیام سه نفر: سفیانی و سید خراسانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز است، و هیچ کدام به مانند پرچم یمانی بر حق نیست ، چرا که به حقیقت دعوت می کند.

3- صیحه ی آسمانی در بیست و سوم ماه رمضان
امام باقر (ع) فرمودند:
یُنادی مُنادٍ مِنَ السَّماء اَوَّلَ النَّهار ِ اَلا اِنَّ الحَقَّ مَََعَ آلِ علیٍّ و شیعتهِ...
یک منادی از آسمان در ابتدای روز ندا در می دهد که حق با آل علی و شیعیانش است وسپس شیطان در انتهای روز بانگ می زند که حق با عثمان و پیروانش است و اهل باطل در آن زمان دچار تردید می شوند.
 
چه کسانی ندای واقعی را اجابت می کنند؟
 
امام ششم (ع) فرمودند:
یُنادی و مُنادٍ مِن السَّماء: اِنَّ فُلاناً هو اَمیرُ و یُنادی مُنادٍ: اِنَّ علیّاً وشیعَتَهُ هم الفائزونَ. قُلتُ: فَمن یُقاتِلُ المَهدیَ بعدَ هذا؟ فقال رَجُلٌ من ...
یک منادی از آسمان ندا می دهد که فلانی امیر است و یک منادی ندا می دهد که علی و شیعیانش رستگارند. راوی می گوید پرسیدم: پس از آن چه کسی با حضرت مهدی می جنگد؟ فرمودند: مردی از بنی امیه (سفیانی)؛ و شیطانهم ندا می دهد که فلانی و شیعیانش رستگارانند. راوی می پرسد: چه کسانی راستگویان و دروغگویان را از هم تمیز می دهد؟ فرمودند: کسانی که احادیث ما را روایت می کنند  از هم تمیز می دهند آن هم پیش از آنکه اتفاقی بیفتد و می دانند که ایشان بر حق و راستگویند.
 
4- شهادت نفس زکیه
 
امام صادق (ع) می فرمایند:
یُقتَلُ المَظلومُ بیثربٍ و یُقـتَلُ اِبنُ غَمِّه فی حَرَمٍ.
مظلوم در یثرب و پسر عمویش در حرم (مکه) به شهادت می رسد.

فاصله میان شهادت نفس زکیه و ظهور
امام پنجم (ع) می فرمایند:
لَیسَ بَینَ القیامِ قائم ِ و قَتلِ نفس...
میان قیام قائم و شهادت نفس زکیه بیش از 15 شب فاصله نخواهد افتاد.
 
پایان حکومت دیگران
حضرت علی (ع) فرمودند:
اَلا اخبِرُکُم بآخر ِ مُلکِ بَنی فلان ٍ؟...
آیا شما را به نهایت حکومت بنی فلان خبر بدهم؟ کشتن نفس حرام در روز حرام و در دیار حرام. قسم به آنکه دانه را شکافت و انسان را آفرید بیش از پانزده شب حکومت نخواهند کرد.
 
5- فرو رفتن سپاه در بیابان
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
یُبعَثُ الی مَکَّةَ جَیشٌ من الشام ِ...
سپاهی از شامیان به سوی مکه گسیل داشته می شود وقتی به بیداء (بیابانی میان مکه و مدینه) می رسند توسط زمین بلعیده می شوند.
 
دو باقیمانده از سپاه شوم سفیانی
 امام باقر (ع) فرمودند:
یُخسَفُ بِهِم فلا یَنجو منهم الّا رجلان ِ...
همگی به جز دو نفر که از قبیله ی بنی کلب هستند به زمین فرو می روند نام آن دو وبر و وبیر است و چهره هایشان به پشت برگردانیده می شود.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 86/9/12 :: ساعت 1:33 عصر )
»» کودکانه

دریا را بی دغدغه موج تماشا می کردیم
بیابان را بی دغدغه طوفان
جنگل آغاز رازداری ما بود
و پچپچه جیرجیرکها را در انتهای -
شاخه بادام بن ها حس می کردیم
صدای پای
کفشدوزک
ها را -
بر برگ ها ی سبز مردابی می شنیدیم
مسافر آسمانهای همه کهکشان بودیم
چه حسی داشت تخیل ما
که بر بال آرزوهای ما می نشست
و کودکی را برای ما جاودانه می کرد!


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 86/9/12 :: ساعت 1:29 عصر )
»» گفته هایی ....

خیال کردم آبی می‌شوم

وقتی جرعه‌ای از دریا بنوشم

 

سیاه شدم

وقتی آب از سرم گذشت.

---------

روزی که کلاغ
واژه‌هایم را دزدید
پرهای به جای مانده‌اش
بالش شب‌های بی‌خوابی‌ام شد.

---------

دیریست باد رفته

اما بید

هنوز می‌... لر... زد...

گفته بودم: هوا هوای عاشقی است

باور نکرده بودی.

---------

فراموشی می‌آید

مثل همین پاییز

با ابرهای سهمگینش

دیروز برگ خشکی دیدم

که نمی‌دانست

از کدام شاخه جدا شده.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 86/9/12 :: ساعت 1:28 عصر )
»» باربی سازی دختران

 تأمل در باب چگونه زیستن مساله ای است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول ساخته و از گذشته های دور تاکنون متفکران و اندیشمندان بسته به جهان بینی و مبانی فکری خویش پاسخ های گوناگونی را در این زمینه ارائه نموده اند. این موضوع تا آنجا پیش رفته که امروزه با توجه به ارتقاء سطح آگاهی و دانش بشری، به شیوه های مختلف زیستن و یا به تعبیر سبک های مختلف زندگی منجر شده است. سبک هایی که همه  ابعاد زندگی بشر در یک اجتماع و جامعه را در بر گرفته و تعریف مشخص از آن ارائه نموده است.

با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و ظهور دو بلوک شرق و غرب به رهبری شوروی و ایالات متحده آمریکا، صحنه  جنگ بین دو ابرقدرت تغییر یافته و جنگ سرد آغاز شد؛ جنگی که زمین درگیری آن نه مثل گذشته محدود بود و نه مشخص؛ جنگی که نه با فکر نظامیان بلکه با طرح ریزی استراتژیست های دو طرف طراحی و با به کارگیری سلاح فرهنگ، هنر و رسانه انجام می گرفت و این آمریکا بود که به واسطه برتری اش در حوزه های ذکر شده به مرور از رقیب خود پیشی گرفت.
در این میان ظهور انقلاب اسلامی با شعار نه شرقی، نه غربی و پیدایش موج بیداری اسلامی در بین مسلمانان جهان- متاثر از این انقلاب- و تجربه ی تلخ شکست در پی تهاجم نظامی، دولتمردان ایالات متحده را بیش از پیش وادار نمود تا به شیوه ی دیگری از جنگیدن بیاندیشند و این بار جدی تر به عرصه های غیر نظامی جنگ روی آورند. لذا مساله سبک زندگی مورد توجه سیاستمداران ایالات متحده آمریکا قرار گرفت. مجموعه ای که بوسیله آن بتوان برای لحظه لحظه  زندگی مردم برنامه داشت؛ یعنی چگونگی خوراک، پوشاک، تفریح، معماری، ارتباط با دیگران، لوازم زندگی و ...  بر همین اساس پدیده سبک زندگی آمریکایی موضوعیت یافت. در این میان توجه ویژه  برنامه ریزان به نقش زنان و دختران در ترویج فرهنگ مورد نظر، حائز اهمیت و تامل است. چیزی که در تجربه تاریخی اندلس ثبت شده بود و موجب شکست تدریجی مسلمانان با استفاده از اهرم افساد زنان و دختران گردیده بود.
عروسک باربی پدیده ای است که در همین راستا طراحی شده و این نوشته سعی دارد تا نگاهی اجمالی به ابعاد و تاثیرات آن داشته باشد و زمینه  تامل بیشتر افراد  نسبت به این پدیده ی فرهنگی- سیاسی- اقتصادی را فراهم آورد.

 عروسک، اسباب بازی دختران:

عروسک ها اسباب بازی هایی هستند  در هیات انسانی و به طور عمده به شکل یک دختر طراحی و ساخته می شوند. عروسک ها به دلیل شکل انسانی خود توانایی ایجاد ارتباط و تاثیرگذاری فراوانی بر روی ذهن دختربچه ها دارند. باید توجه داشت که عروسک هرگز قادر نیست احساساتی را که در دختران برمی انگیزاند در پسران نیز تحریک نماید و این نه به توانایی عروسک که به سرشت و روحیات متفاوت پسران و دختران بازمی گردد. کریستیانف سومرز در همین رابطه می گوید: شرکت تولید اسباب بازی «هسبرو» درصدد بود یک خانه عروسکی را از نظر بازاریابی و مطلوبیت برای پسران و دختران امتحان کند، ولی خیلی زود مشخص شد که واکنش دختران و پسران در مقابل محصول یکی نیست. دختران شروع به لباس پوشاندن به عروسک، بوسیدن آن ها و خانه بازی می کردند در حالی که پسران اسباب بازی ها را از سقف خانه بیرون می انداختند.
نکته ی بسیار مهم، کارکرد الگویی و تربیتی عروسک است. چرا که در حساس ترین مقطع سنی یعنی در دوران کودکی مورد استفاده قرار گرفته و نقش بسیار موثری در الگوسازی ذهنی دختربچه ها آن هم در قالبی عاطفی و دوست داشتنی دارد.
باید توجه داشت که عروسک ها در پایین ترین مرحله کمک می کنند که کودکان به یک تصویر کامل بدنی دست پیدا کنند. مادران نیز از کارکرد واسطه ای عروسک برای آموزش دختران در اموری همچون غذا خوردن، حمام کردن و آرامش و ... بهره می برند. اما به تناسب رشد سنی دختران، عروسک ها در آموزش نقش های اجتماعی و نمایش تفکیک جنسیتی و فهم کودک از وظایف آینده خویش نقش بارزی را ایفا می کنند.
 
تاریخچه عروسک باربی:

کمپانی متل در سال 1945 توسط زوج هندلرومت در ایالت کالیفرنیای جنوبی آمریکا تاسیس شد این شرکت، ابتدا قاب عکس تولید می کرد و سپس به ساخت مبلمان خانه و در نهایت به تولید اسباب بازی روی آورد.
کمپانی متل در سال 1955 با کلوپ میکی ماوس برای تبلیغ اسباب بازی ها به همکاری در نمایش های تلویزیونی پرداخت که موجب دگرگونی ساختاری در تجارت اسباب بازی شد.
در 1959 به دلیل علاقه دختر هندلر به عروسک های کاغذی، طرح ساخت عروسک را دنبال کردند که منجر  به عقد قرارداد برای دریافت امتیاز عروسک آلمانی لی لی شد.
عروسک لی لی در واقع برگرفته از شخصیت و اندام و چهره   زن خیابان گرد آلمانی به همین نام بود. عروسک آلمانی
لی لی به عنوان یک قطعه کلکسیونی فقط به بزرگسالان به ویژه به کلکسیونرهای اسباب بازی فروخته می شد.
کمپانی متل امتیاز عروسک لی لی را از آلمان خرید و پس از تغییراتی، صورتبندی نژادی آن را به نژاد "آنگلوساکسون" همانند کرد و به تولید انبوه آن در آمریکا اقدام نمود.

تولد باربی:

این عروسک تغییر نژاد یافته ( به نژاد آمریکایی- انگلیسی انگلوساکسون) باربی لقب گرفت. باربی اسم خلاصه شده  باربارا دختر کوچک رییس کمپانی متل یعنی آقای هندلر بود.
باربی به زودی در صف اول اسباب بازی دختران در غرب قرار گرفت. در سال 1959 هر عروسک باربی به قیمت سه دلار فروخته می شد. اما اکنون هر عروسک باربی اصل ساخت کمپانی متل تا 4500 دلار قیمت دارد. 
طراح تغییرات باربی در آمریکا در کمپانی متل، جک رایان است. وی قبل از آن در پنتاگون (وزارت جنگ آمریکا) طراح موشک های اسپارو و هاوک بود. شرکت متل او را به خاطر تخصص و استعدادش در شناخت فرم هیکل زنان استخدام کرد.
در 1961 کمپانی متل عروسک کن را تولید کرد. این عروسک پسری بود با لباس های شیک و موهای قهوه ای که برگرفته از نام پسر آقای هندلر رییس کمپانی متل بود. به این ترتیب باربی صاحب یک دوست پسر شد. بعدها در سال 1963 عروسک میچ و در سال 1965 عروسک اسکیپر به جمع کن و باربی پیوستند.

 ویژگی های باربی:

در میان عروسک هایی که تاکنون ساخته شده باربی از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است چرا که باربی تنها یک عروسک نیست بلکه یک سلاح کارآمد در صحنه ی جنگ فرهنگی است و به همین خاطر متخصصین فراوانی در تولید، طراحی، تبلیغ و توزیع آن نقش آفرینی نموده اند. به جهت اهمیت این بخش هر یک از ویژگی ها را به صورت جداگانه شرح می دهیم:

 اندام باربی:

باربی نماد یک زن 19- 20 ساله است. همانگونه که در پیش اشاره شد باربی از شخصیت یک زن ولگرد خیابانی آلمانی به نام لی لی گرفته شده که پس از جنگ به عنوان زنی محبوب خودفروشی می کرده است.
اما این جک رایان بود که به خاطر استعداد ویژه اش در شناخت فرم بدن زنان، لی لی را به چهره ای آنگلوساکسون تبدیل نمود و سرانجام باربی را خلق کرد. دختر 20 ساله ای که پاهای بلند و فیزیک بدنی لاغری داشته و نمایشگر یک قد 195 سانتی متری است. باید توجه داشت که این ویژگی نمایشگر دوران جوانی یک دختر است و از همین جا می توان به الگوسازی باربی برای آینده کودکان به خوبی پی برد.

ویژگی های باربی:

 این جک رایان بود که به خاطر استعداد ویژه اش در شناخت فرم بدن زنان، لی لی را به چهره ای آنگلوساکسون تبدیل نمود و سرانجام باربی را خلق کرد. دختر 20 ساله ای که پاهای بلند و فیزیک بدنی لاغری داشته و نمایشگر  یک قد 195 سانتی متری است. باید توجه داشت که این ویژگی نمایشگر دوران جوانی یک دختر است و از همین جا می توان به الگوسازی باربی برای آینده کودکان به خوبی پی برد.

چهره باربی:

طراحی چهره باربی به گونه ای اغراق گونه صورت گرفته که جامع اکثر زیبایی های متصور باشد و البته این طراحی بسیار ماهرانه صورت پذیرفته است. «موی بور و طلایی، گردن باریک و کشیده، گونه های برآمده، دماغ و دهان کوچک، چشمانی درشت و آبی، لبانی پرگوشت، چهره  شاداب، پوست روشن، پیشانی و سری متناسب و ... مجموع اعضای چهره ی باربی را تشکیل می دهد که به ندرت- حتی با هنرمندی تیغ جراحی پزشکان حاذق- هم زمان در یک فرد جمع می شود.

فرم لباس باربی:

لباس های ظریف، خوش رنگ و خوش دوخت باربی محصول هنر و دستان بزرگترین طراحان لباس دنیاست که در کمپانی متل گرد هم آمده اند. هیچ عروسکی تا به حال به اندازه باربی لباس متنوع، زیبا و اشرافی به تن نکرده و این تنها اختصاص به دختری دارد که نماینده فرهنگ آمریکایی و نمایشگر یک زن تمام عیار آمریکایی است.
«عریان گرایی، اشرافی گرایی و مصرف گرایی سه مولفه اصلی لباس های باربی است؛ لباس هایی که زرق و برق خیره کننده اش، جلوه ی شهوانی اندام باربی را مضاعف می کند.»
 
تنوع باربی:

باربی برای اینکه بتواند نقش تربیتی خود را ایفا کند باید پاسخگوی تمامی سلایق و علاقه ها باشد و در نقش های گوناگونی ظاهر شود.
باربی پرستار، باربی معلم، باربی خلبان، باربی ژیمناست، باربی خواننده و ... برای تحکیم الگوسازی این عروسک متولد شده اند. همچنین برای پذیرش این عروسک از سوی ملیت های گوناگون باربی با حفظ استیل بدنی اش (اصالت آمریکایی) در رنگ ها و ملیت های گوناگون نیز ظاهر شد؛ باربی هندی، آفریقایی، چینی، لهستانی و ...

باربی انتحاری:

باربی این بار در نقش سیاسی ظاهر شده و می کوشد با تمسخر ارزش های والای اسلامی، شهادت طلبی را به مثابه امری غیر منطقی و منفور جلوه دهد.
«باربی انتحاری و شهادت طلب که پس از فریاد ا... اکبر با فشردن ضامن کمربند انفجاریش منفجر می شود به طور غیر مستقیم تلاش می کرد تا فرهنگ شهادت طلبی یا تنها سلاح پیروز و بی رقیب مسلمانان را در میان کودکان به تمسخر گیرد... »

باربی نظامی و ضد تروریست:

یکی دیگر از کارکردهای باربی تهییج سربازان آمریکایی با پوشیدن یونیفرم نظامی و به دست گرفتن اسلحه ی آمریکایی است. این بار باربی وظیفه دارد افکار عمومی جوانان را با مقاصد جنگ طلبانه ی طراحانش همراه کند:
« در طول جنگ عراق و آمریکا در سال 1990 عروسک باربی با پوشش نظامی آمریکایی به تهییج افکار عمومی پرداخت. پس از واقعه یازده سپتامبر نیز باربی با پوشیدن یونیفرم نیروهای نظامی ضد تروریست با ایفای نقش جدید خود به تهییج افکار عمومی پرداخت، تیتر آگهی تبلیغاتی باربی برای نبرد ضد تروریست این بود: باربی- روح آمریکایی»

باربی و رسانه ها:

برای دستیابی به اهداف پیش بینی شده و کارکردهای مورد انتظار، این بازیچه  استراتژیک باید به گونه ای متفاوت و در اندازه قابل قبول و با در نظر گرفتن تمام ظرایف هنری و فنی تبلیغ شود. چرا که عصر، عصر ارتباطات است و هر پدیده ای برای حفظ بقا و افزایش تاثیر خود ناچار از در نظر گرفتن حمایت رسانه ای و تبلیغی خویش است.
نباید از یاد برد که یکی از کارکردهای رسانه نزدیک نمودن سلیقه  مصرف افراد به یکدیگر  و کمک به فراگیری استفاده از یک کالاست.
«در سال 2001 عروسک باربی در اولین فیلم کامپیوتری خود به نام باربی و فندق شکن ظاهر شد و از آن پس تاکنون تعداد قابل توجهی فیلم کامپیوتری- انیمیشن- فیلم سینمایی و مستهجن  در مورد باربی تولید شده است.»
یکی از نکات جالب توجه در حمایت رسانه ای از باربی سایت اینترنتی آن است. سایتی که پس از ورود به آن نشانگر شما هم تغییر شکل داده و به پروانه ای بال زنان تبدیل می شود. افراد پس از ورود به سایت « در یک قسمت می توانند بازی کنند، در جایی دیگر با باربی در کنار دریا قدم بزنند یا در منزل جشن تولد بگیرند و ... » و همین امر جذابیت بسیار بالایی برای کودکان ایجاد نموده است.
 
باربی و صنعت:

همانگونه که اشاره شد استیل زندگی آمریکایی باید معرف همه  بخش های زندگی باشد. در اینجا صنعت به کمک فراگیری باربی آمده است. امروزه اکثر نیازمندی های دختران با تصویر، رنگ و تبلیغ باربی در بازار کشورهای مختلف از جمله کشور خودمان یافت می شود. آنچنان که به گفته یکی از کارشناسان می توان با هزینه ی حدود یک میلیون تومان، تمام مایحتاج یک دختر را که تبلیغ کننده باربی باشد از بازار جمع آوری نمود، از لوازم التحریر گرفته تا لوازم بهداشتی- آرایشی، انواع لباس، کیف، کفش، خوردنی های مورد علاقه ی کودکان و ... .
فراگیری و فروش قابل توجه این محصولات باعث رونق بیش از پیش اقتصادی این عرصه گردیده و زمینه ی تولید آن با کیفیتهای گوناگون و به منظور تامین سطوح مختلف درآمدی را فراهم نموده است.

تاثیرات مخرب عروسک باربی:

این مساله از زوایای گوناگون قابل تقسیم بندی بررسی است. از یک سو می توان به تقسیم بندی مخاطبان و بررسی تاثیرات مخرب آن اشاره نمود و از سویی می توان به تفکیک موضوعی و بررسی آثار مخرب آن در هر یک از موضوعات پرداخت. نظر به اختصار این مقال و از نگاه موضوعی به چند مورد اشاره می شود:

بلوغ زودرس:

یکی از کارکردهای باربی پر رنگ نمودن غرایز جنسی در ذهن دختران و آموزش روابط جنسی است و به تعبیر برخی فعالان ضد باربی، آموزگار سکس است در حالی که توان عشق آفرینی ندارد.
تقلیل حیا و ترویج اخلاق جنسی مورد نظر باربی از آنجا آغاز می شود که کودک نه تنها می تواند به تعویض لباس های زیر عروسک اقدام کند که به این کار نیز تشویق می شود و در بسیاری از اوقات با اندام جنسی عروسک سر و کار داشته و به تدریج قبح دیدن آن در نظر کودک می شکند.
تامل در این موضوع که کودکان در اثر آلودگی ذهنشان به این موضوعات و بلوغ زودرس جنسی، فرصت حضور در دنیای زیبا و دوست داشتنی کودکی را خیلی زود از دست می دهند، تاسف آور است.

 
 سوء تغذیه:

اگرچه فرم بدن باربی به گونه ای طراحی شده که بعید به نظر می رسد هیچ زنی بتواند با ویژگی های فیزیکی آن به حیات خویش ادامه دهند، اما در اثر تبلیغات، ویژگی های باربی به مثابه«ملاک زیبایی زن امروز»، باعث شده که بسیاری از زنان و دختران با اتخاذ رژیم لاغری و تلاش در جهت شبیه شدن به فیزیک بدنی باربی در دام بیماری های سوء تغذیه همچون آنورکزیا و بولیمیا گرفتار شوند.
« طبق آمار در آمریکا از هر پنج دختر دانشجو یک نفر به بیماری کم غذایی مبتلا است و در سال حدود بیست درصد از افراد مبتلا به این بیماری ها جان می سپارند.این مساله به قدری رایج و نگران کننده است که در برخی از دانشگاه های آمریکا، مواد غذایی رژیمی مانند سالاد در غذاخوری دانشگاه به طرز ماهرانه ای با مواد نشاسته ای آغشته می شود که دانشجویانی که تنها از سالاد تغذیه می کنند دچار بیماری کم غذایی نشوند.»
باید توجه داشت که نه تنها دانشجویان که بازیگران و هنرمندان زن با صرف هزینه های فراوان و با کمک جراحان ماهر زیبایی صورت و شکم، تلاش می کنند اندام خود را با اندام باربی، ملکه زیبایی زنان تطبیق دهند.
در همین رابطه تلاش فمنیست ها برای افشای ساختگی و غیر قابل واقعی بودن معیارهای زیبایی باربی جالب توجه است :
« باربی با قد بیش از 2 متر، تنها 46 کیلو گرم وزن دارد . در حالی که متوسط قد و وزن زن آمریکایی به ترتیب 163 سانتی متر و 66 کیلو گرم است و اگر عروسک باربی در همان ابعاد جان می یافت ، نمی توانست وزن خود را تحمل کند ، نمی توانست قاعدگی ماهانه داشته باشد و البته به هیچ وجه امکان باروری و بارداری نداشت »
در همین رابطه یک ضرب المثل آمریکایی نیز وجود دارد که می گوید : « هر چه قدر لاغر شوی یا پولدار شوی باز هم کم است »

مصرف گرایی و تجمل :

پیش تر به این نکته اشاره نمودیم که بزرگترین طراحان لباس دنیا به کمک کمپانی متل شتافته و به طراحی ظریف و زیبای لباس های گوناگون باربی می پردازند . این لباس ها اغلب تجملاتی و متعلق به طبقه ی ثروتمند جامعه است و اگر چه کودک را در رویای زیبای آینده  استفاده از آن غرق می کند اما درکناراین حسرت رسیدن به آن نیز دردل او به جای می گذارد . نه تنها لباس که زیورآلات باربی نیز بسیار گران هستند . باربی به ترویج تجمل و مصرف گرایی با توجه به تنوع بیش از حد می پردازد و این یکی از ویروس های کشنده  فرهنگ غربی است که باربی به مثابه یک بیمار ، آن را در میان دختران دیگر سرزمین ها می پراکند و ایشان را به بیماری مهلک مصرف گرایی ، تجمل و مادی گرایی دچار می کند .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( یکشنبه 86/9/11 :: ساعت 7:54 صبح )
»» معجزه علمی قرآن درباره آسمان

عمر دنیا و زمین و انبساط آن (بیگ بنگ) - سیاه چاله ها و ستاره های نوترونی همگی گوشه ای از معجزات قرآن است!
نسبت عمر دنیا به عمر زمین:
سوره ی 50 (ق): آیه ی 38:
"ما آسمان ها و زمین و آنچه در میان آنهاست در شش روز آفریدیم و هیچ گونه رنج و سختی ای به ما نرسید"

سوره ی 41 (فصلت): آیه ی 9:
"بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و برای او همانندهایی قرار می دهید؟ او پروردگار جهانیان است!"
امروزه دانشمندان با توجه به شواهد موجود عمر زمین را 4.5 میلیارد سال پیش بینی می کنند.
این در حالی است که عمر دنیا 13.5 میلیارد سال برآورد شده است.
در قرآن آمده که زمین در دو روز و دنیا در شش روز خلق شد. (عمر دنیا 3 برابر عمر زمین است).
اگر این موضوع را با شواهد عینی امروز مقایسه کنیم هیچ کمبودی دیده نمی شود!
عمر دنیا (13.5 میلیارد سال) را بر عمر زمین (4.5 میلیارد سال) تقسیم کنید.
جواب 3 بدست می آید.
این بدان معناست که علم امروز نیز به این مسئله رسیده که عمر دنیا 3 برابر عمر زمین است!

سیاه چاله ها و ستاره های نوترونی:
سوره ی 86 (طارق): آیات 1 تا 3:
"سوگند به آسمان و کوبنده ی شب! و تو نمی دانی کوبنده ی شب چیست. همان ستاره ی ثاقب است!"
در عربی "ثقب" به معنای چاله و "ثاقب" به معنای چیزی است که چاله را ایجاد می کند.
نسبیت عام پیش بینی می کند که سیاه چاله ها از ستاره های نوترونی بوجود می آیند. ستاره های نوترونی اکثرا قابل رویت نیستند و تنها با امواج رادیویی (پالس ها) رصد می شوند.امواج دریافتی از این ستاره ها طوری به نظر می رسد که کسی به جایی می کوبد! (ستاره ی کوبنده).
باور ندارید؟ گوش کنید!
قرآن در آسمان ستاره ای کوبنده را معرفی می کند که ثاقب است. (چاله ایجاد می کند).
کلام واضح قرآن در این مورد جایی برای شک نمی گذارد

بیگ بنگ – بیگ کرانچ و انبساط دنیا:
سوره ی 55 (الرحمن): آیه ی 37:
"آسمان ها روزی دوباره شکاف برمی دارند و مانند گل سرخی باز می شوند!"
سوره ی 51 (الذاریات): آیه ی 47:
"و ما آسمان ها را با قدرت خود بنا کردیم و همواره آن را وسعت می بخشیم!"
سوره ی 21 (الانبیا): آیه ی 104:
"در آن روز که آسمان را چون طوماری در هم می پیچیم هماگونه که آفرینش را آغاز کردیم آنرا باز می گردانیم. این وعده ای است که بر ماست و قطعا آنرا انجام می دهیم!

 تصویر 2

با بیان تئوری بیگ بنگ دانشمندان همواره در صدد گسترش آن بوده اند.مدتی بعد به کمک تحقیقات عده ای از دانشمندان مشخص شد که علاوه بر بیگ بنگ پدیده ای به نام بیگ کرانچ هم باید وجود داشته باشد. و همانطور که دنیا باز شده روزی به همان نقطه ی آغاز جمع می شود. (انا لله و انا الیه راجعون).قرآن این موضوع را در ابتدا به باز شدن یک غنچه ی گل رز تشبیه می کند(تصویر 2) و بیان می دارد که با قدرت بی انتهای خویش در حال گسترش (انبساط) دنیا است!و روزی همانطور که این دنیا را باز کرد دوباره مانند طوماری آنرا در هم خواهد پیچید. (بیگ کرانچ).و این سخن حقیقت است!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( یکشنبه 86/9/11 :: ساعت 7:53 صبح )
»» براى حضرت ایلیا

در کتب مقدس و از جمله انجیل بارها از حضرت «ایلیا» یاد شده است. گاهى او را «آلیا» یا «ایلى‏» گفته‏اند. این اسم در کتابهایى آمده است که قدمتى بسیار پیشتر از اسلام دارند; یعنى قبل از تکامل زبان عربى و به وجود آمدن حرفى مثل «ع‏». با این توضیح، اگر اول: آلیا، ایلیا و ایلى به جاى الف حرف ع بگذاریم مى‏شود: عالیا، عیلیا و عیلى.

حالا دیگر حضرت ایلیا را مى‏شناسید. او آشناى دلهاى ماست. حضرت على، علیه‏السلام، جانشین پیامبر و پدر یازده معصوم است. او کسى است که دیوار کعبه به خاطر تولدش شکافته شد. کسى که در سیاهى شب با کوله بارى بر دوش به دستگیرى و کمک فقرا مى‏رفت. او کسى است که شیر خدا و حیدر کرار بود و به نیروى الهى در خیبر را از جا کند.

در این مطلب به شرح ماجراهاى شگفت‏انگیز و شیرین درباره او از زمانهایى دور پرداخته شده، زمانهایى که او را با نام «ایلیا» مى‏شناختند.

این مطلب از ویژه‏نامه رشد جوان انتخاب شده است.

کشتى نوح


سالها بود که حضرت نوح، علیه‏السلام، از تنه درخت، تخته درست مى‏کرد و با تخته‏ها، کشتى بزرگى مى‏ساخت تا پیروانش و نیز حیوانات گوناگون را از طوفان عظیمى که خداوند وعده‏اش را داده بود، حفظ کند.

بالاخره طوفان شروع شد. باران، سیل‏آسا مى‏بارید و آب اقیانوس مى‏رفت که به قله کوهها برسد. روزها و روزها کشتى در آب بالا و پایین مى‏شد و باران همچنان مى‏بارید. عاقبت، ابرهاى سیاه کنار رفتند و باران بند آمد.

خورشید دوباره بر پهنه آسمان درخشید و کشتى نوح به خشکى نشست.

در ژوئیه سال 1951، دانشمندان روسى در یکى از معادن، تخته‏هاى عجیبى پیدا کردند. در میان آن همه تخته پوسیده، تخته مستطیل شکلى پیدا کردند که نه کهنه بود و نه پوسیده. اندازه آن 25×35 سانتیمتر بود و حروف عجیبى بر آن نقش داشت. این مساله بقدرى با اهمیت‏بود که کمیته‏اى براى کشف راز آن خطوط تشکیل شد. اعضاى این کمیته که متشکل از دانشمندان و استادان زبان‏شناس بود، پس از هشت ماه توانستند اسرار این تخته چوب را کشف کنند. روزنامه‏هاى جهان، نتایج این اکتشاف را چنین نوشتند: «این تخته چوب، متعلق به کشتى نوح است.»

دانشمندان همچنین توانستند متن روى تخته را ترجمه کنند. روى تخته تصویر یک پنجه و دعایى به زبان سامانى - که زبان دوره حضرت نوح، علیه‏السلام، است - دیده مى‏شد. این دعا چنین مى‏گوید:

اى خداى من! اى مددکار من! به لطف و مرحمت‏خود و به طفیل ذاتهاى مقدس: محمد، ایلیا، شبر، شبیر و فاطمه دست مرا بگیر. این پنج وجود مقدس از همه باعظمت‏ترند و احترامشان واجب است; چرا که تمام دنیا براى آنان برپا شده است. پروردگارا! به واسطه نامشان، مرا مدد فرما. تو مى‏توانى همه را به راه راست هدایت نمایى.
در نبرد جالوت

جالوت بت‏پرست در وسط میدان ایستاده بود و مبارز مى‏طلبید; اما کسى جرات نداشت پا پیش گذارد. حضرت داود، علیه‏السلام، نزد طالوت، پادشاه خداپرست رفت و اجازه نبرد خواست. طالوت گفت: «اما تو که جوانى بیش نیستى! جالوت حریفى نیرومند و صاحب قدرت است.»

حضرت داود، علیه‏السلام، گفت: اما نیروى من نیروى ایمان است.

و به این ترتیب، پا به میدان گذاشت و تنها با یک فلاخن، جالوت را هلاک کرد.

حضرت داود، علیه‏السلام، اگر چه بسیار جوان بود، همچون شیرى نیرومند بر جالوت پیروز شد; اما خود او در کتاب مقدسش به نام زبور، درباره شیرمرد دیگرى سخن مى‏گوید که همانا على، علیه‏السلام، است. او مى‏گوید: «اطاعت آن بزرگوارى که ایلى نام دارد، واجب است و فرمانبردارى از او همه کارهاى دین و دنیا را اصلاح مى‏کند. آن شخصیت والامقام را حدار (حیدر) نیز مى‏گویند. او دستگیر بى‏کسان و شیر شیران باشد. قدرتش بسیار و تولدش در کعابا (کعبه) خواهد بود. بر همه واجب است که دامن آن بزرگوار را بگیرند و همانند غلام حلقه به گوش اطاعت کنند.

لوح سلیمان


وقتى حضرت سلیمان، علیه‏السلام، به پیامبرى رسید، خداوند بادها، جن‏ها، و نیز تمام حیوانات را در اختیار او گذاشت. پریان با رشته‏هاى ابریشم، طلا و جواهرات گوناگون، تختى باشکوه برایش ساختند. حضرت سلیمان، علیه‏السلام، زبان تمام موجودات را مى‏دانست و زمانى که مى‏خواست ملکه سبا را شگفت‏زده کند، به جن‏ها فرمان داد که در یک چشم به هم زدن، تختش را از شهر سبا به پایتخت‏خود آورند. در زمان او، مردم در آرامش زندگى مى‏کردند و این پیامبر قدرتمند، تمام اختیاراتى را که خداوند به او واگذار کرده بود، در راه تامین و هدایت مردم به کار برد. او بقدرى عظیم و در نزد خدا محبوب بود که کسى انتظار نداشت او براى جلب رضایت‏خداوند، به افراد دیگرى توسل جوید; اما...

هنگام جنگ جهانى اول، وقتى که سربازان انگلیسى وارد بیت‏المقدس شدند، در دهکده کوچکى به نام اونتره سنگر گرفتند. یکى از سربازان در هنگام حفر گودال، لوحى نقره‏اى پیدا کرد که با جواهرات گرانبها تزیین شده و حروفى عجیب با طلا بر آن نقش بسته بود. فرمانده سربازان متوجه شد که این لوح بسیار قدیمى است و به همین جهت‏خیلى خوب از آن نگهدارى کرد. در پایان جنگ، لوح را به دست‏باستان‏شناسان انگلیسى سپرد. بلافاصله در سال 1918، کمیته‏اى از باستان‏شناسان و زبان‏شناسان آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و چند کشور اروپایى دیگر تشکیل شد. اعضاى این کمیته پس از یک سال زحمت، توانستند خطوط لوح را به زبان انگلیسى برگردانند و متوجه شدند که سخنى از حضرت سلیمان، علیه‏السلام، است. ترجمه متن لوح چنین است:

«اى احمد! به فریادم رس. یا ایلى! مرا مدد فرماى. اى باهتول! نظر مرحمت فرماى. اى حاسن! کرم فرماى. یا حاسین! خوشى بخش. این سلیمان، اینک به این پنج‏بزرگوار استغاثه مى‏کند و على قدرت الله است.»

موزه سلطنتى قصد داشت لوح را براى نمایش در موزه بگذارد; اما روحانیون عالیرتبه انلگیسى، در نامه‏اى محرمانه درخواست کردند که لوح به آنها تحویل داده شود تا در رازخانه کلیساى انگلستان بماند; در جایى که تنها معدودى به آنجا راه دارند.

با این همه، دانشمندان نتایج اکتشاف خود را در کتابى نوشتند و دو نفر از آنان به نامهاى ولیم و تامس به اسلام گرویدند و نام خود را به کرم‏حسین و فضل‏حسین تغییر دادند.

رؤیاى پیامبر


مهاتمابده در نزد هندوها که گروهى از هندیان هستند، پیامبرى قدیمى و عظیم‏الشان است. در شرح حال او که قبل از میلاد مسیح، علیه‏السلام، مى‏زیست، آمده است:

شبى مهاتمابده خواب عجیب و صادقى دید و براى منترى چنین نقل کرد: «... روح بسیار بزرگى مرا مبارک باد گفت و بشارتم داد. او گفت که نام من آلیا است و ملاقات با من نزد دیوار شکافته شده در جاى بسیار پاک و مقدس (کعبه) به صورت یک بچه خواهد بود; اما هنوز به آن زمان، بسیار مانده است.»

در اکثر کتابهاى بده، این دعا از او آمده است:

«اى مطلوب طالبان و عزیز عزیزان! اى آلیا! اى پیروز شونده بر همه! بیا و جلوه خود را نشان ده و مرا یارى فرما. اى شیر خدا! روبهان دنیا مى‏خواهند مرا بخورند. تو را سوگند مى‏دهم به آن کسى که دست و بازویش هستى، و به آن کسى که نیرو و قدرتش در تو است، مشکل مرا بگشاى.»

وقتى مهاتمابده در بستر مرگ آرمیده بود، عزیزترین شاگردش به نام آنند در کنارش نشسته بود و گریه مى‏کرد. مهاتمابده که آرامش در چهره‏اش موج مى‏زد، رو به او کرد و گفت: «... تنها من براى هدایت‏بشر به دنیا نیامده‏ام و خاتم سلسله نبوت هم نیستم. زمانى خواهد آمد که شخص دیگرى به نبوت مبعوث مى‏شود. او نور خدا باشد و از حکمت‏خدا برخوردار است... او کسى که که پیامبرى به او ختم خواهد شد و بر سرش یک تاج پنج پهلو باشد که مانند خورشید و ماه بدرخشد و نام الماس بزرگ آن آلیا باشد... ستمگران دردانه‏هاى (فرزندان) او را بسى آزار رسانند و براى ریشه‏کن ساختن آنان، از کارى فروگذارى نکنند و دست‏به هر عمل ضدانسانى مى‏زنند; ولى خدا نام او، کار او، مقصد او و نسل او را تا آخر دنیا باقى خواهد گذاشت.

پى‏نوشتها:
براى نوشتن این مطلب، از کتاب «على و پیامبران‏»، نوشته برجسته حکیم سیالکوتى استفاده شده است. استاد گرامى جناب آقاى سیدمحمد مختارى آن را همراه با اضافاتى جامع به فارسى برگردانده است. تمام مضامین و موضوعات این کتاب، با اسناد و مدارک مستند و معتبر و قید تاریخ، عنوان کتاب و اسامى دانشمندان و موارد لازم دیگر همراه است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( یکشنبه 86/9/11 :: ساعت 7:53 صبح )
»» آخرین صبا

آنگاه که از سر انگشتان ظلم، خون آخرین عاشقانت می چکد... تو می آیی و تا آخرین اهریمن پیش هیبتت به زانو می افتند.
تو می آیی و تا آخرین روز حیات می مانی... .
آخرین صبا:

1- آخرین نشانه های ظهور
2- آخـــــریــــــــن امـــــیـــد
3- آخریــن پادشـــــاه جهان.

 آخرین نشانه های ظهور:

 امام صادق (ع) فرمود:
خمسُ قَبلَ قیامِ مِنَ العلاماتِ:  الصَّیحَِة ُ و السُفیانی، و الخَسفُ بالبَیداءَ و خُروجُ الیمانی ُ و قَتلُ نفس ِ الزَّکیَّةِ.
پنج نشانه پیش از قیام قائم (ع) خواهد بود: صیحه و سفیانی و فرورفتن در بیابان و قیام یمانی و شهادت نفس زکیه.
 
1-   شورش سفیانی :

مدت حکومت
 امام صادق (ع) فرمودند:
اَلسّفیانیُهِ من المَحتوم ِ و خُروجُهِ فی رجَبٍ، فاذا مَلَکَ الکَورَ الخَمسَ مَلَکَ تِسعَة َ اَشهُرٍ و لم یزیدَ عَلَیها یَوماً.
سفیانی از نشانه های حتمی است و در ماه رجب شورش میکند. وقتی بر مناطق پنج گانه سیطره یافت دقیقاً نه ماه که حتی یک روز هم بیشتر نمی شود، حکومت خواهد کرد.
 
همزمانی شورش سفیانی با قیام حضرت مهدی (ع)
امام باقر(ع) فرمودند:
السفیانیُ و القائمُ فی سنةٍ واحدةٍ.
(شورش) سفیانی و (قیام) قائم در یک سال اتفاق می افتد.
 
ویژگیهای سفیانی
حضرت علی (ع) فرمودند:
یَخرُجُ اِبنُ آکِلَةِ الاکباد ِ من الوادیَ الیابِس، و هو رجُلٌ َربعَة ٌ، وحشَ اوجهُ ضخم الهامَّةِ...
فرزند هند جگر خوار از دره ی خشک و بی آب و علف شورش  می کند. او مردی است با قامت متوسط، چهره ی زشت و کریه منظر، چهارشانه و درشت هیکل که در چهره اش آثار آبله دیده می شود و ظاهرش یک چشم به نظر می رسد. نامش عثمان و نام پدرش عنبسه و از فرزندان ابوسفیان است که شورش او تا جایی ادامه پیدا می کند که وارد حجاز شود.
 
سفیانی کافیست
امام باقر (ع) فرمودند:
الَستُم تَرَونَ اعدائکم یِقتَلونَ فی معاصی الله ِ و یَقتُلُ بعضُهُم بعضاً علی الدنیا دونَکُم و انتم فی بیوتِکم آمِنونَ فی عُزلَةٍ عنهم و کفی بالسفیانی نَقمَةٍ لکم...
آیا نمی بینید دشمنان شما در معاصی خداوند کشته می شوند بدون آنکه شما حضور داشته باشید. در حالیکه شما با آرامش و امنیت در گوشه ی خا نه هایتان تشسته باشید. برخی از آنها برخی دیگر را بر روی زمین می کشند؟ سفیانی عذاب مناسبی برای دشمنان شما و نشانه ای برای خودتان است. آن فاسق وقتی [در رجب] سر به شورش برداشت شما اگر یک یا دو ماه (ماه رمضان) پس از هر شورش او از خود حرکتی نشان ندهید به مشکلی بر نخواهید خورد تا اینکه بسیاری از خلق منهای شما (شیعیان) کشته شوند.
 
کشتار دسته جمعی عالمان دینی
امیر المومنان علی (ع) می فرمایند:
و یکونَ قَتلُ سبعین من الصالحینَ (علماء الدین) و علی راسِهِم رَجُلٌ عظیمَ القَدر ِ یُحرقُهُ...
هفتاد نفر از صالحان (عالمان دینی) کشته می شوند که سر دسته ی آنان مرد با منزلتی است که سفیانی او را می سوزاند و خاکسترش را میان جلولاء و خانقین بر باد می دهد و این پس از آن است که در کوفه چهار هزار نفر کشته شده اند.
 
شیعه کشی فاجعه آمیز در عراق
امام صادق (ع) می فرمایند:
 کانّی بِالسُّفیانی اَو بِصاحِب السفیانی ِّ قد طرح رَحلَهُ فی رُحبَتِکم بالکوفةِ فنادی منادیهِ: مَن جاءَ بِراس ِ شیعَةِ علیٍّ فَلَه الفُ دِرهَم ٍ فیثبُّ الجارُ...
گویا با سفیانی یا رفیق او هست که در ک.چه هایتان در کوفه رحل اقانت افکنده و منادیش بانگ می زند: که هر کس سر شیعه ی علی را بیاورد هزار درهم می گیرد. همسایه به همسایه اش هجوم می برد و می گوید این هم از آنهاست و گردنش را می زند و هزار درهم می گیرد. فرمانروایی بر شما در آن زمان تنها از آن زنا زادگان است. گویا که به صاحب روبند می نگرم که به سوی شما می آیدو شما را می شناسد و شما او را نمی شناسید یک به یک مردان شما را دچار می کند چرا که او زنا زاده ای بیش نیست.
 
هتک حرمت ها در مدینه
امام صادق فرمودند:
یَبعَثُ السفیانی عسگراً الی مدینةِ فَیخرِبونَها و یَهدَمونَ القَبرَ الشریفَ و تروثُ بِغالِهم فی مسجد رسولُ الله ِ (ص).
سفیانی سپاهی به مدینه می فرستد که آن را ویران می کنند و قبر شریف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را منهدم کرده و حیواناتشان در مسجد النبی (ص) سرگین می اندازند!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( یکشنبه 86/9/11 :: ساعت 7:51 صبح )
»» مردان آنجلس

اصحاب کهف و مفهوم انتظار
ام حسبت ان اصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا (1)
اى رسول ما تو پندارى که قصه اصحاب کهف و رقیم در مقابل این همه آیات قدرت و عجایب حکمتهاى ما واقعه عجیبى است.
هنگامى که سالهاى زیادى از عروج پسر مریم، علیه السلام، مى‏گذشت و هنوز جهان متبرک به قدوم مبارک پیامبر اسلام، صلى‏الله‏علیه‏وآله، نشده بود، در عهد دقیانوس، در میان جامعه پرفتنه و اجتماع عصیانگر که دستورات پیامبر خدا را فراموش کرده

و از دین خدا رویگردان شده و سر بر آستان بتها فرود مى‏آوردند، جوانانى در خفا ایمان خود را حفظ کردند و با تحمل سختیها و مشکلات فراوان بر عهدى که با خالق یکتا بسته بودند وفادار ماندند و از شربت لطف الهى سیراب گشتند. امام صادق، علیه‏السلام، در شرح حال ایشان درآن زمان مى‏فرماید: «اصحاب کهف ایمان خود را از مردم (مشرکان) کتمان مى‏کردند و ظاهرا در کفرورزى با آنها همسویى مى‏نمودند و این کار براى آنها بسیار دشوار بود. (2) »

لذا اگرچه ایشان در شهر کفار و تمدن آلوده به شرک زندگى مى‏کردند و مجبور به تبعیت از آداب و فرهنگ کفر بودند ولى هرگز از آرمانهاى بزرگى که عیسى، علیه‏السلام، در انجیل به آن وعده داده بود رویگردان نشده و از ایمان به خدا و اجراى دستورات پیامبر خدا دورى نجستند و همچون کبوترهاى اسیر در قفس تنگ و تاریک دنیاى پر از ظلم و جهل، براى رسیدن به سرچشمه نور و حقیقت‏به این سو و آن‏سو مى‏پریدند.

براستى مى‏توان ایشان را مفسران حقیقى مفهوم انتظار در زمان غیبت‏حجت‏خدا و الگویى براى این مفهوم دانست که با انتظار تحقق وعده‏هاى الهى و با تاکید بر فرمانهاى پیامبر خدا، خود را از فتنه‏هاى شیاطین در امان نگه داشتند و دامن خود را به دنیا و ظواهر و جاذبه‏هایش آلوده نساختند و به اذن خداوند بر علیه بت‏پرستى و کفر زمان قیام کردند، چنانکه خداوند در قرآن مى‏فرماید: «ما بر دلهاى آنها علاقه (محبت و ایمان به خدا) را محکم ساختیم که آنها قیام کرده و گفتند: خداى ما پروردگار آسمانهاو زمین است و ما هرگز جز آن خداى یکتا، هیچ کس را به خدایى نمى‏خوانیم که اگر بخوانیم سخت راه خطا و ظلم را پیموده‏ایم‏» (3) و در آیه‏اى دیگر از قول ایشان مى‏فرماید: «اینان قوم ما هستند که خدایانى غیر خداى یگانه برگرفتند، در صورتى که هیچ دلیل روشنى بر خدایى آنها ندارند، چه ظلمى بالاتر از این افترا و دروغى است که بر خدا مى‏بندند». (4)

پس خداوند امر هدایتشان را به عهده گرفت و از آنان دستگیرى کرد چراکه درخواسته‏هایشان با خالق یکتا صادق بودند و این خصلت نیکو در وجود ایشان مقدمات نجاتشان را فراهم کرد. در حدیثى از نبى‏اکرم نقل است که: «اگر کسى با خداوند از سر صدق به صحبت نشیند، حتما نجات خواهد یافت.» (5) لذا ایشان که طالب هدایت و بندگى بودند به درگاه خداوند پناه برده و از او استمداد کردند که سخن خداوند در قرآن دلیلى بر این مدعاست که مى‏فرماید: «آنگاه که آن جوانان در غار کوه، پنهان شدند، از درگاه خداوند مسئلت کردند که تو در حق ما به لطف خاص خود، رحمتى عطا فرما و بر ما وسیله رشد و هدایت کامل مهیا ساز». (6) پس خداوند بر جوانمردان پنهان در غار که از خستگى دوران انتظار و سختى بودن در میانه کفر و ظلم زمان، به خواب رفته بودند، منت نهاد و ایشان را به عنوان آیتى از قدرت خویش بعد از 309 سال حفاظت از خواب بیدار کرد و بر مرتبه ایمان و هدایتشان افزود و ایشان را در مقام رفیعى فرود آورد. امام باقر، علیه‏السلام، راوى حکایتى است‏بدین شرح: «پیامبر اکرم، صلى‏الله‏علیه‏وآله، بعد از فراغت از نماز خود در دل شبى، ابوبکر، عمر و عثمان و على، علیه‏السلام، را نزد خود فراخوانده و از آنها خواستند تا نزد اصحاب کهف رفته و سلام مخصوص ایشان را به آنها ابلاغ نمایند، آنگاه بادى وزید و آنها را در محل غار فرود آورد، ابتدا ابوبکر به خاطر تقدم در سن و سپس عمر و عثمان هریک جداگانه به طرف درب غار رفته و سلام پیامبر را به اصحاب کهف ابلاغ نمودند، اما هیچ جوابى نشنیده و بازگشتند، اینک نوبت امیرالمؤمنین، علیه‏السلام، بود، او نزدیک غار آمد و گفت: السلام علیکم و رحمة‏الله و برکاته، سلام بر شما باد که خداوند دلهایتان را به یکدیگر پیوند داد. من فرستاده رسول خدا به سوى شما هستم، لحظه‏اى بعد از آن غار صدایى بگوش رسید که مى‏گفت: و علیکم‏السلام یا وصى رسول‏الله، صلى‏الله‏علیه‏وآله، و رحمة‏الله و برکاته، مقدمت را گرامى مى‏داریم ما دستور داریم با هیچ کس جز رسول خدا و یا جانشین او صحبت نکنیم.» (7)
اصحاب کهف در رکاب قائم، علیه‏السلام

جوانمردانى که پس از 309 سال خواب بیدار شده بودند، در چشم مردم، افراد مقدسى جلوه کردند که خداوند نظر خاص بر ایشان روا داشته است. پس آمدند تا جوانان غار را براى دنیاى خود خرج کنند و از ایشان براى رسیدن به شهرت، رونق تجارت و ترقى شهر استفاده کنند، لیکن آنها بر آنچه که همه بزرگش مى‏شمردند راضى نشدند و بر دنیا که دامهاى خود را برایشان گسترده کرده بود، پشت کردند و اگرچه در آن زمان مسیحیت‏بر دین بت‏پرستان چیره شده بود، لیکن ایشان وعده خداوند را - که غلبه کامل حق بر باطل بود - تحقق یافته ندیدند. پس زندگى در دنیا برایشان قابل تحمل نبود، لذا از خداوند مرگ را طلب کردند و شاید در آن لحظه این آرزو را در دل پروراندند که خداوند حیات و زندگى در عرصه زمین را در دولت کریمه حق روزى آنان گرداند تا شاهد شکوه و عظمت ایمان و اسلام بر پهنه زمین باشند و از خوان پربرکت اهل‏بیت عصمت و طهارت بهرمند شوند. لذا اگر چنین آرزویى کردند و به درگاه خداوند دعایى داشتند. پس از روایات چنین برمى‏آید که خداوند دعاى آنان را مستجاب خواهد نمود و این عده جزء 313 نفرى خواهند بود که در روز اول ظهور با یوسف فاطمه، علیهاالسلام، بیعت مى‏کنند و در دولت‏حقه فرمانروایان روى زمین به امر آن حضرت خواهند بود. (8)

و اگر چنین دعا و آرزویى در کار نبوده باشد، از جمله الطاف خاص الهى به جوانمردان کهف این است که ایشان در دولت‏حقه قائم آل محمد، علیه‏السلام، برانگیخته مى‏شوند و در رکاب حضرتش خواهند بود. چنانکه امام صادق، علیه‏السلام، هنگامى که یاران قائم را بر مى‏شمرند،اصحاب کهف را نیز از جمله یاران خاص آن حضرت معرفى مى‏کنند: «اصحاب الکهف سبعة نفر مکسلمینا و اصحابه‏» (9) ،اصحاب کهف که هفت نفرند، منظور مکسلمینا و همراهانش مى‏باشد، و همچنین در آثار مفسران متعدد اشاره به این موضوع شده که آنها در نخستین روز ظهور رجعت و در اولین روز اعلام ظهور با امام مهدى، علیه‏السلام، بیعت مى‏کنند. (10)

پس آنها از ذخایر دولت کریمه آقا امام زمان، عجل‏الله‏تعالى‏فرجه‏الشریف، هستند که براى او محفوظ خواهند ماند. چنانچه امام صادق، علیه‏السلام، مى‏فرماید: «یاران صاحب‏الامر، علیه‏السلام، براى او محفوظ هستند، حتى اگر تمام مردم از بین بروند، خداوند یاران مهدى را نزد او مى‏آورد.» (11)
غار مخوف اصحاب کهف در کجا واقع شده است؟

شهرى که اصحاب کهف در آن ساکن بودند بنا بر روایتى که در بحارالانوار از حضرت على، علیه‏السلام، نقل شده است «افسوس‏» (12) نام داشت که افسوس پیش از میلاد مسیح یکى از شهرهاى معروف جهان بوده که معبد معروف «دیانا» که از عجایب هفتگانه بوده در این شهر قرار داشت. که این معبد از طرف مرد شهرت‏طلبى به نام «اروسترات‏» در سال 356ق.م طعمه حریق شده تا بدین وسیله نام او در تاریخ جاویدان بماند.

این شهر کلا از بین رفته و بر خرابه‏هاى آن دهکده «آیاسلوغ‏» به وجود آمده که آیاسلوغ در استان «آیدین‏» ترکیه در 65 کیلومترى «ازمیر» و 5 کیلومترى دریاى اژه قرار دارد. (13) در یک کیلومترى «آیاسلوغ‏» غاریست که مردم ترکیه براى آن اهمیت فراوانى قایل هستند و آنجا را بعنوان مرقد مطهر اصحاب کهف زیارت مى‏کنند، اما اخیرا غار دیگرى در کشور اردن در 8 کیلومترى عمان (پایتخت اردن) کشف شده که نشانه‏هاى غار اصحاب کهف بر آن منطبق‏تر است. (14)

همچنین غار دیگرى در نزدیکى شهر دمشق در کشور سوریه منتسب به اصحاب کهف است. لازم به ذکر است علامه طباطبایى، قدس‏سره، پس از تحقیقات ارزنده‏اى به این نتیجه رسیده‏اند که نشانه‏هاى یادشده در قرآن کریم از غار اصحاب کهف بر غار «افسوس‏» در ترکیه منطبق‏تر است. (15)

و همچنین از ابن عباس نقل مى‏کنند که معاویه در جنگ مضیق نزدیک روم رفته بود و به غارى که اصحاب کهف در آن مدفون‏اند نزدیک شد. معاویه اصرار داشت که از درون غار مطلع شود. قبلا چند نفر را براى کاووش به داخل آن فرستاد ولى تندباد شدیدى وزید که نتوانستند پیش بروند. ناچار معاویه از این فکر منصرف شد.

البته در کتب مختلف و تفسیرهاى گوناگون از شهرهاى دیگرى به نامهاى مختلف من‏جمله «فیلادرفیا» و کوه «آنجلس‏» به میان آمده که در سریال «مردان آنجلس‏» به کارگردانى آقاى فرج‏الله سلحشور شاهد استفاده از این اسامى بودیم. که نشان مى‏دهد حجة‏الاسلام محمد سعید بهمن‏پور، نویسنده و محقق سریال به مفسرانى رجوع کرده‏اند که در آثارشان از این اسامى استفاده شده است، چنانکه اسامى استفاده شده براى اصحاب کهف در فیلم با روایتى که در جلد 14 بحارالانوار از حضرت على، علیه‏السلام، نقل شده تفاوت دارد، چراکه حضرت على، علیه‏السلام، ایشان را به نام‏هاى «مکسلمینا»، «میشیلینا»، «تلمیخا»، «دیرنهوس‏»، «مرنوس‏»، «ساذریوس‏» و «قطمیر چوپان‏» معرفى مى‏کنند، که البته تفاوت در اسامى افراد و مکانها و یا در شرح خود داستان به برداشتهاى مختلف و یا نقل‏قولهاى گوناگونى برمى‏گردد که هر یک از مفسران به یکى از آنها استناد مى‏کند که به طور مثال در مورد کلمه «رقیم‏» در قرآن، برخى از مفسران آن را نام روستاى نزدیک غار مى‏دانند (16) و برخى دیگر نام سگ اصحاب کهف و برخى نام لوح مسى و یا سنگى نصب شده در کنار غار مى‏دانند و برخى نام کوهى مى‏دانند که غار بر روى آن واقع شده و راجع به کلمه «وصید» هم یک چنین اختلاف نظرى وجود دارد که البته این قبیل اختلافات نمى‏تواند به حقیقت داستان و پیام‏هاى آن خدشه‏اى وارد سازد. چراکه خداوند در قرآن مى‏فرماید: «بعضى خواهند گفت که عده آن اصحاب کهف، سه نفر بود و چهارمین سگ آنها و برخى دیگر از روى خیالبافى و غیبگویى مى‏گویند عده آنها پنج نفر بود و ششمین سگ آنها و برخى دیگر گویند هفت نفر بودند و هشتمین سگ آنها (اى رسول ما) بگو خداى من به عده آنها آگاه‏تر (از خلق) است که بر عدد آنها از خلق بجز افراد قلیلى که از طرف حق به وحى دانسته‏اند هیچ کس آگاه نیست. پس تو با اهل کتاب در این موضوع مجادله مکن، جز آن که هرچه بظاهر وحى دانستى اظهار کن. دیگر هرگز فتوى از احدى در این باب مپرس‏» (17)


پى‏نوشت:

1. سوره کهف، آیه 9

2. بحارالانوار، ج 14، ص 426.

3. سوره کهف، آیه 14.

4. سوره کهف، آیه 15.

5. بحارالانوار، ج 12، ص 426.

6. سوره کهف، آیه 10.

7. بحارالانوار، ج 14، ص 420.

8. الملاحم والفتن، ص 203 - دلایل‏الامامه، ص 309 - 319.

9. معجم‏الاحادیث امام مهدى (حدیث امام صادث).

10. المیزان، ج 13، ص 310 - تفسیر برهان، ج 2، ص 41 - تفسیر صافى، ج 3، ص 238 - تفسیر عیاشى، ج 2، ص 32 - نورالثقلین، ج 2، ص 85 - و ارشاد مفید، ص 365 - بحارالانوار، ج 53، ص 91.

11. بحارالانوار، ج 52، ص 37.

12. بحارالانوار، ج 14، ص‏411 و عرائس ثعلبى، ص 232.

13. قاموس الاعلام ترکى، ج 1، ص 506 و ج 2، ص 1001 و دائرة‏المعارف حیات، ص 1015.

14. این غار در سال 1963م مطابق 1342ش کشف شد و کتابى در این‏باره بنام «اکتشاف کهف اهل الکهف‏» منتشر شد.

15. تفسیر المیزان، ج 13، ص 299.

16. تفسیر قمى، ج 2، ص 31.

17. سوره کهف، آیه 24.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( یکشنبه 86/9/11 :: ساعت 7:50 صبح )
»» آنان که ادعاى معجزه مى‏کنند ...

عصا که بر زمین افتاد، ناگهان همه دیدند که آن عصا به صورت مارى بزرگ آشکار شد . فرعون به اطرافیان گفت: «این ساحر آگاه و ماهرى است! مى‏خواهد با سحر خود شما را از سرزمینتان بیرون کند . شما چه نظر مى‏دهید؟» اطرافیان گفتند: «موسى و برادرش (هارون) را مهلت‏بده و مامورانى را به تمام شهرها بفرست تا به جستجوى ساحران بپردازند و هر ساحر آگاه و زبردستى دیدند، نزد تو بیاورند» . بزودى همه ساحران به مصر آمده، در روز معین جمع شدند .

 دهها هزار نفر براى تماشا اجتماع کردند . فرعون و اطرافیان در جایگاه مخصوص قرار گرفتند . در این هنگام ساحران با غرور به حضرت موسى، علیه‏السلام، گفتند: «یا تو آغاز به کار کن و عصا را بیفکن و یا ما آغاز مى‏کنیم و وسائل خود را مى‏افکنیم‏» . حضرت با خونسردى پاسخ داد: «شما کار خود را آغاز کنید» . ساحران، طنابها و عصاهاى خود را به میدان افکندند و با چشم‏بندى، سحر عظیمى را نشان دادند . صحنه‏اى که ساحران به وجود آورندند بسیار وسیع و هولناک بود . آنها بقدرى به پیروزى خود مغرور بودند که گفتند: «به عزت فرعون، قطعا ما پیروز هستیم! (1) » . وسایلى که ساحران به میدان افکندند به صورت مارهاى بزرگ و گوناگونى در آمدند . غوغایى برپا شد . ساحران که هم تعدادشان بسیار بود و هم آگاهى‏شان در فن چشم‏بندى و شعبده‏بازى و استفاده از خواص مرموز فیزیکى و شیمیایى قوى‏تر بود با اعمال عجیب خود توانستند همه تماشاچیان را مجذوب و شیفته خود کنند . در این هنگام خداوند وحى کرد: «نترس . قطعا برترى و پیروزى با توست . عصایى را که در دست دارى بیفکن که تمام آنچه را ساحران ساخته‏اند مى‏بلعد» (2) . حضرت عصاى خود را افکند . آن عصا به اژدهاى عظیمى تبدیل شد و همه مارهاى مصنوعى ساحران را بلعید . تماشاچیان که وحشت‏زده شده بودند، پا به فرار گذاشتند . ساحران با خود گفتند: «قطعا تبدیل عصاى موسى به اژدها از نوع سحر نیست . اگر سحر مى‏بود، وسائل ما را نمى‏بلعید و نابود نمى‏کرد» . در این هنگام همه ساحران در برابر خداى موسى به سجده افتادند و گفتند: «ما به پروردگار موسى و هارون ایمان آوردیم ... (3) » .

× × ×

چندى پیش در یکى از مجلات (4) آمده بود: «رشد فکرى بشر توجه به جادوگرى را در سالهاى اخیر افزایش داده است . مردم قرن بیستم حتى در کشورهاى پیشرفته، بیش از هر زمان دیگر به جادوگرى و پیش‏بینى وقایع علاقه‏مندند . در ایران و اروپا حتى کسانى که عقیده مذهبى قوى و ثابتى دارند، بیشتر معتقد به جادوگرى‏اند و هیچ کس نمى‏تواند آنها را متهم به خرافه‏پرستى کند . زیرا جادوگرى جزو خرافات نیست و بدون مطالعه یا با مطالعه‏اى سطحى نمى‏توان به آثار آن پى برد ... (به طور مثال) امروزه عقل مى‏تواند به نحوه معجزه معراج پیغمبر، صلى‏الله علیه و آله، پى ببرد و شاید در آینده آنچنان علم پیشرفت کند که هر انسانى بتواند معراج پیامبر، صلى‏الله علیه و آله، (5) را تکرار کند» . مطابق آنچه که نویسنده این مقاله به آن معتقد است، آیا گذشت زمان و پیشرفت علم مى‏تواند معجزه را براحتى توجیه کند آنقدر که به صورت یک امر عادى، توسط هر کسى قابل اجرا باشد؟ براى روشن‏شدن موضوع به سراغ قرآن، احادیث و منابع معتبرى مى‏رویم که در این باره مطالبى را ذکر کرده‏اند .

معجزه چیست؟

معجزه قدرتى است که فقط با اجازه و خواست‏خدا و با قدرتى که خدا مى‏دهد براى اثبات حقانیت رسولان محقق مى‏شود و تمام مردم از انجام آن عاجزند . یعنى معجزه به اراده شخصى بستگى ندارد و همه انبیا هم تنها به اراده خداوند معجزه‏اى ارایه کرده‏اند . به عبارتى در معجزه اجازه و قدرت خداوند وجود دارد اما در سحر و جادوگرى این طور نیست . معجزه آن است که دیگران از عمل مشابه آن عاجز باشند: طوفان نوح (6) ، سردشدن آتش بر ابراهیم، علیه‏السلام (7) ، شکافته‏شدن دریا به عصاى موسى، علیه‏السلام (8) ، نرم‏شده آهن در دست داوود، علیه‏السلام (9) ، بیرون‏آمدن شتر صالح از دل کوه (10) ، زنده بیرون‏آمدن یونس، علیه‏السلام، از شکم ماهى (11) ، ماجراى اصحاب کهف (12) ، معجزات حضرت عیسى، علیه‏السلام (13) ، داستان اصحاب فیل (14) و معراج حضرت محمد، صلى‏الله علیه‏و آله (15) و ... از جمله امورى هستند که جز به اراده خداوند هرگز تحقق نمى‏یافتند .
 
سحر و جادو و تعریف انواع آن:

سحر، ظاهرنمودن امرى است که بر خلاف جریان عادى در عالم طبیعى باشد که اصطلاحا به آن خرق عادت مى‏گویند . در لغت‏به معناى هر کارى است که براى پى بردن به چگونگى آن باید دقت زیادى به کار برد . واژه سحر بیش از 50 بار به معانى دانش، دروغ، چشم‏بندى، دیوانگى و رویگردانى از حق در قرآن کریم به کار رفته است (16) .

با توجه به برخى مسلمات علمى، سحر بر سه نوع است که دو نوع آن در قرآن آمده است و نوع سوم را علما با کسب شرایطى مانند انواع ذکرشده در قرآن دانسته‏اند:

1 - سحر مؤثر: سحرى که در میان یهود متداول بوده اما آن را به حضرت سلیمان، علیه‏السلام، نسبت مى‏دادند، چون مى‏پنداشتند که سلیمان، علیه‏السلام، آن ملک و سلطنت و آن تسخیر جن و انس و حیوانات و پرندگان را به وسیله جادو فراهم مى‏کند (17) . از امام محمد باقر، علیه‏السلام، روایت‏شده است که چون سلیمان از دنیا رفت ابلیس سحر و جادو را درست کرد و کفار گفتند: عجب، پس تسلط سلیمان بر موجودات به دلیل داشتن سحر و جادو بوده اما مؤمنین گفتند: نه، سلطنت‏سلیمان از ناحیه خدا و او پیامبر خدا بوده است .

2 - سحر تخییلى: ساحر پدیده‏اى را در نگاه و خیال ما غیرواقعى جلوه مى‏دهد . مانند ساحران زمان حضرت موسى ، علیه‏السلام، که به او گفتند: اى موسى! یا (آن است که) تو (عصا را) بیفکنى یا آنکه ما نخستین کسى باشیم که افکند . (موسى) گفت: شما بیفکنید . پس ناگهان ریسمانها و عصاهایشان از سحر آنان در (نظر) موسى چنان نمودار شد که جنب و جوش دارد» (18) .

3 - سحر شیمیایى: در چنین سحرى با برخى از مواد شیمیایى تغییراتى را در اشیاء مختلف به وجود مى‏آورند که براى بیننده، غیرعادى جلوه مى‏کند . چنانکه اگر تخم‏مرغ را براى مدتى در سرکه بگذاریم پوست آن حالتى مى‏یابد که مى‏توان آن را در هر مایعى که نمى‏توان در حالت عادى در درون آن قرار داد فرو برد . آنگاه بر روى آن آب سرد ریخت تا به حالت عادى برگردد (19) .

البته سحر و جادو با شعبده که یک نوع چشم‏بندى و تصرف در دید افراد است، تفاوت دارد . شعبده با استفاده از سرعت‏حرکت اعضاى بدن و بخصوص دست انجام مى‏شود . اما سحر با وسایل غیرعادى و با مقدمات غیرطبیعى انجام مى‏شود .
 
فرق بین معجزه و سحر:

1 - معجزه از طرف خداى رحمان و براى تصدیق نبوت رسولان ارایه مى‏شود اما سحر از طرف شیطان و ایادى اوست .

2 - معجزه آموختنى و قابل یادگیرى نیست و به مجرد طلب‏نمودن آن فورا از جانب پیغمبر و به اذن خداوند حاصل مى‏شود ولى سحر آموختنى است و ساحر در نشان‏دادن سحر خود محتاج به اعمال مخصوص از قبیل تسخیر جن و شیطان و مصرف انواع طلسمات، طعامهاى خاص و داروهاى معدنى است که موجب ازبین‏رفتن عقل و انحراف حواس است . چنانکه در نزد اهل سحر متداول است که به وسیله نوشیدن فنجان قهوه یا چاى و امثال آن در حواس انسان تصرف مى‏نمایند و امور عجیب را در نظر جلوه مى‏دهند .

3 - زمان و مکان هیچ دخالتى در معجزه ندارد بلکه پیغمبر در هر زمان و مکانى که باشد مى‏تواند از خداوند آن را بخواهد و آنچه که مى‏آورد با آنچه که مردم طلب کرده‏اند، دقیقا مطابق است ولى سحر محدود به زمان و مکان مخصوص است و محدود به امورى است که ساحر اراده مى‏نماید نه آنچه از او طلب مى‏کنند . در آیات آخر سوره لقمان آمده است که غیب اختصاص به خداوند دارد و هیچ کس را بر آن اطلاعى نیست و هر یک از انبیاء چنانچه حق تعالى اذن داده به مدد وحى و الهام به این غیب آگاه شده‏اند و منجمان و پیشگویان و آنهایى که از طریق ریاضت و تسخیر جن، خبرهایى مى‏دهند، به غیب خداوند و امور جزئى و عوالم مافوق این عالم راهى ندارند و فقط از برخى امور کلى که در این عالم رخ مى‏دهد خبر مى‏دهند و اطلاعات آنها ناقص است و مبناى صحیحى ندارد که بتوان بر قول آنها اعتماد نمود و اکثرا در کار خود خطا مى‏کنند .

4 - معجزات پیامبران با مبارزه‏طلبى همراه است و تا کنون کسى نتوانسته است‏با آنها مقابله کند . چنانکه خداوند، قرآن را معجزه بزرگ پیغمبر خود قرار داد (20) که اگر تمام افراد بشر هم جمع شوند قادر نیستند حتى یک آیه مانند آن را بیاورند ولى سحر و جادو تکرارپذیر است و با معجزات انبیاء تفاوت دارد چنانکه نه از پیامبران جادو بر مى‏آید و نه ساحران خواهند توانست معجزه‏اى در میان آورند و انتساب صفاتى چون ساحر و جادوگر به پیامبران خدا، خاصه به نبى اکرم، صلى‏الله علیه‏و آله، و تهمت‏به ایشان و ائمه اطهار، علیهم‏السلام، در حکم تهمت‏به خداست .

حکم اسلام درباره سحر و جادو
:
همه فرقه‏هاى مسلمان، سحر را از گناهان کبیره و در مواردى با استناد به آیات قرآن ممنوع و کفر دانسته‏اند (21) . از حضرت على، علیه‏السلام، روایت‏شده: «سحرکننده مانند کافر به خداوند است‏» . از امام صادق، علیه‏السلام، روایت‏شده: «حد ساحر و جادوگر یک ضربه شمشیر بر سرش است‏» . و رسول خدا، صلى‏الله علیه‏و آله، فرموده‏اند: «شهادت دو شاهد عادل حکم بر حلال‏بودن خون جادوگر است‏» . همچنین از امور مرتبط با سحر یکى انجام تردستى است که اگر مایه فریب مردم نباشد اشکالى ندارد اما اگر براى نیت‏سوئى مورد استفاده قرار گیرد، حرام است و دیگر احضار روح است که بیشتر مراجع آن را حرام دانسته‏اند (22) . البته اینکه عالمى وراى عالم ما وجود دارد چیزى نیست که در تعالیم اسلامى مورد تردید قرار گرفته باشد حتى در مورد اینکه موجوداتى غیر انسانى مانند جن در عالم حیات دارند نیز شکى وجود ندارد اما اینکه عده‏اى فرصت‏طلب و سودجو که فسادهاى اخلاقى در آنان آشکار است ادعاى رابطه با عالم دیگر را داشته باشند و از این راه به کسب درآمد بپردازند و دههابار در طول یک روز قادر باشند چنین ارتباطى را برقرار کنند امرى است که براى هیچ عاقلى پذیرفتنى نیست . یکى از محققان اروپایى درباره جادوگرى مى‏نویسد: «اگر آدمیان قواعد مشخصى براى اداره تمام امور زندگى خود داشتند هرگز به خرافات روى نمى‏آوردند» . دیگرى مى‏گوید: «امروزه در غرب جادوگرها بیشتر به صفحات کتابهاى داستانى کودکان سپرده شده‏اند» و نویسنده‏اى هم عنوان مى‏کند: «کسانى که در جامعه ما به جادوگرى متوسل مى‏شوند آنهایى هستند که شدیدا احساس درماندگى مى‏کنند» . لذا در اسلام گفته شده است که به این گونه افراد که پیشگویى مى‏کنند مراجعه نکنیم و به گفته‏هاى آنان ترتیب اثر ندهیم، بلکه در جمیع امور توکل و ایمان به پروردگار داشته باشیم و براى رفع بلایا به درگاه خالق یکتا دعا کنیم و صدقه بدهیم .

پى‏نوشت:

1 . سوره شعرا (22)، آیه 44 .

2 . سوره طه (20)، آیه 69 .

3 . همان، آیه 70 تا 74 .

4 . ماهنامه کهکشان، شماره 56، آذرماه 77، صص 40 تا 42، مقاله دنیاى ناشناخته سحر و جادو (که البته نویسنده و ماخذ مقاله مجهول و نامعلوم است) .

5 . معجزه معراج پیامبر، صلى‏الله علیه و آله، خود بحث جداگانه‏اى را مى‏طلبد که در این مقاله، مجال پرداختن به آن نبود . اما به عنوان نمونه مى‏توانید به

کتاب «فروغ تجلى‏» نوشته سید امیر معصومى که ماجراى معراج پیامبر با زبانى ساده و روان در آن بیان شده است، مراجعه نمایید . 6 . سوره هود (11)، آیه 24 تا 49 .

7 . سوره انبیاء (21)، آیه 69 .

8 . سوره بقره (2)، آیه 50 .

9 . سوره سباء (34)، آیه 9 تا 12 .

10 . سوره هود (11)، آیه 60 تا 68 .

11 . سوره صافات (37)، آیه 139 تا 148 .

12 . سوره کهف (18)، آیه 9 تا 26 .

13 . سوره مائده (5)، آیه 110 .

14 . سوره فیل (105) .

15 . سوره اسراء (17)، آیه 1 و سوره نجم 53 .

16 . دانشنامه قرآن و قرآن‏پژوهى، ج‏2، بهاءالدین خرمشاهى .

17 . ر . ک: سوره بقره (2)، آیه 102 و 103 .

18 . ر . ک: سوره طه (20)، آیه 65 و 66; سوره اعراف (7)، آیه 116 تا 121; سوره نمل (27)، آیه 13 و 14; سوره طه (20)، آیه 57 تا 75; سوره اسراء، آیه 101 و 102; سوره قصص (28)، آیه 36 و سوره یونس (10)، آیه 76 تا 85 . 19 . دانشنامه قرآن و قرآن‏پژوهى .

20 . انعام (6)، آیه 7; سوره سباء (34)، آیه 43; سوره احقاف (46)، آیه 7 و 8; سوره مدثر (74)، آیه 24 و 25; سوره زخرف (43)، آیه 30 و 31 .

21 . ر . ک: دانشنامه قرآن و قرآن‏پژوهى .

22 . مقام معظم رهبرى، آیة‏الله صافى گلپایگانى و آیة‏الله فاضل لنکرانى، سحر و جادو، شعبده و احضار روح را حرام مى‏دانند .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( یکشنبه 86/9/11 :: ساعت 7:49 صبح )
<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 265
>> بازدید دیروز: 896
>> مجموع بازدیدها: 1356170
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب