»» ده فرمان
یکم: تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد
دوم: هیچگونه بتی به شکل پرنده حیوان یا ماهی برای خود درست نکن. در برابر آنها زانو نزن و آنها را پرستش نکن، زیرا من که خداوند ،خدای تو می باشم،خدای غیوری هستم و کسانی را که با من دشمنی کنند مجازات می کنم، این مجازات شامل حال فرزندان آنها تا نسل سوم و چهارم نیز می گردد. اما بر کسانی که مرا دوست داشته باشندو دستورات مرا پیروی کنند، تا هزار پشت رحمت می کنم
سوم: از نام من که خداوند خدای تو هستم سواستفاده نکن. اگر نام مرا با بی احترامی به زبان بیاوری یا آن قسم دروغ بخوری، تورا مجازات میکنم
چهارم: روز سبت را به یاد داشته باش و آن را مقدس بدار. در هفته شش روز کار کن، ولی در روز هفتم که "سبت خداوند" است هیچ کار نکن نه خودت، نه پسرت، نه دخترت، نه غلامت، نه کنیزت، نه مهمانانت ونه چهارپایانت. چون خداوند در شش روز آسمان وزمین ودریا و هر چه در آنهاستآفرید و روز هفتم دست از کار کشید. پس او روز سبت را مبارک خواند و آن روز را استراحت تعیین نمود
پنجم: پدر و مادرت را احترام کن تا در سرزمینی که خداوند، خدای تو به تو خواهد بخشید، عمر طولانی داشته باشی
ششم: قتل نکن
هفتم: زنا نکن
هشتم: دزدی نکن
نهم: دروغ نگو
دهم: چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش. به فکر تصاحب غلام و کنیز، گاو و الاغ و اموال همسایه ات نباش
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/4/16 :: ساعت 9:43 صبح )
»» جوان و اظطراب امتحان
از مسائل مهم و سرنوشت سازی که جوانان را عمیقاً تحت تأثیر قرار میدهد ، کنکور دانشگاه است .در حقیقت اظطراب ناشی از نتایج کنکور بر فرایند یادگیری آنان نیز اثرات منفی بر جای میگذارد .باید دانست که اظطراب به میزان کم ، برای کارکردهای درسی و آموزشی ، نه تنها زیان آور نیست ، بلکه میتواند در مواردی مفید باشد، زیرا بر حجم تلاش فرد میافزاید و سطح پائینی قرار دارد ، ولی با اظطرابهایی که از این میزان ، بالاتر ، باشد لازم است مقابله نموده و آنها را تحت کنترل در آورد . اینکه ، به بیان مهمترین شیوههای کنترل اظطراب میپردازیم .
1- همبستگی مثبت میان تسلط درسی و آرامش درونی
در پژوهشها و نیز تجربیات آموزشی ، این امر به اثبات رسیده است که هر اندازه میزان احاطه و تسلط به دروس ، بیشتر باشد به همان نسبت ، آرامش و اطمینان درونی فرد ، فزونی مییابد .لذا چنانچه جوانان بتوانند ، خود را به مرز تسلط درسی برسانند ، خواهند توانست بر اظطراب خویش ، فائق آیند .
2-گفتگو درباره اظطراب ، از شدت آن میکاهد .
جوانانی که ارتباط انسانی مطلوبی با اطرافیانشان دارند ، بهتر میتوانند بر اظطرابشان غلبه نمایند ، از نقطه نظر علمی ، افراد مضطرب ، زمانی که با دیگران در مورد مشکل خویش گفتگو میکنند ، با اظطراب آنها کاهش مییابد تشویق جوانان به گفتگو و مذاکره در مورد مشکلاتشان ، موجب آرامش روحی آنان میشود .
3- مباحثه علمی موجب تقویت یادگیری و نیز خود باوری میشود .
جوانان با بحث و گفتگوی علمی ، ضعفها و کمبودهای آموزشی خود را میشناسند و در صورت وجود نقطههای قوت علمی ، مورد تشویق همسالان خود قرار میگیرند و این امر ، موجب یادگیری عمیقتر و در نتیجه موفقیت بیشتر در امتحانتشان میشود .از یاد نبریم که هر نوع تأیید نسبت به جوانان ، اعتماد به نفس آنان را افزایش میدهد .
4- جوانان اگر بدانند که اطرافیان و و الدینشان از آنها میخواهند که نهایت تلاش خویش را به کار گیرند و نتیجه تلاش ئر مرحله دوم اهمیت قرار دارد ، آرامش خاصی در خود احساس میکنند .
از نقطه نظر درونی ، چنانچه شخص بداند که نهایت تلاش خویش را به کار گرفته است ، رضایت خاطر خاصی پیدا میکند .
5- یاد خدا دلها را آرامش میبخشد .
ذکر خداوند که نشانهای از ارتباط انسان و پروردگار است ، نه تنها آدمی را از غرق شدن در دریای اظطراب نجات میْبخشد و به جایگزینی اندیشههای مثبت و سالم به جای افکار ی مغشوش و منفی مساعدت میکند ، بلکه این احساس را در فرد تقویت میکند که همچون تخته سنگی که در کویر برهوت پرتاب شده باشد ، نیست ، بلکه خود را در محضر خداوندی احساس میکند که احاطه کامل به همه عرصه عالم وجود دارد .
6- « تلقین به نفس » ، نوعی فن « خود آموختگی » است .
تحقیقات اخیر برخی از اندیشمندان علوم انسانی به ویژه «پل ژاگو » ، ثابت کرده است که آدمی به همان اندازه که میتواند با تفکر خویش در دیگرران نفوذ کرده و اراده خویش را به آنان تحمیل نماید ، قادر است در شخصیت خویش نیز نفوذ کند و هر صفت یا پدیده رفتاری را که مایل است در خود ایجاد کند .برای مثال دانش آموز جوانی که از اظطراب درسی رنج میبرد میتواند شب هنگام این جمله را حداقل 10 بار بر خود تلقین کند :« به یاری خدا ، هر روز بیش از گذشته ، احساس آرامش میکنم .»
7- آشنایی با نمونه سئوالات و شرکت در کنکور آزمایشی ، ایجاد آرامش مینماید :
اگر این حقیقت به وسیله جوانان پذیرفته شود که امتحان ( کنکور ) ، چیزی فراتر از آنچه قبلاً آموخته شده نیست ، موجب میشود که جوانان با شرکت در کنکور آزمایشی و آشنایی با نمونه سئوالات ، توان علمی و آرامش روحی خود را افزایش دهند .
8- یکبار از روخواندن ، مستلزم دو بار از بر تعریفکردن است .
« ارنست هومان» در کتاب «عصر روانشناسی » به جوانان توصیه میکند که چنانچه فقط یک ساعت فرصت دارید ، بیست دقیقه آن را صرف خواندن از روی متن و چهل دقیقه را به از بر تعریف کردن اختصاص دهید ، زیرا این امر موجب تقویت یادگیری آنان شده و در نتیجه علاوه بر رشد اعتماد به نفس ، آرامش آنها را نیز تأمین خواهد نمود .
9- آرامش جوانان به میزان موفقیت برنامه نیز بستگی دارد .
بهتر است جوانان ، جدولی از زمانهای مفید درسی و فرصتهای زندهای که در اختیار دارند تهیه کنند و در مقابل آن نیز نیازهای درسی خویش را به طور دقیق مشخص نمایند تا به چشم خویش ببینند به ازای هر مقدار کاری که انجام میدهند ، به چه بخشی از نیازهای درسی خود پاسخ میدهند .
10- برای آرامش باطن ، خوب است جوانان ، هر شب لحظاتی با خویشتن خلوت کنند ، این پدیده که با عنوان «خلوت شخصی » یا «غور باطن » (Meditation ) نیز موسوم است ، موجب کاهش فشارهای درونی شده و بر به جهت خاطر میافزاید و علاوه بر آن ، موجب درک جامعتری از زندگی میشود .بدیهی است « غور درونی » و «علم برونی » مکمل یکدیگرند.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/4/16 :: ساعت 8:45 صبح )
»» جوان و دوستی افراطی
« فضیلت اخلاقی ، عبارت است از اینکه ، در هر امر حد وسط میان دو طرف یا به عبارت دیگر ، اعتدال بین افراط و تفریط مراعات شود چه افراط و تفریط در امورخلاف عقل است .»
ارسطو
ارزش دوستی را زمانی بهتر می توان فهمید که رنج تنهایی را تصورکنیم و از لذت مصاحبت محروم شویم .
تنهایی از سختترین مصائب انسان است ، حتی درجایی که تنها هستیم با یاد بزرگ و معروف ، مفید نیست ، بلکه دوستی اشخاص معمولی هم میتواند مفید باشد .
جوانان نیز از این قاعده مستثنی نیستند . بلکه باید گفت بیش از دیگران به دوستیها ، پای بندند. ولی بعضاً در این مورد به افراط کشیده میشوند . باید توجه داشت که این نوع گرایشهای افراطی توأم با احساسات، در دختران جوان بیش از پسران ، مشاهده میشود ، به لحاظ تأثیرات فرهنگی و اخلاقی این نوع دوستیها ، ضروری است که ابتدا عوامل مؤثر ایجاد چنین پدیدهای را شناخت و پس از آن درصدد یافتن راه حل مناسب بر آمد .
« علل دوستیهای افراطی »
مهمترین علل بروز این علائق عبارتند از :
1- تجرد فرد کامل(بزرگتر)- فردی که هدف افراطی اینگونه جوانان قرار میگیرد ، در غالب موارد مجرد است و به هر دلیل هنوز تشکیل خانواده نداده است و از لحاظ پاسخ به نیازهای غریزی و روانی در محدودیت خاصی قرار دارد و این امر به صورت ویژگیهای رفتاری و زمینههای مساعد ، بروز نموده و آنها را برای جذب جوانان ،… مستعد میکند .
2- طبیعت دوران جوانی – ماهیت بلوغ و احساسات نیرومند و رویاهای دور و دراز ، عامل مؤثری در تکوین دوستیهای افراطی است ، عواطف ، در آغاز بلوغ ،غنیتر سرشار از دورههای دیگر زندگی ، ظاهر میشود و در مرحله جوانی ، فرد را مستعد می کند تا یکی از نقشهای دوگانه را در ارتباط با دیگری بر عهده گیرد . متأسفانه در این دوران ، تعادل موجود بین احساسات و اندیشههای منطقی جوان برهم میخورد و کفه احساسات سنگینی میکند و عقل را تحت تأثیر قرار میدهد .
4- محیطه های شبانه روزی – وجود پانسیونیها، دانشسراها ، مراکز تربیت معلم و خوابگاههای دانشجویی زمینه های مساعدی برای تشکیل دوستیهای افراطی است . معمولاً اینگونه محیطها از یک سوی ، متضمن قطع روابط و پیوندهای عاطفی فرد با خانواده اوست و از دیگر سو ، ارتباط تنگاتنگ خاصی میان جوانان و مربیان و سرپرستان و معلمان یا دوستان آنها است .
5- شخصیت زدگی –پاره های از جوانان به لحاظ کمبودهای شخصیتی درخانواده ، در وضع خاصی قرار میگیرند ، تحقیرها ، سرزنشها و انتقادهای شدید و مداوم ، هسته اصلی شخصیت آنها را مورد تهدید اضمحلال قرار میدهد ، این امر، موجب میشود که جوانان درصدد یافتن الگوهایی خارج از محیط خانواده برآیند و در چنین موقعیتی ، هر صفت و ویژگی خوب شخصیتی می تواند آنان را مجذوب نموده و به این تعلقات دامن زند .
6- عشق به زیبایی- گرایش طبیعی انسان به زیباییها در دوره جوانی به صورت عشق به زیبایی ظاهر میشود و به ویژه جوانانی که از طبایع حساس و ظریف برخوردارند ، در معرض تأثیرپذیری بیشتری قرار میگیرند و بعضاً آنچه را که در رویاهای خویش می پروراندند ، اینک در شخصیت معلم یا مربی خویش مشاهده میکنند .
7- توجه خاص به جوان- برخی از جوانان به دلالیل از قبیل زیبایی ظاهر، جذابیت ، خوش بیان بودن و یا وضعیت آراسته و درسطح خوب بودن ، مورد توجه بیش از حد برخی از دبیران و یا دوستان قرار می گیرند و این امر ، متقابلاً جوان را وا میدارد تا احساسات و عواطف افراطی آنان را به گونه ای پاسخ دهد .
« با دوستیهای افراطی چگونه برخورد کنیم ؟»
برخی راه کارها و شیوه های پیشنهادی در این زمینه ، عبارتند از :
1- تأمین و ارضای نیازهای روحی جوانان در حد متعادل ، آنان را از دوستیهای افراطی ، بی نیاز مینماید.
2- تکریم منزلت و تجلیل شخصیت نسل جوان ، آنها را از گرایش نامعقول افراطگونه به دیگران باز می دارد .
3- تعادل در رفتار با نوجوانان و جوانان ، آنان را به اتخاذ عکس العملهای منطقی و طبیعی وا می دارد ، رعایت این امر به ویژه از جانب دبیران ، مشاوران و مربیان دبیرستانها ، بسیار ضروری می باشد .
4- جایگزینی یک رشته فعالیتهای ذوقی ، هنری ، فکری و عملی میتواند خلاء به وجود آمده در زمینه های عاطفی و مناسبات انسانی جوانان را پر کند زمینه ساز شخصیت سالم در آنها شود .
5- ترغیب جوانان به ازدواج به موقع با شرایط متناسب به گونه ای که روح سادگی و صمیمیت بر آن حاکم بوده و از تشریفات بی مورد ، جدا و برکنار باشد ، گام دیگری در جهت حل این مشکل محسوب می شود .
6- تقویت مبانی اخلاقی و دینی جوانان ، تعیین کننده نحوه جهت گیری آنها در برخوردها ارتباطات انسانی است و این خود برخاسته از کیفیت تربیت دینی خانواده است. آشنا نمودن نسل جوان با محبت و جذبه الهی ، مانع شکل گرفتن دوستیها و علائق افراطی است.
1- محمدعلی فروغی –سیر حکمت در اروپا-جلد اول-صفحه 44
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/4/16 :: ساعت 8:44 صبح )
»» جوان و زندگی متعادل
« جزر و مد را پشت سر بگذارید . در ساحل دیگر آفتاب زیبایی خواهد دید. از سعادتها بحث کنید. دنیا به قدری پر اندوه است که احتیاجی به نگهداری غم خود ندارید .»
یکی از آرمانها و اهداف جوانان ، بهبود مناسبات و روابط خانوادگی است ، که تجسم عینی و تبلور کامل آن را میتوان در پدپده زندگی متعادل مشاهده کرد : لیکن به همان میزان که آرزوی دستیابی به زندگی متعادل مورد توجه نسل جوان قرار گرفته ، ویژگیها، شیوههای دسترسی به ان و آثار فردی و اجتماعیش ،کمتر مطرح شده ،لذا ضروری است که برخی از مهمترین ویژگیهای زندگی متعادل را بررسی کنیم :
1- تنظیم داد و ستدهای عاطفی یکی از شاخصهای این زندگی است .یعنی اعضای خانواده از جمله جوانان ، میان خود به تبادل کامل عواطف ، همت میگمارند . هر فرد در عین حال که محبت خویش را به سایرین نثار میکند ، مورد لطف دیگران نیز قرار میگیرد .
2- التزام و پایبندی به قواعد زندگی خانوادگی ، لازمه هر نوع ارتباط اجتماعی سالم است .این قواعد باید متناسب با شرایط و موقعیت هر فرد تنظیم شود و علاوه بر آن ، از انعطاف لازم نیز برخوردار باشد .
3- احترام به حدود و مرز شخصیت دیگران ، از پایههای مسلم زندگی متعادل منسوب میشود .با این روش ، منزلت و شخصیت جوانان نیز حفظ خواهد شد که حاصل آن ، امنیت روانی همه اعضای خانواده است.
4- توقعات و انتظارات اعضای خانواده ، بر مبنای امکانات یکایک افراد ،مشخص و تعریف میشود .هیچ انتظاری ، برتر از طاقت جوان نیست و حاصل چنین امری ، احساس شادکامی در وجود نسل جوان و نیز ، تحقق عدالت خانوادگی است .
5- هدفهای نسل جوان ، در حوزه استعدادها و تواناییهایشان ، تعیین و تعریف میشود . زیرا ، انتخاب هدفهای خارج از دسترس و بالاتر از قلمرو توانمندیها ،جوانان را در موقعیتهای دشواری قرار میدهد که گریز از آن ممکن نیست و علاوه بر این ، استمرار شکست و ناامیدی ، در سنین حساس زندگی ضربه سنگینی بر آنان وارد خواهد کرد .
6- حفظ معنویت ، به جوانان فرصتی میدهد که زندگی را فقط با معیارهای مادی ارزیابی نکنند ، زیرا تکیه بر ارزشهای مادی آنان را آسیبپذیر میکند، در حالی که میزانهای اخلاقی ، به جوانان ، چشم اندازی گستردهتر و نگاهی عمیقتر میبخشد تا بتوانند به زندگی از دریچه آنچه باید باشد ،بنگرند و اعمال و رفتار خویش را با ملاک رضایت الهی بسنجند و در صورت منطبق نبودن با چنین عاملی ، آن را ترک گویند .
7- تفاوت « زندگی متعادل »و« زندگی متعالی» را نیز باید به جوانان تفهیم کرد ، زیرا برخی از آنان ، هدف خود را تا مرز وصول به زندگی متعادل ، تعقیب میکنند و با دسترسی بدان ، از هر تلاش و تحرکی باز میمانند . از ویژگیهای زندگی متعادل ، سعی درحفظ وضع موجود است تا اختلالی در روند عادی زندگی پیش نیاید ، ولی زندگی متعالی ، خواهان وضع موجود نیست ، بلکه مترصد است تا آن را به وضع مطلوب ، متحول کند و در نهایت این امر ، به پویای زندگی جوانان منجر خواهد شد .
1- اوریزن.ا.ماردن،پیروزی فکر:ترجمه رضاسید حسینی:ص81
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/4/16 :: ساعت 8:44 صبح )
»» جوان وشادکامی
انسان با ایمان غم خویش را در دل و نشاط و خوشرویی را برچهره دارد.
امام علی (ع)
خوشرویی در چهره مومن موجب بهشت برای شخص خوشرو می شود
حضرت زهرا (س)
هیچ راهی بهکلی سخت و صعب العبور نیست به جنبه های درستو روشن نگاه کنیدروحتان بر اثر کار مدوام ناخشنودی و اندوه خسته است بای استراحت از درستی های و روشنیها بحث کنید
ویلر
نیاز جوانان به شادکامی یک نیاز اصیل روانی است شادکامی از امید بر می خیزد و موجب تحرک نسل جوان می شود در یک تجزیه و تحلیل روانی آثار اجمالی شادکامی معقول عبارتند از :1 افزایش نیروی روانی به این مفهوم کهانگیزه های درونی به وسیله شادکامی تقویت شده و جوانان با تکیه بر آنها می توانند به هدفهای درازمدت زندگی بیندیشند و هدفهای کوتاه مدت و میان مدت را همچون وسله ای برای دستیابی به آرمانهای دودست تلقی نمایند2- تقویت روحیه مقاومت پذیری با این توضیح که جوانان با نشاط استقامت بیشتری در مقابله با سختیها از خود نسان می دهند دلیل عمئه آن را می توان در تفسیر منطقی و عقلانی بخش ی از جوانان از زندگی یافت شادکامی معقول به نسل جوان فرصت مطلوبی می دهد تا روند حیات خویشتن را از زاوایای گونانوگن ملاحظه نمایند و اگر در یک جبهه زندگی دچار شکست شد خود را برای مبارزه در بخشهای دیگر مهیا کند 3- شادکامی و مسرت باطنی بهجوانان فرصت می دهد تا مناسبات اجتماعی خویش را بهبود بخشند زیرا آنان از روحیه ای برخوردارند که می توانند قضایای زندگی را از زوایایی بهتری ببینند ودر نتیجه قدرت جلب اعتماد دیگران را به مراتب بیش از همسالانش دارند4- شادکامی جوانان را در مقابله با اختلالات عصبی و روحی یاری می کندمعمولاً چنین روحیه ای نه نتها از جنبه درمان مشکلات مورد توجه است بلکه در موارد زیادی همچون عاملی پیش گیرنده وارد عمل می شود زیرا سیستم دفاعی بدن به گونه ای است که عواطف مثبت موجب تقویت آن و عواطف منفی موجب تضعیف آن می شود 5- شادکامی موجب توسعه دنیای ارتباطی نسل جوان می شودباین توضیح که حفظ چنین روحیه ای در جوانان دیگران را مجذوب شخصیت آنان می نماید و با انگیزه ای قوی طرح دوستی با آنان می افکنند و حاصل این عمل همانا گسترش دنیای ارتباطی استتوصیه های تربیتی 1- برخی از مخاطبان شما شخصاً افرادی مثبت و کار آمد هستند خواهید توانست با بروز نشاط و شادابی خویش جهتهای مطلوبی به این عده از جوانان ارائه دهید و عواطف مثبت خویش را گسترش بخشید 2- باید فلسفه مناسبی برای زندگی نسل جوان تدارک دید زیرا اگر کلیت زندگی این نسل خود واجد معنا و مفهوم باشد خواهند توانست مسائل و مشکلات کوچکتر از آن را تجزیه ئ تحلیل نموده و بر شادکامی خود و خانواده شان بیفزاید3- باید به جوانان آموخت که حتی با تظاهر به شادکامی ونشاط و امید به تدریج و عمیقاً می توانند بر شادابی درونی شان بیفزاید و عواطف منفی و نامطلوب خویش را کنترل در آورند 4- برخی از جوانان دنیا را به دو منطقه تاریک و روشن تقسیم می کنند و خود را در منطقه تاریک آن قرار می دهند و دریچه های زندگیشان را به روی بخشهای روشن و شفاف مسدود می کنند و از غم و افسردگی به شدت استقبال می نمایند در قبال این گونه جوانان روش ایجاد بینش از مؤثرترین راه کارهایی است که از طریق گفتگوها و مباحثات دوستانه این امر حاصل می شود و تکیه بر چنین بینشهای اصیلی می تواند تضمین کننده روحیه شادکامی تلقی شود
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/4/16 :: ساعت 8:43 صبح )
»» جوان وتغییر رفتار
علوم انسانی ،اگر تنها یک خدمت بشریت کرده باشد و آن باور آدمی به « نوسازی شخصیت» باشد باید گفت در حقیقت بزرگترین خدمت را انجام داده است
گاردنر
آیا آدمی ، زندانی رفتارها و عادات پیشین خود است و یا کنترل کننده و تعدیل دهنده آنهاست؟ اگر انسان مقهور عادت و رفتار خاصی شدآیا این امر به صورت آگاهانه صورت می پذیرد یا نا آگاهانه ؟ غالب روانشناسان در ایم امر اتفاق نظر دارند که آدمی بیش از آنچه که اسیر رفتار های پیشین خود باشد دگرگون کننده آنهاست نیروی اراده خود ساز شخصیت به عنوان عاملی تعیین کننده رفتاری را تغییر داده و رفتار جدیدی را جایگزین آن می کند. جوانان بیش از سایر گروههای سنی توانایی تغییر رفتار را دارند زیرا از یک سو نیروی سرشار جوانی این امکان را به آنان می دهد که به خواستههای خود تحقق بخشد و از سوی دیگر صفات و عادات رفتاری در آنها منعقد نشده و به صورت عواملی پایدار در نیامده است بلکه رفتارهایشان جنبه سیال داشته و قابلیت تغییر پذیری زیلدی دارند. تغییر رفتار همچون سایر فرایندهای تربیتی مراحلی را پشت سر می گذارد تا به مقصود برسد.اولین گام در این ودی خود آگاهی است به این مفهوم که جوان تصویر روشن و مشخصی از خود داشته باشد و دقیقاًبداند که می خوتهد چه رفتاری را از صفح شخصیتش حذف نموده و کدام رفتار رااز صفحه شخصیتش حذف نموده و کدام رفتار را جایگزین نماید به کار گیری نیروی اراده گام دوم در این حرکت محسوب می شود بسیاری از جوانان اشتیاق تغییر رفتار را دارند ولی در عمل ناکام و ناموفقند ، زیرا نیروی اراده ضعیفی دارند .علاوه براینها ، ایجاد زمینه مناسب برای تحول رفتار به وسیله دیگران نیز ضرورت دارد .لذا فرایند تغییر رفتار ، نتیجه تعامل جوانان و اطرافیانشان می باشد و بیش از همه خود جوانان می توانند در اینن امر نقش آفرینان باشند
واقعیت ها در رفتار پدیده رفتار مبتنی بر واقعیتهای چند به شرح زیر می باشد :
1- یافته های نوین علوم رفتاری ، نوید تغییر رفتار و شخصیت به انسانها می دهد ،رفتار و شخصیت آدمی همچون سازمان بسته و ناگشوده ای نیست که نتوان در آن نفوذ کرد بلکه شخصیت و رفتار ، سازمانی گشوده و فابل تغییر است پدپده نوسازی شخصیت از واقعیتهای مسلم و غیر قابل انکار علوم رفتاری می باشد
2- همان گونه که تشکیل رفتار از قواعدی تبعیت نموده و از آنها متأثر می شود تغییر رفتار نیز بر اصول و قواعد خاصی مبتنی می باشد شناخت این اصول و قواعد امر تغییر رفتار را ممکن می سازد.
3- دشواری و پیچیدگی تغییر رفتار ، کمتر و محدودتر از تشکیل رفتار نیست بلکه بعضاً در تغییر رفتار با عملکرد مضاعفی روبرو هستیم که در برگیرنده حذف رفتار نامطلوب و جایگرینی رفتار جدید (مطلوب) می باشد لذا جوانان در تغییر رفتار خاصی نیروی بیشتری باید صرف نمایند
4- تغییر رفتار همچون ایجاد رفتار امری تدریجی و زمان پذیری است برای دگرگون ساختن عادت رفتاری خاصی حداقل به مدت زمانی نیازمندیم که فرصت کافی را برای تحقق هدف مورد نظر ما فراهم آورد و این واقعیت ما را بر آن می دارد که بپذیریم روند تدریجی و مرحله به مرحله حاکم بر این موضوع می باشد . در موارد استثنایی که فرد متأثر از بصیرت و بینش درونی به طور ناگهانی در خود تغییر و دگرگونی می یابد از شمول این قاعده خارج است
5- برای تحول رفتار در نوجوانان و جوانان ایجاد محیطی مناسب برای حیث روابط انسانی میان اطرافیان و نسل جوان ضرور است به ویژه در مدارس و آموزشگهها لازمه تحقق چنیین امری جلب اعتماد نوجوانان و جوانان از سوی دیگران می باشد.
6- خود آگاهی روشنی و بصیرت می آفریند و آرمانها را فرا راه آدمی مجسم می کند مربیان و مشاورانی که مترصد تغییر رفتار نوجوانان و جوانان می باشد با ایجاد خود آگاهی نقطه حرکت و غایت آن را معلوم می دارند و حرکتی که در بستر روشنایی و معرفت آغاز شود با موفقیت قرین خواهد بود
7- « ارسطو» تربیت را به عبارت از « تقویت اراده» می دانست بر این اساس انگیزه حرکت ضامن تداوم حرکت است و تقویت اراده جوانان برای متحول نمودن رفتار نقطه عطفی در جهت ایجاد ساختمان نوین اخلاقی و رفتاری آنان محسوب می شود
8- پذیرش « اصل تدریجی بودن رفتار » مربیان و مشاوران را از یک سوی و نوجوانان و جوانان را از سوی دیگر در برابر ناامیدی حفظ و حراست می کند زیرا در مدت کوتاه در انتظار نتایج بزرگ و برجسته نمی نشینند و لذا با امیدواری قابل توجهی فرایند تغییر رفتار را تا وصول به مقصد تعقیب می نمایند
9- در تغییر و دگرگونی رفتار کیفیت عمل برکمیت آن مقدم است چنانچه جوان بتوانند در مراحل زندگیشان موفق به ایجاد تحولی نسبی در رفتارشان گردند ارزش تربیتی آن برای آنان وجامعه اهمیت والایی برخوردار خواهد بود همچنین اگر مربیان و مشاوران بتواند یک نوجوان و یا جوانی را متحول نمایند ارزش تربیتی آن با هدایت و حیات معنوی یک جامعه برابری خواهد کرد
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/4/16 :: ساعت 8:41 صبح )
»» جوان و انتقاد
« دلسوزترین مردم نسبت به تو آن کسی است که بیش از دیگران در اصلاح تو بکوشد .»
حضرت علی (ع)
از صحبت دوستی برنجم کاخلاق بدم حسن نماید
عیبم ، هنروکمال بیند خارم ، گل و یاسمن نماید
کو دشمن شوخ چشم ناپاک تا عیب مرا به من نماید
سعدی
از ویژگیهای معاشرت جوانان پدپد آمدن شرایطی است که آنان و دوستانشان بیش از سایرین در حالات و روحیات یکدیگر کنجکاو و دقیق شده ، موشکافانه عیبها و ایرادهای طرف مقابل را مورد توجه قرار میدهند چنانچه این روند به بازگو کردن مسائل مورد نظر و عیبجویی یکی از دیگری منجر شود . شادکامی را زا صحنه ارتباطات انسانی به بیرون میراند و جوی آکنده از خصومت و بدبینی بر فضای ارتباطی آنها حکمفرما میشود. بزرگ منشی و گذشت از یک سوی طبیعت حساس و زود رنج جوان ما را ملزم میکند که چشمپوشی از موارد جزیی را سرلوحه مناسبات خود با جوانان قرار دهیم ، به همانگونه که علاقهمندیم دیگران نسبت به ما چنین رفتاری داشته و عیبهای جزئی ما را نادیده بگیرند ، متقابلاً نسبت به جوانان و نوجوانان اینگونه باشیم نکته بسیار زیبایی در یکی از فرمایشات حضرتعلی (ع) آمده است که فرمودند:« با چشم پوشی از چیزهای کوچک خود را بزرگ کنید و بر قدر ومنزلت خویش بیفزایید.»
در صورتی که موارد مذکور غیر قابل چشم پوشی بوده واز حدود مسایل جزئی فراتر رود در آن صورت لازم است از شیوههای تذکردوستانه انتقاد سا لم و اصلاح رفتار به مناسبت و اقتضای موقعیت استفاده نمود.
یکی از اندیشمندان، انتقاد را به جراحی روح و روان آدمی تشبیه کرده است و احتمالاً منظور او، نشان دادن اهمیت و حساسیت روش انتقاد میباشد. انتقاد را معمولاً به دونوع سا لم و سازنده و مخرب، تفکیک میکنند در شیوه انتقاد سا لم و سازنده، نه تنها آسیبی بر شخصیت فرد وارد نمیشود بلکه علاوه برآن موجب جلب و گسترش اعتماد متقابل شده و براستحکام پایههای دوستی و روابط متقابل میافزاید و در مقابل انتقاد مخرب و ویرانگر، علاوه بر جریهدار شدن احساسات فرد، روابط گرم و دوستانه از صحنه زندگی به کناری رفته و خصومت و برودت عاطفی به جای آن تکیه میزند.
روشهای انتقاد سالم از جوان
برخی از راه کارهای مؤثر در به کارگیری از شیوه انتقاد نسبت به جوانان درذیل پیشنهاد میشود:
1- انتقاد سازنده، همیشه با بیان یکی از جنبههای مثبت جوان آغاز و با جلب اطمینان وی ، موضوع اصلی مورد انتقاد طرح میشود به کارگیری چنینن روشی موجب میشود که شنونده مقاومت کمتری در پذیرش انتقاد از خود نشان میدهد.
2- انتقاد سا لم در قا لب جملات و عبارات غیرمستقیم مطرح میشود و جنبه محکومیت، آمرانه و تحریک آمیز ندارد: مثلاً با این عناوین میتوان، انتقاد را به عملی سازنده مبدال نمود:«آیا بهتر نبود،؟»،«آیا صلاح میدانی؟» و ..
3- انتقاد سازنده، در خلوت و غیاب دیگران نسبت به جوان انجام میشود. درغیراین صورت جوان، امنیت روحی خود را در معرض تهدید و مخاطره میبینید و درصدد مقابله به مثل برخواهد آمد. حضرت امام صادق علیه ا لسلام در ضمن یکی ازبیانات ارزشمندشان میفرمایند:«اگرانتقاد ازدوستت را درحضوردیگران انجام دادی، او را خواروذلیل کردهای و اگرانتقاد ازاو را درتنهایی به عمل آوردی، او را عزت بخشیدهای .
4- درهرنشست انتقادی، طرح بیش از یک موضوع جایزنیست . اگرازهمه جهات، جوان را مورد انتقاد قرا دهیم، او را علیه خود برانگیختهایم و درنهایت نتیجهای عاید نخواهد شد.
5- چنانچه در مراحل اولیه. انتقاد به صورت ایما و اشاره انجام شود به لحاظ رعایت حسن ادب و دوستی، بر تفاهم موجود میان جوانان و اطرافیانشان، خواهد افزود.
6- درضمن انتقاد ملایم از جوان، فرصت کافی برای اظهار نظروگفتگو برای وی باید درنظرگرفت و مطا لب پیشنهادی وی را با استفاده از« هنر خوب شنیدن » و« فنگوش کردن فعال » باید مورد قرارداد.
7- درصورت پذیرش انتقاد به وسیله جوان، باید فرصت مناسب برای تغییرواصلاح رفتاربه وی داده شود، زیرا نمیتوان انتظارداشت حتی درصورت قبول مورد انتقادی، به طوردفعی و ناگهانی، موفق به تغییر رفتار شود. همانگونه که تشکیل رفتار، امری تدریجی و مشمول گذشت زمان است، تغییرآن نیز احتیاج به فرصت مطلوب دارد.
8- انتقاد سازنده باید با انگیزهای خیرخواهانه و لحنی دوستانه و مشفقانه انجام شود تا بهترین تأثیر را برجای گذارد.
9- درانتقاد از جوانان، باید ظرفیت روانی آنان درنظرگرفته شود و متناسب با میزان حساسیت روحی و نوع شخصیت آنها، انتقاد نمود. وگرنه بیش ازآنچه که میخواهیم اصلاح رفتارکنیم، ناخواسته تخریب کردهایم .
10- ترتیب دادن محافل بحث و انتقاد جوان در مراکز فرهنگی و نیزدر رسانههای گروهی و مورد بحث قرار دادن شیوهها و رویکردهای انتقاد سا لم و سازنده و ارائه نمونههای علمی ازانتقاد مفید و بهرهگیری از نظرات کارشناسان و جوانان، زمینه مطرح انتقاد مؤثرو پذیرش آن رافراهم میآورد .
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/4/16 :: ساعت 8:40 صبح )
»» جوان و وجدان کار
هر کس کاری را به عهده گرفت باید که آن را به بهترین وجهی به پایانبرساند
رسو ل اکرم (ص)
طبیعت اگر چیزی را آغاز کند تا آن را به پایان برسانذ از دست نمی دهد پی استنباط می شود که هیچ فردی نباید به هیچ بهانهای مجاز باشد که از کار خود عقب بماند یا طفره برود
کومنیوس
در تعریف وجدان گفته اند اگر شخصیت انسانی برای خود یک ایده آل تشخیص داده و در رسیدن به آن ایده ال عامل محرک درونی داشته باشد این عامل درونی وجدان نامیده می شود و در تشبیه مؤثری کار قانون حیات انسانی نامیده می شود و به منزله قاعده تعالی و ترقی جوامع می باشد بنابراین می توان وجدان کار این گونه تعریف نمود: چنانچه فردی کاری که به او محول شده است به طور دقیق و کامل آغاز نموده و آن را باکیفیفت مطلوبی به پایان برساند و این فعالیت را بی نیازاز تشویق یا توبیخ دیگران و صرفاً به جهت ارزش آن عمل انجام دهد در این صورت می گوییم وی از وجدان کاری برخوردار است کسانی که دارای این خصیصه می باشند با صفات زیر از دیگران متمایز می شوند : صداقت و یکرویی و بی پیرایگی از اولین ویژگیهایشان می باشد زیرا دلیلی نمی بینند که بخواهن د درنظر دیگران بهتر از آنچه هستند جلوه کنند بلکه واقعآ خودشان هستند یعنی ما خود واقعی آنان و نه خود تصوریشان را مشاهده می کنیم .احساس مسؤولیت نسبت به کار و شغلی که دارند در میزان بالایی قرار دهند کیفیفت عمل نزد آنان بر کمیت عمل رجحان و برتری دارد در نظر آنان کاری را که شروع کرده اند چنانچه چنانچه با فرجامی خوب به پاینان برسانند از دست زدن به کاری جدید ارزشمند تر و مهم تر است مضمون حدیثی از بزرگان این نیز چنین است به پایان رسانیدن کاری که آغاز شده برتر از شروع کاری دیگر می باشد .قاطعیت و صراحت در عمل نیز از جلوه های وجدان کار می باشد کسانی که از وجدان کاری برخوردار دارند در حقیت توانسه اند تضاد دهای درونی خود را حل کنند و به شخصیت خویش وحدت و یکپارچگی ببخشند و لذا حاصل چنین روندی قاطعیت در عمل و صراحت در نظر است انجام تکالیف و عمل به وظیف برای واجدین این خصیصه برتر از پیروزی و موفقیت تلقی می شود آنان این گونه خود را متقاعد می کنند که در راه عمل به وظیفه همه تلاش خود را به کار گرفته اند و نتیجه عمل در نظر آنان فرع بر انجام عمل بوده و در جه بعدی اهمیت قرار دارد جمله عمیق و ارزشمندی از حضرت امام قدس سره مؤید این واقعیت است که فرمودند مادامی که در مسیر حق هسیم پیروزیم همچنین تأکید مقام معظم رهبری بر خصیصه وجدان کاری برای دستیابی به عزت و اقتدار اسلامی مؤید همین معنا است – تربیت اخلاقی از دیگر پیامدهای ارزنده وجدان کاری است زیرا به وسله آن حس اطاعت قانون شناسی و خویشتن داری دقت و استقامت در آدمی ایجاد می شود و اورا برای انجام امور زندگانی خود تربیت و آماده می سازد . شیوههای تقویت وجدان کار برای افزایش وجدان کار در نسل جوان راه کارهای زیر را می توان مورد توجه قرار داد :1- توجه دادن جوانان به رابطه منطقی رضایت شغلی و وجدان کار انگیزه دستیابی به این ویژگی را افزایش می دهد روان شناسان صنعتی با تحقیقاتی که در این زمنه انجام داده اند عوامل مؤثر و ایجاد در تقویت رضایت شغلی را به قرار زیر می دانند : سازگار ی شخصی با کار خویش ، سازگار ی شخص با محیط زندگی به رابطه شخص با همکاران ،مدیریت ،محیط کا ئ در نهایت محیط اجتماعی .در میان عوامل مذکور سازگاری فرد با کار و مسؤولیت محوله مهمترین عامل مؤثر انجام می شود لذا به جوانا بایدتوصیه نموددر انتخاب شغل عامل رضایت شغلی را ملاحظه نمایند تا این روند به وجدان کاری منجر شود2- تآکید بر واقعیت که چنانچه جوان تلاش واقعی خود را که در کاری که پذیرفته اند انجام دهند خود موجب تقویت وجدان کار در آنان می شود زیرا اگر مردمی مطمئن باشد نهایت تلاش خویش را به کار گرفته است از نوعی رضایت درونی برخوردار خواهد شد 3- پاره ای از جوانان کارهای به ظاهر کم اهمیت را که به آنان محول می شود بدبده حقارت بدانها می نگرند لذا همه سعی خویش را به کار نمی گیرند و در نتیجه ناموفق و نا کار آمد به نظر می آیند اگر این عده از جوانان موفقیت در کارهای به ظاهر کوچک را مقدمه جلب اعتماد دیگران به خود تلقی کنند و زمینه ای برای تفویض کارهای بزرگ بدانند در انجام هر مسؤولیت شغلی حتی محدود وکم اهمیت با وجدان کاری ارضاءکننده ای دست به تلاش خواهند زد 4- جوانانی که تضاد رغبت و وظیفه را در حیطه کار حل کرده اند از وجدان کار ی خوبی برخوردارند زیرا اگر بپذیریم کاری که به آن علاقه نداریم لااقل به چشم وظیفه بدان بنگریم به سطح موفقیت بهتر دست خواهیم یافت 5- تإکید به جوانان در این زمینه که در ایفای هر کار و مسؤولیتی بیش از تکیه به انگیزه ای بیرونی تشویق دیگران به انگیزه های درونی خود مبتنی باشند خصیصه وجدان کاری را در آنان اعتلا خواهد بخشید 6- تبیین و شفاف نمودن رابطه عواملی نظیر وقت شناسی ، نظم ، و امانتداری با پدیده وجدان کاری شیوه دستیابی جوانان را به این ویژگی اخلاقی ارائه می دهد
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/4/16 :: ساعت 8:39 صبح )
»» جوان ومنفی گرایی
پیش چشمت داشتی شیشه کبود زان سبب عالم کبودت می نمود
یکی از حکمای یونان چون بیقراری وبی ثباتی را اصل هر چیز می دانست و فلسفه اش بر این پایه بود و از مردم کناره جویی داشته و دنیا را به چیزی نمی گرفته او رااز زمره بدبینان می شمردند و حکیم گریانش خواند نام وی هراکلیتوس است برخی از ویژگیهای نوجولانی تأثیر و دوام خود راحتی در سالهای جوانی حفظ می کنند و شخصیت جوانی را نیز زیر تإثیر می گیرند از جمله این موارد منفی گرای را می توان نام برد خیلی سالهاست پیش شارلوت بوهلر بر چسب منفی گرایی را به بلوغ زده است این حالت درسنین جوانی با بقایای از زندگی گذشته همراه می باشد در چنین حالتی فرد حالت ضدیت در مقابل زندگی به خود می گیرد و یا به نظر می رسد که فرد موقعیتها و یا چیزهای خوبی را که قبلاً به دست آورده بوده از دست داده است یکی از نویسندگان معتقد است برخی از نوجوانان و جوانان سعی دارند از عوامل زمینه ساز ناراحتی پدرو مادرشان مطلع شوند آن وقت اگر والدین به پاکیزگی و آراستگی بها بدهند آنان بی نظمی و آشفتگی را انتخاب می کنند اتاقشان را بهم می ریزند و لباسهایشان را هر کدام به گوشه ای می اندازند اگر والدین به خوشرفتاری و ادب و نزاکت اهمیت بدهند آنان عملاً راه جسارت و بی پروایی را در پیش می گیرد سالهای نوجوانی و جوانی اغلب دوران سرکشی و تمرد فرزندان و سالهای سختی و مرارت والدین است تماشای تبدیل کودکی شیرین و دوست داشتنی به نوجوان یا جوانی بالغ و سرکش چندان آسان نیست لازم به یاد آوری است که میزان و شدت منفی گرایی نوجوانان و جوانان بستگی به سه عامل زیر دارد :اول – مناسبات پیشین آنان با والدسن که رد جهت سازگاری و یا ناسازگاری شکل گرفته است دوم – مناسبات کنونی آنان با ولدین که حول محور تفاهم یا ثخاصم تنظیم گردیده است سوم – مناسبات والدین آنها با یکدیگر که مبتنی بر روحیه رفاقت یا رقابت با یکدیگر استوار گردید ه است پیشنهادها و راه کارها به والدین و اولیا ء و مربیان رعایت موارد زیر را توصیه می کنیم :1- بیقراری جوانان را بپذیرد و با شکیبایی و تدبیر و ناسازگاری یه و تلون روحی آنها را تحمل کنید این روش به سازگاری تعادل مجدد و بازگشت آنان مساعدت می نماید 2- تظاهر به دانایی بیش از اندازه نکنید معمولاً جوانان با کسانی که مدعی دانش وسیع و اطلاعات کامل هستند میانه چندان خوبی ندارند3- رفتار آنان را به باد انتقام نگیرید کلام ملایم و رفتار متین در جذب جوانان و جدایی آنان از منفی گرایی تأثیر به سزایی دارد 4- حساسیت ها ی جوانان را مورد استهزاء قرار ندهید اگر چه برخی از حساسیتها مشکل آفرین است ولی چنانچه با جلب اعتماد و با استدلالی متین با این پدیده روبرو شویم به نتیجه مطلوبتری خواهیم رسید 5 –به استقلال سنی آنان احترام بگذارید والدینی که وابستگی فرزندان خود را بر استقلال نسبی آنها ترجیح می دهند خواسته یا ناخواسته زمینه رنجش آنهارا فراهم می نماید 6- در اصلاح حقایق عجله نکنید نسل جوان اغلب نیبت به اصلاح گفته هایش و رفتارش از جانب واکنشی نامناسب نشان می دهند با تدبیر و به مرور زمان امکان جلب اعتماد نسل جوان و در نتیجه اصلاح رفتارش همیشه وجود خواهد داشت 7- به خلوت آنان احترام بگذارید جوانان به خلوتی با خویشتن نیازمندند تا بتواند در ک جامعتری از زندگی به دست آورند و علاوه بر آن به جنبه های مثبت زندگی بیتر نیاندیشند 8- گفتگوهای مختصر و مفیدی با جوانان ترتیب دهید چنانچه والدین و مربیان گفت وشنودهای ی را با جوانان ترتیب می دهند سعی داشته باشند که بیش از ضرورت سخن گفته نشود و از طولانی کردن بحث ها و گفتگوها که در نهایت به ملال و خستگی منجر می شود پرهیز نمائید 9- با روحیه مثبت گرایی با فرزندان خود روبرو شوید تا آنها از لحاظ مشاهد الگوهای مؤثر زندگی یعنی پدرو مادر بتواند به شما اعتماد راسخی داشته باشند و نیز دید منفی گرا را به دیدی مثبت گرای متحول نمایند
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/4/16 :: ساعت 8:38 صبح )
»» جوان وموفقیت
من از موفقیت بیم دارم زیرا موجب رکورد و عدم تحرک من می شود
برناردشاو
در دنیا تنها کسی موفق می شود مه ب انتظار دیگران ننشیند و همه چیز را زا خود بخواهد
شیلر
همه ما درپی رسیدن به موقعیت تلاش می کنیم ول جوانان بیش از سایرین طالب آنند اگر چه به موفقی یک مفهوم کلای است و علاوه بر آن نسبت به هر انسانی به گونه به گونه خاصی جلوه گر می شود ولیکن جوانان در هر مرحله از موفقیت که باشند تلاش برای دستیابی به مرحله ی بالاتر روح آنان را بر می کشد و حرکت و شور تازه ای در دوران آنها پدپد می آورد موفقیت دو جلوه دارد یک تجلی آن پیشرفت و ترقی است و جلوه دیگر آن در وفق دادن و سازگار نمودن خود با مشکلات زندگی قابل مشاهده می باشد آن زمان که همه چیز بر علیه انسان است اگر آدمی خود را با شرایط نامطلوب سازگار نمود معنای موفقیت را تجسم عینی بخشیده است رضایت دورنی ناشی از موفقیت در یک مرحله جوانان را برای صعود به مرحله ای دیگر آماده می کند علاوه بر آن کسب موفقیت در یک جنبه زندگی بر سایر جنبه ها نیز اثر گذاشته و روح اعتماد شخصی را تقویت می نماید راه کارهای در قبال جوانان 1- نحوه ارتباط با جوانان بهتر است به گونه ای تنظیم شود که آنان احساس کنند به هر حال و حداقل در یکمورد زمینه موفق هستند موراد موفقیت جوانان ضرورتاً در جهات مثبت و قابل قبول جامعه مورد ارزیابی قرار می گیرد در این صورت جوانان احساس ارزش می کنند 2- دوستانه و صمیمانه به جوانان تفهیم نماییم چنانچه به موفقیتی دست یافتند برای پرهیز از رکود و رخوت بالافاصله هدف دیگری را جایگزین هدف قبلی نمایند و تواناییهایشان را برای نیل به موفقیت در آن جهت تمرکز نمایند 3 – جوانان به همان میزان که به نقش خانواده جامعه همسالان و برخی دیگر از عوامل موفقیت خویش اعتقاد دارند نقش خویش را نیز باید باور کنند و عامل ارداده خودساز شخصیت را برجیته تر از دیگر عوامل در نظر آورند 4- برای حفظ تعادل روحی و فکری نسل جوان ضرورت دارد به آنها تفهیم شود عوامل احتمالی شکست را در کنار عوامل موفقیت در نظر گیرند تا چنامچه به بنبست رسیدند آمادگی اولیه را برای پذیرش شکست داشته باشند 5- موفقیت در امور جزیی و ظاهراً کماهمیت مفدمه ای برای موفقیت در کارهای بزرگ است همچنان که ایفای ارزنده مسؤولیتهای کوچک آمادگی لازم رابرای قبول مسؤولیتهای بزرگ فراهم می کند ضروری است که جوانان بدانند نباید به کوچکی یا برگی کار یا مسؤولیت بنگرند بلکه به شخصیتی که کار یا مسؤولیت را بر عهده گرفته ایت بنگرند و نحوه ایفای وظایف و مسؤولیتها ی آنان استکه مورد ارزشیابی و قضاوت دیگران واقع می شود 6- یکی از ارکان کسب موفقیت آینده نگری است جوانای که می خواهند خودرا برای پذیرش مسؤولیتهای اینده آماده کنند لازم است نوعی آینده نگری داشته باشند 7- وجود کمبودهای و شکستهای زندگی نباید برای جوانان به معنای از دست دادن همه چیز تلقی شود زیرا نیروی محرکه ای که گاهی در اثر کمبودها و سختیها در انسان ایجاد می شود به مراتب قدرتمند از احساسی است که رد سایه موفقیت حاصل می گردد 8- در هر حال نیاید از یاد برد که همه خیرها و خوبیه از جانب خدا ست بدیهی است جوانانی که موفقیتهایشان را ناشی از لطف و عنایت پروردگار می دانند در دام غرور و خودخواهی گرفتار نمی شوند و ارتباط معنویشان با خداوندی به مرحله عالیتری ارتقاء می باد
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/4/16 :: ساعت 8:38 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرنجان و مرنجعزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) استسعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلامسبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلامپیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلامامام حسین علیه السلام در آیینه زیارتپیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»[عناوین آرشیوشده]