اوج دانش، نرمش و اوج نادانی، درشتی است. [امام علی علیه السلام]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» معجزه یا غلبه روان بر ماده

از مجله بهداشت روانی شماره 45 اذر ماه 1342
به نظر دانشمندان فیزیک اگر کسی پیدا شود که تسلط کامل روان بر ماده یا به عبار ته واضح تر تسخیر و تصرف ماده به وسیله روان را ثابت کند اهمیت کشف او با کشف
انرژی اتمی برابری کرده وحتی فزو نی دارددکتر رولف الکساندر طبیب و روانشناس معروف چندین بار تسلط روان بر ماده را نشان داد او  در حضور شهر دار شهر مو فق به انجام کاری شد
که در وحله اول به نظر ما غیر قابل قبول می رسید  دکتر الکساندر یک قطعه بزرگ ابر را در فضا به حاضر ین نشان داد و از ان قطعه بزرگ تکه ا ی را که واضح بود در نظر گرفته و قطعات
مجا ور ان را به عنوان شاهد به انان معر فی کرد و ادعا کرد که پس از چند لحظه می تواند ان قطعه واضح ابر را محو نماید پس از چند لحظه اتفا قی عجیبی روی داد
قطعه ابر مورد نظر ابتدا متسع شد و غلظت خود را از دست دا د و سپس محو کردید و این منظره تو سط رو زنامه نگاران عکس برداری شد سه بار متوالی این ازمایش در حضور
ما صورت گرفت و هر سه بار مو فقیت نسیب وی گشت
دکتر الکساندر در سفری که در سال 1951 به مکزیک داشت در حضور عده زیادی مو فق شد باران شدیدی  را که با ریدن اغاز کرده بود پس از دوازده دقیقه نگهدارد  و فضا را
صاف وبی ابر نماید دکتر الکساندر در حضور دانشمندان با انجام اینکارها می خواست ثا بت کند که نیرویی است فعال که می تواند بطور مستقیم ماده را تحت تسلط خودقرار دهد
 عقیده داشت که از این نیروی شگرف در طرق مختلف از جمله معالجه و مداوای بیما ران وتحت تاثیر قرار دادن محیط بمنظورسعادت افرادمی توان استفاده کرد
نتیجه ::در این مقاله کلمه روان بجای روح بکار رفته پس بنا بر این به نظر بنده انچه از کشفیات فیزیک و شیمی  فهمیده ام  این است که ماده جز انرژی یا روان چیز دیگری نیست
علمای معاصر هم چنین عقیده ای دا شتند همه متفق القول هستند که ماده هما ن نیروی فشورده است و این بتا به گفته قران مجید دانشمندان مذاهب جهان همان سازنده جهان است و بقولی
فقط بعضی از مردان نظیر عیسی مسیح این استعداد را دارند که از این نیرو استفاده کنند  و کارهای عجیب انجام دهنداین راز را هم  صو فیان و عا رفان بزرگ معاصر
می دانستند و با ریا ضت کشیدن  دستگاه بدن خود را طوری تر بیت مکردن که مغز انها بتواند از این نیرو بهر شکل استفاده کنند در تا ریخ جهان و ایران اشخاصی نظیر ژندپیل .
منصور حلاج .ابو سعید ابو الخیر .خواجه عبدالله انصاری  .غوث گیلانی .با یزیدبسطامی و بسیاری دیگر ..........
دوستان در اینده در باره کرامات بعضی از صو فیها و عرفا صحبت خواهم کرد
از خودی بگذر که تا یابی خدا
فانی حق شو که تا یابی بقا
در اصل یکی بوده است جان من و تو
پیدای من و تو نهان من وتو
مردان خداپرده پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا هیچ ندیدند


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( جمعه 86/4/1 :: ساعت 2:20 صبح )
»» آینده کودک خود را حدس زنید!

سلام دوستان
چگونه می توانیم شخصیت و آینده بچه های خود را پیش بینی کنیم!
1. اگر کودک خود را در دوران نوزادی زیاد حرکت دهید یا آن را دا ئما بالا وپایین بیندازیدویا زیاد در گهواره تکان دهید کودک شما در ایینده ورزشکار یا خلبان یا راننده و کلا به کارهای هیجانی و پر حادثه روی خواهد اورد
2.اگر کودک شما پستانک یا شیشه شیر را زیاد نگه دارد و ان را به زور از دستش در آورید در اینده داری شخصیتی خسیس ومال جمع کن وبه شغل جاسوسی با دلالی یا خبر نگاری روی می اورد
3.اگر کودک شما زیاد گاز می گیرد این را بدانید که در اینده دارای شخصیتی خشن وجنگجو شده و به شغل های چون قصابی و ( پول واده..پول چی!؟.....!!!!!!!!)
4. اگر کودک شما آب دهن خود را بیرون می ریزد در اینده به شغل مدد کاری روی خواهد اورد
5.اگر کودک زیاد پستانک را بمکد در اینده در نوشیدن و خوردن و... خلاصه در هر چیز زیاد افراط می کند
6.اگر کودک زیاد دهان خود را ببندد در بزرگی گوشه گیر و محتاط می شود.
7. اگر کودک شما هر شیئی که در دستش می افتد زیاد نگه می دارد و حاضر نمی شود ان را رها کند در بزرگی فردی میشود که قدرت تصمیم گیری برای خرید یا فروش وسایل خانه خود را ندارد.
8. مادران هم بیاد داشته باشند که  کودک خود را برای دفع مدفوع تنبیه نکنند چون در اینده فردی خالی بند و ولخرج وبی قید و بند می شوند
9. حالا اگر می خواهید کودک خود را دانشمند کنید از کودک خود برای دفع ادرار خواهش کنید وبعد از دفع مدفوع به او جایزه بدهید در این صورت کودک فکر کرده که مدفوعش دارای ارزش است  و در ایینده برای راضی کردن مردم دست به اختراع یا فردی بخشنده خواهد شد البته یادتان باشد اگر زیاد هم اسرار کنید کودک فکر کرده با دفع ادرارش چیزی گرانبها را از دست می دهد و ممکن است در اینده خسیس شود.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( جمعه 86/4/1 :: ساعت 2:19 صبح )
»» شعر

فریب دو جهان را - به من داده دل تو

کبوتر شد و شاهین - من ساده – دل تو

قضا و قدر افتاد - به پای تو که بنشین

شگفتا که نه بند است - نه آزاده دل تو

اگر میل تو باشد - در این جبه نگنجد

گره در گره من - که نگشاده دل تو

صدا می‏زندت عشق - به این روشنی امروز

تو گفتی که ننوشد - از این باده دل تو؟

اگر گردن ما را - تبر هم نزند هیچ

چه مهر غلطی زد - به سجاده دل تو

 

 

طوفان‏زده بودم . به سراب تو رسیدم

یعنی که به سرچشمه‏ی ناب تو رسیدم...

من دفتر صدبرگ خیالات تو بودم

کم‏کم به غلطهای کتاب تو رسیدم:

چشم تو در آن فلسفه‏هاغوطه‏ورم کزد

اما به فلاطون شراب تو رسیدم:

یک عمر در این آینه از شکل مسیحا

پرسیدم و دیدم به جواب تو رسیدم:

تو سهم سرآسیمه‏ترین مست خودت  باش

من هم که به یک نیمه‏ی خواب تو رسیدم:

پاداش مرا حالت شایسته‏تری نیست؟

چون هیچ‏ثوابان به عذاب تو رسیدم:

پرمیوه‏ترین فصل پریشان‏شدنی تو

تابیدی و با رنگ و لعاب تو رسیدم...

بوسیدمت و در بغل آرام گرفتم

خندیدی و گفتی به حساب تو رسیدم



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( جمعه 86/4/1 :: ساعت 2:5 صبح )
»» شعر

بگذار دلم غرقه‏ی ِ امواج ِ تو باشد

دنیا همه دریاچه‏ی ِ مواج ِ تو باشد

آهوی ِ غزل می‏دود از هر طرف امروز

شاید بدن ِ خسته‏ام آماج ِ تو باشد

بر خاک ِ تو افتاده تنم آینه بر دار

تا حیرت ِ بالاتر ِ حلاج ِ تو باشد

زین پس به جهان‏های ِ فرادست و فرودست

جان را نفروشم که به تاراج ِ تو باشد

...

خوش باشد اگر بازی ِ تقدیر ِ شما را

من باخته و نوبت ِ لیلاج ِ تو باشد

هشتم گرو ِ نــُه شود و هر ورق ِ من

برگردد و چشمم به دو ِ خاج ِ تو باشد

...

این خواب و خیالی‏ست . دل ِ بی‏هنر ِ من

آیا چه نگینی‏ست که بر تاج ِ تو باشد؟



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( جمعه 86/4/1 :: ساعت 2:4 صبح )
»» شعر

باشد که شبی باشد و درویش ِ تو باشم

یعنی که من ِ سوخته‏دل پیش ِ تو باشم

از هر دو جهان بهتر و زیبنده تر است آه

آن لحظه که در آتش ِ تشویش ِ تو باشم

هم شاعر و هم راوی ِ این وحی ِ عزیزم

شطرنج ِ خراشیده‏رخ ِ کیش ِ تو باشم؟

من ساکن ِ چندین ملکوتم . نپسندند

در دست ِ ستمهای ِ کم و بیش ِ تو باشم

پس دست بزن خنده بریز از دهن ِ خویش

تا صبح که بیگانه‏ترین خویش ِ تو باشم



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( جمعه 86/4/1 :: ساعت 2:3 صبح )
»» شعر

پنهان مشو ای دوست! نیازی به کمین نیست

وقتی تو کمان می‏کشی و چله‏نشین نیست

تا خون نچکاند لب ِ شمشیر ِ نگاهت...

ما را . به ستم‏کاری ‏ِ چشم ِ تو یقین نیست

دل می‏دهمت رونق ِ بازار ِ تو باشد

با آن که خیال ِ تو در این‏باره امین نیست

بازآی و مرا لذت ِ بی‏بادگی آموز

بالای ِ تو تاکی‏ست که بر روی ِ زمین نیست

ای دست به دامان ِ تو بودن گنه ِ من!

دیوار ِ میان ِ من و تو این همه چین نیست

صد حیله نکردم که ببوسم رد ِ پایت؟

صد نامه ندادی که چنان است و چنین نیست؟

امروز در آزادگی ِ خویش اسیرم

سردرگم و آواره‏ام و عشق که این نیست



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( جمعه 86/4/1 :: ساعت 2:3 صبح )
»» شعر

در باغ ِ صدا چشم ِ تو اندوه ِ تبر داشت

آرام و پری‏وار دل از آینه برداشت

صد بار خداوند به تعمید ِ تو آمد

تا زحمت ِ معشوقگی از دوش ِ تو برداشت

امروز که در دشمنیت هیچ شکی نیست

از سادگیم حالت ِ چشم ِ تو خبر داشت؟

نفرین به گناهی که در آن غوطه‏وری تو

تردید بر آن گریه که این دیده‏ی  ِ تر داشت

تا "یرحمک الله" ِ دلم فاصله‏ای نیست

"قد قامت" ِ بالای ِ تو اینگونه نظر داشت

خوبا! غزلا! سنگدلا! میل ِ تو دارم

بدخواه ِ منا! آینه‏ام ...شعر و هنر داشت...

بر زخم ِ دلم زخمه‏ی ِ آواز ِ تو می‏زد

یک جرعه  لبت حق ِ نمک داشت اثر داشت



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( جمعه 86/4/1 :: ساعت 2:2 صبح )
»» شعر

از تو ، کلاه افتد. همین! ازمن سرافتد . بر زمین...


ارزان هدر کردی مرا ، حیفم نبود؟ ای نازنین...


از ریشه برکندی مرا.الخیرُنا فی ما وَقـَع:


من خون ِ دل خوردم ولی...هذا طعامُ العاشقین...


با "ای ِ ذنبٍ" می‏کُشی...ما را. چه مومن می‏کُشی...


با تازیانه‏ت می‏زنی...آواز ِ بی"حبل‏المتین"...


ای هِی‏هِی‏ستان ِ غزل!  آتش ندارد . دود ِ من؟


دارم نیستان ِ غزل...دزدانه ...بنشین... در کمین...


وقتی تو می‏بندی دری ... ما را چه سود از دیگری؟


بگشا گره . آرام و گرم از ابر و باران ِ جبین...


حرفی بزن . حتی اگر ... آزرده‏خاطر بودنت


کاری بخواه ! از من اگر...افتادن از دیوار ِ چین...


از چشم ِ تو افتاده‏ام...اما هنوز ...آزاده‏ام...


آیا؟... چه بدخواهان ِ من گفتند و رنجیدی؟... چنین؟...


نفرین بر آن نامردمان! با هر چه بی‏اندیشگی...


ای معرفت! کی مرده‏ای ، در زندگان ِ بعد ازاین؟...


من ماندم و درماندگی ! ساکن در این آوارگی...


هستم . نمی داند کسی ... از گوشه‏ی ِ چشمت... ببین ...


باید تو بگریزانیم ، از هیچ‏بازار ِ جهان


یکباره سازی کار من...یا همچنان یا همچنین.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( جمعه 86/4/1 :: ساعت 2:0 صبح )
»» فمینیسم و آموزش زنان

 

 

 

در این مقاله ، سعی ما براین است که آموزش و تحصیل زنان را ، از منظر فمینیسم مورد بررسی قراربدهیم .

آنچه مسلم است ، همه جریانهای فمینیستی از آموزش و تحصیل زنان دفاع می کنند . ولی نوع برخورد جریان ها با این مسئله و نوع برنامه ها ، دفاعیات و راهکارهای پیشنهادی ایشان در این رابطه متفاوت است .

تاریخ فمینیست شاهد بروز نوسانات خاصی در جریانات دفاع از زن ، در رابطه با آموزش و تحصیل زنان است که مانند موج در سالهای خاصی برخاسته و دوباره فروکش کرده و چندین سال بعد با سرعت دیگر و در جهت دیگری به حرکت در آمده است . در « کتاب حقانیت حقوق زن که در سال ( 1972) انتشار یافت ، اصلی ترین علت فروتری زنان ، محرومیت زنان از آموزش و تحصیل معرفی شده است . این کتاب نابرابری های میان مردان و زنان را نتیجه تفاوت طبیعی نمی داند، بلکه نتیجه محرومیت زنان از آموزش و تحصیل قلمداد می کند.ولی موج فمینیسم . که از اوایل و نیمه دهه 1960 مطرح شد ، برای دفاع از تحصیل و آموزش زنان ، نظریه هایی در رابطه با بازسازی مفاهیم ارائه می دهد و علت محرومیت زنان از آموزش و تحصیل را این می داند که دانش موجود ، از دید مردان به جهان نگریسته است . »

مسلماً نوع جبهه گیری هر یک از گرایش های پنجگانه ( فمینیست های لیبرال ـ مارکسیسم ـ رادیکال ـ سوسیال و فمینیست های جدید ) در برابر امر آموزش و تحصیل زنان از آبشخور نظرات و آراء کلی و جهان بینی فلسفی این گرایش ها ، تغذیه می شود .

فمینیستهای لیبرال

یکی از آرمان های فمینیست های لیبرال معاصر ، تحقق نوعی جامعه دو جنسی است که ویژگی های مردانه و زنانه را با اختلافات اغراق آمیز روان شناختی نشان نمی دهند . قهراً اگر این گروه از فمینیست ها بخواهند با این آرمان ، به دفاع از آموزش و تحصیل زنان بپردازند ، اهداف آموزشی یکسانی را برای دفاع از آموزش زنان ، از طرح مسئله امکانات آموزشی برابر ، جانبداری خواهند کرد زیرا ایشان معتقدند : « نقش های جنسیتی ، محصول روابط اجتماعی در طول تاریخ است ، نه ودیعه های طبیعی » . بنابراین با طرح رشته ها و برنامه های واحد درسی و طرح الگوی تربیتی واحد برای دختران و پسران و حذف مطالبی که در کتب درسی ، معنای نقش های جنسیتی را القاء می کند ، سعی می کنند زنان و مردان را در آموزش به یک الگو نزدیک نموده و جایگاه آموزش زنان را با مردان برابر نمایند . البته بیتمن معتقد است که این نوع تفکر ، برخی پیامدهای منفی آشکار برای حقوق زنان را بدنبال می آورد .

 

 

فمینیست های مارکسیسم

این دسته از فمینیست ها به نظرات اقتصادی خود بهای زیادی داده و همه چیز را از منظر فلسفه مارکسیستی می بینند ، قهراً وقتی به مسئله آموزش و تحصیل زنان می رسند ، این مسئله را نیز در آن جریان کلی تفسیر می کنند ، یعنی اصول مبارزه برای دفاع از آموزش و تحصیل زنان را ، تابعی از مبارزه طبقاتی می پندارند . بنابراین گوشخراش ترین فریاد مارکسیستهای فمینیسم ، برای دفاع از حقوق زن ، این است که آنها را از محیط خانه به کار عمومی جامعه منتقل کند تا با سرمایه داری و نظام بورژوایی بجنگند و برای آموزش زنان نیز برنامه هایی در این راستا ارائه می دهد . مسلماً لازمه کار عمومی برای تولیدات کلان ، این است که آموزش عمومی یکسان برای زن و مرد با هدف تولید بیشتر و بهتر طراحی شود . در برنامه مارکسیستی برای هدف تولید واقتصاد بهتر ، از همه مسائل جزئی ، از جمله ویژگی های زنان ، صرف نظر می کند .

فمینیست های رادیکال

« فمینیست های افراطی رادیکال ، که در اواخر دهه شصت بوجود آمدند بیش از هر چیز در این پدیده بر احساسات و روابط شخصی تکیه دارند . » فمینیست های رادیکال که نگرشی بسیار افراطی درباره فرهنگ مردسالاری دارند ، موتور حرکت تاریخ را در « دیالکتیک جنسیت » می بینند . ( یعنی در تلاش مردان برای تسلط بر زنان ) .

از دیدگاه افراطی این فمینیست ها و چنین سطح تقابلی بین دو جنس مرد و زن می توان نتیجه گرفت که ریشه فرودستی زنان از نگاه آنها ، نه تنها در مرحله وضع قوانین ، بلکه در همه جوانب ، ناشی از خوی سلطه جویی مردان می باشد . پس این گروه باید برای برنامه ها آموزش و تحصیل زنان اهدافی خاص قائل شوند . اهدافی که بیش از هر چیز مبارزه جنس زن با جنس مرد را تقویت نموده و برای زنان در دانش و آموزش و حتی استفاده از واژه های مؤنث در کتب درسی ، برنامه ای طراحی نمایند که آموزش زنان را در تقابل با آموزش مردان قرار داده و قدرت مبارزه با مردان را در زنان زیاد کنند .

اما « جریان سوسیال فمینیست هم که پس از دهه هفتادم شکل گرفت ، متأثر از فمینیست رادیکال است » و این جریان همانقدر که نظام سرمایه داری را در تبعیض جایگاه آموزشی زن و مرد مؤثر می داند ، به همان اندازه معتقد است نظام جنسیتی و خود طبیعت مردسالاری مردان نیز در این امر مقصرند . اما بر خلاف این چهار گروه از فمینیست های فرامدرن که دارای دیدگاههای پست مدرنیزم می باشند . و معتقدند که زنان برای رهایی و برای بدست آوردن حق مساوی با مردان از جمله تساوی حقوق در جایگاه و شئون آموزشی باید بر فرامدرن بدین اعتقاد هستند که ، باید تعریفی جدید از « مردان » و « زنان » در همه کتب آموزشی ارائه کرد . البته این گروه بر خلاف فمینیست های رادیکال ، معتقدند ، که زن به همسر ، فرزند و خانواده نیازمند است . بنابراین از نظر ایشان در اهداف و جایگاه  آموزشی زنان باید نهاد خانواده را در نظر داشت . « حذف نمادهای جنسی از کتب درسی از جمله مواردی است که فمینیست های جدید و گروههای دیگر بر آن اصرار می ورزند و در سالهای اخیر بعضی از نشریات داخلی ، بلندگوی نظریات فمینیست های جدید بودند . »

 

 

فمینیست های اسلامی

عمر فمینیست های اسلامی در ایران شاید به کمتر از دو دهه برسد . در خور توجه است که دستاوردهای فکری بعضی از روشنفکران دینی که بی حد و مرز و بدون اذن شریعت ، مرزهای نسبیت و تغییر در احکام را گسترده اند ، دست آویز فمینیست های اسلامی شده است .

هر چند که فقهاء و مجتهدین تحت ضوابطی که شریعت ارائه می دهد ، می توانند بعضی از قوانین در باب مسائل زنان و از جمله امر تحصیل و آموزش زنان را بنا بر عناوین ثانویه ، مصالح عامه و حکومتی تغییر داده و طبق مقتضیات زمان و مکان تفسیر کنند . ولی طرح نسبی گرایی فرهنگی بدون ضوابط شرع و اذن شارع به اشکال دیگری منجر به اسارت زن ، خواهد شد .

البته باید توجه داشت ، هر کس که با دید اسلامی ، از حق مسلم آموزش زن و مطالبات شرعی وی در زمینه تحصیل دفاع می کند ، به عنوان فمینیست اسلامی متهم نشود .

نمونه هایی از دفاع نادرست و ضعیف فمینیست ها از آموزش و تحصیل زنان

دفاعیات فمینیست ها از آموزش و تحصیل زنان ، متعالی و مستحکم نیست ، چرا که اصل جهان بینی و فلسفه ایشان ضعیف است . وقتی دفاعیات فمینیست ها از آموزش و تحصیل زنان را با دفاعیات اسلام از این ارزش مقایسه کنیم ، بلندی نگاه اسلام و کوتاهی منظر فمینیست ها در این باره مشخص می شود . به عنوان مثال ؛ فمینیستی مثل « لوس ایریگارای » با سوء ظن به زبان فلسفه بسیار می نگرد و معتقد است اگر زنان در عرصه دانش فلسفه ، نبوغ و درخشندگی خاصی از خود بجای نگذاشتند ، فقط به این جهت بوده که فیلسوفان ، زبان فلسفه را مردانه کرده اند . این فمینیست برای دفاع از زنان در داشتن فلسفه ، مبارزه با زبان فلسفه را پیشنهاد می کند .

در همین راستا و برای رسیدن به هدف فوق الذکر « ایریگارای » که یکی از فمینیست هاست پیشنهاد می دهد که باید با تأمل دوباره ای به سنت الهیات پرداخت . وی معتقد است : « باید برداشت مثبتی از مفهوم الهی ( نامتناهی ) بیابد تا مناسب زنان باشد ، چون خدای مسیحیت به عنوان نمونه ، امر تخیلی مردانه ، تجربه زنان را به عنوان منبع استناد حذف می کند . وی لازم می بیند که چهره ای بیابد که نمونه امر تخیلی زنانه باشد ، خدای زن ، خدایی است که بتواند به چند گانگی . تفاوت ، سیالیت ، موزونی و « شکوه بدن » به عبارت دیگر ، به آن چیزهایی که در محدوده تجربه دینی مردسالارانه نمی توانند تصویری زنده داشته باشند ، شکل دهد . »

از طرف دیگر بعضی از مدافعان دفاع از حقوق زن ، به علت عدم آگاهی از مبانی و نظرات بلند ادیان الهی تحریف نشده در خصوص ترویج علم و دانش برای زنان ، در بعضی از مناطق ، عوامل فرهنگی نظیر ادیان را مسبب عقب ماندن زنان در امر آموزش می دانند و برای پیشرفت آموزش و تحصیل زنان راه حل مبارزه با افکار دینی را پیشنهاد می دهند .

فمینیست های غیر متدین ، درباره تأثیر اسلام در آموزش و تحصیل زنان ، نظر گاهی بسیار غیر منصفانه دارند ، ایشان عملکردهای ناروای بعضی از مسلمانان در محروم  نمودن زنان و دختران از تحصیل را از نظرات متعالی اسلام در دفاع از آموزش و تحصیل زنان جدا نمی کنند از این رو بسیار ناجوانمردانه به منظور دفاع از حق آموزش و تحصیل زن ، به پیکره دین و دیانت حمله می کنند .

بعضی از فمینیست ها مسائلی نظیر حجاب و انفکاک زن و مرد را ، از موانع تحصیل و آموزش زنان قلمداد می نمایند ، در حالی که حجاب و انفکاک ، خود از عواملی است که با ایجاد سلامت ذهن و روح افراد ، بستر آموزش و تحصیل بیشتر و مناسب تر را فراهم می کند .

 

 

فمینیسم و آموزش دانش های زنانه برای زنان

برخی از فمینیستها معتقدند باید دانش جدیدی تولید کرد که از دیدگاه زنانه به روابط اجتماعی زنان و جایگاه زنان بپردازد .

« دوریتی اسمیت که یکی از جامعه شناسان بزرگ فمینیسم است ، این دانش را جامعه شناسی برای زنان نامیده است ». از نظر ایشان ایجاد رشته مطالعات و ارائه واحدهای درسی مشتمل بر چنین دانشی به دانشگاهها و مؤسسات آموزشی و آگاهی زنان به این دانش ، سبب می شود که ایشان جایگاه خویش را بهتر باز شناسند . البته علاوه بر علوم اجتماعی فمینیستی ، « ادبیات زنان ، هنر زنان ، تاریخ زنان و زیست شناسی زنان نیز از نظر ایشان اهمیت دارد ». از نظر این فمینیست ها ، تحقیق و پژوهش فمینیستی » باید خود را مکلف ببیند که از بینش اثبات گرای جامعه شناسی به عنوان یک یک علم دوری گزیند و نشان دهد که تحقیق و پژوهش باید متضمن تعهد به آزادسازی زنان باشد ».

فمینیست ها برای آن که مسائل زنان در تحقیقات و محتویات آموزش گنجانده شود ، به گسترش راهبردهای تحقیق می پردازند. هم اکنون اصلی ترین فعالیت فمینیست ها، به خصوص فمینیستهای رادیکال در زمینه تحصیل و آموزش زنان ،‌ « ارائه دانش از دید زنان است .

 

زیربنای فلسفی افکار فمینیستی

فمینیسم ، محصول عصر روشنگری در اروپا است و اومانیسم از بنیادی ترین مبانی فکری بسیاری از فمینیست ها محسوب می شود . در عصر روشنگری اروپا ، جریان های فکری به وجود آمد که اندک اندک صبغه اجتماعی و سیاسی به خود گرفت و بیشتر این جریان ها در صدد تخریب تفکر دینی بوده و آن را نوعی تاریک گرایی قلمداد می کردند . اومانیسم یا مکتب اصالت بشر و انسان محوری که در قرون اخیر و عصر روشنگری به عنوان جوهره تفکر غرب در آمده است به صورت جدی مقابل نظریه خدامحوری در عالم قرار گرفت با توجه به این دیدگاه به تمام نظریات دینی که به عنوان نظرات خداوند متعال قلمداد می شود ، در تقابل با فهم انسانی قرار گرفته ، پس بنابراین باید از معرکه خارج شود . در چهارصد سال اخیر طغیان و سرکشی در مقابل الهیات از این نوع تفکر می جوشد و سپس در مجاری گوناگونی جاری می شود . اومانیسم را می توان از مبانی نظری سکولاریسم محسوب کرد و همه نقدها و اشکالاتی که به سکولاریسم وارد است برل اومانیسم نیز وارد نمود .

فلسفه پوزیتویسم که همه واقعیتهای عالم را مادی و محسوس می پندارند و با اعتقاد به نوعی اصالت تجربه افراطی ، اخلاق و دین را زا صحنه حکمرانی در عرصه نظریات خارج می نماید ، از دیگر مبانی نظری است که شالوده فکری مستقیم یا غیر مستقیم بعضی از فمینیست ها می باشد . در اومانیسم و پوزیتیویسم به صورت های مختلف ، رابطه مخلوقیت ، خالقیت و همچنین حقوقی که باید از مصدر خالقیت برای انسان وضع شود ، آگاهانه مورد انکار قرار گیرد .

عقل مداری افراطی و اصالت شناخت های عقلی در مقابل وحی نیز از دیگر مبانی فاسدی است که آبشخور نظریات فمینیسم ها گردیده است . « راسیونالیسم » که تکیه فراوانی بر عقلانیت دارد ، باز هم مهلکه و سقوط گاه دیگری برای بشر امروز است . زیرا با جدا کردن انسان از وحی که متعالی ترین ، دقیق ترین و مطمئن ترین سرچشمه معارف و شناختهای بشری است ؛ بشریت را رو به سوی انحطاط می برد و دچار بحران هایی می نماید که هم اکنون غرب در آنها دست و پا می زند .

فلسفه های لیبرالیسم ، مارکسیسم و سوسیالیسم و نظریات پست مدرنیزم و حتی گاهی مکاتب پلورالیسم و اگزیستانسیالیسم نیز پشتوانه های فلسفی نزدیکتری برای نظریات فمینیستی محسوب می شوند . مسلم است که اعتقاد به اصل وجود واقعیت ، معرفت ، شناخت و اصل وجود خطا و همچنین راهی که بتوان با آن صواب را از خطا تشخیص داد ، از پیش فرض های بیشتر فلسفه هایی است که در جلوه های رویین فرهنگ و تمدن به نظریه پردازی و دفاع مستحکم از آن مشغولند .

به طور کلی می توان با وجه اشتراکی که در پیش فرضهای انواع جریانهای فمینیستی وجود دارد ، این گونه نتیجه گرفت که بیشتر آن ها مولود خلف « فلسفه اومانیسم » می باشند ، زیرا با وجود اختلاف نظرهای فراوانی که در نظریات فمینیستی وجود دارد ، یک بنیاد فلسفی مشترک را می توان در همه آن ها یافت و آن این است که : دست آوردها و رهیافت های فکر بشر را باید به عنوان معیار حقیقت و میزان صواب ، برای قانون گزاری در مسائل اجتماعی محسوب کرد .

تقریباً اکثر نظریات فمینیستی فرزندان ناشایسته این گونه طرز تلقی از معیار حقیقت هستند . چه بسا بتوان گفت که بعضی از معادلات جوهری فکر ایشان این است که : واقعیت عالم غیب غیر قابل اثبات است و اگر قابل اثبات باشد ، هیچ ربطی به مسئله قانون گزاری و حقوق و تکالیف فردی و اجتماعی بشر ندارد و اگر هم ربطی هم داشته باشد راهی برای ابلاغ وجود داشته باشد راهی برای معرفت ما نسبت به آن وجود ندارد و اگر هم راهی برای معرفت ما نسبت به آن وجود داشته باشد ، ممکن است معرفت ما از خطا مصون نباشد و اگر معرفت ما هم از خطا مصون باشد ، در هر حال نظریه صحیح ، نظریه ای است که با انسان محوری ، عقل محوری و تجربه گرایی سازگار باشد و اگر عقل و تجربه نتواند آن را تأیید کند ، نباید به عنوان یک نظر دینی قابل استناد باشد . همه این خاستگاهها فلسفی در فلسفه جهان بینی مستحکم اسلام مورد نقد و ابطال قرار می گیرد و مسلم است که با فروپاشی ارکان فلسفی نظریات فمینیستی ، روبناهای این افکار هم از بین خواهد رفت.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/3/29 :: ساعت 1:38 عصر )
»» " حجاب حق زنان، حدّ مردان

 

 

1.مقدمه

2.پس زمینه اندیشه های جهانی در مورد حجاب

3. ا ندیشه های قدرتمند قرن 20

4. پیش زمینه اندیشه ها در ایران

5.زنان در آستانه ورود به انقلاب                                                

6.حضور و حجاب زن و نحوه برخورد با آن

7. حجاب، یک فریضه عبادی-عرفانی-حماسی

8.ضرورت طرح حجاب ازمنظر اسلام

9.وضعیت حجاب در دنیای کنونی

 

1- مقدمه:

اصولا مکاتب بدون شعائر در جوامع حضور ندارند و شعائر نیز بدون مکاتب نمی توانند موجودیت مستقلی داشته باشند.  شعائر، به منزله شاخ و برگی هستند که ریشه در مکاتب دارند و به میزان بهره مندی مکاتب از حقیقت ،آنها نیزاز حقیقت برخوردارند  و پیروانشان در وهله اول « توفیق در اعتقاد » و در وهله دوم « تکلیف در اجرا» را می یابند .

 ما در این فرصت فراهم آمده بنا بر ضرورتهایی که در متن بحث به آن خواهیم پرداخت به یکی از شعائر مکتب اسلام ، از میان مجموعه شعائری همچون نماز – روزه – حج – حجاب و خمس و .... خواهیم پرداخت ، ابتدا به این پرسش می پردازیم که در بین شعائر و رفتارهای دینی بر شمرده ، کدام شعار است که می تواند به صورت فوری و فراگیر ، نه تنها انتخاب یک فرد را، بلکه سمت و سوی خاص یک نظام فرهنگی – سیاسی را در جامعه نشان دهد ؟ تصور کنید مثلاًٌ جهانگردی ، به کشور ما بیاید ، آیا در بدو ورود این نماز و روزه و خمس و زکات است که می تواند نوع نظام فرهنگی – سیاسی حاکم را نشان دهد،یا حجاب زنان ؟ پس زنان با نوع حضور و حجابشان هم مَنش حکومت را نشان می دهند و هم کٌنش اعتقادی و التزامی شهروندان را . در واقع نوع پوشش، وحضور اجتماعی زنان به هر تازه واردی یک شناخت اجمالی می دهد که البّته این شناخت اجمالی با ورود به لایه های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی کشور می تواند تصدیق یا تکذیب شود .حال که نوع پوشش زنان به یک مورد جامعه شناختی تبدیل شده است لازم می نماید که تأمل و دقت بیشتری بر آن داشته باشیم .

 

2- پس زمینه اندیشه های جهانی در مورد حجاب :

 حجاب از جمله شعائر اسلامی است که در طی سالها، بیشترین حرف و سخن را به دنبال داشته است . با این حال تأمل درمورد حجاب ، نمی تواند بدون طرح یک " پس زمینه در جهان" و" پیش زمینه در ایران "کاری منصفانه و همه جانبه باشد لذا در پرداختن به این دو بخش باید بگوییم که :" پس زمینه جهانی "، ساختن یک فضای موثر و برنامه ریزی شده برای جدایی انداختن میان زن و حجاب بوده است .

 فضایی که با فریب ، عفاف را یک ریاضتِ بی جهت و غیر عاقلانه نشان داد و حجاب را یک رعایت با زحمت و غیر عادلانه معرفی کرد. فضایی که بی حجابی را نوعی آزادی درونی و بیرونی بر شمرد تا از گذر آن مردان از تمتع آزادانه و از قدرت انتخاب بیشتر برخوردارباشند و زنان نیز اسیر پاسخگویی به آنان باشند . بنابراین در" پس زمینه  جهانی" ، عصری را در برابر خود می بینیم که وارث یک قرن یورش به نهادها و نمادهای دینی است.

 یک قرن غارت با عصای آبرومندانه علم ، به منظور فرود آوردن و به زیر کشاندن آموزه ها و گزاره های دینی نه از اِریکه حقیقت و حقانیت، بلکه از اِریکه هنجارها و ارزشهای ذهن و تاریخ و جامعه بشری صورت گرفته است .این موضوع ، یعنی توان علم در فرو کشاندن حاکمان ذهنی و تاریخی بشر که با بالا بردن استیلای علمی بر طبیعت همراه بود، به خدمت « انانیت بشر » در آمد، و عصری را پدید آورد که در بخشی، وارث الحاد گذشته بود و در بخش دیگر، می توانست والد الحاد آینده باشد.  لذا قرن بیستم، هم محل ظهور الحادهای پیشین است و هم خالق الحادهای پسین .  وارث الحاد قرن نوزدهم ،  الحاد سرمایه داری است و الحاد قرن هجدهم ،  الحاد آکادمی است . در کل قصد بر این است که :اولاً جهان را بدون خدا تبیین کنند و دوماً بدون خدا در جهان با رفاه و سعادت زندگی کنند . البته قرن بیستم با اِلحاد دیگری که خاص این قرن است یعنی «اِلحاد سیاسی» روبروست که در پی حکومت و اداره حیات جمعی انسانها است . این حجم از تاریکیهای هولناک است که بشر را از عصر نوگرایی و مدرنیسم به سوی عصر فرانوگرایی و پست مدرنیسم روانه می کند و عصر دیگری را بوجود می آورد که به لزوم غفلت از خدا  راضی نمی شود و در پی لزوم غیبت خدا است. این عصر نه با مشخصه سر پیچی از خدا ،که با سرکوبی خدا به پیش می تازد !!

 حاصل این تهاجم تاریک ، پیدایش اندیشه های قدرتمنــد  در غرب و شرق عالم است . نظامات ملحد این عصر ، در پی گسترش گستاخانه جدایی ایمان از عقل ، اخلاق از علم ، دین از سیاست ، تعالی از هنر ،مسئولیت از آزادی، و در نهایت انسانیت از انسان هستند . در این دنیای پست که آرمانش « اومانیسم » است ، همانطور که روز به روز بر شکوه بشری افزوده می گردد شِکوه انسانی نیز فزونی می یابد. در این عصر هر چقدر دستهای کار کردن و پاهای راه رفتن تواناتر می شود به عوض چشمهای دیدن ، لوچ تر و احول تر می گردد ، دائماً « وهم » فربه و « فهم » لاغر می شود . این طوفان تباه کننده ، که حامل مرگ ایمانها و ارزشهای راستین است ، به نیرنگ ، خود را نسیم روحبخش می نمایاند و در درون همه چیز می خزد و پای می گیرد . ورودش به عرصه فرهنگ ، اباحه گری ، به عرصه اقتصاد ، سرمایه داری ، به عرصه اجتماع ، لذت گرایی و به عرصه سیاست ، دین زدایی را در پی دارد .

 

3- اندیشه های قدرتمند قرن 20:

از پیامد های چنین طرز تفکری این است که در این چرخه آزاد ، انسان همه چیز را می تواند در صحنه " فکر و نظر " انتخاب کند ، حتی مذهب را و  در صحنه" رفتار و عمل" ، همه چیز را می تواند انتخاب کند  الا مذهب را  . این ستم هنجار شده که علم با همه دانندگی، و اقتصاد با همه دارندگی اش به حمایت از آن برخاسته ، در هر دوره دارای قربانیان بی شماری بوده است و  مثل همه نظامهای باطل که وقتی به زنها می رسند ، بیشترین ستم را به آنها روا می دارند در این ستم مدرن نیز زنان بیشترین آسیب و آفت را می بینند. وقتی برای رونق اقتصادی کار ارزان و کم توقّع می خواهند زن را با نام " آزادی" از خانه به خیابانها می کشانند.  برای تأمین دیدگاه های هدونیستی ولذت گرا ، زن، همه جاذبه های لازم را دارد . پس باز او را با نام « آزادی از پوشش » به کوی و برزن می کشانند و این سرنوشت غم انگیز زن امروز در غرب است.

 

4- پیش زمینه اندیشه ها در ایران :

 اما پیش زمینه این تراژدی در ایران ، اگر چه ظهور رگه های نخستین اش به دوره قاجار و اولین سفر ناصرالدین شاه بر می گردد، اما گسترش همه جانبه و جاسازی کردن آن در لایه های مختلف فرهنگی – اجتماعی – سیاسی به دوره پهلوی می رسد . به قول مخبرالسلطنه- رئیس الوزرای رضا شاه –غرب، با لابراتورهایش که مظهر سخت کوشی و نظم و پژوهش است، به ایران وارد نمی شود بلکه با بلوارهایش که مظهر برهنگی و خوش باشی و کافه نشینی است وارد می شود و ماندگارمیکردد.این نکته را نیز جلال آل احمد به درستی در کتاب غرب زدگی اشاره می کند که :

 « از واجبات غرب زدگی یا مستلزمات آن ، آزادی دادن به زنان است . ظاهراً لابد احساس کرده بودیم که به قدرت کار این پنجاه درصد نیروی انسانی مملکت نیازمندیم که گفتیم آب و جارو کنند و راه بندانها را بردارند تا قافله نسوان برسد !!اما چه جور اینکار را کردیم ؟... به زن تنها اجازه تظاهر در اجتماع را دادیم فقط تظاهر ، یعنی خود نمایی ، یعنی زن را که حافظ سنّت  خانواده و نسل و خون است را به ولنگاری کشیده ایم ، به کوچه آورده ایم و به خود نمایی و بی بند و باری واداشته ایم سر و رو را صفا بدهد و هر روز ریخت یک مد تازه را به خود ببندد و ول بگردد ... ما در کار آزادی صوری زنان ، سالهای سال پس از این هیچ هدفی جز افزودن به خیل مصرف کنندگان پودر و ماتیک – محصول صنایع غرب – نداریم و این  صورت دیگری از غرب زدگی است ...  »

اگر چه موضوع زن در دوره ستمشاهی پهلوی یک قطعه از کل پازل فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی آن نظام را نشان می دهد که چگونه رژیم نسبت به غرب در بعد فرهنگی مجذوب ، در بعد اقتصادی مرعوب و در بعد سیاسی مأمورگردید، و در هر عرصه نوکری را با نام نوگرایی ، به اتمام رسانید ، نحوه حضور و پوشش زن سریعتر از هر موضوع دیگر می توانست اشکال ظاهری را نسبت به جامعه ایده آل غربی نشان دهد. پس مهمترین مخاطبان جامعه زنان بودند و لذا بیشترین سرمایه گذاری را نیز روی زنان انجام دادند. در واقع به زن توجّه کردند ، اما از همان توجهی که صیاد در همه فراخنای شکار، نسبت به صیدش دارد !

 

5- زنان در آستانه ورود به انقلاب :

 با این وصف زنان فهیم جامعه ما ، با ورود آگاهانه خود به عرصه انقلاب و قرار گرفتن در صف مبارزه ای، به وسعت یک ملت ، همه نقشه های شیطان را نقش بر آب کردند و سرباز فداکار عرصه های جدید « تحّول و تحمّل » شدند . رشد چشمگیر زنان که حتی در برابر دیدگان معاندین  و مخالفین انقلاب هم قابل انکار نیست ، خود گواه حضورمثبت زنان در مشارکتهای سیاسی و مشاغل اجتماعی و عرصه های علمی و به ویژه در سنگرهای پایداری و ایثار است.

 به این ترتیب همه جا مشحون از حضور سرافرازانه زنان شد، اما نقاط چالش در موضوع حجاب و نحوه حضور به این نکته بر می گردد که پس از انقلاب اسلامی ، عده ای با ایمان و بدون آگاهی ، عده ای با آگاهی و بدون ایمان و عده ای نیز با ایمان و آگاهی ، بسته به آنکه در کجای حلقه های تصمیم گیری باشند ، شروع به کار نمودند .

1- عده ای آگاه بی دین ، میدانستند راه را چگونه بروند که نه ردّی از جرم بماند و نه از اهدافشان دور بمانند و چون می دانستند بد دفاع کردن هزاران بار مؤثرتر از خوب کوبیدن است با تقلب در اندیشه و عمل ، دست به کار شدند . ظهور وبروز آن در مدرسه و دانشگاه و خیابان و اداره به رفتارهایی انجامید که با اسلام مطابقت نداشت پس نتیجه اش هم نمی توانست افزایش مسلمانی باشد.

 2- عده ای دیگر ایمان بدون آگاهی داشتند ، صادق جاهل بودند ، نسبت به ارزشها صادق بودند و نسبت به روشها جاهل . و چون به گفته امام جعفر صادق (ع) ، یکسان است نتیجه کاری که به جاهل و یا به خائن سپرده می شود ، لذا هر دو گروه اگر چه انگیزه هاشان متفاوت بود ولی انگیخته هاشان یکی شد !

3-  آن عده ی دیگر که با ایمان آگاه بودند از هر دو طرف ، تحت فشار بودند . آنها می دانستند که قلبها ایمان پذیرند نه فرمان پذیر، یعنی جسم تابع فرمان می شود ، قلب تابع ایمان . پس باید با دادن آگاهی و فرصت به مخاطب و بکارگیری شیوه مناسب برای مفاهمه فکری و مراوده قلبی، در پی تربیت و هدایت بود ، واِلا با فرمان و بخشنامه، فقط می توان به یک سلسله هم شکلی های ظاهری دست یافت بدون آنکه شاکله شخصیتی و فهم قلبی و ایمانی در آنها ایجاد شده باشد. در واقع اعمال روشهای غیر منطقی، طرح منطقی ِ آراء اسلام را که قدرت ایجاد انقلاب درونی در انسانها و اصلاح بیرونی در اجتماع  دارد را مهجور می کند.

 اما حلقه غم انگیز این ماجرا وقتی رو می شود که ببینیم همانهایی که مهره ها و مدلهای اصلی این رَویه های نابخردانه بودند بی آنکه ذره ای از سنگینی آثار عملکرد گذشته را بر دوش داشته باشند ، شاد و چالاک از آن طرف جوی به اینطرف پریدند و به سرعت سراغ تریبونهای گفتگو رفتند ، برای جوانها سخن سرایی نمودند و برای آزادیهای بر باد رفته شان دل سوزاندند . آن روز که مدیر بودند نردبان معنویت جوانان نشدند بلکه امروز که منتقد شدند، جوانان نردبان موقعیت ایشان شدند  . هیچکس هم در این آشفته بازار نبود که برخیزد و برود منصفانه و محققانه از متن جراید ها و روزنامه ها ، مصاحبه ها و گزارشها و گفته ها ، شیوه های اعمال مدیریتی شان را بیرون بکشد که چگونه دیروز ، جوانان را از دینداری جدا کردند و امروز هم با زبان و شیوه ای دیگر دین گریزی را رواج میدهند.

 

6- حضوروحجاب زن و نحوه برخورد با آن :

 در این چرخه ، ماجرای حضور و حجاب زن و نحوه برخورد با آن از همه غیر قابل تحمل تر است ، زیرا نه به کام تشنگان پاسخ چرایی حجاب، سبوی آگاهی و معرفت رساندند و نه به جویندگان پاسخ ِ چگونگی حجاب ،پاسخ دقیقی ارائه دادند. طیفی از پوشش مقبول تا مطلوب را ارائه دادندو در واقع سَرخود، مدرسه ایی را ساختند که هر کس نمره ممتاز را نمی گرفت مردود می شد ، آنها کمتر از بیست را بر نتابیدند و حالا باید ما در دریای صفر، مبهوت و مغروق گردیم .

 

7-  حجاب، یک فریضه عبادی-عرفانی-حماسی :

حجاب نماز نبود که در روز چند نوبت اقامه شود و تمام گردد . روزه نبود که در سال یکماه فریضه گردد . خمس نبود که چون تسویه شود دیگر وظیفه ایی به بار نیاورد . حجاب، یک فریضه ی" عبادی- عرفانی – حماسی" بوده و هست .

 "عبادتی" است در تمام لحظات . زن محجبه در حال عبادت و فرمانبرداری خداوند است و همین مسئله می تواند برای او کافی باشد.

داشتن حجاب برای زن محجبه حالت "عرفانی" دارد که با عشق در آمیخته است و همین امر، اجرای آن را آسان و آثار آن را ماندنی می کند .

از طرف دیگر جنبه" حماسی" دارد ، یعنی پرچم حق سالاری و عدالت خواهی است . زن با حجاب خود فرصت مرد سالاری و حاکم شدن تمنیات را نمی دهد . حجاب، لباس مشارکت و حضور اجتماعی است چرا که اگر زن در فضای خانه خود ، بدون هیچ  ارتباطی  با محیط اطراف خود زندگی میکرد و تنها با محارم خود در ارتباط بود ، خود به خود حجاب معنی و ضرورت نمی یافت .

 

8 –ضرورت طرح  حجاب از جانب مکتب اسلام :

طرح مؤکدانه حجاب از طرف مکتب مترقی اسلام، بیانگر آن است که حضو زن را پذیرفته و برای سلامت حضور ، حجاب را مطرح می نماید پس مغز حجاب ، حضور مثبت و سازنده زن است و آنقدر این حضور ِ شایسته نزد خدای متعال پسندیده است که فریضه بی بدلیل نماز را برای زنان ، با لباس حضور اجتماعی قرین و همراه خواسته است . میتوان گفت: حجاب « حقّ زنان » است و « حدّ مردان ».

  زنان با حجاب به حق خود می رسند و مردان با حجاب حّد خود را می یابند . حجاب از فطری ترین قوانینی است که کاملاً بر تکوین و طبیعت زن و با تکامل و تعالی او توافق دارد . متأسفانه این امر ، در چرخه « بد دفاع کردن ِدوستان » و « خوب کوبیدن دشمنان » قرار گرفته است .

 این بی اعتنایی در محیطهای علمی که بیشترین مسئولیت را در تبیین و تحکیم حجاب دارند ، نشانگر آن است که برای تفهیم علمی و برای تمرین عملی، بخصوص برای دختران دانش آموز در محیط های تحصیل،نه تنها اقدامات در خوری انجام نشده است  برعکس کارهای صادره از کج فهمی و بد سلیقگی مسئولین،مثل نشان دادن عبور و مرورزنان مجرم و متهم با  چادر، و ابلاغ بخشنامه هایی جهت ظاهر شدن زنان با چادر آن هم از روی اجبار نه تربیت آنان ، بویژه در محیطهای علمی ، همچنان جاری و ساری است .

میتوان به این چرخه، این را هم اضافه کرد که عده ای هوشمندانه تفاوت و یا تضاد آنچه را که اعلام می کنیم با آنچه را که دنبال می کنیم می یابند و زبان به اعتراض می گشایند که: شما حفظ کرامت زن را که سخن درستی است ، به خوبی دنبال نمیکنید ، زیرا وقتی از حجاب و لزوم آن برای زن سخن میگویید، شأن زن را تا عرش بالا می برید و حریم و حرمتش را تعریف میکنید، اما وقتی همین زن با مشکل جّدی حقوقی و اجتماعی مواجه می شود و گذرش به قانون می افتد باید برای کمترین احقاق حق ، در دالان دادگاه وقانون ، نالان بماند ، زیان ببیند و زبان ببندد .

 اما  زنان فهیم و والای ما می دانندکه به دور از معایب و نواقص در عملکردها ، حجاب برای حفظ و رشد زن، «حق»  است و برای حفظ و رشد دیگران « تکلیف » ، پس نباید بگذارد به هیچ ترفندی این حق از او گرفته و یا با هیچ توطئه ای این تکلیف در اوسست گردد .  او بدرستی می داندکه دستاورد بی حجابی همچنانکه نتایج گسترده آن در غرب مشهود است، چیزی جز آسیب زدن به عفاف و طهارت فردی و اجتماعی نیست .

مدافعان فرهنگ بی حجابی خواهان آن هستند که زن با جنبه زنانه اش در اجتماع حضور یابد و جنبه انسانی زن در حضور اجتماعی مغفول و مهجور و بلکه منفور بماند . دستاورد مهم حجاب به تعبیر زیبای قرآن « اَن یعرفن فلا یؤذین » است . یعنی زن شناخته شود، تا هم فرصت شناخت خود را بیابد و هم جامعه او را با جنبه انسانی اش بشناسد و طلب کند .

 حجاب برای ناشناختگی و مغفول ماندن نیست ، بلکه زن در مکتب حجاب می آموزدکه با جنبه انسانی اش با جامعه در یک تعامل همه جانبه و سازنده و خردمندانه باشد . او می آموزد که جنبه زنانگی زن، برای محیط گرم و صمیمی خانه و تربیت و تولید نسل سازنده بماند و حاصل این شناخت وعمل « فلا یؤذین » است یعنی اذیت ندیدن و به رنج نیفتادن و احساس امنیت کردن  .

 

9- وضعیت حجاب دردوران فعلی :

اما مع الوصف باید دید که چرا با همه ضرورت و حرمتی که حجاب دارد و توافق فطری و باطنی که با روح زن و جامعه زنان دارد، وضعیت حجاب و عفاف و میزان وفاداری به آن به وضعیت امروز رسیده است ، وضعیتی که هیچ انسان مسلمان انقلابی مکتب امام  را قانع و راضی نمی کند . واقعاً سهم دشمن در وضعیت پیش آمده چقدر است و سهم ما چقدر ؟ دشمن که پیداست، باید دشمنی کند که می کند . دشمن از روزی که از اشغال مرزها نتیجه نگرفت، به اغفال مغزها طمع نمود ، از ارائه الگوهای متکثر و پر جاذبه برای نسل جوان گرفته تا تولید انبوه و توزیع سازمان یافته فرآورده های ضد فرهنگی . اما سهم ما چقدر است ؟

 در وضعیت پیش آمده صحبت از بد حجابی های ناآگاهانه و غیر معاندانه نیست، بلکه به طرز مرموزی "جنون عصیان" و" ابتذال"است که از حاشیه جامعه به سمت اشغال متن جامعه به پیش می تازد .امروز، نسل ِ  جوان ِ مسئول ِ آگاه ما که به خوبی جوهره ایمان و انقلاب را از پدران و مادرانشان که جوانان دیروز انقلاب اسلامی بودند به ارث برده اند، به طرح این پرسشهای اساسی کشیده می شوند که :

- آیا این هجوم، صبغه دیانت حکومت را کمرنگ نمی کند ؟

- آیا اراده مسئولان را در تطهیر جامعه از تباهی به زیر سئوال نمی برد ؟

- آیا انبوه این تیرگیهای ناخواسته و تحمیلی توهم توافق مسئولین را بر ادامه حیات این روند ، تشدید نمی کند ؟

- آیا رسانه ها به ویژه رادیو و تلویزیون و مطبوعات ، تمامیت رسالت و توانایی و خردشان در دفاع فرهنگی ، همین است که به تماشا گذاشته اند ؟

- آیا نیروهای امنیتی و انتظامی و مردمی که در برابر « جنگ تحمیلی » ایستادند، در برابر فســـاد و « ننگ تحمیلی » آرام می نشینند ؟

- آیا دانشگاههای ما رسالت علمی و ایمانی خود را در طرح پرسشهای عمیق و پاسخهای همه جانبه انجــــــــــام می دهند ؟

و دهها آیا و چرا و پرسش دیگر که همه را وا می گذاریم و سراغ امام علی (ع) را در نهج البلاغه می گیریم که فرمودند :

 

 « ادعاهایتان کوهها و صخره ها را می شکند اما عملهایتان دشمن را امیدوار می سازد »

 

 بی تردید یگانه راه نجات و بقا و بهروزی، راه عزتی است که امام حسین (ع) در اصلاح جامعه نشان داد. باید آهنگ یک بازگشت عمومی ، « توبوا الی الله جمیعاً »، به ارزشها و اصالتها در جامعه طنین انداز شود.

 باید برای نابودی قاطع و قهر آمیز فساد و فحشا و اعتیاد ، عزم و اراده ملی بکار گرفته شود تا اعتماد و اعتقاد آحاد ملت به خدمت صادقانه مسئولان دوباره باز گردد و زمینه هدایت اسلامی و عدالت اجتماعی محقق گردد .

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/3/29 :: ساعت 1:37 عصر )
<   <<   51   52   53   54   55   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 4
>> بازدید دیروز: 382
>> مجموع بازدیدها: 1375361
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب