»» جوان و مدیریت زمان
فرزند زمان خویشتن باش
حضرت علی (ع)
به یاد گذشته خوش باشیم حال را به خوبی بگذرانیم ودرباره آینده از مال اندیشی خودداری نکنیم 
سنکا
روزگار نسبت به کسی که بداند وقت خود را چگونه مصرف کند فوق العاده مهربان است 
لرد آویبوری
از تفاوتهای بارز و مهم دروان کودکی و نوجوانی این است که اندیشه های کودکان معطوف به زمان حال است و حالآنکه نوجوان به سرعت نگاه خود رابه گذشته و آینده متوجه نموده و افق دید خود را گسترش می دهد و بیش از نگاه رویکرد آینده نگر دراوملاحظه می شو د زمانی که جوان عوامل موفقیت خویش را فهرست می کنند مساله بهره گیری از زمان در اولویت قرار می دهند و مایلند امور زندگی خود را به گونه ای معقول . منطقی تنظیم تنمایند یکی از نویسندگان معتقد است بسیاری از اشخاص از تنظیم امور خویش غفلت می کنند و فرصت را غنیمت نمی شمارند و ایام سازنده جوانی را به رخوت رکورد می گذرانند زندگی آنها مانند روزی است که صبحگاهش آرام و دل انگیز و شامگاهش ططوفانی و وحشت انگیز باشد هر کار خوبی که از دستتان بر می آید در انجام آن کوتاهی نکنید در حالات یکی از بزرگان نقل کرده اند که هرگز از غذای داغ استفاده نمی کرد و لحظاتی را که ناگریز بوذ درنگ کند تا غذا قدری سرد شود به نوشتن می پرداخت و چند دقیقه ای را که به این وسیله معمولاً ب هدر می رود مورد استفاده قرار می داد به تدریج یاداشتهای زیاد و زیادتر شد و او رد صدد چاپ آنها بر آمد و پس از آنکه یکی از دوستان فاضل و ادیبش نوشته های اورا ویراستاری کرد این کتاب به چاپ رسید و نام آن را پنج دقیق های قبل از غذا نهاد بزرگی گوید ک هررزو فقط یک بار به شما می گذرد و همین که رفت باز آوردنش محال است 
شیوه های بهره گیری از زمان 1- رویکرد جوانان به آینده را که غالباً با تکبه بر مفاهیمی همچون بخت و اقبال به هیچ رابطه منطقی پیوند می باد دگرگون کرده و آن را بر مبنای تفکر پشتکار و مدیریت زمان تجدید بنا نمائیم 2- حفظ مورانه میان سرعت عمل و مل اندیشی برای جوانان یک ضرورت است جوانان درمواردی برای رسیدن به مقصود سریعاً اقدام می کنند و رد خاتمه کار پشیمان می شوند واگاهی در انتظار فرصت مناسب وقت را به هدر می دهند زندگی معقو ل ایجاب می نماید که تعادل این دو مؤلفه ارزشمند زندگی به خوبی حفظ شود 3- به جوانان بیاموزیم که فرصتهای هرگز در انتظار مانمی مانند بلکه به فرموده رسول اکرم (ص) فرصتها همچون ابرها می گذرند پی باید ما آنها را دریابیم و لذا نسل جوان زمانی موافق خواهند بود که لحظه ا را شکار کنند 4- دانشجویان و دانش آموزان زمانی که با مشخص کردن فعاایتهای روزانه خود می واند به اختساب فرصتهای مفید خود بپردازند و میزان ساعات مفیدی را که در هر شبانه روز در اختیار دارند معلوم کنند توانسته اند گام مهمی در برنامه ریزی زندگی خود بردانرد 5- در مرحله بعد جوانان می توانند نیازهای علمی و آموزشی خود را مشخص نمایند وی به نوان مثال در مورد درورس و مطالعات خویش میزان احتیاجات خود را دقیقاً بر آورد نموده و برای خود معلوم کنند که دقیقاً چه حجمی از کار و فعالیت را باد انجام دهند 6- زمانی که این دومرحله سپری شد باید جوانان با تقسیم نیازهای اموزشی بر زمانهای مفید خویش میانگین و معدل کاری خود را در یک ساعت به دست آورند تابرخودشان معلوم شود که مثلاً به ازای یکساعت وقت چه مقدار از درس خاصی را باید مطالعه نمایند 7- وقتی جوانان کارهای زیادی در پیش روی دارند ابتدا باید کار دشوار تر را شروع کنند و با تمام همت به انجام آن بپردازند زیرا کاری که رد اول مسکل و ملالت آور است وقتی به پایان رسید بیشتر مایه مسرت می شود علاوه بر آن زمانی که جوانان بتوانند کار دشواری را که آغاز کردهاند به پایان برسانند قوتقلب و ارده قویتری برای کارهای دیگر که طبعتاًبه این دشواری نمی باشد پیدا کند 8- یکی از موانع مدیریت زمان تسویف است یعنی کاری که آدمی به انجام آن اعتقاد راسخ دارد با گفتن اینکه فردا یا شاید در آینده اینکار را انجام خواهم داد مکراراً آن را به تأخیر می اندازد و رد نهایت نبت به انجام آن دلسرد می شود بهتر است هر کاری را که لازم است انجام دهیم حتی یک دقیقه به تأخیر نیاندازیم


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( پنج شنبه 86/4/14 :: ساعت 3:28 عصر )

---

»» جوان و کنکور
انجام کارهای بزرگ و ماندنی احتیاج به زمان و پشتکار دارد 
جواهر لعل نهرو 
اگر صمیمانه همه تلاشتان را کرده باشید شکست اسباب خجالت نیست
حضرت زهرا (س)
از مسائل مهم و سرنوشت سازی که جوانان را عمیقاً تحت تأثیر قرار می دهد کنکور دانشگاه است در حقیقت اظطراب ناشی از نتایج کنکور بر فرایند یادگیری آنان نیز تأثیر منفی دارد باید دانست که اظطراب به میزان کم برای کارکردهای درسی و آموزشی نه تنها زیان آور نیست بلکه درمواردی می تواند مفید باشد زیرا بر حجم تلاش فرد می افزاید و سطح موفقیت او را بالا می برد معمولاً افرادی که هیچ گونه نگرانی برای امتحانات از خود نشان نمی دهد توان رقابت با دیگران را نیز ندارند و انگیزه های آنان در سطح پایینی قرار دارد ولی با اظطرابهایی که از این میزان بالاتر باشد لازم است مقابله نموده و آنها را تحت کنترل در آورد اینک به بیان مهمترین شیوه های کنترل اظطراب می پردازیم 1- همبستگی مثبتمیانمیان تلسط درسی و آرامش درونی در پژوهشها و نیز تجربیات آموزشی این امر به اثابات رسیده است که هر اندازه میزان احاطه و تسلط به دروس بیشتر باشد و به همان نسبت آرامش و اطمنیان درونی فرد فزونی می یابد لذا چنانچه بتواند خود را به مرز تسلطدرسی برسانند خواهند توانست بر اظطراب خویش فائق آیند 2- گفتگو درباره اظطراب از شدت آن می کاهد جوانانی که ارتباط انسانی مطلوبی با اطرافیانشان دارند بهتر می نوانند بر اظطرابشان غلبه نمایند از نقطه نظر علمی افراد مظطرب زمانی که با دیگران در مورد مشکل خویش گفتگو می کنند بار اظطراب آنها کاهش می یابد

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( پنج شنبه 86/4/14 :: ساعت 3:27 عصر )

---

»» اصول بیل گیتس.....
بیل گیتس»، رئیس «مایکروسافت»، در یک سخنرانی در یکی از دبیرستان‌های آمریکا، خطاب به دانش‌آموزان گفت: «در دبیرستان خیلی چیزها را به دانش‌آموزان نمی‌آموزند». او هفت اصل مهم را که دانش‌آموزان در دبیرستان فرا نمی‌گیرند، بیان کرد.









نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( پنج شنبه 86/4/14 :: ساعت 3:25 عصر )

---

»» جوان و خویشتنداری
بهترین شما کسی است که پروردگار او رایاری نموده و برخویشتن تسلط یافته است 
رسول اکرم (ص)
جوانان باید بدانند هر میلی که به موقع ارضا ء شود موجبات سعادت آنان را فراهم می آورد 
سلوانوس استال
دلبستگی جوانان به مجموعه ای از ارزشها ی اخلاقی همچون داربست نیرومندی است که آنان را از لغزشها و غفلتها حفظ می کند خویشتنداری در صدر چنین ارزشهایی قارر دارد اگر خواسته های جوانان را تحلیل نماییم آنها را در دومقوله خواسته های ضروری و منطقی و تقاضاهای غیر منطقی متجلی می بینم بخشی از خواسته های جوانان گرچه منطقی است ولی هنوز زمان ارضاءآنها فرانرسیده است در این حال تنها خویشتنداری می تواند جوانان را تا فرارسیدن زمان مطلوب متقاعد کند و آنان را در غلبه بر خواسته های نفسانی و غریزی یاری نماید.شناخت آثار خویشتنداری انگیزه عمل به آن را در جوانان تقویت می کند این آثار در دو جنبه فردی و اجتماعی قابل بررسی است آثار فردی آن در قرب به حق ، احساس منزه بودن یا تصویر شخصی مطلوب داشتن افزاتیش عزت نفس و تقویت وجدان اخلاقی تجلی می یابد.در بعد اجتماعی نیز خویشتنداری سلامت اخلاقی جامعه را تضمین می کند و در حفظ مرزهای آزادی و حین استفاده از آن نقش برجسته ای ایفا می نماید علاوه بر این موارد نهاد خانواده به عنوان سلول اولیه اجتماعی نیز مصونیت لازم را پیدا می کند زمانی که هر ی از اعضای خانواده بهدرستی حدود و مرزهای خودرا بشناسد و خاسته های نابجا را با کنترل خویشتنداری کنترل نمایند دیگر مورد ی برای بروز بحران در زندگی پیش نخواهد آمد و سلامت محیط زندگی خود زمنه ای برای سلامت محیط اجتمعی محسوب خواهد شدرسالت ما وخویشتنداری جوانان وظایفی را که ما در قبال جوانان بر عهده داریم از پیچیدگی و تنوع خاصی برخودار است برخی از آنها عبارتنداز : 1- به منظور تقویت خویشتنداری جوانان به والدین و مربیان یاد آوری کنیم که در برابر هر گونه خواسته غیر منطقی فرزندان و دانش آموزان تسلیم نشوند و در موارد ضروری با توجیه و تبیین وظایفآنها مقاومتشان را در برابر خواسته های غیر ضروری افزایش دهند 2- فرزند سالاری و خویشتنداری در تقابل با یکدیگر ند ضروری است از ترویج و تقویت روحیه فرزند سالاری به ویژه در رسانه های گروهی خودداری شود تا نسل جوان نسبت به خواسته هایشان رویکردی منطقی اتخاذ نمایند3- در هر فرصتی به تقویت اراده نوجوانان و جوانان بپردازیم و به عنونان یک راه کار عملی از زندگی زنان و مردان بزرگ نوشته ها و منتخبانی تهیه نموده ودر اختیار آنان قرار دهیم تا بتوانند با آشنایی کامل به رموز موفقیشتشان بر اراده خویش بیفزاید4- تفهیم این نکته اخلاقی به جوانان که اگر لذت های ناشی از خویشتنداری و غلبه بر هوای نفس واقف شوند لذتهای نفسانی دیگر نزد ایشان جایگاهی ندارد 
اگر لذت ترک لذت بدانی دگر لذت نفس لذت ندانی
5- درک روابط میان کرامت نفس و گناه ستیزی موجب می شود که با تکریم شخصیت نوجوانان و جوانان آنان را در خویشتنداری و کنترل خواسته های نفسانی یاری دهیم 6- به لحاظ تأثیراتی که لغزشهاینفسانی در شخصیت آدمی دارد و موجب ارزیابی منفی فرد از خویشتن می شود لازم است رابطه خویشتنداری و سلامت روان برای نسل جوان به درستی تبیین شود تا برای احراز آن انگیزه خویشتنداری در جوانان تقویت شود7- نفوذ پذیری جوانان از همسلانشان موجب می شود کة آنان در ساختار اخلاقی خویش بیش از دیگران تحت تأثیر دوستان واقع شوند از این روی ضرورتدارد که با شیوه های مطلوب و جذابی اهمیت دوست یابی معیارهای دوست گزینی و شرایط حفظ و نگهداری دوست خوب وآثار دوستیهای مطلوب و نامطلوب جوانان را به خوبی توجیه نموده وشناخت کاملتری به آنها ارائة دهیم 8- گفتگو در خصوص آثار معنوی خویشتنداری زمنه دلبستگی جوانان را به این خصلت اخلاقی ایجاد نموده و یا تقویت می کند به عنوان مثال یادآوری برخی از آیات نورانبی قرآن کریم در اینمورد موجب تعمق و جامعیت بینش توحیدی آنان می شود آیاتی که نتیجه خویشتنداری و تقوی را در گشایش امور فرجام نیک کارها و یاری پروردگار به بندگانش تبیین می نماید از جمله این آیه شریفه که می فرماید: و هر آن کس که تقوی پیشه کند خداوند برای او راه خروج از مشکلات را قرار می دهدمسؤوایت جوانان و خویشتنداری اصلی ترین بخش مسؤولیت در مقوله خویشتنداری متوجه نسل جوان است زیرا ا“ان بیش از سایرین می توانند به خود یاری رسانند برخی از راه کارهایی که می تواننددر این امر به جوانان مساعدت نماید عبارتند از :1- تفهیم رابطه میان خویشتنداری و اعتقاد به نعمات الهی به عنوان امانتهای پرودگار می تواند در نوع تلقی از سرمایه های وجود انسان اثر گذار باشد به عنوان مثال اگر دوره جوانی را همچون نعمتی بی بدیل در نظر آوریم در حفظ و حراست از آن تلاش خواهیم نمود و در غیر این صورت آن را به سهولت از دست خواهیم داد همین گونه است سایر مواهب الهی از قبیل غریزه جنسی که نعمتی از جانب خداست و باید در زمان مقتضی و به شکلی مطلوب ارضاء شود نه اینکه وجود آدمی را تسخیر نماید و او را به روشی که مغایر با موازسن اخلاقی است سوق دهد 2- معطوف نمودن توجه جوانان به آثار درامدت لغزشهای اخلاقی می تواند در خویشتنداری آنان نقشی مؤثر ایفا نماید شاید غالب جوانانی که به ارضاء زودگذر غرایز و احساسات خود اقدام می نمایند فقط و صرفاً به نتیجه کوتاه مدت و لذت آنی می اندیشند در حالی که این امر فقط یک روی سکه است و روی دیگر سکه پیامدهای دارزمدت آن است در حدیثی از حضرت علی علیه السلام آمده است که فرمودند : چه بسا لذتهای زودگذری که مایه اندوههای طولانی می شود . این رویکرددر حقیقت نوعی آینده نگری و از مرزهای زمان حال فراتر رفتن می باشد 3- ارضاء بی قید و شرط غرائز اگر چه موقتاً جوان را راضی می کند ولی موجب احساس گناه می شود در حقیقت فطرت آدمی به گونه ای است که پیس از ارتکاب هر خطا و یا گناهی به شدت او را مورد سرزنش و ملامت قرار می دهد به نحوی که به مرور زمان احساس گناه در وی قوت می گیرد و به غرائز خود بلافاصله و به هر شکلی پاسخ داده اند ناچارند همه سالهای پس از جوانی را با احساس گناه سپری نمایند اگر چه خداوند متعال آمرزنده و بخشنده است ولیکن شاید همه خطا کاران موفق به توبه نشوند و حتی پس از توبه نیز آثار کدورت ناشی از گناه را از رشد و تعالی باز دارد .


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/4/13 :: ساعت 4:53 عصر )

---

»» جوان و خوشبینی
هیچ انسانی در هیچ زمانی آنچه می تواند باشد نیست مقاصد او با زندگی وی پایان نمی یابد وی در دنیای خسته و فرسوده ای نمی زید پیوسته برای دانستن و عشق ورزیدن و انجام دادن چیز بیشتری وجود دارد انسان اراده خود به دانستن برخوردار بودن و به دست آورد ن را به سالهای نشناخته دوره حیات خود محدود نمی کند.»
هرمان هارل هورن
دنیا با انسان معامله متقابل می کند اگر بخندید بروی شما می خندد و اگر چین بر ابرو اندازید او هم مقابل شما ابرو در هم می کشد اگر مهربان و صمیمی باشید در اطراف خودمردمی را می بینید که همه شما را دوست می دارند و در گنجینه دلها را برویتان باز می کنند.
زیمرمان
سخن از خوشبینی و بدبینی در حقیقت معرف نوع رویکرد مابه هستی و مسایل آن است به راستی چرا برخی از جوانان به زندگی بانگاهی خوشبینانه و عده ای دیگر بدبینانهمی نگرند ؟رویکردجوانان به زندگی محصول و برآیند تجربیات گذشته آنهاست چنانچه اینواقعیت را بپذیریم که شخصیت جوانان سازمانی باز و گشوده است و امکان تغییر و تحول در آن وجود دارد به این نتیجه خواهیم رسید که اگر به جهت برخی تجربیات نامطبوع دوران کودکی و نوجوانی نگاه بدبینانه ای در پاره ای از جوانان ملاحظه می شود امیدواری زیادی وجود دارد که بتوانند نگرش خود را تغییر داده و چشم اندازی مثبت و ارزشمند پیدا کنند.برای تغییر نگرشهای نسل جوان چند عامل اساسی وجود دارد که به صورتفشرده به بیان آنها می پردازیم :1- ابتدا موضوع شناخت و آگاهی جوانان ازمسایل است که باید مورد توجه جدی قرار گیرد به هر میزان که شناخت آدمی از موضوعات کاملتر وعمیقتر شود موجب ایجاد بینشی واقعبینانه تر و شفافتر می گردد زیرابه حکم عبارت معروف «الناس اعداءماجهلو »یعنی «مردم دشمن آن چیزی هستند که آن را نمی شناسند » نمی توان استناد کرد و گفت « معرفت به نوعی بصیرت در نسل جوان منجر می شود»2- در گام بعدی باید در میان حادثه و تفسیر حادثه تفاوت قائل شد مثلاً حادثه مشابهی را دو شخص به گونه متفاوتی تعبیر و تفسیر می نمایند یکی به لحاظ خوشبینی برداشت مثبت و سازنده ای ازمساله دارد و دیگری به حسب بدبینی تلقی ناگواری از همان واقعه دارد نویسنده ای حالات دو زندانی را شرح می دهد که هر دو در یک زندان بسر می برند و مدت محکومیتشان نیز یسکان بود ولی یکی از زندانیان از پنجره زندان به بیرون و آسمان پرستاره در دل می نگریست و امید و حرکت را با خود زمزمه می کرد و دیگری از پنجره زندان به جوی آب و کوچه ای پرگل و لای می نگریست و به خویشتن یأس و ناامیدی تلقین می نمود از این روی باید به جوانان در تفسیر صحیح و ردک روشن از رویدادهای زندگی یاری نمود3- عامل دیگر نگرش مثبت به جوانان و مسایل آنان است که موجب ایجاد و تقویت رویکرد مثبت نسل جوان به جامعه و محیط انسانی می شود اگر تمامی کسانی که به نحوی با نسل جواندراتباط هستند توجه خود را به جنبه های ارزشمند و نقاط قوت آنان معطوف نمایند به گونه مطلوبی می توانند این نوع نگرش را در جوانان پرورش دهند 4- برقراری مناسبات با دوستانه با جوان در ایجاد خوشبینی آنان بسیار مؤثر است زیرا این گونه روابط سازنده به لحاظ اینکه پایسخگویی نیازهای روحی و روانی آنهاست درجلب اعتمادشان تأثیر به سزایی دارد و دریچه های مطمئنی را برخوشبینی و مثبت نگری این نسل خواهد گشود 5- بهره مندی از مصاحبت با دوستان و همسالان شایسته می تواند بر رویکرد نسل جوان اثر گذار باشد غالباً نوجوان و جوانان از دوستان خود رنگ و جلوه خاصی می گیرند لذا برای ارتقای نگرش این نسل به زندگی وجهانی معاشرت با افرادی که از شخصیت قوی و مطلوبی برخوردارند توصیه می شود


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/4/13 :: ساعت 4:52 عصر )

---

»» جوان و خود رهبری
اعمال نیک مانند ستارگان درخشان افق روح دیگران را روشن می کند
مردم دو دسته اند ک گروهی برای راحت دیگران رنج می برند و گروهی دیگر برا یآسایش خود موجب رنج دیگران می شوند
لرد آویبوری
یک ار جاذبه های نیرمند نسل جوان توانایی رهبری است رهبری در دو مفوله معنا می یابد ابتدا رهبری خویشتن و پس از آن رهبری دیگران اگر چه این دو از ارتباط منطقی با یکدیگر برخورد دارند لیکن چگونگی این ارتباط به درستی برا یجوانان تعریف تبیین نگردیده است و بیشاز هر چیز مدیریت و رهبری دیگران موردتمجید و تحسین واقع شده است در حالی که توانایی رهبری خویشتن خود رهبر مفدمه و زمینهای برای رهبری در جامعه تلقی می شود در این مقوله و در گام نخستین ضروری ایت فرد خود رهبر تعریف گردد برخی از ویژگیهای چنین فردی را مورد بحث قرار می دهیم :ویژگیهای خود رهبری –عدم اتکاءو وابستگی به دیگران –احسای استقلال فرد خود رهبر به حدی است که به نفی اتکاء دیگران بر می خیزد – توانایی آغاز و انجام شایسته امور – چنین شخصیتی همان گونه که در آغاز بسیار دل انگیز ظاهر می شود در تداوم و پایان کارها نیز از این ویژگی برخوردار است – خود جوشی و خود انگیزی به منزله یکی از اصیل ترین مؤلفه های فرد خود رهبر مطرح می شود مفهوم خود جوشی آن است که فرد بیش از آنچه از دیگران انگیزه دریافت نماید از درون خود انگیز پیدا می کند- مسؤولیت پذیری –جوان خود رهبر به دلیل کفایتهای که در خود می یابد از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است و به همین جهت در قبول مسؤولیتهای تردیدی به خود راه نمی دهد و انجام هر مسئولیتی راه را برای پذیرش مسؤولیتهای دشوارتر حساستر هموار می کند- مشورت و همدلی خود رهبری به عنوان یک خصیصه کمال از خود تربیتی فاصله می گیرد در خود رهبری شایستگی انسانها ایجاب می نماید که با آنها به مشورت بپردازیم ورد خود برتربیتی نگرش تحقیر آمیز به به دیگران فرد را بر می انگیزد تا از دیگران فاصله بگیرد و طبعی است که مشورت و همدلی تجلی نمی یابد- فن اداره خویشتن در اداره خویش باید ابتدا پذیرفت که هر فردی شایستگی شایستگی های زیادی را دارا ست و چنانچه این شایستگیها مورد قبول فرد واقع شود زمینه برای اعتماد به نفس بالایی مهیا می گردد و همین امر به نوبه خود شایستگی های پنهانی را به ظهور می رساند. نقش ما و خود رهبر جوانان – احترام به عقیده و نظر فرزندان در محیط خانواده و تعربیت دادن گفتگوهای سالم و ثمربخش زمینه لازم را برای حس کفایت فراهم می نماید و جوانان پرورش یافته در چنین محیطی توانایی خود رهبری را در حد بالایی احراز می نمایند- پرورش اندیشه های خلاق و افکار نوین دانش آموزان در محیطهای آموزشی فرصت مطلوبی را برای رشد خودباوری نوجوانان و جوانان ایجاد می کند خود باوری از ویژگیهای شخصیتهای رشد و خود شکوفاست و زمینهساز خودرهبری نسل جوان می باشد- ارائه معیارهای شخصیت سالم و تعادل به جوانان فرصتی را فراهم می آورد تا آنان بتوانند مرز شخصیت سالم را زا شخصیت ناسالم تفکیک نموده و تفاوت اصولی خود رهبری و خود تربینی را بازشناسی کنند- تفهیم این واقعیت که لازمه پدیده خود رهبری انتقادپذیری است زمینه را برای تفکیک انتقاد سازند ه از انتقاد مخرب مهیا می کند و همین امر جامعه را برای دتسیابی به انتقاد اصولی بر می انگیزد –تشکیل میزگردها و جلسات بحث و انتقاد جوان در مراکز آموزشی و کانونهای فرهنگی و تربیتی و نیز رسانه های گروهی فرصت ارزنده ای به این نسل می بخشد تا در موقعیت بدست آمده بتوانند تواناییهای متنوعی نظیر خود رهبری تونایی ابراز وجود قدرت بیان و برقرار ی ارتباط یالم را پرورش داده و آن را به ظهور و بروز برسانند – از تفاوتهای بارز و آشکار خود رهبری و خود محوری برای جوانان سخن گفتن موجب می شود که راه بر اسنباطهای نادرست و استنتاجهای ناموزون مسدود شود خود رهبر کسی است که علاوه بر توانایی اداره خویش در اندیشه رشد و تعالی دیگران است و خود محور فردی است که در اندیشه های و تفکراتش از محدوده منافع شخصی فراتر نمی رود.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/4/13 :: ساعت 4:52 عصر )

---

»» جوان و تهاجم فرهنگی
اگر این نسل جوان خودی خود را بیاب و یأس را از خود دور کند و چشمداشت به غیر خود نداشته باشد در دارز مدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد
امام خمینی (قدس سره )
اگر یک ملت از لحاظ سیاسی تحت تأثیر قدرتهای بزرگ نباشد و از لحاظ اقتصادی هم به خود کفایی کامل برسد اما فرهنگ واخلاق و عقاید و باورهای دشمنان و بیگانگان در میان ملت رواج داشته باشد و رشد بکند این ملت نمی تواند ادعای استقلال کند .
مقام معظم رهبری 
آسیب پذیری نسل جوان بی تردید دوره نوجوانی و جوانی از آسیب پذیر بودن مراحل زندگی است و این امر از دو جهت قابل تبیین است یکی از محدودیت تجربه و دیگری غلبه احساسات برفرد از این روی احساسات مالک وجود آدمی می شود و با قدرت تمام او را مسخر خود می نماید نوجوانان و جوانان حوادث و رویدادهای را از دریچه عواطف می بینند و تفسیر می کنند ودر محاسبات آنان جاذبه ها و کشششها جایگاه خاصی رااشغال می کنند از سوی دیگر فقدان تجربیات اجتماعی موجب می شود که این گروه سنی نتواند معادلات پیچیده محیط ارتباطی خود رابه دقت ارزیابی نموده و تحلیل کند لذا در مواجهه با این گونه مسایل به ساده اندیشی و خوش بیبنی افراطی کشیده می شود فرهنگ مهاجم غرب با استفاده از این ویژگیهای تبلیغی روان شناسانه سعی در فروپاشی نظام اعتقادی و فکری نسل جوان داشته و از طریق تهی ساختن آنها از درون زمینه جذبشان رابه مبانی فرهنگی بیگانه فراهم می آورد اشاره تاریخی اگر چه حوادث و رویدادها در طول تاریخ ، جدای از هم رخ می دهند و ظاهراً ارتباطی میان آنها مشاهده نمی شود لکن در حقیقت توالی حوادث حکایت از قانومندی و روابط منطقی میان آنها می نماید به عنوان نمونه توین بی اظهار نموده است که : حوادثی که اکنون روی می دهد در گذشته اتفاق افتاده و در آینده نیز به وقوع خواهد پیوست چنین اظهار نظری متکی بر قانومندی حوادثی است که در مراحل مختلف تاریخ به وقوع پیوسته اند ولی از یک معادله علت و معلولی خاص تبعیت نموده اند برهمین اساس تهاجم فرهنگی پدیده های نوین نیست بلکه ردپای آن را در تاریخ پر فراز نشیب اسلام مشاهده کنیم از جمله این موارد سرنوشت شوم کشور مسلمانان و مقتدر اندلس است کشوری که نمونه گویایی از سقوط یک سرزمین پهناور و مقتدر است که در اثر سقوط و انحراف جوانانش نابود شد مهمترین عواملی که نجر به نابودی این سرزمین اسلامی و سربرآوردن کشور مسیحی اسپانیا گردید عبارتند از : اختلافات داخلی وسط و توسعه آن به وسیله عمال مسیخی خیانت وزراء و زمامداران اشاع فساد بی بندو باری می خواری و شهوترانی درمیان جوانان مسلمانان به وسیله ایادی کلیسا ورود مشاوران نظامی مسیحی در ارتش اندلس آزادی بی حد و حصر مسیحیان در تبلیغات دینی و هجوم مبشران مسیحی به اسپانیا بسط مناسبات بازرگانی بین مسلمانان و مسیحیان و بالاخره نفوذ مسیحیان در فرهنگ مسلمانان شیوه های مقابله با تهاجم فرهنگی رویارویی با فرهنگ مهاجم راه کارهای استوارو مطمئنی را می طلبد که در ذیل به بیان برخی از آنها می پردازیم :1- بازیابی هویت – هویت جویی از اصلی نرین و مهمترین نیازهای نسل جوان است و بازیابی هویت در حقیقت بازشناسی نقشی است که این نسل بر عهده دارد جوانان باید برای پرسشهای اساسی زیر پاسخهای روشن و مستدلی بیابند :-غایت و مقصود زندگی چیست ؟– جایگاه من در حیات معقول چیست ؟– چه عاملی فلسفه وجودی جوانان را در نظام هستی توجیه و تبیین می کند ؟– آیا جوانان در نظام هستی از کرامت و منزلتی بر خورد دارند ؟پاسخ به این پرسشها جوان را از جایگاه رفیعی که نزد پروردگار دارد مطمئن نموده و او را از رنج درون تهی بودن و آسیب پذیری می رهاند2- در ک هویت فرهنگی –شناخت یک فرهنگ در حقیقت معرقت به ویژگیها، مشاهیر ارزشها و برتریهای آن فرهنگ نسبت به سایر فرهنگهاست نسل جوان باید به مشاهیر ارزشها و برتریهای آن فرهنگ نسبت به سایر فرهنگهاست نسل جوان باید به امتیازات فرهنگ اسلامی و مل خویش آشنا باشد تادر مقابله با فرهنگهای بیگانه از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشد تاریخ تحلیلی فرهنگ خودی و مطالعات تطبیقی فرهنگ های معاصر و به ویژه بررسی ماهیت انقلاب اسلامی و تأثیری که انقلاب بر معادلات سیاسی و اجتماعی جهان معاصر داشته است جوانان را در برابر نفوذ فرهنگ بیگانه مقاوممی کند و این امر با بازگشت به فرهنگ خودی امکانپذیر خواهد بود 3- غرب شناسی زمینه غرب ستیزی- برای مقبابله با هر پدیده ای ابتدا باید شناخت دقیقی از آن حاصل نمود تا بنوان ساز و کارهای لازم را مهیا کرد غرب شناسی به مفهوم شناخت ماهیت عملکرد باطن و جوهر حقیقی این فرهنگ است جوانان چون غالباً ظاهراگرا هستند به باطن و درون چندان معطوف نیستند شناخت عمیق و مستدل فرهنگ غرب به معنای این است که آنها بتوانند از ظاهر فریبنده آن پرده برگیرند و بهدرون آن راه یابند تمدن مغرب زمین از درون به شدت احساس تزلزل روزمرگی و تهی شدن می کند زیرا قادر نیست به نسل جوان خویش معنا و مفهئمی برای زیستن ببخشد و فلسفه ارضاءکننده ای برای زندگی آنان تبیین نماید و به گفته نیچه کسی که نداند برای چه زندگی می کند قادر نخواهد بود با هرچگونه ای بسازد


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/4/13 :: ساعت 4:50 عصر )

---

»» جوان و تشکیل خانواده
« سه چیز نشانه سعادت انسان است ، زن پارسا، مرکب راهوارو خانه ای وسیع.»
رسول اکرم (ص)
« تشکیل خانواده راهی برای جاودان ماندن است و ازاین رو در میان بشر، اساسی ترین بنیان است.»
ویل دورانت
جوانان با انگیزه های متفاوتی ، مبادرت به ازدواج می نمایند . از انگیزه های عادی نظیر تآمین غرایز طبیعی تا انگیزه های عالی به کمال رسیدن ، همه و همه در شکل گیری روابط پس از ازدواج تأثیر دارند.در حقیقت ترکیبی از انگیزه ها نظیر نیاز به هم صحبتی ، فرار از تنهایی ، دادو ستد عاطفی ، سرو سامان روحی گرفتن، تداوم و بقای نسل و اطاعت امرخدا ،ءدر جریات همسر گزینی مشارکت می حویند.داشتن هدف صحیح و انگیزه روشن برای ازدواج همان گونه که برای خانواده نقطه شروع مناسبی محسوب می شود برای تداوم زندگی و مقابل با دشواریها و تنگناهای آن نیز شرط ضروری است زیرا ازدواجهای تحصیلی اراده جوان رابرای رویارویی با مشکلات زندگی به شدت تضعیف می نماید،معیارهای انتخاب انتخاب همسر استدر این زمینه نیز شاهد تنوع پیچیدهای از ملاکهای گزینش همسر،خواهیم بود. چنانچه نسل جوان بدرستی بتواند تأثیر هریک از معیارها را در زندگی مشترک تحلیل نموده و حدو اندازه واقعی میزانهای همسر گزینی را تعریف و تبیین کندضریب خطای زندگی را کاهش می دهد.در این مورد پرسشهای زیر می تواند جوانان رادر امر انتخاب همسر یاری دهد:
1 – ارزش حقیقی ملاک موردنظر از قبیل زیبایی ،تحصیلات،ثرئتو…چیست؟
2- میزان دوام و ثبات این ملاک در زندگی مشترک حقیقتاً تا چه اندازه است؟
3- نقش این ملاک در حل مشکلات احتمالی زندگی چیست؟
یکی از بزرگان ،حاصل تجربیات و مطالعات عمییق خود را به فرزندش این گونهارائه می دهد:
فرزنذ اگر خدا خواست و به حد بلوغ رسیدی ، در انتخاب همسر خود منتهای دقت و مراقبت را به عمل آور زیرا خیر و شر زندگانی و سعادت و بدبختی آینده تو مربوط به این موضوع مهم می باشد مسأله ازدواج مثل اجرای نقشه جنگی است که انسان اگر یک مرتبه اشتبا ه نماید کارش تمام می شود و دیگر جبران به هیچ وسیله ای صورت نمی پذیرند،زنی راکه می خواهی یرای همسری خویش انتخاب نمایی، در کیفیفت اخلاق و سیرت او تحقیقات عمیق کن و ببدان که والدین او در دوره جوانی خود صاحب چه اخلااااق و تمایلاتی بوده اند.»
رسالت ما وجوانان 
آنچه که مجوعه وظلیف نسل بالغ را در قبال نسل جوان ،معنا می بخشد عمدتاًاین محورها نهفته است که به جوانانتفهیم نماییم که:
1- به عنوان اولین گام مطالعه و بررسی درزمیته شناخ همسر لازمه زندگی بالنده و رشید است 
2- تبیین این واقعیت که شناخت همسر امری مقطعی نیست بلکه پدیده ای پویا است و به مرور زمان شکلی کاملتر و جامعه تر پیدا می کند
3- شناخت همسر در سه مرحله قبل از ازدواج دوران عقد نامزدی و پی ازدواج تشکیل زندگی صورت می گیرد و هر مرحله مکمل مرخله قبلی محسوب می شود
4- ارائه الگوها ی موفق و متعالی از زندگی مشترک چشم اندازهای ارزنده ای از زوج موفق را در مقابل چشمان جوانان می گشاید
5- فرهنگ ساده زیستی را در اندیشه نسل جوان تقویت نماییم تا از میزان تجمل گرایی کاسته شده و امر ازدواج با سهولت و شرایط ساده تر ی انجام گیرد 
6- وجود تفاوتهای اخلاقی و فرهنگی در میان زوجهای جوان امری طبیعی تلقی شود و عمدتاً شیوه برخورد با این تفاوتها و دستیابی به تفکر همگرا به جوانان آموزش داده شود تا کمتر شاهد نابسامانیها و اختلافات خانوادگی و در نهایت جداییها باشیم 
7- دوره های آموزش قبل از ازدواج برای جوانان را جدی بگیریم بر اهمیت تدوام آموزشها در طول زندگی تأکید نماییم 
8- الگوها و شیوه های حل مشکلات را به جوانان آموزش دهیم تاچنانچه در روند زندگی خود با مشکلی مواجه شدند بتوانند آن را با روشی معقول و منطقی حل نمایند و اجازه ندهند این گونه مسایل به بحران زندگی تبدیل شود.
9- به جوانان بیاموزیم که عشق و علاقه برای شروع زندگی مشترک لازم است ولی کافی نیست بلکه پیوند علاقه با تدبیر و دانش زندگی می تواند ضامن تدوام و استمرار روابط زوجین باشد.
10- بسیاری از ویژگیهایی زندگی موفق اکتسابی و قال دستیابی است می توان درسایه پشتکار و تلاش جدی آنها را تحقق بخشید تفهیم این واقعیت به زوجهای جوان امیدواری خاصی می بخشد تا از دریچه مثبت و حرکت آفرین به زندگی بنگذند و افقهای فردا را بهتر از امروز ارزیابی نمایند.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/4/13 :: ساعت 4:50 عصر )

---

»» جوان و تخیل گرایی
«عالم واقعی ، محدود است ولی دنیای « خیال » حدو اندازه ندارد.»
روسو
«من دو زندگی دارم : زندگی زمینی که اکنون می گذرانم و زندگی آسمانی که در خیال می پرورانم .»
آویبوری
صفت بارز و مشخص این دوره از زندگی از جنبه عاطفی ،خیالپردازی شدید و وسیع جوان ایت تخیلات دریچه هایی اطمینان بخش برای رهاییی موقت از مشکلات و پناه بردن به دنیای آرام خیالات و رویاهها هستند تخیل گرایی که نقطه آغازین آن در دوره نوجوانی بود، اینک به مرزهای سنی جوان نیز امتداد یافته و تا حدودی زیادی رفتار و منش جوانان را زیر تأثیر می گیرد .جوانان به این موضوع آگاهی دارند که واقعیتهای دنیای خارج در عالم خیال قال دسترسی نیست ولی به عالم تخیلات رو می کنند زیرا در چنین شرایطی است که احساس نوعی آرامش نسبی می نمایند بدون شک تخیلل ت موجب تقویت نیروی ذهن و اندیشه و موجد خلاقیت های هنری ، فکری ، ذوقی و علمی می شود لکن لازمه آن جهت دادن و تمرکزبخشیدن به آن است این نوع تخیلات مفید و سومدمند در آثار نویسندگانی همچون « ژول ورن» می توان جستجو کرد که معلاوه بر جنبه تخیلی از علمی بودن نیز برخوردار است باید در نظر داشت که چنانچه نیروی تخیل از حالت اعتدال خارج شود به نوعی حالت بیمار گونه منجر خواهد شد که اصطلاحاً به آن میتومانی می گویند این پدیده که در دختران و جوان بیشتر مشاهده می شود به گونه ای است که به نوعی دروغپردازی افسانه مانند که صورتی از بیماری میتومانی است علاقه پیدا می کنند جوانان حقیقت را از ورای امواجی از تصاویر و تخیلات تعیبیر می نمایند لذا باید در مشاهده آنان و قضاوت درباره ایشان احتیاط نمود.-روابط معیوب و نامناسب اطرافیان و به ویژه والدین با جوان او را به خیا لپردازی و انزواجویی بیشتر سوق می دهد و در نتیجه در پاره ای از موراد منجر به اتخاذ روشهای دفاعی می گردد دروغپردازی افسانهای و تخیلی یکی از روشهاست –تخیلات جوانان به خودی خود مطلوب مربیان نیست ولی نقطه شروع مناسبی است که می توان با آنها همراهی نمود و به تدریج به دنیای روشن واقعیات رسید که این امر ننیازمند خویشتن داری تحمل و صرف نیروی روانی است –خیالپردازی جوانان برحسب جنسیت و سن آنها متفاوت و شامل موضوععهای متنوعی است از سوی دیگر توسعه خیالبافی با رشد عقلانی نسبت معکوس دارد یعنی هر اندازه رشد نیروی تشخیص و واقع بینی بیشتر شود از میزان و حجم خیالپردازی کاسته خواهد شد.- یکی از اهداف تخیلات و تصوارت جوان ، وجود خود اوست در این مرحل جوان علاقمند است که حالات روانی افکار و اندیشه های خویش را تجزیه و تحلیل نماید این حالت را اصطلاحاً خود گرایی نسز می گویند و مشخصه اصلی آن کالبد شکافی رؤیاها اندیشه ها و افکار و احساسات جوان به وسیله خود اوست.- علاقه جوان به اکتشاف درونی خویش زمینه مناسبی است که به وسیله گفتگوهای صمیمانه بتوان او را در شناخت خویشتن یاری رساندکتابهاب مفید سالم روانشناسی که به زبان ساده نوشته شده است می تواند اطلاعات مفیدی در اختیار جوانان قرار دهد تا آنان با اصول علمی حاکم بر رفتارها و شخصیت خود نیز آشنا شوند . بخشی از فرصتها و ساعات پرورش مدارس را می توان به وسله مربیان و ستاد تربیتی به این امر اختصاص داد و از این طریق با جوانان و نوجوانان به گفتگو پرداخت تا شناخت لازم از شخصیت مسائل تخیل گرایی حاصل نمایند بی شک بخشی از مشکلات دوران نوجوانی و جوانی ناشی ازاین است که آنان تصویر دقیق و صحیحی از خود ندارند و نمی دانند که ماهیت آنها چیست چه باید بکنند این مسئؤولیت بر عهده مربیان و والدین است که کوششش کنند به جوانان شناخت بدهند از آنها یاری بخواهند تا تصویری واقعبینانه و صحیح از خود به دست آورند


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/4/13 :: ساعت 4:49 عصر )

---

»» جوان و انظباط اجتماعی
« کسی که صحبت کند و در اندیشه اش ، اهتمام به امور مسلمانان نباشد، مسلمان نیست.»
رسول اکرم (ص)
عامل محرک آن ، انس و آشنایی روح است با قانون وظیفه و تکلف که اگر هم همیشه از آن اطاعت و پیرو ننماید، هیچوقت از تکریم و احترام آن غفلت نمی ورزد.
کانت
چنانچه انظباط اجتماعی را به حس وظیفه شناسی فرد نسبت به جامعه تلقی نماییم ، بررسی آثار و پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی یک ضرورت منطقی می باشد .و جستجوی راه کارها و شیوه های عملی تحقق این پدیده ، گام بعدی محسوب می شود.
برخی از اندیشمندان ، تعلیم و تربیت را بازتاب جامعه می دانند و براین اساس معتقدند ، که هرگونه تغییری در فرهنگ و تربیت ، باید برخاسته از تحولات اجتماعی باشد. عده ای دیگر، با خوشبینی واقعگرایانه ای ، براین باورند که میان جامعه و تعلیم و تربیت ، تعامل روشنی وجود دارد ، و تحولات فرهنگی و اجتماعی لازم و ملزوم یکدیگرند. اگر مترصد باشیم رابطه این دو را دقیقتر توصیف کنیم باید بپذیریم که تحولات فرهنگی و تربیتی یکی از اهداف چهارگانه تربیت است . یکی از صاحب نظران فلسفه تعلیم و تربیت ، مسؤولیت پذیری مدنی را از محورهای عمده تربیت می داند و آن راشامل عناصر زیر تلقی می کند:نیاز به عدالت اجتماعی ، فعالیت مؤثر اجتماعی، فهم و درک اجتماعی ، داروی انتقادی، مدارو سازگاری، استفاده از علم دانش در امور اجتماعی، شارمندی جهانی درک اصول حفاظت محیط زیست و از خود گذشتگی در راه حکومت مردم سالاری.انظباط اجتماعی ، آثار گسترده و بادوامی و جامعه دارد.رهبر معظم انقلاب در یکی از پیامهای نورزی خویش تحقق انظباط اجتماعی و وجدان کاری لازمه یک جامعه موفق ، سربلند و برخوردار از عزت و اقتدار تلقی نمودند . این آثار در جنبه های فردی مشتمل بر پیوند وظیفه شناسی اجتماعی و صداقت و درستکاری ، رشد قابلیتها و تواناییای ذاتی ، پرورش روحیه خو رهبری و غلبه بر خود شیفتگی می باشد .و در جنبه های اجتماعی ، موجد همدلی با نسلهای آینده ، توسعه مشارکت های مدنی و بهبود مناسبات و پیوندهای مردمی می گردد.حال پرسش اساسی این است ، که چگونه می توان جوانان را به انظباط اجتماعی علاقمند ساخت. شیوه های ایجاد تقویت انظباط اجتماعی
مهم ترین راه کارهای انظباط اجتماعی شامل موارد زیر می باسد:
1- از دید برخی جامعه شناسان پرورشی ، انظباط اجتماعی ، مستلزم کنترل و تسلط اجتماعی است و این پدیده خود متکی بر اجتماعی ساختن اعضا است به گونه ای که آنان بخواهند مطابق انتظارات جامعه ، رفتار کنند.
2- شناساندن انتظارات اجتماعی از نسل جوان ، آنان را قادر می سازد تا خودرا در جایگاه پذیرش و مقبولیت اجتماعی ملاحظه نموده و برای ایفای نقش خود، آگاهانه وارد صحنه شوند.
3- معرفی نهادها و مراکز اجتماعی و هویت و کارکردهای آنها برای نسل جوان یک ضرورت منطقی نحسوب می شود. زیرا شناخت هر پدیده مقدمه انس و الفت ودر نهایت دلبستگی به آن است 
4- ترغیب جوانان به بحث و اظهار نظر در خصوص زمینه های مشارکت اجتماعی محدود مسؤولیتهای آنان در این مورد ، موجب رشد و تعالی انظباط اجتماعی خواهد بود ،زیرا عمل به قواعد مقرراتی که برخاسته ازتفکر و اراده جوانان باشد ،پای بند و تعهد عمیقتری را به دنبال خواهد داشت .
5- پرورش اعتماد به نفس جوانان و تقویت حس « خود باوری» آنان ، علاوه براینکه تواناییهای عمومی شان را افزایش می دهد ، دامنه مسؤولیت پذیری اجتماعی رانیز توسعه می بخشد.
6- قول این واقعیت که تغییرات اجتماعی ملازم تغییرات فرهنگی است و دگرگونیهای مهم در جامعه هر دو جنهب را شامل می شود،مسؤولان امور را بر می انگیزد تا طریق فعالیتهای فوق برنامه مدارس، علاقمندی نوجوانان و جوانان را به مسؤولیت پذیری ، افزایش دهند تا در آنان احساس وحدت و یگانگی با جامعه ، تقویت شود.رسانه های گروهی ،به لحاظ تأثیر گسترده و عمیقی که در شکل دادن به رفتارهای نسل جوان دارند، می توانند با ارزش آفرینی و تأیید این گونه مسؤولیتها این نسل را به درک ، پذیرش ایفای مسؤولیتهای شخصی واجتماعی ؤ، راغب گردانند.
7- خانواده ، نهاد اساسی اجتماعی و دریچه نگاه جوانان به جامعه محسوب می شود.اگر والدین از طریق رسانه های گروهی با راه و رسم مسؤولیت سپاری ، آگاهی بخشیدن و ترغیب فرزندان خود در مسایل خانوادگی و اجتماعی ، با کوله باری از تجربیات محدود ولی موفق ،آمادگی پذیرش مسؤولیتهای اجتماعی را به خود خواهند داشت .
8- نقش ارزنده ای که کتابهای درسی دانش آموزان درزمینه تفهیم انظباط اجتماعی دارا هستند ، مسؤولان امر را بر می انگیزد تا با رویکردی جامعه تر و عمیقتر ، از همان آغاز دورا نآموزش رسمی ، دانش آموزان رابه ویژگی اجتماعی ، علاقمند گردانند.
9- تبیین رویکردهای حضرت امام (قدس سره ) ومقام معظم رهبری در خصوص معنا و مفهوم مسؤولیت اجتماعی و انظباط اجتماعی به شیوهای جذاب و روان برای نوجوانان و جوانان ، عامل مؤثری در تحکیم و تقویت این پدیده ارزشمند اجتماعی محسوب می شود .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/4/13 :: ساعت 4:39 عصر )

---

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]