»» جوان والگوها
« انسانهای بزرگ مظهر تجسم عصاره یا نماینده جنبشها یا ادوار تاریخی هستند.»
پل ادواردز
« وقتی در برابر روح بزرگ یک انسان قرا ر میگیریم. گویی بر بالای قلهای مرتفع ایستادهایم و نسیمی که از دور دستها میوزد ، روح ما را به اهتزاز در میآورد .
چرا انسان به الگو نیازمند است ؟ و چرا جوانان بیش از دیگران، چنین نیازی را احساس میکنند ؟ شاید اولین پاسخی که به نظرتان میرسد، خصیصه «کمالگرایی» آدمی است ،که او را ا از درون به حرکتی وا میدارد تا خود را به کسانی که مظهرکمالات اخلاقی هستند، نزدیک کند و صفات او را اقتباس کرده و آنها را در شخصیت خود جذب کند . به این پدیده اصطلاحاً « همانندسازی» گفته میشود. از سوی دیگر زندگی مشتمل بر قواعدی است که جوانان مایلند، آنها را بیاموزند و بهترین شیوه کار را در تأسی جستن به رفتار و منش افرا د مورد قبول خویش میدانند . تا براین مبنا بتواند به شخصیت یک مرد یا زن کامل دست یابند.
تأثیر الگو برجوانان
معمولاً نسل جوان، به فعالیتها و امور زندگی، از جنبه تأثیر آنها توجه میکنند و اصطلاحاً « غایتگرا » هستند .در این خصوص نیز آنها مایلند، بدانند که نقش و تأثیر الگوها در شخصیت آنها چیست؟
برخی از آثار ارزنده الگو برجوانان عبارتند ا ز :
1- گرایش به الگوهای برجسته، افکار را منظم کرده و به آنها تمرکز میبخشد . در حقیقت، همگرایی فکری زمانی پدید میآید که آدمی درصدد همانندسازی با شخصیتی برتر از خود برآید.
2- الگوگرایی، نسل جوان را به تعالی روح و همتهای والا فرا میخواند. آشنایی با چنین الگوهایی، جوانان را به نوعی تحسین آنها وا میدارد و برای دستیابی به منزلت رفیع الگوها، از هدفهای محدود و زندگی روزمره فراتر رفته و به نوعی حیات معقول و معنوی ، سوق میدهد.
3- شناخت الگوهای رشید و بالنده، موجب به کارافتادن استعدادهای راکد و ظرفیتهای پراکنده وجود جوانان میشود. حالت جذب و انجدابی که در پرتو تماس و آشنایی با الگوها به جوانان دست میدهد، آنچنان نیرومند است که توانایی به جریان انداختن تواناییهای مکنون و بلااستفاده نسل جوان را دارد.
رسالت ما در قبال الگوی نسل جوان چیست؟
برخی راه کارها در این زمینه عبارتند از :
1- در اولین گام، ضروری است که اعتماد نسل جوان را به قدرکافی جلب نماییم تا بتوانیم امکان ارتباط آنان را با الگوهای مورد نظرشان فراهم نماییم .
2- رسانههای گروهی با توجه به جذابیت و گستره نفوذشان در شخصیت جوانان، الگوهای ارزنده و متعالی را به خوبی ترسیم کنند تا نیاز شدید این نسل را اقناع کنند و ساختار اندیشه غنی و اصیل جوانان را به روزمرگی و ابتذال عادت ندهند.
3- تبیین عناصر فرهنگ خودی به زبان مورد پسند و اقبال جوانان، ضرورتی است زمان دیگری، توجه برنامه ریزان و مسئوولان فرهنگی جامعه را به خود جلب میکند . تهیشدن از فرهنگ اسلامی و ملی، راه را برای نفوذ فرهنگ بیگانه هموار میکند.
4- اطرافیان جوان همچون والدین ، اولیا و مربیان مدارس و استادان دانشگاهها نزدیکترین و مؤثرترین افراد برای او محسوب میشوند، زیرا جوانان برای اتخاذ الگوی مطلوب ، ابتدا به رفتار نزدیکترین انسانهایی که در پیرامونش هستند، دقیق میشود و سعی در دورن سازی و جایگزین ساختن آنها در شخصیتش مینماید . پس لازم است همه ما آنچنان باشیم که کفایت و صلاحیت لازم را برای الگو بودن نسل جوان ، احراز نماییم .
5- تفکیک و شناسایی حدود و منزلت الگوها از ضد الگوها، امری ممکن و ضروی است. چه مانعی دارد در بحبوحه الگوپذیری نسل جوان، در خصوص ویژگیهای الگوی مطلوب و موارد افتراق آن از« ضد الگو » برایشان سخن بگوییم و با ایجاد« پل عاطفی » مطلوب ارتباط و همانند سازی این نسل پرشور خروش را با اسوههای متعالی زندگی، تسهیل نماییم .
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/4/13 :: ساعت 4:37 عصر )
»» جوان و اعتماد به نفس
در روی امواج تیره ،
خورشید را به چنگ بیاورید ! ننالید
زندگی دریایی پر طوفانی است که در هر جایی ممکن است با امواج آن روبرو شد.
امواج را بشکافید و عبور کنید .
ویلر
زمانی که در یکی از جلسات بحث و انتقاد جوان از حضار سئوال شدکه « اعتماد به نفس » چیست ؟ این پاسخها ارائه گردید : شکست ناپذیربودن ، آلوده نکردن نفس به گناه ، قناعت ، خودشناسی ، درک منزلت معنوی، خودباوری، اظهار رضایت درحضور جمع، توانایی ابراز وجودو مطرح نمودن شخصیت به صورت متعادل .
عبارت اخیر، شاید تصویر کاملتر و دقیقتری بتواند از مفهوم« اعتماد به نفس » جوان ارائه دهد.
بررسی مناسباتی که اعتماد به نفس با سایر ویژگیهایی شخصیتی دارد، و معرفی آنها به نسل جوان، میتواند در ایجاد جاذبه بیشتر برای دستیابی به این پدیده مؤثر واقع شود. و جایگاه واقعی و ارزش راستین اعتماد به نفس را به خوبی ترسیم نماید.
شمهای از تأثیرات اعتماد به نفس عبارتند از :
1- اعتماد به نفس، موجب ثبات شخصیت و پایداری جوان در قبال دشواریها تنگناهای زندگی میشود.
2- جوانان معتمد به نفس، در جلب اعتماد دیگران به خویشتن ، موفقتر از دیگران عمل میکنند. زیرا رفتار این عده از جوانان، به گونهای آکنده از اطمینان، آرامش و تدبیر است که نظر موافق دیگران را جلب مینماید.
3- برخوردای از خصیصه« اعتماد به نفس » زمینه بروز خلاقیتها و ظرفیتهای درونی نسل جوان را فراهم مینماید، زیرا تواناییهای ذاتی در شرایطی به ظهور میرسند که فرد اولین گام را دراین راه که همان خودباوری است. بردارد و در نتیجه هم نسل جوان به خود شکوفایی دست مییابند و هم بر مجموع دستاوردهای علمی و پژوهشی جهان معاصر میافزایند.
4- تفهیم اعتماد جوانان به دیگران، نیز از جمله موارد ارزشمندی است که در پر تو اعتماد به نفس این نسل تحقق مییابد. علت آن را باید در خوشبینی و مثبتنگری این عده از جوانان، جستجو نمود. آنان که به دیگران اعتماد میکنند، برای روابط سالم و منطقی خود با افراد، نقطه شروع خوبی یافتهاند و دیگران را بر میانگیزند تا متقابلاً حس اعتماد خود را به جوانان اثبات نمایند.
شیوه های ایجاد و تقویت اعتماد به نفس
1- نکته مهمی که باید به جوانان تفهیم نمود، این است که اعتماد به نفس ، پدیدهای اکتسابی است نه ذاتی. لذا هر جوانی که خود را در این مورد ضعیف و ناتوان مییابد، میتواند با استفاده از روشهای علمی و با روحیه امیدواری برای تغییر شخصیت خود، طرحی نو درافکند.
2- شناخت تواناییهای نسبی، راه را برای پرورش آنها باز میکند اطرافیان جوان میتوانند او را از حیث قابلیتهایش اطمینان بخشند تا به مرو زمان، وی بتواند با کفایتهای شخصیاش رابطه منطقی برقرار نماید.
3- بهرهگیری جوانان از روش« تلقین درمانی » او را برای غلبه بر ضعفهای وجودش یاری میدهد. ضروری است به هنگام خطور افکار منفی، فرد بلا فاصله اندیشه مثبتی را درباره خویش مشخص نموده و آن را به ذهن خود تلقین کند.
4- قرارگرفتن جوانان در موقعیتهای جدی و نسبتاً دشوار به مراتب آنها را بیش از گریز از موقعیت به مرزهای اعتماد به نفس نزدیک میکند. باید به جوانان بفهماند که به جای فرار از مسأله باید راه روبرو شدن و حل مسأله را جستجوکرد تا حاصل آن موفقیت و رشد عزت نفس باشد.
5- دانش افزایی عمومی و فراگیری مهارتهای زندگی، روش مطمئن دیگری درکسب اعتماد به نفس و تقویت آن، محسوب میشود، جوانان هرچقدر بیشتر در مورد زندگیشان بدانند، بهتر میتوانند، با مشکلات آن روبرو شوند.
6- مطالعه زندگینامه بزرگان و اندیشمندان و نام آوران عرصههای علم و اندیشه و ادب و هنر، از دو جهت میتواند برای جوانان، سودمند واقع شوند. از یک سوی، راه و روشی را به آنان مینمایاند که دیگران رفتند و به مقصود رسیدند و از سوی دیگر چون زندگی مشاهیر و نخبگان، آکنده از سختی و مشحون از درد و رنج بوده است، جوان و قشرهای ضعیف و متوسط جامعه را برای نیل به موفقیت، ترغیب میکند.
7- از بین بردن فضای غیر اخلاقی عیب جویی و تمسخر دیگران که در نزد برخی از افراد مشاهده میشود، راه پرورش اعتماد به نفس نسل جوان را هموار میکند.
8- نیروی توکل به خدا و ایمان عمیق مذهبی، جوانان را برای کنار آمدن با مشکلاتشان و تحمل شدائد ، تقویت میکند آنها احساس میکنند، دیگر تنها نیستند، بلکه قادرازلی درکنار آنان حضور دارد.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/4/13 :: ساعت 4:36 عصر )
»» جوان و ارتباطات انسانی
از جمله بندگان آن کس پیش خدا محبوبتر است که برای بندگان خدا سودمند تر است.
رسول اکرم (ص)
جهان چندان وسیعت دارد که می توانیم در آن در کنار یکدیگر زندگی کنیم و مطمئن باشیم که نیازی به اینکه برای یکدیگر دردسر ایجاد کنیم نیست .
کانت
غالباً جوانان در آرزوی مناسبات انسانی مطلوب با دیگران به سر می برند و بعضاً جملاتی از آنها شنیده می شود که معتقدند دیگران به درستی ما را درک نمی کنند در حقیقت ارتباط انسانی اطرافیان با نسل جوان در الگوهای ششگانه ذیل تحقق می یابد: الف – ارتباط شناختی ( معرفتی ) : ما تاچه اندازه جوانان را مسی شناسیم ؟ والدین و مربیان تا چه میزان توانسته اند به دنیای پررمز و راز نسل جوان نفوذ کنند؟ لازمه این نوع ارتباط:
- شناخت ایتعدادها و قابلیتها ی بی مانند آنان است
- شناخت نیازهای اساسی روانی انهاست
- شناخت گرایشها و تمایلات آنهاست و در نهایت شناخت رفتارهای مکانیزم های دفاعی شان می باشد .
- آثار چنین شناختی عبارت است از اینکه:
- معرفت ما نسبت به نسل جوان ، موجب ایجاد انس و الفت با آنان می شود.
- در سایه معرفت آنان ،می توانی نفوذ کلام بیشتری در قلبشان داشته باشیم
- معرفت ما نسبت به جوانان ، موجب پیش بینی و کنترل رفتار آنان می شود
ب- ارتباط عاطفی : دادو ستد های عاطفی ما با جوانان باید به این واقعیت منجر شود که آنها اطمینان حاصل کنند که مورد محبت و عالقه ما هستند و علاوه می توانند احساسا پاک و بی شائبه خود را متقبلاً به ما ابراز نمایند
ج- ارتباط کلامی ک هر اندازه که به گفتگویی ثمربخش و دوستانه با جوانان می پردازیم گامی بیشتر در جهت تفاهم با آنان بر می داریم ارتباط کلامی با این نسل موجب می شودکه :
1- از گفتار آنان ، می توانیم پی به دشواریهای و مشکلاتشان ببریم و گفتگو ، مقدمه ای برای خل معضلاتشان تلقی شود.
2- گفت و شنود با جوانان ،آنان را در جریان انتظاراتی که دیگران دارند قرار می دهد و این خود مقدمه درک متقابل می شود.
3- گفتگو با نسل جوان ، آنان را از میزان علاقه و صمیمی که نسبت بدانها داریم ، آگاه می کند.
د- ارتباط تشویقی : معمولاً جوانان مایلند به میزانی که در راه رسیدن به هدفهای زندگی موفق می شوند مورد تأیید و تشویق اطرافیانشان قرار گیرند .این امر به لحاظ تأثیراتی که در کوتاه مدت و نی در درازمدت برروند زندگیشان دارد ، حائز اهمیت فراوان است .قبول این واقعیت که برخی از جوانان ، بیشتر از بیرون وجود خویش انگیزه دریافت می کنند تا از درون خود ما را ملزم به اتخاذ رفتاری آگاهانه و مشوقانه نسبت به آنها می نماید
ه – ارتباط مشورتی : جوانان مایلند به عنوان مشاورانی با شخصیت در کنار خانواده و اولیای مدراس قرار گیرند تا لیاقتهای ذاتی خود را بروز دهند و علاوه بر آن بتوانند در هنگام ضرورت با اطرافیانسان به مسورت بپردازنذ لازمه چنین امری ایجاد فضایی مطلوب ، انسانی و مبتنی بر احترام متقابل است تا بتوانند از فرصت مشاوره ،بهره کافی گیرند
و- ارتباط الگویی: جوانان امروز مردان و زنان کامل فردایند و برای دستیابی به شخصیت مورد نظر خویش می خواهند تجلی کام آن را در انسانهای پیرامون خویش مشاهد نمایند.قبول این واقعیت که ثبات حافظه دیداری پایدارتر از ثبات حافظه شنیداری است، اطرافیان جوان را متعهد می نماید تا بیش از آنچه که از طریق کلامی در صددساختن شخصیت او هستند از طریق عملی و ارائه جلوه های رفتاری ، اورا به اتخاذ چنین الگویی ترغیب نمایند
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/4/13 :: ساعت 4:35 عصر )
»» مواد غذایی آهن دار در تمرکز مطالب درسی بسیار موثر است
خوردن چند شکلات کاکائویی سر جلسه امتحان مفید است آهن عنصر مهمی در تمرکز فکر است بویژه اینکه کمبود آهن اولین اثر خود را به صورت عدم تمرکز بر مطالب درسی نشان می دهد بنابراین انواع گوشتها، حبوبات، جگر و سبزیجات، برگ سبز تیره را فراموش نکنند.
فاطمه هاوشکی کارشناس تغذیه و رژیم درمانی معاونت دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی کرمان در گفتگو با خبرنگارخبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه کویر گفت: در طول دوره آمادگی جهت امتحان کنکور سعی کنید رژیم غذایی متعادل و متنوعی داشته باشید یعنی برای غذای خود نیز برنامه بریزید.
وی افزود: پرخوری نکنید چون برخلاف باور غلط هیچ نیازی به کالری های زیاد و اضافه نیست از سوی دیگر سعی کنید آرامش خود را برای دریافت یک غذای متنوع حفظ کنید تا دچار احساس بی اشتهایی و تهوع مخصوصاً اوایل و نزدیک دوره امتحان نشوید.
این کارشناس یادآور شد: صبحانه یک جز مهم در یادگیری است و25% انرژی طول روز بایستی از مصرف صبحانه تامین شود .
وی خاطرنشان کرد: در طول روز سعی کنید از 3_ 2 واحد از گروه شیر ولبنیات ، 10_ 8 لیوان لیوان مایعات بخصوص آب ، 11- 6 واحد از گروه کربوهیدراتها و غذاهای نشاسته ای و 4- 2 واحد از گروه میوه جات مصرف کنید.
هاوشکی در خصوص مطلب فوق افزود: هنگامی شما می توانید تمام مواد مغزی مورد نیاز خود را دریافت کنید که انتخابهای بالا را در طول روز مصرف کنید.
این کارشناس گفت: در طول دوره آمادگی گروه پروتئین ها شامل گوشتها، شیر و لبنیات و حبوبات را فراموش نکنید و هفته ای لااقل دوبار ماهی بخورید چون ماهی بعلت دارا بودن اسیدهای چرب موثر بر بهبود عملکرد مغز نقش مهمی در توسعه فعالیتهای مغزی و یادگیری دارد.
وی خاطرنشان کرد: قبل از خواب از لبنیات استفاده کنید و در طول روز نیز شیر را فراموش نکنید چون لبنیات بعلت داشتن کلسیم که برای انتقال پیام های عصبی در سیناپسهای عصبی لازم است قبل از خواب موثر می باشد.
هاوشکی گفت: صبحانه را هیچگاه فراموش نکنید چون صبحانه در یادگیری بسیار مهم است در روز امتحان هم صبحانه کامل بخورید که شامل انتخابهایی از گروه نان وغلات، پروتئین، مغزها، شیر و لبنیات و حتی میوه جات می باشد.
این کارشناس خاطرنشان کرد: هیچ لزومی به خوردن قندهای ساده نیست و این باور که خوردن قندهای ساده در صبح امتحان انرژی مغز را فراهم می آورد درست نیست بلکه شما بایستی بیشتر از منابع پیچیده قندی استفاده کنید.
وی در ادامه مطلب فوق افزود: مصرف قندهای ساده در طول دوره امتحانات و آمادگی و بخصوص در صبح کنکور موجب ترشح زیاد انسولین و افت قند خون بعلت ورود سریع قندها در اواسط صبح می شود و پنیر و گردو ، کره و مربا، کره و عسل و یا شیر و لبنیات مناسب است.
هاوشکی گفت: بعنوان میان وعده از میوه های خشک یا خرما استفاده کنید به جای خرما، انجیر خشک، کشمش، کیک ساده یا میوه ای استفاده نمایید و از مغزها بعنوان منابع منیزیم در طول روز حتماً استفاده شود.
این کارشناس افزود: شام را معمولاً سبک بخورید مخصوصاً شب امتحان و از خوردن غذاهای سنگین و نفاخ در وعده شام مثل حبوبات در آبگوشت و... که موجب نفخ شکم می شوند و همچنین غذاهای پرچرب که موجب اختلالات معده می شوند بپرهیزید تا خواب راحتی داشته باشید.
وی یادآور شد: دقت کنید در طول روز مایعات به میزان کافی( 10- 8) لیوان مصرف کنید البته مایعات را با وعده های غذایی مصرف نکنید بلکه با فاصله زمانی از وعده ها مایعات بنوشید نوشابه های گازدار را از سیستم تغذیه خود حذف کنید.
هاوشکی خاطرنشان کرد: برای داشتن یک خواب راحت از نوشیدن زیاد مایعات در شب قبل از امتحان و بخصوص چای و قهوه زیاد که احساس دفع ادرار در طول شب را تشدید می کنند بپرهیزید.
این کارشناس اضافه کرد: استرس را از خود دور و سعی کنید شب امتحان در صورت داشت استرس کمی جوشانده گل گاو زبان بخورید و زمانی که آرامش بیشتری دارید برای غذا خوردن انتخاب کنید.
وی گفت: در طول دوره مطالعه و چند روز قبل از امتحان مراقب باشید دچار گرمازدگی با انواع مسمومیت های غذایی نشوید به این منظور حتماً میوه ها و سبزیها را به عنوان منابع ویتامین C که موجب شادابی و ضد افسردگی است را مصرف کنید مخصوصاً یک واحد میوه صبحانه جهت بهبود جذب آهن و تمرکز حواس مهم است.
هاوشکی یادآور شد: چای کمرنگ وکاکائو در حد متعادل به تمرکز حافظه کمک می کند بنابراین چند شکلات کاکائویی سر جلسه به همراه داشته باشید.
وی خاطرنشان کرد: رژیم گرفتن را در دوره مطالعه فراموش کنید چون موجب کاهش انرژی لازم برای فعالیتهای جسمی و مغزی می شود.
این کارشناس در پایان یادآور شد: غذاها و تنقلات شور بی فایده مثل چیپس، پفک، خیارشور، سوسیس، کالباس، همبرگر، سس های تند و غذاهایی که احتمال آلرژی زایی آنها زیاد است مخصوصاً در شب قبل از امتحان را حذف کنید.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/4/13 :: ساعت 4:11 عصر )
»» جوان و ابراز وجود
« به استعداد خودت ایمان داشته باش، همانطور که به خدا ایمان داری . روح تو پارهای ازآن« واحد » بزرگ است نیروهایی که در تو هست، مانند دریای عمیق و بیپایان است.»
ویلکو
« هیچ راهی، بهتر از آنکه به مشکلات منتهی میگردد، انسان را به سرمنزل احتیاط و مآلاندیشی نمیرساند، دست توانای مصائب بهتر از انگشتان نیکبختی و اقبال، هر خطا و اشتباهی را به انسان نشان میدهد.»
دانیال
از مناسبات انسانی جوانان در زندگی، رابطه آنان با خویشتن خود میباشد. و چگونگی این رابطه برارتباطات آنان با جامعه ، خانواده، خدا و هستی، نیز اثری تعیین کننده دارد. رابطه جوان و خویشتن در چند مقوله فرعیتر به طور دقیق اینگونه تبیین میشود: (درک) کشف خود ، پذیرش خود ، علاقه به خود(حب ذات) و ابراز خود (ابراز وجود اثبات ذات) با این توضیح که جوان، ابتدا درصد کشف ظرفیتهای پنهان خویش برمیآید تا بتواند خود را درک کند و این امر، علاوه برمهارتهای خودشناسی، در پرتو معاشرت سازنده با دیگران، حاصل میشود .پس از آن جوان، موجودیت خویش اعم از قابلیتها و نارساییهایش را میپذیرد و اصطلاحاً با واقعیات سازگار میشود و در مرحله بعد: علاقه به خویشتن، از راه میرسد که این علاقه در همه اشخاص، ضرورتاً، درحدی معتدل، تنظیم نمیشود بلکه بعضاً حالت افراط یا تفریط نیز به خود میگیرد . و در نهایت پس از وصول به این مرحله، موقعیت مناسبی برای ابراز خود یا « ابراز وجود» مهیا میشود.
آثار برجسته که در پرتو ابراز وجود، حاصل میشود عمدتاً عبارتند از : خود شکوفایی (تحقق خویشتن)، تأمین یک نیاز اساسی روانی، مساعدت در جهت سلامت روحی، تقویت حس خوشبینی، پرورش اعتماد به نفس و بهبود مناسبات انسانی با دیگران، که البته هر یک از مفاهیم مذکور، نیاز بیشتری به توضیح و تبیین دارد که از عهده این بحث خارج است و صرفاً به ذکرآثار اکتفا میشود .
در مقابل اگر، فرد نتواند به خوبی نیاز به ابراز وجود را درخویشتن تأمین نماید، ناگریز به واکنشهای دست میزند که خالی از نگرانی و مخاطره نیست، به عنوان مثال، جوانی که نمیتواند از طریق مثبت ابراز وجود نماید، « به منفی گرایی» روی میآورد و به مقابله و جبههگیری در قبال اطرافیان و همسالان اقدام مینماید و سعی برآن دارد که از موضعی خصمانه و منفی با دیگران مواجه شود. حتی باید اذعان کرد که برخی از پدیدههای رفتاری نامطلوب نظیر دروغ، تظاهر به موفقیت، اغراق در ارزیابی خویشتن و مبالغه در تواناییهای شخصی، زمانی در شخصیت جوان، ظاهر میشوند که وی فرصتهای مناسب را برای « ابراز وجود» به صورت مثبت و سازنده از دست داده و در کمال نا امیدی به شیوههای منفی روی آورده است .
پیشنهادهایی برای تأمین ابراز وجود جوانان
1- قبلاً اشاره نمودیم که« ابراز وجود» متکی و منوط به « کشف و شناخت خود» است. از این روی، رسانهها میتوانند با ارائه مباحثی ساده مفید در زمینه « خود شناسی علمی » جوانان را در« شناخت خویشتن» یاری دهند تا آنان بتوانند در موقعیت ابراز وجود، به موقع و صحیح عمل کنند .
2- « توانایی سخن گفتن» یا« فن بیانِ» زیر مجموعه« ابراز وجود» است . با طرح مباحث عملی و کاربردی در این زمینه به ویژه در رسانهها جوانان را آموزش دهیم تا هم بتوانند « خوب صحبت» کنند و نیز« صحبت خوب» داشته باشند، که اولی ناظر به « روش» و دومی ناظر به« محتوا» است.
3- نقش اطلاعات عمومی و دانشهایی جنبی زندگی در توانایی ابراز وجود جوانان غیر قابل انکار است. آنان که اطلاعات وسعی از جهان بیرون و جهان درون خویش دارند، به طور قابل ملاحظهای بیش از سایرین میتوانند وجود خویش را به منصه ظهور برسانند.
4- جوانان به همان اندازه که نیاز به« خوب سخن گفتن» برای ابراز وجود دارند، نیاز به « خوب شنیدن» از جانب دیگران نیز دارند. اگر بتوانیم این مفهوم را گسترش دهیم که در صورت تمایل جوانان به سخن گفتن برایشان شنونده خوب، پرحوصله و با تجربهای باشیم، در این صورت آنان را برای ابراز وجود یاری نمودهایم. از یاد نیریم که هنر« خوب شنیدن » در روابط انسانی، مکمل « هنر خوب گفتن» محسوب میشود .
5- مدارس،کانونهای فرهنگی و تربیتی و دانشگاهها در تقویت ابراز وجود و از جمله هنزر خوب سخن گفتن ، نقش قابل ملاحظه ای دارند. ضروری است در فرصتهای مناسب با تشکیل کلاسهای فن بیان، برای جوانان، ظرفیت ابراز وجودشان را افزایش دهیم .
6- آموزش « شیوههای کاربردی» تقویت اعتماد به نفس فرزندان به والدین به ویژه از طریق رسانههای گروهی، فرصت مطلوبی است تا این دسته از والدین، خود از برترین افرادی باشند که میتوانند اعتماد به نفس فرزند خویش را تقویت نمایند.
7- برای تأمین نیاز مورد نظر، چنانچه به والدین، مربیان، معلمان و دبیران بیاموزیم که فرزند( دانش آموز) خود را همانگونه که هست بپذیرند و حدود انتظاراتشان را با امکانات وی تطبیق دهند، عملاً در جهت تأمین ابراز وجود نوجوانان و جوانان گام برداشتهایم و در این صورت در زمینه رشد و تعالی انها کوشیدهایم .
8- نوجوانان و جوانان متذکر این واقعیت باشند که مطمئنترین راه ابراز وجود ،« عمل» آنان است. زیرا آنچه در «عمل» از آدمی سر میزند به مراتب بیش از« سخن » در اثبات لیاقتشان تأثیر دارد.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/4/12 :: ساعت 1:31 عصر )
»» جوان و اوقات فراغت
" بارالها ،اوقات فراغت من را در راستای هدف خلقتم قرار ده"
حضرت امام سجاد ‹ع›
" آدمی در اوقات فراغت خویش ،گاهی بیش از سایر فرصتهای زندگیش می آموزد."
‹کانت›
توجه به دو واقعیت زیراهمیت اوقات فراغت را بیش از پیش مبرهن و متقن می سازد در ابتدا اینکه طبق آمار رسمی حدود هفتاد درصد جمعیت کشورمان زیر سن سی سال قرار دارند یعنی حدود چهل و دومیلیون نفر از جمعیت کشور در محدوده سنی نوجوانی و جوانی هستند و دیگر اینکه جوانان ما در مقایسه با بیشتر کشورها، از طولانی ترین تعطیلات برخوردارند.از اینرو پاسخ دادن به نیازهای متنوع جوانان در زمینه اوقات فراغتشان از جنبه اخلاقی و تربیتی حائز اهمیت فراوان می باشد شناخت علمی و دقیق اوقات فراغت امکان استفاده بهینه از آن رافراهم می سازد .برخی از مؤلفه های اوقات فراغت به قرار زیر می باشد:
1. فلسفه اوقاتفراغت ،ارتباطی منطقی با فلسفه زندگی دارد و در حقیقت زیر مجموعه و تابعی ازآن است .
2. فلسفه اوقات فراغت با اوقات رسمی زندگی فرد نیز ارتباط دارد بااین توضیح که چنانچه فرد بتواند از اوقات رسمی خویش به خوبی استفاده کند قادر بر استفاده مطلوب از اوقات فراغتش خواهد بود.
3. در فرهنگ و اندیشه اسلامی .اوقات فراغت با بیهودگی و معطلی و روزمرگی ،سر سازگاری ندارد بلکه فراغت،فرصت مجددی برای تلاش و کوشش بی پایان زندگی است.
4. ارتباط منطقی فلسفه اوقات فراغت با هدف خلقت ضرورت تدوین یک فلسفه ارضاء کننده زندگی را مشخص می سازد و چنین بینشی نسبت به زندگی روح رضایت را در آدمی پرورش می دهد اوقات فراغت مطلوب آثار و پیامدهایی در زندگی انسان دارد که ذیلا ً به برخی از آنها اشاره می شود:
- بهره گیری مناسب از اوقات فراغت توان لازم را برای بخشهای دیگر زندگی به آدمی می دهد ،لذا می توان چنین نتیجه گرفت که آنها یی بهتر از دیگران به نیازهای زندگیشان پاسخ می دهند که بهتر از آنها می توانند برای اوقات فراغتشان طرح و برنامه ای داشته باشند.
- تمدد جسم و جان ، از نتایج ارزشمندی است که به مدد اوقات فراغت فراهم می شود.
- احساس رضایت درونی و افزایش شادکامی زمانی میسر می شود که آدمی بتواند در فرصت مناسبی از درون خویش دریچه هایی به عالم بگشاید و هیجانات مضر و احساسات منفی و خستگیهای روحی خویش را قدری تشفی بخشد و در پر تو فراغت مطلوب به تعادل و سلامت روان دست یابد.با چنین شرایطی فرد به سهولت می تواند بر افسردگی خویش فائق آید.
" راه کارها و توصیه ها"
توجه به کارگیری توصیه های زیر در تنظیم فراغت بسیار تعیین کننده است:
- چنانچه برای نوجوانان و جوانان ،برنامه اوقات فراغت تنظیم می شود شایسته است حتی المقدوربا مشورت خود آنان چنین برنانه ای تدوین گردد.
- هر فعالیت اوقات فراغت لازم استدر راستای علاقه و گرایش آن سنین تنظیم شود.
- در تنظیم اوقات فراغت به گونه ای عمل شود که حداقل چنین برنامه ای به یک نیاز روحی جوانان پاسخ دهد.
- رعایت تنوع روحی نوجوانان و جوانان در طرح و اجرای چنین برنامه ای از عوامل موفقیت آمیز بودن برنامه می باشد زیرا جوانان " تنوع طلب " و " نوگرا " هستند و برنامهای که واجد چنین ویژگیهایی باشد .از جاذبه بیشتری برای نسل برخوردار خواهد بود .و در مقایسه با اوقات فراغت باید از جاذیه بالایی برخوردار باشد
- ترغیب جوانان به استفاده از "خلوت شخصی" و لحظاتی با خود بودن "موجب تقویت ذهن و رشد خود آگاهی آنان می شود علائه بر آن درک جامعتری از زندگی نیز بدست می آورند.
- مراقبت از حیات اجتماعی و معاشرتها در ایام فراغت یک ضرورت غیر قابل انکار است.زیرا در اوقات فراغت نرخ جرائم و بزهکاریها ،افزایش می یابد و بیشترین عامل ارتکاب جوانان به رفتارهای ضد اجتماعی معاشرتهای آلوده و دوستیهای مشکوک گزارش شده است .
- تشویق نسل جوان به داشتن برنامه ای مفید و جامع که شامل ورزش و فعالیتهای فیزیکی ،کتابخوانی براساس یک سیر منظم مطالعاتی جبران عقب افتادگیهای احتمالی آموزشی ،پرورش ذوق،هنر و سلیقه های متنوع ،آموزش مهرتهای زندگی اجتماعی ،تعلیم دوره های مختلف زبان و رایانه ،تقویت مبانی دینی و اخلاقی ،مطالعه زندگینامه الگوها و پیشوایان الهی و سایر موارد مفید و ارزنده باشد ،آنان را در تحقق زندگی متعادل و بالنده یاری خواهد نمود.
1. " و استفرغ ایامی فیما خاقتنی له" - بخشی از دعای مکارم الاخلاق.
2. امانوئل کانت- تعلیم و تربیت- ترجمه دکتر غلامحسین شکوهی .
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/4/12 :: ساعت 1:30 عصر )
»» جوان و مطالعه
" کتاب ، عالمی جاودانی و پاکیزه و روحانی است که اوقات فراغت ما ، در آنجا به سعادت حقیقی نائل می گردد." ( وودزورت)
" اشخاص بزرگ و خوب هرگز نمی میرند زیرا روح آنها در صفحات کتب ، حلول یافته وپیوسته در عالم باقی می ماند." ( ساموئل اسمایلز)
ما همانگونه زندگی می کنیم که می اندیشیم این جمله در حقیقت حاکمیت و سلطه افکار را بر نحوه زندگیمان نشان می دهد و به عبارت دیگر نوع بینش آدمی و تأثیر آن را بر شیوه زندگی اش تببین می کند . مطالعه زلالترین سرچشمه و غنی ترین منبع تغذیه افکار و اندیشه های انسان است.
جایگاه مطالعه در زندگی جوانان از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا آنان از قدرت حافظه و نیروی اندیشه قوی و اراده جوانی برخودارند و علاوه بر آن برای تکمیل تجربیات زندگی نیاز بیشتری به مطالعه دارند تا اندیشه های دیگران را به تفکر خویش پیوند زنند و راه رسم زندگی را به مدد توانایی فکری بیابند و مجددانه درآن گام نهند. برخی از نویسندگان معتقدند، که روحیات و اخلاق اشخاص رااز روی کتابهایی که مطالعه می کنند می توان تشخیص داد در حالات فیلسوف و متفکر آلمانی " کانت" آورده اند که در تمام مدت عمرش فقط یک بار نظم خیره کننده زندگی اش بهم خورد و سه روز تمام در منزل ماند و بیرون نیامد وقتی علت را جویا شدند اظهار نمود که کتاب " امیل " از " ژان ژاک روسو" به اورسیده ونتوانسته از خواندن مداوم آن خودداری کند و سه روز تمام اوقاتش را صرف نمود تا آن را کاملا ً مطالعه نمایند. یکی از صاحبنظران بر آن است که :"راست گفته اند که کتاب خوب ، آن است که بیشتر به عمل و رفتار خوب شباهت داشته باشد کتاب خوب نفس را تهذیب و تصفیه می کند و روح را به مدارج عالیه صعود می دهد فکررا آزاد و باز می نماید و از تمایل آن به سوی هوسها و لذات مادی جلوگیری می کند و اخلاق را پاک و طینت را مطهر و دل رانورانی و تابناک می سازد." اگر حقیقتا ً بر این باوریم که کتاب و مطالعه در تکوین شخصیت آدمی بیشترین تأثیر را دارد پس باید بپذیریم که برای دستیابی به شخصیت مثبت باید در جستجوی آثار مکتوب سازنده و مثبت بر آییم و برای انتخاب آثار و کتب مثبت همچون انتخاب دوستانی مطمئن و ارزشمند ، نیازمند به مشورت و همفکری با افراد واجد صلاحیت خواهیم بود.
" شیوه های ترغیب جوانان به مطالعه "
به کاربستن پیشنهادهای زیر در تقویت گرایش مطالعاتی جوانان نخواهد بود:
1. تأکید بر پدیده " انفجار اطلاعات" به عنوان بخشی از دورنما های قرن بیست و یک جوانان را متوجه این واقعیت خواهد نمود که مجموعه دانش در سطح دنیا با نرخ سالانه 13 در صد رشد داشته است. این نرخ به معنی آن است که دانش موجود هر 5/5 سال ،دوبرابر شده است و در بعضی رشته های علمی جوان و نوپا ، دانش بعد از " 20" ماه و یا کمی بیشترازیکسال و نیم کهنه و منسوخ می شود . بیان این مطلب جوانان را برمی انگیزد تا علاوه بر تجزیه و تحلیل اطلاعات و دانش رو به گسترش از سرعت مطالعاتی متناسب برخوردار شوند.
2. معرفی منابع مفید و برگزیده بویژه کتب منتخب سال در گروه سنی نوجوانان و جوانان از طریق رسانه های گروهی نه تنها در ایجاد و تقویت انگیزه مطالعلتی مؤثر است بلکه آگاهی ازاینکه برخی از جوانان اهل قلم از افتخار آفرینان کتب برگزیده هستند آنها را به پرورش و به کار گیری قلم و مهارت نویسندگی تشویق خواهد نمود.
3. عده قابل توجهی از نسل جوان ، علی رغم علاقه باطنی به مطالعه توفیق چندانی در این امر ندارندزیرا از روشهای مناسب مطالعه آگاهی نداشته و لذا از سعی و تلاش خود در این امرنتیجه مطلوبی به دست نمی آورند مؤسسات و نهادهای فرهنگی بویژه رسانه های گروهی به خوبی می توانند با ارائه شیوه های صحیح چه از طریق جاذبه های تصویری فیلم های آموزشی و میز گردهای علمی و فرهنگی جوانان را یاری نمایند.
4. مطالعه زندگینامه بزرگان و مشاهیر حقیقت زندگی را برای جوانان مجسم می سازد، زیرا بزرگترین نکتهای که نسل جوان از تاریخچه حیات بزرگان می آموزند، این است که در می یابند انسان به چه پایه ای از کمال می تواند برسد و چه کارهای عظیمی را در عالم می تواند انجام دهد. سرگذشت یک زندگی پاک و صالح وقتی به رشته تحریر در آمد بذر امید و آرزو را در دل ها می پروراند.
5. عقیده یکی از دانشمندان در مورد کتاب این بود که " در علوم باید جدیدترین کتابها راخواند و در ادبیات قدیمی ترین آنها را."شاید این تفکر بود که به پروفسور براملد از صاحبنظران مکتب " پیشرفت گرا" الهام بخشید و او پیشنهاد کرد که "جوانان باید قبل از فراغت در دوره دبیرستان و زمانی که هنوز به دانشگاه واردنشده اند لازم است یکصد جلد کتاب از آثار ارزنده و شاهکارهای ادبیات جهان و کشور خویش را مطالعه نمایند تا چشم انداز وسیع و ارزنده ای به زندگی و مظاهر آن پیدا کنند." تفهیم این واقعیت به جوانان که برای در دست گرفتن سر رشته زندگی آنها ناچارند هر چه بیشتر و بیشتر مطالعه نمایند بخشی از انگیزه لازم مطالعاتی را در آنان تأمین می کند.
6. چنانچه ضمن ارائه شیوههای صحیح" تندخوانی" ،" سرعت انتقال"،" توانایی حل مسأله" و نظیرآن به جوانان آنان راازآفات مطالعات انحرافی کهعمدتا ً شامل مطالعه نامنظم ، پراکنده، ناقص و یک جانبه می باشد ، بر حذر داریم .
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/4/12 :: ساعت 1:29 عصر )
»» جوان و سازگاری
" آرزوی خیر و سعادت دیگران ، روحی است آسمانی که در انسان دمیده می شود." مارتین
از مهمترین خواسته های مشترک جوانان و اطرافیانشان دستیابی به پیوندی مبتنی بر تفاهم است . برخی معتقدند که تفاهم در حقیقت چیزی جز سازگاری نیست ، در حالی که از معنا و مفهوم تفاهم باید برداشتی بیش از سازگاری داشت آنچه که جوانان برای وصول به زندگی معقول و متعادل نیاز دارند در چهار مقوله زیر تجلی می یابد:
الف . سازگاری فردی : این نوع سازگاری را معمولا ًسازگاری شخصی یا درونی نیز تعبیر می کنند. به طور معمول جوانانی که برخوردار از مؤلفه های ذیل باشندسازگاری فردی دارند:
- بر احساس تنهایی و نومیدی خویش فایق آیند.
- در مواقع ناکامی ، توانایی لازم را برای حفاظت روحی وروانی خویش داشته باشند.
- انتظاراتی که از خویش دارند در محدوده امکانات و تواناییشان باشد.
- آرزوهای خود را با ظرفیت هایشان مطابقت دهند وتوانایی تفکیک مرزهای واقعیت از خیال را داشته باشند.
- اهداف و غایات زندگی خویش را به درستی بشناسند و با رویکردی واقع بینانه با آنها روبه رو شوند.
ب. سازگاری خانوادگی : دراین مقوله ویژگی های زیر معیارهای برخورداری از این نوع سازگاری تلقی می شوداین معیارهابا تلاش مشترک والدین و جوانان تحقق می یابد:
- والدین و جوانان، از انتظارات متقابل یکدیگر آگاه می شوند و به روشنی آنها را درک می کنند .
- انتظارات متقابل در فضایی دوستانه وصمیمانه بر آورده می شود و محقق می گردد.
- والدین مسئولیتهایی متناسب با توانایی جوانان به آنها واگذار می کنند.
- والدین از موفقیت های مرحله ای ونسبی جوانان به نحو مطلوبی تقدیر می کنند.
- والدین شرایط دشوار و موقعیت های خاص جوانان را به خوبی درک می کنند.
- جوانان به گونه مطلوبی از تلاش ها و مساعی ارزنده والدین تقدیر و سپاسگزاری می نماید.
- جوانان و والدین گوش به زنگ عواطف و حالات درونی یکدیگر هستند و رعایت جوانب عاطفی یکدیگر را می نمایند.
ج - سازگاری اجتماعی : از میان مهمترین ویژگیهای سازگاری اجتماعی موارد زیر قابل تأمل است:
- ایجاد تقویت بینش و معرفت اجتماعی در نسل جوان زمینه ای برای سازگاری اجتماعی است.
- تفهیم این واقعیت که تعادل میان زندگی خانوادگی و حیات اجتماعی یک ضرورت محسوب می شود جوانان را در تحقق این امر ( سازگاری اجتماعی ) یاری می دهد.
- ایجاد انگیزه در جوانان برای پذیرش مسئولیت های محدود در آموزشگاه و خانواده اعتماد به نفس آنان را برای مسئولیت پذیری اجتماعی افزایش می دهد.
- ایجاد فرصتهایی برای بحث و گفتگو با جوانان در خصوص معیارهای انتخاب دوست زمینه را برای تقویت سازگاری اجتماعی فراهم می نماید.
- ترغیب جوانان به تقویت پیوندهای دوستی از دیگر عوامل سازگاری اجتماعی محسوب می شود.
د- سازگاری تحصیلی: بررسی رابطه میان پیشرفت تحصیلی و پیشرفت اخلاقی بیانگر این واقعیت است که چنانچه جوانان به موفقیت هایی در جریان تحصیل نایل شوند این امر در بهبود مناسبات اخلاقی و رفتاری آنان با دیگران تأثیر جدی می گذارد .تحقق سازگاری تحصیلی منوط به رعایت موارد ذیل است:
- کمک به جوانان درجهت موارد برنامه ریزی مناسب درسی برای نیل به موفقیت.
- بیان آثارمطلوب پیشرفت تحصیلی بر جنبه های اخلاقی و رفتاری آنان .
- یاری رساندن به نسل جوان برای انتخاب دقیق و درست رشته تحصیلی.
- ارائه معیارهای مطمئن و علمی برای انتخاب رشته تحصیلی .
- توجه دادن نسل جوان در انتخاب رشته تحصیلی به چهار عامل مشخص استعداد ، علاقه، نیاز اجتماعی و مشاوره و بیان این واقعیت که هر موفقیتی در گروانتخابی علمی و شایسته است.
- انتقال شیوه های علمی و قابل درک به نسل جوان برای مقابل با ناتوانی های یادگیری .
- بیان شمه ای از رمز موفقیت دانشمندان و فاتحان عرصه علم و معرفت برای نسل جوان تا آنان نیز بتوانند در این قلمرو انگیزه هایی قوی داشته باشند.
- تأیید و تشویق پیشرفتهای علمی و تحصیلی جوانان به گونه ای مناسب ، که ای تشویق ها می تواند در تداوم پیروزیهای فکری آنان گام مؤثری محسوب شود.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/4/12 :: ساعت 1:29 عصر )
»» جوان و آزادی
" تاریخ بشر ،عبارت است از ظهور اندیشه آزادی ، بهرغم فراز و نشیبها می توان پذیرفت که جنبش وسیع افق روح انسان ، " مرزهای درونی " جز میت را که انسان به عنوان زندان خود همه جا به دنبال می کشید ،درهم شکسته است ."( لرد آکتون)
" آنچه به هستی انسان ، کیفیتی خاص می بخشد ، آزادی است. معنای آزادی به حسب درجه آگاهی و تصور آدمی ازخویش به عنوان موجودی مستقل ومتمایزازدیگران، متغیراست."(اریک فروم)
جوانان با طبع پر شور و حساس خود در جستجوی آزادی تلاش می کنند ولی چنین به نظرمی رسدکه حدود و مرزهای آزادی برای آنان به درستی و به گونهای دقیق شفاف ، تبیین و تعریف نشده است .بی مناسبت نمی باشد که ابتدا تأملی گذرا بر جایگاه آزادی در قانون اساسی داشته باشیم :
- در اصل دوم ، ماده ششم ، یکیازویژگیهای جمهوری اسلامی ، ایمان به " کرامت وارزش والای انسان و" آزادی " توأم با مسئولیت اودربرابرخدا" ذکرشده است. ودراصل سوم ، ماده هفتم، جز وظایف دولت جمهوری اسلامی ایران ،" تأمین آزادیهای سیاسی واجتماعی درحدود قانون " می باشد.ودراصل نهم نیزبرمجازنبودن فرد یا گروه یا مقامی برای سوءاستفاده ازآزادی ، تأکید به عمل آمده است.
" آزادی مثبت ومنفی "
" کورتیس " یکی از اندیشمندان تربیتی در این مورد می نویسد :"یک نگاه اجمالی به مسأله آزادی ، بیانگروجود متفاوت میان آزادیهای مثبت و منفی می باشد:" آزادی از " و " آزادی برای "،بدین توضیح که "آزادی ازترس" و" آزادی ازاحتیاج "‹ نقصان› دو مورد ازآزادی منفی و" آزادی برای نطق و بیان "
و " آزادی برای پرستش و عبادت " دو مورد از آزادی مثبت می باشند . ودرتبیین رابطه ایندو، باید متذکر شد که آزادی منفی ، شرط حتمی و ضروری برای (نیل به) آزادی مثبت است.
" آزادی درونی و بیرونی "
اگر موضوع رااززاویه دیگری بنگریم با دو نوع آزادی درونی و بیرونی مواجه خواهیم شد ، آزادی درونی به مفهوم رهایی از سلطه خواستههای غریزی و نفسانی است و آزادی بیرونی درنفی هرگونه اقتدار خارج از وجود آدمی ، تحقق می یابد که منظور نظامهای حکومتی و سلطه آنهاست دراینجا نیزموفقیت در کسب آزادی درونی ، زمینه دستیابی به آزادی بیرونی است.
" پیشنهادهایی در خصوص آزادی جوانان "
در نظر گرفتن موارد زیر در تحقق خواستههای جوانان ازآزادی ، ضرورت دارد:
1- تعریف دقیق و تبیین کامل مفهوم آزادی موجب آگاهی نسل جوان و تعدیل خواستههای آنان می شود. به " جان لاک " آزادی هرگزنمی تواند مطلق باشد، فقدان کامل نظارت ومراقبت ، آزادی نیست ، بلکه سوء استفاده ازآزادی " زمینه ساز " درک بهتر آزادی " خواهد شد.
2- آزادی مثبت بر مسئولیت دلالت دارد .آزادی مثبت، فقط یک امتیاز نیست بلکه مجموعاً قابل تقسیم به حقوق ویژه ای است که آنها هم تابع محدودیتهایی است . هرنوع حقی، بهرحال ، متضمن یک مسئولیت متقابل است. منظوراصلی این است که هیچ حقی جنبه انحصار شخصی ندارد، مثلاً من حق دارم که مالک ثروتی باشم ، اما این امرمستلزم مسئولیتهای مشخصی است که جامعه آنها را ازمن طلب می کند لذا توأم ساختن شناخت آزادی و مسئولیت . موجب رویکرد مسئوولانه ترجوانان به مسأله آزادی می شود.
3- تقابل " اقتدار" و " آزادی " و رویکرد معرفتی جوانان به این امر، یک ضرورت منطقی است، زیرا آنها زمانی می توانند حامیان آزادی باشند که بدانند برعلیه چه موقعیتی باید موضع گیری کنند . به عنوان مثال تبیین تقابل اقتدار جبرگرایی در برابرآزادی انتخاب ، اقتدارسنت دربرابرآزادی خویشتن بودن ، نمونههای روشنی از شناخت کامل آزادی است.
4- تفهیم این واقعیت به نسل جوان که " آزادی " و " چگونگی استفاده از آزادی " در موضوع متفاوت ولی مرتبط با یکدیگرند آنان را برمی انگیزد که به مجرد بر خورداری از آزادی کار را تمام شده تلقی ننماید بلکه این آغاز راه است و رمز تداوم آن ، مشروط به حسن استفاده ازآزادی است.
5- خانواده ومدرسه ، هر یک به عنوان کانون مقدس تعلیم و تربیت می توانند با لب اعتماد فرزندان و دانش آموزان و مسئوولیت سپاری آگاهانه و آزادی عمل قائل شدن برای آنان در مواردی خاص زمینه را برای عطای آزادیهای معقول به جوانان مساعد نمایند.
6- هر گاه نوجوانان و جوانان نیاز به ابراز وجود اظهار نظر و مطرح نمودن شخصیتشان دارند،لازم است اطرافیان با دادن فرصت مناسب به آنان به مراحل رشد و بالندگی آنها سرعت بیشتری ببخشند.
7- دختران جوان معمولاً گله مندند که آزادی کمتری از پسران دارند ، تربیت دادن گفتگوهای صمیمی با آنان و همدلی سازنده و تقویت فرصتهای انتخاب تجهیز وتوسعه اماکن فرهنگی و فراغتی دختران و متعادل ساختن امکانات میان پسران و دختران ، از شیوههای مناسب برای رفع چنین نگرانیهایی محسوب می شود.
8- توسعه گسترش محافل بحث و انتقاد جوان و غنی ساختن مباحث مورد نظر در خصوص آزادی ، راه کارهای تقویت آن ، بررسی شیوههای دستیابی به انتقاد سالم و چگونگی پرورش ابراز وجود و اظهار نظر از راه کارهای مؤثر در تأمین نیاز جوانان به درک اصولی و جامع آزادی محسوب می شود.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/4/12 :: ساعت 1:28 عصر )
»» جوان و تربیت
" فرزندم ، قبل از آنکه قبلت، سخت شود و اندیشه ات ، مشغول گردد، به تربیت تو مبادرت نمودم." ( حضرت علی علیه السلام) " تربیت، زیباترین چیزی است که در بهترین انسانها ، آشکار می شود."( افلاطون) چهار چیز است که اگر جمع شود در دل سنگ لعل و یاقوت شود ، سنگ بدان خارایی پاکی طینت و اصل گهر و استعداد تربیت کردن مهر از فلک مینایی در من این هرسه صفت هست کنون می باید تربیت از تو که خورشیدجهان آرایی. (سعدی)
در میان عوامل مختلفی که منشأ و موجد تحولات اجتماعی می شود، تربیت، آرامترین مطمئن ترین و مفید ترین آنها می باشد، تربیت ، روندی بسیار طولانی دارد و تقریباً در همه مراحل عمر آدمی از تولد تا مرگ، نقش خود را ایفا می کند ، ولی این نقش در برخی مراحل بر جسته و تعیین کننده و در مقاطعی دیگر نقش آن کمرنگ ومحدود می باشد. برخی از دانشمندان نظیر " کارن هورنای " . مهمترین سالهای تربیت پذیری را هفت سال اول زندگی و پاره ای دیگر تا دوران نوجوانی می دانند و معدودی نظیر " کارل یونگ" تأثیرپذیری آدمی از تربیت را تا چهل سالگی ، می دانند. ابتدا باید معلوم نمود که مقصود از تربیت چیست؟ آیا آموختن مفاهیم علمی و یا انباشته کردن ذهن شاگردان است؟ " امرسون" می گوید: " یک مسأله علمی را به شاگرد یاد دادن کار آسانی است ، ولی او را با امید و اراده و جدیت تربیت کردن و قوای روحی اش را برای کار آماده کردن ، علمی است دشوار که ازهمه کس ساخته نیست". در حقیقت ، باید گفت انتقال علم مرحله نازلی از تربیت است و ایجاد روح علمی ، مرحله عالی تربیت می باشد. در مرحله بعد ، ضروری است، از عواملی که اثر گذار بر تربیت هستند ، سخن گفت،مهمترین آنها عبارتند از: زمینه ژنتیکی ، عامل محیط خانوادگی ، محیط آموزشی ‹ مدرسه›، محیط اجتماعی ‹نفوذ همسالان ،نهادها و مراکز اطلاع رسانی و رسانه های گروهی›، عامل رشد ( تحولات مربوط به عامل سنی )، عامل مذهب و در نهایت اراده خودساز شخصیت . هر یک از این عوامل در زمان خاصی ، وارد صحنه شده و تأثیرات خود را بر آدمی اعمال می نماید . به گونه ای که می توان ، شخصیت فرد را بر آیند عوامل مذکور تلقی نمود با این توضیح که دایره نفوذ تأثیر هر یک از عوامل که گسترده تر باشد، شخصیت آدمی در همان جهت ،شکل می گیرد. در گام سوم ، باید ملاحظه نمود تربیتی که بتواند از جوانان شخصیتی متعادل و هماهنگ به وجود آورد چه ویژگیهایی داد؟ چنین تربیتی باید ناظر بر جنیه های متنوع وجود آدمی به شرح زیر باشد: الف - تربیت بدنی (فیزیکی) - هدف اصلی از چنین مقوله تربیتی ، این است که توان و نیروی فعال جوان را در مسیری مطلوب و هدایت شده ، به جریان بیاندازد و روح آدمی را پاکیزه و مصفا کند و بر اعتماد به نفس فرد بیفیزاید . ب - تربیت عاطفی - غایت تربیت عاطفی ، پرورش احساس نوعدوستی ، همدلی و تفاهم با دیگران و به ویژه همسالان است . به گونه ای که جوانان بتوانند به درستی با معاشران و دوستان و اطرافیان خود به دادو ستد عاطفی بپردازند و بیش از آنچه که " منش گیرنده " داشته باشند از " منش دهنده " برخوردار باشند و به مرحله ای برسند که " ایثار عاطفه " به دیگران را مقدم بر " دریافت عاطفه " از دیگران ، بدانند. ج - تربیت اجتماعی - انتظار ما از تربیت اجتماعی جوانان ، این است که آنها از جایگاه و منزلت حقیقی خود خود در جامعه آگاه باشند و به خوبی بتوانند چنین موقعیتی را احراز نمایند. فعالیتهای فوق برنامه مدارس ، گروههای بحث و بیان ، تحقیق گروهی ، مسابقات فرهنگی وهنری ومحافل بحث و انتقاد جوان ، فرصتهای ارزنده ای برای فرایند اجتماعی شدن جوانان ، محسوب می شوند. د - تربیت عقلی ( ذهنی ) - چنانچه بشری را به عنوان فرایندی بی انتها ، درنظر آوریم و تکوین منش را بر تعلیم دانش مرجح بدانیم در این صورت ، باید اذعان نمود که تربیت فکرو اندیشه در بالاترین جایگاه " هرم تربیت " قرار می گیرد. اگر چه به گفته " ویل دورانت " ، ما در شرایطی از جهان معاصر بسر می بریم که از تفکر و اندیشیدن ، بازمانده ایم و بر همین اساس ، از لذت اندیشه و فکر نیز محروم مانده ایم . ه - تربیت اخلاقی ( معنوی )- منظور اصلی از این بعد تربیت این است که بتوانیم نسلی را بپروارنیم که نه فقط حامل معرفت دینی باشد بلکه عامل معرفت دینی محسوب شود. و در حقیقت چنین تربیتی بتوانندبه " تحول از درون" منجر شود و خود نیزمنشأ تحول دردلها وجانها ی دیگری باشد . برخی ازکارشناسان سازمان یونسکو از جمله راه حلهایی که برای آموزش نوین جوانان ، پیشنهاد می کنند . این است که باید به گونه ای عمل نمود که استقرار مجدد ارزشها و طرز تلقی های اخلاقی در جوامع در حال دگرگونی را شاهد باشیم . |
|
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/4/12 :: ساعت 1:27 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرنجان و مرنجعزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) استسعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلامسبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلامپیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلامامام حسین علیه السلام در آیینه زیارتپیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»[عناوین آرشیوشده]