بى‏نیاز از عذر بودن ارجمندتر تا از روى راستى عذر آوردن . [نهج البلاغه]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» اذان ، آوای نیایش

ما در هر شبانه روز 5 نوبت نماز می خوانیم .

و همانطور که می دانیم پیش از نماز ، گفتن اذان و اقامه سفارش شده است .

در مجموع این دو ندای آسمانی:

بیست مرتبه " حی علی الصلوة " می گوئیم

بیست مرتبه " حی علی الفلاح " می گوئیم

بیست مرتبه " حی علی خیرالعمل " می گوئیم

و ده مرتبه " قد قامت الصلوة " می گوئیم 

پس با توجه به اینکه مراد از فلاح و خیر العمل در اذان ، همان نماز است ؛ هر مسلمانی در شبانه روز هفتاد مرتبه با کلمه" حی " خود و دیگران را با چنین شور و نشاطی به خواندن نماز تشویق می کند.

چنین تشویقی در مورد هیچ عبادت دیگری صورت نگرفته است.

خصوصا اینکه در اسلام سفارش شده ، اذان بلند و با صدای زیبا گفته شود و برای آن پاداش بسیار نقل شده است.

اذان ، شکستن سکوت و دوره ای کامل از ایدئولوژی و تفکرات ناب اسلامی است.

اذان ، سرودی مذهبی با عباراتی کوتاه و پرمحتوا است.

اذان ، هشدار به غافلان است.

و در یک جمله می توان گفت اذان نشانه حیات معنوی است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/5/3 :: ساعت 8:42 صبح )
»» نماز، نیایش عاشقان


 

آنچه مسلم است نماز در دین اسلام به عنوان برترین عبادت شناخته شده و از آن به عنوان کلید بهشت یاد می شود ، سعی ما بر این است که درباره این نیایش عاشقانه نکاتی ارائه نماییم :

(می توانید در آینده پیگیر این بحث بوده و نکات دیگری را نیز در زمینه نماز مطالعه نمایید)


نماز در رأس همه عبادات است

در ایام ویژه مثل شب قدر ، اعیاد اسلامی ، جمعه ، و هر شب و روزی که دارای فضیلت و ارزش است و برای آن دعا و مراسمی مخصوص است مثل شب مبعث ، شب میلاد ، شب جمعه ، معمولاً نمازهای مخصوصی هم وارد شده است . شاید نتوان ایام مقدسی را پیدا کرد که در آن برنامه نماز نباشد .


نماز پر
تنوع ترین عبادت است

اگرچه جهاد ، حج ، وضو و غسل هر کدام چند نوع دارد ، اما نماز انواع گوناگونی دارد ، در واقع با نگاهی ساده به حاشیه کتاب مفاتیح الجنان علامه محدث حاج شیخ عباس قمی درمی یابیم انواع گوناگونی از نمازها ذکر شده است که بررسی و جمع آوری آن نیاز به یک کتاب مستقل دارد . هر امام نمازی داشته غیر از نماز امام دیگر، نماز امام زمان علیه السلام غیر از نماز حضرت امیرالمومنین (ع) است .


نماز و هجرت

حضرت ابراهیم می گوید :

خداوندا ذریه خود را در منطقه خشک بی آب و گیاه قرار دادم ، پرودگارا برای اقامه نماز « ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع ربنا لیقموا الصلوة » .

آری وظیفه نمازخوانها آن است که با سفرها و هجرت ها به مناطق بد آب و هوا هم بروند تا شور و هیجان نماز عالمگیر شود .


ترک مهم ترین جلسات تاریخ به خاطر نماز

یکی از ادیانی که نامش در قرآن آمده « صابئین » است که به حضرت یحیی گرایشی خاص دارند ضمناَ برای ستارگان تاثیری قائلند و نماز و مراسم ویژه ای دارند که هنوز گروهی از آنان در خوزستان هستند .

این فرقه رهبری بسیار دانشمند ولی مغرور داشتند که بارها با امام رضا علیه السلام گفتگو کرد ولی زیر بار نمی رفت .

در یکی از جلسات امام رضا علیه السلام استدلالی کرد که او تسلیم شد و گفت :

« اَلْانَ لانَ قَلْبی » حالا روح من نرم شده حاضرم مکتب تو را بپذیرم که ناگهان صدای اذان بلند شد . امام رضا علیه السلام جلسه را ترک کرد ، مردم گفتند فرصت حساسی است و شاید بعدا چنین فرصتی پیش نیاید امام فرمود :

اول نماز ! ، و او که این تعهد را از امام دید علاقه اش بیشتر شد . امام بعد از نماز گفتگویش را با او ادامه داد و او در نهایت ایمان آورد .


نماز اول وقت وسط جنگ

ابن عباس می دید که حضرت علی علیه السلام گاهی اوقات در وسط جنگ به آسمان نگاه می کند باز مقداری می جنگد باز نگاهی به آسمان می کند .

جلو آمد و پرسید چرا به آسمان نگاه می کنی .

فرمود : برای اینکه اول وقت نماز از دستم نرود .

گفت : اکنون شما در حال جنگ هستید .

فرمود : از نماز اول وقت نباید غفلت شود .


آنجا که خواب از مناجات بهتر است

روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله نماز صبح را با جماعت خواندند و دیدند علی علیه السلام به مسجد نیامده است به سراغش رفتند در خانه علی علیه السلام را زده و پرسیدند چرا او امروز در جماعت شرکت نکرده ؟!

فاطمه علیها سلام گفت : علی دیشب تا صبح مناجات داشت ولی صبح خستگی او طاقت فرسا بود نمازش را در منزل خواند .

حضرت فرمود : به او بگوئید شبها به جای مناجات طولانی کمی بخوابد ولی نماز جماعت صبح را از دست ندهد ، خوابی که مقدمه جماعت باشد بهتر از مناجاتی است که حال جماعت را از بین ببرد …



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/5/3 :: ساعت 8:41 صبح )
»» « نماز در کلام امیر مومنان علی علیه السلام»

وصف نماز را باید از کسی شنید که خود به راستی اقامه کننده آن بود . کسی که نماز با تک تک سلولهای مبارکش عجین شده و آن را با  تمام وجود برپا می نمود .

ذره ذره خاک مدینه ، مکه ، کوفه هر جایی که ایشان قدم نهاده است ، گواه راز و نیازها و نمازهای حقیقی آن بزرگوار است . هنوز پژواک نوای دلنشین مناجات امام علی (ع) در جان هستی طنین انداز است . پس گوش جان به فرموده های آن امام همام می سپاریم ، تا آداب قیام به نماز را که ستون دین است ، فرا گرفته و عامل به آن باشیم .

"اهمیت و فضیلت نماز "

- شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش می کنم ، زیرا نماز برترین عمل و ستون و اساس دین شما است . (1)

- وقتی که بنده ای سجده می کند ، ابلیس فریاد می زند : وای بر من! او اطاعت کرد ، ولی من معصیت کردم ، او سجده کرد و من از این عمل سرباز زدم. (2)

- گناهی که پس از آن مهلت یافتم تا دو رکعت نماز گزارم و از خدا اصلاح آن گناه را بخواهم ، مرا اندوهگین نکرد. (3)

- نماز ستون دین است و اولین عمل انسان است که خدا بدان نظر می کند، اگر صحیح بود ، به سایر اعمال نیز نظر می فرماید و اگر صحیح نباشد در هیچ عمل دیگر نمی نگرد و کسی که تارک نماز باشد بهره ای از اسلام ندارد .(4)

" نماز امام علی (ع)"

- بار خدایا! من نخستین کسی هستم که به حق رسیدم ، آن را شنیدم و پذیرفتم . هیچ کس مگر رسول خدا (ص) در نماز بر من پیشی نگرفت. ( 5)

- بار خدایا! این نماز را که در پیشگاه تو به جای آوردم ، نه به جهت نیازی است که به آن داری و نه به خاطر میل و رغبتی است که در آن داری ، بلکه برای بزرگداشت و پذیرش فرمان تو است که مرا به انجام آن فرمان داده ای . خدایا! اگر در نماز من عیبی است ، یا رکوع و سجود آن ناقص است ، مرا باز خواست مکن و با پذیرش و آمرزش خود ، بر من تفضل و عنایت فرما. (6)

- چون وقت نماز فرا می رسید ، علی (ع ) بر خود می لرزید. به او می گفتند : یا امیر المؤمنین ! ترا چه شده است ؟ می فرمود: وقت ادای امانتی رسیده است که خداوند آن را بر آسمان ها ، زمین و کوه ها عرضه کرد ، آنها از قبول آن ابا کردند و از آن بیمناک شدند .(7)

- امیر المؤمنین (ع) رکوع نماز را آن قدر طولانی می کرد که عرق از ساق پای وی جاری و زیر قدم های مبارکش تر میشد .(8)

- هنگامی که برای حضرت علی (ع) مشکلی پیش می آمد ، به نماز پناه می برد و آیه « واستعینوا بالصبر و الصلوة » ( از صبر و نماز یاری جویید) را تلاوت می کرد .(9)

"آثار و اسرار نماز "

- هنگامی که انسان در حال نماز است ، اندام ، لباسش و هر چه پیرامون اوست ، خدا را تسبیح می گویند .(10)

- نماز ، قلعه و دژ محکمی است که نماز گزار را از حملات شیطان نگاه می دارد .(11)

- نماز ، گناهان را مانند ریزش برگ درختان فرو می ریزد .(12)

- اگر نمازگزار بداند که چقدر از رحمت خداوند را فرا گرفته است ، سرش را از سجده بر نمی دارد .(13)

- پیامبر خدا (ص) نماز را به چشمه آب گرمی که در خانه است و شخص شبانه روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد ، تشبیه کرده است . بدون تردید چرک و آلودگی در بدن چنین کسی باقی نخواهد ماند .(14)

- ( بندگان مؤمن ) هنگامی که نماز می خوانند ، به نشان تواضع ، گونه ها را به خاک می سایند و برای اظهار کوچکی و خاکساری ، اعضای خود را بر زمین می گذارند .(15)

" آمادگی قبل از نماز "

- امیرالمؤمنین (ع) فرمود : پیغمبر خدا (ص) فرموده است : روز قیامت خداوند امت مرا در میان سایر امت ها در حالی محشور می کند که آثار نورانی وضو در ایشان پیداست .(16)

- روزی حضرت علی (ع) به فرزندش محمد حنیفه فرمود : ظرفی آب بیاور. محمد آب آورد ، حضرت دست های خود را شست و فرمود : به نام خدا تبرک می جویم ، از او کمک می خواهم ، حمد و سپاس مخصوص خدایی است که آب را پاک و پاک کننده ساخت. سپس آب در دهان گردانید و عرض کرد: خداوندا روزی که ترا ملاقات می کنم ، حجتم را به من تلقین کن و زبانم را برای ذکرت بگشای . آنگاه با آب ، بینی خود را شسته و عرض کرد : خدایا بوی بهشت را بر من حرام مکن و من را از کسانی قرار ده که بوی نسیم و عطر بهشت را حس می کنند . سپس صورتش را شست و عرض کرد: خداوندا روزی که تبهکاران روسیاهند ، مرا رو سپید گردان و روزی که صالحان رو سفیدند ، روسیاهم مکن. آنگاه دست راستش را شست و عرض کرد : خدایا کارنامه ام را به دست راستم و برگه اقامت ابدی در بهشت را به دست چپم بده و حساب مرا آسان گیر.

پس از آن ، دست چپش را شست و عرض کرد: خدایا کارنامه را به دست چپم مده ، آن را بر گردنم مینداز و من از پاره های آتش به تو پناه می برم .آن گاه سرش را مسح کرد و عرض نمود : خداوندا جامه های رحمت ، برکت و عفوت را بر من بپوشان. سپس دو پای خود را مسح کرد و عرض نمود : خدایا روزی که قدم ها در آن می لغزند ، گام های مرا بر صراط ، ثابت و استوار فرما و سعی و تلاشم را در چیزی قرار ده که تو از من راضی باشی. (17)

- زمانی بر مردم بگذرد که کارهای ناشایست بسیار گردد ، هر یک از شما که آن زمان را درک کند ، نباید شبها بدون وضو بخوابد. (18)

- مراقب اول وقت بودن نمازهای پنجگانه باشید ، زیرا این نمازها در پیشگاه خداوند عزوجل دارای موقعیتی خاص هستند .(19)

- هر که بانگ ( اذان ) را بشنود و بدون علت به آن پاسخ ندهد ، پس نمازی برای او نیست .(20)

- هر کسی که نماز خود رابا اذان و اقامه بخواند ، صفی از فرشتگان پشت سر او به نماز می ایستند که دو طرف آن صف دیده نمی شود و هر کس نماز خود را با اقامه تنها بخواند ، یک فرشته پشت سر او نماز می گزارد .(21)

- در چهار زمان دعا را غنمیت شمارید : 1- هنگام قرائت قرآن ، 2- هنگام اذان 3- هنگام نزول باران 4- هنگام روبرو شدن دو لشگر مؤمنین و کفار برای جنگ.(22)

- « قد قامت الصلوة » بدین معنا است که هنگام دیدار ، راز و نیاز ، برآورده شدن خواسته ها ، دریافت آرزوها و همچنین زمان رسیدن به خداوند ، کرامت ، آمرزش ، بخشش و خشنودی او فرا رسیده است .(23)

"حضور قلب"

- ای کمیل! شأن و مقام تو به خواندن نماز ، گرفتن روزه و دادن صدقه نیست . همانا شأن و قدر آدمی آن است که نماز با قلبی پاک انجام پذیرد ، مورد قبول خداوند باشد و با خضوع و خاکساری ادا شود .(24)

- هر که نماز به جای آورد در حالیکه حق نماز را بشناسد آمرزیده شده است .(25)

- در حال کسالت و چرت زدن نماز نخوانید و در حال نماز به فکر خودتان نباشد ، زیرا در محضر خدا ایستاده اید به درستی که آن مقدار از نماز بنده قبول می شود که قلباً به خدا توجه داشته باشد .(26)

- نماز ، تنها قیام و قعود (برخاستن و نشستن) نیست ، همانا نماز اخلاص تو است که جز خدا ، اراده دیگری نکنی.(27)

"اعمال و ذکرهای نماز"

- سوره فاتحه را خداوند به محمد (ص) و امت او عطا کرد و با حمد و سپاس برخود آن را آغاز کرد . سپس با دعا و ثنای خداوند عزوجل ادامه یافت . من از پیامبر خدا (ص) شنیدم که فرمود: « خداوند می فرماید: سوره حمد را میان خود و بنده ام تقسیم کرده ام ، پس نیمی از آن من و نیمی از آن بنده من است . و بنده ام هر چه (در آن) بخواهد به او می دهم .

پس هنگامی که بنده بگوید : " بسم الله الرحمن الرحیم" خداوند می فرماید: بنده ام به نام من شروع کرده ، پس بر من لازم شد که امورش را کامل کنم و اموالش را بر او مبارک گردانم .

و هنگامی می گوید: " الحمدلله رب العالمین" خداوند می فرماید: بنده ام مرا ستایش کرد و فهمید نعمتهایی که دارد از من است و بلاهایی که از او دفع شده با نیروی من است ، شما را گواه می گیرم ، چند برابر نعمتهای دنیاییش در آخرت به او بدهم و بلای آخرت را از او برگردانم، به همان گونه ای که بلای دنیا را از او بر می گرداندم . و وقتی بگوید: "الرحمن الرحیم" خداوند می فرماید: شهادت داد ، من بخشنده و مهربانم ، شما را گواه می گیرم از رحمتم بهره او را فراوان گردانم و از عطایم سهم وی را بسیار دهم .

پس وقتی بنده می گوید : " مالک یوم الدین" خداوند می فرماید : شما را به شهادت می گیرم ، همان گونه که اعتراف نمود ، من مالک روز رستاخیز هستم ، در روز حساب ، حسابش را بر او آسان گردانم ، حسناتش را بپذیرم و از گناهش درگذرم .

وقتی بگوید: " ایاک نعبد" خداوند می فرماید: بنده ام درست گفت ، او مرا عبادت می کند ، من نیز به او پاداشی در قبال عبادتش بدهم که هر کسی در عبادتش برای من با او مخالفت کرده رشک برد .

پس وقتی بگوید: " ایاک نستعین" خداوند می فرماید : از من کمک خواست و به من پناه آورد ، شما را گواه می گیرم ، او را در کارش یاری کنم ، در گرفتاری کمکش کنم و در روز رستاخیز در هنگام سختی ها دستش را بگیرم ( تا این فراز حمد ، از آن خداوند است.)

هنگامی که بنده بگوید: " اهدنا الصراط المستقیم" تا آخر سوره ، خداوند بزرگ می فرماید : این برای بنده ام و هر چه که بخواهد به او می دهم ، خواسته او را اجابت کردم و هر چه آرزو نمود به او دادم و از هر چه می ترسید ایمنی اش بخشیدم. (28)

- از امام علی (ع) پرسیدند: معنای رکوع چسیت؟ فرمود: یعنی به تو ایمان آوردم ، اگر چه گردنم را بزنی .

- معنای « سبحان ربی العظیم و بحمده » این است که : خدا منزه است ، بزرگی از آن خداوند است و پروردگارم ، همان خالق من است . فقط او بزرگ است و عظیم. (29)

- سجده را طولانی کنید ، هیچ کاری بر ابلیس سنگین تر از این نیست که فرزند آدم را در حال سجده ببیند ، چون به او دستور سجده داده شد ، ولی عصیان ورزید ، در حالی که فرزند آدم مأمور به سجده شد و اطاعت کرد و نجات یافت. (30)

- از امیرالمؤمنین (ع) معنی و تفسیر سجود را پرسیدند ، حضرت فرمود: سجود یعنی خدایا مرا از خاک آفریدی ، و چون سر از سجده بردای ، بدین معنا است که مرا از آن برانگیختی . و چون مجدداً سر به سجده نهی ، یعنی این که دوباره مرا به زمین بازخواهی گرداند و سر برداشتن از سجده دوم ، یعنی این که مرا مجدداً از زمین بر می انگیزی . معنای « سبحان ربی الاعلی» چنین است : " سبحان" یعنی خالق و پروردگار من منزه است از صفات ناپسند و " اعلی" یعنی: او در ملکوت خود علو و رفعت دارد ، تا جایی که بندگان همگی تحت امر و مقهور عزت اویند و اوست که تدبیر امور بندگان ، آسمان و زمین می کند و همه به سوی او عروج می کنند .(31)

- قنوت و سجده طولانی در نماز ، نماز گزار را از عذاب آتش نجات می دهد .(32)

- معنای تشهد تجدید و تکرار شهادتین است که تجدید ایمان و اسلام و اعتراف به مبعوث شدن بعد از مرگ است . معنای " السلام علیکم و رحمة الله و برکاته" : از خداوند ترحم خواستن برای خود و همه بندگان است که خود سبب ایمن شدن از عذاب قیامت است .(33)

سهل انگاری در نماز

- دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزدد. ( کم بگذارد) ( 34)

آثار ترک نماز

- آیا به پاسخ اهل دوزخ گوش فرا نمی دهید ، وقتی از آنها سوال می شود : " چه چیز شما را گرفتار دوزخ ساخت؟ گویند : ما از نمازگزاران نبودیم" . (35)

قبولی نماز

- علی (ع) خطاب به کمیل فرمود : ای کمیل! نگاه کن ، ببین که در کجا نماز می گزاری و بر روی چه چیز به نماز ایستاده ای . اگر آن چیزی را که برای نمازت استفاده می کنی حلال و مباح نباشد ، نمازت قبول نیست .( 36)

تعقیبات نماز

- رسول اکرم (ص) به من فرمود: یا علی! در تعقیب هر نمازی آیة الکرسی را بخوان ، زیرا کسی آن را پاس نمی دارد ، مگر پیامبر باشد یا به مقام صدیق و شهید رسیده باشد .( 37)

1- بحار الانوار، ج 82، ص 209

2- همان، ص 233

3- نهج البلاغه، حکمت 291

4- دعائم الاسلام، ج ا، ص 132

5- نهج البلاغه، خطبه 131

6- بحار الانوار ، ج 83 ، ص 038

7- محجة البیضاء ، ج ا ، ص 378

8- بحار الانوار، ج 85، ص 110

9- وسایل الشیعه ، ج 5، ص 263

10- بحار الانوار، ج 82، ص 213

11- غرر الحکم، ص 56

12- نهج البلاغه ، خطبه190

13- غرر الحکم، ص 261

14- نهج البلاغه ، خطبه 199

15- نهج البلاغه، خطبه 234

16- جامع احادیث الشیعه، ج 2 ، ص 237

17-وسائل الشیعه، ج ا ، ص 201

18- جامع احادیث الشیعه، ج 2 ، ص 222

19- بحار الانوار، ج 77، ص 392

20- وسایل الشیعه، ج 55، ص 375

21- ثواب الاعمال ، ص 58

22- وسایل الشیعه، ج 4، ص 114

23- بحار الانوار، ج 84 ، ص 266

24- بحار الانوار ، ج 79، ص 207

25- بحار الانوار، ج 79، ص 207

26- بحار الانوار، ج ، 84، ص 239

27- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1 ، خطبه23، ص 325

28- بحار الانوار، ج 85، ص 59

29- نهج البلاغه، خطبه234

30- بحارالانوار ، ج 85، ص 161

31- بحار الانوار ، ج 85، صص 133 و 139

32- تصنیف غرر الحکم، ص 175

33- میزان الحکمة، ج 5 ص 395

34- بحار الانوار، ج 82، ص 222

35- نهج البلاغه، خطبه190

36- تحف العقول ، ص 187

37- دعائم الاسلام، ج 1، ص 168



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/5/3 :: ساعت 8:40 صبح )
»» اقامه نماز مؤلفه چه کسانی است؟

 

نمازگزاران چه کسانی هستند؟

نماز؛ نشانه مومن

نماز؛ از ویژگیهای متقین

نماز از علامتهای اولوالالباب

نماز از نشانه های محسنین

نماز، ویژگی مصلحان

مولفه ای از مخبتین

نشانه ای از دانشمندان

و اما نشانه ای از یاران خدا

 

خدای منان از روی لطف بی پایان بر آدمیان منّت نهاده، به آنها اجازه معراج به عالم ملک و ملکوت عطا فرموده و نماز را نردبان ترقی و ابزار ارتقاء به عالم بالا قرار داده است.

انسان خاکی که همواره اسیر امیال نفسانی و غرایز حیوانی است، به هنگام نماز پرده های ظلمانی جهان ماده را کنار می زند، جاذبه دست و پاگیر کره خاکی را می شکند، موانع نیرومند عالم شغلی را از جلوی پایش بر می دارد         و به جهان بالا راه می یابد، با خدای خود بی واسطه سخن می گوید، و درد دل می نماید و خود را از چنگال نفس و شیطان می رهاند.

نماز اوج معراج انسان، راز و نیاز با خدای سبحان، موجب نزول رحمت یزدان، سنگر مبارزه با نفس و شیطان، بازدارنده انسان از خطا و عصیان، وسیله ی تقرب پارسایان و رمز بندگی مخلصان است.

 

نمازگزاران چه کسانی هستند؟

در قرآن کریم  ضمن آیاتی خدای متعال نمازگزاران واقعی را معرفی می نماید و اینکه اقامه نماز چه تأثیری در زندگی مادی و معنوی انسان دارد را ذکر می کند که بدین وسیله اهمیت اقامه نماز را بیان می دارد.

 

نماز؛ نشانه مومن

" قل لعبادی الذین امنوا یقیمواالصلوة و ینفقوا مما رزقناهم سراً و علانیة من قبل ان یاتی یوم لا بیع فیه ولا خلال." (ابراهیم / 31)

بگو به بندگان من که ایمان آورده اند، نماز را بر پا دارند و از آنچه به آنها روزی داده ایم پنهان و آشکار انفاق کنند، پیش از آن که روزی فرا رسد که نه چیزی توان خرید و نه دوستی کسی "جز خدا" به کار آید .

در این آیه خداوند به وسیله پیامبراکرم(ص) به بندگانی که ایمان آورده اند دستور می دهد که تا روز قیامت او را رها نکنند که در آن روز هیچ مجالی برای جبران از دست داده ها نیست و از میان تمام راههایی که به خدا می رسد، اقامه نماز و انفاق – یقیمواالصلوة و ینفقوا – را بیان می کند. چرا که تمام دستورات دیگر (که اصلاح بین خدا و بندگان و بنده با بندگان دیگر است) از این دو رکن منشعب می شود و این تاکیدی دیگر بر اهمیت نماز است.

در جای دیگر می فرماید:

"انما المومنون الذین اذا ذکرالله وجلت قلوبهم و… . الذین یقیمون الصلوة و مما رزقناهم ینفقون." (انفال / 2- 3)

مومنان کسانی هستند که چون ذکری از خدا شود، "از عظمت و جلال خدا " دلهایشان ترسان می شود و … . کسانی که نماز را به پا می دارند و از هر چه روزی آنها کردیم انفاق می کنند.

در این آیه از جمله صفات بارز مومنان را اقامه نماز می داند. چرا که وقتی ایمان در دل مستقر گردید، انسان به سوی عبودیت معطوف شده و با اخلاص و خضوع، پروردگار خود را عبادت می کند که از بهترین مظاهر آن نماز است. "وجل" همان حالت خوف و ترسی است که به انسان دست می دهد که سرچشمه آن یکی از این دو چیز است: گاهی به خاطر درک مسئولیتها و احتمال عدم قیام به وظایف لازم در برابر خدا می باشد، و گاهی به خاطر درک عظمت مقام و توجه به وجود بی انتهای او است. مومنان در پرتو احساس مسئولیت و درک عظمت پروردگار و همچنین ایمان فزاینده و بلندنگری توکل، از نظر عمل دارای دو پیوند محکمند، پیوند و رابطه نیرومندی با خدا و پیوند و رابطه نیرومندی با بندگان خدا.

تعبیر به اقامه نماز (به جای خواندن نماز) اشاره به این است که نه تنها خودشان نماز می خوانند بلکه کاری می کنند که این رابطه محکم با پروردگار همیشه و در همه جا بر پا باشد.

خدای متعال در آیه دیگر می فرماید:

"والمومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلوة …" (توبه / 71)

و مردان و زنان با ایمان یار و یاور یکدیگرند، امر به معروف و نهی از منکر می کنند و نماز برپا می دارند… مؤمنین علاوه بر این که به خاطر دوستی و محبتی که نسبت به یکدیگر دارند، همدیگر را به نیکی ها دعوت و از بدیها و منکرات باز می دارند و بر خلاف منافقان که دلهایشان را گرد سیاه نسیان یاد حق فرا گرفته، دلهایشان از یاد حق سرشار بوده و به نور ذکر خدا جلا یافته است و برای محکم شدن رشته یاد خدا نماز را بر پا می دارند و قرآن را وسیله هدایت و بشارت برای مومنانی می دانند که (هدی و بشری للمومنین. الذین یقیمون الصلوة و یوتون الزکاة و هم بالاخرة هم یوقنون. – قرآن – وسیله هدایت و بشارت برای مومنان است. کسانی که نماز را بر پا می دارند و زکات را ادا می کنند و به آخرت یقین دارند.)

خدای متعال در سوره مومنون / آیه 1 و 2 می فرماید:

"قد افلح المومنون. الذین هم فی صلاتهم خاشعون."

مومنان رستگار شدند. آنها که در نمازشان خشوع دارند.

در این آیات رستگاری را برای مومنان می داند، کسانی که نه تنها ایمان در قلوبشان وارد شده بلکه به صفات حسنه ای نیز متصفند. اولین آنها خشوع در نماز است. قرآن با بیان این ویژگی، این نکته را یادآوری می کند که نماز الفاظ و حرکات بی روح نیست بلکه به هنگام نماز مومنان آن چنان متوجه پروردگار می شوند که خود را ذره ای می بینند در برابر وجود بی پایان. قرآن در واقع نماز را اولین شرط ایمان ذکر می کند. لذا مومنان برای حفظ ارتباط خود با این وجود بی پایان، بر نمازهایشان مواظبت می کنند. "والذین هم علی صلواتهم یحافظون." (مومنون / 9) و آنها که بر نمازهایشان محافظت دارند.

مومنان واقعی از نماز تنها به ادای الفاظ بسنده نمی کنند بلکه با محافظت و مراقبت بر اوقات نماز، حفظ خشوع و خضوع در نماز و درک مفاهیم نماز و این که در پیشگاه چه کسی اقامه می شود، نمازی با روح و روح بخش برپا می دارد.

 

نماز؛ از ویژگیهای متقین

"ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین. الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوة و مما رزقناهم ینفقون." (بقره / 2 و 3)

این کتاب – قرآن – بی هیچ شک راهنمای پرهیزکاران است. کسانی که به جهان غیب ایمان آورند و نماز به پای دارند و از هر چه روزیشان کردیم به فقیران انفاق کنند.

از نشانه های پرهیزکاران، ایمان به غیب است و این نخستین نقطه جدایی مومنان از غیر آنهاست، ویژگی دیگر آنها، برپا داشتن نماز است. نماز که رمز ارتباط با خدا است، مومنانی را که به جهان ماوراء طبیعت راه یافته اند در یک رابطه دائمی و همیشگی با آن مبدا بزرگ آفرینش نگه می دارد، آنها تنها در برابر خدا سر تعظیم خم می کنند، و تنها تسلیم آفریننده بزرگ جهان هستی هستند، و به همین دلیل دیگر خضوع در برابر بتها، و یا تسیلم شدن در برابر جباران و ستمگران، در برنامه آنها وجود نخواهد داشت.

چنین انسانی احساس می کند از تمام مخلوقات دیگر فراتر رفته، و ارزش آن را پیدا کرده که با خدا سخن بگوید، و این بزرگترن عامل تربیت او است.

کسی که شبانه روز حداقل پنج بار در برابر خداوند قرار می گیرد، و با او به راز و نیاز می پردازد، فکر او، عمل او، همه خدایی می شود، و چنین انسانی چگونه ممکن است برخلاف خواست او گام بردارد. مشروط بر اینکه راز و نیازش به درگاه حق، از جان و دل سرچشمه گیرد و با تمام قلب رو به درگاهش آورد.

 

نماز از علامتهای اولوالالباب

"… انما یتذکر اولوالالباب. الذین یوفون بعهدالله  ولا ینقضون المیثاق. والذین یصلون ما امرالله به ان یوصل و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب. والذین صبروا ابتغاء وجه ربهم و اقاموا الصلوة … (رعد / 19 تا 22)

به درستی که صاحبان خرد متذکر می شوند – کسانی که به عهد خدا وفا می کنند و پیمان نمی شکنند – و کسانی که آنچه را خدا به پیوند آن امر کرده اطاعت می کنند و از خدا می ترسند و به سختی هنگام حساب می اندیشند و کسانی که در طلب رضای خدا راه صبر پیش می گیرند و نماز به پا می دارند…

در این آیات برای اولوالالباب (صاحبان مغز و اندیشه) صفاتی را بر می شمارد. از جمله صفات آنان - که پایان نیک و باغهای جاویدان بهشت به آنان وعده داده شده است – برپا داشتن نماز است و با این که در این آیات، وفای به عهد الهی، پیوندهای الهی و صبر را ذکر کرده و نماز را می توان از مصادیق آنها برشمرد ولی به طور جداگانه به آن اشاره شده و این به علت نقش فوق العاده ای است که نماز در طهارت روح و روان انسانها دارد و اهمیت فوق العاده ای را که خداوند برای آن قائل است می رساند.

 

نماز از نشانه های محسنین

"… هدی و رحمة للمحسنین. الذین یقیمون الصلوة و یوتون الزکوة و هم بالاخرة هم یوقنون." (لقمان / 3 و4)

…(قرآن) مایه هدایت و رحمت برای نیکوکاران است. کسانی که نماز بر پا می دارند و زکات را ادا می کنند و به آخرت یقین دارند.

در این آیه خدای متعال، قرآن که هیچ سخن باطلی در آن راه نداشته و محتوای مستحکمی دارد را مایه هدایت و رحمت نیکوکاران می داند و سپس نشانه های آنها را بیان می کند که اولین آنها برقراری پیوند محکم با خدا (اقامه نماز) است.

 

نماز، ویژگی مصلحان

"والذین یمسکون بالکتاب و اقامواالصلوة انا لا نضیع اجرالمصلحین." (اعراف / 170)

و کسانی که به کتاب (خدا) تمسک جویند و نماز را بر پا دارند، پاداش بزرگی خواهند داشت زیرا ما پاداش مصلحان را ضایع نخواهیم کرد.

اجر و پاداش برای کسانی است که کمترین مخالفتی با کتاب خدا انجام نداده بلکه دستورات آن را مو به مو انجام داده و برای  تحقق مفاهیم آن از جان و دل می کوشند؛ که از جمله آنها امر به نماز است. آنها با نماز، یاد خدا و خضوع در برابر او – که جان همه دستورات دینی است – را حفظ کرده و با استحکام پیوند با خدا، در هر کار و برنامه ای او را حاضر و ناظر بر اعمال خود می بینند و بنابراین با دستورات حق تعالی مخالفت نمی کنند. اینکه می بینم از میان فرمانهای خدا خصوصاً روی نماز تکیه شده است به خاطر آن است که نماز واقعی پیوند انسان را با خدا چنان محکم می کند که در برابر هر کار و هر برنامه او را حاضر و ناظر می بیند و مراقب اعمال خویش می باشد.

 

مولفه ای از مخبتین

"… و بشرالمخبتین. الذین اذا ذکرالله وجلت قلوبهم  والصابرین علی ما اصابهم  والمقیمی الصلوة و مما رزقناهم ینفقون." (حج / 34 و 35)

و بشارت ده متواضعان را. کسانی که وقتی نام خدا برده می شود دلهایشان مملو از خوف پروردگار می شود و در برابر مصائب شکیبا هستند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه روزیشان داده ایم انفاق می کنند.

فروتنان، نه تنها هنگام یاد خدا درونشان از خوف خداوند سرشار می شود و بر مصائب صبورند بلکه آثار تواضع دراعمال آنها نیز ظاهر می شود و در برابر یکتای بی همتا به سجده می افتند و پیشانی بر خاک می سایند.

 

نشانه ای از دانشمندان

"…انما یخشی الله من عباده العلماء انّ الله عزیز غفور. ان الذین یتلون کتاب الله و اقاموا الصلوة…" (فاطر / 28 و 29)

از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او می ترسند، خداوند عزیز و غفور است. کسانی که کتاب الهی را تلاوت می کنند و نماز را برپا می دارند.

از میان بندگان، دانشمندانند که به مقام عالی خشیت یعنی ترس از مسئولیت توام با درک عظمت مقام پروردگار نائل می گردند، این حال "خشیت" مولود سیر در آیات آفاقی و انفسی و آگاهی از علم و قدرت پروردگار، و هدف آفرینش است.

"راغب" در "مفردات" می گوید: خشیت به معنی ترسی است آمیخته ی با تعظیم، و غالباً در مواردی به کار می رود که از علم و آگاهی به چیزی، سرچشمه می گیرد و لذا در قرآن مجید این مقام مخصوص عالمان شمرده شده است.

در قرآن کریم یکی از ویژگی های دانشمندان، تلاوت کتاب خدا و اقامه نماز مطرح شده است.

قابل ذکر است که منظور از تلاوت قرآن، قرائت سرسری و نیز منظور از اقامه نماز، خواندن صرف نیست.

 

و اما نشانه ای از یاران خدا

"… ولینصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز. الذین ان مکناهم فی الارض اقامواالصلوة …"(حج / 40-41)

و خداوند کسانی را که او را یاری کنند، یاری می کند. خداوند قوی و شکست ناپذیر است. (یاران خدا) کسانی هستند که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را بر پا می دارند.

در این آیات به یاوران خدا وعده یاری داده می شود و سپس ویژگی آنها را بر می شمرد. اولین ویژگی آنها این است که بعد از این که در زمین به قدرت برسند نماز را بر پا می دارند. آنها پس از پیروزی، آن را از خود نمی دانند بلکه لطفی از جانب خدا می دانند و برعکس شاهان و ستمگران از باده پیروزی سرمست و مغرور نمی شوند، بلکه با برپایی نماز، ارتباطشان را با خدا محکمتر کرده و تشکر او را به جا می آورند.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/5/3 :: ساعت 8:37 صبح )
»» نقش نماز در شخصیت جوانان16

خاطرهاى شنیدنى از شهید آیة الله دستغیب

از شهید آیة الله اشرفى اصفهانى، که یکى از شهداى محراب مى باشند، نقل مىکنند که فرمود: به اتفاق آیة الله دستغیب عازم سفر بسوى مشهد مقدس بودیم. ساعت پرواز هواپیما مصادف با اذان ظهر بود. داخل هواپیما که نشسته بودیم حالت آیة الله دستغیب عادى نبود احساس کردم نگران چیزى است. از او پرسیدم مشکلى پیش آمد؟ فرمودند: نماز اوّل وقت امروز ما به تأخیر مىافتد. عرض کردم یکى دو ساعت دیگر به مقصد مىرسیم و نماز را در مشهد مى خوانیم. فرمودند دوست نداشتم که براى سفرى مقدس نمازم از اوّل وقت فوت شود. صحبت ما با ایشان به اتمام رسید و با توجیهات بنده ایشان قانع نشده بلکه نگرانى ایشان بیشتر شد. بعد از چند لحظه در داخل هواپیما اعلام نمودند که بخاطر نقص فنى، پرواز نیم ساعت به تأخیر افتاد. با هم به نمازخانه فرودگاه رفته و نماز را خواندیم سپس براى ساعت پرواز به داخل هواپیما برگشتیم.

مناجات شهید آیة الله مدنى

یکى از نزدیکان شهید محراب آیة الله مدنى گوید ما حالات نورانى ایشان را در مناجاتهاى شبستان نظاره گر بودیم در نیمه شب یک روز تابستانى در محلى نزدیک همدان من دیدم از میان درختان باغ صداى ناله

مىآید از رختخواب که بلند شدم دیدم آقا نیست و رفته در میان درختان گریه مىکند و مىگوید: خدایا من آمدم اگر تو به من جواب ندهى و رهایم سازى کیست که مرا دریابد؟ اینها را مى گفت و اشک مى ریخت(1).

شهید زین الدین و توجه او به نماز اوّل وقت

سرلشکر پاسدار شهید مهدى زین الدین (فرمانده لشکر على بن ابى طالب(علیه السلام)) به نماز اول وقت بسیار اهمیت مى داد. ایشان در هر شرایط و در هر منطقهاى که بود به محض رسیدن وقت نماز براى اداى فریضه نماز آماده مىشد. پس از شهادتش یکى از برادران، او را در خواب دید که مشغول زیارت خانه خداست. عده اى هم دنبالش بودند. پرسیده بود شما اینجا چه کاره اید؟ گفته بود: بخاطر آن نمازهاى اوّل وقت که خوانده ام در اینجا فرماندهى اینها را به من واگذار کرده اند»(2).

اهتمام شهید رجائى به نماز اوّل وقت

یکى از خصوصیات بارز شهید رجائى (ریاست محترم جمهورى اسلامى ایران) اهمیت ایشان به خواندن نماز در اول وقت بود. او با تمام وجود و خلوص عجیب به این مسئله اهتمام داشت و براى این کار تلاش مى کرد. هیچ وقت دیده نشد که در حساسترین شرایط حتى در

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ هزار و یک نکته درباره نماز، ص292.

2 ـ هزار و یک نکته درباره نماز، ص75.

گرفتارترین جلسات مهم مملکتى از نماز اوّل وقت غافل گردد. او معتقد بود که: مهمترین موضوع و مشکلترین و پیچیده ترین امور وقتى بخاطر نماز و ایستادن در مقابل خدا بکنار گذاشته شود پس از اداى نماز با عنایت و لطف حق هر گره اى داشته باشد به آسانى بازخواهد شد.

بارها در جلسات هیأت دولت که بحث و مذاکره بجاى حساس کشیده مىشد و وقت نماز مىرسید بدون هیچگونه تعارف بحث را ناتمام مى گذاشت. و از جا بلند مى شد فوراً به اقامه نماز و ذکر با خدا مى پرداخت(1).

دستگاه بىسیم الهى

در یکى از بازدیدهاى غیر منتظره شان به اصفهان که به پادگان نظامى مرکز توپخانه رفته بودند وقتى در سالن پادگان قدرى صبحت کردند پس از آن از مسئولان خواستند که حرفهایشان را بزنند. گویا یکى از معاونان استاندارى در ارتباط با آن استان مسائل و مشکلات مربوط را مطرح مى کند کم کم صبحت ادامه مىیابد تا اذان ظهر. شهید رجائى که می بیند ممکن است این جلسه به درازا بکشد به آن برادر به این مضمون مىگویند:

اگر همین الان اطلاع داده باشند که من براى کار مهمى لازم است با مرکزى یا جائى ارتباط تلفنى برقرار کنم و این مذاکره تلفنى ممکن است بیست دقیقه وقت بگیرد آیا این حق و اجازه هست؟ که همینجا صبحت

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ خاطرههایى که از شهید رجائى بیاد دارم، ص123.

را نگه داریم. و همه حرفها را پس از تماس تلفنى بزنیم همه با تعجب گفتند بله. آنگاه شهید رجائى اظهار مى دارند که همین الان دستگاه بى سیم الهى خبر از انجام فریضه ظهر و عصر داده و ما خود را موظف مى دانیم که با اقامه نماز ارتباط خود را با خداى خود برقرار نمائیم(1).

امام خمینى(رحمه الله) و اهمیت او به نماز اول وقت

از خصوصیات مهم حضرت امام این بود که همیشه نماز را در اول وقت مى خواندند و به نافله ها اهمیت مى دادند این خصوصیت از همان آغاز جوانى وقتى که هنوز بیشتر از بیست سال نداشتند در ایشان وجود داشت چند تن از دوستان نقل مى کردند: ما ابتدا فکر مى کردیم که خداى ناکرده ایشان از روى تظاهر نماز را اول وقت مى خوانند. به همین خاطر سعى داشتیم کارى کنیم که اگر این کار از روى تظاهر است جلوى آن را بگیریم. مدت زیادى در این فکر بودیم و بارها به طریقه اى مختلف ایشان را امتحان کردیم مثلاً درست اوّل وقت نماز، سفره غذا را مىانداختیم و یا وقت رفتن به مسافرت را اوّل وقت نماز قرار مى دادیم امّا ایشان مىفرمودند: «شما غذایتان را بخورید من هم نمازم را مى خوانم. هر چه که بماند من مى خورم». و یا در موقع مسافرت مى فرمودند: شما بروید من هم مىآیم و به شما مى رسم. مدتها از این مسأله گذشت و نه تنها ایشان نماز اول وقتشان ترک نشد بلکه ما را هم واداشتند که در اول

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ خاطره هایى که از شهید رجائى بیاد داریم، ص131.

وقت نمازمان را بخوانم»(1).

و در سئوالاتى که از امام مى شد نوجوانى در تاریخ 26/10/62 از امام پرسید که پدرش فرد لاابالى و بى دین است و به او گفته که من راضى نیستم که در منزل من، نماز بخوانى! آیا پدر چنین حقى دارد و تکلیف او چیست؟ امام فرمودند: «غلط کرده است برود نماز بخواند اشکال ندارد»(2).

حاج آخوند و نماز بر روى یخ

حاج ملا عباس تربتى معروف به حاج آخوند از علما و عرفاى وارسته معاصر مى باشند در کرامات و فضائل این مرد مطالب زیادى گفتهاند کتاب ارزشمند «فضیلتهاى فراموش شده» در شرح حال و زندگى نامه این عارف نامى نوشته شده که مطالعه آن را براى جوانان توصیه مى نمائیم. یکى از مسائلى که ایشان بدان بسیار اهمیت مى دادند و به عمل نمودن آن مقید بودند نماز اوّل وقت بود. خاطره اى را فرزندشان نقل مى کنند که شنیدنى است.

«پدرم عازم کاریزک گشت که هیزم بیاورد. مرا نیز چون هیچ گونه تفریح و گردشى در تربت نداشتیم و دلتنگ بودیم با خود برد. دو شب در کاریزک بودیم تا آنکه یک بار هیزم و خورجینى از بعضى لوازم خوردنى زمستانى فراهم کردند. شب دوم یک ساعت به اذان صبح مانده از کاریزک

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ امام در سنگر نماز، ص15.

2 ـ در سایه آفتاب، ص246.

براى رفتن به تربت به راه افتادیم. زیرا اگر مى ماندیم تا آفتاب برآید یخ زمین باز مى شد و راه پیمودن با الاغ در میان گل، کار دشوارى بود. شب بسیار سردى بود. آسمان صاف و ستارگان درشت و درخشان بودند. ولى سردى هوا گوش و گردن و دست و پا را مى سوزاند. دو الاغ داشتیم که یکى را هیزم بار کرده بودند و خورجین را بار یکى دیگر کرده و مرا روى آن سوار کردند. مردى بود به نام شیخ حبیب از دوستان و مریدان پدرم تا روستاى حاج آباد که در راه کاریزک به تربت است و سه کیلومتر با کاریزک فاصله دارد همراه ما آمد و پدرم و او چون مى خواستند هیزمها را که به طرز خاصى بسته مى شد بار الاغ کنند دستکش هاى انبانى که در محل مى ساختند به دست داشتند آن دو پیاده و من سواره از عمه و شوهرش که در خانه آنها بودیم و به ما کمک کرده بودند خداحافظى کردیم و به راه افتادیم. در فاصله کاریزک تا حاجى آباد پدرم همچنانکه پیاده مى آمد نماز شبش را خواند و شیخ حبیب نیز با او همراهى مىکرد. چون به حاجى آباد رسیدیم صبح دمید و در آن هواى سرد و باد تند و برانى که مى وزید روى آن زمینه اى یخ زده که بدن انسان را خشک مى کرد. مرحوم حاج آخوند جلو ایستاد رو به قبله و شیخ حبیب به او اقتدا کرد. نخست اذان گفتند و سپس اقامه و نماز صبح را با همان طمأنینه و خضوع و توجهى خواند که همیشه مى خواند در حالى که از چشمان من از شدت سرما اشک مى ریخت و دانه هاى اشک روى گونه هایم یخ مى بست. پس از نماز، شیخ حبیب به سوى کاریزک برگشت و ما راه تربت را در پیش گرفتیم و لازم

نیست که بنویسم با چه مشقت نزدیک ظهر به تربت رسیدیم»(1).

کلام غزالى درباره نماز

ابو حامد امام محمّد غزالى داراى آثار عرفانى و اخلاقى مفیدى مى باشند که شاید بهترین آنها کتاب «کیمیاى سعادت» باشد. ایشان بخشى از کتاب مزبور را به عبادات اختصاص داده اند چنانچه در کتاب ارزشمند «احیاء العلوم» همین کار را کرده اند.

در بخش عبادات سخن نغز و زیبایى در باب نماز بیان داشته اند که خلاصه آن این است:

«بدان که نماز ستون مسلمانى است و بنیاد دین است و پیشرو و سید همه عبادتهاست.

هرکس که این پنج فریضه (نماز صبح، ظهر، عصر، مغرب، عشاء) به شرط خویش و به وقت خویش به جاى آورد عهدى بسته آید وى را با حق تعالى، که در امان و حمایت وى باشد و چون از گناهان کبیره دست برداشت نماز وى کفارت بقیه گناه وى باشد. رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمودند:

نماز ستون دین است هر که دست بداشت دین خود ویران کرد و از او پرسیدند چه کار از همه کارها افضل است؟ فرمود: نماز به وقت خویش به پاى داشتن و فرمود که «کلید بهشت نماز است». و فرمود: «خداى تعالى بر بندگان خویش هیچ چیز واجب و لازم نگردانید پس از توحید محبوبتر از نماز نزد وى باشد و اگر چیزى محبوبتر از نماز بود فرشتگان را بدان

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ فضیلتهاى فراموش شده، ص137.

مشغول مى نمود. چون فرشتگان همیشه در حال نمازند گروهى در رکوع و گروهى اندر سجود و گروهى در حال قیام و گروهى در حال نشسته» و فرمود: «هر که یک نماز را از روى عمد ترک نمود کافر گردد».

و فرمود: «اول چیزى که در قیامت بدان بنگرند نماز است. اگر تمام باشد و به شرط وجود بپذیرند دیگر اعمال به تبعیت از او پذیرفته گردد و اگر ناقص باشد نماز و همه اعمال را برروى وى باز زنند. و فرمود: «بدترین دزدان آن است که از نماز بدزدد»(1).

پس جوان نباید گمان کند که با وجود همه این تأکیدات مى توان در نماز تقصیر و کوتاهى نمود و ترک نماز همانند سایر عبادات مورد عفو و بخشش خداوند قرار مىگیرد. فضل هر عبادتى در حدّ و مرتبه خویش است و فضیلت نماز در رأس همه فضائل است.

پس نمى توان رأس فضائل را در زندگى ترک کرد و در عین حال اظهار فضل نمود.

بوعلى سینا و توجه او به نماز

شیخ الرئیس ابى على حسین بن عبد الله بن سینا از فلاسفه بزرگ شیعه است که از نبوغ فکرى او همین بس که کتاب قانون در طب و شفا در فلسفه و حکمت را در ابتداى جوانى نوشته و تا به امروز بعد از چند قرن هنوز مورد استفاده بزرگترین اندیشمندان غرب و شرق مى باشد. در بُعد دینى و جنبه معنوى زندگى و حیات پر برکت او نقل است که هرگاه مشکل

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کیمیاى سعادت، ص136.

و معضلى در مسائل علمى برایش پیش مى آمد به مسجد جامع شهر رفته و دو رکعت نماز به جا مىآورد و آن مشکل علمى براى او حل مىشد. توجه به نماز و عبادت و اهتمام این فیلسوف بزرگ به خداوند و ضعیف بودن نفس انسانى در آثار و تألیفات او بخوبى نمایان است.

اگر خواسته باشیم به جنبه معنوى حیات ایشان آگاه گردیم بهترین راه مطالعه نمط هشتم و نهم خصوصاً نمط نهم «اشارات و تنبیهات» مىباشد که به گوشه اى از بیانات او اشاره مى شود:

«چون انسان به گونه اى خلق نشد که بتواند کارها را مستقلاً انجام دهد مگر با کمک دیگران از این رو باید میان مردم داد و ستد و عدالت باشد و شریعتى که بوسیله یک شارع آورده شده حافظ آن عدالت باشد و شارع باید به گونه اى باشد که تنها او شایسته اطاعت باشد. بنابر این شناخت شارع (خداوند) واجب است. و با معرفت و شناخت باید عاملى همراه باشد که شناخت را حفظ کند و نگذارد فراموش شود. از این رو عبادت که یادآور معبود است فرض و واجب گردید. و تکرار این عبادت بر مردم فرض گردید تا یاد خداوند با تکرار حفظ شود.

پس به آنان که در انجام کارها به چنین روشى خو گرفته اند علاوه بر فایده بزرگ دنیوى، پاداش گرانقدرى در آخرت داده خواهد شد. آنگاه براى کسانیکه مطابق شریعت عمل مى کنند منفعتى که خاص آنان است در آنچه که روى آنان به سوى آن است افزوده شده است.

پس بنگر که بدین خاطر و بدین نعمت و رحمت تا آستان حق را ملاحظه کنى که عجایب آن ترا خیره سازد.

پس بپادار شرع را و توجه خود را به سوى حق مستقیم دار»(1).

بنابر ابن از دیدگاه بوعلى سینا از حیث منطقى و عقلى معرفت و عبادت خداوند واجب و لازم است و براى استمرار و حفظ معرفت عباداتى چون نماز و روزه و غیره بر بندگان واجب گردیده است.

گاه نماز

حُسن مقطع مقال را اشعار عارفانه آیة الله حسن زاده آملى «حفظه الله» قرار مى دهیم که با عنوان «گاه نماز» سروده اند.

بر بند بى تراخى در کار دل میان را***چندان که خیره سازى از خویش توأمان را

از درد بى امانم گر ناله ام برآید***ترسم بلرزه آرد ارکان کهکشان را

محبوب دلگشایم از طلعتش گشاید***بینى به پاى بوسش سرهاى مهوشان را

رازى که بد نهفته از آن مه دو هفته***خورشید خاورش گو در دشت خاوران را

کشف محمدى را بر جان و دل نشانى***خواهى اگر نشانى زان یار بى نشان را

روح القدس دمادم چون مهر مى فروزد***جان را بدار سویش یا بى جهان جان را

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ اشارات و تنبیهات، ج3 ص371.

در خلوت سحرگاه بنموده اند آگه***از رمز نغز پیرى فرزانه نوجوان را

گاه نماز خواهم کز شوق و ذوق نجوى***از عرش بگذرانم آوازه اذان را

از درس و بحث قرآن سرّ حسن نماید***تا بنده اختران و رخشنده آسمان را(1)

الها طعم شیرین معرفت و محبّت را به همه بندگان خصوصاً نسل جوان بچشان تا بدان سبب از همه انحرافات و اعوجاجات مصون و محفوظ گردند و آنگونه که همه اولیاءات را مورد عنایت و لطف ویژه ات قراردادى ایشان را نیز که حاملان پیام خون خالصترین جوانان این مرز و بوم مى باشند مورد توجه خاصّت قرارده.

پروردگارا آنگونه که ابراهیم(علیه السلام) را با سجده هاى طولانى به مقام خلّت رساندى و احمد(صلى الله علیه وآله وسلم) را با تهجدش به مقام محمود ارتقا دادى و اولیاءات را با عنایات خاصه ات مقام رضا بخشیدى. به این عبد ذلیل طعم عبودیت و بندگى را چشانده و با رحمت رحیمیه ات به مقام خلیل اللهى مصطفى گردان.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ صد کلمه در معرفت نفس، ص59.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 86/5/1 :: ساعت 9:10 صبح )
»» نقش نماز در شخصیت جوانان15

 

تجلى نماز در سیره بزرگان

پس از بحث و بررسى مسائلى در باب نماز و جایگاه و اهمیت آن در اسلام و فضائل و آثار و برکات آن در زندگى مادى و معنوى مؤمنان، در این فصل درنظر داریم که اهمیت آن را در زندگى و سیره عملى علما و بزرگان و مردان الهى جویا شویم. مى خواهیم بدانیم که بزرگان دین چقدر به این امر الهى اهتمام داشتند و تا چه حدّى نماز در حیات و زندگى دنیوى شان تجلى داشته است.

راستى آنان که به مقام بالاى علمى و فرهنگى دست یافته و شهره عام و خاص گردیده و از دست آورد آنان بشریت قرنها استفاده کردند تا چه حد با خداى خویش ارتباط داشته اند.

آیا آنان که نقش سازندگى را داشته و با تلاش و کوشش خویش بشریت را از رذائل اخلاقى نجات بخشیده اند با عنایات و توفیقات الهى بوده است یا خیر بدون یارى خداوند؟

و آیا بدون ارتباط با حق و پیوند با مبدأ و منشأ قدرت لایزال الهى کسى قادر است که خود و جامعه خویش را به سوى کمال معنوى سوق داده و آنان را به سعادت برساند؟

بدون هیچ تردیدى مى توان گفت که بدون روحیه دینى و مذهبى چنین کارى مقدور کسى نیست بخاطر اینکه همه همت لامذهبان و بى دینان در حلّ مشکلات اخلاقى و روحى خودشان خلاصه مى شود.

پس عالمان و دانشمندان اگر چه داراى نبوغ فکرى و اندیشه بلندى بوده اند ولى از عبادات الهى و توفیقات خداوندى بى بهره نبوده اند حتى در بسط دامنه توفیقات خویش بواسطه نماز از خداى خویش مدد مى گرفتند.

ما براى روشنگرى موضوع و آشنا نمودن جوانان عزیز به این موضوع که چقدر و تا چه حد فریضه الهى نماز در رساندن انسانهاى بزرگ به مقام بلندشان نقش داشته به سیره برخى از نقش آفرینان تاریخ، در زمینه فرهنگى، اجتماعى، سیاسى و نظامى، در خصوص نماز اشاره مى نمائیم باشد که همه ما خصوصاً قشر جوان مسلمان از همین طریق (طریق عبادت) تلاش نموده و در فعالیتهاى خویش در زمینه هاى مختلف به مقام بلندى دست یابد.

وصیت ملا حسنعلى اصفهانى درباره نماز

مرحوم ملا حسنعلى اصفهانى از جمله علما و عرفاى بنام شیعه است از او کرامات بسیارى منقول است کتاب ارزشمند «نشان از بى نشانها» که تا

بحال چندین بار تجدید چاپ شده شمه اى از کرامات این عارف وارسته را آورده است.

در حالات اواخر عمر شریفش چنین آورده اند که: «روز چهارشنبه بود که حال او به وخامت گرایید. اظهار داشتند که من صبح یکشنبه خواهم مرد و وصایایى بدین شرح فرمودند:

«هر آینه به پیامبران پیش از شما و به شما وصیت کردیم که از خداى بترسید و تقوا پیشه سازید».

(آیه 131 سوره مبارکه نساء):

نیست جز تقوا در این ره توشهاى***نان و حلوا را بنه در گوشهاى

اگر در این راه تقوى نباشد ریاضات و مجاهدات را هرگز اثرى نیست و جز خسران ثمرى ندارد و نتیجه اى جز دورى از درگاه حق تعالى نخواهد داشت. امام سجاد(علیه السلام) فرمودند:

اِنَّ العلم اذا لم یَعْمَلْ به لم یزدد صاحبه الاّ کفراً ولم یزدد من الله الاّ بُعداً.
«همانا هرگاه به علم عمل نشود جز افزایش کفر و بُعد از درگاه حق ثمرى نخواهد داشت».

اگر آدمى یک اربعین (چهل روز) به مجاهدت نفس بپردازد امّا یک نماز صبح از او قضا شود نتیجه آن چهل روز گرد روى هواست بدان که در تمام عمر خود تنها یک روز، نماز صبحم قضا شد. پسر بچه اى داشتم شب آن روز از دست رفت. سحرگاه مرا گفتند که این رنج فقدان را به علت فوت نماز صبح، مستحق شده اى. اینک اگر شبى تهجدم (نماز شبم) ترک گردد صبح آن شب، انتظار بلایى مى کشم. اگر بجایى رسیده ام به برکت

بیدارى شبها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است.

اکنون پسرم ترا به این چیزها وصیت و سفارش مى کنم.

اوّل: آنکه نمازهاى یومیه خویش را در اول وقت آنها به جاى آورى.

دوم: آنکه در انجام حوائج مردم هر قدر که مى توانى بکوشى و هرگز میندیش که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست زیرا اگر بنده خدا در راه حق گامى بردارد خدا نیز او را یارى خواهد نمود.

سوم: آنکه سادات را بسیار گرامى و محترم شمارى و هر چه دارى در راه ایشان صرف و خرج کنى.

چهارم: از تهجد و نماز شب غفلت مکن و تقوا و پرهیز پیشه خود ساز.

تا اینکه روز یکشنبه (هفدهم شعبان سال 1361 هـ . ق) یکى دو ساعت از طلوع آفتاب گذشته بود که جان به جان آفرین تسلیم نمود و به دیار باقى شتافت. الا اِنّ اولیاء الله لا یموتون بل ینقلبون من دار الى دار. «آگاه باشید که اولیاى خدا نمیمیرند بلکه از خانهاى به خانه دیگر منتقل مى شوند»(1).

نماز از دیدگاه ملا محسن فیض کاشانى

نماز بهترین طاعات و فاضلترین عبادات است چنانکه در حدیث نبوى وارد شده است که:

نماز ستون دین است هرگاه مقبول شد همه عبادات مقبول است و اگر مردود گشت همه عبادات مردود است و چون مقصد اصلى از نماز یاد حق تعالى است و تجدید عهد با او و ثناى او از روى مسکنت و خشوع و

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نشان از بىنشانها، ص30 ـ 33.

سئوال مهمات از او به ابتهال و خضوع، پس هر آینه بنده را ناچار است از حاضر ساختن دل در آن و فهمیدن آنچه مى گوید به زبان... .

خداوند از غایت رأفت و نهایت رحمت و فرط کرم و کرامتى که با بندگان دارد آنان را شبانه روز در پنج وقت به نماز امر فرموده تا تکرار ذکر و تجدید عهد در ساعات متقاربه، وسیله تقرّب بندگان گردد به آن جناب و سبب بارور شدن حَبِّ حُب در دل ایشان شود نسبت به رب الارباب.

و ساعتى هم با خشوع و خضوع روى نیاز بر آستانه خداى بنده نواز کارساز نهند. و راز دل بر حضرت «علاّم الغیوب» عرضه دهند غم خود با لطف او گویند و دواى درد خویش از کرم او جویند. تا او تفضّل فرماید(1).

معجزه نماز آیه الله قمى

بدنبال حرکت آیه الله حاج آقا حسین قمى (متوفاى 1366 ق) به شهر رى که بخاطر اعتراض نسبت به جسارتهاى ضد مذهبى رضاخان صورت پذیرفت محلّ اقامت ایشان که در جوار حرم حضرت عبد العظیم بود محاصره شد. وى در یکى از شبها به قصد زیارت به مأمورى که نگهبان در باغ بود فرمود:در را باز کن تا به زیارت مشرف شوم. مأمور از باز کردن در خوددارى نمود و به درخواستهاى مکرر او گوش نداد و اعتنا نمى کرد. آیه الله قمى(رحمه الله) خطاب به نگهبان فرمود: ما خود در را باز مى کنیم و مى رویم و احتیاجى به تو نداریم. سپس دو رکعت نماز به جا آورد و پس از آن دعایى

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ اسرار نماز ـ ملا محسن فیض کاشانى ـ ، ص6 ـ 7.

خواند در این هنگام در باغ خود به خود باز شد و ایشان از باغ خارج گردید و پس از ورود به حرم مطهر و انجام زیارت به باغ بازگشت.

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند***نماز نیمه شبى دفع صد بلا بکند(1)

نماز صبح اسارت

عصر روز سه شنبه وقتى که به دنبال عملیات پیروزمندانه والفجر 8 شهر «فاو» به تسخیر نیروهاى اسلامى درآمده بود ما به اتفاق تعدادى از دوستان امدادگر طى مأموریتى از بهدارى لشکر عازم خط مقدم شدیم و وارد فاو گشتیم. آن روز این شعار حماسى که همچون خورشید بر سینه دیوار مى درخشید نظرم را به خود جلب کرد: «نماز صبح ظفر را سواره باید خواند». آن روز این شعار به صورت یک مصرع شعر در ذهنم نقش بست و پس از آن همیشه سعى مى کردم که مصرع دیگرى برایش پیدا کنم و آن را به صورت یک بیت کامل درآورم. امّا هر چه به ذهنم فشار مى آوردم و تفکر و تأمل مى کردم به جایى نمى رسیدم تا اینکه در طلوع فجر روز پنج شنبه در خط مقدم نبرد و در سنگر بهدارى بیت شعر بدین گونه تکمیل گردید: در خط مقدم نبرد نتوانستیم استحکامات زیادى فراهم نماییم. دشمن که از سه طرف ما را محاصره کرده بود توانست حلقه محاصره را کامل نماید و در نیمه هاى شب بر سنگرهاى ما مسلط

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کرامات علماء، ص164.

شود. شب رفته رفته به سپیدى گرایید و ما نیز از امکان دریافت کمک مأیوس شدیم از این زمان به بعد فکر اسارت بیش از هر چیز دیگر ما را مى آزرد با روشن شدن هوا دیگر هیچگونه حرکتى نمى توانستیم بکنیم تا چه رسد به این که براى وضو و اقامه نماز بیرون بیاییم. و درست در این لحظات بود که مصرع دوم شعر به ذهنم آمد و اینگونه تکمیل شد.

نماز صبح ظفر را سواره باید خواند***نماز صبح اسارت چگونه باید خواند؟

و با همان حالت مضطرب و نگرانى شدید که در داخل سنگر نشسته بودم، بصورت چمباتمه، دستهایم را به نیت تیمم بر زمین زده و سپس به حالت اشاره، اولین نماز صبح اسارت را به جا آوردم(1).

قبلاً به این نکته اشاره شد که نماز در هیچ برهه اى از زندگى حتى در حساس ترین لحظات حیات نباید ترک گردد و شاید نماز تنها عبادتى است که در اسلام، مگر در ایام عادات زنان، براى آن استثنایى درنظر گرفته نشد. و مؤمن هرگز از اقامه آن غافل نمى ماند. و این مسأله را مجاهدان واقعى راه خدا و حفظ دین اسلام در هشت سال دفاع مقدس در مقابل حزب بعث عراق روشن کرده اند. آنان در حساسترین زمان نبرد با عراقى ها از نماز خود غافل نمى شدند. از هزاران نمونه عدم غفلتشان از نماز در لحظات سخت نبرد، یک نمونه را بیان مى داریم تا شاید درسى براى ما قرار گیرد.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نماز در اسارت، ص45.

نماز در زیر پتو

پس از انتقال به پشت خط مقدم عراقیها و یک هفته حبس در زندانهاى بصره نماز را با دست و پا و چشمهاى بسته خواندیم. آن هم بدون اینکه جهت قبله را بدانیم ما باید طورى نماز را اقامه مى کردیم که عراقی ها متوجه نشوند. یک هفته بعد ما را که حدود پنجاه نفر بودیم به سازمان امنیت بغداد منتقل کردند و در اتاقى به ابعاد 6×4 متر، که یک پتو کف آن را مى پوشاند حبس نمودند این اتاق یک دریچه اى داشت که از طریق آن نور خورشید برروى دیوار سلول مى افتاد. به همین دلیل توانستیم جهت صحیح قبله را پیدا کنیم. همان روز یکى از بچه ها برخاست تا نماز را به حالت عادى اقامه کند اما قهقهه سربازان امنیتى بعث که مست بودند فرصت این کار را به هیچ کدام از ما نداد. آنها با انداختن آب دهان از پشت دریچه و دادن فحش و ناسزا، ما را مجبور کردند تا نماز را به صورت نشسته اقامه کنیم. آن روز، روز جمعه اوّل فروردین سال 65 بود و ما به خیال اینکه سال در ساعت یک بعد از ظهر تحویل مى شود به یکدیگر تبریک گفتیم و از خداوند آزادى بچه ها را از بند اسارت طلب کردیم. چند روز بعد ما را به اردوگاه رمادى 10 منتقل کردند در آنجا نیز تا یک هفته نماز را در زیر پتو مى خواندیم(1).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نماز در اسارت، ص25.

آیه الله بهاء الدینى و اهتمام او به نماز

استاد اخلاق آیه الله حاج آقا رضا بهاء الدینى در باب اهمیت و توجه خاص نسبت به نمازهاى واجب و مستحب چنین مى فرمایند:

نماز معراج است اگر نماز انسان صادقانه باشد و حرفهایى که در نماز مى زند دروغ باشد این نماز معراج است وقتى انسان مى گوید: ایّاک نعبد وایّاک نستعین یعنى عبادت و بندگى من منحصر به حق تعالى است. اگر انسان موجودى باشد که غیر خدا را عبادت نکند و به ما سوى الله استعانت نجوید نماز معراج اوست. ولى چرا نفوس عروج پیدا نمى کنند چرا به سوى خدا حرکت نمى کنند؟ چگونه است که هم نماز مى خواند هم قلدرى و سفاکى مى کند این براى این است که نمازش صادقانه نیست.

اگر نماز صادقانه بود عروج دارد. دروغ بافى آدم را به جایى نمى رساند. در نماز امام زمان (عج) تکرار ایاک نعبد و ایاک نستعین براى این است که عروج پیدا کنید. ولى اگر صدتا دروغ گفتید سقوط پیدا مى کنید»(1).

و در شرح حالش چنین مى فرمایند:

«بنده از نوجوانى به روزه و نماز شب علاقمند بودم سالهاى بسیارى با آنها انس داشته ام که منشأ آثار و خیرات فراوانى برایم بوده اند. اولین بارى که ارواح علماى بزرگ به سراغ ما آمدند هنگامى بود که از شدّت روزه فشار سختى را تحمل مى کردم حتى افرادى چون امام خمینى توصیه به

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نردبان آسمان، ص268 و163.

ترک روزه مى کردند امّا آثار و برکات آن بسیار بود و علاقه فراوانى به آنها نشان مى دادم. به نماز شب نیز عشق و علاقه اى زیاد در خود احساس مى کردم به طورى که خواب شیرین در برابر آن بى ارزش بود.

به حدّى این شور و عشق در من زیاد بود که گاهى خود بیدار مى شدم و گاهى دست غیبى مرا بیدار مى کرد یادم هست در سال 1365هـ ش، که بیمار بودم در اثر کسالت ضعف شدیدى پیدا کردم بر آن شدم که در آن شب، نماز شب را تعطیل کنم چون توان آن را در خود نمى دیدم. امّا در سحر همان شب حاج آقا روح الله خمینى(قدس سره) را در خواب دیدم که مى گوید بلند شو و مشغول نماز شب شو.

در آن شب به خاطر سخنان ایشان مشغول نماز شب شدم. البته تأثیر روزه و نماز شب با دست کشیدن از گناه و دورى از محرّمات حاصل مى شود»(1).

نماز، کار بزرگى است. گمان نکنید کار آسانى است. عظمت نماز به پیکره نماز نیست به این نیست که اولش تکبیر و آخرش تسلیم و داراى اقوال و افعال و اذکار و قیام و قعود باشد نماز بزرگ است چون براى توحید و اخلاص در عبودیت است و گر نه انسان صد سال هم که نماز بخواند مشرک است. عروج بشر به توحید عملى و توحید اعتقادى به انقطاع از غیر خدا و وابستگى و اتصال به خداى تعالى است. در این مرحله است که بشر منتهاى عبودیت و تکامل را طى کرده است»(2).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ آیت بصیرت، ص97.

2 ـ نردبان آسمان، ص164.

خلبان شهید عباس بابائى و اهمیت او به نماز

شهید بابائى از چهره هاى شناخته شده شهداى جنگ تحمیلى است و کمتر کسى است که او را چون سایر شهدا و سرداران شهید به پاکى و عزت نفس و طهارت و قداست باطن و رشادت و شجاعت در جنگ نشناسد. در عزت نفس او همین بس که به اصرار دوستان و نزدیکان براى رفتن به خانه خدا و شرکت در مراسم حج به مکه مشرّف نشده و در پافشارى بیش از حدّ دوستان گفته بود که:

تا عید قربان خودم را به شما مى رسانم و در روز عید قربان شربت شهادت نوشیده و به لقاى یار رفتند(1). درباره شخصیت این عزیز نکات گفتنى بسیار است امّا در رابطه با میزان اهمیت او به عبادات یکى دو نکته بسیار ظریف وجوددارد که بیان آن را براى اینکه درسى براى ما بوده باشد لازم و ضرورى مى بینیم.

الف ـ نماز در اوّل وقت:

یکى از نزدیکانش نقل مى کند که عباس نمازش را بسیار با آرامش و خشوع مى خواند. در بعضى وقتها که فراغت بیشترى داشت آیه «ایاک نعبد وایاک نستعین» را هفت بار با چشمانى اشکبار تکرار مى کرد به یاد دارم از سن هشت سالگى روزه اش را به طور کامل مى گرفت. او بقدرى

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ پرواز تا بىنهایت، ص17.

نسبت به ماه رمضان مقید و حساس بود که مسافرتها و مأموریتهایش را به گونه اى تنظیم مى کرد تا کوچکترین لطمه اى به روزه اش وارد نشود. او همیشه نمازش را در اوّل وقت مى خواند و ما را نیز به نماز اوّل وقت تشویق مى کرد. فراموش نمى کنم آخرین بارى که به خانه ما آمد سخنان دل نشین ترى مى گفت. یکى از گفته هایش در آن روز این بود که:

وقتى اذان صبح مى شود پس از اینکه وضو گرفتى به طرف قبله بایست و بگو اى خدا این دستت را روى سر من بگذار و تا صبح فردا برندار. به شوخى دلیل این کار را از او پرسیدم. او در پاسخ چنین گفت:

اگر دست خدا روى سرمان باشد شیطان هرگز نمى تواند ما را فریب دهد. از آن روز تا به حال این گفته عباس بى اختیار در گوش من تکرار مى شود»(1).

ب ـ نقش و تأثیر نماز در اخذ گواهینامه خلبانى:

شهید بابائى براى گذراندن دوره خلبانى در سال 1349 به امریکا رفت مطابق مقررات دانشکده مى بایست هر دانشجوى تازه وارد به مدّت دو ماه با یکى از دانشجویان امریکایى هم اتاق مى شد چون عباس در همان شرایط نه تنها تمام واجبات دینى خود را انجام مى داد بلکه از بى بند و بارى موجود در جامعه غرب پرهیز مى کرد هم اتاقى او در گزارشى که از ویژگى ها و روحیات عباس مى نویسد. یادآور مى شود که بابائى فرد

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ پرواز تا بى نهایت، ص66.

منزوى مى باشد و از نوع رفتار او بر مى آید که نسبت به فرهنگ غرب داراى موضع منفى مى باشد و شدیداً به فرهنگ و سنت ایرانى پایبند مى باشد. و خلاصه اینکه شخص غیر نرمال است. همچنین گفته بود که او به گوشه اى مى رود و با خودش حرف مى زند که منظور او نماز و دعا خواندن بوده است. گزارشهاى آن امریکائى موجب شد تا گواهینامه خلبانى به او اعطا نشود و این در حالى بود که او بهترین نمرات را در رده پروازى بدست آورده بود.

روزى در منزل یکى از دوستان راجع به این مطلب از او سئوال شد ایشان چنین گفتند که:

دوره خلبانى ما در امریکا تمام شده بود ولى بخاطر گزارشهایى که در پرونده ام بود تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمى دادند تا سرانجام روزى به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال امریکایى بود احضار شدم به اتاقش رفتم از من خواست که بنشینم. پرونده ام در جلوى او روى میز بود او آخرین فردى بود که مى بایست نسبت به قبولى یا رد شدن من اظهار نظر مى کرد. از سئوالات او پیدا بود که نظر خوشى نسبت به من ندارد. احساس مى کردم که رنج دوساله من در حال نابودى است و باید با دست خالى به ایران برگردم در همین فکر بودم که در اتاق به صدا درآمد. شخصى از او خواست تا براى کار مهمى به خارج از اطاق برود. با رفتن ژنرال، من لحظاتى در اتاق تنها ماندم به ساعتم نگاه کردم دیدم وقت نماز ظهر است. گفتم که هیچ کارى مهمتر از نماز نیست همین جا نماز را

مىخوانم انشاء الله تا نمازم تمام شود او نمىآید به گوشه اتاق رفته روزنامه اى پهن کرده و مشغول خواندن نماز شدم. در حال نماز ژنرال وارد شد. با ترس و وحشت نماز را ادامه داده و تمام کردم. وقتى خواستم روى صندلى بنشینم از ژنرال عذرخواهى کردم. او به من نگاه معنادارى کرد و گفت. چه مى کردى؟ گفتم عبادت مى کردم. گفت بیشتر توضیح بده گفتم در دین ما دستور بر این است که در ساعتهاى معین از شبانه روز باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعت زمان آن فرارسیده بود و من هم از نبودن شما استفاده کرده و این واجب دینى را انجام دادم.

ژنرال سرى تکان داد و گفت همه این مطالب که در پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست اینطور نیست؟

پاسخ دادم آرى همینطور است. او لبخندى زد و گویا از صداقت من خوشش آمد. با چهره اى بشّاش خودنویس را از جیبش بیرون آورد و پرونده ام را امضاء کرد. سپس با حالت احترام آمیز از جا برخاست و دستش را به سوى من دراز کرد و گفت به شما تبریک مى گویم شما قبول شدید.

بعد از آن در اولین لحظه به محل خلوتى رفتم و دو رکعت نماز شکر بجا آوردم(1).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ پرواز تا بى نهایت، ص42 ـ 44.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 86/5/1 :: ساعت 8:57 صبح )
»» نقش نماز در شخصیت جوانان 14

 

پیام نماز عاشورا

طلیعه سال شصت و یک هجرى نه تنها براى مسلمین بلکه براى همه احرار و آزادگان عالم طلیعه مه آلود و غم انگیزى است. سالى که با بزرگترین حادثه تاریخ بشرى آغاز و دفترى که با تاریکترین صفحات باز مى شود.

طلیعه اى که آفتاب دین و حقانیت مسلمین طلوع کرد و چهره کریه کرکس هاى آدم نما را نمایان ساخت.

صحنه عجیب و حادثه عظیمى که تا بشریت در این عرصه خاکى حیات دارد آن را فراموش نخواهد کرد و تاریخ بشرى هرگز آن را از خاطره ها محو نخواهد نمود. حادثه اى که گستره آن در قلمرو افکار مسلمین محدود نبوده بلکه قرنهاست که افکار آزادگان عالم و متفکران ادیان دیگر را به خود معطوف ساخته است.

گمان نمى رود که از زمان وقوع حادثه در سال شصت و یک هجرى تا

به امروز، سروش غیبى امداد نکرده و عظمت آن را به گوش مُلکیان و مَلکوتیان عالم هستى نرسانده باشد.

آرى عاشورا روزى آشنا براى همه فطرتهاى پاک بشرى است و قلبى نیست که با آن صمیمى نباشد.

اگر چه دهمین روز همه ماههاى سال نزد اعراب مسمى به عاشوراست و لیکن تداعى اذهان به عاشوراى محرم معقود و محصور است. هر چند که شاید گفتار وقایع نگاران و حدیث مورخان بتواند واقعه آن روز را ترسیم و تصویر نماید ولى آنچه که مسلّم است این است که عظمت وقوع حادثه در صفحات تنگ تاریخ نمى گنجد. آنچه را که راویان روایت نموده اند شمه اى از آن است نه شمول آن.

آنان که در اطراف صحنه عاشورایى کربلا حضور داشته اند علاوه بر بیان نزاع و درگیرى بین حق و باطل، نکات ظریف و دقیقى را حدیث کرده اند که ما در این مقال در مقام بیان آن نکات نیستیم.

آنچه که در صدد تبیین آن هستیم یک نکته از هزار نکته اى است که به تواتر رسیده و از ظرائف برجسته ظهر عاشوراست. عمل و سیره اى که چون سایر سیر امام معصوم(علیه السلام) بر جبین عاشورایان تلألؤ مى کند و تا روز قیامت از افتخارات لشکر حق بوده و پیروان و یاران واقعى آن امام همام از آن عمل و سیره پیشواى خود بر عالمیان مباهات مى ورزند. و آن هم صلاة ظهر عاشوراى فرزند پاک زهراست. نمازى که هم فریضه ظهر بود و هم نماز شهادت، هم نماز عشق بود و هم نماز طهارت.

راستى قیام براى نماز در آن حساسترین لحظات مصاف به چه معناست. چرا امام در ظهر عاشورا با اینکه از هر سو هدف تیرهاى دشمن بود به دو یار خود زهیر بن قین بجلى و سعید بن عبد الله حنفى فرمود شما مانع تیرهاى دشمن گردید تا من نماز را به پا دارم. آیا مگر در آن موقع اضطرار، امام معذور نبود؟

آیا اگر امام نماز را در اوّل وقتش اقامه نمى کردند و شربت شهادت مى نوشیدند مأجور نبود؟

و آیا خداوند در قیامت با آن همه ایثارش از ترک فریضه ظهر عاشورا از او سئوال و درخواست مى کردند؟

و آیا آن همه اخلاص و ایثار امام جایگرین دو رکعت نماز ظهر عاشوراى او نمى شد؟.

و آیا نماز در اول وقتش واجب است که امام مى بایست در لحظات اولیه آن نماز را اقامه کند؟

پاسخ تمام سئوالات مزبور این است که اگر امام آن نماز ظهر را هم نمى خواند همان جایگاه و مقام را نزد بارگاه الهى دارا بود ولى آنچه که موجب شد امام نماز ظهر را در آن حساسترین و بحرانى ترین لحظات حیاتش بخوانند چیزى دیگرى بود و انگیزه اى که آن عمل را باعث گردید محور قیام او را شکل مى داد و آن دو انگیزه مهم بوده است که اگر این دو عامل درک نگردد به نظر مى رسد که پیام عاشورا بصورت کامل درک نشده است. آن دو عنصر عبارتند از:

الف ـ روح عبودیت و تسلیم پذیرى امام(علیه السلام) در مقابل معبود خویش.

ب ـ توجه دادن و اهمیت به نماز و نقش و سازندگى آن.

روح عبودیت امام(علیه السلام)

تردیدى نیست در اینکه تجلى ایمان آدمى در عبودیت او نهفته است و دأب و سیره همه انبیاء و اولیاء الهى بر این بوده است که در مقابل معبود و خالق خویش تسلیم بودهاند. با دقت و توجه در رفتار و اعمال ائمّه معصومین(علیهم السلام) به این نتیجه مىرسیم که همه کمالات معنوى و درجات عرفانى و مراتب روحانى آنها محصول روحیه تعبد پذیرى در مقابل عظمت خالق و پست شمردن و عدم اعتنا به قدرتهاى پوشالى و تصنعى بوده است. عظم الخالق فى انفسهم فَصَغُرَ مادونه فى اعینهم. «خداوند درنظر آنان بزرگ است و غیر او در دیده آنها کوچک»(1).

سیره عملى آنها مبیّن این نکته است که دیندارى با ایستادگى در مقابل دستورات و تعالیم دین، زمانى که منافع مادى انسان در تعرض دیگران است یا جان آدمى در معرض مخاطره باشد قابل جمع نیست و دیندار واقعى به کسى گفته نمى شود که دین را براى حفظ منافع مادى و شخصى طلب کند و دین را براى آن اختیار نکرده است که همیشه حافظ منافع او باشد و هرگاه آن منافع در اثر حوادث روزگار متزلزل گردید آن را رها سازد. دین ابزار آسایش و راحتى حیات او نیست که با سلب آن در زندگى

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نهج البلاغه، خطبه 184 فراز 5.

دین از او رخت بربندد. و دیندارى و ایمان حق تعالى باشعار تحصیل نمى شود.

چنین نیست که هرگاه کسى بگوید من ایمان آورده ام خداوند بدون قراردادن او در معرض فتنه و آزمایش، ایمانش را امضاء نماید.

احسب النّاس اَنْ یترکوا ان یقولوا امنا وهم لایفتنون. ولقد فتنا الذین من قبلهم فلیعلمنَّ الله الذن صدقوا ولیعلمنّ الکاذبین.«آیا مردم پنداشتند که همین که بگویند ما ایمان آوریم رها مى شوند و مورد آزمایش قرار نمى گیرند و براستى که ما امتحان کردیم آنان که پیش از ایشان بودند باید علم خدا در مورد کسانى که راست مى گویند و کسانى که دروغ مى گویند تحقق یابد»(1).

انسانهایى که ادعاهاى بزرگى بر ایمان به معبودشان داشتند در طول تاریخ بشرى کم نبودند امّا همان انسانها همین که در معرض امتحان و آزمایشات الهى قرار گرفته اند اولین چیزى را که از کف داده اند دین و ایمانشان بوده است.

آرى گذشت ایام و تحول زمان و دگرگونى روزگار مهمترین عامل پیدایى ضمایر آدمى است.

فى تَقَلُّبِ الاحوالِ عِلمُ جواهِرِ الرجال.

«در تغییر و گردش حالات گوهرهاى مردان (عیب و هنر آنها) فهمیده شود».(2).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سوره مبارکه عنکبوت، آیه 3 ـ 2.

2 ـ على(علیه السلام) ـ نهج البلاغه ـ ، فیض الاسلام ـ حکمت ـ ص208.

عاملان به دین و دینداران حقیقى از عالمان به دین و دینداران زبانى با حوادث روزگار محک مى خورند هرگاه واقعه اى در زندگى فردى و اجتماعى اتفاق افتد و حیات انسانى را دستخوش ناملایمات قرار داده و از یکنواختى خارج سازد آنگاه معلوم خواهد شد که دیندار واقعى و متعبد حقیقى کیست.

مادام که حیات و زندگى آدمى نوسان پیدا نکند و در مسیر خود حالت قبض و بسط نداشته بلکه حالت سکون داشته باشد منافق در دید و منظر مردم به ایمان شهرت دارد.

اشتغال به یک منصب و مقام اجتماعى، دست یابى به مقامات علمى، اکتساب ثروت و متاع دنیوى، قرار گرفتن در محافل و مجامع عمومى، وقوع اختلافات و منازعات شخصى و دهها مسائل دیگر مى تواند از ابتلاآت و آزمایشات الهى بوده باشد.

اگر روحیات باطنى و اعمال ظاهرى انسان در همه این حالات ثابت ماند چنین فردى در دینداریش صادق است ولى اگر اندک تفاوتى در حالاتش ایجاد شود به همان اندازه نفاق در او رخنه کرده است.

این حالات استوار و ثابت در زندگى بزرگان دینى ما بسیار به چشم مى خورد. بزرگانى که در دنیا با همه مصائب و مشکلاتى که داشتند به پاى معامله با دین نمى رفتند نه با تطمیع حاکمان و متموّلان دین هاى آنان متزلزل مى شد و نه با تهدید معاندان و منافقان ذرّه اى از استقامتشان در دین کاسته مى شد. در حوادث روزگار حتى جانشان را ایثار مى کردند و نوامیس

خویش را در معرض خطر مى انداختند و لیکن از دین خود ذرهاى کوتاه نمى آمدند.

استقامت و پایدارى مداوم در مقابل دشمنان و تواضع و فروتنى و تسلیم محض در مقابل دستورات دین دو وصف متضاد و متعارضى است که در دینداران واقعى جمع است. غرور همراه با خضوع، حرّیت همراه با عبودیت، رقت قلب و عطوفت با جسارت و شجاعت، ورع و تقوا با حکومت و قدرت، اقتدا و قدرت با دادگسترى و عدالت، وحشت با ترس و مبارزه با تسلیم از اوصاف متضادى است که ما از سیره معصومین(علیهم السلام)مى آموزیم.

از صفات بارز نبى مکرّم اسلام و خلف بلا فصل او على(علیه السلام) و فرزندان پاکش(علیهم السلام) متصف بودن به این اوصاف بوده است. یعنى اوج غرور و خشم را در مقابل دشمنان خدا و طاغوتیان داشتند و کمال خضوع و فروتنى را در قبال تعالیم دین از خود نشان مى دادند. در مقابل غیر خدا حرّیت و آزادگى کامل و در قبال پروردگار عبد محض بودهاند. از عذاب الهى وحشت و در مقابل ظالمان و مستکبران حشمت خود را حفظ مى کردند. این سیره مستمر اولیاى دین بوده است که به پیروان خود تعلیم داده اند. و همه اینها نتیجه روحیه عبودیت و تسلیم پذیرى مردان الهى است که امام حسین(علیه السلام) در همه حالات زندگى خصوصاً در آخرین لحظات حیات با برکت خویش که حساسترین دقایق زندگى را در روز عاشورا در مصاف با دشمنان سخت دل، با قیام در مقابل ذات حق و اقامه نماز از خود نشان داده اند.

پیام بلند این حرکت امام(علیه السلام) مبیّن غایت و صلت عاشق با معشوق و مُحِب با محبوب خویش است که این حلقه در سختترین شرایط گسستنى نیست. این است الگو و اسوه همه عاشقان حق و هر آن کس که داعیه اطاعت محض و عشق به وصال حق را درسر دارد باید چنین باشد که سراسر زندگى شهداى ما در نظام مقدس اسلامى ثابت کننده همین حقیقت بوده است.

توجه به نماز و نقش سازنده آن

دومین پیامى که مى توان از اقامه نماز امام(علیه السلام) در ظهر عاشورا گرفت این است که نماز از تعالیم اکید در اسلام است و جزء احکام و تکالیفى نمى باشد که در مواقع حساس زندگى و با عسر و حرج از مکلّف ساقط گردد. نماز همانند روزه و حج و خمس و جهاد نیست که با اینکه حکم وجوب بر آنها آمده در زمان اضطرار، حکم وجوب از آن برداشته شود.

در شریعت اسلام حکم وجوب بر بسیارى از اعمال بار شده است و لیکن هیچ یک از آن اعمال مانند نماز نیست. جایگاهى که نماز در دین دارد هیچ کدام از احکام دیگر ندارند. یعنى موقعیت نماز در دین بالاترین موقعیت و آثار و برکات آن از برترین آثار است.

الصلاة رأس العبادةِ. «نماز سر عبادت است»(1).

پس نماز چون روزه نیست که اگر انسان در سفر باشد و یا به بیمارى

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مستدرک الوسائل، ج3 ص92.

مبتلا گردد از گردنش ساقط و به شرط حضر و سلامت بدن، آن را بجا آورد. و یا مثل حج نیست که در زمان استطاعت مالى در تمام مدت عمر یک بار بر او واجب گردد. و همانند جهاد نیست که مشروط به سلامت جسمانى باشد. نماز از اصولى است که در تمام مراحل زندگى در حیات آدمى پابرجاست و هرگز به بهانه سفر، نقص عضو، مرض و بیمارى، کمبود وقت و بهانه هاى دیگر از انسان ساقط نمى شود اگر در تمام لحظات زندگى انسانها از روزى که بشر پا به عرصه این جهان خاکى گذاشت تا زمانى که بشر از این عالم رخت بر مى بندد بتوان زمانى را لحاظ کرد که در آن زمان نماز از انسان ساقط گردد باید آن زمان را ظهر عاشورا و آن شخص را امام حسین(علیه السلام)دانست. چون به جرأت مى توان گفت که:

سختتر و حساستر از شرایط امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا براى هیچ انسانى به وقوع نپیوست و در حقیقت امام به تنهایى تمام بلاهاى تاریخ را از دست شقى ترین انسانها در طول تاریخ بشرى به جان خرید و لیکن از نماز خویش غافل نماند.

راستى پس شایسته و بجاست که در زیارتشان بعد از سلام و درود بر ارواح پاکشان بگوئیم: اَشْهَدُ انک قد اقمت الصلاة. «من شهادت مى دهم که تو نماز را اقامه کردى».

پس این همه توجه و عنایت به نماز، نشانه گویاترین پیام عملى امام به پیروان خویش است بر اینکه سرنوشت انسان با نماز در دین گره خورده است و آن کس که براى نماز در دین جایگاه ویژه و خاص را قائل نیست

در دینداریش تردید است. چون چگونه مى توان عزادار و سوگوار واقعى امام بود و در عین حال به نماز که نزد امام آن همه اهمیت داشت را مهم نشمرد. و چگونه مى شود که کسى براى امام عزادارى نماید در حالیکه حافظ نماز خود نباشد. خود را علاقمند به او بداند و نماز را سبک شمارد. براى او سینه بزند ولى دل به خدا نسپارد. براى او اشک بریزد ولى رشک الهى بر دل نداشته باشد. خود را شیعه و شاگرد مکتب او بداند ولى بارزترین، آرم و نشانى از تشیع و پیروى او را نداشته باشد.

طبل عزاى شهیدان کربلا را به صدا در آورد و صداى آن را به گوش دیگران برساند ولى گوشه اى خودش با آهنگ ناموزون شیاطین و صداى طبل ابلیس آشنا باشد و یقین داشته باشد که امام و یارانش در روز عاشورا نمازشان را ترک نکردند ولى خود با کوچکترین بهانه به نماز پشت پا زند. کسى که چنین رفتارى داشته باشد و در عین حال خود را از پیروان مکتب عاشورا بداند قطعاً پیام عاشورا و فرهنگ عاشورایى را درک نکرده است.

چون پیام نماز امام در ظهر عاشورا بدین معناست که هیچ عاملى نمى تواند موجب ترک نماز شود و هیچ عذرى بر ترک آن پذیرفته نیست و نیز بزرگترین واقعه و حادثه زندگى نباید باعث فاصله افتادن نماز از وقتش گردد و صدق عبودیت عبد در همین است چنانچه در روایت آمده است که على(علیه السلام) فرمودند:

اختبروا شیعتى بخصلتین المحافظةُ على اوقات الصلاة والمواساتُ لاخوانهم بالمال، فَاِنْ لم تکونا فاعزب ثمّ اعزبْ.«شیعیان مرا به دو خصلت بیازمائید: مراقبت بر وقتهاى نماز و کمک مالى به برادران دینى خود و اگر چنین نباشند از آنها فاصله بگیر، فاصله بگیر»(1).

بنابر این نتیجه مى گیریم که نماز ظهر عاشورا در خطیرترین و حساس ترین زمان، حداقل این پیام را بدنبال دارد که شیعه راستین امام حسین(علیه السلام) باید دو نشان داشته باشد تا بتواند پیروى خود را از آن امام بزرگوار ثابت کرده باشد. یکى داشتن روح تعبد و تسلیم پذیرى و دیگر اهتمام داشتن به اوقات نماز در تمام حالات زندگى که این دو، آرم و نشان شیعه است. چون شیعه به معناى شیوع و پراکندن است و شیعه را بدان جهت شیعه گفته اند که سنت و سیره پیشوایان معصوم(علیهم السلام) خود را در زمین ترویج و پراکنده مى سازند و بهترین طریق شیوع و ترویج مسلک و منش آنها طریق عملى است. چنانچه امام صادق(علیه السلام) فرمودهاند کونوا دعاة النّاس بغیر السنتکم. «مردم را با غیر زبانهایتان (با اعمالتان) به اسلام دعوت کنید»(2).

باشد که همه ما مسلمین خصوصاً نسل جوان در همه فراز و نشیبهاى زندگى چون پیشوایان خود عامل به دین باشیم و نماز را که از ارکان دین است همیشه پا بر جا بداریم و هرگز با هیچ بهانه اى از نماز و سایر اعمال عبادى فاصله نگرفته و ترک ننمائیم که با این عمل مایه زینت رهبران دین و ائمّه معصومین(علیهم السلام) بشمار آئیم نه مایه زشتى شان. چنانچه

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ اصول کافى، ج2 ص672.

2 ـ بحار الانوار، ج5 ص195.

رئیس مذهب شیعه امام صادق(علیه السلام) فرمودند: کونوا لَنا زَیْنا ولا تکونوا علینا شَیْنا.

«سعى کنید که مایه زینت ما باشید نه موجب زشتى ما»(1).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار الانوار، ج70 ص299.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 86/5/1 :: ساعت 8:41 صبح )
»» نقش نماز در شخصیت جوانان13

 

نماز در ادیان

شکى نیست که بسیارى از احکام و تعالیم الهى اختصاص به دین اسلام ندارد بلکه مشترک بین همه ادیان است. و پیروان ادیان و مذاهب گذشته به آن اعتقاد داشته و عمل مى کردند.

به همین جهت مىتوان احکام و دستورات در اسلام را به دو دسته تقسیم نمود. قسم اوّل احکامى که تاریخى بوده و داراى زمان مشخصى از صدور مى باشند و قسم دوّم احکام فرا تاریخىاند یعنى نمىتوان زمانى را براى صدور آنها تعیین و مشخص نمود.

و نماز یکى از آن احکام و دستوراتى است که مختص دین اسلام نیست بلکه در سایر شرایع آسمانى و ادیان الهى، این امر عبادى وجود داشته است.

دلیل این ادعا هم اخبار و روایات معصومین(علیهم السلام) است و هم تاریخ ادیان.

علت طرح فصلى جداگانه بنام «نماز در ادیان» براى آگاهى و شناخت نسل جوان است به این نکته که نماز آنقدر در زندگى و حیات انسان مؤثر است که نه تنها در اسلام این همه به آن تأکید شده و جزء واجبات دین به حساب آمده بلکه در همه ادیان و مذاهب یکى از مهمترین عمل واجب «نماز» مى باشد. و اگر «نماز» تأثیر و نقش بسزایى را در شکل دهى شخصیت انسان ایفا نمى کرد قطعاً جزء واجبات در ادیان الهى و غیر الهى شمرده نمى شد و صاحبان ادیان پیروان خود را به عمل بدان ترغیب و تشویق نمى کردند.

لذا براى آگاهى و شناخت بیشتر به این امر مهم، موضوع را مورد بررسى قرار مى دهیم.

نماز روش همه انبیاى الهى

در کتب روائى و جوامع حدیثى که حاصل زحمات بزرگان و علماى دینى است احادیث و روایات بسیارى به چشم مى خورد که معصومین(علیهم السلام) به این نکته متذکر شده اند. به چند روایت از باب نمونه اشاره مى شود.

رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) در حدیثى فرموده اند: الصلاةُ مِنْ شرایع الدین وفیها مَرضاةُ الربّ ـ عزّ وجلّ ـ فَهِىَ منهاجُ الانبیاء.

«نماز از سنتهاى دین و مایه خشنودى پروردگار و راه و روش پیامبران است»(1).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ جامع احادیث الشیعه، ج4 ص22.

و نیز فرمودهاند:

الصلاةُ منهاج الانبیاء. «نماز راه و روش انبیاء است»(1).

در حدیثى دیگر خداوند خطاب به حضرت موسى(علیه السلام) چنین مىفرماید: علیک بالصلاةِ فانَّها بمکان وَلَها عندى عهدٌ وثیقٌ. «بر تو باد به نماز، پس همانا نماز داراى مکان رفیع و پیمان محکمى پیش من مى باشد»(2).

از پیامبران و انبیاى الهى گذشته روایات و احادیثى منقول است که درباره اهمیت و فضائل آن مى باشد. چنانچه از ابراهیم پیامبر(علیه السلام)وقتى که همسر و فرزندش اسماعیل را به سرزمین مکه (حجاز) برد قرآن چنین نقل مى کند.

ربنا انى اسکنتُ مِنْ ذرّیتى بواد غیرَ ذى زرع عند بیتک المحرَّم ربّنا لیقیموا الصلاةَ.

«پروردگارا من بعضى فرزندانم را در سرزمین بى آب و علفى در کنار خانه اى که حرم تو است ساکن ساختم تا نماز را برپا دارند»(3).

و از پندها و نصیحتهاى لقمان حکیم که معاصر با داود پیامبر است قرآن مى فرماید:

یابنىّ اقم الصلاةَ وامُر بالمعروف وانه عنِ المنکر واصبر على ما اصابک اِنّ ذلک مِنْ عَزْم الاُمور.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار الانوار، ج82 ص231.

2 ـ کلمه الله، ص257.

3 ـ سوره مبارکه ابراهیم، آیه 37.

«پسرم! نماز را برپا دار و امر به معروف و نهى از منکر کن و در برابر سختىها و مصائبى که به تو مى رسد با استقامت باش و صبور باش که این از کارهاى مهم و اساسى است»(1).

علاوه بر اینکه از این طریق (طریقه اخبار و احادیث وارده از معصومین(علیهم السلام)) مطلب براى ما ثابت شده است. راه دیگرى براى اثبات موضوع وجوددارد و آن تاریخ ادیان است که نحوه عبادت پیروان آن را بیان مى دارد.

نماز در آئین زرتشت

مورخین تاریخ ظهور زرتشت را 6500 سال پیش از میلاد مسیح(علیه السلام)دانسته اند. برخى او را اهل بلخ مى دانند و بعضى او را اهل رى و برخى دیگر او را از تبار آذربایجان مى شمارند. در نحوه خلقت او مسائلى را نقل مى نمایند که مشابه خلقت انبیاى الهى است امّا این اقوال چندان محکم و مستحکم نمى باشند.

در تاریخ منقول است که تعالیم او یکتا پرستى بوده و مردم را به اهورامزداى یکتا دعوت مى نمود. سفارش او این بود: «حقیقت در جهان یکى است و آن یکتا پرستى است. در آن زمان در ایران دو گروه از مردم زندگى مى کردند دستهاى زندگى شهرى و به پرورش چهارپایان و زراعت مشغول بودند که زرتشت از این گروه بود و گروه دیگر چادر نشین و

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سوره مبارکه لقمان، آیه 17.

صحرا گرد بودند(1). پیروان این آئین آداب و رسوم دینى خاصى داشتند که مادر مقام بیان آن نیستیم. امّا آنچه که براى ما اهمیت دارد وجود عمل عبادى نماز است در این کیش که نحوه ایستادن به جهت خاص (قبله) و شرایط وضو و نماز بیان شده است.

قبله در آئین زرتشت

در کیش زرتشت، هنگام نماز خواندن تأکید شده است که باید به جهت و سمت نور باشد از قبیل آفتاب، ماه، چراغ و آتش. زیرا آنان معتقدند که نمى توان براى خدا حدود وجهتى را معین نمود(2).

این عمل براى آنها یک امر بسیار معقول و منطقى به شمار مى آمد بخاطر اینکه آنان نور را تجلّى حقیقت و روشنایى را نمودارى از معنویت و طراوت روح دانسته که انسان را به تجلیات انوار حقه الهى متوجه مى سازد بنابر این با توجه به این عقیده قبله زرتشتیان سمت و سوى مشخص و معیّنى نداشت بلکه هر جهتى که نور وجود داشت همان سمت قبله آنان محسوب مى شد.

نحوه وضو ساختن پیروان زرتشت

در طریقه وضو گرفتن آنان دستها تا مچ و صورت تا بناگوش و بالاى

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ ر. ک: تاریخ جامع ادیان، ص453 به بعد و تاریخ ادیان جهان، ج1 ص170.

2 ـ تاریخ ادیان جهان، ج1 ص182.

پیشانى و نیز پاها تا قوزک را سه بار با آب تمیز شستشو مى دادند. و در صورت عدم دسترسى به آب یا به خاطر زخم دست و صورت و یا علل دیگر سه بار دست را برروى خاک پاک مى زنند و سپس به پشت دست و صورت مى کشند که آن را تیمم مى گویند(1).

نماز پنجگانه در کیش زرتشت

در آئین زرتشت براى هر شبانه روز پنج وقت نماز و عبادت درنظر گرفته شد که آن پنج وقت عبارتند از:

1 ـ هاون گاه (havangah) که از برآمدن خورشید است تا نیمروز (ظهر).

2 ـ ریپت وین گاه (repithwingah) از هنگام ظهر است تا سه ساعت بعد از نیمروز.

3 ـ ازیرینگاه (oziringah) از ساعت سه بعد از ظهر تا اوّل شب و پیدا شدن ستاره.

4 ـ ایویس روتریم گاه (aiwisruthrimgah) از اوّل شب تا نیمه شب.

5 ـ اشهین گاه (ushinhingah) از نیمه شب است تا بر آمدن خورشید.

هر یک از این اوقات پنجگانه به اسم یکى از فرشتگان اختصاص دارد که اسامى آنها آمده و لفظ گاه در آخر هر یک به معنى وقت مى باشد(2).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ تاریخ ادیان جهان، ج1 ص182.

2 ـ تاریخ ادیان جهان، ج1 ص180.

شرایط درستى نماز

پیروان این آئین همانند سایر شرایع الهى براى صحت و درستى نماز شرایطى را درنظر گرفته که بدون آن نماز صحیح نمى باشد. آن شرایط عبارتند از:

1 ـ پاک بودن تن از هرگونه کثافت و نجاست.

2 ـ پاک بودن لباس از هرگونه پلیدى.

3 ـ پوشیدن پیراهن سفید و طنابى که از پشم بافته شده و آن را با ترتیبى خاص به کمر مى بندند.

کیفیت نماز در کیشمانى

مانى را مورخین ایرانى و اهل بابل مى دانند او در نوروز سال 242 جوانى بیست و شش ساله بود که خود را پیامبر قلمداد نمود و دین خود را در دربار شاپور اوّل، پادشاه ساسانى عرضه داشت ولى او مانى را آزاد گذاشت که تبلیغات آئین خود را به انجام رساند. او اولین کتاب خود را بنام «شاپورگان» نوشت و ادعا نمود که پیامبرى که حضرت عیسى وعده داد من هستم و آخرین فرستاده الهى مى باشم(1).

او تعالیمى را به پیروان خویش عرضه نمود که یکى از احکام و فرامین او نماز چهارگانه است چهار نماز واجب در کیشمانى به این ترتیب است که:

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ تاریخ ادیان جهان، ج1 ص202.

اوّل باید با آب روان یا راکد صورت و دستها و پاهاى خود را مسح نمود سپس روى به آفتاب ایستاد و بعد به سجده رفت و در حال سجده باید گفت: مبارک است راهنماى پیامبر. مبارک است فرشتگان نگهبان او. مسبّحان لشکریان پرتو افشان او. سپس بلند شود و بایستد و دوباره به سجده رود و بگوید به پاکى یاد شده تو اى مانى پر تو افشان و راهنماى ما که ریشه روشنایى و نهال زیستى و شجره بزرگ هستى که تمامش بهبودى بخش است و نیز بلند مى شود و به سجده سوّم مى رود و اذکارى دیگر به زبان مىآورد و بعد از آن سر از سجده سوم برداشته و بلند مى شود و به سجده چهارم مى رود و ذکرهایى شبیه همان ذکرهاى قبلى را بر زبان جارى مى سازد و همینطور تا دوازده سجده بجاى مى آورد. پس از فراغت از این نمازهاى ده گانه نماز دیگر را شروع مى کند(1).

و اوقات نمازهاى چهارگانه عبارتند از:

1 ـ وقت نماز اوّل در هنگام زوال خورشید است.

2 ـ وقت نماز دوّم میان زوال ظهر و غروب آفتاب است.

3 ـ وقت نماز سوم از غروب آفتاب است تا سه ساعت از شب گذشته.

4 ـ وقت نماز چهارم سه ساعت از شب گذشته تا نیمه شب.

و در تمام این نمازها و سجده ها باید همان کارى را انجام دهد که در نماز اوّل به نام نماز بشیر است بجا مى آورد(2).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ تاریخ ادیان جهان، ج1 ص217.

2 ـ تاریخ ادیان جهان، ج1 ص218.

عبادت در مکتب سیکها

سیکهیزم (sikhism) مذهبى است آمیخته از دین اسلام و مذهب هندو. که خداى آنها «ویشنو» مى باشد که عده زیادى از هندوان پیرو آن خدا هستند. نکته قابل تذکر این است که سیکها نه هندو هستند و نه مسلمان. بلکه یک آئین ثالثى است که از اختلاط و جمع نکات مشترک این دو تشکیل یافت. این کیش بواسطه مردى بنام «بابانانک» (babananak) تأسیس شد. و در قسمتى از شمال غربى هندوستان گسترش یافت و حدود چهارصد سال از تأسیس آن مى گذرد و در این مدّت در همان ناحیه مانده و به کشورهاى دیگر رسوخ نکرده است(1).

تعالیم نانک بصورت ساده و آسان که ترکیبى از اسلام و هندو مىباشد براى پیروان آن مطرح گردید.

اساس مکتب او توحید است. او معتقد است که خدا در سراسر عالم هستى حضور دارد و در دل آدمى جاى دارد. او مى گفت خدا را در خارج از دل جستجو مکن. زیرا او در همه دلها موجود است بوسیله تعلیم معلم مىتوان به او دست یافت(2).

گوشه اى از عبادات آنها این است که: تو همانى که نشان و رنگ و نژاد و فرقه اى ندارى. راز نامهایت را کسى آگاه نیست. سجده کنم تو را که

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ تاریخ ادیان جهان، ج2 ص421.

2 ـ تاریخ ادیان جهان، ج2 ص431.

گنجینه جهانى. تو زیبائى. مخلوق ندارى و تو را پایانى نیست و همیشه پایدارى. از کسى هراس ندارى و کسى تو را نترساند. سجده کنم تو را که طلسم کاملى و همیشه جاودان هستى. تمام احکام و فرامین از تو است و از غم و اندوه به دورى و... .

و مراسم آنها در معبدشان چنین است که همه افراد باید حتماً کلاهى بر سر نهند و اگر کلاهى نبود لا اقل دستمالى را بر سر گذارند و هر فرد سیک که وارد مسجد و معبد مى شود با گامهاى کوتاه تا یک مترى محل قرارگاه کتاب مقدس آمده تعظیم نماید و به سجده رود و...(1).

نماز در شریعت حضرت موسى(علیه السلام)

پیروان واقعى حضرت موسى که امروزه ما آنان را بعنوان یهود مى شناسیم داراى تعالیم و احکامى مى باشند که از پیامبر خود فراگرفته اند. آنان که تابع واقعى و حقیقى دین موسى(علیه السلام) باشند به این فرامین و احکام مقیدند هر چند که امروزه شاید بسیارى از ایشان به آن دستورات پشت پا زده باشند و لیکن تعالیم و دستورات دینى در متون دینى شان موجود و مورخین نیز از پیروان این دین درگذشته مسائلى را نقل کرده اند. یکى از تعالیم و احکام عبادى آنها، نماز است. در دین یهود وارد شده است که شبانه روز سه نماز بر آنان واجب است که عبارتند از:

1 ـ وقت نماز صبحگاه قبل از طلوع آفتاب (طلوع فجر) است تا تقریباً

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ همان مأخذ، ص437 ـ 439. و ادیان زنده جهان، ص129.

هشت یا نه صبح.

2 ـ وقت نماز نیمروز پاسى از ظهر گذشته است تا غروب آفتاب.

3 ـ وقت نماز شامگاه از غروب آفتاب است تا ساعت دوازده شب (نیمه شب) و بعضى از شبها از ساعت 3 بعد از نیمه شب تا طلوع آفتاب مناجات مى خوانند.

شرایط و مقدمات نماز

هر گاه کسى بخواهد نمازش را صحیح بجا آورد باید مقدمات آن را فراهم نموده و شرایط آن را واجد باشد. برخى از مقدمات و شرایط آن بدین شرح مى باشد.

1 ـ اگر کسى غسل جنابت بر گردن داشته باشد! ابتدا باید غسل نماید و لباسش را از هرگونه نجاست و آلودگى پاک سازد. سپس صورت و دستها را مى شویند و بطرف بیت المقدس ایستاده با خضوع و خشوع با یهوه (خداى یهود) راز و نیاز مى کنند. این سه نماز به خاطر قسمتهاى سه گانه کتاب مقدس مى باشد. آنان معتقدند که این قسمتهاى سه گانه کتاب مقدس (تورات) به قدرت و عنایت روح القدس نوشته شد و بدان وسیله خداوند و ذات مقدس گناهان افراد را مورد عفو و بخشش قرار مىدهد.

در تلمود یهود آمده است که در نماز باید حضور قلب کامل وجود داشته باشد و نماز کامل و واقعى نمازى است که فرد تمامى حواس

خویش را متمرکز به آن نماید. چنین نمازى مورد قبول واقع شده و اگر خواسته اى هم داشته باشد بر آورده مى گردد. امّا این بدان معنا نیست که اگر کسى نیّتش خالص نبوده یا قدرت تمرکز حواس نداشته است باید این عمل دینى را ترک نماید.

مشابه آنچه که در اسلام درباره نماز آمده در شریعت موسى(علیه السلام)بیان شده است مسائلى از قبیل دعا براى همنوعان، انجام نمازهاى جماعت، بلوغ شرعى براى وجوب نماز و قداست کنیسه و معبد نکات اشتراک بین اسلام و یهود در خصوص نماز مى باشد.

2 ـ دومین مقدمه براى برپایى نماز، انداختن طلیت (telit) بر دوش خصوصاً در نماز صبح مى باشد.

3 ـ بستن تفیلین (tephilin) به دست و پیشانى مقدمه دیگرى است که باید بدان توجه شود. (تفیلین دو محفظه چرمى کوچک مکعب شکل است که تسمه هاى چرمى به آن وصل شده و درون آنها ورقه هاى نازکى از پوست قرار دارد که روى آن چهار قطعه از مطالب تورات نوشته شده است.

در کتب دینى آنان آمده است که هرکس فرمان طلیت و تفیلین را به دقّت بجاى آورد توفیق مىیابد که در آینده در روز رستاخیز چند هزار خدمتگزار به خدمت او کمر بندند.

4 ـ مقدمه چهارم براى مردان گذاشتن کلاه بر سر و براى زنان

پوشاندن موهاى سرخود مىباشد(1).

حفظ مقدمات چهارگانه فوق براى هر نمازگزارى لازم و ضرورى است یعنى اگر یکى از این مقدمات و شرایط فراهم نبوده باشد نماز صحیح نخواهد بود. این دستورى است که در آئین حضرت موسى(علیه السلام)آمده است. هر چند که بسیارى از پیروان این پیامبر الهى بعدها بر اثر گذشت زمان مسیر انحراف را طى نموده و به گمراهى کشیده شدهاند ولى انحراف و گمراهى ایشان دلیل بر بطلان اصل این شریعت آسمانى نیست.

ما مسلمانان معتقدیم که هم حضرت موسى(علیه السلام) پیامبر به حق خدا و فرستاده الهى است و هم شریعتى که آورده در زمان خود حق بوده است ولى تدریجاً این دین مورد تحریف محرّفان قرار گرفته و آنچه که نباید بر سر آن مى آمد وارد شد.

نماز در شریعت عیسى(علیه السلام)

شریعت مسیحى که بعد از به انحراف کشیده شدن یهود از طرف خداوند بر عیساى پیامبر(علیه السلام) نازل شد تقریباً همه آنچه که در یهود وجود داشته در آن نازل و بیان شده امّا این شریعت هم مثل شریعت قبل، از انحراف و تحریف محفوظ نماند.

آنچه را مورخان در باب اعمال عبادى این دین نقل مى کنند بدین شرح است:

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ براى تفصیل و توضیح بیشتر به کتاب تاریخ ادیان، ج3 ص307 به بعد مراجعه شود.

در این شریعت، نماز به شیوه خاصى که در اسلام وجوددارد مطرح نیست بلکه بجاى نماز، دعاهاى التجا آمیز در برابر خداوند تبیین شده است، بدین صورت که فرد باید ابتدا خود را تطهیر نموده و روى زانو بنشیند و حاجات خود را با حالت مخصوص و آداب ویژه از خداوند بخواهد چون آنان معتقدند که خداوند در جاى خاصى حضور نداشته بلکه در همه مکانها حاضر است و در هر زمانى با بندهاش ارتباط دارد بنابر این مى توان از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و از مغرب تا نیمه شب با خداوند ارتباط برقرار نمود امّا روز را باید براى امور مادى مشغول بود و اگر کسى در روز دست از کار بکشد و مشغول دعا و بیان حاجات خویش با خدا گردد جز اینکه از حیث مادى بر او زیانى وارد شود نفعى نمى برد.

شرایطى که براى اجابت دعا مطرح کردهاند تقریباً شبیه همان مقدمات و شرایطى است که ما در ادعیه و عبادات خویش داریم مثل خلوص در دعا، امید به خدا و پیدایش نیروى معنوى در کارهاى روزانه(1).

امروزه مسیحیّت با گروههاى متعدد که به چشم مى خورند تقریباً در این زمینه توافق دارند یعنى همه گروهها و دستجات مسیحى اعم از کاتولیک یا پروتستان یا لبیرال و یا محافظه کار در مسائل اعتقادى و اعمال عبادى موارد مشترکى را دارا مى باشند. شعائر مذهبى و آداب دینى غالباً در مکانهاى مشخص چون کلیساها انجام مى گیرد و در روزهاى خاصى

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ تاریخ ادیان جهان، ج3 ص346.

هم برگزار مى گردد(1). این هم نوعى انحراف است که بر اثر گذشت زمان در دیانت مسیحیت پیدا شد.

روح عبادت در مذاهب چین و ژاپن

با توجه به کثرت مذاهب در کشورهاى مختلف خصوصاً در چین و ژاپن که دو کشور منحصر به فردى هستند که بیشترین مذاهب و مکاتب را دارا مى باشند. هر چند که غالب آن مذاهب و مکاتب، بشرى و غیر الهى هستند. با مطالعه در آن مذاهب، نوعى عبادت و پرستش در آنها بچشم مى خورد. و صاحبان آن ادیان نحوه و طریقه اى از عبادت را طراحى نموده و اطاعت و عمل آن را بر پیروان لازم و ضرورى دانسته اند.

کنفوسیوس در چین و شینتو در ژاپن شاید بیشترین پیروان را در این دو کشور به خود اختصاص دادهاند. هر چند که این دو مذهب بیشتر به آداب و اخلاق توجه داشته، خصوصاً مذهب کنفوسیوس که بیشتر بعنوان یک مکتب اخلاقى در چین معروف است. و لیکن برنامههاى عبادى و نوعى خاص از شیوه دعا کردن را به پیروان خویش توصیه مىکنند(2).

و همه اینها نشان دهنده نیازهاى روحى و فطرى انسانهاست یعنى وجود یک نوع خاص از عبادت در ادیان الهى و غیر الهى بدان معناست که

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ ادیان زنده جهان، ص363.

2 ـ توضیح بیشتر مطلب در کتاب تاریخ ادیان جهان، ج3 بخش 2 و3 و ادیان زنده جهان و تاریخ جامع ادیان.

انسانها قادر نیستند که همه نیازها و حاجات خود را به تنهایى بر آورده سازند و روح اجتماعى بشرهم توان و قدرت این امر را ندارد.

پس این انسان با همه توجهات و گرایشات دنیوى و مادى که دارد هرگز خود را از مسائل معنوى و عبادت و پرستش به قدرت ما فوق و ما رواى قدرت بشرى بى نیاز نمى بیند و این از بدیهى ترین و روشنترین مسائل حیات بشرى است. این امر آنچنان واضح و روشن است که هرگاه کسى که خواسته ادعاى آوردن شریعتى را در میان بشر بنماید مى دانست که باید مکتب او داراى یک سلسله برنامه هاى عبادى و سلوک معنوى و دینى داشته باشد فلذا هیچ یک از بنیانگذاران و مؤسسین مکاتب و ادیان بشرى، مذهب یا آئین براى بشر جعل نکرده و به ارمغان نیاوردهاند مگر اینکه در آن برنامه هاى اعتقادى و عبادى را گنجاینده اند. چون به این نکته علم داشته اند که اگر از این جهت نقصى وجودداشته باشد نفوذى پیدا نخواهند کرد. چنانچه بسیارى از مکاتب بشرى با نداشتن برنامه هاى معنوى و یا ضعف آن به شکست منجر شده اند.

نماز در اسلام

درباره جایگاه نماز در دین مبین اسلام قبلاً مطالبى را بیان داشته ایم و لیکن در این بخش چون از نماز و عبادت در برخى از ادیان الهى و مکاتب بشرى سخن گفته ایم. چند جمله اى را به مناسبت موضوع بیان مى داریم.

در دین اسلام که کاملترین ادیان الهى است و دینى است جاودانه و

جهانى، نماز سرلوحه همه عبادتهاست و آن را ستون دین دانسته اند. این عمل شبانه روز پنج بار بر هر مسلمانى واجب و لازم است و باید به وقتش آن را انجام دهند چون ترک آن بزرگترین گناه و معصیت به حساب مى  آید. عقیده مسلمانان بر این است که نماز انسان را از هرگونه کارهاى زشت و ناپسند دور ساخته و مانع عظیمى در مقابل همه ظلمها و بى عدالتى ها و رذایل پَست اخلاقى است. انسانى که مسلمان است و اهل نماز باشد دروغ نمىگوید، حقوق دیگران را زیر پا نمى گذارد، در امانت دیگران خیانت روا نمىدارد، بدنبال کسب حرام نمى رود، به همنوعان اذیّت و آزار نمى رساند.

مسلمان نمازگزار غیبت دیگران نمى کند، تهمت و افتراء نمى زند، کلمات زشت و قبیح بکار نمى برد. فحاشى به برادران دینى حتى به همنوعانى که مسلمان نیستند نمى کند. در محاکم قضایى شهادت دروغ نمى دهد. به بینوایان و محرومان تا آنجا که توان و قدرت داشته باشد کمک مادى و معنوى مى نماید. در برخورد با دیگران متعادل است. طورى رفتار نمى کند که موجب تحقیر دیگران گردد کبر و غرور را جزء شخصیت خود ندانسته بلکه مقام کبرایى را از آن پروردگار خویش مى داند. خلاصه اینکه نمازهاى واجب پنجگانه چنان براى یک مسلمان اثر بخش است که مى تواند همه اوصاف و اخلاق انسانى را در او ایجاد و تمام صفات زشت را از او دور سازد.علاوه بر نمازهاى پنجگانه که براى هر مسلمانى اقامه و بجا آوردن آن

واجب است نمازهاى دیگرى هم وجود دارد که بسیارى از آنها مستحب مى باشند مگر چند نمازى که در وقتهاى خاص واجب مى شوند. هر کدام از نمازهاى واجب و مستحب داراى مقدمات و شرایط خاصى هستند که در رساله هاى عملیه مراجع بزرگوار تقلید بیان شده است.

البته نماز یکى از اعمال دینى است که انجام آن براى هر فردى که مسلمان است واجب مى باشد و در کنار آن اعمال عبادى دیگرى نیز مطرح است.

این بود خلاصه اى از بحث نماز و عبادت در ادیان مختلف که به اختصار بیان نمودیم.

و هدف از تبیین این بخش این بوده است که براى جوانان روشن سازیم برنامه نماز و عبادت هیچ اختصاصى به دین اسلام ندارد بلکه هر مکتب و آئینى چنین برنامهاى را براى پیروان خود در نظر گرفته اند و نبود و کاستى برنامه عبادى در کنار برنامه اعتقادى در هر دینى نشانه بزرگترین ضعف در آن است و دقیقاً چنین است که هیچ مکتبى بدون وجود برنامه معنوى و عبادى پایدار نخواهد بود. و این جهت قضیه است که ادیان و مکاتب را دوام و قوام مى بخشد.

وقتى که براى ما روشن شد که در همه ادیان مسائل عبادى وجوددارد و هیچ مکتبى بدون دستور عملى همراه نیست چرا به دستورات و تعالیم بشرى تن دهیم و خود را مقید به برنامه هایى بنمائیم که ساخته و پرداخته فکر ناقص بشرى است. و وقتى که انسان حتماً باید تحت یک سلسله

قوانین و برنامههایى تحت عنوان دین زندگى کند چرا به قانون خالق و پروردگار خویش تن ندهد و تسلیم نگردد اگر انسان ذاتاً و فطرتاً بنده و عبد خلق شد چرا خود را بنده و عبد خالق خود درنیاورد و چرا بندگى و بردگى انسانهاى دیگرى را بنماید که در خَلق و خُلق همتاى اویند.

براى ما مسلمان بسیار روشن است که فقط در تدوین برنامههاى الهى سعادت و نیکبختى نهفته است و انجام همان برنامه ها متضمن کمال و سعادت حیات بشرى است که این تعالیم در ادیان الهى گذشته یعنى یهود و مسیح وجودداشت و آنان که در همان زمان بدان عمل مى کردند راه درستى را طى مى کردند امّا بعد از ظهور اسلام آن تعالیم الهى بصورت کامل در این دین مطرح و بیان گردید و اگر سعادتى براى بشر در دنیا و آخرت باشد در همین دین نهفته است. نه در ادیان و مکاتب بشرى که امروزه با شعارهاى پر طمطراق خود تبلیغات دامنه دارى را به راه انداخته و جوانان مسلمان را در کشورها و جوامع اسلامى نشانه گرفته و هدف خویش قرار داده اند.

پس بیائیم به تعالیم اسلام و اعمال عبادى آن خصوصاً به نماز خود را مقید سازیم تا کمال و سعادت را براى خویش و جامعه خود تضمین نمائیم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/4/30 :: ساعت 10:59 صبح )
»» نقش نماز در شخصیت جوانان12

غیبت برادران دینى مانع کمال نماز

حرمت غیبت و اثر سوء این گناه بر کسى پوشیده نیست. در مذمت غیبت در دین مطالب زیادى بیان شده که مادر مقام بیان آن نیستیم چون بحث ما در این باب نمىباشد. آنچه که در اینجا مطرح است رابطه غیبت و نماز و یا آثار غیبت در نماز است. سئوال مى شود که آیا غیبت برادران دینى در نماز هم تأثیر دارد و یا آثار غیبت در عبادات هم ظاهر مى گردد یا خیر؟ آنچه که در شرع منوّر آمده و پیشوایان دین به ما تعلیم دادهاند این است که غیبت ارتباط و پیوند نزدیک و عمیق با ترک عبادت و یا کاهش آن دارد و یا اینکه معصیت غیبت مانع بزرگى براى تأثیر نماز و سایر عبادات

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ معراج السعاده، ص407.

مىباشد. پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در حدیثى فرمودهاند: مَنِ اغتابَ مُسلماً اَوْ مُسلمةً لَمْ یقبل اللهُ صلاتَه ولا صیامَهُ اربعین یوماً ولیلةً اِلاّ اَنْ یغفر لَهُ صاحبه.

«هرکس که غیبت مرد یا زن مسلمانى را نماید تا چهل شبانه روز نماز و روزه اش پذیرفته نیست مگر اینکه غیبت شونده او را ببخشاید»(1).

و ملاک و معیار در غیبت این است که یاد کنى او را به چیزى که او راضى نیست. که امام خمینى(رحمه الله) مىفرمایند: این ملاک و معیار در تهمت هم هست و به همین خاطر تهمت دو عقاب دارد یکى عقاب تهمت و دیگرى گناه غیبت.

بنابر این غیبت هم یکى از معاصى و گناهان کبیره است که از موانع کمال نماز به حساب مى آید.

11 ـ آزردن همسر مانع قبولى نماز

مانع دیگرى که براى کمال نماز در نصوص و روایات بدان اشاره شده است اذیت و آزار و روا داشتن ستم به همسر مى باشد. یکى از بارزترین مصادیق ظلم که شاید عقاب شدیدترى هم داشته باشد ظلم به همسر در خانه است.

در توصیه هاى اولیاى دین و بزرگان دینى سفارش زیادى شده که در میان اعضاى خانواده عدالت بلکه عفو و گذشت و اخلاق دینى باید حاکم باشد. و کمترین ستم نسبت به زیر دستان، هیچ توجیه شرعى ندارد. و این

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار الانوار، ج75 ص258.

عمل که قبیح ترین و زشت ترین عمل محسوب مى شود مانع بزرگى براى کمال نماز است. از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) مرویست که فرمودند:

«کسى که همسر خود را آزار دهد نماز و اعمال نیک او پذیرفته نیست نزد خداوند مگر اینکه او را کمک نماید یا او را راضى نماید هر چند در تمام ایام عمر، روزه داشته باشد و نیز شوهر هم داراى همین نوع از عذاب و عقاب است در صورتى که به همسرش ظلم روا بدارد»(1).

از اصحاب و یاران پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل شده است که حضرتشان به سه چیز بسیار تأکید داشته و نزدیکان خود را بدان توصیه مىفرمودند: الصلاة الصلاة وما ملکت ایمانکم لا تکلِّفُوهم ما لایطیقون واتقوا الله فى النساء فانَّهُنَّ عوانٌ فى ایدیکم.

«نماز، نماز بگزارید و به زیر دستان به نیکى رفتار کنید و از خدا بترسید در کار زنان که آنان اسیران دست شمایند»(2).

نماز و عدالت با زیر دستان و تقواى الهى سه امر مهمى هستند که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) پیروان و نزدیکان خود را بدان توجه دادهاند. به نظر مىرسد که ارتباط این سه امر در این باشد که نماز واقعى موجب مى شود که نمازگزار از ظلم و تعدى به حقوق دیگران دورى نموده و درجات ایمان و ترس از خدا در قلب او بیشتر گردد. و متقابلاً کسى که به خانواده و دیگران ظلم و ستم نماید و در عین حال نماز هم بخواند. نمازش هر چند شرط

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج14 ص116.

2 ـ احیاء العلوم، ج2 ص90.

صحت را دارا است ولى قطعاً شرط کمال را فاقد است.

چنین حکمى هم براى مردان آمده است و هم براى زنان. در روایات تأکیدات زیادى شده است که زن باید در رضایت شوهر بکوشد. و احادیث بسیارى از معصومین(علیهم السلام) در باب ارتباط عبادات با رضایت شوهر بیان شده است.

از صاحب شریعت اسلام و خاتم پیامبران(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت است که: «خداوند نماز پنج گروه را نمى پذیرد بندهاى که از مولاى خود فرار کرده است، شراب خوار، ربا خوار، کسى که عاق والدین قرار گیرد و زنى که شوهرش از او راضى نباشد»(1).

پس نماز در رعایت موازین شرع و در زندگى خانوادگى و عفو و گذشت در روابط زناشویى نقش مهمى را ایفا مى کند یعنى آنان که مواظبت بر عبادات و نماز خویش دارند و بدان اهمیت مى دهند به حفظ موازین شرع مقیدتر و به مقام قرب الهى نزدیکترند. چون کمترین آثار نماز همین است که در میان اهل خانواده ظاهر گردد و از آنجا به جامعه تسرّى یابد و آنکه به حفظ نماز توجه و اهمیتى قائل نیست از معاصى و گناهان نسبت به خانواده و جامعه اِبایى ندارد.

پس بیائیم به این کلام نورانى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) جامه عمل بپوشانیم که فرمودند: مَنْ صَبَرَ على سوء خُلق اِمرأته اعطاه الله من الاجر مثل ما اعطى ایوب على بلائه ومَنْ صَبرتْ على سوء خُلقِ زوجِها اعطاها اللهُ مثل ثوابِ آسیةَ امرأة

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مستدرک الوسائل، ج13 ص332.

فرعونَ.

«مردى که در بدخویى زن خود صبر کند حق تعالى وى را مزدى مثل آن دهد که ایوب(علیه السلام) را داد در بلا. و هر زنى که بر بد اخلاقى شوهر خود صبر کند حق تعالى وى را ثوابى مثل ثواب و پاداش آسیه زن فرعون دهد»(1).

12 ـ عدم تأثیر نماز آنان که چشم آلوده دارند

یکى از بزرگترین گناهان و معاصى کبیره که در کلمات نورانى معصومین(علیهم السلام) بعنوان تیر خلاص ابلیس از آن تعبیر شده است نگاه گناه آلود است. خداوند در قرآن کریم شدیداً بندگان خود را از این کار نهى نموده است. در سوره نور فرمود: قل للمؤمنین یَغُضُّوا من ابصارهم ویَحْفَظُوا فروجهم ذلک ازکى لهم اِنَّ الله خبیر بما یصنعون وقل للمؤمنات یَغْضُضْنَ من ابصارهنّ ویَحْفَظْنَ فروجهنّ.

«به مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه نامحرم) بپوشانند و فروج خود را حفظ کنند این براى آنها پاکیزهتر است خداوند از آنچه انجام مى دهید آگاه است. و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) بپوشانند و دامان خویش را حفظ کنند»(2).

مطابق این آیه و آیات و روایاتى که در این باره وارد شده اند مسأله چشم چرانى و نگاه به نامحرم را هم براى مردان و هم براى زنان تحریم

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ احیاء العلوم، ج2 ص90.

2 ـ سوره مبارکه نور، آیه 30 ـ 31.

نموده است که باید به شدّت از آن دورى جست و از عواقب آن ترسید.

چنانچه در شأن نزول آیه مزبور از سوره نور گفته شد که جوانى از انصار در مسیر خود با زنى روبرو شد و در آن روز زنان مقنعه خود را در پشت گوشها قرار مى دادند، چهره آن زن، نظر آن جوان را به خود جلب کرد و چشم خود را به او دوخت هنگامى که زن گذشت جوان همچنان با چشمان خود به او خیره شده بود در حالیکه راه خود را ادامه مى داد تا اینکه وارد کوچه تنگى شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه مى کرد ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزى استخوان یا قطعه شیشه اى که در دیوار بود صورتش را شکافت هنگامى که زن گذشت جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جارى است و به لباس و سینه اش ریخته با خود گفت به خدا سوگند من خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) مى روم و این ماجرا را بازگو مى کنم هنگامى که چشم رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) به او افتاد فرمود چه شده است؟ جوان ماجرا را نقل کرد در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه فوق را آورد»(1).

در باب پیوند و ارتباط نماز با نگاه گناه آلود این نکته قابل توجه است که اهل نماز از این معصیت کبیره همانند سایر گناهان کبیره مبرا مى باشند چون اگر کسى واقعاً اهل اطاعت و عبادت بوده و اعمال عبادى او داراى آثار باشد باید او را از معاصى و گناهان خصوصاً از این گناه بزرگ مصون و محفوظ نگه بدارد. یعنى نماز او باید بهترین مانع و رادع در مقابل گناهان

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ تفسیر نمونه، ج14 ص435.

بوده باشد و بهترین سپر او در برابر تیر دشمنان.

جوانى که بر عبادات و نماز خود محافظت مىکند قطعاً بر دیدگان خود نیز حراست دارد. و نمازى که نتواند دیده و دل را حفظ نماید در دل نمازگزار نفوذ نکرده است و بدون تردید نماز بى حاصلى است.

چنین نمازى به خدا نرسد و حتى در روایت آمده که به صورتش زده مى شود. در زندگى داود پیامبر(علیه السلام) نقل شده است که خداوند بر او وحى نمود که: «اى داود چه بسا بندهاى به نماز مى ایستد و نماز مى خواند و من آن نماز را به صورتش مى زنم و صدایش را از خودم دور داشته طورى که صداى قرائتش به من نرسد اى داود آیا مى دانى آن نمازگزار چه کسى است؟ او کسى است که زیاد به خانه ها و حریم مؤمنین با چشم فسق و گناه نگاه مى کند و این کسى است که نفسش او را وسوسه مى کند به اینکه اگر امیر و حاکم بر مردم بشود از راه ظلم گردنها را بزند»(1).

خلاصه مطلب در این فصل این است که همه موارد دوازدگانه اى که بیان شد موانع کمال نماز مى باشند پس هر چند که شخص مقید به نماز و عبادتش باشد ولى اگر نتواند این موانع را کنار زند، آثار واقعى نماز در زندگى او ظاهر نمى شود. و اگر مى بینیم با قیام به سوى خدا و انجام اعمال عبادى و دینى، تکاملى براى ما حاصل نمى شود باید جستجو کرد که کدامیک از این عوامل مانع رشد و تکامل بوده اند چون یک نماز خالصانه و بدون مانع کمال مى تواند مقاماتى را براى نمازگزار بوجود آورد.
1 ـ بحار الانوار، ج84 ص257.

شناخت و معرفت موانع و از بین بردن آن گام اصلى براى ظهور آثار عبادت است. آنچه از متون دینى بدست مى آید این است که همه این موانع درونى و بیرونى به دو منشأ اصلى برگشت مى کنند.

یکى بکارگیرى قوه خیال است و دیگر تعلق خاطر به امور دنیائى است که در رأس همه گناهان مى باشد.

باید نمازگزار در رفع این دو مانع بکوشد و این دو سرچشمه شیطانى را بپوشاند تا نهرهاى انحراف و پلیدى از آن جارى نگردد. مادام که قوه مخیّله انسان قوى باشد و او را به خود مشغول بدارد و نیز در دل نهال حب و دوستى به دنیا رشد نماید اگر سالها سال هم به نماز و عبادت مشغول باشد اثرى از آن در زندگى خود مشاهده نخواهد کرد. چون تا زمانى که در او خیال زنده باشد عقلش را حیاتى نیست و زمام همه امور حتى عبادات او در دست خیال است نه عقل.

بنابر این نه تنها نماز و عبادت و امور معنوى بلکه همه امور زندگى او بر مبناى وهم و خیال پیش مى رود چنین فردى اگر عبادت هم مى کند و به پرستش خدا مشغول مى شود براى رسیدن و یا دسترسى به اهداف مادى است. امام خمینى(رحمه الله) در این زمینه مى فرمایند:

«همه تشتت خاطر و مانع در حضور قلب دو منشأ بزرگ دارد که عمده امور به آن دو منشأ بر مى گردد. یکى هرزه گردى و فرّار بودن خیال است و منشأ دیگر حب دنیا و تعلّق خاطر به حیثیات دنیوى است. و به خاطر همین است که چهل پنجاه سال نماز ما را در دل اثرى جز ظلمت و

کدورت نیست و آنچه باید معراج قرب حق و مایه انس به آن مقام مقدس باشد ما را از ساحت قرب مهجور و از عروج به مقام انس، فرسنگها دور کرده. اگر نماز ما بویى از عبودیت داشت ثمره اش خاکسارى و تواضع و فروتنى بود نه عجب و خود فروشى و کبر و افتخار که هر یک براى هلاکت و شقاوت انسان سببى مستقل است»(1).

پس باید همه ما سعى نمائیم تا در زندگى به این پیروزى دست یابیم و آثار این امر عظیم الهى (نماز) را لمس نموده و به مقام عارفان و مرتبه عاشقان که هدف اصلى خلقت انسانى است و اصل گردیم.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سر الصلاه، ص30.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/4/30 :: ساعت 10:42 صبح )
»» نقش نماز در شخصیت جوانان11

 

موانع کمال نماز

در این بخش مى خواهیم موانعى را بر شماریم که در قبولى یا کمال نماز دخیل مى باشند و نمى گذارند که آثار واقعى نماز در زندگى نمازگزار ظاهر گردد. هر چند که در مباحث گذشته در این زمینه مطالبى گفته شد ولیکن به جهت اهمیت موضوع، موانع اصلى را به تفصیل در اینجا بیان مى نمائیم.

با سیر اجمالى در آیات و روایات چنین بدست مىآید که این موانع دو دستهاند ومىتوان آنها را به دو قسمت کاملاً جداگانه تقسیم بندى نمود. یک قسم از آنها جزء موانع درونى مى باشند که در حال اقامه نماز باید بدان توجه داشت و سعى در رفع آن نمود و قسم دیگر موانع بیرونى هستند که به عملکرد و رفتار نمازگزار بر مى گردد. قسم اوّل که عبارت بود از عدم حضورقلب، اکتفا به ظاهر نماز، سبک شمردن نماز و عدم مداومت در نماز، قبلاً بیان شد و امّا بخش دیگر آن که موانع بیرونى مى باشند بسیار

حائز اهمیت بوده که در این فصل به آنها پرداخته و سعى مى شود که با بضاعت اندک علمى توضیحاتى را در ذیل هر کدام، بیان نمائیم.

اهم آن موانع بیرونى عبارتند از:

1 ـ شرب خمر

نوشیدن خمر و هر ماده اى که زوال عقل را در پى داشته باشد و یا انسان را از حالت تعادل خارج نماید موجب نقص عبادات و عدم قبولى نماز مى شود. خداوند در چند جاى قرآن کریم انسانهاى مست را از نماز خواندن نهى فرموده است. در سوره مبارکه نساء آیه 43 فرموده: یا ایها الذین آمنوا لاتقربوا الصلاه وانتم سکارى. «اى کسانى که ایمان آورده اید در حالیکه مست هستید به نماز نزدیک نشوید».

یعنى فرد مست نمازش مقبول حق نبوده و داراى اثر نیست چونکه او نمى داند در حال نماز چه مى گوید و با چه کسى در حال راز و نیاز است.

اصولاً افراد مست نه تنها نمازشان در درگاه حق آثار کمال را دارا نیست بلکه سایر عبادات و اعمال دینى شان با اشکال مواجه است. چون کسانى که به نهى الهى و معصیت خداوند تن مى دهند تمایلى به واجبات و تعالیم دینى ندارند و تدریجاً از یاد خداوند غافل مى گردند و شیطان ذکر و یاد خداوند را از قلبشان بیرون مى برد. چنانچه در قرآن فرموده است: انّما یرید الشیطان اَنْ یُوقع بینکم العداوة والبغضاء فى الخمر والمیسر ویصدکم عن ذکر الله و عن الصلاه فهل انتم منتهون.

«شیطان مىخواهد در میان شما به وسیله شراب و قمار، عداوت ایجاد کرده و شما

را از ذکر خدا و نماز بازدارد آیا (با این همه زیان و فساد و با این نهى اکید) خوددارى خواهید کرد؟»(1).

در شدّت مذمّت نوشیدن شراب امام باقر(علیه السلام) فرموده اند: «کسى که شراب بنوشد و مست گردد تا چهل روز نمازش قبول نیست پس اگر نمازى را که در این روزها ترک کند عقاب و کیفرى چند برابر خواهد داشت»(2).

از ظاهر کلام امام پیداست که مراد از عدم قبول نماز در حال مستى، عدم کمال است یعنى اینکه نماز قبول واقع مى شود ولى شرط کمال را دارا نمى باشد. چون فرموده اند که اگر نماز نخواند عقاب او چند برابر است و این سخن بدان معناست که نوشیدن شراب یک معصیت است که عذاب و عقاب خود را دارد و ترک نماز معصیت دیگر که عذاب جداگانه اى دارد.

پس اگر از نماز در حال مستى نهى شده بخاطر آن است که اقامه نماز در چنین حالتى تأثیر ندارد و آثار کمال بر او مترتب نمى گردد. چنانچه در روایت دیگر از امام باقر(علیه السلام) رسیده است که فرمودند:

«گناهى بدتر از شرب خمر نیست و شرابخوار در حال مستى نماز واجب را رها و با مادر و خواهر و دخترش همبستر مى شود زیرا او در آن حال اندیشه خود را از دست داده است»(3).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سوره مبارکه مائده، آیه 91.

2 ـ ثواب الاعمال، ص551.

3 ـ وسائل الشیعه، ج17 ص250.

و شاید به خاطر شدّت حرمت و نجاست خمر باشد که بسیارى از فقها فتوا داده اند به اینکه اگر بر کسى عطش و تشنگى فشار آورد و جز شراب، هیچ نوشیدنى در دسترس نداشته باشد که عطش خویش را برطرف سازد. نوشیدن بول انسانى بر شراب ترجیح دارد.

بنابر این انسان شراب خوار، اگر اهل نماز هم باشد نباید مترصد این باشد که آثار نماز در زندگیش ظاهر گردد.

2 ـ خوددارى از بول در حال نماز

از جمله عواملى که موجب عدم کمال نماز است و باعث مى شود که نماز در روح نمازگزار اثر نبخشیده و تأثیر تکاملى نداشته باشد خوددارى از بول و باد معده است. چنانچه در رساله هاى عملیه مراجع تقلید آن را از مکروهات در نماز دانسته اند یعنى بهتر است که در این حالت فرد قیام به نماز نکند. در روایتى از امام صادق(علیه السلام) وارد شده است که فرمودهاند: لا صلاةَ لحاقِن وَلا حاقب. «کسى که در حال خوددارى از بول یا باد معده نماز بخواند نمازش کامل نیست»(1).

البته این شاید بدان جهت باشد که شخص نمازگزار در چنین حالتى فاقد تمرکز حواس بوده و به فکر نمازش نیست. کسى که در حال عمل عبادى توجه بدان نداشته باشد و نداند که مشغول چه کارى مى باشد مسلّم است که آثار و نتایج آن را نیز نخواهد دید.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ المحجة البیضاء، ج1 ص254.

3 ـ پرخورى باعث کسالت از اقامه نماز است

درباره پرخورى، در دین اسلام مذمّتهاى زیادى رفته است. پرخوردن مضرات بسیارى در پى دارد که یکى از آنها، زیان به عبادت و نماز است. کسى که با شکم پر قیام به نماز نماید از نمازش چندان بهره اى نمى برد و نمازش به او سودى نمى بخشد چون بدون نشاط و شادابى بلکه با کسالت و بى حالى به خداوند توجه کرده است و چنین شخصى از عبادتش چندان طرْفى نبندد و به عمق و حقیقت عبادت نرسد به همین خاطر او را در ملکوت آسمانها راهى نیست چنانچه ابن عباس از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت کرد که فرمودند: لایدْخُل ملکوت السماءِ مَنْ مَلاء بَطنُهُ. «کسى که شکمش پر باشد وارد ملکوت آسمان نشود»(1).

حکیمى گفته است که علم و حکمت را در گرسنگى نهادهاند و جهل و معصیت را در سیرى و انسانهاى مؤمن در دین و دنیا سودمندتر از گرسنگى ندیده اند و طالب آخرت را چیزى زیانکارتر از پرخوردن نباشد.

ابوطالب مکى گوید: مَثَل شکم مَثَل طبل است آواز آن به این خوش است که سبک و تنگ و تهى است پس چون شکم خالى باشد تلاوت خوشتر و قیام براى خدا طولانى تر و خواب اندک باشد.

ظاهراً روایت از معصوم است که فرموده اند: اوّل بدعتى که پس از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) گذاشته شد سیرى بود و چون شکم مردمان سیر شد نفس

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ احیاء العلوم، ج3 ص171.

آنها سرکشى کرده و به سوى دنیا متمایل شد(1).

در کم خورى منافعى نهفته است که در پرخورى هیچ یک از آن منافع وجود ندارد. دورى از خداوند، کسالت در عبادت، مردن دل، قساوت قلب، پلیدى باطن و بیمارى جسم همه از آثار زیانبار پرخورى است که بر هر عاقل و عالمى شایسته است از آن بپرهیزد تا این همه ضرر و زیان را متوجه خود نسازد. از رسولخاتم(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت است که: الفکر نصفُ العبادةِ وقلّةُ الطعامِ هِىَ العبادةُ. «تفکر نصف عبادت است و کم خورى عبادت است»(2).

و کلام گوهر بار على(علیه السلام) این است که: «از پرخورى دورى کنید که موجب قساوت قلب و باعث کسالت از اقامه نماز و سبب تباهى بدن است»(3). و مى دانیم که نماز با کسالت نماز منافقان است نه مؤمنان(4).

4 ـ ریا و خودنمایى در نماز

قبلاً به این نکته اشاره شد که شرط کمال و صحت نماز، حضور قلب و اخلاص است و آن کس که شائبه ریا در نمازش باشد، نماز او مقبول حق قرار نمى گیرد. چون اقامه چنین نمازى براى خدا نخواهد بود و هر عملى که اغراض و اهداف غیر الهى در آن باشد در راستاى همان هدف پذیرفته است. امّا نزد بارگاه الهى پذیرشى براى آن نیست در حدیث از امام

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ احیاء العلوم، ج3 ص171.

2 ـ احیاء العلوم، ج3 ص171.

3 ـ غرر الحکم، ص80.

4 ـ سوره مبارکه نساء، آیه 142. و سوره مبارکه توبه، آیه 54.

صادق(علیه السلام) رسیده است که فرمودند: «چون روز قیامت فرارسد بندهاى را مىآورند که اهل نماز بوده و خود نیز چنین ادعا مىکند به وى مىگویند: تو بدان جهت نمازگزاردى که تو را مدح و ستایش کنند پس به ملائکه دستور مى رسد او را به سوى آتش ببرند»(1).

چون نماز فرمان الهى است و نشانه ستایش عبد به معبود مى باشد اگر براى غیر خالق و معبود اقامه گردد خود نوعى شرک نیز محسوب مى شود چون عملى که باید براى خدا انجام گیرد در غایت و هدف آن غیر خدا هم دخیل بوده است. و حتى اگر غیر خدا نبود آن عمل انجام نمى گرفت و به همین خاطر نمازگزارى که نمازش را براى نشان دادن خود به مردم و یا ستایش و مدح دیگران اقامه نماید مشرک تلقى شده است. چنانچه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرموده اند: مَنْ صلّى صلاةً یُرائى بها فَقَدْ اَشْرک.
«کسى که براى خود نمایى نماز بخواند مشرک است»(2).نه تنها ریاء در حال نماز شرک به خداست بلکه ریا و خودنمایى در هر عملى شرک محسوب مى گردد چون هر نوع ریا و خود نمائى داراى دو جهت است که هر دو جهت آن منجر به شرک مى شود. ریا یا بدان معنى مىباشد که انسان شأن و عظمت الهى را چنان کوچک نموده که در عرض مخلوقات او قرار داده و یا بدان معناست که خود یا دیگران را به عظمت خالق بالا برده است.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار الانوار، ج62 ص301.

2 ـ بحار الانوار، ج67 ص222.

5 ـ مال حرام مانع کمال نماز

یکى دیگر از موانع کمال نماز استفاده از مال حرام است. طمع به اموال دیگران، قانع نبودن به حقوق حقه خویش و عدم رعایت موازین شرع در خوردن و آشامیدن مانع بزرگى براى رسیدن انسان به کمال است.

در رعایت حلال و حرام الهى در اسلام آنقدر تأکید شده که در روایت داریم اگر دکمه پیراهن کسى از مال حرام تهیه شده باشد نمازش صحیح نیست. این در پوشش است که این چنین درباره آن سختگیرى شده، بسیار روشن است که در خوردن مال حرام، مسأله از این مهمتر است.

از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده که فرمودند: «همانا از طرف خداوند هر شب فرشتهاى بر بیت المقدس پیام مى دهد آن کس که اندک مال حرامى بخورد خداوند نه صرفى از او قبول خواهد کرد و نه عدلى. که صرف نماز مستحبى را گویند و عدل نماز واجب را»(1).

و نیز فرمودهاند: «هر کسى لباس بخرد به ده درهم و یک درهم از آن ده درهم حرام باشد مادام که با آن لباس نماز بخواند خداوند آن نماز را نمى پذیرد»(2). و «هر کسى که یک لقمه حرام بخورد نماز او تا چهل شب قبول نشده و دعاى او تا چهل روز مستجاب نگردد»(3).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار الانوار، ج103 ص16.

2 ـ احیاء العلوم، ج2 ص195.

3 ـ سفینه البحار، ج1 ص503.

سرمایه و مال حرام نه تنها اثرش را در نماز ظاهر مى سازد بلکه در سایر اعمال عبادى هم اثرات سوءاش را مى گذارد چنانچه از معصوم(علیه السلام)روایت است که: هرکس که مال حرام کسب کند اگر صدقه دهد قبول نباشد و اگر بر جاى گذارد توشه آن آتش است(1).

پس گوشت و پوستى که از حرام بروید و خونى که از حرام جریان داشته باشد آن گوشت و پوست مستحق آتش دوزخ است نه مستوجب ثواب. و نماز با این خصیصه مفید فایده نیست مگر با ترک یا توبه از آن و فاصله از مال حرام.

6 ـ رابطه نماز با خمس و زکات

این مسأله بسیار روشن است که کسب و یا استفاده مال حرام منحصر در این نیست که حقوق دیگران را زیر پا گذاشته و از اموال غصبى مردم که از طریق غیر مشروع بدست آمده استفاده نمائیم بلکه براى حرام غیر از بهره بردارى از حقوق دیگران مصادیق دیگرى هم در شرع تعیین شده است که یک مورد آن استفاده از اموال و سرمایه اى است که خمس و زکات آن داده نشده باشد یعنى حق الهى از اموال شخصى انسان پرداخت نشده است.

همه فقها و علماى دینى اتفاق دارند بر اینکه استفاده از چنین سرمایه اى حرام است. و نماز با پوشش لباسهایى که از پول تخمیس نشده

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ احیاء العلوم، ج2 ص196.

خوانده شود صحیح نیست. یعنى نماز در چنین صورتى شرط کمال را دارا نیست. امام خمینى(رحمه الله) در رساله عملیهشان در این باره چنین مى فرمایند:

«اگر با عین پولى که خمس یا زکات آن را نداده لباس بخرد نماز خواندن در آن لباس باطل است به احتیاط واجب»(1).

از امام صادق(علیه السلام) روایت است که فرمودند: وَلا صَلاةَ لمن لازکاة لَهُ.
«و کسى که زکات خود را نمى پردازد نمازش پذیرفته نیست»(2).

و یا اینکه على(علیه السلام) مى فرمایند: لایقبل الله الصلاةَ مِمَّنْ منع الزکاة.

«هرکس که مانع دادن زکات شود نمازش قبول نمى شود»(3).

بنابر این آن کس که مال حرام مى خورد و سرمایه اى از طریق غیر شرعى کسب مى کند با کسى که اموال و سرمایه از مسیر شرعى و حلال بدست مى آورد ولى حق الهى (خمس و زکات) را پرداخت نمى کند هر دو به نوعى مبتلا به حرام شده اند و اگر با این سرمایه لباسى تهیه نموده و با آن نماز بخوانند تردیدى نیست که آن نماز، بدون اشکال نخواهد بود.

پس باید سعى شود که در شرط صحت و کمال نماز، پیوند و ارتباط آن را با این امور لحاظ نمود که اینها ارتباط نزدیک و پیوند عمیق با هم
دارند.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ رساله امام خمینى(رحمه الله)، مسأله 820.

2 ـ بحار الانوار، ج84 ص252.

3 ـ بحار الانوار، ج96 ص29.

7 ـ تأثیر ربا در نماز

از جمله مصادیق سرمایه حرام، ثروتى است که از طریق ربا بدست آید تحصیل و کسب درآمد از طریق ربا در مرتبه محاربه و جنگ با خداست و مسلّم است کسى که با خدا در حال جنگ باشد دشمنى با او را اظهار کرده است و کسى که دشمن خدا باشد چگونه مى تواند او را عبادت نماید؟ در قرآن کریم خداوند فرموده اند:

یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله وذروا مابقى مِنَ الربوا إن کنتم مؤمنین.

«اى کسانى که ایمان آوردهاید از خدا بترسید و آنچه از ربا باقى مانده را رها کنید اگر مؤمن هستید»(1).

یعنى شرط ایمان به خدا دورى از رباست و آن کس که در معاملات شخصى اموال و سرمایه خود را با ربا آمیخته مى سازد در ایمانش نسبت به پروردگار تردید است.

آنچه از آیات اواخر سوره بقره استفاده مى شود این است که ربا خواران با قانون الهى در جنگ و مبارزه هستند و قطعاً چنین افرادى ایمان ندارند و چون مؤمن نیستند در قیامت عذاب آنها دائمى است و اهل نماز جزء این دسته از افراد نیستند و اگر چنین افرادى نماز هم بخوانند نمازشان، نماز واقعى و اثر بخش نیست چون کسانى که اهل عبادت باشند و خدا را با معرفت پرستش نمایند از اعمالى که خداوند شدیداً از آن نهى

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سوره مبارکه بقره، آیه 278.

نموده دورى مى کنند.

اگر چه شاید عمل ربا خوارى در میان عرف جامعه مسلمین به عنوان یک سنت رایج درآمده باشد و قبح و زشتى خود را از دست داده باشد و لیکن شدت حرمت آن از بسیارى از گناهان و معصیتهایى که ما تصور مى کنیم بیشتر و بالاتر است. چنانچه در روایت آمده است که: درهمٌ من الربا اشَدُّ عند الله من ثلاثین زنیّةً فى الاسلام.
«یک درهم ربا نزد خداوند شدیدتر از سى عمل زنا در اسلام است»(1).

پس نماز فرد ربا خوار ظاهر و صورت نماز را داراست امّا صورتى که فاقد روح و باطن است همانند جسدى که روح در آن وجود ندارد. مسلّم است چنین نمازى را خاصیتى نیست.

بنابر این خوردن ربا در عبادات و انجام اعمال عبادى بى تأثیر نیست. براى ظاهر شدن آثار عبادات در زندگى باید از این عمل حرام نیز دورى جست. هشام بن سالم از امام صادق(علیه السلام) روایت مىکند که امام فرمودند:

اِنَّما حرم الله ـ عز وجل ـ الربا لکیلا یمتنع الناس مِنْ اصطناع المعروف.

«خداوند ربا را حرام نموده تا مردم از کار نیک و پسندیده امتناع نورزند»(2).

و نیز فرمودهاند:

آکل الربا لایخرج من الدنیا حتى یتخبطه الشیطان.

«ربا خوار از دنیا بیرون نمىرود مگر اینکه بنوعى از جنون مبتلا خواهد شد»(3).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ احیاء العلوم، ج2 ص196.

2 ـ وسائل الشیعه، ج12 ابواب الربا، ص422.

3 ـ تفسیر نور الثقلین، ج1 ص291.

8 ـ مستحباتى که ضرر به واجب رساند

یکى دیگر از امورى که موجب زیان به فرائض مى گردد توجه بیش از حد و افراطى نسبت به نوافل است.

انجام مستحبات اگر چه موجب کمال است و لیکن اگر از حد خود بگذرد و موجب کم توجهى به واجبات گردد ترک آن بهتر از انجام آن است چون شرط تقرّب در انجام مستحبات در صورتى است که مکمل واجبات باشند. در شرع مقدس به نوافل و مستحبات بسیارى چون طهارت دائمى (دائم الوضو بودن)، ذکر زبانى، رفع حاجات برادران دینى و صدها سنّت دیگر براى رسیدن به قله هاى کمال توجه داده شد. امّا انجام همه این سنن مستحبه مادام که یک واجب در کنار آن ترک گردد هیچ سودى نخواهد بخشید. در حقیقت این یکى از خواطر ابلیسى و وساوس شیطانى است که آدمى را به انجام برخى از مستحبات مشغول و او را با این اعمال مسرور ساخته در حالیکه لذّت قیام به واجب را از او سلب نموده است.

امام عارفان و سید سالکان على(علیه السلام) مىفرمایند: لاقربةَ بالنوافل إذا ضَرَّتْ بالفرائض.

«نوافل و مستحبات اگر به واجبات ضرر رسانند موجب تقرب به درگاه خدا نخواهند بود»(1).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ غرر الحکم، ص345.

این یک اصل و قاعده کلى است که ترک مستحبات زمانى که زیانى به واجبات رساند اولى از انجام آن است.

وامّا در خصوص نماز تأکید بیشترى در روایات شده است. امام موسى کاظم(علیه السلام) در این باره مى فرمایند:

لاتَصُمْ صوماً یمنعک من الصلاةِ فانّ الصلاةَ احبُّ الى الله من الصیام

«روزهاى که مانع انجام نماز مى شود نگیر چرا که در پیشگاه خداوند نماز بهتر از روزه است»(1).

پس این خدعه و فریب هواى نفس است که گوید: خدا از حق خویش مى گذرد پس سعى کن از امور ظاهرى غافل نشوى، اگر نماز را ترک کردى باکى نیست به دستگیرى خلق اهتمام و تلاش کن که رضاى الهى در همین است. باید بدانیم که اینگونه افکار، قطاع الطریق راه وصول به کمال بوده و انجام مستحبات در عقبه واجبات موجب تدارک و زمینه صعود به کمال و سعادت است.

9 ـ عاق والدین مانع کمال نماز

در اکرام و احترام به والدین و حرمت نهادن به مقام والاى پدر و مادر در اسلام و قرآن تأکیدات زیادى شده است. در روایات وارد شده است که یکى از گناهانى که در دنیا اثر خود را باقى مىگذارد و علاوه بر عذاب اخروى آثار و عقاب دنیوى بر آن مترتب مى شود. معصیت و گناه عاق

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مستدرک الوسائل، ج2 ص43.

والدین است. یعنى اگر فرزند، کارى کند که مورد لعن و نفرین پدر و مادر واقع شود خداوند علاوه بر عذاب دوزخ او را در همین دنیا عذاب مى کند. در آیاتى از قرآن کریم تصریح و تأکید شده که به پدر و مادر احسان و نیکى نموده و آنها را از خود نرنجانید. در پنج آیه از آیات قرآن کریم به این نکته اشاره شده است که در چهار آیه احسان به والدین را در کنار شرک نورزیدن به خداوند آورده است. شاید جهت آن این باشد که اهانت و بى احترامى فرزند نسبت به پدر و مادر نوعى شرک به خدا محسوب گردد.

در یکى از این آیات، توحید به ذات ربوبى (عدم شرک به خداوند) احسان و نیکى به والدین و اقامه نماز جزء پیمانها و عهدهایى است که خداوند از بندگانش گرفته است. در این آیه خداوند خطاب به مسلمانان مىفرماید ما این میثاق را از بنى اسرائیل گرفتیم ولى آنان عهد شکنى نمودند و نتیجه پیمان شکنى خود را دیدند پس شما سعى کنید که مثل آنان نباشید خطاب آیه در قرآن کریم چنین است که مى فرماید:

وَاِذْا اَخَذْنا میثاق بنى اسرائیل لاتعبدون الاّ الله وبالوالدین احساناً وذى القربى والیتامى والمساکین وقولوا للناس حُسْناً واقیموا الصلاة وآتوا الزکاةَ ثمّ تولیتم الاّ قلیلاً منکم وانتم معرضون.

و (به یاد آورید) زمانى را که از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و نسبت به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکى کنید و با مردم به خوبى سخن بگوئید، نماز را بر پا دارید و زکات بدهید سپس (با اینکه پیمان

و عهد بسته بودید) همه شما جز عده کمى سر پیچى کردید، و از پیمان خود روى برگرداندید»(1).

اهمیت احترام به پدر و مادر تا بدان حد است که خداوند سپاس و شکر گزارى به آنها را در مرتبه سپاس به نعمتهاى الهى دانسته است با توجه به اینکه نعمتهاى الهى قابل شمارش نیست.

در سوره لقمان فرموده است: اَنِ اشکر لى و لوالدیک
«اینکه مرا و پدر و مادرت را شکر نمائى»(2).

از آیات و روایات چنین استفاده مى شود که کمترین بى احترامى در مقابل پدر و مادر معصیت و گناه به حساب مى آید و اهانت و تحقیر فرزند در مقابل آنان موجب انحراف فرزند از تعالیم دین خواهد شد و امّا در خصوص پیوند و رابطه نماز با این مسأله باید گفت که نماز شخصى که کنیه و بغض پدر و مادر را در دل داشته باشد اثر بخش نبوده و شرط کمال را دارا نخواهد بود.

از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) منقول است که فرمودند: لایقبل اللهُ صلاةَ العاقّ.
«نماز کسى که مورد عاق (نفرین) والدین واقع شده باشد قبول نیست»(3).

و نیز از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: مَنْ نظر الى ابویه نظر ماقت وهما ظالمان له لم یقبل الله له صلاةً.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سوره مبارکه بقره، آیه 83.

2 ـ سوره مبارکه لقمان، آیه 14.

3 ـ مستدرک الوسائل، ج13 ص332.

«هرکس با چشم بغض و کینه به پدر و مادر خود که به وى ستم کرده اند نگاه کند نمازش در پیشگاه الهى قبول نیست»(1).

این در حالى است که در مقابل روایات مذکور، اخبار و احادیثى داریم که نگاه محبت آمیز و مهربانانه فرزند به چهره پدر و مادر را عبادت دانسته اند.

پس اگر جوان مؤمنى این مانع را در زندگى خود داشت سعى نماید که آن را رفع نماید و به هر طریقى ممکن (ولو اینکه از جانب پدر و مادر ظلم و ستمى به او شده باشد) رضایت آنان را نسبت به خود جلب نماید. براى اینکه رضاى الهى در رضاى پدر و مادر نهفته است. چنانچه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمودند:

رضى الله مَعَ رضى الوالدین.
«رضاى خدا از رضاى پدر و مادر است»(2).

پس کسى که عاق والدین باشد نه در دنیا خیر مى بیند و نه در آخرت و روایت از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) است که:

«بوى بهشت از هزار ساله راه شنیده مى شود و با وجود این نمى شنود آن را کسى که عاق والدین باشد»(3).

و در روایت دیگر فرمودهاند: «جمیع مسلمین مرا خواهند دید مگر عاق والدین و شراب خوار و کسى که نام مرا بشنود و صلوات نفرستد»(4).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مستدرک الوسائل، ج13 ص332.

2 ـ بحار الانوار، ج74 ص80.

3 ـ جامع السعادات، ج2 ص257.

4 ـ معراج السعاده، ص408.

و پایان بخش این قسمت از کلام را حدیث قدسى قرار مى دهیم که نکته تکان دهنده اى را در بردارد.

خداوند متعال در این کلام وحیانى خطاب به پیامبرش چنین مى فرمایند:

«به عزّت و جلالم سوگند که اگر عاق والدین عبادت جمیع پیغمبران را بکند از او قبول نمى کنم و اوّل چیزى که در لوح محفوظ نوشته شد این بود که منم خدایى که بجز من خدایى نیست هر که پدر و مادر از او راضى باشد من نیز از او راضى هستم و هر که پدر و مادر از او خشمناک باشد من نیز از او خشمناکم»(1).

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/4/30 :: ساعت 10:34 صبح )
<   <<   41   42   43   44   45   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 321
>> بازدید دیروز: 250
>> مجموع بازدیدها: 1375296
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب