بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین...
* مؤمنان برادر یکدیگرند؛
پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید،
باشد که مشمول رحمت او شوید!
ای کسانی که ایمان آورده اید!
نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند،
شاید آنها از اینها بهتر باشند؛
و نه زنانی زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند؛
و یکدیگر را مورد طعن و عیبجوئی قرار ندهید
و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید،
بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید؛
و آنها که توبه نکنند، ظالم و ستمگرند!
ای کسانی که ایمان آورده اید!
از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چراکه بعضی از گمانها گناه است؛
و هرگز(در کار دیگران) تجسس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند،
آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده ی خود را بخورد؟
(بیقین) همه ی شما از این امر کراهت دارید؛
تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه پذیر و مهربان است!
ای مردم!
ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛
(اینها ملاک امتیاز نیست) گرامی ترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست؛
خداوند دانا و آگاه است! *
حجرات/ نشانه های 10 تا 13
یا علی مددی
سلام...
مدتها بود به دنبال معنای جامع و حقیقی "شرک" می گشتم..
برای یافتنش شروع کردم به پرسش از مخلوقاتش..
وقتی همه ی درها را بست و مرا به سمت "قرآن" هدایت کرد
فهمیدم در تمام این مدت عین "مشرک" بودم..
فقط باید از خودش خواست...
یا علی مددی
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
سلام
از امام علی علیه السلام پرسیدند که خیر و نیکی چیست؟
آنحضرت فرمودند:
خیر و نیکی آن نیست که دارائی و فرزندت بسیار گردد،
بلکه خیر آنست که دانشت افزون و حلم و بردباریت بزرگ شوذ،
و بر اثر اطاعت و بندگی پروردگارت به مردم سرفرازی کنی،
پس اگر نیکی کردی خدا را سپاس گزاری،
و اگر بد کردی از خدا آمرزش بخواهی،
و در دنیا خیر و نیکی نیست مگر برای دو مرد:
مردی که گناهان به جا آورده را به توبه تلافی نماید،
و مردی که در کارهای خداپسند بشتابد (هرچند اندک باشد)
و کاری که با تقوا و پرهیزکاری انجام گیرد اندک نیست،
و چگونه عملی که مقبول و پذیرفته می شود اندک می باشد؟
نهج البلاغه/حکمت 91
بقلم فیض الاسلام
یا علی(ع) مددی
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
سلام...
از دعاهای حضرت علی علیه السلام...
*بار خدایا آبروی مرا به توانگری نگاهدار ،
و شخصیت مرا به تنگدستی از بین مبر
که از روزی خواران تو روزی خواهم ،
و از آفریده های بدکردار تو مهربانی جویم،
و به ستایش کسی که به من ببخشاید وادار گردم،
و به بدگوئی کسی که به من چیزی ندهد گرفتار گردم،
( این دو صفت نکوهیده و از گناهان بزرگ بشمار می رود،
زیرا ستودن بخشنده، روآوردن به غیر خدا و شریک قراردادن برای اوست،
و چه بسیار بخشنده هائی که از بدهای روزگارند،
و اما بدگوئی از آنکه درخواستی را رد کرده جایز نیست،
زیرا ممکن است از نیکان بوده و برای نبخشیدنش عذری داشته باشد)
و تو پس از همه ی این گفتار صاحب اختیاری که ببخشائی یا نبخشائی،
زیرا اختیار و توانائی بر هر چیز به دست توست.*
نهج البلاغه/216
بقلم فیض الاسلام
یا علی(ع) مددی
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
سلام
" و چون حسین منصور را، بکشتند شبلی گفت: من به سر گور او رفتم ، همه ی شب
نماز کردم، چون سحرگاه گشت مناجات کردم گفتم، الهی! این بنده ای بود مؤمن
و عارف و دوست تو و موحد، باید که بدانم این بلا بر وی چرا گماشتی؟
گفت خواب بر من غلبه کرد،
چنان دیدم که قیامتستی، و از حق تعالی، مرا فرمان آمدی که:
« یا ابابکر اکرمناه بسر من سرنا، فابداه لغیرنا، فنزلنا به ما تری.»
او را به سرّ خود راه دادیم ، دیگران را از سرّ ما خبر کرد ، این بلا بر وی
گماشتیم که می بینی.
-آنکه سرّ خلق بر خلق نگاه ندارد، خلق با وی صحبت نکند،
آن کس که سرّ حق را نگاه ندارد صحبت حق را کی شاید،
هر که یک سرّ آشکارا کرد از آن خلق، بیش خلق با وی سرّ نگویند،
هر که نیز سرّ حق آشکارا کند، بیش حق با وی سرّ نگوید.
گلشن احباب
به اهتمام :
دکتر سید جلال مروج
یا علی(ع) مددی
خدایا ....
داغ شهادتش چیزی نگذاشت باقی جز خاکسترمان......
چشمی نمانده که در سوگ فراقش خون ببارد....
خدایا........................
یا علی مددی...
هو المقصود
.
سلام...
بحریست بحر عشق که هیچش کناره نیست...
قطره قطره شراب ناب یادگار حاج اسماعیل دولابی
کتاب مصباح الهدی
...
زیارت یعنی حضور زائر نزد مزور.
هنگامی که زائر در وطنش قصد عزیمت به سوی مرقد هر یک از اهل بیت می کند
صاحب آن مرقد ملائکه ای را به وطن آن زائر می فرستد تا او را همراهی کنند.
آن ملائکه همراه با آن زائر به زیارت می آیند و بعد از اینکه قصد بازگشت نمود
همراه او می آیند و او را به وطنش می رسانند و به خدمت صاحب مرقد باز
می گردند و ایشان به آنها دستور می دهند که در حرم بمانید
واز طرف آن زائر به عبادت بپردازید.
حرم اهل بیت بوی وطن می دهد و زائر در آن احساس راحتی می کند؛
همان طور که وقتی مهمان و زائری تازه از راه می رسد و به حرم ائمه (علیهم السلام)
مشرف می شود، ائمه (علیهم السلام) دستی به سرش می کشند و او خوابش می گیرد
و در حرم چرتی می زند، که در واقع خود امام او را خوابانده است تا خستگی راه
از بدنش بیرون رود و برای ملاقات و گفتگو با امام آمادگی پیدا کند، در برزخ
هم ما می خوابیم تا خستگیمان برطرف شود و برای وارد شدن به
بهشت آماده شویم. در بهشت خواب وجود ندارد.
وقتی به حرم ائمه (علیهم السلام) مشرف می شوید زود داخل نشوید. دم در توقف
کنید و اذن دخول بخوانید تا رغبتتان طلوع کند و قطره ی اشکی بر چشمتان بنشیند.
اشک نشانه ی این است که اجازه ی ورود داده اند. بعد وارد شوید و همان طور که
افرادی در زمان حیات ظاهری امام خدمت ایشان می رسیدند سلام می کردند
به ایشان سلام کنید. زیارتنامه های طولانی گاهی اوقات انسان را از امامی
که در محضرش ایستاده است غافل می کند. در داخل صحن و حرم
ائمه هم احترام زائران و خدّام را نگه دارید، هر کس چیزی به شما گفت
آن را از جانب امام بدانید و ادب کنید و بپذیرید. صدای همهمه ای که بالای
صدای تک تک زائران به گوش می رسد صدای ملائکه را همراه دارد.
در حرم ائمه (علیهم السلام) سرت را پایین بینداز و خوب گوش بده. خواهی دید
که ملائکه، انبیاء، اولیاء و زائرین، همه سلام ، سلام می گویند. الّا قیلاً سلاماً
سلاماً: در آنجا هیچ سخنی جز گفتن سلام ، سلام نمی شنوند.
جمله هایی را که در حرم ائمه (علیهم السلام) گیرت می آید حفظ کن و روی
آنها کار کن.
در حرم ائمه (علیهم السلام) به زائران خدمت کن. دو سه قلم خدمت، ممکن است کار هفتاد
سال عبادت را بکند.
حلال کنید...
یا علی مددی
هو العزیز
سلام...
چند نفر از ما فراموش کردیم که اصلا "گناه" چیست؟
"کتاب گناهان کبیره"
آیت الله شهید سید محمد حسین دستغیب
.
کبر حالتی است که در انسان از خود بینی پدید می آید که خود را بالاتر و بزرگ تر
از دیگری (یا دیگران) می داند و ظاهر ساختن این حالت را در گفتار و کردار
تکبر می گویند و بر سه قسم است : کبر در برابر خدا؛
کبر در برابر پیغمبر و امام ؛ کبر با مردم.
نشانه های کبر
- هنگامی که با امثال خود در مطلبی گفتگو می کند اگر حق بر زبانشان جاری شود
در صورتیکه پذیرفتن و اعتراف کردن به آن برایش گران باشد و نتواند اظهار
بشاشت و خرمی کند معلوم است تکبر دارد.
- اگر در محافل و مجامع پایینتر از محلی که سزاوار نشستن اوست برایش گران
باشد یا هنگام راه رفتن عقب همه قرار گرفتن برایش گران باشد متکبر است.
- در صورتیکه اول سلام کردن به زیر دستش برایش سخت باشد متکبر است.
- اگر اجابت دعوت فقیر بی نوائی یا انجام حاجتش یا نشستن پهلویش برایش سخت
باشد نشانه ی کبر است.
- ضروریات زندگی خانه را از بازار خریدن و به روی دست گرفتن و به خانه
بردن اگر برایش مشکل باشد متکبر است مگر در صورتیکه به مقتضای زمان و
مکان و حال و شأنش این عمل برایش واقعا عیب باشد و سبب غیبت کردن مردم
بشود.
- پوشیدن جامه های کم بها و زبر و کهنه اگر برایش گران باشد و در بند پوشیدن
لباس نفیس و فاخر بوده و آن را شرف و بزرگی بداند متکبر است مگر حقیقتا این
عمل سبب هتک آبرویش باشد چنانچه ذکر شد.
- نشستن با نوکر و کلفت و شاگرد بر سر یک سفره ی طعام اگر بر او گران باشد
علامت کبر است...
...
یا علی مددی
هو الحق
سلام...
بحریست بحر عشق که هیچش کناره نیست……
قطره قطره شراب ناب یادگار حاج اسماعیل دولابی
کتاب مصباح الهدی
...
مؤمن نزد خدا شریف است و یک موی او را در قبال همه ی زمین و آسمان نمی دهد.
- صاحب مال قیمت مال را می داند.خدا یک موی سر مؤمن را به همه ی عالم نمی فروشد.
شما قیمت خودتان را نمی دانید، لذا گاهی اوقات خودتان را ارزان می فروشید. بهلول الاغ
لنگی داشت. آن را به حراجی داد تا بفروشد. حراجی شروع به تبلیغات کرد که این الاغ
نیست بلکه براق است و همان مرکبی است که پیامبر اکرم (ص) با آن به معراج رفتند. آن
قدر از آن الاغ تعریف کرد که خود بهلول باورش شد و دید حیف است آن را بفروشد؛ لذا
فریاد زد نمی فروشم، نمی فروشم و حق الزحمه ی حراجی را داد و الاغ را پس گرفت. بدن
مؤمن براستی براق است و با آن عبادت می کند و به معراج می رود. هر چه خدا و اولیاء
خدا می گویند تو خوبی و با ارزشی، تو باور نمی کنی و خودت را بد و کم ارزش می دانی.
مشکل در باور خودت است. شخصی که خود را حقیر و بد می پندارد و لذا خود را ارزان
می فروشد، اگر کسی پیدا شود که بتواند برای او حق مطلب را در توصیف ارزش و بزرگی
یک دوست اهل بیت ادا کند و ان شخص هم آن را باور کند، دیگر حاضر نخواهد شد آن را
در قبال متاع کم ارزش دنیا بفروشد.
- ما مصنوع خدا و ائمه (علیهم السلام) هستیم. آنها به کار خودشان ایمان دارند. بیایید ما هم
به خودمان ایمان بیاوریم.
- شما خودتان را کوچک نشمارید. هر چه خود را کم ارزش دیدید، خدا قادر است شما را
قیمتی کند.
- وقتی ایمان می آید انسان بزرگ می شود و مثل کسی می شود که ار محل بلندی به محل
زندگی و رفت و آمد مورچه ها نگاه می کند و مبدأ و مقصد آنها را یکجا می بیند، او هم
خلایق را همین طور مشاهده می کند و گذشته و آینده ی آنها را مطلع است.
- مؤمن مثل عطر است، همچنان که عطر خودش را معرفی می کند، مؤمن هم با عمل و
اخلاقش معرف خود است.
- المؤمنون حلویّون، مؤمنان شیرینی شناس و شیرینی پسند و شیرینی خور و شیرینی ساز و
شیرینی فروشند و به دیگران هم شیرینی را می شناسانند و می خورانند. اخلاق خوب،
کارهای خوب، معرفت و عبادت و ذکر خدا، محبت خدا و اولیاء خدا، همه حلاوت دارند و
شیرینی اند. پیامبر اکرم(ص) با اخلاقشان به مردم شیرینی نشان می دادند.
...
یا علی مددی
هو المعبود
سلام...
رو در صف بندگان ما باش و نترس
خاک در آستان ما باش و نترس
گر جمله ی خلق قصد جان تو کنند
دل تنگ مکن از آن ما باش و نترس
"حضرت مولانا"