سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در خوارى دنیا نزد خدا بس که جز در دنیا نافرمانى او نکنند و جز با وانهادن دنیا به پاداشى که نزد خداست نرسند . [نهج البلاغه]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» آیا می دانید

احزاب : وَاتَّبِعْ مَا یُوحَی‏ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیراً   ? 2 ?     جزء 21  

و آنچه را که از جانب پروردگارت به سوى تو وحى مى شود، پیروى کن که خدا همواره به آنچه مى کنید آگاه است.

And follow that which is inspired in thee from thy Lord. Lo! Allah is Aware of what ye do.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/12/4 :: ساعت 4:48 عصر )
»» قرآن بخوانیم...

سوره کهف : قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا    ? 110 ?     جزء 16  

بگو :من هم مثل شما بشرى هستم و[لى ]به من وحى مى شود که خداى شما خدایى یگانه است .پس هر کس به لقاى پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد، و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد.

Say: I am only a mortal like you. My Lord inspireth in me that your God is only One God. And whoever hopeth for the meeting with his Lord, let him do righteous work, and make none sharer of the worship due unto his Lord.

 

 در این آیه هم توحید، (اله واحد) هم نبوّت ، (یوحی الی ّ) و هم معاد، (لقاءربّبه ) هم امید به رحمت الهی ، (یرجوا) هم تلاش در رسیدن به آن ، (فلیعمل ) و هم اخلاص در عمل (لایشرک ) آمده است . از این جهت پیامبر (ص ) فرمود: اگر تنها آیه ی آخر سوره ی کهف بر امّت من نازل می شد، برای آنان کافی بود



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/12/4 :: ساعت 4:48 عصر )
»» هان ای پسر که پیر شوی... پند گوش کن!

قصص : فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا کَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ یَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا کَانَ مِنَ الْمُنتَصِرِینَ   ? 81 ?     جزء 20  

آنگاه[ قارون ]را با خانه اش در زمین فرو بردیم ، و گروهى نداشت که در برابر[ عذاب ]خدا او را یارى کنند و[ خود نیز ]نتوانست از خود دفاع کند.

So We caused the earth to swallow him and his dwelling place. Then he had no host to help him against Allah, nor was he of those who can save themselves.

احوال گنج قارون کایام داد بر باد
در گوش دل فرو خوان... تا زر نهان ندارد!
این هم داستان قارون
بخوانیم و عبرت بگیریم 


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/12/4 :: ساعت 4:47 عصر )
»» قرآن بخوانیم....

هود : وَلاَ أَقُولُ لَکُمْ عِندِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّی مَلَکٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِینَ تَزْدَرِی أَعْیُنُکُمْ لَن یُؤْتِیَهُمُ اللَّهُ خَیْراً اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِی أَنفُسِهِمْ إِنِّی إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِینَ   ? 31 ?     جزء 12  

و به شما نمى گویم که گنجینه هاى خدا پیش من است ، و غیب نمى دانم ، و نمى گویم که من فرشته ام ، و در باره کسانى که دیدگان شما به خوارى در آنان مى نگرد، نمى گویم خدا هرگز خیرشان نمى دهد .خدا به آنچه در دل آنان است آگاه تر است[ .اگر جز این بگویم ]من در آن صورت از ستمکاران خواهم بود.

I say not unto you: "I have the treasures of Allah" nor "I have knowledge of the Unseen," nor say I: "Lo! I am an angel!" Nor say I unto those whom your eyes scorn that Allah will not give them good Allah knoweth best what is their hearts Lo! then indeed I should be of the wrong doers.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/12/4 :: ساعت 4:46 عصر )
»» تا حالا حواست بوده؟

 

 

  • غاشیه : أَفَلاَ یَنظُرُونَ إِلَى‏ الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ   ? 17 ?     جزء 30  

    آیا به شتر نمى نگرند که چگونه آفریده شده ؟

    Will they not regard the camels, how they are created?


  • غاشیه : وَإِلَى السَّماءِ کَیْفَ رُفِعَتْ   ? 18 ?     جزء 30  

    و به آسمان که چگونه برافراشته شده ؟

    And the heaven, how it is railed?


  • غاشیه : وَإِلَى الْجِبَالِ کَیْفَ نُصِبَتْ   ? 19 ?     جزء 30  

    و به کوه ها که چگونه برپا داشته شده ؟

    And the hills, how they are set up?


  • غاشیه : وَإِلَى الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ   ? 20 ?     جزء 30  

    و به زمین که چگونه گسترده شده است ؟

    And the earth, how it is spread?



  • نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/12/4 :: ساعت 4:45 عصر )
    »» ظرفیت داشته باش!

     

    یونس : وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِن بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُم مَکْرٌ فِی آیَاتِنَا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَکْراً إِنَّ رُسُلَنَا یَکْتُبُونَ مَا تَمْکُرُونَ   ? 21 ?     جزء 11  

    و چون مردم را پس از آسیبى که به ایشان رسیده است ، رحمتى بچشانیم ، بناگاه آنان را در آیات ما نیرنگى است .بگو> :نیرنگ خدا سریع تر است <.در حقیقت ، فرستادگان[ فرشتگان ]ما آنچه نیرنگ مى کنید مى نویسند.

    And when We cause mankind to taste of mercy after some adversity which had afflicted them, behold! they have some plot against Our revelations. Say : Allah is more swift in plotting. Lo! Our messengers write down that which ye plot.



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/12/4 :: ساعت 4:44 عصر )
    »» بدون شرح !

    نور : قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یُغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکَی‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ   ? 30 ?     جزء 18  

    به مردان با ایمان بگو :دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند، که این براى آنان پاکیزه تر است ، زیرا خدا به آنچه مى کنند آگاه است.

    Tell the believing men to lower their gaze and be modest. That is purer for them. Lo! Allah is Aware of what they do.


    فکر میکنم با این وضع اجتماع برای آقایون کار سختی باشه!

    پس بهتره بنویسم:

    بدون شرح !



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/12/4 :: ساعت 4:43 عصر )
    »» مگر...

     

    نمل : وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِی السَّماءِ وَالْأَرْضِ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ   ? 75 ?     جزء 20  

    و هیچ پنهانى در آسمان و زمین نیست ، مگر اینکه در کتابى روشن[ درج ]است.

    And there is nothing hidden in the heaven or the earth but it is in a clear Record.


    خودت فکر کن در مورد این آیه چه به نظرت میرسد؟

    بنویس برای خودت...

     



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/12/4 :: ساعت 4:42 عصر )
    »» آیه : 155

    وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ

        ترجمه :     

      وقطعاً شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، زیان مالى وجانىوکمبود محصولات، آزمایش مى‏کنیم وصابران (در این حوادث وبلاها را) بشارت بده.

        نکته ها :     

      خداوند متعال، همه‏ى انسان‏ها را آزمایش مى‏کند، امّا آزمایش و امتحان همه یکسان نیست. تمام جهان، صحنه آزمایش و تمام مردم حتّى پیامبران نیز مورد امتحان قرار مى‏گیرند. باید بدانیم که آزمایش‏هاى خداوند براى رفع ابهام نیست، بلکه براى شکوفایى استعدادها و پرور ش انسان‏ها است. وسایل آزمایش الهى نیز تمام حوادث تلخ و شیرین و از جمله ترس و گرسنگى، زیان مالى و جانى و کمبود محصولات است. ترس از دشمن، محاصره‏ى اقتصادى، جنگ و جهاد و اعزام فرزندان و عزیزان به میدان‏هاى نبرد، از جمله امتحانات است.
    براى پیروزى در آزمایشِ خوف از دشمن، نیاز به توکّل و یاد خداست و براى مبارزه با کمبودها، نیاز به صبر است که در دو آیه قبل «واستعینوا بالصبر والصلوة» راه را نشان داده است.
    لازم نیست همه‏ى مردم با همه‏ى مسائل آزمایش شوند، بلکه ممکن است:
    الف: هرکس با چیزى آزمایش شود.
    ب: فردى در آزمایشى روسفید باشد، ولى در امتحان دیگرى رسوایى به بارآورد.
    ج: ممکن است آزمایش فردى، وسیله‏ى آزمایش دیگران نیز باشد.
    گاهى کم شدن مال و محصولات یا پیدا شدن خوف و ترس و سایر مشکلات، به خاطر آزمایش الهى است، ولى در بعضى اوقات، این امور کیفر اعمال خود انسان‏هاست. انسان‏ها گاهى مرتکب بعضى گناهان مى‏شوند که خداوند آنهارا به برخى گرفتارى‏ها مبتلا مى‏کند. حضرت على علیه السلا م مى‏فرماید: «انّ اللَّه یبتلى عباده عند الاعمال السیّئة بنقص الّثمرات و حبس البرکات و اغلاق خزائن الخیرات لیتوب تائب ویتذکّر متذکّر» (465) همانا خداوند، بندگان خود را به خاطر اعمال فاسدشان، به کمبود محصول و حبس برکت و بسته شدن منابع خیر، گرفتار مى‏کند تا شاید متذکّر شوند و توبه نمایند.
    البتّه همین تنبّه نیز آزمایش است، همانگونه که بر اثر ایمان نعمتى مى‏دهد که وسیله آزمایشى است؛ «لاسقیناهم مآء غدقاً لِنَفتنهم فیه» (466) همانا آبى گوارا به آنان نوشاندیم تا ایشان را آزمایش کنیم.
    خداوند چندین عنایت به صابران نموده است از جمله:
    1- محبّت. «واللَّه یحبّ الصابرین» (467)
    2- نصرت. «ان اللَّه مع الصابرین» (468)
    3- بهشت. «یجزون الغرفة بما صبروا» (469)
    4- پاداش بى‏حساب. «انما یوفّى الصّابرون اجرهم بغیر حساب» (470)
    5 - بشارت. «بشّر الصابرین»
    راه پیروزى در آزمایش‏هاى الهى چند چیز است:
    الف: صبر و مقاومت.
    ب: توجّه به گذرا بودن حوادث و مشکلات.
    ج: توجّه به تاریخ گذشتگان که چگونه مشکلات را پشت سر گذارده‏اند.
    د: توجّه به اینکه همه مشکلات ما در منظر و دید خداست و همه چیز حساب دارد.
    امام حسین علیه السلام وقتى فرزندش روى دستانش تیر خورد و شهید شد، فرمود: «هَوِّن علىّ ما نزل بى انّه بعین اللّه» (471) این حادثه سخت، چون خدا مى‏بیند برایم آسان مى‏نماید.

        پیام ها :     

      1- آزمایش و امتحان یک برنامه و سنّت حتمى الهى است. «ولَنبلوَنّکم»
    2- ناگوارى‏ها، سبب مقاومت ورشد است. بسیارى از صفات انسان از قبیل صبر، رضا، تسلیم، قناعت، رهد، تقوا، حلم و ایثار، در سایه‏ى برخورد با تنگدستى‏ها است. «وبشّر الصابرین»
    3- مورد بشارت، در آیه بیان نشده است تا شامل انواع بشارت‏هاى الهى باشد. «بشّر الصابرین»



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/12/4 :: ساعت 4:41 عصر )
    »» سفرنامه حج بانوی علویه کرمانی1

    مقدمه

    بخشی که پیش رو دارید منتخب و فشرده ای است از سفرنامه یک بانوی کرمانی که درسالهای 1309 تا 1312 ه ق مصادف با 1271 - 1273 ه ش از راه دریا عازم سفر حج شده و از آنجا به زیارت عتبات مشرف گردیده و پس از مراجعت به ایران از راه قم عازم تهران می شود و به دلیل آشنایی به دربار ناصری راه می یابد ، که  بیشتر سفرنامه راجع به این بخش سفر ایشان است و به طبع در حوزه کار این سایت نیست .
    از دیگر نکات قابل توجه ملاقات ایشان با میرزای شیرازی بزرگ است که در هنگام سفر به عتبات اتفاق افتاده است .

    آنچه در اینجا ذکر شده است ، خلاصه ای از ماجراها و سختی های سفر ایشان از بدو حرکت تا پایان مراسم حج می باشد که ذکر و تذکری برای ما باشد تا بیشتر بدانیم و شاکر باشیم که درچه دوره ای از زمان و با چه نعمت هایی زندگی می کنیم .
    نثر صریح این بانو و توجه به برخی جزییات و سختی هایی که یک بانوی تنها می تواند در سفر با آنها روبرو گردد بسیار مهم و قابل توجه است .

    یادآوری این نکته ضروری می باشد که برخی روستاهایی که به آنها اشاره شده هم اکنون از بین رفته اند . همچنین برای ارتباط بهتر مخاطبان گرامی سعی شده تا تصاویر بدیع و کمیابی از گذشته های دور خانه خدا و شهر مدینه و مکه ضمیمه این نوشته ها گردد تا درک شرایط آن دوران راحت تر باشد .

    تنی چند ایشان را در این سفر همراهی می کردند که در این قسمتی که برای شما انتخاب شده نام " جناب خان " و " سرکار خانم " که عیال خان بوده  بیشتر دیده می شود .

    این سفرنامه به همت جناب رسول جعفریان در کتاب " روزنامه سفر حج ، عتبات عالیات و دربار ناصری " به چاپ رسیده است .
    اسم این بانو را نمی دانیم اما مصحح گرامی کتاب با توجه به سیده و کرمانی بودن ایشان ، نام حاجیه خانم علوی کرمانی را برگزیده است که بسیار زیبا و شایسته می نماید .

    در راه حج

    خدای تبارک و تعالی توفیق عنایت فرمود که به زیارت بیت الله الحرام و مدینه طیبه و کربلای معلی مشرف شویم، و در غیر از این خاکسار و همشیره بزرگ جناب مستطاب بندگان عالی آقای امام جمعه –ادام الله ایام افاضاته – و همشیره نواب آقای حسن علی خان صبیه مرضیه مرحوم غفران مآب فضل علی خان امیر تومان – طاب ثراه – عیال خود این خاکسار همسفر و حاجی نبود و خیلی به جهت تنهایی دلتنگ بودیم، و مشغولیاتی بهتر از این ندیدم که بعد از رسیدن به منزل ها و رفع خستگی نمودن، شرح قضایای هر منزل و فرسخ های آنها و دهات و مزارعی که در راه ها دیده میشود، به طور روزنامه بنویسم که هم کتابچه شود و هم یادگاری در این صفحه روزگار بماند.


    نمونه دست خط بانو علویه کرمانی


    دولاب

    روز شنبه بیست و پنج شهر رمضان المبارک سنه 1309 ( ه ق ) در منزل فعلی مکان دولاب سرکار بندگان عالی آقای حاجی محمدخان – مدظله العالی – سه ساعت به غروب مانده سوار شدیم.
    با چشم گریان و دل بریان و دوری احباب و مفارقت اقوام.
    آمدیم رق آباد، در باغ جناب مستطاب بندگان عالی آقای آقا میرزا حسن – سلمه الله تعالی – سرکار نواب عالی آقای حسن علی خان و سرکار نواب عالی آقای آقا میرزا جواد و نور چشمی آقا میرزا غلام حسین، و میرزا عبدالله و میرزا علی هم مشایعت آمدند.
    در آنجا وداع کرده، بر گشتند. شب را سرکار خان تب کردند به شدت.

    صبح یکشنبه که از خواب بیدار شدیم، باد و طوفان زیاد بود.
    حاجی جعفر آشپز هم حالتی نداشت. به این واسطه بار نکردند.
    چون سرکار خان تب داشتند، آش طرف (آش قراقوروت) گل سرخی ترتیب دادیم به جهت ایشان، سبزی آن را هم پیجر (یا: بیجک) و ترشک کردیم. میل فرمودند.
    دو سه قاشق بنده خوردم و دو سه قاشق سرکار علیه خانم میل فرمودند. برای سرکار خان الحمد لله منفعت کرد. چند دستی عمل کرد. تب قطع شد. بنده که به مرارت افتادم.
     16 دست قی و اسهال کردم.
     شب دوشنبه بیست و هفتم را هم در باغ رق آباد ماندیم. بنده هم تب کردم به حال خراب. حاجی جعفر آشپز هم احوالش خیلی بد شد.
    صبح دوشنبه بار کردیم. پنج فرسخ راه آمدیم اسماعیل آباد.
    مرحوم وکیل الملک حاجی جعفر را گذاردیم در رق آباد. مشهدی باقر رفت شهر آشپز دیگری آورد. از رق آباد تا اسماعیل آباد خیلی سخت گذشت از شدت باد و خاک و طوفان.
    ظهری وارد شدیم. الحمدلله احوال بنده بهتر شد. سرکار علیه خانم تب کردند به شدت. از درد استخوان و سر آه و ناله زیاد دارند.
    خداوند ان شاء الله صحتی کرامت فرماید.

    قلعه عسگر

    امروز که روز جمعه دوم شهر شوال است، روانه قلعه عسکرشدیم .
    هفت فرسخ راه آمدیم ، همه کوه و کتل. دهنه خوش هوایی بود.درخت های زرشک همه گل کرده بود ، ولی ماها حال نگاه کردن نداشتیم از حالت سرکار خانم.
    آمدیم در کاروان سرا منزل کردیم . احوال سرکار خانم خیلی منقلب شد. همه پریشان شدیم. بعد سکنجبین میل فرمودند . دودست قی شد . الحمدالله فی الجمله بهتر شدند .
    خداوند ان شاالله به حرمت اجداد طاهرین که به زودی شفا کرامت فرماید.
    از روزی که از کرمان بیرون آمدیم، یک ساعت خوش ندیدیم.
    نفهمیدیم از کجا می آییم ، به کجا می رویم. ان شاالله می رویم . ان شاالله فردا روانه بافت خواهیم شد.

    بافت و کشکوئیه

    امروز که سه شنبه است، به این واسطه در ده سرد لنگ کردیم .
    اهل این ده به واسطه ظلم و تعدی ابوالفتح خان پارسال فرار کردند ، ده را لم یزرع گذارده اند. باغ های ایشان بی صاحب مانده . پارسال ملخ خورده بود ، امسال هم ملخ زیادی در باغستان آنها ریخته .
    خداوند محافظت فرماید. نه نان پیدا می شود، نه کاه و نه جو.
    چاره ای هم نداریم به جز ماندن. فردا هم با حالت مایوس خیال مراجعه به کرمان داریم.
    خداوند ان شاالله هیچ بنده ای را از درگاه خودش مایوس نکند که بد دردی است. الهی به زودی زود شفای عاجلی کرامت فرماید . اول ظهر امروز الحمد لله رب العالمین خانم بنای عرق را گذاردند تا صبح.

    صبح یک ساعت از روز جمعه گذاشته وارد بیدوئیه ششدیم . الحمدلله احوال سرکار خانم بهتر است.
    خداوند تفضلی به حال همه ماها کرد. این ده هم بسیار خوش هوا و خوش صفا است. گویا این شعری که شاعر ساخته در وصف همین جا است که : (( درخت سردسیری گرم سیری )).
    در اینجا همه درختی هست ، از جمله نخل بسیاری ، جنگل های خوب، درخت سیب و به و انار و انگور، بادام،زرد آلو،چنار، بید، فلفل همه چیز هست.
    در باغی منزل کردیم . هوای سرد ،جای همه دوستان عزیزان همه خالی است، که عجب جای با صفایی است، نهار خوردیم ،خوابیدیم.
    از خواب بیدار شدیم ،چای خوردیم . دو ساعت به غروب مانده سوار شدیم . شش ساعت از شب گذشته وارد پور شدیم . ولی راه بسیار بدی گدار کیش گدار ، همه سنگلاخ ، قریب سه فرسخ راه کیش گدار بود.
     خیلی سخت گذشت . شام خوردیم، خوابیدیم .


    کاروان حج - سال 1350 ه ق


    امروز که یکشنبه است، شب گیر کرده ، دو ساعت از روز گذشته وارد سرپیچ شدیم. ولی چه گویم،چه نویسم از شدت گرما.
    خداوند محافظت فرماید. چادر زدیم . میان دو کوه چشمه آب بسیار کمی است. ظهری هم نان کشک ، گردو و خرما خوردیم. جای اینهایی که خیال مکه معظمه را دارند خالی است.

    دوساعت از روز گذشته، روز دوشنبه وارد سلر گرم شدیم . چه عرض کنم از این راه  که چه قدر سخت بود .
    همه اش کوه و کتل و گدار بود.خیلی سخت گذشت.
    این چند منزل همه جا راه های بد بود ، به خصوص این راه تنگ زندان.
    چادرزدیم در نخلستانی ، نهار هم بادمجان تازه خوردیم . ولی از گرمی هوا چه عرض کنم . خداوند محافظت کند. عصری رفتیم سر رودخانه ، جای همه دوستان و عزیزان همه خالی . هوا هم عصری بد نبود. دماغ سرکار خان تازه شد. چند شعر روضه برای ما خواندند.

    کربلائی قاضی ، باغو

    اول آفتاب روز چهارشنبه رسیدیم به کربلایی قاضی . دهی است که تمام زراعت این ده به آب گاوگرد آب می شود.
    هر چند قدم راه یک گاوگردی است .چرخی دارند و خیکی . اما به همان یک خیک آب بالا میآورند.
    زراعت تنباکوی زیاد دارند نخلستان زیادی. این راه هم خوب بود. اما چه نویسم ، از ارزوئیه تا منزل پیش چقدر راه ها بد ،کوه و کتل و گدارهای سخت و کوه های غریب عجیب بود، این منزل راه صاف و خوب بود و چرخ ها صداهای غریب عجیب می دهند.
    تمام این ده صدای چرخ گاوگرد است. از ارزوئیه تا این جا تمام نخلستان همه به هم بسته. در بیابان ها هم همه درخت گز و کهور{ نوعی درخت} و گیش { نوعی درخت کوچک } مثل جنگل.

    بندرعباس

    صبح پنج شنبه پانزدهم وارد بندر شدیم. ناپند هم وسط راه بود. آنجا هم نخل زیاد از جمله درخت سپستان و انبه هم بود. آب هم از چاه می کشیدند . وارد بندر که{ که شدیم}  لب دریا ،خانه حاجی محمد حسن نوقی منزل کردیم نهار هم ما را میهمان کردند.
    هر ساعت که نگاه به دریا و موج دریا می کنم ، اسباب وحشت می شود.
    ولی خودشان متصل توی بکاره ها و کشتی ها نشسته ، یا آدم پای غراب { قایق } می برند یا بار می زنند . بچه هاشان توی کناره بازی می کنند، شنو می کنند.
    سبحان الله ، غریب حکایتی است که شخصی چطور راضی می شود که برود توی این کشتی های کوچک که پارو می زند.

    الهی خداوند دین واجب را از گردن همه دوستان ادا بکند، ولی از راه دیگر که این راه بسیار بد راهی است. هم گرانی و هم راه بد .
    از ارزوییه تا بندر ، همه جا جو یک من و یک چاریک یک من ، یک قران ، نان یک من و سه چاریک ، یک قران ، روغن هشت قران، ماست یک من یک قران ، همه جا گرانی ، بندر هم گرانی است.
    شمع دسته ای پونزده شاهی ، مابقی به همین طور. این که می گویند بار به بارخانه گران است، راست گفته اند.
    خلاصه کلام ، ان شاالله فردا که جمعه هست صبح به غراب نشسته ، روانه بمبئی خواهیم شد. به سلامتی جان همه دوستان و خودمان.

    امروز که روز جمعه شانزدهم است ، خبر کردند که دو ساعت از روز گذشته بایست در غراب حاضر باشید .
    چای خورده به ترس به لرز آمدیم لب دریا . کلمه و شهادت گفتیم .این که حاجی ها می گویند کشتی ها شپش دارد، بایست روی هم بخوابند ، همه دروغ است . اگرچه ماها در کشتی نیکل نشستیم . می رویم بمیئی . پول کتری و عرشه و تخته را هشت نفره صد چهل شش تومان دو ریال دادیم.

    مسقط

    صبح شنبه هفدهم از خواب برخاسته ، نماز کردیم چای خوردیم گفتند کشتی بایست از میان دو کوه مسقط بگذرد.
    کشتی بان و کارگزاران کشتی همه پریشان شدند. دوربین ها همه در دست گرفته در پای قطب نما ایستاده اند . نگاه می کنند که کشتی را بگرداند که به کوه نخورد .
    همه واهمه داریم. سرکار خانم مشغول دعا خواندن هستند . حرکت کشتی نمی گذارد درست بنویسم .الحمد الله کشتی از خطر گذشت . رسیدم مقابل مسقط . کشتی لنگر انداخت...

    ... الان مرتب صد پنجاه گاو بار کردند .هر بکاره ای دوازده گاو ، دست پایشان را بسته اند. توبکاره ها خوابانیده اند. از مطرح و مسقط آوردند توی کشتی که ببرند بمبئی . حقیقت مطلب قوه نوشتن نیست . اعمال و حرکات این سیاه ها .
    از بس که هوا گرم است دیگر قوه ندارم.  دلم بی حال می شود.
    عمله جات کشتی هم همه هندو و فرهنگی است. ماشاالله همه چز ها پاک تمیز ، ولی به ظاهر پاک ،باطن نجس اندر نجس . ما می خوریم ، به روی خود نمی آوریم .

    به طرف بمبئی

    چون از نصف شب باد حرکت کرده ، کشتی به تلاطم افتاده بود. سر همه ماها به گردش افتاد ، زمین خوردیم. به طورجمعی خودمان را از عرشه پایین آوردیم و همه بنای قی را گذارند .
    ماها درکتری افتاده بودیم ، نوکرها جای دیگر . از حال هم خبر نداشتیم. خداوند نصیب کافر نکند که چه حالی داشتیم . سرکار خان و سرکار خانم چهار پنج دفعه قی کردند .

    امروز تا غروب همه بی حال افتادیم ، نه دوا و نه غذا، شب شد . به مشقت زیاد آمدیم بالای عرشه . یک دوفنجان چای خوردیم ، خوابیدیم .
    تا امروز که چهارشنبه بیست و یکم است. همه بی حال بودیم. الحمدلله صبحی بعضی ها بهتریم. بعضی ها همین طورقی می کنند حالا فی الجمله کشتی موج دارد. ماها به این حال شدیم . و مصیبت که کشتی طوفانی شود، خدا رحم کند.
    الهی، خداوند دین واجب را ازگردن همه دوستان ادا کند ، ولی از راه خشکی نه کشتی ، که هیچ چیز برای انسان باقی نمی گذارد، نه نماز ، نه عبادت، نه غذای پاک . همه نجس اندر نجس . تاکس نبیند نمی فهمد.


    نمایی از شهر بمبئی در حدود سال 1310 ه ق


    بمبئی

    سبحان الله ، آدم دیوانه می شود نمی داند نگاه به چه بکند چه ببیند.
    آمدیم ، رسیدیم به بمبئی . کشتی ما را هم آوردند جفت کردند به زمین بمبئی که پا از توی کشتی بر می دارند روی زمین می گذارند.یک ساعت نیم به غروب مانده رسیدیم همه مات متحیر نمی دانیم نگاه به کدام طرف بکنیم چه چیز را تماشا کنیم قریب هزار نفرآدم به لب دریا ایستاده ماها را تماشا می کردند ، از هندو ، فرنگی ، گبر، مسلمان . ما هم اینها را تماشا می کردیم.

    صبح جمعه بر خاستیم . سرکار خان تشرف بردند حمام . بنده و سرکار خانم رفتیم در بازارگردش . هوش از سر فلک بیرون می رود.
    نمی دانم بنویسم چه وضع است. عمارت ها دو طرف هفت طبقه بالا رفته از سنگ و چوب . میانه خیابان که متصل گاری و ماشین میرود تمام بازار زن های هندو نشسته اند، میوه می فروشند . بازار قصابی رفتیم مسلمان ها گوسفند می کشند، می فروشند .
    زن ها هندو ماهی سرخ کرده ریزه که اصل ماهی را از مسقط بار می کنند می آورند. بسیار متعفن ، مگوی سرخ کرده ، جانور دیگر شبیه به دو ماهی بزرگ . در این بازار به جز اینها چیز دیگر نمی فروشند.

    یک روز هم رفتیم تماشای آب بمبئی ،چون آب روان در بمبئی نیست . آبی دارد در شش فرسخی آن ، آب را آورده اند از میانه کوه ها نزدیک بمبئی چرخ ها ساختند ،لوله های آن را زیرزمین کار کردند . نمی دانم به چه بزرگی بنویسم ، بشوش های آهن بزرگ زیر زمین کار کردند که راه بمبئی پنج فرسخ است. در تمام خانه ها ، بازارها،کارخانه ها ،بنگله های بلند سه چهار طبقه ،این آب را بردند. در هر خانه پنج شش جا آب بیرون می آید . به قول خودشان می گویند نعل، ولی مثل شیرهای ولایت ما که برای حوض مانع ها درست می کنیم ، لوله های آهن کار گذارده اند و سر آنها شیر دارد، می پچانند ، آب می آید.

     


    خانه خدا در حدود یک قرن پیش



    حرکت از بمبئی به طرف جده

    صبح شنبه اول ماه ذی قعده خداحافظی کردیم .
    آمدیم در غراب تا ظهری هفتصد نفر حاج از سنی ، کابلی ،هنوستانی ، مسلمان همه جمع شدند در جهاز .
    ظهری جهاز راه افتاد. چون حالا اول برسات بمبئی است، بنای باد گذارد.
    جهاز در تلاطم افتاد که همگی افتادیم بد حال . یکی قی میکرد یکی بی حال بود، یکی گریه می کرد، یکی دعا می کرد .
    الهی خداوند نصیب کافر نکند. الهی خداوند دین واجب را از گردن همگی ادا کن، ولی از راه خشکی .


    ده روز به این حالت افتادیم . شب تا صبح یا الله یا محمدا یا علیا بلند بود . سنی ها اذان می گفتند . همه متصل کلمه شهادت می گفتیم .
    یک دفعه جهاز چنان کج می شد که می گفتیم الان غرق میشویم . آب چنان پر می زد و موج می زد که آب می آمد تا دم عرشه که بالاتر از آن نبود. (( یک دفعه آب از دریا زد بالا ،که خورد پس گردن میرزا محمد علی ،افتاد زمین ،و حال آن که ما در عرشه بودیم))
    شب تا صبح صدای یا الله بلند است. سنی ها اذان بی وقت می گویند. درویش های هراتی ،کابلی ،هندی هوهو می گویند. شیعه ها سینه می زنند.

    قیامت است، مثل صحرای محشر.
    چنان کشتی کج می شود اگر دستمان را جایی بند نکنیم، می آییم پایین. خدا محافظت کند بر جمع حاج.
    آن مرد که گفت باشد غرقی منهم به درک، اما من شب و روز می گویم یا علی، نه غرقی نه منهم به درک؛َ من آرزو خیلی دارم».
    البته روزی ده مرتبه آب می ریخت توی جهاز. همه به ترس و به لرز افتاده بودیم. گویا این بخت من بیچاره بود که دریا طوفانی شد. باز هم الحمدلله به خیر گذشت، اجل نرسیده بود. ده روز به این حالت بودیم. «در این دریا چیزی که دیدم، یک روز عصر متجاوز قریب هزار ماهی از آب بیرون می آمدند، دو مرتبه خودشان را می انداختند توی آب».

    قرنطینه

    روز شنبه پانزدهم ذی قعده آمدیم کامران، که حاج بیچاره فقیر را به قرنطین می اندازند.
    بکاره ها را پدرسوخته های سیاه آوردند، حاجی ها را با اسباب نشاندند در بکاره ها.
    ما بیچاره هم آمدیم، نشستیم. ما را آوردند به زندان بلا.
    زمینی است ریگ نرم، خشک خالی، گرم، بی آب و علف، دوره این زمین همه دریا. هر گوشه قریب صد، صد و پنجاه کتوک زدند از نی و چوب و حصیر برای حاجی ها.
    ما اسیری ها را آوردند در کتوک ها منزل دادند. الان حاجی شش جهاز هستند. هر جهاز آدم هایش را به گوشه ای منزل دادند.
    نمی گذارند که پیش هم بیایند بروند، که مبادا یکی از اهل یک جهازی ناخوش باشند، آنهای دیگر هم ناخوش شوند.
    کارهایی با پدرسوختگی که پول جمع کنند. حاجی که از بمبئی می آید، ده روز قرنطین هستند. آنهایی که از بندعباس می آیند، بیست و چهار ساعت قرنطین هستند.
    آتش به جان آن آدمی بگیرد که ماها را روانه بمبئی کرد. ده روز ما را آنجا معطل کرد که حاجی جمع کند. آخر هم جمعی سنی و چهار امامی و شش امامی و هفت امامی آوردند در جهاز، همه گدا.


    در جهاز ما که از بمبئی آمدیم، قریب ششصد، هفتصد نفر متجاوز بودیم. بیست و سه نفر شیعه بودیم، باقی همه سنی و غیره بودند. خلاصه هر دسته در کتوکی منزل کردیم. الهی بمیرم برای عیال سیدالشهداء (ع).
    دوره کتوک ها و قراول خانه ها هر کدام یک قراول ایستاده. وقتی که وارد شدیم، دو سه ساعت بعد حکیم فرنگی آمد. همه را دید که ناخوش نباشند. رخت ها و رختخوابهای همه را باز کردند، نگاه کرد. بعضی ها که کثیف بد بودند، بردند دود دادند.


    جده

    امروز که دوشنبه بیست و چهارم است، آمدیم به جهاز.
    الحمدلله چندان احوالمان به هم نخورد. ولی خانم شب و روزی ده بیست مرتبه بیرون می روند. احوالشان خوب نیست. خیلی بنیه تحلیل رفته، خداوند محافظت کند.
    امروز که چهارشنبه است، خبر دادند راه جده گم شده. در این دریا هم کوه بسیار است.
    احتمال خوردن جهاز به کوه دارد. خرد می شود، غرق می شود. همه یا الله یا محمدا داریم.
    و امشب هم کشتی را نگاه داشتند به واسطه گم کردن راه.

    صبح پنجشنبه الحمدلله راه پیدا شد.
    از جده بلدی آمد و کشتی را از میان کوه ها رد کردند. دو سال قبل از این کشتی به کوه خورده بود، غرق شده بود دکل هایش از آب بیرون بود. تا اینکه الحمدلله رسیدیم به جده.


    امروز سه روز است که وارد جده شدیم.
    والله اگر فهمیدم کی هستم و کی بایست بروم.
    بدبخت خودم، بی طالع خودم، الهی خداوند به زودی زود شفا کرامت فرماید.
    خداوند تفضلی بفرماید که سرکار خان و خانم بتوانند اعمال به جا بیاورند. به امید خداوند احوال سرکار خان الحمدلله بهتر شد، ولی خانم حالت ندارند.


    نمایی از خانه خدا در سال 1297 ه ق

     


    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/11/27 :: ساعت 3:42 عصر )
    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >
    »» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
    سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
    سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
    یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
    آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
    ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
    پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
    امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
    پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
    نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
    [عناوین آرشیوشده]
    اوقات شرعی

    >> بازدید امروز: 204
    >> بازدید دیروز: 469
    >> مجموع بازدیدها: 1328687
    » درباره من

    بشنو این نی چون حکایت می کند

    » فهرست موضوعی یادداشت ها
    دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
    » آرشیو مطالب
    نوشته های شهریور85
    نوشته های مهر 85
    نوشته زمستان85
    نوشته های بهار 86
    نوشته های تابستان 86
    نوشته های پاییز 86
    نوشته های زمستان 86
    نوشته های بهار87
    نوشته های تابستان 87
    نوشته های پاییز 87
    نوشته های زمستان87
    نوشته های بهار88
    نوشته های پاییز88
    متفرقه
    نوشته های بهار89
    نوشته های تابستان 89
    مرداد 1389
    نوشته های شهریور 89
    نوشته های مهر 89
    آبان 89
    آذر 89
    نوشته های دی 89
    نوشته های بهمن 89
    نوشته های اسفند 89
    نوشته های اردیبهشت 90
    نوشته های خرداد90
    نوشته های تیر 90
    نوشته های مرداد90
    نوشته های شهریور90
    نوشته های مهر 90
    نوشته های تیر 90
    نوشته های مرداد 90
    نوشته های مهر 90
    نوشته های آبان 90
    نوشته های آذر 90
    نوشته های دی 90
    نوشته های بهمن 90
    نوشته های اسفند90
    نوشته های فروردین 91
    نوشته های اردیبهشت91
    نوشته های خرداد91
    نوشته های تیرماه 91
    نوشته های مرداد ماه 91
    نوشته های شهریور ماه91
    نوشته های مهر91
    نوشته های آبان 91
    نوشته های آذرماه91
    نوشته های دی ماه 91
    نوشته های بهمن ماه91
    نوشته های بهار92
    نوشته های تیر92
    نوشته های مرداد92
    نوشته های شهریور92
    نوشته های مهر92
    نوشته های آبان92
    نوشته های آذر92
    نوشته های دی ماه92
    نوشته های بهمن ماه92
    نوشته های فروردین ماه 93
    نوشته های اردیبهشت ماه 93
    نوشته های خردادماه 93
    نوشته های تیر ماه 93
    نوشته های مرداد ماه 93
    نوشته های شهریورماه93
    نوشته های مهرماه 93
    نوشته های آبان ماه 93
    نوشته های آذرماه 93
    نوشته های دیماه 93
    نوشته های بهمن ماه 93
    نوشته های اسفند ماه 93
    نوشته های فروردین ماه 94
    نوشته های اردیبهشت ماه94
    نوشته های خرداد ماه 94
    نوشته های تیرماه 94
    نوشته های مرداد ماه 94
    نوشته های شهریورماه94
    نوشته های مهرماه94
    نوشته های آبان ماه94

    » لوگوی وبلاگ


    » لینک دوستان
    پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
    دانشجو
    (( همیشه با تو ))
    همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
    بر بلندای کوه بیل
    گل رازقی
    نقاشخونه
    قعله
    hamidsportcars
    ir-software
    آشفته حال
    بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
    سرباز ولایت
    مهندس محی الدین اله دادی
    گل باغ آشنایی
    ...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
    وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
    بهارانه
    *تنهایی من*
    بلوچستان
    تیشرت و شلوارک لاغری
    اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
    کشکول
    قدم بر چشم
    سه ثانیه سکوت
    نگارستان خیال
    گنجدونی
    بهارانه
    جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
    نگاهی نو به مشاوره
    طب سنتی@
    سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
    اکبر پایندان
    Mystery
    ermia............
    پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
    اسیرعشق
    چشمـــه ســـار رحمــت
    ||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
    کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
    جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
    بهانه
    صراط مستقیم
    تــپــش ِ یکــ رویا
    ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
    سلحشوران
    گیاه پزشکی 92
    مقبلی جیرفتی
    تنهایی افتاب
    طراوت باران
    تنهایی......!!!!!!
    تنهای93
    سارا احمدی
    فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
    .: شهر عشق :.
    تا شقایق هست زندگی اجبار است .
    ماتاآخرایستاده ایم
    هدهد
    گیسو کمند
    .-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
    صحبت دل ودیده
    دانلود فایل های فارسی
    محقق دانشگاه
    ارمغان تنهایی
    * مالک *
    ******ali pishtaz******
    فرشته پاک دل
    شهیدباکری میاندوآب
    محمدمبین احسانی نیا
    کوثر ولایت
    سرزمین رویا
    دل نوشته
    فرمانده آسمانی من
    ایران
    یاس دانلود
    من.تو.خدا
    محمدرضا جعفربگلو
    سه قدم مانده به....
    راز نوشته بی نشانه
    یامهدی
    #*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
    امام خمینی(ره)وجوان امروز
    فیلم و مردم
    پیکو پیکس | منبع عکس
    پلاک صفر
    قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
    اسیرعشق
    دل پرخاطره
    * عاشقانه ای برای تو *
    farajbabaii
    ارواحنا فداک یا زینب
    مشکات نور الله
    دار funny....
    mystery
    انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
    گل یا پوچ؟2
    پسران علوی - دختران فاطمی
    تلخی روزگار....
    اصلاحات
    گل خشک
    نت سرای الماس
    دنیا
    دل پر خاطره
    عمو همه چی دان
    هرکس منتظر است...
    سلام محب برمحبان حسین (ع)
    ادامس خسته من elahe
    دهکده کوچک ما
    love
    تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
    گروه اینترنتی جرقه داتکو
    مدوزیبایی
    من،منم.من مثل هیچکس نیستم
    Tarranome Ziba
    پاتوق دختر و پسرای ایرونی
    اسرا
    راه زنده،راه عشق
    وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
    وب سایت شخصی یاسین گمرکی
    حسام الدین شفیعیان
    عکسهای سریال افسانه دونگ یی
    ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
    Hunter
    حسام الدین شفیعیان
    دهکده علم و فناوری
    اسیرعشق
    دختر باحال
    *دلم برای چمران تنگ شده.*
    ♥تاریکی♡
    به یادتم
    باز باران با محرم
    تنهایی ..............
    دوستانه
    هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
    زندگی
    نیلوفر مرداب
    فقط طنزوخنده
    تینا!!!!
    شیاطین سرخ
    my love#me
    سرزمین خنگا
    احکام تقلید
    •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
    فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
    حقیقت صراط
    ...دیگه حسی نمونده
    زیر اسمان غربت
    شهید علی محسنی وطن
    سکوت(فریاد)
    عاشقانه ها
    خودمو خدا تنها
    دانستنی های جالب
    ermia............
    حجاب ایرانی
    عرفان وادب
    دل خسته
    عاشقانه های من ومحمد
    هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
    sharareh atashin
    mehrabani
    khoshbakhti
    ______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
    دخترونه
    قلبی خسته ازتپیدن
    عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
    تینا
    مذهب عشق
    مناجات با عشق
    داستان زندگی من
    دهاتی
    دکتر علی حاجی ستوده
    عاشق فوتبال
    کشکول
    حاج آقا مسئلةٌ
    صدا آشنا
    کد بانوی ایرانی
    اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
    « یا مهدی ادرکنی »
    وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
    ::::: نـو ر و ز :::::
    توکای شهر خاموش

    .: اخـبـار فـنـاوری .:
    Biology Home
    شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
    مثبت گرا
    تک آندروید
    امروز
    دانستنی / سرگرمی / دانلود
    °°FoReVEr••
    مطلع الفجر
    سنگر بندگی
    تعصبی ام به نام علی .ع.
    تنهایی.......
    دلـــــــشــــــــکســـــته
    عاشقانه
    nilo
    هر چی هر چی
    vida
    دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
    هسته گیر آلبالو
    آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
    عکس های جالب و متحرک
    مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
    دیجی بازار
    نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
    bakhtiyari20
    زنگ تفریح
    گلچین اینترنتی
    روستای اصفهانکلاته
    پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
    سرور
    عاطفانه
    کنج دل🩶
    سلام
    بخور زار
    اشک شور
    منتظران

    » صفحات اختصاصی

    » لوگوی لینک دوستان





































































































    » وضعیت من در یاهو
    یــــاهـو
    » طراح قالب