«آنها (بوش و احمدی نژاد) هر دو بی عقل و متکبر هستند و از حرف های کنایه دار و از یک زبان عامیانه استفاده می کنند که برای روسای جمهور شایسته نیست. آنها این عادت را دارند که ضمن بی توجهی به نظریه جهانیان نسبت به اعمالشان، در جهت منافع پایگاه های سیاسی محافظه کارانه خود تلاش می کنند آقای بوش احمدی نژاد شما است.»
گفته های فوق قسمتی از گفتگوی محمد عطریانفر ، از اعضای حزب کارگزاران است که مایکل هرش خبرنگار هفته نامه نیوزویک در سومین بخش از خاطرات سفر خود به ایران، آنها را نقل کرده است.
عطریانفر که در حال حاضر به عنوان یکی از عوامل و بازوهای رسانه ای اصلاح طلبان در ایجاد جنگ روانی بر عیله دولت نهم ایفای نقش می کند، به دلیل نزدیکی و قرابت! خاص خود با برخی نشریات غربی هر از چند گاهی مطالب و نقطه نظرات خود را درباره تمامی مسائل ایران و حتی جهان! به سمع و نظر جهانیان می رساند!
وجه مشترک تمامی مصاحبه های عطریانفر با دوستان غربی خود، اظهار نظرهای خارق العاده ای است که در اغلب موارد، نه منعکس کننده دیدگاه منتقدان ایرانی، بلکه آیینه تمام نمای نظریات و اهداف دشمنان جمهوری اسلامی است. مانند گفتگوی دو سال قبل وی با روزنامه فایننشال تایمز که اظهار داشته بود " اگر غرب بر حقوق بشر یا مسئله اسرائیل و فلسطینی ها تمرکز کند، مردم ایران هم موافق خواهند بود، همچنان که قویاً از برنامه صلح آمیز هسته ای پشتیبانی می کنند.» .«آیا چرخه تولید سوخت هسته ای در راستای منافع ملی ایران است؟ در حالی که کشور با مخالفت گسترده جامعه جهانی روبه روست و این امکان هست که آژانس بین المللی انرژی اتمی هم پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ببرد و بگوید ایران به تعهداتش به موجب پیمان منع گسترش پای بند نمانده است». (کیهان، 25 مهر 84) یعنی در بحبوحه پرونده هسته ای ایران، وی که خود را منتقد معروف معرفی کرده می کند، سرنوشت پرونده هسته ایران را از زبان طرف های غربی تحلیل کرده و ایران را به عقب نشینی از مواضعش فراخوانده، روش مقابله با ایران را به دوستان غربی اش آموزش داده است.
وی، با بهره گیری از سابقه مودت دیرینه خود! با غلامحسین کرباسچی - مجرم دیروز و مطبوعاتی امروز- در تاسیس و راه اندازی روزنامه همشهری، به عنوان یکی از اصلی ترین پایگاه های هجمه اصلاح طلبان علیه مقدسات و انقلاب اسلامی، در حال حاضر نیز، تبدیل به پیش قراول تخریب ها و تهاجمات، علیه دولت مردمی دکتر احمدی نژاد شده است.
چرا که از یک سو با جذب و پرورش جوانان و افراد کم سن و سال در حرفه روزنامه نگاری و فعالیت های رسانه ای مطبوعاتی مانند م.ق – ا.ع – م.ک و ... - که در حال حاضر هر کدام از آنها مسئولیت بخشهایی از زنجیره گسترده پایگاه های مطبوعاتی عطریانفر را بر عهده دارند- برنامه ریزی بلند مدت برای تسخیر آینده تبلیغاتی و رسانه ای کشور کرده، به اصطلاح نخبه پروری می کند؛ و از سوی دیگر با هزینه کردن پولهای هنگفت در نشریات خود (عطریانفر 25 میلیارد در یکسال در روزنامه شرق هزینه کرده است) و با بهره گیری از همه نوع امکانات و ترفندهای جذب مخاطب در نشریات زنجیره ای خود، عملاً روزنامه ها و هفته نامه های دیگر را به حاشیه رانده، با جادوهای بصری تبلیغاتی، مخاطبان را فریب داده، به خود فرا می خواند.
نکته شایان توجه در باب گذشته آلوده و مبهم وی اینکه، او در گذشته از اعضای اصلی سازمان منافقین بوده و در حال حاضر نیز یکی از بستگان نزدیکش از کادر مرکزی مجاهدین خلق به حساب می آید، از همین رو مشخص نیست که با سوابق ناپاک و کثیف، وی چگونه توانسته است تا بدین حد در گذشته و حال، در سمت های مختلف دولتی و رسانه ای، که از قضا همگی مسئولیت های حساسی بوده اند، ایفای نقش کند؟
و سوال جدی این است که چرا در طول این سالیان، هیچ برخورد و واکنش قاطعی برای مقابله با جریان سازی های رسانه ای این عنصر مشکوک صورت نگرفته است؟ این فرد چه در سالهای دفاع مقدس، چه سالهای ابتدایی دهه هفتاد و چه سالهای حاکمیت اصلاحات تاکنون، در مسئولیت های مختلف، همواره منشا ضربات و خیانتهای متعدد به انقلاب و آرمانهای نظام جمهوری اسلامی بوده است. در حال حاضر نیز، به شدیدترین وجه، مشغول به تخریب و اهانت به ریاست محترم جمهوری است.
حال این که چرا دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی کشور اجازه می دهند که چنین فردی با آنچنان سوابق مشکوک و مسئله دار امنیتی، زنجیره بزرگی از نشریات قارچ گونه را در اختیار داشته، با تامین منابع مالی آنها از منابع نامعلوم! فقط و فقط، خط و خطوط اصیل انقلاب را هدف قرار دهد، سوالی است که شاید با کمی تامل در وابستگی وی به کارگزاران و نزدیکی اش با یکی از مقامات سابق نظام، روشن و هویدا شود.
واضح نیست که آیا دوستان مسئول امر، به این نکته توجه ندارند که جایگاه رئیس شورای سیاستگذاری، سمتی است خود ساخته که هیچ هویت خارجی نداشته و صرفاً برای فرار وی از مسئولیت های حقوقی و کیفری مطبوعات تحت نظرش، جعل شده است؟ در جایی که بسیاری از اعضای عادی منافقین که در همان اوایل انقلاب توبه کرده ولی به خاطر برخی دلایل امنیتی، اجازه فعالیت در مشاغل دولتی را نداشته و از تصدی منصب های مهم اجتماعی محرومند، چگونه باید فردی با سوابق روشن ضد امنیتی و ضد ملی، چنین بی محابا به ارزشها تاخته، و هر روز بیشتر از دیروز، هجوم گسترده ای را به اقدامات و عملکرد دولت نهم و شخص آقای رئیس جمهور بیآغازد؟
خیانت های او و نشریات وابسته اش، تنها نسبت به رای و حمایت میلیون ها ایرانی از آقای احمدی نژاد نیست، بلکه مروری بر جهت گیری و سمت و سوی روزنامه ها و هفته نامه هایی که او سیاست گذاریشان می کند، نشان می دهد که در مقولاتی مانند؛ به رسمیت شناختن اسرائیل و زیر سوال بردن مقاومت حزب الله لبنان و قیام مردم عراق، این نشریات همگام با دشمنان حرکت های فوق حرکت کرده و با حرکتی هدفمند آنها را به سخریه گرفته، زیر سوال برده اند.
آیا این وظیفه مدعی العموم نیست، که از رای میلیونها ایرانی دفاع کرده و اجازه هتاکی نسبت به مقام اول اجرایی کشور و اهانت به آرمان ها و اهدافی که صدها هزار خون برای تحقق آنها ریخته شده است، را توسط عناصری چنین معلوم الحال ندهد؟
انسان نوری است که شوق بازگشت به نور اصلی را دارد. فرقی بین نورها داریم. نوری که پایانی ندارد و نوری که روزی خاموش میشود. انسان میتواند نوری باشد که از ازل تا ابد میتابد حتی اگر دنیا پایان یابد. پرده ها همیشه رخ زیبای انسان را گرفته اند و نور اندکی به برون میتابد. انسان در سختی آفریده شده است و همچنین با اینحال بهترین آفرینش را دارد. پس شرط رسیدن به انسانی که بهترین خلقت را دارد زندگی کردن است و پشت سر گذاشتن سختی ها. نه اینکه ملزم به سختی دادن به خود است بلکه کمال در امتحان پس دادن و سربلند بیرون آمدن است. با هر امتحان پرده ها سست میشوند و با موفقیت نور وجود انسان به بیرون رسوخ میکند، وجود انسان و دیگران را در بر میگیرد و به انسان وسعت میبخشد. ولی با شکست در امتحان پرده ها نور وجود انسان را بیشتر در خود میکشند و انسان را به سمت پوچی میکشانند. راههای آسان همیشه آسان ترین انتخاب برای انسان بوده اند ولی نتایج آنها هیچوقت تضمینی برای رسیدن نیستند. ما آنچه را در دست داریم به هیچ میدهیم تا به اندازه وسعت زمان فکرمان راحت باشیم. و ما بی خبریم، از آنچه میتواند وسعت وجودمان باشد، فراتر از آنچه میتواند نام بگیرد. پرده های تاریکی را به دور خود کشیدن برای از دست ندادن احساس گرمای نادانی مرگی است که ما با لذت به آن تن در داده ایم. ترس از پیوستن به نور، به سبب غروری است که ما در گمان خود پرورده ایم. واقعیت لمس شدنی نیست، بلکه تجربه ای است که با زندگی کردن قابل لمس میشود. واقعیت اینست که نور میتواند با دیدن انعکاسش خود را نظاره کند. و نظاره کردن فقط برای مدتی کوتاه نیست، بلکه میتواند برای بی نهایت خوبی یا بدی باشد. نور بی مرز است، وقتی پرده ها به کناری زده شوند.
(1) افراد زیر 18 سال؛ (2) آنهائی که مشکلات قلبی، فشارخون، آب سیاه و ناراحتی شدید کلیه دارند؛
و (3) زنان حامله. انجام این مدیتیشن برای اشخاصی که ذکر شد میتواند اثرات مضر داشته باشد. افرادی که با شرایط بالا مطالبقت دارند و اصرار به انجام این مدیتیشن دارند، آن را با مسئولیت خود انجام دهند.
من به هنگام تنفس عمیق دچار خمیازه میشوم وتمرکزم به هم میخورد.(هر چند خمیازه هم نوعی تنفس عمیق است ولی چون غیر ارادی است تمرکز و کنترل خود را از دست می دهم.) بنظر شما چگونه با این خمیازه ها کنار بیایم؟
سعی کنید در هنگام خستگی مفرط و نیاز شدید به خواب تمرین نکنید بلکه اوقاتی را پیدا کنید که اینگونه نباشید(حتی الامکان) و قبل از شروع تمرین شستن دست و صورت با آب سرد را توصیه میکنم. نکته مهمتر اینه که به این خمیازه ها توجهی نکنید. بگذارید همه چیز روند طبیعیش را طی کند.
از انجا که من فلسفه خوانده ام وذهنی مفهومی دارم در مورد بعضی از اعمالی که نیاز به داشتن باور خاصی دارند دچار ابهام شده ام. - کالبد اختری دقیقا چیست؟ ایا همان روح است یا بخشی از نیروهای ذهنی انسان یا نوعی اگاهی و شعور است یا چیز دیگری است؟ - چاکرا چیست؟ - لطفا به زبان ساده توضیح دهید و یا منابعی را برای مطالعه معرفی نمایید برایتان دلی شاد و تنی سالم ارزومندم.
نیازی به داشتن هیچ باوری نیست. اصلا توجه نداشته باشید دیگران ممکن است چه باورهایی داشته باشند. اینکه کالبد اختری از چه تشکیل شده کاملا قابل درک نیست. ولی خیلی ها به این اعتقاد دارند که از ماده ای لطیف به اسم اثیر تشکیل شده که البته هیچ اطلاعی از ترکیب این ماده نیست بلکه فقط میدانند که هست. البته این در حدی است که از راه علمی به آن رسیده اند. کالبداختری روح نیست. یکی از کالبدهای انسان کالبد اختری میباشد. و انسان کالبدهای دیگری هم دارد. کالبد اختری وجود خارجی دارد و آگاهی خاصیتی جدا ناپذیر از آن میباشد که در بین انسانهای مختلف سطوح متفاوتی دارد. چاکراها مراکز تولید انرژی در انسان میباشند که به دو دسته اصلی و کوچک تقسیم میشوند. انسان دارای هفت چاکرای اصلی و بزرگ میباشد. چاکرا به زبان سانسکریت به معنی چرخ حیات میباشد.
http://www.solarraven.com/chakra.html
http://www.donmeh-west.com/sevenchak.shtml
http://sannyas.org/quotes/chakra01.htm
توصیه میکنم در صورتی که روی چاکراها کار میکنید به هیچ وجه به صورت افراطی روی یکی از آنها کار نکنید بلکه پیشنهاد میکنم ابتدا روی چاکرای قلب و تاج فعالیت کنید. موفق باشید.
منبع: http://www.holisticwebs.com/eye/hearts.html
مدیتیشن روی قلبهای همزاد1 بر پایه این اصل میباشد که بعضی از چاکراهای اصلی2 برای مراحل یا افقهای مشخصی از آگاهی، نقطه های رودی یا درگاه هستند. برای بدست آوردن اشراق یا آگاهی کیهانی3، فعالسازی چاکرای تاج4 به اندازه کافی ضروری است. ولی این وقتی قابل انجام است که چاکرای قلب5 به اندازه کافی فعال شده باشد. از این قرار روش قلبهای همزاد به چاکراهای قلب و تاج اشاره دارد.
چاکرای قلب یک مرکز انرژِی در مقابل قفسه سینه انسان میباشد. چاکرای قلب همتای قلب فیزیکی میباشد که در بعد انرژِی میباشد. چاکرای قلب مرکز شفقت، خوشی، مهربانی، توجه، بخشش، و سایر احساسات پاک میباشد.
چاکرای قلب نسخه مطابق، یا دوقلوی چاکرای تاج میباشد. وقتی شما به چاکرای قلب بنگرید، میبینید که دوازده گلبرگ، مشابه با دوازده گلبرگی که هسته داخلی چاکرای تاج را تشکیل میدهند دارد. از جهت دیگر، چاکرای تاج، مرکز اشراق، یا عشق الهی، یا وحدت با همه میباشد. این چاکرا وقع در بالای سر انسان میباشد، و انرژی مغز وغدها را از آنجهت تامین میکند. وقتی چاکرای تاج به اندازه کافی فعال شده باشد، هسته داخلی متشکل از دوازده گلبرگ آن گشوده، باز و مانند یک فنجان طلایی، تاج طلایی، نیلوفر طلایی، یا گل طلایی به سمت بالا می آید تا انرژی روحانی را دریافت کند، که به سایر قسمتهای جسم توزیع میشود.
چاکرای تاج چاکرای قلب
وقتی چاکرای تاج بسیار فعال شده باشد، یک هاله دور سر تشکیل میشود. در حین مدیتیشن، چاکرای تاج به قدری سریع میچرخد که مانند یک شعله تابان نور در بالای سر شخص ظاهر میشود.
مدیتیشن قلبهای همزاد(دوقلو) برای اولین بار در کتاب استاد چوا کک سوئی به اسم دانش و هنر باستانی شفابخشی پرانائی(1987) معرفی شد.6
از آنجا که مدیتیشن یک وسیله قدرتمند در برقراری یک آرامش جهانی میباشد، استاد چوا اجازه داده تا این مدیتیشن، نسخه برداری، چاپ دوباره و دوباره تولید شود.
در حال انجام مدیتیشن روی قلبهای همزاد چه پیش می آید؟
وقتی یک شخص روی قلبهای دوقلو یا همزاد مدیتیشن کند، انرژی الهی به درون تمرین کننده جریان می یابد، و او را سرشار از نور، عشق و قدرت الهی میکند.
جستجوگران معنویت که این مدیتیشن را برای مدت نه چندان کمی تمرین کرده باشند ممکن است خود را محصور در نور خیره کننده، و بعضی وقتها کور کننده بیابند. همچنین، افراد تمرین کننده ممکن است وجد و خوشی الهی، و یک احساس وحدت با همه وجود را تجربه کنند. این یک تجربه معمول در بین یوگیهای پیشرفته و قدیسین همه ادیان بوده، و میتوان از این نظر برای اطمینان به متون مقدسشان مراجعه و أن را بررسی کرد.
این نور کور کننده، درخشان، و خیره کننده در یوگای معتقدین به تائو به عنوان "کی" بهشت، و یا در مراسم باستانی کابالای یهودی به عنوان ستون نور شناخته شده است. برای یوگی هندی و قدیسین، آنها نام آنتاخارانا یا پل روحانی نور را به آن اطلاق میکنند. مسیحیان به آن به عنوان نزول روح مقدس، که به صورت سمبل یک ستون از نور با یک قمری نزول کننده تصویر میشود. قمری سفید نشان دهنده نزول انرژی الهی میباشد. گسیل انرژی الهی باعث توسعه موقتی چاکراهای اصلی و هاله درونی رهرو میشود. ولی اگر این مدیتیشن به صورت روزانه برای مدت یک سال تمرین شود، این توسعه ممکن است دائمی شود.
فوائد این مدیتیشن
وقتی مردم این مدیتیشن را به صورت روزانه یا مرتب روی قلبهای همزاد تمرین کنند، چاکراها و هاله های اصلیشان بزرگتر شده، باعث میشود کالبدهای انرژیشان پویاتر و قویتر شوند. با داشتن چاکراها و هاله داخلی بزرگتر، آنها میتوانند شفادهندگان قدرتمندی شوند و میتوانند بیشتر ناراحتی های مزمن کوچک را به سرعت و تقریبا آنی شفا دهند. داشتن یک کالبد انرژی قدرتمند و پویا نه فقط قدرتهای شفابخشی فرد را افزایش میدهد، بلکه همچنین موثر بودن و سودمندی فرد را در کار می افزاید. مردمی که دارای شخصیتهای باجاذبه یا گیرایی روحانی هستند معمولا چاکراها و هاله های بزرگتر از مردم معمولی دارند، و آنها گرایش به داشتن تاثیر قویتری بر روی اکثر مردم دارند. از این گذشته، یک فرد که به صورت منظم مدیتیشن میکند بیشتر ازقبل دارای حس درک مستقیم است وهوشمندتر میشود. وقتی در مقابل یک مشکل قرار میگیرد، او دارای یک قدرت افزایش یافته خواهد بود تا بتواند مستقیما درون مشکل را ببیند و راه حلهای درست و مناسب را بیابد.
آنهائی که قصد دارند مدیتیشن روی قلبهای همزاد را به صورت منتظم تمرین کنند، هرچند، میبایست تهذیب نفس یا ساختن شخصیت را از درون انعکاس آن به صورت روزانه تمرین کنند تا مشخصه های مثبت آنها تقویت یا فعال شود.
مدیتیشن بر روی قلبهای همزاد یک شکل از خدمت به جهان میباشد. با برکت دادن به زمین با مهربانی محبت آمیز، شما جهان را با انرژیهای مثبت معنوی پر میکنید. دعاها میتوانند به موسسات، کشورهای بخصوصی، یا گروهی از ملتها معطوف شود. توانائی دعاها وقتی توسط گروهی از افراد انجام شود چندین برابر افزایش می یابد. راه دیگری برای برکت دادن به زمین با مهربانی محبت آمیز پخش رادیوئی روزانه در یک زمان مناسب میباشد به طوری که بعضی یا اکثر شنوندگان در فرایند مدیتیشن شرکت کنند. وقتی توسط شمار بزرگی از مردم تمرین شود، این مدیتیشن به صورت معجزه آسائی زمین را شفا میدهد؛ بدانوسیله آن را هماهنگ تر و پرآرامشتر میکند.
سلام. اتفاقات خیلی جالبی داره میفته. دیشب به دنبال کتاب کف بینی توی کتابها درحال جستجوی چشمی بودم ولی خوب پیداش نمیشد. یادم افتاد که کمی معلومات در این زمینه بدست بیارم چون در این زمینه فقط یک مقاله خوندم (اونم تو مجله موفقیت دقیقا اسمش را یادم نیست ولی درباره خطوط عمودی و افقی دست و انگشت شصت که انگشت اراده است نوشته شده بود و چیزهای دیگه) ولی کارهایی کرده بودم که بعضی وقتها نمیدونم اطلاعات از کجا میومد و من آنها را بیان میکردم. برای همین دنبال کتاب میگشتم ولی خوب هر چقدر بیشتر میگشتم بیشتر فرار میکرد. برای همین از جستجو دست برداشتم و از کلمه خلاقیت که اسم کتابی از اشو بود خوشم اومد برداشتم ببینم چی نوشته. و خوب پرده هایی از جلوی چشمم برداشته شد و رفتارهایم را آنطور که گفته بود دیدم خیلی جالبه وقتی برای اولین بار به رفتارهای مسخره ات آگاه بشی. مطلبی که دارای نبوغ بسیاری بود و من را شگفت زده کرد درباره دو اصطلاح «فعالیت» و «عمل» است یا Activity و Action. شاید هیچ فرقی بین این دو حس نکنیم و هردو را از یک نوع قلمداد کنیم ولی اینطور نیست. خیلی جالب بود و من به خواندن ادامه دادم و دیدم که فرق ایندو میتوان گفت چیزی بیش از زمین تا آسمان است. همینطور که ادامه میدادم نبوغ اوشو بیشتر و بیشتر به من اشراق میداد. اوشو میگفت فعالیت درواقع کاریه که نیاز به واکنش نداره و ما برای اینکه بیکار نباشیم آن را انجام میدهیم. چون ما در واقع از انجام ندادن کاری وحشت داریم و البته از ساکن بودن. ولی اشو گفت که عمل در واقع وقتی است که واکنش باشه. وقتی واکنش باشه عمل صورت میگیره. وقتی گرسنه میشیم غذا میخوریم، وقتی تشنه مون میشه آب میخوریم. وقتی آب خوردن فعالیته که ما تشنه مون نباشه ولی آب بخوریم و یا غذا بخوریم ولی گرسنه نیستیم. فعالیت میتونه سیگار کشیدن باشه، یک عادت. ما نمیتونیم اون را ترک کنیم چون کار احمقانه ایه اگر بخواهیم اون را ترک کنیم چون در این صورت این عادت با یک عادت دیگه جایگزین میشه. نبوغ اشو من را بیش از پیش شگفت زده کرد. اشو راه حل ترک چنین عادتی را در ترک ما از سوی عادت میدونه٬ یعنی برای مثال سیگار کشیدن باید ما را ترک کنه و این عمل وقتی صورت میپذیره که با آگاهی سیگار بکشیم. فعالیت در واقع کشنده درجه اول انرژی است و خلاقیت را از بین میبره ولی عمل خلاقیت را ایجاد میکنه و ما انرژی را به نحو مثبتی بکار میگیریم. فعالیت طبق گفته اشو کاملا منفی است چون تکراری و خسته کننده است. نوشته ام را با این گفته اشو تمام میکنم (از کتاب خلاقیت نوشته اشو):
«بگذار عادت ها خودشان از سرت بیفتند؛ تو آنها را کنار نگذار. بگذار فعالیت خود به خود محو شود؛ تو به زور آن را محو نکن- زیرا همان تلاش تو برای محو اجباری آن، خودش فعالیتی است به شکلی دیگر. مراقب باش، حواس را جمع کن، گوش به زنگ باش تا شاهد پدیده معجزه آسایی باشی: وقتی چیزی خودش، به میل و رضای خودش کنار رفت، از خود هیچ ردپایی برجای نخواهد گذاشت. اگر به زور آن را کنار بگذاری، ردپای آن باقی می ماند یک زخم، یک جوشگاه.»
سلام. شاید همیشه از خودتان بپرسید که از کجا میتوانم شروع کنم؟ شما علاقه دارید به حقیقت برسید و دوست دارید که کارهایی را انجام بدهید و قدرتهای درونی خودتان را تجربه کنید، ولی نمیدانید چگونه قدم اول را بردارید. شاید به تله پاتی(اتصال و خواندن فکر) علاقه دارید یا به حرکت دادن اشیاء فیزیکی توسط قدرت ذهن ولی نمیدانید قدم اول را چطور بردارید. شاید دوستی دارید که کاری خارق العاده انجام میدهد و همیشه به این فکر میکنید که چه کار جالبی انجام میدهد ولی هیچوقت جواب درستی از او نگرفتید. شاید او به شما راه حل را خودهیپنوتیزم معرفی کرده یا شاید مدیتیشن و یا جوابهای دیگر و شاید شما هم این راهها را امتحان کردید و به نتیجه نرسیدید. این دلیلش این نیست که آن روشها موثر نیستند بلکه میتواند به این خاطر باشد که شما از کاری که میکنید کاملا آگاه نیستید. در ابتدای کار باید به اندازه کافی آگاهی خودتان را با خواندن کتاب، مطالعه مقالات موجود در اینترنت، و آگاه شدن به کاری که انجام میدهید گسترش دهید. وقتی به آگاهی اهمیت دادید رسیدن به جواب فقط نیاز به تمرین خواهید داشت و البته بدون توقع نتیجه پیامد. در اینصورت میتوانید مطمئن باشید که موفق خواهید شد. دو عنصر بسیار مهم در فعالیتهای مابعدالطبیعه تخیل و تمرکز هستند. تقویت این دو عنصر میتواند به شما در رسیدن به هدفی که دارید، هر چه میخواهد باشد، کمک بسیاری بکند و شما را به هدفتان نزدیکتر کند. اکنون تمرینی را برای تقویت هریک از این دو به شما خواهم داد. هر دوی این تمرینات بسیار ساده هستند و وقتی از شما نخواهند گرفت و در ضمن بسیار لذت بخش هستند و میتوانید به راحتی آنها را انجام دهید.
تقویت تخیل: تخیل در ذهن حتما به این معنا نیست که شما چیزی را در ذهن خواهید دید بلکه کاری است که ما روزانه بارها و بارها آن را انجام میدهیم. وقتی در رویاهایمان غوطه ور میشویم در واقع ما در حال استفاده از تخیل هستیم. پس تخیل کار عجیبی نیست و برای ما بسیار آشناست. کاری که میتوانید برای تقویت آن انجام دهید میتواند به این صورت باشد. مثلا شما در حال راه رفتن در مسیری هستید. برای لحظه ای به اطراف آگاه شوید و اشیاء موجود در محیط را بررسی کنید. اکنون چشمهایتان را ببندید و همینطور به راه خود ادامه دهید و در همین حین در ذهن خود مسیر، اشیاء موجود در مسیر و در اطراف شما و اینکه چه مقدار از مسیر را پیموده اید تجسم کنید و آنها را در ذهنتان تخیل کنید. یا با گفتار ساده تر در ذهنتان ببینید( با اینکه به آن معنی دیدن نیست) پس از مدتی چشمانتان را باز کنید و دوباره این کار را تکرار کنید. این تمرین بسیار موثری است و شبیه یک بازی میباشد که البته نه فقط برای تقویت قدرت تخیل بلکه فواید دیگری دارد. این تمرین برای کسانی که در زمینه آگاهی در خواب تمرین میکنند بسیار مفید میباشد.
تقویت تمرکز: تمرکز عنصری است که ما همیشه از آن استفاده میکنیم. چه در کارهای کوچک و چه در کارهای بزرگمان. وقتی میخواهیم چیزی را بیاد آوریم، اینکار نیاز به مقداری تمرکز دارد، در واقع عناصری را که از آنها به دفعات نا متناهی استفاده میکنیم در حالتی مخفی قرار میگیرند و ما نسبت به وجود آنها آگاهی نخواهیم داشت با آنکه از آنها استفاده میکنیم و استفاده خواهیم کرد. در اینجا میبینید که آگاهی عنصر بسیار مهمی است که در همه جا حضور دارد. وقتی هدفی تعیین میکنید و برای آن تلاش میکنید چه به آن برسید چه نرسید برای اینکار تمرکز کرده اید. وقتی به مدیتیشن میپردازید و در عین حال که میخواهید به حالتی از خلأ و خالی از افکار برسید برای پرداختن به این فکر که میخواهید به حالت خلأ و سکوت درون برسید باز هم به تمرکز میپردازید با اینکه حضور آن باز هم نامحسوس است. در لحظه کنونی که شما سعی در خواندن و فهم این سطور میکنید و ممکن است متنن نم اشتبها داشهت باشد شما باز هم در حال استفاده از تمرکز هستید. پس همانگونه که مشاهده میکنید تمرکز عنصری همیشگی میباشد. برای تقویت تمرکزتان میتوانید به حالت بسیار راحت و چهار زانو نشسته و یک شمع را روشن کرده به شعله آن خیره شوید و سعی کنید افکارتان را خاموش کنید. به این ترتیب شما میتوانید به سطح بالایی از تمرکز برسید. سعی کنید در محیط تاریک این کار را انجام دهید و بر روی سطح نرمی نشسته باشید و پشتتان را به دیوار تکیه دهید. با انجام این تمرین شما میتوانید هم به تمرکز بالایی دست پیدا کنید و به مرور زمان خلسه خوبی را تجربه کنید. در صورت تمرین مداوم احساس یکی بودن باشمع به شما دست خواهد داد و شمعی خواهید شد که در حال سوختن و آب شدن است.
سلام. روشهای خیلی موثر و سریعی برای برونفکنی کالبداختری (به اصطلاح عامیانه پرواز روح) وجود دارد. که خیلی از این روشها بسیار زیرکانه و دارای جزئیات بسیار جالبی است.هر چقدر شناخت ما از تجاربی که بدست می آوریم بیشتر میشود روز به روز به روش شخصی خودمان نزدیک میشویم. و میتوانیم راحتترین روش مناسب را برای انجام آن بسازیم. روشی که میخواهم برای شما بیان کنم یکی از این روشهاست که بسیار ساده ولی کارساز میباشد. و سرعت دستیابی به برون فکنی در آن بسیار بالاست. کسانی که در مورد آگاهی در خواب تمرین کرده باشند نتایج بسیار موثرتری میبینند ولی بهرحال این روش برای هر شخص تازه کاری هم مفید و عملی میباشد.پس آماده باشید تا آگاهی جدیدی در برونفکنی بدست آورید. حالتی که ما از آن استفاده میکنیم حالتی است که شما معمولا از آن به آسانی میگذرید. وقتی که ما میخوابیم قبل از به خواب رفتن در حالت خاصی قرار میگیریم. که در واقع این مرحله از به خواب رفتن مرزی میان خواب و بیداری است. در این حالت ما شروع به دیدن تصاویر جسته و گریخته میکنیم۱. که دیدن این تصاویر در واقع نشانه این است که ما در حال به خواب رفتن هستیم. حتی در این حالت ما هنوز به بیداری خودمان مطمئن هستیم ولی کاملا آگاه نیستیم. بعد از گذر از این حالت ما به خواب رفته ایم. یک شخص عادی به آسانی از کنار این پدیده میگذرد. در حالی که اگر شما کسی باشید که شغف برای برونفکنی دارید از آن استفاده خواهید کرد. نکته ای که باید اضافه کنم اینست که ما پس از گذر از این مرز آگاهی خودمان را از دست میدهیم. منظور من از آگاهی آن نوعی است که ما در هنگام بیداری داریم و به وضعیت خودمان یعنی بیداری واقف هستیم. نکته بسیار جالبی که مطرح میشود ادامه دادن این آگاهی پس از گذشتن از مرز میان خواب و بیداری میباشد. در واقع اگر ما موفق به آگاه ماندن پس از به خواب رفتن بشویم به راحتی میتوانیم شاهد یک برونفکنی کاملا طبیعی باشیم. که در آن کالبد انرژی بدن به حالت آزاد در آمده و کالبد اختری ما در تبع آن از کالبد انرژی آزاد میگردد و در این حین کالبد انرژی شروع به جذب انرژی میکند که یک روند کاملا طبیعی است. البته در صورت آگاه شدن اکثریت متوجه این مرحله نمیشوند. چون در هنگام برونفکنی مرحله ای وجود دارد که ما در آن آگاهی را از دست خواهیم داد و آن در هنگام جدا شدن از بدن است و پس از جدا شدن ما دوباره آگاه خواهیم شد. این مرحله بسیار کوتاه است و خیلی ها متوجه آن نخواهند شد. حالا سوال اصلی اینست که چگونه بر به خواب رفتن غلبه کنیم؟ روشهای بسیار موثری ابداع شده که میتوانیم از آنها استفاده کنیم. یکی از این روشها به این صورت هست که هنگام خواب (ترجیحا باید به اندازه کافی نیاز به خواب داشته باشیم. شب هنگام بهترین موقع است) و در حالی که دراز کشیده ایم ودر حال به خواب رفتن هستیم به یک تصویر دلخواه فکر کنیم. سعی کنید تصویری را انتخاب کنید که واقعا دلخواه شماست. یعنی به اندازه کافی به آن علاقه داشته باشید که بتوانید به آن در ذهنتان فکر کرده و آن را در ذهنتان نگهدارید. برای مثال تصویر شخصی که خیلی به آن علاقه دارید. تصویر یک مکان . یک شیء یا هر چیز که قبلا در ذهن شما ماندگار باشد. دلیل انتخاب کردن تصویر برای این روش به این دلیل میباشد که در این مرحله که شما به این کار مشغول هستید با مرحله ای که پشت سر خواهید گذاشت و آن هم از تصاویر تشکیل شده شباهت بسیاری وجود دارد و باعث خواهد شد شما بتوانید آگاهی خودتان را حفظ کرده و از مرز میان خواب و بیداری رد شوید و همچنان آگاه بمانید. برای این تمرین فقط وقتی به تختخواب بروید که واقعا احساس خواب در شما زیاد باشد و بتوانید این کار را شروع کنید. بعد از آن کار شما باید نگاه داشتن این تصویر ذهنی باشد وبتوانید این کار را به خوبی انجام دهید. شما باید این کار را همچنان ادامه دهید به هر میزان زمان تا شما به خواب فرو روید. بعد از آنکه بدن شما به خواب رفت و شما هنوز آگاه بودید میتوانید از بدنتان خارج شوید. خیلی ها ممکن است برایشان سوال باشد که چطور از بدنمان بیرون بیاییم؟ شما میتوانید مثل اینکه از تختخواب بلند میشوید دستتان را روی تخت بگذارید و آهسته بلند شوید و سر پا بایستید. یا میتوانید به یک سمت بغلتید و دوباره سر پا بایستید. همچنین میتوانید به آسانی اراده کنید و تصور کنید که در حال ارتفاع گرفتن از جسمتان هستید یا دارید از قسمت پاهایتان خارج میشوید و از جسمتان دور میشوید. البته سعی کنید برای انجام راحت این مرحله هنوز چشمهای کالبد اختریتان بسته باشند. این فقط برای راحتی شماست و باز کردن چشمها در حین بیرون آمدن از بدن هیچ خطری ندارد. رمز موفقیت این روش یکی از نیاز به خواب داشتن شماست (البته نباید خیلی خیلی خواب آلود باشید) و دیگری موفقیت در نگاه داشتن تصویر در ذهن تا آخرین مرحله و هنگام رد شدن از مرز میان خواب و بیداری است. در این حالت شما به راحتی آگاه میمانید در حالیکه بدن شما کاملا به خواب رفته است. در صورتی که در انجام مرحله تصویر ذهنی احساس راحتی نمیکنید و این روش را نمی پسندید میتوانید از یک روش دیگر استفاده کنید. میتوانید در صورت تمایل از روش دوم استفاده کنید. در این روش که کاملا مشابه با روش اول است قسمت تصویر ذهنی وجود ندارد و به جای آن در هنگام به خواب رفتن میبایست دستتان را بالا نگهدارید. اتفاقی که در این حین می افتد اینست که به محض به خواب رفتن، دست شما به پائین می افتد و شما دوباره بیدار میشوید. پس از بیداری دوباره دستتان را بالا نگهدارید. و این حالت چندین تکرار میشود تا اینکه بتوانید در نزدیکترین مکان بین خواب و بیداری قرار بگیرید و بتوانید بیدار بمانید در حالیکه بدن شما به خواب رفته است. این تمرینی است که به این طریق شما میتوانید هر بیشتر به مرز خواب و بیداری نزدیک شوید و بتوانید خودتان را بیدار نگهدارید و بدنتان را بخواب ببرید. برای دستیابی به تسلط در این روش میبایست شما به تمرین در این زمینه بپردازید و در صورت ورزیده شدن در این کار میتوانید به راحتی برون فکنی کالبداختری کنید. شرط موفقیت در این روش و دیگر روشها تمرین میباشد.
۱. Hypnagogic State برای اطلاعات بیشتر درباره این حالت به پایگاه زیر مراجعه کنید: http://www.themystica.com/mystica/articles/h/hypnagogic_state.html