سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند آن را . . . دوایی قرار داد که پس از آن، دردی نیست و نوری که با آن ظلمتی نیست . [امام علی علیه السلام ـ در توصیف قرآن ـ]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» پیامبری که سنت انبیاء را شکست؟

سنت پیامبران الاهی بر این بوده است که به زبان قوم خود سخن گفته و کتاب بیاورند؛ ولی حسین علی نوری و مرشدش (سید باب) که از پیام آوران قرون جدید نامیده می شوند، از این سنت و قاعده الاهی پیروی نکرده اند.
البته تقصیر از میرزای بهاء نیست، چون او مقلدی بیش نبود و نخست سید علی محمد باب کتاب خود را به زبان عربی نگاشت و میرزا حسینعلی با تقلید از کتاب «بیان» سید باب، به تحریر اقدس و … به زبان عربی پرداخت؛ غافل از آن که کتاب هر پیامبری به زبان همان قوم است و آنان مدعی بوده و هستند که برای ایرانیان مبعوث شده اند.

جناب باب و آقای بهاء مدعی بودند که پیامبر ایرانیان و فارسی زبان بوده اند؛ لیکن با کتابی که آوردند، این ادعای خود را نقض می کنند. کتاب ایشان به زبان عربی است. آیا عربی بودن به این معنا نیست که ایشان پیامبر عرب زبانان هستند نه فارسی زبانان؟
به نظر شما، اگر شخض فارسی نزد یک عرب زبان برود و با او به فارسی صحبت عرب زبان از صحبت او چیزی متوجه می شود، هر چند مطالب آن شخص فارس بسیار مفید و ارزنده باشد. اگر من الان برای شما که مخاطبان فارس زبان من هستید، یا حداقل اینکه فارسی را می دانید به زبانی بنویسم که آن را متوجه نمی شوید و بگویم این نوشته برای شما است، چه فایده ای دارد؟ چیزی را برایتان انتخاب کرده ام که هیچ منفعتی به شما نمی رساند. مثل آن است که کتاب فارسی را به عرب زبان و کتاب عربی را به فارس زبان بدهند و بگویند این کتاب هدایت توست، از آن بهره ببر و با آن هدایت شو!

به نظر شما، آیا این کار خلافت حکمت ارسال رسل و بعثت انبیا الاهی نیست؟
آیا خدا پیامبران را جز برای این فرستاده است که بشر را هدایت کنند و راه را از بی راهه به آنان نشان دهند؟ پس اینکه شخصی بیاید و مقدماتی ترین وسیله ارتباطی یعنی زبان گفتاری قوم را نداند یا به آن صحبت نکند، چه سودی در هدایت دارد؟
آیا فرستادن چنین شخصی از سوی خدا، کار عبث و بیهوده ای نیست؟ مگر ما معتقد نیستیم که کار عبث و بیهوده با حکمت و دانایی و قدرت الاهی سازگار نیست؟
امام علی علیه السلام می فرماید: بعثت انبیاء و ارسال رسولان امر عبث و بیهوده نبوده و نازل کردن کتاب آسمانى کار لغو و مهملى نیست. خدا خلق آسمانها و زمین و مخلوقات دیگر را باطل و بى‏فائده نیافرید.1
خدا در قرآن کریم می فرماید: «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدیهِمْ»2 یا «وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرین؛ نقشه کشیدند؛ و خداوند(بر حفظ او و آیینش،) چاره‏جویى کرد؛ و خداوند، بهترین چاره‏جویان است».3

از قرآن سخن گفتیم، شاید کسی از ما بپرسد: قرآن عربی است و شما فارس، همان اشکال بر شما نیز وارد است!
در پاسخ باید بگوییم: نخستین مخاطبان قرآن، عرب زبانان بودند و پس از گسترش اسلام، بقیه جهانیان به اسلام گرویدند و مخاطبان صدر اسلام، همه عرب زبان بودند. خدا نمی توانست کتابی را به پیامبر خاتم بدهد که با زبان قومش سازگار نباشد، از این رو قرآن را به زبان عربی نازل کرد تا پیامبر بتواند هدایت بشر را با قوم خود که عرب زبان بودند، آغاز کند.

پانوشت:
1. الاحتجاج، ج 1، ص 208.
1.سوره فتح، آیه 10.
2. سوره آل عمران، آیه 54.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( یکشنبه 93/4/15 :: ساعت 11:41 صبح )
»» امی بودن سید علی محمد باب

بهائیان بر این باورند که علی محمد باب شیرازی -سرکرده فرقه بابیت و به اصطلاح مبشر بهائیت- امی بوده است. امی به معنای کسی است که مانند اصل خلقت خود است و خواندن و نوشتن نیآموخته است و کلاس و مکتب ندیده است. این جریان امی بودن نیز به امی بودن پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم باز می گردد.

این در حالی است که بابیان و بهائیان، سخن دیگری را درباره امی بودن علی محمد باب در آثار خود نوشته اند که به برخی اشاره می کنیم:

1. نبیل زرندى که از شناخته شده های بهائیان است، مى نویسد:
«خال (دائى) حضرت باب، ایشان را براى درس خواندن نزد شیخ عابد برد؛ هر چند حضرت باب، به درس خواندن میل نداشتند، ولى براى این که به میل خال بزرگوار رفتار کنند، به مکتب شیخ عابد تشریف بردند، شیخ عابد، مرد پرهیزکار محترمى بود و از شاگردان “شیخ احمد احسایى” و “سید کاظم رشتى” به شمار مى رفت»1

2. احمد یزدانى، مؤلّف “نظر اجمالى در دیانت بهایى” – که از طرفداران سرسخت این فرقه است – مى نویسد:
«آقا سید على محمد در شب اول محرم 1235 قمرى، مطابق با 20 اکتبر 1819 میلادى در شیراز متولد، و پس از مختصر تحصیل سواد فارسى، و مقدمات در یکى از مکاتب شیراز، و اشتغال به تجارت در عنفوان شباب، در شب پنجم جمادى الاولى سال 1260 هجرى، مطابق با 23 مه 1844 میلادى در شیراز، براى جناب ملاحسین بشرویه اى اظهار امر و بیان بعثت خود را فرموده»2
3. در کتاب “گنجینه حدود و احکام” نوشته اشراق خاورى، که او نیز از نویسندگان معروف آنها است، در صفحه 308 (چاپ 384 صفحه اى)، و کتاب “حدیقه الیمانیه” تألیف میرزا نبیل زاده قزوینى، صفحه 202 و کتاب “کشف الغطاء” تألیف ابوالفضل گلپایگانى، در صفحات 56 و 82 و 83 و در کتاب “ظهور الحق” فاضل مازندرانى، صفحه 263 و… نیز درباره درس خواندن سید على محمد در کودکى در مکتب شیخ محمد عابد، مطالبى نوشته شده است.
4. جالب این که خود على محمد باب، در “بیان” عربى به یاد دوران تحصیلش مى گوید:
(یا محمد معلّمى فلا تضربنى قبل ان یقضى عَلَىَّ خمسه سنه… و اذا اردت ضرباً فلا تتجاوز عن الخمس و لا تضرب عَلَىَّ اللّحم إلاّ وان تحل بینهما ستراً فان ادّیت تحرم علیک زوجک تسعه عشر یوماً) اى محمد آموزگارم، مرا قبل از آنکه پنج سال بر من (در مکتب تو) بگذرد، نزن؛ و اگر خواستى بزنى، از پنج (ضربه) تجاوز نکن، و بر گوشت مزن، مگر این که بین گوشت و وسیله زدن، پارچه اى قرار دهى، اگر چنین کردى نوزده روز همسر تو بر تو حرام است!3

نتیجه این که: درس خواندن و مکتب رفتن میرزا على محمد باب مسلّم است؛ بلکه از قراین و لابه لاى مدارک مى توان استفاده کرد که سید على محمّد حدود یازده سال نزد شیخ محمد عابد، درس خوانده است؛ زیرا او در ابتداى هفت سالگى به مکتب رفت و در پایان هفده سالگى ترک تحصیل نمود، و به کسب و کار مشغول شد.4
و نیز طبق مدارک و قراین موجود، میرزا على محمد پس از سپرى شدن این دوران، در درس سید کاظم رشتى (شاگرد شیخ احمد احسایى) شرکت نموده است.5
نبیل زرندى در “تاریخ” خود، پس از مقدمه اى درباره تماس هاى میرزا على محمد باب با سید کاظم رشتى، از قول شیخ حسن زنوزى مى نویسد:«پس از سه روز، همان جوان (سید على محمد) وارد محضر درس سیّد کاظم شد و نزدیک درب جلوس نمود، با نهایت ادب و وقار درس سید را گوش مى داد».6
با توجه به مطالب فوق، این ایراد متوجّه پیروان باب مى شود، که جزء معتقدات همه ارباب ادیان مختلف است، که علوم انبیاء باید لدنّى باشد نه اکتسابى، و در خود کتب بهائیان نیز این مطلب مذکور است؛ چنان که “عباس افندى” خود نیز به این مطلب تصریح نموده است.7
و همچنین کمال الدین بخت آور، یکى از مبلّغین بهایى، در این باره در کتابى که به نام “بحث در ماهیّت دین و قانون” نوشته، پس از تأیید این که علم پیغمبر باید لدنّى باشد مى نویسد:
«از این لحاظ مى توان گفت: پیغمبران آسمانى، مربّیان حقیقى عالم بشریت اند؛ زیرا که اوّلا مربّى کامل کسى است، که قائم به ذات بوده و محتاج به کسب کمالات از دیگرى نباشد…»8
اگر میرزا على محمّد باب که ادّعاهاى مختلف از جمله ادعاى پیامبرى کرده، چرا مدّت ها تحصیل کرده و درس خوانده است، با این که علوم پیامبران تحصیلى و اکتسابى نیست.9
اى محمد آموزگارم، مرا قبل از آنکه پنج سال بر من (در مکتب تو) بگذرد، نزن؛ و اگر خواستى بزنى، از پنج (ضربه) تجاوز نکن، و بر گوشت مزن، مگر این که بین گوشت و وسیله زدن، پارچه اى قرار دهى، اگر چنین کردى نوزده روز همسر تو بر تو حرام است![3]
نتیجه این که: درس خواندن و مکتب رفتن میرزا على محمد باب مسلّم است؛ بلکه از قراین و لابه لاى مدارک مى توان استفاده کرد که سید على محمّد حدود یازده سال نزد شیخ محمد عابد، درس خوانده است؛ زیرا او در ابتداى هفت سالگى به مکتب رفت و در پایان هفده سالگى ترک تحصیل نمود، و به کسب و کار مشغول شد.[4]
و نیز طبق مدارک و قراین موجود، میرزا على محمد پس از سپرى شدن این دوران، در درس سید کاظم رشتى (شاگرد شیخ احمد احسایى) شرکت نموده است.[5]
نبیل زرندى در “تاریخ” خود، پس از مقدمه اى درباره تماس هاى میرزا على محمد باب با سید کاظم رشتى، از قول شیخ حسن زنوزى مى نویسد:«پس از سه روز، همان جوان (سید على محمد) وارد محضر درس سیّد کاظم شد و نزدیک درب جلوس نمود، با نهایت ادب و وقار درس سید را گوش مى داد».[6]
با توجه به مطالب فوق، این ایراد متوجّه پیروان باب مى شود، که جزء معتقدات همه ارباب ادیان مختلف است، که علوم انبیاء باید لدنّى باشد نه اکتسابى، و در خود کتب بهائیان نیز این مطلب مذکور است؛ چنان که “عباس افندى” خود نیز به این مطلب تصریح نموده است.[7]
و همچنین کمال الدین بخت آور، یکى از مبلّغین بهایى، در این باره در کتابى که به نام “بحث در ماهیّت دین و قانون” نوشته، پس از تأیید این که علم پیغمبر باید لدنّى باشد مى نویسد:
«از این لحاظ مى توان گفت: پیغمبران آسمانى، مربّیان حقیقى عالم بشریت اند؛ زیرا که اوّلا مربّى کامل کسى است، که قائم به ذات بوده و محتاج به کسب کمالات از دیگرى نباشد…»[8]
اگر میرزا على محمّد باب که ادّعاهاى مختلف از جمله ادعاى پیامبرى کرده، چرا مدّت ها تحصیل کرده و درس خوانده است، با این که علوم پیامبران تحصیلى و اکتسابى نیست.[9]

پانوشت:
1. مطالع الانوار (تلخیص تاریخ نبیل زرندی)، ص 59.
2. نظر اجمالی در دیانت بهائی، ص 9.
3. بیان عربی، صفحه 25، سطر 13.
4. برای اطلاع بیشتر به صفحات 3 – 5 کتاب جمال ابهی، تألیف سیّد عبدالکریم اردبیلی مراجعه کنید.
. کواکب الدرّیّه، ج 1، ص 69 و 72.
6. تاریخ نبیل زرندی، در صفحه 30، سطر 14، مطالع الانوار، صفحه 22، سطر 7.
7. خطابات عبدالبهاء، ج 1، ص 7.
8. بحث در ماهیّت دین و قانون، ص 54، س 7 و 17.
9. بابی گری و بهائی گری، محمد محمدی اشتهاردی، ص 40- 43.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( یکشنبه 93/4/15 :: ساعت 11:39 صبح )
»» مناجات زین العابدین

وجود مقدّس حضرت سجّاد علیه السّلام، در تمام لجظات عمرش در مناجات و دعا بود، مسئله غرق بودنش در دعا و مناجات آنقدر عجیب است، که در هر کجا و در هر زمان نام مقدّسش برده شود; گریه و زارى، اصرار و الحاح، دعا و مناجات به ذهن شنونده تداعى مى کند.
مناجات خمس عشر، دعاى بسیار بسیار عرفانى ابوحمزه ثُمالى در سحر ماه مبارک رمضان، قطعاتى از زیارت امین اللّه و پنجاه و چهار دعاى «صحیفه» دونمائى از حالات درون آن حضرت، و نورانیّت قلب و جان آنجناب است.
البتّه شرح مناجات خمس عشر و دعاى ابوحمزه، و سایر مناجاتهاى حضرت که در «مصباح» کفعى و «زاد المعاد» و «مفاتیح» محدّث قمّى و دیگر کتب ادعیه آمده، توفیق خاصّى از ناحیه حضرت معبود لازم دارد و وقت وسیعى که بتوان از عهده آن برآمد.
این مسکین افتاده، و مستکین درمانده، و عاجز وامانده، و سیه روى عمر از دست داده، آرزو دارد وجود مقدّس حضرت حقّ توفیق تفسیر تمام دعاهاى وارده از حضرت سجّاد علیه السّلام، این چشمه جوشان حکمت، و این منبع فیّاض رحمت را به او عنایت فرماید. دراین قسمت به چند بخش از مناجاتهاى آنجناب اشاره مى شود، باشد که ما منغمران در چاه طبیعت، و گرفتار ذلّت و شیطنت، در این مسیر الهى قرار بگیریم.
1- اصمعى ادیب معروف مى گوید: شبى در طواف کعبه بودم، جوانى خوش منظر را دیدم که به پرده خانه آویخته بود، و اینچنین با حضرت معبود مناجات مى کرد:
«دیده ها به خواب رفت، ستارگان بر صفحه دل انگیز آسمان برآمدند، پادشاه حىّ و قیّوم توئى، سلاطین و دنیاداران در به روى مردم بستند، و بر ابواب کاخها و خانه هاى خود پاسبان گماشتند، تاکسى به وقت شب به آنان رجوع نکند، ولى درهاى رحمت تو به روى گدایان باز است، سائلى چون من به امید ارحم الراحمینى». سپس اشعارى به مضمون زیر زمزمه کرد:
«اى آنکه به تاریکى شب دعاى بیچاره را اجابت مى کنى! اى آن که گره از کار بسته مى گشائى! میهمانانت به دور خانه ات درخوابند، امّا تو اى نگهدارنده تمام کائنات بیدارى، به مناجاتى که به آن امر فرموده اى برخاسته ام، به حرمت بیت و حرم به گریه ام رحمت آور، که اگر گنهکار بیچاره را مشغول عفو و بخششت نکنى، پس چه کسى باید به فریاد او برسد»؟
به دنبال صاحب ناله رفتم، و وى را با پاى جان جستجو کردم دیدم وجود مقدّس حضرت سجّاد، امام زین العابدین علیه السّلام است!
2ـ طاووس فقیه مى گوید: وجود مبارک حضرت علىّ بن الحسین امام سجّاد را در حرم امن الهى دیدم که از سر شب تا به سحر در طواف و عبادت و نماز شب بود، چون مسجد الحرام و اطراف بیت را خلوت دید، گوشه چشم به آسمان انداخت و اینچنین با محبوب محبّان و معروف عارفان و معشوق عاشقان به مناجات برخاست: «الهى ستارگان آسمان ناپدید شدند، دیده ها به خواب رفت، پیشگاهت براى ورد گدایان آماده است، گدائى چون من به اشتیاق غفران و رحمتت به درگاهت روى آورده، او امیدوار است که در قیامت از زیارت رسول مکرّمت محرومش ننمائى».
سپس چون ابر بهار از دیدگانش اشک بارید و به محضر حضرت دوست عرضه داشت: «پروردگارا، از باب مخالفت به معصیت برنخاستم، و به هنگام گناه تردیدى نسبت به تو در دلم نبود، به عذاب و جریمه ات جاهل نبودم، و از عقوبتت روى گردانى نداشتم، این نفس بد اندیش بود که با من خدعه کرد، این دلگرمى درونم به ستّاریّت تو بود که مرا در لغزش انداخت؟ اکنون آن که مرا از عذابت برهاند کیست؟ به کدام ریسمان محکم چنگ بزنم اگر رابطه ات را با من قطع کنى؟ افسوس بر من به وقتى که مرا در پیشگاهت براى محاکمه حاضر کنند، آن زمانى که سبکباران را اجازه عبور دهى، و حمّالان گناه را به چاه جهنّم دراندازى، در آن روز در صنف سبکبارانم، تا نجات یابم، یا زیر بار سنگین گناهانم تا در عذاب درافتم؟ آه و حسرت بر من که به موازات طول عمرم بر گناهم افزوده شد و در مقام توبه برنیامدم، چرا زمان حیاى از پروردگارم به من نمى رسد»؟
سپس گریست و اینچنین زمزمه کرد:
«آیا مرا به آتش جهنّم مى سوزانى، اى منتهاى آرزوى من! اگر چنین باشد پس امید و عشقم به تو چه مى شود؟!
مولاى من با اعمال زشت و پست به پیشگاهت رو کرده ام و اقرار مى کنم که در میان بندگانت گنهکارى چون من وجود ندارد»!!
باز به سختى گریست و عرضه داشت:
«از هر عیب و نقصى منزّهى، مردم آنچنان به معصیت و گناه بر مى خیزند گوئى از دیده تو دورند، و تو چنان نسبت به آنان بردبارى که گویا گناهى مرتکب نشده اند. آنگونه با برنامه هاى نیکویت به خلق محبّت مى کنى که گویا به آنان نیازمندى، در حالیکه وجود مقدّست از همه هستى و عناصرش بى نیاز است».
پس از آن به زمین افتاد و با حلى عاشقانه و غیر قابل وصف به سجده رفت. به او نزدیک شدم، سرش را به زانو گذاشتم، و چنان گریستم که اشکم به صورت پاکش ریخت، سر از زانویم برداشت و به حال نشسته درآمد و گفت: کیست که مرا از محبوبم به برنامه دیگر مشغول کرد؟
عرضه داشتم: طاووسم، اى پسر رسول خدا این گریه و فرید و این ناله و زارى و این جزع و فزع چیست؟ این ما عاصیان و خطاکاران هستیم که باید اینچنین به پیشگاه حضرت دوست بنالیم، شما چرا؟ شمائى که پدرت حضرت سیّد الشهداء و مادرت فاطمه و جدّت رسول خدا علیهم السّلام است؟

به من متوجّه شد و فرمود: آه آه  اى طاووس سخن پدر و مادر و جد را رها کن، خداوند بهشت را براى مطیع نیکوکار آفریده گر چه سیاه حبشى باشد، و نشنیدى: جهنّم را براى گنهکار مقرّر فرموده گرچه فرزند قرشى قلمداد شود، مگر این آیه را
فَإذا نُفِحَ فِى الصُّورِ فَلا اَنْسَابِ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذ وَ لا یَتَسائَلُونَ!
چون در صور دمیده شود، پس در آنروز هیچگونه خویشاوندى اى میان آنها برقرار نیست، و از یکدیگر سؤال و درخواست نتوانند نمود.
به خدا قسم در قیامت جز عمل صالحى که پیش فرستاده اى، برنامه اى دیگر برایت سودمند نیست!!
3ـ طاووس فقیه مى گوید: حضرت سجّاد را در حِجِ اسماعیل دیدم نماز مى خواند و مى گوید: عُیِیْدُکَ بِبابِکَ، أسیرُکَ بِفِنائِکَ، مِسْکینُکَ بِفِنائِکَ، سائِلُکَ بِفِنائِکَ، یَشْکُو إلَیْکَ، ما لا یَخْفى عَلَیْکَ، لا تَرُدَّنى عَنْ بابِکَ:
بنده اى کوچک به پیشگاه توست، اسیرى فانى، زمین گیرى فانى، گدائى فانى در درگاه تست، از آنچه بر تو مخفى نیست به تو شکایت دارد، عنایت کن او را از خانه رحمتت مران.
4ـ امام صادق علیه السّلام مى فرماید: حضرت باقر بر پدر بزرگوارش امام سجّاد وارد شد، او را در عبادت آنچنان دید که از کسى سابقه نداشت: از بیدارى زیاد رنگش زرد شده، و گوئى از شدّت گریه چشمش سوخته بود، و پیشانى مبارکش از زیادى سجود زخم آورده، و از کثرت قیام قدمش ورم داشت. حضرت باقر چون این حالات را دید نتوانست از گریه خوددارى کند. امام سجّاد در فکر بود، ناگهان به فرزندش رو کرد، و فرمود: این اوراقى که عبادات على علیه السّلام بر آن ثبت است بیاور، براى آن جناب اوراق را آوردم، کمى از آن را خواند سپس با ناراحتى زمین گذاشت و فرمود: چون کسى قدرت دارد همانند علىّ بن ابیطالب عبادت کند؟!
5ـ شبى در حال عبادت و مناجات بود، یکى از فرزندانش افتاد و دستش شکست، اهل خانه فریاد زدند، همسایه ها آمدند، با کمک هم طبیب شکسته بندى آوردند، دست کودک را بست. چون صبح شد دست طفل را به گردنش آویخته دید، پرسید: این چه وضع است؟ حادثه را در حالى که به خاطر غرق بودنش در مناجات توجّه نفرموده بود به او خبر دادند.
6ـ آن حضرت چون به مناجات و راز و نیاز و عبادت و نماز بر مى خواست چهره اش رنگ به رنگ مى شد، و قیامش براى عبادت و راز و نیاز قیام عبد ذلیل در برابر مولاى جلیل بود، از خشیت حق که معلول آگاهى قلب او نسبت به حضرت ربّ العزّه بود، اعضایش مى لرزید، و نمازش در هر بار نماز وداع بود، که گوئى پس از آن دیگر مهلت نماز ندارد!
این همه محصول قلب پاک و دل عرشى حضرت سجّاد، و معرفت والاى آن حضرت نسبت به مقام قدس ربّ العالمین بود. صائب تبریزى آن بزرگ غزلسراى عرصه ادب و ظریف گوى دنیاى نظم، در نشان دادن چهره با عظمت دل و صورت الهى قلب نیکو مى گوید:
چرخ است حلقه در دولتسراى دل *** عرشست پرده حرم کبریاى دل
با آنکه پاى بر سر گردون نهاده است *** بر خاک مى کشد زدرازى، قباى دل
دل را به خسروان مَجازى چه نسبت است *** دارد به دست لطف ید اللّه لواى دل
هرگز نمى شود سفر اهل دل تمام *** در خاک هم بگرد بود آسیاى دل
چندان که مى روى به نهایت نمى رسد *** بى انتهاست عالم بى ابتداى دل
دست از کتابخانه یونانیان بشوى *** صد شهر عقل گرد سر روستاى دل
دل آنچنان که هست اگر جلو گر شود *** نُه اطلس سپهر نردد قباى دل
در زیر آسمان نفسش تنگ مى شود *** هر کس کشیده است نفس در فضاى دل
ما خود چه ذرّه ایم که نُه محمل سپهر *** رقص الجمل کنند زبانگ دراى دل
خود را اگر گرفت جگردار عالم است *** آنرا که ازخرام تو لغزید پاى دل
با نور آفتاب به انجم چه حاجت است *** با خلق آشنا نشود آشناى دل
صائب اگر به دیده همّت نظر کنى *** افتاده است قصر فلک پیش پاى دل



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 93/4/14 :: ساعت 8:31 صبح )
»» تا از مرگ غفلت نکنیم‏

حضرت ذوالقرنین عبورش به مردمى افتاد که هر کس مردگان خود را جلوى خانه‏ اش دفن کرده است، سبب این کار را پرسید؛ گفتند: براى آن است که هر صبح و شام نظرمان بر قبور اشخاصى که مثل ما بوده‏ اند و با آن‏ها زندگى کرده بودیم بیفتد تا از مرگ غفلت نکنیم و به فکر عاقبت کار خویش باشیم؛ زیرا مى‏ دانیم که یک روزى ما هم مانند آنان مقیم برزخ خواهیم شد!!

از طرفى دید منازل آنان درب ندارد، پرسید این چه وضع است؟ جواب دادند: براى آن که بین ما دزد و خائن نیست، خداوند به هر کس هر چه عطا کرده به همان قانع است و هرگز دست به طرف مال کسى دراز نمى‏ کند و ما را حاکم و پادشاه نیست؛ زیرا همه ما موظف به رفع نزاعیم و از طرفى نزاعى بین ما رخ نمى ‏دهد، بلکه آن قدر با هم مهربانیم که وقتى زندگى ما را نظر مى‏ کنى انگار همه با هم یکى هستیم و آن چنان بر هواى نفس غالبیم که نفعى را به غیر حق به طرف خود نمى‏ کشیم و بین ما دروغ وجود ندارد؛ زیرا دروغ مقدمه جلب نفع از براى خود و ضرر به دیگرى است و ما نفع غیر را به منفعت خود ترجیح مى ‏دهیم و ما پدران خود را نیز این چنین یافتیم.

ذوالقرنین گفت: چگونه است که همه شما را خرسند و خندان مى‏بینیم و مثل این که غم و اندوهى در بین شما وجود ندارد، گفتند: براى این است که هر چه پیش آید از خدا مى ‏دانیم و او هم هر چه صلاح ماست براى ما مقرّر مى ‏دارد و هر کس را هر چه صلاح اوست پیش آید باید خندان و خرسند باشد نه غمناک و اندوهگین‏.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 93/4/14 :: ساعت 8:30 صبح )
»» چهار وصیت به موسى علیه السلام‏

موسى علیه السلام از جانب حضرت حق به چهار چیز وصیت شد که بر تمام مردم واجب است به این چهار حقیقت توجّه کنند:

1- تا نمى ‏دانى خداوند تو را آمرزیده به عیوب مردم کار نداشته باش بلکه در فکر وسیله آمرزش خویش باش.

2- تا نمى ‏دانى گنج‏هاى خزائن من تمام شده از براى روزى غصه مخور که آنچه مقدر توست به آن مى ‏رسى.

3- تا نمى‏ دانى سلطنت و حکومت من خاتمه پیدا کرده به کسى امیدوار مباش.

4- تا خبر مرگ شیطان این دشمن خطرناک به تو نرسیده از مکر او ایمن مباش.

به حضرت وحى شد:

مرا دوست داشته باش و مردم را نیز به محبت من آراسته کن.

عرضه داشت: تو مى ‏دانى که تو را از همه بیشتر دوست دارم، اما بندگانت را چگونه به محبتت بخوانم؛ پاسخ آمد نعمت‏هایى را که به آن‏ها داده ‏ام به یاد آنان آر تا قدردان نعمت شوند و از این طریق به من علاقه‏ مند گردند؛ زیرا دل‏ها به احسان صید مى ‏شود .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 93/4/14 :: ساعت 8:28 صبح )
»» اى موسى سائل را گرامى دار

حضرت موسى شخصى را در سایه عرش آرمیده دید، عرضه داشت: خدایا! این عبد با کدام عمل به این مقام رسیده؟

جواب شنید به دو عمل:

1- مصونیت از عقوق پدر و مادر.

2- نداشتن حسد.

عرضه داشت: الهى! ثواب کسى که عیادت مریض کند چیست؟ فرمود: بوقت بیرون آمدن از قبر ملکى را مى ‏فرستم تا او را در ظلمات قیامت راهنمایى کرده به محشر واردش کند.

عرضه داشت: ثواب شستن میت چیست؟ فرمود: وى را از گناهان بیرون مى ‏آورم همانند روز تولد از مادر.

عرضه داشت: ثواب تشیع جنازه چیست؟ فرمود: ملائکه را مى ‏فرستم تا وى را از قبر به محشر مشایعت کنند.

عرض کرد: ثواب تسلیت دادن به مصیبت‏ زده چیست؟ فرمود: در قیامت که سایه ‏اى نیست وى را در سایه عرش قرار مى ‏دهم.

اى موسى! سائل را گرامى دار، گرچه به انفاق چیز کمى به او باشد و یا با زبان خوش او را دور کن که گاهى ملکى را به صورت سائل براى امتحان مردم به سوى مردم مى فرستم تا ببینم چه مى ‏کنند؟



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 93/4/14 :: ساعت 8:27 صبح )
»» روزه از نگاه دانشمندان

چهارده قرن پیش، زمانی که جهل سرتاسر حجاز را فرا گرفته بودپیامبر گرامی اسلام فرمود: «صوموا تصحوا...روزه بگیرید تا تندرست شوید»و فرمود: معده خانه هر دردی است، و پرهیز و اجتناب (ازغذاهای نامناسب و زیاده خوری) اساس و راس هر داروی شفابخش است.

دانش بشری در این چند سال متوجه نقش مهم روزه در تامین سلامت انسان شده است از این روی در کشورهای مختلف کلینیک هایی تشکیل شده است که مبنای درمان آنهاروزه است و تا کنون از این طریق بیماران زیادی شفا یافته اند. اینک با چند کلام از دانشمندان که عمق کلام پیامبر(ص) را آشکار می کند، آشنا می شوید.

1 دکتر الکسیس کارل;

«با روزه داری قند خون در کبد می ریزد و چربیهایی که درزیر پوست ذخیره شده اند، پروتئین های عضلات و غدد، و سلولهای کبدی آزاد شده به مصرف تغذیه می رسند.»

2 دکتر ژان فروموزان;

«وی معالجه با روزه را به شستشوی احشاء تعبیر می کند که در آغاز روزه داری، زبان باردار است ... که پس از سه چهارروز بو برطرف می شود، اسیداوریک ادرار کاهش می یابد، و شخص احساس سبکی و خوشی خارق العاده می کند. در این حال اعضاء هم استراحتی دارند».

3 دکتر تومانیانس;

«فایده بزرگ کم خوری و پرهیز از غذاها، در یک مدت کوتاه، آن است که، چون معده در طول مدت یازده ماه مرتب پر از غذا بوده و در مدت یک ماه روزه داری مواد غذایی شکم خود را دفع کند و همین طور کبد که برای حل و هضم غذا مجبور است دائما صفرای خود را مصرف کند، در مدت سی روز ترشحات صفراوی راصرف حل کردن باقی مانده غذای جمع آوری شده خواهد کرد.

دستگاه هاضمه در نتیجه کم خوردن غذا، اندکی فراغت حاصل کرده و رفع خستگی می کند، روزه، یعنی کم خوردن و کم آشامیدن در مدت معینی از سال و این بهترین راه معالجه و حفظ تندرستی است، که طب قدیم و جدید را از این حیث متوجه خود ساخته است، مخصوصا امراضی را که بر دستگاه گوارش به خصوص کلیه و کبد عارض می شود و به توسط دارو نمی توان آنها را علاج کرد، روزه به خوبی معالجه می کند، چنانچه بهترین داروها برای برطرف ساختن سوء هاضمه روزه گرفتن است. مرض مخصوص کبد نیز که موجب «یرقان » می گردد بهترین طریق معالجه اش روزه گرفتن است، چه آنکه ایجاد این مرض اغلب اوقات به واسطه خستگی کبد است که در موقع زیادی عمل و فعالیت، نمی تواندصفراء را از خون بگیرد.»

4 دکتر گوئل پا;

5ٍ4 بیماری هااز تخمیر غذادر روده هاست که همه باروزه اصلاح می گردد.

5 دکتر آلکسی سوفورین;

«جسم به هنگام روزه به جای غذا از مواد داخلی استفاده می کند و آنها را مصرف می کند، و مواد کثیف و عفونی که در جسم هست و ریشه و خمیره بیماری هاست، از بین می رود و به این طریق روزه سبب بهبودی همه بیماری هاست. از این رو جسم خود را به وسیله روزه از داخل نظیف و پاکیزه کنید.»

6 دکتر کارلو;

«هر شخص بیمار باید در هر سال مدتی از غذا پرهیز کند; زیرا مادامی که غذا به تن می رسد میکربها در حال رشداست، ولی هنگامی که از غذا پرهیز کند، میکربها روبه ضعف می روند... روزه ای که اسلام را واجب کرد، بزرگترین ضامن سلامتی تن است.»

7 دکتر رو;

«روسیک اسوجی تعداد زیادی از بیماران مبتلا به سفلیس شدیدرا بهبودی بخشید و تنها داروی وی امساک و روزه بود.»

8 «بندیک » دانشمند فیزیولوژیست:

«یک دوره روزه سی و یک روز است ...

در این مدت در ترکیب خون هیچ گونه اختلاطی به هم نرسیده و آن نوری که در بعضی از روزه داران دیده می شود، یک حالت جوانی و نشاطی است که برای روزه داران رخ می دهد».

9 «اوتو بوخنگر»;

وی تحقیقات جامعی پیرامون اثرات روزه انجام داد و باتشکیل کنفرانسی در یک کنگره پزشکی نتاج آن را اعلام کرد، متن این کنفرانس که به صورت کتاب و به شش زبان از طرف کلینیک این دکتر انتشار یافت، با استقبال فراوانی روبرو شد.

وی می گوید: «اکثر بیماری های حاد و مزمن را می توان به وسیله روزه بهبودبخشید، یا از شدت آنها کاست.» وی می گوید: به هنگام روزه، بدن بیمار پست ترین مواد را از سراسر بدن جمع آوری کرده و می سوزاند، نیروهای نوسازی بدن انسان به هنگام روزه فعال می شوند و تصفیه و ترمیم بافتها را شروع می کنند... در مدت پنجاه سال که از تاسیس «کلینیک اوتو بوخنگر» می گذرد، بیش از پنجاه هزار بیمار دراین کلینیک توسط روزه درمان شده اند.

10 دکتر «عبدالعزیز اسماعیل پاشا»;

برای معالجه در موارد زیر از روزه استفاده می شود.

الف) در مورد اضطراب مزمن امعاء و هنگامی که مقرون با تخمیر مواد زلالیه ومواد نشاسته ای باشد. در این موقع روزه، مخصوصا از جهت نیاشامیدن آب میان دوخوراک و ایجاد فاصله طولانی نوبت های غذا، علاج قطعی است و این خصوصیات در موردروزه ماه رمضان کاملا رعایت شده است.

ب) هنگام زیاد شدن وزن که ناشی از کثرت خوراک و کمی حرکت باشد. در این موردروزه با رعایت اعتدال در غذا، افطار و اکتفاء به آب هنگام سحر از هر قسم معالجه ای مفیدتر است.

ج) زیادی فشار خون.

د) مرض قند.

ه) در مورد التهاب حاد و مزمن کلیه که مقرون با ترشح و تورم باشد.

و) در مورد امراض قلب که توام با تورم باشد.

ز) التهاب مزمن مفاصل، خصوصا وقتی که توام با امراض چاقی باشد بطوری که غالب زنها پس از سن چهل سالگی به بعد به آن مبتلا می شوند. در این باره دیده شده است که در ماه رمضان این مرض به درجات خفیف تر از موقعی است که برق و خون گرفتن و ادویه و تمام مسائل طب جدید به کار برده می شود.

11 دکتر کارلو;

چون امراض زیاد شده اند، خود را ناگزیر می بینم که هم وطنان خود را نصیحت کنم و آنها را بوسیله دوایی مؤثر که در دسترس هر فقیر و ثروتمندباشد، راهنمایی کنم و این همانا روزه ای است که محمد(ص) در جزیره العرب تشریح نمود.

12 دکتر آندره پاسک;

وی ضمن سودمند شمردن روزه برای بیماریها می گوید: درصورت وجود ناراحتیهای وخیم چشم (ورمها، ورم شبکیه، ورم بافت ملتحمه، آب مرواریدو آب سبز) روزه حتما ضروری است.

13 دکتر «آلن مویل »;

روزه (بهداشتی) چهار فایده عمده زیر را در بر دارد:

1 مانع تجمع مواد سمی می شود.

2 باعث استراحت دستگاههای گوارش می گردد.

3 به وسیله روزه بدن انرژی خود را صرف دفع سموم می کند.

4 نیروی حیات تحریک می شود تا مواد زاید دفع گردد.

14 پروفسور «ولادیمیر نیکی »;

در اثر گرسنگی (روزه داری) غدد فوق کلیوی ترحات نا متعادل تمام غدد را خورده و آنها رابی مدتها متعادل خواهد ساخت



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 93/4/14 :: ساعت 8:25 صبح )
»» ماه مبارک رمضان و روایات

 

أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْکِینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ‏ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَرِیضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ‏

در روزهائى چند روزه بگیرید، پس هر که از شما بیمار یا در سفر باشد به تعداد روزههاى از دست رفته از روزههاى دیگر را روزه بگیرد و بر آنان که روزه گرفتن طاقت فرساست طعام دادن به یک نیازمند به جاى هر روزه کفاره آن است و هر که به خواست خودش افزون بر کفاره واجب بر طعام نیازمند بیفزاید برایش بهتر است، و روزه گرفتن هرچند دشوار و سخت باشد اگر فضیلت و ثوابش را بدانید براى شما بهتر است.

این است ماه رمضان که قرآن در آن نازل شده، قرآنى که سراسر هدایتگر مردم است، و داراى دلایلى روشن و آشکار از هدایت میباشد، و مایه جدائى حق از باطل است، پس کسى که در این ماه در وطنش حاضر باشد با آن همه ماه را روزه بدارد، و آن که بیمار یا در سفر است شمارى از روزهاى غیر ماه رمضان را به تعداد روزههاى فوت شده روزه بدارد، خدا آسانى شما و راحت شما را میخواهد نه دشوارى و سختى شما را و قضاى روزه براى این است: شما روزههائى را که بخاطر عذر شرعى نگرفته اید کامل کنید، و خدا را به این که شما را هدایت نموده بزرگ شمارید، و نیز براى این که سپاس گزارى کنید.

 

در این دو آیه شریفه دو مسئله مهم ذکر شده است: 1- بخشى از احکام فقهى روزه بیان شده، 2- و ماه رمضان ظرف دو حقیقت معرّفى گشته: نزول قرآن مجید، و روزه این عبادت بینظیر و پُرثواب درباره هدایت گرى قرآن مجید به طورمشروح در آیه شریفه‏ ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ‏ بحث شد.

و مسئله روزه و ارزش و عظمتش در آیه 183 به اندازه لازم مطلب ارائه گشته، آنچه از این دو آیه شریفه باید توضیح داده شود در رابطه با ماه رمضان است.

 

ماه رمضان‏

در رابطه با ماه مبارک رمضان و برکات فراوان دنیائى و آخرتى آن و روزه در این ماه، آیات و روایات و معارف الهیه مسائل، دقایق، اشارات، و لطائفى ذکر کردهاند که انسان وقتى خود را در برابر آنها میبیند به نظر میآورد که در برابر دریائى قرار گرفته که ساحل آن ناپیداست، من از این که گرچه به طور مختصر به آن حقایق اشاره کنم عاجزم، ولى تا آنجا که در خور استعداد این فقیر است به پارهاى از آن مسائل و حقایق اشاره میکنم.

قرآن مجید از دوازده ماه قمرى تنها ماهى را که نام برده ماه رمضان است و این به خاطر این است که ماه رمضان هویتاً از عظمت و برکت برخوردار است، و ذکر نام آن براى نشان دادن عظمت و کرامتش به اهل تکلیف و روزه داران است.

رمضان در لغت به معناى باران شدید است و رسول خدا براساس مفهوم لغوى آن فرموده است:

«سمّى الرمضان لانه یرمض الذنوب:» «1»

این ماه را رمضان نامیدهاند، زیرا با فرو ریختن باران شدید مغفرت، گناهان را نابود میکند.

و دیگر معناى لغوى رمضان شدت گرما و هواى آتش زاست، و این به معناى این است که حرارت رمضان هیزم گناهان را تبدیل به خاکستر میکند.

از رسول خدا مطلب بسیار مهمى درباره رمضان به این صورت نقل شده است:

«لاتقولوا رمضان فان رمضان اسم من اسماء الله تعالى:» «2»

این ماه را بدون احترام به آن و بدون اضافه کردن صفت بامعنائى به آن، نام مبرید، زیرا رمضان اسمى از اسماء خداى تعالى است.

این نام مبارک زمانى که به صورت کمیت زمانى تجلى مینماید براى روزه داران سه حقیقت همراه میآورد، چنان که رسول خدا فرموده است:

«اذا جاء رمضان فتحت ابواب الجنة، وغلقت ابواب النار، و صفدت الشیاطین:» «3»

هنگامى که ماه رمضان بیاید، درهاى بهشت باز میشود، و درهاى دوزخ بسته میگردد، و شیاطین به غل و زنجیر کشیده میشوند.

 

روایات و ماه مبارک رمضان‏

امام صادق (ع) از رسول خدا درباره برکات ماه رمضان و وظیفه روزه دار در این ماه مطالب بسیار مهمى به این مضمون نقل میکند:

«شهر رمضان شهرالله عزوجل، وهو شهر یضاعف الله فیه الحسنات، و یمحو فیه السئیات، وهو شهرالبرکة، وهو شهرالانابة، وهو شهر التوبة، وهو شهرالمغفره، وهو شهرالعتق من النار و الفوز بالجنة.

الا فاجتنبوا فیه کل حرام، واکثروا فیه من تلاوة القرآن، و سلوا فیه حوائجکم، واشتغلوا فیه بذکر ربکم، ولایکونن شهر رمضان عندکم کغیره من الشهور، فان له عندالله حرمة وفضلا على سائر الشهور، ولایکونن شهر رمضان یوم صومکم کیوم فطرکم:» «4»

ماه رمضان ماه خداى عزوجل است، و آن ماهى است که خدا خوبیها را در آن میافزاید، و بدیها را در آن محو میکند، ماه رمضان زمان برکت، ماه انابه، و ماه توبه و مغفرت و ماه آزادى از دوزخ، و دست یافتن به بهشت است.

آگاه باشید، در این ماه از هر حرامى دورى کنید، و در آن فراوان تلاوت قرآن کنید، و حاجات خود را از حق بخواهید، و به ذکر پروردگارتان مشغول باشید، و ماه رمضان نزد شما چون ماههاى دیگر نباشد، زیرا این ماه نزد خداوند بر دیگر ماهها حرمت و فضیلت دارد، و روز روزه شما در ماه رمضان مانند روز غیر روزه دارى نباشد.

از حضرت رضا (ع) درباره ماه مبارک رمضان روایت شده است:

«الحسنات فى شهر رمضان مقبولة، والسیئات فیه مغفورة، من قرء فى شهر رمضان آیة من کتاب الله عزوجل کان کمن ختم القرآن فى غیره من الشهور، ومن ضحک فیه فى وجه اخیه المؤمن لم یلقه یوم القیامة الاضعک فى وجهه، وبشره بالجنة، ومن اعان فیه مؤمنا اعانه الله تعالى على الجواز على الصراط، یوم تزل فیه الاقدام، ومن کف فیه غضبه کف الله عنه غضبه یوم القیامة ومن اغاث فیه ملهوفا آمنه الله من الفزع الاکبر یوم القیامة، ومن نصر فیه مظلوماً نصره الله على کل من عاداه فى الدنیا، ونصره یوم القیامة عندالحساب والمیزان.

شهر رمضان شهرالبرکة، و شهرالرحمة، وشهر المغفرة، و شهرالتوبه، و شهرالانابة، من لم یغفر له فى شهر رمضان ففى اى شهر یغفرله؟ فسلوا الله ان یتقبل منکم فیه الصیام ولایجعله آخر العهد منکم، وان یوفقکم فیه لطاعة، ویعصمکم من معصیة، انه خیر مسئول.»

عبادات و نیکیها در ماه رمضان مقبول خداست، و گناهان مورد مغفرت و آمرزش، کسى که در ماه رمضان یک آیه از قرآن قرائت کند، مانند کسى است که در غیر ماه رمضان یک ختم قرآن نماید، و کسى که در ماه رمضان در صورت برادر مؤمنش تبسم کند، او را در قیامت دیدار نمیکند مگر این که در چهرهاش تبسم نماید، و وى را به بهشت بشارت دهد، و کسى که در ماه رمضان به مؤمنى یارى رساند، خداوند براى عبورش از صراط او را یارى دهد، روزى که قدمها در آن میلغزد، و کسى که در ماه رمضان خشم خود را نگاه دارد، خدا در قیامت خشمش را از او نگاه میدارد، و کسى که در ماه رمضان به فریاد اندوهگینى برسد، خدا او را در قیامت از فزع اکبر ایمنى دهد، و کسى که در این ماه مظلومى را یارى دهد خدا او را در دنیا بر هر کسى که با وى دشمنى کند یارى رساند، و روز قیامت هنگام حساب و میزان او را یارى دهد.

ماه رمضان ماه برکت، ماه رحمت، ماه مغفرت، ماه توبه، ماه انابه است، کسى که در ماه رمضان آمرزیده نشود در چه ماهى آمرزیده میشود؟!

از خدا بخواهید که در این ماه روزه شما را بپذیرد، و آن را ماه رمضان آخرین شما قرار ندهد، و بخواهید که خداوند در این ماه شما رابه طاعتش توفیق بخشد، و از نافرمانیاش حفظ کند، زیرا او بهترین وجودى است که از او درخواست میکنند.

رسول خدا فرمود:

«شعبان شهرى، و شهر رمضان شهر الله عزوجل، فمن صام یوما من شهرى کنت شفیعه یوم القیامة، و من صام یومین من شهرى غفرله ماتقدم من ذنبه، ومن صام ثلاثة ایام من شهرى قیل له: استأنف العمل، ومن صام شهر رمضان فحفظ فرجه ولسانه وکف اذاه عن الناس غفرالله له نوبه ماتقدم منها وماتأخر واعتقه من النار، واحله دارالقرار، وقبل شفاعته فى عدد رمل عالج من مذنبى اهل التوحید:» «5»

شعبان ماه من است، و ماه رمضان ماه خداى عزوجل است، پس هر کس یک روز از ماه مرا روزه گیرد من در قیامت شفیع او هستم، و هر کس دو روز از ماه مرا روزه گیرد خدا گناهان گذشتهاش بیامرزد، و هر کس سه روز از شهر مرا روزه گیرد به او گویند عمل از سر بگیر، و هر کس ماه رمضان را روزه گیرد و غریزه خود را حفظ کند، و زبان خویش را از گناه نگاه دارد، و آزارش را مردم باز دارد، خداوند گناهان گذشته و آیندهاش را میآمرزد، و او را از دوزخ آزاد کند، و وارد بهشت نماید، و به عدد ریگهاى جمع شده و انباشته از گناهکاران اهل توحید شفاعت کند.

از بهترین قطعههائى که درباره ماه مبارک رمضان در کتابهاى باارزش حدیث وارد شده، خطبه پیامبر اسلام است که حضرت رضا از پدرانش از امیرمؤمنان روایت میکند که آن حضرت فرمود:

«ان رسول الله خطبنا ذات یوم فقال: ایها الناس قد اقبل الیکم شهرالله بالبرکة والرحمة والمغفرة، شهر هو عندالله افضل الشهور و ایامه افضل الایام، ولیالیه افضل اللیالى، وساعاته افضل الساعات، هو شهر دعیتم فیه الى ضیافة الله و جعلتم فیه من اهل کرامة الله، انفاسکم فیه تسبیح، ونومکم فیه عبادة و عملکم فیه مقبول، و دعاءکم فیه مستجاب:»

روزى رسول خدا براى ما خطبه خواند، فرمود: اى مردم ماه خدا به سوى شما آمد، همراه با برکت و رحمت و مغفرت.

ماهى که نزد خدا برترین ماه هاست، و روزهایش برترین روزها و شبهایش برترین شبها، و ساعاتش برترین شبهاست، ماه رمضان ماهى است که در آن به میهمانى خدا دعوت شده اید، و در آن اهل کرامت قرار داده شده اید، نفس هایتان در آن تسبیح، و خوابتان در آن عبادت، و عملتان در آن پذیرفته، و دعایتان در آن مستجاب است.

«فسئلوا الله ربکم بنیات صادقة، و قلوب طاهرة ان یوفقکم لصیامه، وتلاوة کتابه، فان الشقى من حرم غفران الله فى هذا الشهرالعظیم، واذکروا بجوعکم وعطشکم فیه جوع القیامة و عطشه، وتصدقوا على فقرائکم ومساکینکم و وقرو کبارکم، وارحموا صغارکم، وصلوا ارحامکم، واحفظوا السنتکم، وغضوا عما لایحل النظر الیه ابصارکم، وعما لایحل الاستماع الیه اسماعکم، وتحننوا على ایتام الناس، یتحنن على ایتاکم، و توبوا الى الله من ذنوبکم وارفعوا الیه ایدیکم بالدعاء فى اوقات صلواتکم فانها افضل الساعات ینظر الله عزوجل فیها بالرحمة الى عباده یجیبهم اذا ناجوه، ویلبیهم اذا نادوه، ویستجیب لهم اذا دعوه:»

با نیتهاى صادقانه، و قلبهاى پاک از خدا بخواهید که شما را به روزه ماه رمضان توفیق دهد، و به تلاوت کتابش موفق بدارد، یقیناً بدبخت و شقى کسى است که در این ماه عظیم از مغفرت خدا محروم شود، با گرسنگى و تشنگى خود یاد گرسنگى و تشنگى روز قیامت کنید، و به تهیدستان و نیازمندان صدقه دهید، و بزرگانتان را احترام نمائید، و به کودکان مهر و محبت ورزید، و نسبت به خویشانتان صلح رحم کنید، و زبانتان را حفظ نمائید، و دیده از آنچه دیدن آن حلال نیست فرو بندید، و گوش از شنیدن آنچه حلال نیست ببندید، و بر یتیمان مردم احسان کنید تا به یتیمانتان احسان کنند.

از گناهانتان به پیشگاه خدا توبه کنید، و در اوقات نماز دست به دعا بردارید، که ساعات نماز این ماه برترین ساعات است، در این ساعات خدا به بندگانش با نظر رحمت بنگرد، چون با او مناجات کنند پاسخ دهد، و چون او را ندا دهند به ندایشان جواب دهد، و چون به درگاهش دعا کنند دعایشان را مستجاب نماید.

«ایها الناس ان انفسکم مرهونة باعمالکم ففکوها باستغفارکم، وظهورکم ثقیلة من اوزارکم فخففوا عنها بطول سجودکم، واعلموا ان الله تعالى ذکره اقسم بعزته ان لایعذب المصلین والساجدین وان لا یروعهم بالنار یوم یقوم الناس لرب العالمین:»

اى مردم وجودتان در گرو اعمال زشت شماست آن را با استغفار آزاد کنید، و پشت شما از بار گناهانتان سنگین است آن را با طول سجودتان سبک نمائید، و بدانید که خداى تعالى به عزتش سوگند خورده که نماز گزاران و اهل سجود را عذاب نکند، و آنان را در قیامت از آتش دوزخ نترساند.

«ایها الناس من فطر منکم صائما مؤمنا فى هذا الشهر کان له بذلک عندالله عتق رغبة، و مغفرة لما مضى من ذنوبه، قیل یا رسول الله ولیس کلنا یقدر على ذلک فقال: اتقواالنار و لو بشق تمرة اتقواالنار ولو بشربة ماء:»

اى مردم از شما کسى که مؤمن روزه دارى را در این ماه افطارى دهد، براى او به خاطر این کار پاداش یک برده آزاد کردن است و نیز آمرزش گناهان گذشتهاش، گفتند: اى رسول خدا همه ما قدرت افطارى دادن نداریم! فرمود: گرچه به نصف خرما، یا یک جرعه آب خود را از آتش حفظ کنید.

«ایها الناس من حسن منکم فى هذاالشهر خلقه کان له جوازاً على الصراط یوم تزل فیه الاقدام، ومن خفف فى هذاالشهر عما ملکت یمینه خفف الله علیه حسابه، ومن کف فیه شره کف الله عنه غضبه یوم یلقاه، ومن اکرم فیه یتیما اکرمه الله یوم یلقاه، ومن وصل فیه رحمه و صله الله برحمة یوم یلقاه، ومن قطع فیه رحمه قطع الله عنه رحمة یوم یلقاه، ومن تطوع فیه بصلاة کتب الله له براءة من النار، ومن ادى فیه فرضا کان له ثواب من ادى سبعین فریضة فیما سواه من الشهور، ومن اکثر فیه من الصلاة على ثقل الله میزانه یوم تخف الموازین، ومن تلافیه آیة من القرآن کان له مثل اجر من ختم القرآن فى غیره من الشهور:»

اى مردم هر کس در این ماه اخلاقش را نیکو نماید، براى او جواز عبور از صراط است، روزى که قدمها در آن میلغزد، و هر که در این شهر به کار خادمش تخفیف دهد، خدا حسابش را تخفیف میدهد، و هر که شرش را از مردم نگاه دارد، خدا روز قیامت خشمش را از او کفایت نماید، و هر که در این ماه یتیمى را اکرام کند، خدا او را در قیامت اکرام فرماید، و هر که در این ماه نسبت به خویشانش صله رحم کند، خدا در قیامت نسبت به او با رحمتش صله نماید، و هر که قطع رحم کند، خدا در قیامت رحمتش را از او قطع کند، و هر که در این ماه نماز مستحب بخواند، خدا برات آزادى از دوزخ برایش بنویسد، و هر که در این ماه فریضه و واجبى را به جاى آورد، ثوابش براى او چون هفتاد فریضه در غیر این ماه است، و کسى که در این ماه بر من زیاد صلوات فرستد خدا میزانش را در قیمت سنگین کند روزى که میزانها سبک میشود، و هر که در این ماه یک آیه از قرآن قراءت کند، براى او مانند یک ختم قرآن در غیر ماه رمضان است.

«ایها الناس ان ابواب الجنان فى هذا الشهر مفتحة، فسلوا ربکم ان لایغلقها علیکم، و ابواب النیران مغلقة فسلوا ربکم ان لایفتها علیکم، والشیاطین مغلوقة فسلوا ربکم ان لایسلطها علیکم:»

اى مردم درهاى بهشت در این ماه باز است، از پروردگارتان بخواهید به روى شما نبندد، و درهاى دوزخ بسته است، از پروردگارتان بخواهید به روى شما باز نکند، و شیاطین در غل و زنجیرند از پروردگارتان بخواهید که آنان را بر شما مسلط ننماید.

امیرمؤمنان میفرماید از جاى برخاستم و گفتم اى رسول خدا

«ما افضل الاعمال فى هذاالشهر؟ فقال: یا اباالحسن افضل الاعمال فى هذاالشهر الورع عن محارم الله عزوجل ثم بکى فقلت یا رسول الله مایبکیک؟ فقال: یا على ابکى لمایستحل منک فى هذالشهر کانى بک و انت تصلى لربک وقد انبعث اشقى الاولین شقیق عاقر ناقة ثمود، فضربک ضربة على قرنک فخضب منها لحیتک:»

برترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: اى اباالحسن بهترین اعمال در این ماه خوددارى از حرامهاى خداى عزوجل است، سپس پیامبر گریه کرد، گفتم اى رسول خدا سبب گریه شما چیست؟ فرمود: یا على گریه میکنم براى جنایتى که در این ماه نسبت به تو حلال میشمارند، گوئى با تو هستم و تو براى پروردگارت در حال نمازى، که شقیترین اولین، رفیق پى کننده ناقه قوم ثمود را بر میانگیزانند و ضربتى بر فرقت میزند و محاسنت را به خون آن خضاب میکند.

امیرمؤمنان میگوید به رسول خدا گفتم:

«وذلک فى سلامة من دینى؟ فقال: فى سلامة من دینک ثم قال: یا على من قتلک فقد قتلنى، ومن ابغضک فقد ابغضنى، ومن سبک فقد سبنى، لانک منى کنفسى، روحک من روحى، وطینتک من طینتى، ان الله تبارک وتعالى خلقنى وایاک واصطفانى وایاک، واختارنى للنبوة، واختارک للامامة، ومن انکر امامتک فقد انکر نبوتى، یا على انت وصییى، وابو ولدى، و زوج ابنتى، وخلیفتى على امتى فى حیاتى ومماتى امرک امرى، ونهیک نهییى، اقسم بالذى بعثنى بالنبوة وجعلنى خیرالبریة انک لحجة الله على خلقه، وامینه على سره، وخلیفة على عباده:»

کشته شدن من در حال سلامت دین من است؟ پیامبر فرمود: آرى در سلامت دین توست، سپس فرمود: اى على کسى که تو را به قتل برساند مرا به قتل رسانیده، و کسى که با تو دشمنى کند با من دشمنى نموده، و کسى که به تو ناسزا گوید به من ناسزا گفته، زیرا تو، چون من هستى، روحت روح من است، و خمیر مایه ات، خمیر مایه من است، خداوند مرا و تو را آفرید، مرا و تو را برگزید، مرا به نبوت انتخاب کرد، و تو را به امامت اختیار نمود، کسى که امامت تو را انکار کند نبوت مرا انکار کرده است.

اى على تو جانشین منى، و پدر فرزندان منى، و همسر دختر منى و در حیات و ممات من جانشین من در امت منى، فرمانت فرمان من است، و نهیت نهى من است، به کسى که مرا به نبوت برگزید و بهترین خلق قرار داد سوگند میخورم به یقین تو حجت خدا بر خلق او هستى و امین خدا بر راز و سر او هستى، و خیلفه او بر بندگان او میباشى.

این گوشهاى از روایات بسیار و کثیرى بود که در کتابهاى مهم حدیث درباره عظمت ماه رمضان نقل شده است، اگر کسى مشتاق روایات بیشتر باشد میتواند به کتابهاى مفصل حدیث چون فروع کافى، وسائل الشیعه، بحارالانوار، مستدرک وسائل و ثواب الاعمال مراجعه نماید.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- کنزالعمال، ج 8، ص 466.

(2)- فتوحات محى الدین، ج 9، ص 115.

(3)- کنز العمال، ج 8، ص 461.

(4)- بحار، ج 96، ص 340.

(5)- امالى صدوق 13.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 93/4/14 :: ساعت 8:25 صبح )
»» ماه مبارک رمضان و مسئله با عظمت روزه‏

 

«3» وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ مِنْ تِلْکَ السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضَانَ شَهْرَ الصِّیَامِ وَ شَهْرَ الْإِسْلَامِ وَ شَهْرَ الطَّهُورِ وَ شَهْرَ التَّمْحِیصِ وَ شَهْرَ الْقِیَامِ‏ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ» «1» «4 فَأَبَانَ فَضِیلَتَهُ عَلَى سَائِرِ الشُّهُورِ بِمَا جَعَلَ لَهُ مِنَ الْحُرُمَاتِ الْمَوْفُورَةِ وَ الْفَضَائِلِ الْمَشْهُورَةِ فَحَرَّمَ فِیهِ مَا أَحَلَّ فِی غَیْرِهِ إِعْظَاماً وَ حَجَرَ فِیهِ الْمَطَاعِمَ وَ الْمَشَارِبَ إِکْرَاماً وَ جَعَلَ لَهُ وَقْتاً بَیِّناً لَا یُجِیزُ- جَلَّ وَ عَزَّ- أَنْ یُقَدَّمَ قَبْلَهُ وَ لَا یَقْبَلُ أَنْ یُؤَخَّرَ عَنْهُ‏ 

و خدا را سپاس که از جمله آن راه‏ها، ماه خود، ماه رمضان را قرار داد؛ ماه روزه، و ماه اسلام، ماه پاک کننده، ماه آزمایش، ماه قیام به عبادت، و ماهى که قرآن را در آن نازل کرد، که سراسر براى مردم هدایت است و نشانه‏هایى روشن از هدایت، و جداکننده بین حق و باطل؛ پس برتریش را بر ماه‏هاى دیگر بر پایه احترامات زیادى که برایش قرار داد، و فضیلت‏هایى که بین مردم مشهور است، آشکار ساخت.

پس آنچه را در ماه‏هاى دیگر حلال بود، به خاطر بزرگداشت این ماه حرام کرد، و خوراکى‏ها و آشامیدنى‏ها را محض گرامى داشت آن ممنوع فرمود، و بر آن وقتى واضح و روشن قرار داد، و آن نهمین ماه از ماه‏هاى قمرى است که‏ حضرتش جلّ و عزّ اجازه نمى‏دهد از آن وقت معین پیش افتد، و نمى‏پذیرد که از آن پس افتد.

 

فرازهاى عرشى و ملکوتى این دعا، موقعیت بسیار مهم ماه رمضان، و اهمیّت مسئله الهى روزه را نشان مى‏دهد.

جملات زیباى این دعا، به این معنا هشدار مى‏دهد، که ماه رمضان و روزه در آن باعث سوختن هیمه گناه از پرونده و ریزش رحمت الهى بر عبد خداست.

این ماه به حقیقت ماه اسلام است، زیرا هر انسان عاشقى با اتصال به روزه‏اى که شرایط ظاهرى و باطنى آن در قرآن و روایات بیان شده، تبدیل به یک مسلمان واقعى و یک موجود با تقوا و یک عنصر تسلیم در برابر حضرت محبوب مى‏شود.

در این ماه دامن جان و حقیقت نفس، و اعضا و جوارح به کشور پاکى سفر مى‏کنند، و در پایان ماه به تقوا و طهارت مورد نظر دوست مى‏رسند.

یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» «2»

اى اهل ایمان! روزه بر شما مقرّر و لازم شده، همان گونه که بر پیشینیان شما مقرّر و لازم شد، تا پرهیزکار شوید.

ماه رمضان ماه تصفیه بدن از آلودگى‏ها و رسوب‏هاى غذایى است، رسوب‏هایى که باعث امراض گوناگون وریدى، خونى، قلبى، و جسمى است.

ماه تصفیه و پاکى از گناهان و معاصى و رذایل اخلاقى و نفسى و روحى و عملى است، و این همه وقتى میسّر است که روزه جسمى و نفسى و قلبى گرفته شود، و به‏ تعبیر اهل دل، روزه عام که روزه بدن، و روزه خاص که روزه جان، و روزه خاصّ الخاص که روزه قلب است.

روزه بدن امساک از مفطرات، و روزه نفس امساک از رذایل اخلاقى و معاصى اعضا و جوارح، و روزه قلب امساک از غیر حق است!

این ماه به راستى ماه قیام و به پا خاستن براى کسب معرفت و بینش، و تحصیل حق و حقیقت و به دست آوردن کرامت و فضیلت، و فراهم آوردن عشق و شور از توجه به حضرت محبوب، و ماه اقدام جانانه براى ورود به مدار عبادت خالصانه و بندگى عاشقانه است.

ماه رمضان ماه پیوند خوردن به قرآن براى کسب هدایت، و منور کردن جان به نور آیات بیّنات، و ماه تلاوت قرآن و ماه تشخیص حق از باطل در همه امور است.

فضایل این ماه فضایلى فوق‏العاده و بى‏شمار است. به خاطر حرمت این ماه آنچه در دیگر ماه‏ها بر انسان از طلوع فجر تا فجر دیگر حلال است حرام مى‏باشد، جسم از روى آوردن به خوراکى‏ها و آشامیدنى‏ها ممنوع است، روزه این ماه را نمى‏توان پیش انداخت، و نیز جایز نیست آن را به دست تأخیر سپرد، که بر واجد شرایط واجب است در همان ماه مبارک قیام به این عبادت بزرگ کند.

روزه فواید جسمى و روحى فراوان دارد، شفابخش جسم، و توانبخش جان است، پاک کننده آدمى از رذایل حیوانى است، در ساختن فرد صالح و سامان دادن اجتماع بسیار مؤثّر است، در تهذیب و تزکیه نفس و رهاندن انسان از روزمرّگى و واماندگى در نیازهاى تن، تأثیر بسزائى دارد.

فوائد طبّى و بهداشتى روزه که از سودمندى‏هاى کوچک این فرضیه انسان‏ساز مى‏باشد به حدّى است که شاید نیاز به توضیح و تکرار نداشته باشد و بیشتر مردم کم و بیش از آن آگاهند.

معده و دستگاه گوارش از اعضاى پرکار اندام آدمى است، با سه وعده غذا که‏ معمول مردم است تقریباً در همه ساعات دستگاه گوارش به هضم و تحلیل و جذب و دفع مشغول است.

روزه باعث مى‏شود که از یک سو این اعضا استراحت کنند و از فرسودگى مصون بمانند و نیروى تازه‏اى بگیرند، و از سوى دیگر ذخایر چربى که زیان‏هاى مهلکى دارند تحلیل رفته و کاسته شوند.

 

روزه و سلامتى‏

در روایات اسلامى حتى به فوائد جسمى روزه نیز تصریح شده تا برخى از سست عنصران اگر نه با ایمان کامل حدّاقل با توجّه به فوائد بهداشتى روزه، این فریضه ثمربخش را بجاى آورند و از سودمندى‏هاى گوناگون آن در حدّ خود بهره‏ور شوند.

پیامبر بزرگوار اسلام صلى الله علیه و آله در همین رابطه فرموده است:

صُومُوا تَصِحُّوا. «3»

روزه بگیرید تا سالم بمانید.

و نیز در روایات بسیارى، پیشوایان بزرگ اسلام فرموده‏اند:

معده آدمى خانه بیمارى‏هاى اوست و پرهیز از غذا درمان آن است. «4» بدیهى است، آنگاه این فواید بهداشتى بهتر به دست مى‏آید که روزه‏دار امساک روز را با زیاده روى در شب تلافى نکند، که پرخورى خود موجب زیان‏هاى چشمگیر براى دستگاه گوارش است.

با پیشرفت دانش پزشکى، برخى از پزشکان و متخصصان دریافته‏اند که امساک‏ از خوردن و آشامیدن، عالى‏ترین روش درمانى است.

یکى از پزشکان مى‏گوید:

طرح درمان به وسیله روزه چنان معجزه آساست که به کار بستن آن مسیر طرح‏ها و برنامه‏هاى طب عملى و جرّاحى را تغییر خواهد داد، زیرا روزه راه تازه‏اى به روى دانش پزشکى مى‏گشاید و سلاح مؤثرى براى مبارزه با بیمارى‏ها به این دانش مى‏بخشد، سلاحى که مى‏توان آن را از راه‏هاى گوناگونى مورد استفاده قرار داد و انسان را در مبارزه با علّت بیمارى‏ها براى بهبود بیماران به نتیجه مطلوب و آشکار مى‏رساند.

با روزه و امساک مى‏توان بیمارى‏هایى را بهبود بخشید و معالجه کرد، البته در صورتى که با اعتدال و میانه‏روى مقرون باشد و هنگام سحر و افطار در خوردن و آشامیدن افراط نشود.

باید توجّه داشت بر خلاف تصور کوتاه اندیشان، روزه هیچ گونه ضررى براى افراد سالم مکلف ندارد، و اگر کسى بیمار باشد و نتواند روزه بگیرد از انجام این تکلیف اسلامى معاف است، و نیز اگر روزه بگیرد و با این کار بیمارتر شود، و یا روزه‏اش باعث گردد که بیماریش ادامه یابد، کار حرامى مرتکب شده و روزه‏اش هم نزد خدا پذیرفته نیست.

افراد سالم باید بدانند که روزه نه تنها زیانى برایشان ندارد، بلکه موجب تندرستى و صحّت مزاج است، و به گفته برخى شکم‏پرستان که خود روزه نمى‏گیرند و دیگران را نیز از روزه باز مى‏دارند و تلقین مى‏کنند که روزه موجب زخم معده مى‏شود، نباید اعتنا کرد. این گونه دروغ‏ها فقط بهانه افراد سست عنصرى است که اسیر شکم خویشند و از عزم و اراده انسانى در آنان خبرى نیست.

روزه باعث استراحت معده است و در حال روزه‏دارى اسید معده به جاى غذا به وسیله صفرا خنثى مى‏شود و زخم ایجاد نمى‏گردد. «5» اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان متدین ماه مبارک رمضان را روزه مى‏دارند و به هیچ وجه شکایتى از این بیمارى ندارند و نسبت بیمارى زخم معده در میان روزه‏داران بیشتر از دیگران نیست.

 

روزه و تقوا

 

روزه عامل مؤثّرى در ایجاد و تقویت روحیّه تقوا و پرهیزکارى است.

قرآن مجید این فایده بزرگ را با جمله:

لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» «6»

تا پرهیزکار شوید.

یادآور مى‏شود و این عبادت را عامل مهم تقوا مى‏شمارد. تقوا و پرهیزکارى در تربیت و سازندگى و شخصیت اسلامى یک مسلمان نقش بسیار مهمى دارد، و براى رسیدن به همین اثر پر ارزش است که بهترین عبادت در ماه صیام و در حال روزه اجتناب از گناهان است.

ورع از محارم الهى که رسول خدا آن را بهترین عمل در ماه رمضان دانسته‏ «7» شرط کمال روزه است.

روزه‏دار با به کار بستن این دستور ملکوتى روح تقوا را در خود زنده مى‏کند و این‏ مراقبت ثمربخش در ماه مبارک رمضان و در حال روزه بسیار آسان‏تر است، چرا که گرسنگى و تشنگى و دیگر محدودیت‏هاى روزه، شعله‏هاى سرکش غرایز حیوانى و هوس‏ها را تا حدّ چشمگیرى خاموش مى‏سازد و حتى اگر موقتاً هم باشد گریبان عقل و جان را از چنگ شهوات رها مى‏سازد و براى روزه‏دار زمینه‏اى آماده براى تمرین تقوا و پرهیزکارى فراهم مى‏شود، و با مراقبت و تمرین پیاپى در یک ماه نیروى بازدارنده از گناه در او به وجود مى‏آید و خصلت خوددارى در او ریشه مى‏گیرد و رشد مى‏کند، و او با گذراندن این برنامه یک ماهه توفیق مى‏یابد که پس از یک ماه روزه نیز پرهیزکار باقى بماند و بدین ترتیب به مقام پر ارج تقوا که به فرموده قرآن و پیشوایان معصوم ما کرامت انسان بدان وابسته است، براى همیشه نایل آید.

حکومت غرایز و شهوات بر انسان خطرناک‏ترین حکومت‏ها است و آدمى را اسیر و بى‏اختیار مى‏سازد و به پستى و رذالت مى‏کشاند. مبارزه با سلطه شهوات نفس که در اسلام جهاداکبر نامیده شده به پایمردى و اراده‏اى استوار نیاز دارد.

انسان با روزه‏دارى که امساک از خوردن و آشامیدن و خوددارى از برخى چیزهاى دیگر است در واقع با خواهش‏هاى خویش مى‏جنگد و در برابر غرایز خود مقاومت مى‏کند، تمرین این عمل اراده و تصمیم را در انسان نیرومند مى‏سازد و جان را از قید حکومت و سلطه هواها و خواهش‏ها مى‏رهاند.

امیر المؤمنین علیه السلام مى‏فرماید:

افْضَلُ النَّاسِ مَنْ جاهَدَ هَواهُ وَ اقْوَى النّاسِ مَنْ غَلَبَ هَواهُ. «8»

بهترین مردم کسى است که با هواى نفس مبارزه کند، و نیرومندترین آنان کسى است که بر آن پیروز شود.

پس روزه داران بهترین مردمند، چرا که با خواسته‏هاى نفسانى مبارزه مى‏کنند، و اگر با مراقبت و کوشش از روزه خود این بهره را بگیرند که بر نفس خود مسلّط شوند از نیرومندترین مردم نیز خواهند بود.

گر برفت اندر غمت دل گو برو

 

جان اگر هم شدفدایت گو بشو

     

حسن تو اى جان من پاینده باد

 

هر چه جز تو گو به قربان تو شو

من طمع از خود بریدم آن زمان‏

 

که به عشقت جان و دل کردم گرو

هر دمى جانى فدا سازم تو را

 

در هماندم بخشى از سر جان نو

جان نو بخشد جمالت نو مرا

 

کهنه را گوید جلالت که برو

هر دمم عیدىّ و قربان نوى است‏

 

خلعتى نوروز نو روزىّ نو

دوست مى‏خواند تو را اى‏فیض‏هان‏

 

در ره او پاى از سر کن بدو

     

(فیض کاشانى)

 

روزه و معرفت‏

 

روزه چراغ معرفت و آگاهى را در درون برمى‏افروزد، روزه و به ویژه روزه ماه رمضان موجب مى‏شود که حکومت شهوات و امیال شیطانى جاى خود را به حکومت تقوا و پیروى از دستورهاى الهى بدهد و تیرگى هوس‏ها و شهوات در جان آدمى به نورانیّت و روشنى باطن تبدیل شود.

در سایه همین صفا و پاکى حاصل از روزه است که روزه‏دار با خودآگاهى نه تنها شکم را از خوردن و آشامیدن، که دست و پا و چشم و گوش و زبان و همه اعضاى خویش را از آنچه خدا حرام فرموده نگاه مى‏دارد، و مى‏تواند به آن درجه از تقوا نایل آید که حتى از اندیشه و فکر گناه نیز دورى گزیند، و این اوج نورانیت روزه است.

امیر المؤمنین علیه السلام نیز به همین مرتبه اشاره مى‏فرماید:

صِیامُ الْقَلْبِ عَنِ الْفِکْرِ فِى الآْثامِ افْضَلُ مِنْ صِیامِ الْبَطْنِ عَنِ الطَّعامِ. «9»

روزه دل از اندیشه گناهان برتر از روزه شکم از خوردن و آشامیدن است.

بارى صفا و پاکى حاصل از روزه و خوددارى و پرهیزکارى روزه‏دار همچون سپرى است که روزه‏دار را از آتش عذاب الهى که مولود گناهان است، مصون مى‏دارد.

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند:

الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ. «10»

روزه، سپرى است که روزه‏دار را از آتش جهنّم حفظ مى‏کند.

 

روزه و صبر

صبر از خصلت‏هایى است که در اخلاق اسلامى بر آن بسیار تأکید شده است، انسان مسلمان در زندگى فردى و اجتماعى خویش در راه هدف‏هایى مبارزه مى‏کند و با مشکلاتى نیز رو به رو است، بدون خصلت صبر، پیروزى بر مشکلات و رسیدن به هدف‏ها آسان نیست، صبر و تحمّل بر نیروى مقاومت و پایدارى آدمى مى‏افزاید و اراده را توانا مى‏سازد، هیچ ملّتى اگر تحمل ناگوارى‏ها را نداشته باشد بر مشکلات خویش و بر دشمنان خود نمى‏تواند پیروز گردد. با صبر و مقاومت است که مى‏توان به پیکار ستمگران رفت.

و دست استعمارگران را کوتاه نمود، و روزه به ویژه در روزهاى گرم و طولانى تابستان که فشار تشنگى طاقت فرسا مى‏شود، به طور چشمگیرى به انسان صبر و مقاومت مى‏بخشد و تحمّل رنج و سختى را بر آدمى آسان مى‏سازد.

قرآن کریم با توجّه به همین اثر است که از روزه به «صبر» تعبیر کرده است:

وَاسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» «11»

از صبر و نماز [براى حل مشکلات خود و پاک ماندن از آلودگى‏ها و رسیدن به رحمت حق‏] کمک بخواهید.

امامان معصوم ما صبر را در این آیه به روزه تفسیر کرده‏اند «12» و پیامبر بزرگوار اسلام نیز ماه رمضان را ماه صبر نامیده‏اند:

شَهْرُ الصَّبْرِ، وَ انَّ الصَّبْرَ ثَوابُهُ الْجَنَّةُ. «13»

رمضان ماه صبر است، و پاداش صبر بهشت است.

امام صادق علیه السلام فرموده:

هرگاه بر کسى حادثه‏اى جانکاه پیش آمد روزه بگیرد که خدا فرموده است:

وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» «14»

امامان بزرگوار ما در روایات و دعاها، ماه رمضان را ماه مواسات نامیده‏اند. «15» از نتایج بارز روزه برانگیختن حسّ همدردى نسبت به مستمندان و همنوعان تنگ‏دست است، آنان که زندگى آسوده‏اى دارند و رنج فقر و طعم روزه، وسیله‏اى است که آنان را از غفلت مى‏رهاند و رنج مستمندان را به یاد آنان مى‏آورد تا به دستگیرى فقیران همّت گمارند و به درد دل آنان برسند.

از سویى به احسان و اطعام و انفاق به مستمندان در ماه مبارک رمضان بسیار سفارش شده است، و از سوى دیگر گرسنگى و تشنگى روزه، موجب درک رنج مستمند مى‏گردد و بدین ترتیب ثروتمند به فقیر نزدیک مى‏شود و احساس‏ها رقت مى‏یابد و احسان و انفاق فزونى مى‏گیرد و جامعه کمک به همنوع را مى‏آموزد.

مواسات یعنى سهیم ساختن برادران در رزق و روزى، و رمضان را به همین جهت ماه «مواسات» نامیده‏اند تا مسلمانان به احسان نسبت بهم بپردازند و با تمرین بر این صفت ارزنده انسانى، جامعه را از حقد و کینه برهانند و برادروار در کنار هم از نعمت‏هاى الهى بهره بگیرند.

شایسته است که روزه‏داران به همه این نکات انسانى توجّه کنند و بکوشند حقیقت فریضه روزه را آن چنانکه باید به جا آورند و ماه مبارک رمضان را آن چنانکه سزاوار این ماه است به سر آورند تا همگان ازبرنامه‏هاى سازنده اسلامى بهره‏ور شوند.

از حضرت عسگرى علیه السلام پرسیدند: چرا روزه واجب شده است؟ فرمودند:

تا ثروتمند درد گرسنگى را دریابد و به فقیر توجّه کند. «16» هشام از حضرت صادق علیه السلام علّت روزه را پرسید، امام فرمود:

خداوند روزه را واجب کرد تا غنى و فقیر با هم مساوى باشند. و بدان جهت که غنى رنج گرسنگى را لمس نکرده تا به فقیر رحم کند و هر وقت چیزى خواسته قدرت به دست آوردن آن را داشته است، خدا خواسته است که میان بندگانش یکنواختى به وجود آورد و خواسته است ثروتمند طعم گرسنگى را بچشد، و اگر جز این بود ثروتمند بر مستمند و گرسنه ترحّم نمى‏کرد. «17»

 

روزه و توبه‏

 

ماه رمضان ماه خدا، ماه آشنایى با قرآن، ماه عبادت، ماه دعا، ماه آمرزش، ماه توبه و بازگشت از گناهان و اصلاح نفس است.

در این ماه به قرائت قرآن بسیار سفارش شده و مرسوم مسلمین است که در رمضان بیشتر از ماه‏هاى دیگر قرآن مى‏خوانند و این وسیله‏اى است که جامعه اسلامى با قرآن و معارف آن آشنایى بیشترى پیدا کند و براى پیشرفت در صراط خدا و اسلام از کلام خداى متعال آموزش بگیرد.

رمضان ماه عبادت و بندگى و راز و نیاز با معبود جهان است.

در روایات اسلامى تأکید شده که در این ماه با توجّه و خضوع بیشتر نمازها را به جا آورند، و از نمازهاى مستحبى در شب و روز غفلت نورزند، و بدین ترتیب با یک ماه تمرین مؤمنان به عبادت خالص‏ترى موفّق مى‏شوند و جان‏ها به خدا نزدیکتر مى‏گردد. ماه رمضان ماه دعا است.

پیشوایان گرامى فرموده‏اند:

مؤمنان در این ماه و به ویژه در شب‏هاى مبارک قدر در دعا و نیایش مبالغه کنند و با توجّه به اثرات سازنده دعا و نیایش، روزه‏داران مى‏توانند در پیوند معنوى خویش با خداى متعال تحولى به وجود آورند و بیش از پیش به ذات متعال هستى بخش او نزدیک شوند و کسب فیض کنند.

رمضان ماه آمرزش و توبه و بازگشت به سوى خداست، آنان که در زندگى خویش آلودگى‏هایى داشته‏اند مى‏توانند با روزه جان خویش را شستشو دهند و در خلوت سحرها با رو کردن به خداى مهربان درون را صفا بخشند و از خداى خویش طلبِ آمرزش کنند، و مى‏توانند با همین زمینه براى همیشه از کجى‏ها و گمراهى‏ها دست بردارند و به راه آیند.

معصومان علیهم السلام فرموده‏اند:

گناهان در این ماه بخشیده مى‏شود؛ و این مژده بزرگى است براى آنان که لغزش‏هایى داشته‏اند تا نومید نباشند و از برکات این ماه استفاده کنند و به سوى خدا بازگردند و روى دل به جانب او دارند و با او پیمان ببندند که از گناهان دست‏

بشویند و خود را اصلاح کنند و گذشته را جبران نمایند، و بدون تردید گناهکار پشیمانى که در این ماه مبارک براى خدا روزه بدارد و از گذشته خویش شرمسار باشد و از خدا آمرزش بخواهد، مورد مهر و عفو خدا قرار خواهد گرفت و سعادتش تأمین مى‏شود.

از برکت‏هاى این ماه همین انقلاب روحى و تحول درونى روزه‏داران و همین توفیقات عملى است، که انسان آلوده را پاک مى‏سازد و از عذاب الهى که محصول گناهان است نجات مى‏بخشد و روزه‏دار را از ظلمت‏ها به نور و تقوا و فضیلت‏هاى اخلاقى، به نور توبه و بازگشت به سوى خدا، به نور مهر و رحمت حضرت حق مى‏کشاند.

رضا دادم به عشق او اگر غارت کند جانم‏

 

که جان صد چو من بادا فداى عشق جانانم‏

به زخم عشق او سازم که زخمش مرهم جانست‏

 

به داغ درد او سازم که درد اوست درمانم‏

غمى کز عشق یار آید به شادى بر سرش گیرم‏

 

به هر چه دوست فرماید غلام بنده فرمانم‏

مرا همّت چو طور آمد ارادت وادى اقدس‏

 

درخت آتشین عشق است و من موسىّ عمرانم‏

مرا همّت چنان آمد که گر از تشنگى میرم‏

 

به منّت آب حیوان را ز دست خضر نستانم‏

     

(منصور حلّاج)

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

 

(1)- بقره (2): 185.

(2)- بقره (2): 183.

(3)- بحار الأنوار: 59/ 267، باب 88، حدیث 46؛ الدعوات، راوندى: 76، حدیث 179.

(4)- مستدرک الوسائل: 16/ 453، باب 109، حدیث 20527؛ عوالى اللآلى: 2/ 30، حدیث 72.

(5)- اولین دانشگاه و آخرین پیامبر: 3/ 79.

(6)- بقره (2): 183.

(7)- وسائل الشیعة: 10/ 313، باب 18، حدیث 13494؛ الأمالى، شیخ صدوق: 93، حدیث 4.

(8)- غرر الحکم: 242، حدیث 4903.

(9)- غرر الحکم: 176، حدیث 3365.

(10)- من لایحضره الفقیه: 2/ 74، حدیث 1871؛ تهذیب الأحکام: 4/ 151، باب 40، حدیث 1.

(11)- بقره (2): 45.

(12)- الکافى: 4/ 63، حدیث 7؛ من لایحضره الفقیه: 2/ 76، حدیث 1776.

(13)- الکافى: 4/ 64، حدیث 4؛ وسائل الشیعة: 10/ 307، باب 18، حدیث 13484.

(14)- الکافى: 4/ 63، حدیث 7؛ من لایحضره الفقیه: 2/ 76، حدیث 1777.

(15)- وسائل الشیعة: 10/ 7، باب 1، حدیث 12697؛ من لایحضره الفقیه: 2/ 73، حدیث 1766.

(16)- وسائل الشیعة: 10/ 8، باب 1، حدیث 12700؛ الکافى: 4/ 181، حدیث 6.

(17)- بحار الأنوار: 93/ 371، باب 46، حدیث 53؛ من لایحضره الفقیه: 2/ 73، حدیث 1766



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 93/4/14 :: ساعت 8:24 صبح )
»» فوائد روزه در روایات‏

معصومان علیهم السلام در باب فوائد روزه احادیث و گفتارهاى ارزشمند بسیارى دارند.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در پاسخ به فرد یهودى که از پاداش روزه دار پرسیده بود، فرمود:

هیچ مؤمنى نیست که به خاطر خدا ماه رمضان را روزه بدارد، مگر آن که خداوند متعال، هفت ویژگى را براى او حتمى مى‏سازد:

1- حرام در بدنش ذوب مى‏شود.

2- به رحمت الهى نزدیک مى‏گردد.

3- کفّاره خطاى پدرش آدم علیه السلام را ادا مى‏کند.

4- خداوند دشوارى‏هاى هنگام جان دادن را بر او آسان مى‏کند.

5- از گرسنگى و تشنگى روز قیامت، ایمن مى‏گردد.

6- خداوند به او از آتش امان مى‏دهد.

7- خداوند به او از نعمت‏هاى پاکیزه بهشت مى‏خوراند. «1» امام على علیه السلام مى‏فرماید:

صَوْمُ النَّفْسِ إمْساکُ الْحَواسِّ الْخَمْسِ عَنْ سائِرِ الْمَآثِمِ وَ خُلُوِّ الْقَلْبِ عَنْ جَمِیعِ أَسْبابِ الشَّرِّ. «2»

روزه نفس، نگهدارى حواسّ پنجگانه از دیگر گناهان و تهى کردن دل از تمام اسباب بدى است.

 

حجاب‏ها در ماه رمضان‏

 

لغزش‏ها و معصیت‏هاى گوناگون، حجاب‏هایى هستند که آدمى را از مشاهده جمال حضرت محبوب محروم مى‏کند، راستى انسان با این مصیبت بزرگ چه کند؟

انسانى که در طول سال در اثر خطاها و لغزش‏هاى نفس از درگاه حضرت دوست فاصله گرفته است باید در صدد کم کردن این فاصله‏ها برآید. و بهترین موقعیّتى که او را به این هدف نزدیک مى‏سازد روزه دارى حقیقى در رمضان است.

روزه دارى در تغییر رفتار و اصلاح شخصیّت انسان مؤثّر است.

بر اساس مطالعات علمى و تحقیقات روانشناسان و گزارش‏هاى قضایى که در ایران و کشورهاى مختلف مسلمانان به عمل آمده است، نشانگر این است که رفتارهاى ناهنجار و جرایم اجتماعى و خشونت خانوادگى و ... در ماه رمضان به مقدار زیادى کاهش مى‏یابد.

و این به خاطر تسلّط بر نفس است که انسان‏ها در این ماه بر افکار و اعمال خود دارند و ترسى که در اثر خوف از غضب الهى و رحمت بیکران پروردگار، در دل افکنده مى‏شود.

ریشه این دگرگونى در حال انسان به طبیعت روزه برمى‏گردد که زمینه‏اى را که شیطان بر اساس آن انسان را به گمراهى مى‏کشاند، از بین مى‏برد، زنجیرى که در ماه رمضان شیطان را به بند مى‏کشد، همان جهاد با نفس و گرسنگى و تشنگى و فروکشى غضب است.

حکمت این نکته را پیامبر خدا صلى الله علیه و آله چنین بیان مى‏فرماید:

إِنَّ الشَّیْطانَ لَیَجْرى‏ مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّمِ فَضَیِّقُوا مَجارِیَهُ بِالْجُوعِ. «3»

شیطان از جایگاه خون آدمى در انسان وارد مى‏شود، پس با گرسنگى، محلّ‏هاى ورود او را تنگ کنید.

یعنى شیطان از راه شهوت خوراک و لذّت جنسى و غضب نفس و خیالات آدمى، در اطراف رگ‏هاى قلب و مغز او جاى مى‏گیرد و سپس براى طرح‏هاى شیطانى خود برنامه ریزى مى‏کند.

بنابراین شیطان به تنهایى زمینه ساز گناهان نیست و در بند بودن شیطان‏ها نسبى است. هر چه روزه کامل‏تر باشد، زنجیرى که شیطان را اسیر مى‏کند و جلوى نفس أمّاره را مى‏گیرد؛ محکم‏تر خواهد بود و از میزان غفلت و انحرافات ناشى از آن خواهد کاست.

بر این پایه مى‏توان گفت: روزه آنانى که در ماه رمضان، گناهانى را از روى غفلت یا عمد مرتکب مى‏شوند، کامل و مقبول نیست.

امام على علیه السلام، خطاب به بندگان در خطبه روز فطر مى‏فرماید:

وَ اعْلَمُوا عِبادَ اللَّهِ أَنَّ أَدْنَى ما لِلصَّائِمِینَ وَ الصَّائِماتِ أَنْ یُنادِیَهُمْ مَلَکٌ فى‏ آخِرِ یَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ، أَبْشِرُوا عِبادَ اللَّهِ! فَقَدْ غُفِرَ لَکُمْ ما سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِکُمْ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَکُونُونَ فِیما تَسْتَأنِفُونَ. «4»

اى بندگان خدا! بدانید کمترین چیزى که براى مردان و زنان روزه دار مى‏باشد این است که: در روز آخر ماه رمضان فرشته‏اى به آنان ندا مى‏دهد:

بشارت باد بر شما اى بندگان خدا! که خداوند گناهان گذشته شمارا بخشود، پس مواظب باشید که از این پس چه مى‏کنید!

[ «16» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ إِنْ مِلْنَا فِیهِ فَعَدِّلْنَا وَ إِنْ زُغْنَا فِیهِ فَقَوِّمْنَا وَ إِنِ اشْتَمَلَ عَلَیْنَا عَدُوُّکَ الشَّیْطَانُ فَاسْتَنْقِذْنَا مِنْهُ‏]

خدایا! بر محمد و آلش درود فرست؛ چنانچه ما در این ماه از حق و عدالت و بندگى و طاعت منحرف شویم، به دایره عدل و درستى برگردان، و اگر از راه هدایت به گمراهى افتیم، استوارمان ساز، و اگر دشمنت شیطان بر ما چیره شود، از کید و مکرش ما را رهایى بخش.

 [ «17» اللَّهُمَّ اشْحَنْهُ بِعِبَادَتِنَا إِیَّاکَ وَ زَیِّنْ أَوْقَاتَهُ بِطَاعَتِنَا لَکَ وَ أَعِنَّا فِى نَهَارِهِ عَلَى صِیَامِهِ وَ فِى لَیْلِهِ عَلَى الصَّلَاةِ وَ التَّضَرُّعِ إِلَیْکَ وَ الْخُشُوعِ لَکَ وَ الذِّلَّةِ بَیْنَ یَدَیْکَ حَتَّى لَا یَشْهَدَ نَهَارُهُ عَلَیْنَا بِغَفْلَةٍ وَ لَا لَیْلُهُ بِتَفْرِیطٍ]

خدایا! این ماه را با بندگیمان براى حضرتت پُر کن، و اوقاتش را به طاعتمان براى وجود مبارکت زینت ده، و در روزش ما را به روزه داشتن، و در شبش ما را به نماز و زارى به درگاهت، و فروتنى به پیشگاهت، و خوارى در برابرت یارى فرما تا روزش به غفلت ما از روزه، و شبش به کوتاهى ما از عبادت گواهى ندهد.

 

ارزش عبادات در رمضان‏

انسان از نگاه اسلام، ترکیبى از جسم و جان است. همان گونه که جسم انسان براى تداوم وجود خویش نیازمند غذاهاى مادّى است. هویّت و حقیقت انسانى او نیز نیازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.

روشن است که خداوند سبحان، میهمانى رمضان را براى پذیرایى از جسم و وجود مادّى دوستانش فراهم نساخته است؛ چرا که بدن‏هاى آنان مانند همه در ضیافت همیشگى خدایند.

جناب سعدى مى‏سراید:

ولیکن خداوند بالا و پست‏

 

به عصیان درِ رزق بر کس نبست‏

     

ادیم زمین، سفره عام اوست‏

 

چه دشمن بر این خوانِ یغما چه دوست‏

     

 

(سعدى)

این در حالى است که همه دشمنان خدا از این سفره گسترده بیش از دیگران بهره مى‏برند. پس ارزش پذیرایى از جسم و تأمین خواسته‏هاى مادّى هرگز به پاى تأمین نیازهاى معنوى نمى‏رسد.

بلکه خداى متعال در میهمان سراى رمضان، جان‏ها و افکار مؤمنان را به ضیافت فرا خوانده است؛ و ارزش آن را تنها پروردگار منّان مى‏داند.

از سوى دیگر شرایط و آداب این میهمانى باید هماهنگ با ضیافت معنوى و روحانى بوده و غذا و نوشیدنى آن متناسب با تحوّل روحى و تجدید حیات معنوى و تقویت بنیه روانى انسان باشد.

از برجستگى‏هایى که در فضاى این ماه با فضیلت جلوه گر است؛ زمینه‏ها و ظرفیّت‏هایى است که خداوند سبحان براى دعوت فراهم ساخته است؛ آن گونه که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در توصیف دعوت فرمود:

هُوَ شَهْرٌ دُعیتُمْ فِیهِ إِلى‏ ضِیافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کِرامَةِ اللَّهِ. «5»

ماهى که در آن به میهمانى خدا دعوت شده‏اید و از اهل کرامت خدا قرار گرفته‏اید.

فقیه و فیلسوف و عارف وارسته؛ مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانى در «الرسالة المجدیة» در شرح فراز فوق از خطبه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله درباره دعوت مى‏فرماید:

«دعوت به ماه رمضان، دعوت به بهشت است و غذاهاى این میهمانى نیز از نوع‏ غذاهاى بهشتى است. هر دو میهمان خانه خدایند؛ لیکن نام میهمان سرا در این جا «ماه رمضان» است و نامش در آن جا غرفه‏هاى بهشتى؛ این جا غیب است و آن جا مشهود و عیان؛ اینجا تسبیح و تهلیل است و آن جا چشمه سلسبیل؛ اینجا نعمت‏هاى پوشیده و اندوخته هستند و آن جا «میوه‏اى از آنچه برمى‏گزینند و گوشت بریان پرنده‏اى که میل دارند. «6» پس نعمت در هر جهان با پوشش همان جهان آشکار مى‏شود و گاهى هم هست که نعمت‏ها در همین دنیا براى پیامبران و معصومان علیهم السلام به شکل آن جهان آشکار مى‏شوند.

آنچه در روایات آمده که: پیامبر خدا براى فاطمه زهرا علیها السلام یا امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام میوه‏اى از میوه‏هاى بهشت یا جامه‏اى از جامه‏هاى بهشت آورد، گواه این مطلب است.

شراب طهور در زندگى دنیا محبّت خداست و بهترین وقتى که براى فراهم ساختن آن مغتنم است، همین ضیافتى است که ساقیش همان میزبانش است.» «7» جایگاه و پاداش عبادات و امور خیر معنوى دراین ماه چندین برابر مى‏شود و از آنجا که پیامبر حق صلى الله علیه و آله فرموده‏اند:

هر کار آدمیزاد چند برابر مى‏شود. کار نیک، ده برابر تا هفتصد برابر مى‏شود، خداوند فرموده است: مگر روزه که براى من است و خودم پاداش آن را مى‏دهم و روزه دار خواسته دل و خوراکش را به خاطر من وامى‏گذارد. «8» از جمله خطابه‏هاى رسول اللّه صلى الله علیه و آله در هنگام ماه رمضان این بود که:

مَنْ تَطَوَّعَ بِخَصْلَةٍ مِنْ خِصالِ الْخَیْرِ فى‏ شَهْرِ رَمَضانَ کانَ کَمَنْ أَدَّى‏ سَبْعینَ فَریضَةً مِنْ فَرائِضِ اللَّهِ وَ مَنْ أَدَّى‏ فِیهِ فَریضَةً مِنْ فَرائِضِ اللَّهِ کانَ کَمَنْ أَدَّى‏ سَبْعینَ فَریضَةً مِنْ فَرائِضِ اللَّهِ تَعالى‏ فِیما سِواهُ مِنَ الشُّهُورِ.

کسى که در ماه رمضان یکى از کارهاى نیک را انجام دهد همچون کسى است که هفتاد واجب از واجبات خدا را انجام داده است. و هر کس در این ماه، واجبى از واجبات خدا را انجام دهد همچون کسى است که هفتاد واجب از واجبات خداى متعال را در ماه‏هاى دیگر انجام داده است.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- بحار الأنوار: 93/ 369، باب 46، حدیث 49؛ الخصال: 2/ 346، حدیث 14.

(2)- غرر الحکم: 176، حدیث 3362.

(3)- بحار الأنوار: 60/ 332، باب 3؛ عوالى اللآلى: 1/ 273، حدیث 97.

(4)- بحار الأنوار: 87/ 362، باب 1، حدیث 13؛ مجموعة ورام: 2/ 158.

(5)- بحار الأنوار: 93/ 356، باب 46، حدیث 25؛ عیون أخبار الرضا علیه السلام: 1/ 295، حدیث 53.

(6)- اشاره به سوره واقعه (56): 20- 21.

(7)- جامع الدّرر، حسین فاطمى: 335- 336، به نقل از رساله مجدیه.

(8)- کنز العمال: 8/ 448، حدیث 2359؛ الدرّ المنثور: 1/ 179، ذیل آیه 184 سوره بقره.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 93/4/14 :: ساعت 8:23 صبح )
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 403
>> بازدید دیروز: 846
>> مجموع بازدیدها: 1360294
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب